مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خودشناسی
حوزههای تخصصی:
"
سازهها و مقیاسهای متعدد در خصوص فرایندهای خودشناسی، به عنوان تسهیلگر و اصلاحکننده فرایندهای خود نظمدهی، از درجات انسجام و انتزاع متفاوتی برخوردارند. هوش هیجانی و ناگویی خُلقی را میتوان به ترتیب به منزلة سازههای خودشناختی جزیینگر در زمینه وجود و فقدان خودآگاهی هیجانی توصیف کرد. دو مـؤلفه تجربهای و تأملی خودشناسی سازههای هوش هیجانی و ناگویی خُلقی در زمینه شناخت خود کلی نگرتر و منسجمتر هستند، پس باید با همه ابعاد نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربهای ارتباط مثبت داشته باشند. یافتههای پژوهش، در هر دو جامعه ایران و امریکا، نشان دادند دو وجه خودشناسی با همه مـؤلفههای سیستمهای پردازش خبر تجربهای و عقلانی به صورت مثبت مرتبط بودند، اما مـؤلفههای سازههای هوش هیجانی و ناگویی خُلقی چنین ارتباط جامعی را نشان ندادند. افزون بر این، دو وجه خودشناسی در هر دو جامعه ایران و آمریکا توانستند متغیرهای سلامت روانی را در فراسوی نظامهای پردازش خبر عقلانی وتجربهای پیشبینی کنند. یافتههای پژوهش بر مبنای ماهیت در هم تنیده، پویشی، انسجامی و زمانمند فرایندهای خودشناختی، بر ضرورت طراحی مقیاسهای کارآمدتر و لزوم ارزیابی گستردهتر تفاوتها و شباهتهای بین فرهنگی در قلمرو خودشناسی صحه گذاشتند.
"
اقبال لاهوری نغمه سرای بیداری
حوزههای تخصصی:
اقبال لاهوری‘ این نغمه سرای بیداری بر این باور بود که شعر باید منادی تلاش و کوشش انسان برای زندگی و آزادی باشد. از این رو شعر را به تنهایی برای هنر و زیبایی مطمح نظر قرار نداد‘بلکه در آن به طور واقع گرایانه حقیقت و زیبایی را به هم درآمیخت و در خلال نغمه های موزون و شورانگیز‘ آهنگهای تازه ای از آزادی سرود تا مسلمانان را بدون توجه به رنگ و نژاد از خواب غفلت بیدار سازد
خودشناسی، خودانتقادی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر، نشان دادن تعارض گرایش های خود انتقادی به عنوان اخلال گر همسانی درونی، و خودشناسی به عنوان تسهیل گر انسجام درونی با یکدیگر، و نقش دوگانه آنها در آسیب های روان شناختی بود. مبنای نظری این پژوهش، اصل هماهنگی غایت در نظریه همگونی غایی است. بدین منظور، پرسش نامه های خودشناسی انسجامی، سطوح خود انتقادی (خود انتقادی درونی و خود انتقادی مقایسه ای)، استرس ادراک شده، مشکلات بین شخصی و فهرست نشانه های هوپکینز روی 151 دانشجوی دانشگاه تهران اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد هر دو شکل خود انتقادی (درونی و مقایسه ای) با آسیب های شخصیتی و نشانه شناختی، ارتباط مثبت دارد، اما خودشناسی انسجامی با این آسیب ها ارتباطی معکوس داشت. تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد توان پیش بینی خودشناسی انسجامی در خصوص آسیب های شخصیتی و نشانه های آسیب شناختی بیش از استرس ادراک شده و خود انتقادی است. یافته های به دست آمده بر اساس نظریه همگونی غایی مورد بحث قرار گرفتند.
"
هستی شناسی از دیدگاه ابن عربی و عبدالکریم جیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی – شاخه ای از فلسفه محسوب می شود. اما دیدگاه عارف به هستی و پدیدارهای آن با نگاه فیلسوف متفاوت است. د این جستار ضمن بیان تلقی عرفانی ازوجود دیدگاه های دو عارف برجسته مسمان این عربی و عبدالکریم جیلی در زمینه شناخت وجود مورد بحث قرار می گیرد. عبدالکریم جیلی (د 826ق) که از پیروان شهیر مکتب ابن عربی است در مباحث هستی شناسانه خود تفسیی انسان مدارانه از دیدگاه های ابن عربی ارائه داده است. عنوان کتاب الانسان الکامل فی معرفه الاواخر و الاوائل گویای این مطلب است که از دیدگاه مولف انسان کامل آغاز و فرجام وجود است. جیلی موقعیت وجودی انسان کامل را در مرتبه الوهیت و بلکه بالاتر از آن در مرتبه هویت ذات (مقام غیب عما) جستجو می کند.
ارتباط خودشناسی و خداشناسی نزد ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت نفس به ویژه ارتباط آن با خداشناسی همواره از موضوعات اصلی مورد توجه فیلسوفان و عرفای اسلامی بوده است. به طوری که, کمتر فیلسوف و عارفی یافت میشود که از معرفت نفس و رابطة آن با خداشناسی سخن نگفته باشد. از این میان، مقالة حاضر در پی آن است که نظرگاه ابن عربی و ملاصدرا را درباره ارتباط خودشناسی و خداشناسی در قالب تقریرهایی از جمله: صورت، انسان کامل، نقص، وجود رابط، احدیت و ظهور و امتناع ارائه دهد. افزون بر آن، به مراحل ارتباط معرفتی نفس و حق و نوع شناخت در خودشناسی و خداشناسی اشاره میشود.
ارتباط خودشناسی با خداشناسی در عرفان ابن عربی
حوزههای تخصصی:
از بین راه های خداشناسی، عارفان، راه انفسی را برتر از راه آفاقی می دانند. خودشناسی امکان رسوخ بی واسطه بشر به تجلی الهی و درک آن را برای او میسر می سازد. به علاوه می توان با آینه قراردادن صفات انسانی برای صفات الهی، شناختی نزدیک تر از اسمای الهی به دست آورد. عارفان مسلمان براساس الهامی که از آیات و احادیث به ویژه حدیث «من عرف نفسه (فقد) عرف ربه» گرفته اند، به تبیین انواع راه های ارتباط بین خودشناسی و خداشناسی پرداخته اند. ابن عربی، عارف برجسته قرن هفتم، حدود ده تقریر را که از تقریر امتناع معرفتی آغاز و به تقریر عینیت معرفتی می انجامد برای این حدیث و ارتباط مزبور بیان نموده که مقاله حاضر عهده دار تبیین مبانی معرفتی بینش وی و نیز شرح و بررسی تقریرهای مزبور می باشد.
ساختار پژوهش از منظر قرآن و روایت های فقهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که علم آموزان تعمقی در امور ارزشی همه سو نگر اسلام و ژرف نگری قرآن مجید و معرفت شناسی داشته باشند تا برای تفقه اهمیت بیشتری قائل شوند و به توصیه های اسلام در این باره عنایت ویژه داشته باشند و فضایل اخلاقی پژوهش را خاطر نشان سازند. زیرا یکی از مولفه های ارزشمند برای سنجش میزان موفقیت نظام های آموزشی، تعداد پژوهشگرانی است که تربیت می کند و در خدمت جامعه قرار می دهد. و با پژوهش و تحقیق است که درخت دانش بارور می شود. پیشرفت های مادی و معنوی و فن آوریهای علمی جوامع انسانی و آموزش پرورش مرهون پژوهش و تحقیق است.
نقد و بررسی دلایل انقطاع عذاب جهنّم از نظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریباً همه ی دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوف، متکلّم، عارف و مفسّر، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتّفاقنظر دارند، امّا این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا با انقطاع عذاب نیز می تواند همراه باشد مسأله ای است که محلّ تشتّت آرا و انظار واقع شده است. ابنعربی و، به تبع او، ملاصدرا معتقدند هیچ ملازمهای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد، بلکه با توجّه به مقتضای قاعده ی امتناع قسر دائم و اکثری و با توجّه به مسألهی شمول رحمت واسعهی الاهی نسبت به همه ی موجودات، عذاب مخلّدین در دوزخ اجل مسمّی و مدّت معیّن دارد و پس از سپری شدن این مدّت، دوزخیان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است بهرهمند می شوند، بدین صورت که طبیعت ناریّه پیدا میکنند و دیگر احساس سوزش و رنج و عذاب نمیکنند. امّا این نظر با آیات قرآن کریم و احادیثی که اهل دوزخ را در عذاب الاهی مخلّد میدانند، سازگار نیست. این مقاله به بحث و بررسی ادلّهای که ابنعربی و ملاصدرا برای اثبات این نظریه فراهم آوردهاند و نقدهایی که بر آن وارد است میپردازد و سپس آیات قرآنی و احادیثی از اهل بیت(ع) مورد بررسی قرار میگیرد و سرانجام نظر نهایی ملاصدرا بیان می شود که مطابق با آیات و روایات است.
خودشناسی و اهمیت آن در اشعار حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه آملی از حکیمان عارفی است که مدارج علمی و عرفانی و مراتب حکمی و معنوی وی گره خوردگی و آمیختگی بلافصلی با موضوع معرفت نفس و خودشناسی دارد. به نظر وی مبحث نفس ناطقه انسانی، قلب جمیع معارف ذوقیه و قطب قاطبه مسایل حکمیه و محور استوار کل مطالب علوم عقلیه و نقلیه و اساس پایدار همه خیرات و سعادتها است و معرفت آن اشرف معارف است و پس از معرف حق سبحانه، هیچ موضوعی در حکمت متعالیه به پایه آن نمی رسد. به باور وی خودشناسی، نزدیک ترین و سهل الوصول ترین راهی است که به خداشناسی منجر می شود؛ در واقع انسان خود راهی است به سوی خدای خویش. بنابراین خودشناسی، شناختن راه سلوک است و مراتب این سلوک نیز همان مراتب وجودی انسان است که به مقام خلیفه اللهی و مرتبه فنا می انجامد. در تعبیری دیگر و بنا بر حدیث «ان الله خلق آدم علی صورته» از آن جایی که آدمی صورت علم عنایی حق است می تواند همه اسما الله را در خود مشاهده کند و هر چه را که آشکار و نهان است در خود پیدا کند.
میزان موفقیت آموزش فراگیر کودکان استثنایی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهرستان ساری
حوزههای تخصصی:
B>اهداف: آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم، 4 مولفه «یادگیری برای دانستن»، «یادگیری برای عمل کردن»، «یادگیری برای زیستن» و «یادگیری برای باهم زیستن» را مدنظر دارد. امروزه، آموزش فراگیر یکی از بارزترین و پرکشمکشترین موضوعات پیش روی سیاستگذاران و متخصصان آموزشی در سراسر جهان است. هدف از این پ ژوهش بررسی میزان موفقیت طرح آموزش فراگیر از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهرستان ساری بود.
روش ها: این مطالعه توصیفی در سال 1389 در معلمان دوره ابتدایی عادی، استثنایی و رابط شرکت کننده در طرح آموزش فراگیر در شهرستان ساری انجام شد و همه 60 نفر معلم به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها، ویراست دوم پرسش نامه «سازمان پژوهش آموزش و پرورش استثنایی» بود. با کمک نرم افزار SPSS 18 از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل T تک نمونهای و آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد .
یافته ها: اجرای طرح آموزش فراگیر در اداره امور مدرسه، رشد اجتماعی، رشد عاطفی، جایگاه و موقعیت اجتماعی، خودشناسی دانشآموزان با نیازهای ویژه، تعامل دانشآموزان با نیازهای ویژه با سایر دانشآموزان و نوع رفتار دانشآموزان عادی، موفق بود، اما در امور آموزشی دانشآموزان با نیازهای ویژه، موفقیت چندانی نداشت.
نتیجه گیری: اجرای آموزش فراگیر در رشد ابعاد مختلف آموزشی دانشآموزان با نیازهای ویژه مفید است.
موانع معرفتی کمال در مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
اهل سلوک و رهروان وادی حقیقت، رسیدن به قلة رشد و شکوفایی معرفت را «کمال» می نامند. البته مفهوم کمال به تناسب ادراک و استعداد مستعدان و طالبان، متفاوت و به اصطلاحِ اهل فلسفه، مفهومِ ذات مراتب تشکیک است، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجه تهذیب اخلاق و تصفیة باطن و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانعی که به عنوان پردة شهود و سد تکمیل نفس و یا حجاب حق است، از میان برداشت. از این موانع با عنوان ورطه های هولناک هوا و هوس و عقبات سلوک نام برده اند که پیمودن سنگلاخ سلوک را بر سالک سخت می گرداند و تا سالک آن موانع را نشناسد و از خود سلب نکند، نمی تواند به مقام معرفت برسد، زیرا جز از راه توسل به پیران راستین و ریاضت و مبارزه با هوای نفس، رسیدن به حقیقت ـ که کمال است ـ امکان ندارد و تنها سلوک است که آفتاب معرفت و کمال را در جهان جان طالع می دارد و جان در بندِ آدمی را بر پهناور گسترة جهان محیط می سازد و این مقیم تیره تن و محدودة جسم را به بال آزادگی بر بام جهان بینی نامحدود می نشاند.
موانعی که مانع انجذاب سالک حقیقتند، دو دسته اند: برخی از آنها جنبة معرفتی و روانی دارد که موانع معرفتی اند مانند حسد و بخل و غفلت و غم و غصه و کفر و شرک و یأس و دنیادوستی؛ و گروه دیگر جنبة عملی و در میدان عمل نمایش عملی دارند مانند تکبر و غیبت و انجام کارهای منافی عفت و نفاق و توسل به سبب و ندیدن مسبب و غیره، که سد معبر سالک و خار راه اویند، و مولوی در مثنوی این موانع را شناسایی کرده و در تقریر مطالب و مَطاوی بحث های عرفانی و پرش و پردازش معانی بلند سلوک، به آنها پرداخته و این مقاله نیز مواردی از آن موانع را بررسی کرده است.
خودشناسی و بازتاب های تربیتی آن براساس بینش قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
براساس دیدگاه قرآن، آدمیدارای نوعی آفرینش و فطرت روانی خاص به خود است که او را از دیگر مخلوقات متمایز میسازد. این تفاوت در تواناییها، نیاز ها، اهداف و ویژگیهای روانی است و در تمام افراد انسانی، به صورت مشترک وجود دارد و زمینه را برای رشد و تکامل آنها فراهم میکند. این زمینه سازی، به میزان شناخت آدمیاز خود بستگی دارد. اگر خودشناسی به صورت همه جانبه تحقق نیابد، تکامل و نیل به اهداف تربیتی نیز به صورت کامل میسر نخواهد بود. هدف این مقاله، بررسی بازتاب های تربیتی خودشناسیای است که در قرآن کریم بدان تأکید شده است.
در این مقاله، با شیوة توصیفی، تحلیلی، آیات قرآن در زمینة ابعاد روانی آدمی، توصیف، و نقش مؤثر آن در تعلیم و تربیت بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی، بیانگر آن است که در بینش قرآنی، انسان توانمندیهایی دارد که زمینه های مساعدی برای تربیت است. خودشناسی نیز راهی برای تقویت این توانمندیهاست. آسیب هایی نیز دارد که با شناخت از خود، فرد میتواند بر آنها فائق آید. از دیگر آثار تربیتی شناخت خویشتن (توانمندیها و آسیب پذیریها)، البته شناخت هدف زندگی و انتخاب صحیح، خداشناسی، شکل گیری صحیح نظام فکری، ارتقای روابط همه جانبه، تسهیل حرکت به سوی کمال، ایجاد تحول درونی در فرد و ارائة جهت دهی عملکردی فرد به منظور رشد فطری است.
اثر بخشی زوج درمانگری شناختی- رفتاری، اسلامی و تحلیل رفتار متقابل بر خودشناسی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی زوج درمانگری شناختی- رفتاری، اسلامی و تحلیل رفتار متقابل بر خودشناسی زوج های ناسازگار بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. آزمودنی های این پژوهش شامل 90 زوج (180 نفر) به عنوان گروه آزمایشی و 30 زوج (60 نفر) به عنوان گروه کنترل بودند که به صورت تصادفی از میان زوج های ناسازگار مراجعه کننده به دادگاه خانواده یا مراکز و کلینیک های مشاوره شهر تبریز انتخاب شدند. گروه آزمایشی به مدت 12-10 جلسه تحت زوج درمانی شناختی- رفتاری، اسلامی و تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. نتایج پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش رویکردهای زوج درمانی شناختی- رفتاری، اسلامی و تحلیل رفتار متقابل خودشناسی زوج های ناسازگار را افزایش می دهند و در این راستا زوج درمانگری اسلامی نسبت به زوج درمانگری شناختی - رفتاری و تحلیل رفتار متقابل اثر بخش تر است.
غایت سیر و سلوک از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به سعادت، غایتی است که انسان ها در پی آن اند، اما در مصداق سعادت اختلاف نظر وجود دارد. در عرفان اسلامی، راه رسیدن به سعادت، سیر و سلوک است، و غایت سیر و سلوک عرفانی با تعابیر گوناگونی مانند بهشت، رؤیت خداوند، فناء فی الله و معراج روحانی بیان شده است. درک وحدت وجود و یا به تعبیر دیگر، خودشناسی، در عرفان ابن عربی غایت سلوک روحانی است. سالک الی الله در ابتدای سلوک معرفت به خویش و به تبع آن، معرفت به خداوند ندارد و در نهایت سلوک، معرفت به نفس می یابد و پی می برد که خود چیزی جز خدا نیست. سلوک عارف، شبیه معراج پیامبر(ص) است: سالک ابتدا علم به حق دارد که از طریق تفکر در کتاب و سنت(شریعت) حاصل کرده است. سپس در معراج خویش، آن علم را به عین الیقین(وحدت شهود) مشاهده می کند و آنگاه به حق الیقین(وحدت وجود) می رسد. در مقاله حاضر، مسائل و مباحث پیش گفته، بررسی، تطبیق و تحلیل می شود
دل آدمی و ویژگی های آن از دیدگاه عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عین القضات، «دل» را حقیقت آدمی می داند؛ لطیفه ای علوی و ملکوتی که چندی با قالب کثیف و مُلکی همراه شده است و این همراهی، حجاب آدمی است که تا رفع نشود، شناخت دل امکان پذیر نخواهد بود. از نظر وی، «دل آدمی» سکینه الهی، و لوح محفوظی است که قرآن بر آن نازل می شود. هدف سالک، رسیدن به خداوند است و بنا بر آیه «وَ فی اَنفسکم أَفَلا تُبْصرون»(ذاریات/ 21) خداوند در دل سالک است، و راه رسیدن به او جز شناخت دل نیست. عین القضات در تقابل میان نفس و دل، نفس آدمی را بشریت و دل او را ربوبیت می داند، و بر این باور است که ربوبیت با بشریت هرگز جمع نمی شود. بنابراین لازم است که سالک، نفس اماره را از بین برده و همه «دل» شود. نفس، دوزخی است که آدمی را از عبودیت خارج می کند و دل آدمی، بهشت الهی است. اهل دل کسانی اند که دل ایشان در مقابل قلم الهی است و خداوند بر آن می نویسد. چنین کسانی آنچه را ندانند به دل خود رجوع می کنند و به آن معرفت می یابند. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی و با استفاده از آثار عین القضات، دیدگاه وی را در مورد دل، ویژگی های آن و اهلِ دل بررسی کرده است.
بررسی مسأله ی حب ذات از دیدگاه وظیفه گرایی و فضیلت محوری اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که حب ذات، میلی فطری در انسان هاست و از طرفی دیدگاه هایی متفاوت و حتی متضاد درباره ی آن وجود دارد، پژوهش حاضر بر آن است تا این مسأله را از جنبه ی اخلاقی و با روش تطبیقی و تحلیلی بررسی کند. بدین منظور دو مکتب مهم اخلاقی، یعنی: وظیفه گرایی و فضیلت محوری اسلامی انتخاب شد. در بررسی روشن شد که در مکتب وظیفه گرایی بین تعریف ارائه شده از حب ذات و مبانی این مکتب تناقض وجود دارد، ولی مکتب اسلام با قرار دادن حدودی برای حب ذات، آن را به وسیله ای برای رسیدن به هدف والای انسان، یعنی قرب به خدا، تبدیل می کند
«خودشناسی» در مثنوی؛ مبانی و طرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناختِ «هویت» آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود» از دل مشغولی های اصلی اندیشمندان از گذشته تاکنون بوده است و آنها همواره کوشیده اند از زاویه های مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم کنند. در عرفان اسلامی این بحث زیر عنوانِ «معرفت نفس» یا «خودشناسی» مجال طرح یافته است.
نوشتار حاضر با رویکردی عرفانی، مبانی هستی شناسی و انسان شناسی مولوی را در مواجهه با مسئله «خود شناسی» بررسی می کند.
در نگاه مولوی، شناخت «خود» واقعی و اصیل انسان، از راه تجربه های عادی مقدور و میسور نیست؛ بلکه این امر تنها با نوعی تجربه عرفانی و از رهگذر شکستن چارچوب آگاهیِ کاذب و شاکله های مفهومی متعارف صورت می پذیرد. بر اساس این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان پذیر است؛ حالتی که در آن، همة تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی خیزد و اراده و شعور نفسانی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می یابد. از نظر مولوی انسان در این حالت به «خودشناسی» و «خداشناسی» می رسد که بنا بر اصطلاحات عرفانی آن را «فناء فی الله» می نامد.
رنگ ها، سیّارگان و هفت طور دل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز در فرهنگهای گوناگون، تقدّس و رازآمیزبودن عدد هفت به خَلق هفتگانههای بسیاری انجامیده است که بعضی از آنها همسو با یکدیگرند. در این میان، خَلق بعضی از هفتگانهها به منظور دستیابی به اهدافی در راستای اندیشهها و تعالیم پدیدآورندگان آنهاست. عرفا از جمله کسانی هستند که به عدد هفت و جلوههای رمزی آن توجّه ویژه مبذول داشتهاند و در آثارشان می توان نمونههایی از این هفتگانهها را یافت. نجم رازی نیز از عرفایی است که به این امر علاقه و توجّه ویژه داشته است. وی در طرح نظریّه اطوار دل، به همسویی هفت طور دل و هفت آسمان اشاره میکند و ویژگیهایی را برای هر طور برمیشمارد که با سیّاره همپایه آن در آسمان یکسان است و نشان از آگاهی وی به ویژگیهای سیّارات دارد. از دیدگاه ما هدف نهایی وی از طرح این همسویی، بیان اهمیّت «خودشناسی» در راستای «خداشناسی» است؛ زیرا خدا در درون خود انسان است و هفت آسمانی که باید برای رسیدن به خدا بپیماید، همان آسمانهای دل اوست. انسان عالَم صغیر است و آنچه در عالَم وجود دارد، در انسان نیز وجود دارد. در این نوشته با گذاشتن هر طور دل و سیّاره مرتبط با آن در کنار یکدیگر و بیان ویژگیهای مشابه آنها به تبیین اندیشه و هدف نجم رازی پرداخته شده است. در این راستا، به نورهای رنگی مطرح شده از سوی نجم رازی، که تنها با حواس دل دریافتنی هستند، نیز اشاره خواهد شد. این نورها نشان از جایگاه و مرتبه سالک در پیمودن مسیر خداشناسی دارند.
نظریه خودشناسی رازی در طب روحانی و جایگاه آن در نظام اخلاقی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودشناسی از عناصر بنیادی هر نظام اخلاقی است. جهت گیری روان شناختی در نظام اخلاقی رازی و سلامت محور بودن آن، خودشناسی را در مفهوم «شناخت عیوب نفس» به کار برده است. شناخت عیوب نفس گام نخست در پیشگیری و درمان بیماری های دل است. رازی در این مقام، «خود نقدی» را توصیه نمی کند، بلکه رؤیت عیوب نفس در آینه دیگران را مورد بحث قرار می دهد. چنین رهیافتی محتاج بیان مهارت های نقدپذیری است. مقاله حاضر با تحلیل منابع رازی و مقایسه آن با میراث روایی به نقد و سنجش ره آورد وی در خودشناسی می پردازد.
«خودفراموشی» در بستر از خودبیگانگی با تکیه بر دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی با الهام از منابع دینی با زبان شعر، تمثیل و جملات نغز، سعی در واکاوی معنا، علل، پیامدها و در نهایت راهکارهایی جهت درمان آن داشته است. از نظر مولوی، انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط، از آن دورافتاده و دچار خودفراموشی شده است. آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند، تعلق به ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که تیرگی و ظلمت را بر وی غالب می سازد. در نتیجه او در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود را دارد. این سیر استکمالی آثار مولوی در قالب قوس نزول و صعود قابل تصویر است. از دید مولوی دو دسته عوامل درونی و بیرونی باعث عدم شناخت خویشتن است. از نظر وی نقطه مقابل علل خودفراموشی، راه هایی برای خودیابی و غلبه بر خودفراموشی است. و راه درمان آن چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست.