فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
149 - 170
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی(ره) و نظریه ولایت فقیه، تغییرات عمیقی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ایجاد کرد. عملکرد جنبش های اسلامی و به طور اخص اندیشه مقاومت در نیم قرن اخیر، تحت تأثیر این نظریه و بازتاب انقلاب اسلامی بوده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی شکل گیری مقاومت در منطقه خاورمیانه و تحلیل چگونگی اثرگذاری نظریه ولایت فقیه بر اندیشه مقاومت در این منطقه می باشد. پرسش بنیادی پژوهش حاضر این است که ولایت فقیه چگونه بر ملت های منطقه تأثیر گذاشته و موجب شکل گیری مقاومت گردیده است؟ (مسئله) در پژوهش حاضر از روش کیفی و رهیافت جامعه شناسی سیاسی.استفاده شده است (روش) یافته های پژوهش نشان می دهد امام خمینی (ره) با اتکاء بر نظریه ولایت فقیه و سه اصل اساسی عدالت، توجه به آراء و نظرات مردم (مردم سالاری) و مقابله با مستکبران عالم در برابر مستضعفان از طریق قدرت نرم در شکل گیری خودجوش هسته های مقاومت موثر بوده و پس از عمق یابی و گسترش محور مقاومت، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه نیز تامین شده است. (یافته ها)
تحلیل تأثیرهای ایدئولوژی سیاسی بر تبشیر مسیحی در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
445 - 472
حوزههای تخصصی:
فعالیت تبشیری مسیحیت در تاریخ ایران دارای فرازوفرود بسیاری بوده است. تغییر از تبشیر سنتی به تبشیر سازمانی تحول بزرگی بود که بیشتر در دوران قاجار خود را نمایان کرد. توجه به این دگرگونی ها از آن حیث مهم است که هیئت های تبشیری به جهت وابستگی به دولت های متبوع خود، دارای رویکرد سیاسی بودند و به این ترتیب به دلایل دینی و سیاسی با ایدئولوژی سیاسی حکومت ها مواجهه داشته اند. سؤال اصلی مقاله عبارت است از: تأثیرهای ایدئولوژی سیاسی در دوره قاجار بر جریان تبشیر مسیحی کدامند؟ برای تحلیل از روش «نظریه مبنا» (نظریه تحلیل سه سطحی ایدئولوژی سیاسی) استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که جریان تبشیر طی دوران حکومت قاجار به تناسب بحران های سیاسی رویکردهای مختلفی را اتخاذ کرده است. این جریان به دلیل مغایرت در محتوا و غیریت سازی زیاد ایدئولوژی سیاسی حکومت قاجار با جریان تبشیر، در دوره هایی به صورت عموما غیرآَشکار و اما در دوره هایی به دلیل غلبه وابستگی مالی و سیاسی به دول غربی و عدم ثبات و قدرت حاکمیت، به صورت آشکار فعالیت داشته است.
The Uprising of 1920, the Ruḥaniyyat (Clergy) and Arab Nationalism in the Entry of Iraq into the New Era(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The uprising of 1920 in Iraq is the most important historical, political and social event of current Iraq in entering the new era. Some of the analyzes under the concept of secularism have introduced this uprising as a national and secular uprising. Another part of the analysis has presented a religious and Islamic analysis of this uprising using the concept of political Islam. In this article, an attempt has been made to show the ineffectiveness of these discourses in analyzing and understanding events such as the 1920 Iraqi uprising by contextualizing the concepts of nationalism, secularism, political Islam and related concepts. From this point of view, the image presented in the form of these analyzes of the 1920 Iraqi uprising is therefore neither secular nor under the concept of political Islam that can be understood, interpreted and analyzed. Even as some are trying to include it under the incompatible concept of Islamic nationalism, they have also suffered a kind of confusion in understanding it. This uprising shows the ineffectiveness of these concepts in understanding the socio-political phenomena of the Islamic world. In this regard, an attempt has been made to show the importance of the 1920 Iraqi uprising in the foundation and deconstruction of the dominant concepts and paradigms in the political field. Also, the power and potential of this uprising in creating new models of politics and governance in the geographical border between concepts and dualities such as secularism and theocracy will be highlighted
اصول و مبانی تعامل با غیر مسلمانان در فقه سیاسی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از انقلاب رویکرد و فتاوی فقهی جدیدی در خصوص اقلیت های دینی از سوی نهادها و رهبران جمهوری اسلامی مطرح گردید که تا حدی با فتاوی و رویکردهای پیشین متفاوت بود. مصداق این تغییرات را می توان در بحث تساوی حقوق سیاسی و شهروندی ازجمله مشارکت برابر در انتخابات و تعیین سرنوشت و حقوق اجتماعی اقتصادی همچون دیه وارث وحوزه معاملات و... می توان مشاهده نمود. در خصوص این تغییر رویکرد دیدگاه های مختلفی مطرح است. برخی آن را صرفاً یک رویکرد سیاسی و فاقد بنیان نظری و فقهی می دانند و برخی دیگر با تاکید بر رویکرد تعامل با غیر مسلمانان معتقدند که این تعامل از بنیانهای قدرتمندتری در فقه شیعه برخوردار است. ولذا مبتنی براین رویکرد بر الزامات این رویکرد درسالهای بعد از انقلاب تاکید کرده اند زیرا که ظرفیت های فقه شیعه این توانایی را دارد که از این تغییرات حمایت کند. که مسئله این پژوهش مطالعه وتبیین بنیان های نظری این رویکرد تعاملی می باشد. لذا این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی واستنتاجی درپی پاسخ به این پرسش است که رویکرد تعامل با غیرمسلمانان در فقه سیاسی شیعه بر چه بنیانها واصولی استوار است ؟
بررسی چارچوبهای انرژی صادراتی قطر از دیدگاه اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قطر یکی از کوچکترین کشورهای حوزه خلیج فارس است که پیشرفتهای زیادی در زمینه توسعه زیرساختارها و صادرات ال ان جی به کشورهای اروپایی و آسیایی داشته است. مطالعات زیادی توسط پژوهشگران ایرانی و خارجی در مورد قطر انجام شده است اما کمتر به نقش گاز مایع شده -ال ان جی- قطر در بازارانگیس پرداخته شده است. سؤال اصلی این پژوهش بر این امر استوار است که چه سیاستهایی را بازیگران قطری در قالب چارچوبهای ال ان جی در بازار انگلیس دنبال می کنند؟ و در کدام چارچوبها موثرترعمل کرده اند؟ فرضیه پژوهش این است که قطر در بازار ال ان جی انگلیس هدفهای تجاری و کسب درآمد را دنبال می کند. این پژوهش با بهره گرفتن از تئوری تحلیل چارچوبهای اروینگ گافمن به بررسی محدودیتها و موقعیتهای قطر در بازار ال ان جی انگلیس می پردازد و مسائل را از دیدگاه چارچوبهای منابع جغرافیایی، اقتصادی، سازمانی و محیط زیست تحلیل می کند. یافته های این پژوهش در زمینه به کارگرفتن یک دیدگاه چند رشته ای است تا پیچیدگیهای تجارت ال ان جی را ازجنبه های مختلف بررسی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که صادرات ال ان جی درآمد زیادی را برای قطر به همراه داشته و باعث پیشرفتهای اجتماعی در جامعه قطر در زمینه های آموزش و بهداشت شده است اما مسائل محیط زیست با اولویت کمتری دنبال می شود. ابزار گردآوری اطلاعات من ابع کتابخان ه ای و اینترنت ی، و روش پژوهش کیفی بر اساس توصیفی-تحلیلی می باشد.
تبیین تعالی بیداری اسلامی در آینۀ تمام نمای انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه و نوع نگاه ملّت ها به جهان، تاثیرگذار بر سبک زندگی آنها است و جامعه ایران تحت تاثیر اندیشه و ایدئولوژی عمیق، قرون متمادی را سپری نموده است. اینکه ایدئولوژی تا چه حد در رویکرد جوامع و وقوع انقلاب ها تاثیرگذار است؟ و اینکه نگاه ایدئولوژیک مانع تفکّر و تحوّل و آزادی در رفتار است؟ یا به عکس، بر اساس تفکّر و تکامل زا و تعالی بخش برای جوامع است؟ مساله ای اختلافی است که در مقام پاسخ با روش تحلیلی- توصیفی، پس از اشاره به نظام انقلاب های نسل چهارم از منظر متفکران، تاثیر جهان بینیِ الهی بر وقوع انقلاب ایران و چگونگیِ دستیابیِ به آزادی و برچیدن نظام استبدادی را بر اساس تفکّر و ایدئولوژی الهی، تبیین می کنیم. ایران از جوامع انقلابی است که در عین تاثیرپذیری از جریان کلّی بیداری در گذشته، با انقلاب ایدئولوژیک و بزرگ و ماندگار خود، به تبیین گری قوی برای اعتلای ملل اسلامی تبدیل شده است. در این مقاله بررسی می شود که ایدئولوژی مذهبی واقعی می تواند موجبات تحوّل اندیشه ای و سیاسی علیه استبداد و وابستگی را فراهم سازد و پیشگامی ایران در مقابله با استبداد و استعمار، بیانگر ظرفیّت بالای روح آزادگی در ایران بود و تاریخ انقلاب اسلامی، تبیین گر و القاکننده اصلی استبدادستیزی در قالب بیدارگری در جهان اسلام است.
الگوی اسلامی سوگیری زدایی شناختی از تصمیم سازی در حکمرانی از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری درست و به هنگام در حکمرانی هنگامی پدید می آید که فرآیند تصمیم سازی به طور صحیح اجرایی شده باشد. در این میان اشتباهات و خطاهای نظام مندی در قالب سوگیری های شناختی مانع از نیل به تصمیم گیری صحیح صورت می گیرد. این پژوهش بر آن است با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی داده بنیاد، با محوریت نهج البلاغه، به این پرسش پاسخ دهد که الگوی اسلامی سوگیری زدایی شناختی در حکمرانی چیست؟ نویسنده برای پاسخ به پرسش مذکور، به داده پردازی و مقوله پردازی متون اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان داد فرآیند تصمیم سازی آنگاه از سوگیری های شناختی مصون خواهد ماند که شرایط علّی آن - یعنی محدودیت های عقل- به درستی لحاظ شود و با بهره گیری از راهبردهای «پیامدسنجی و تجربه آموزی» و «پندآموزی و عاقبت سنجی» عواطف و احساسات و تأثیرپذیری از نفوذ اجتماعی بر میزان عقل و شرع تعدیل شوند تا درنهایت، حکمرانی همگام با انسجام شناختی و رستگاری اجتماعی تحقق یابد.
The Prospect of Processing a Religious Theory in International Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, the debate over whether religion and religious actors can be influential in various political levels seems to be over and unnecessary. Rather, the discussions of experts are now focused on the question of how religion should be treated and interpreted. Is religion in international relations an object that can be examined and explained by various IR theories, or can religion itself act as a subject and provide an independent perspective and worldview in the form of a scientific theory for understanding and interpreting the world? In response to this question, there are two views among experts that will be discussed in this article. Some believe that it is possible to address religion in the form of existing IR theories, and others argue for the need to process independent theories by emphasizing the inadequacy of existing theories when referring to religion. While accepting the second view, this paper proposes that in the current state of IR discipline and given the inherent failure of existing theories of this knowledge to understand and interpret the behavior of religious actors caused by fundamental meta-theoretical differences, it is completely possible to develop a religious theory that can provide researchers with an independent perspective and worldview. This hypothesis, if proven, would underpin the formation of the religious theory of International Relations.
مقایسه تطبیقی سازمان اطلاعات پلیس ایران و کشور ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
151 - 167
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به مقایسه تطبیقی سازمان اطلاعات پلیس ایران و ترکیه پرداخته است. تحقیق حاضر، پژوهشی کاربردی است که در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه آماری در بخش کتابخانه ای، اسناد ده سال اخیر سازمان های اطلاعات پلیس دو کشور و مشارکت کنندگان در بخش میدانی، معاونین و رؤسای ادارات آگاه به موضوع در سازمان اطلاعات فراجا، پلیس بین الملل فراجا، پلیس مبارزه با مواد مخدر فراجا و افسران رابط جمهوری اسلامی ایران در کشور ترکیه بوده اند. تطبیق اسناد دو سازمان موردمطالعه به صورت کاملاً هدفمند و بر اساس سه مؤلفه ساختار، محتوا و زمینه با بهره گیری از مدل سه شاخگی صورت پذیرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل محتوای جهت دار اسناد و مصاحبه ها بود. یافته ها نشان داد وجوه اشتراک دو سازمان اطلاعاتی پلیس کشورهای موردمطالعه، در شاخص های سلسله مراتب اختیارات، نوع اقدامات و اهداف مشترک و وجوه افتراق در رسمیت، تخصصی بودن، تقسیم کار، پیچیدگی، تمرکز، حرفه ای بودن، اندازه تکنولوژی، محیط، استراتژی، فرهنگ سازمانی و رشد و بلوغ است. نتایج نشان می دهد سازمان اطلاعاتی پلیس ایران می تواند با شناخت نقاط ضعف و تقویت آنها که بیشترحول محور کمبود نیروی انسانی و کم رنگ بودن استفاده از فناوری است و تقویت روحیه اعتقادی که همان نقطه قوت این سازمان است، موفقیت های به سزایی را کسب کند.
ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین با رویکرد تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط مشی عمومی معین می کند که چه فعالیت ها و اقداماتی در بخش عمومی باید انجام پذیرد و چه اقداماتی نباید انجام گیرد. فرآیند خط مشی گذاری عمومی شامل مراحلِ شناخت، بیان مسئله، طرح مسئله، تدوین، قانونی کردن و مشروعیّت بخشیدن، ابلاغ و اجرا و درنهایت ارزشیابی می باشد. اکنون ضرورت شناخت ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین، در جهت تحقّق تمدن نوین اسلامی حائز اهمّیّت است. لذا هدف از این پژوهش، استخراج ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین با رویکرد تمدن اسلامی می باشد. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، با رویکرد مضمون (تم) و از طریق مصاحبه ی بازِ نیمه ساختاریافته ی محقّق ساخته با خبرگان و صاحب نظران در حوزه ی خط مشی گذاری و تاریخ و تمدن می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مضامین فراگیر، به عنوان ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین با رویکرد تمدن اسلامی عبارت اند از: پیشرفت و سازندگی، تعادل، شناخت، تکامل، رسالت، عقلانیّت جامع، مکتب، مبارزه با نظام سلطه گری، اسلام گرایی و سیاست. نتیجه گیری کلی اشاره به آن دارد که ابعاد و مضامین فراگیر استخراج شده در حوزه ی قانون گذاری و تدوین، می تواند به عنوان نقشه ی راه و سیاست برای سازمان ها و مؤسّسات دولتی در حوزه ی اجرا و ارزشیابی مثمرثمر باشد.
اخلاق، سیاست و مسئله خودآیینی: روایت های متفاوت از مفهوم خودآیینی در اخلاق و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
39 - 61
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است درباره اخلاق و سیاست. برای انجام این کار، نویسندگان به مطالعه مفهوم خودآیینی متمرکز بوده اند. خودآیینی از این جهت اهمیّت دارد که وقتی صحبت از رویکردهای فلسفی یا سیاسی به لیبرالیسم باشد، هر بحثی درباره اخلاق، سیاست و عدالت، به نحوی با آن پیوسته است. این مقاله به طور ویژه روایت های لیبرال از خودآیینی را در کنار رویکردهای رقیبی که به نحوی دعاوی لیبرال درباره کاربردهای سیاسی و فلسفی این مفهوم را به چالش کشیده اند، بررسی می کند. نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که اخلاقی بودن در رویکردهای لیبرال، ریشه در تصور فرد خودآیین به عنوان اصلی متافیزیکی دارد. درجریان این پژوهش مشخص شده است که این اصل متافیزیکی در معنای سرحدی خود، به پارادوکسی اخلاقی در لیبرالیسم منتهی می شود. اینکه خودآیینی در مقام واسطه ای مفهومی چه نقشی در صورتبندی های ممکن از اخلاق لیبرال دارد، پرسش و رابطه ی میان اخلاق لیبرال و خودآیننی، فرضیه مقاله است. همچنین روش پژوهش، متن محور است. متن گرایی به عنوان یک روش پژوهش بر خلاف تحلیل گفتمان یا روش شناسی های هرمنوتیکی با معنای سر راست مفاهیم و عبارات سر و کار دارد. یعنی برای تفسیر معنای مفاهیم نه با مقاصد نویسنده، زمینه های تاریخی یا رابطه گفتمان شکل گرفته حول یک مفهوم با سازمان قدرت در جامعه بلکه با معنای خاص آن در متن آنطور که در برخورد اولیه با آن به ذهن می رسد، ارتباط برقرار می کند. به اعتبار همین ضرورت روش شناختی، نویسندگان تلاش کرده اند تا ضمن بهره گیری خوانش منابع مرتبط با مفهوم خودآیینی، مدعا و مفروضات خود را به اثبات برسانند.
بررسی عناصر فرهنگی-اجتماعی، ایلیاتی – عشیره ای و جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
237 - 266
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن نوزدهم همزمان با سلسله قاجاریه، درنتیج ه مواجهه ایرانیان با ارزشهای اروپ ایی، هوی ت ایران ی ب ا چ الش ه ای تازه ای روبه رو شد. همچنین مفاهیم و ایدئولوژی هایی وارد ادبیات سیاسی و فکری آن روزگار شد که با واقعیت تاریخی و اجتماعی جامعه ایرانی مطابقت چندانی نداشت. یکی از این واقعیت های جامعه شناختی به گروههای ایلاتی و عشایری برمی گشت که در مفاهیم وارداتی جای چندانی نداشتند، چرا که آنها معرف هویت های قومی بودند که در مقابل هویتی مدرنی با عنوان هویت ملی قرار می گرفتند. این موضوع باعث شد تا برخی از نظریه پردازان قائل به وجود تعارض و تضاد عمیق بین پدیده های مدرنی همچون هویت ملی، انقلاب و دولت سازی در ایران با روحیه و خلقیات ایلی-عشیره ای شوند. نتیجه این موضوع این شد که این محققان در تاریخ نگاری های رسمی و پذیرفته شده کمتر سخن از مشارکت عشایر و ایلات در فرآیند وقایع و تحولات مهم ایران معاصر از جمله جنبش مشروطه و انقلاب 1357 به میان بیاورند. از سوی دیگر، مولفه دیگری که منجر به تقویت رویکرد مذکور شد، ریشه در بینش شرق شناسی داشت که بر اساس آن، تاریخ شرق الزاماً چیزی جز صورتِ تحریف شده تاریخ غرب نبود و در نهایت شرق مسیری جز پای گذاشتن در همان طریقتِ غربی نداشت. برآیند دیدگاه مذکور، در تحلیل تاریخ ایران، منجر به نادیده انگاشتن عناصر فرهنگی-اجتماعی و ایلیاتی-عشیره ای است که به عنوان تشکیل دهنده خرده هویت ها در تعامل با هویتی ملی در فرایند تکوین هر دو رخداد مهم دوران معاصر نقش مهمی ایفا نموده اند. به همین دلیل، در مقاله مذکور به بازخوانی انتقادی رویکرد تاریخی پرداخته شد و تلاش شد تا خوانشی محدود از تاریخ را که شهرمحور و مرکزمحور است و نقش گروه های به ظاهر حاشیه ای مثل ایلات و عشایر در آن تا حد ممکن تقلیل یافته است، از نو مورد بازنگری قرار بگیرد. در این بازخوانی انتقادی نویسنده همچنین تلاش کرده است تا به الگوهای نظری متفاوتی بیندیشد و پرسش اصلی خود را این طور مطرح کند که در روایت تاریخ نگاری از جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی چه تاثیر و جایگاهی داشته است؟ زیربنای بنیادی این پژوهش تلاش برای ایجاد تردید و تزلزل در خوانش های شرق شناختی از تاریخ معاصر ایران بوده است. در همین راستا اگرچه پرسش اصلی تحقیق درباب نقش عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی در جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی بود، اما در واقع تحقیق از خِلال این پرسش و به واسطه آن به دنبال ارائه قرائت های جدیدتری از تاریخ معاصر ایران بوده است. فرضیه پژوهش بر این مفهوم استوار است که هویت ملی و ملت مدرن ضرورتاً به معنای انحلال فورماسیون های پیشامدرن و ادغام آن در یک کلیتِ مصنوعی و برساخته از بالا نیست و در همین راستا است که تحولات کلان ایران معاصر الزاماً «شهرمحور» و به ویژه «تهران محور» و «کلانشهرمحور» نیستند و ضروری به نظر می رسد تا نقش گروه هایی که خارج از کانون شهرهایی همچون تهران و مراکز استانها – که غالباً نماد تحقق مدرنیته اند – قرار می گیرند نیز مورد توجه واقع شود. در این مورد، در حوزه تاریخ نگاری معاصر و مباحث جامعه شناختی، از جهت غلبه نگاه شهرمحور و تهران محور، توجه چندانی به نقش ایلات و عشایر نشده است. با فرض اینکه جامعه می تواند تکثر اجتماعی خودش را حفظ نموده و در عین حال در پدیده های ملی نیز نقش آفرینی کند، سه مولفه فرهنگی-اجتماعی حیات ایلیاتی-عشیره ای – یعنی رهبری ایل، سازمان اجتماعی و روحیه و فرهنگ مشارکت در حیاتِ جمعی قبیله – در این مقاله در چگونگی مداخله قبایل ایرانی در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته اند.
An Islamic Reflection on the Anthropological Foundations of the Major Theoretical Approaches in International Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
All theories of political science and international relations are inevitably based on specific ontological foundations that one of the main sub-branches of their ontology is anthropology (history). However, anthropological foundations have been neglected in the evaluation of international relations theories (problem). Therefore, it seems necessary to strengthen the approaches interested in examining the anthropology of international relations theories in view of the conceptual gap in the background of this issue (background and necessity). Therefore, this question can be raised: How can the perception of human nature provide an Islamic basis for rethinking the intellectual approach of the main theoretical approaches in international relations (including realism and liberalism)? (Question). It seems that from the Islamic point of view, any stagnation and dogmatism in the absolute pessimistic or optimistic conception of human nature can be considered as a common weakness of idealism and realism in international relations (hypothesis). This article aims to provide a serious rethinking of the anthropological foundations of these two schools, as two major theoretical approaches in the analysis of international politics (goal). The present paper, within the framework of the non-theoretical approach, emphasizes an Islamic reflection on the anthropological foundations of the idealist and realistic paradigms (method). Understanding the difference between the anthropological foundations of the Islamic approach on the one hand and the realistic and liberal approaches on the other hand can be one of the results of the article (finding).
نوعثمانی گری به مثابه جریان معارض مقاومت اسلامی: مطالعه موردی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
117 - 152
حوزههای تخصصی:
گفتمان های سیاسی موثر بر جهت گیری های سیاست داخلی و خارجی ترکیه بعد از استقلال عبارتنداز: ملی گرایان سکولار یا کمالیست ها، لیبرالیست های سکولار، ملی گرایان اسلام گرا و لیبرالیست های اسلام گرا (نوعثمانی گرایان). رشد گفتمان نوعثمانی-گرایی را می توان از دوره اوزال دانست که با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002، این گفتمان با دال مرکزی اسلام لیبرال به اوج خود رسید. بعد از تحولات بیداری اسلامی در سال 2011، سیاست نوعثمانی گرایان ترکیه در قبال بحران-سوریه و مقاومت اسلامی شکل گرفته علیه تروریست هایی مانند داعش، با فراز و نشیب های جدی روبرو بود. سوال پژوهش این است که دلایل تقابل جریان نوعثمانی گری با مقاومت اسلامی با تاکید بر مساله داعش چیست؟ پژوهش حاضر مبتنی بر چارچوب نظری گفتمان و کاربست روش کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. نگارندگان نوعثمانی گرایی را به عنوان جریانی معارض با مقاومت اسلامی مفروض دانسته و معتقدند نوعثمانی گرایان حزب عدالت و توسعه، در عین التزام به اسلام-لیبرال به عنوان دال مرکزی نوعثمانیسم، در مقاطع و بحران های مختلف، به برجسته کردن یکی از دال های شناور این گفتمان ازجمله سکولاریسم، ناسیونالیسم، پراگماتیسم و توازن رابطه با شرق و غرب پرداختند. در عرصه نظر، گفتمان نوعثمانی گرایی با دال مرکزی اسلام لیبرال را می توان درمقابل اسلام سیاسی گفتمان مقاومت اسلامی درنظر گرفت. در جریان بحران سوریه نیز، نوعثمانی گرایان، با حمایت از گروه های معارض جریان مقاومت اسلامی ازجمله داعش، درصدد برآمدند تا با غیریت سازی و تقابل با گفتمان مقاومت اسلامی که مبتنی بر اسلام سیاسی می باشد، بتوانند گفتمان خود را در جهان اسلام گسترش و نهادینه کنند.
بازتولید اندیشه ایران شاهی در سیاست نامه های دوره اسلامی: مطالعه موردی خواجه نظام الملک توسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶)
184 - 219
حوزههای تخصصی:
به زبان ساده سیاست ایرانشاهی ریشه در اندیشه و ساختار حکومت های ایران باستان دارد. اندیشه ایرانشاهی به سان مبنای نظری حکومت های ایران باستان، به رغم تغییر و تحول متأثر از مناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی، تا دوران معاصر و حداقل تا دوره سلطنت های جدید متأثر از اندیشه مونارشی غربی که ماهیت نظام ایرانشاهی را متحول ساخت، تداوم پیدا کرد. با این مبنا، هدف این مقاله بررسی تداوم سیاست ایرانشاهی در سیاست نامه خواجه نظام الملک توسی در دوران اسلامی ایران و زمام داری آل سلجوق است. روش این پژوهش کنش گفتاری کوِئینتن اسکینر و مبتنی بر فهم دوگانه متن(کتاب سیاست نامه) و بستر شکل گیری این متن است، البته داده ها به شکل کتاب خانه ای گردآوری شده اند. یافته پژوهش، نشان می دهد که سیاست نامه خواجه نظام الملک نه تنها تحت تأثیر اندیشه ایرانشاهی است بلکه این الگوی کهن حکومتی ایران به واسطه ترکیب با سنت اسلامی، تدوینی جدید یافته، به طوری که، شاه برگزیده خداوند است و در رأس هرم قدرت قرار می گیرد و حتی دگرگونی های جهان نیز تابعی از دگرگونی های سرشت شاهی تلقی می شود. نتیجه پژوهش این است که سیاست ایرانشاهی با قرائت خواجه نظام الملک، با حفظ ساخت و عناصر سنتی ایرانشاهی، به دنبال کسب، حفظ و گسترش قدرت و تحقق نظم و عدالت است.
افول گفتمان ملی گرایی عربی در کردار سیاسی دولت های ناصریست و بعثی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
133 - 111
حوزههای تخصصی:
گفتمان ملی گرایی عربی از راه ایدئولوژی های ناصریسم و بعثیسم از دهه 1330 شمسی به راهبرد سیاسی دولت های مصر و سوریه تبدیل شد و همین رویداد فرازوفرودهایی را در کشاکش میان درگیری های سیاسی روز از یک سو، و جزم های گفتمانی پان عربی از سوی دیگر به وجود آورد که در سال های پایانی دهه 1350ش/ 1970م، دیگر رد و اثری از اصول جزمی این گفتمان در هیچ یک از دو جریان یافت نمی شد. مصر که تعهد به ملی گرایی عربی را به خودآگاه نظام گفتمانی و کردار سیاسی خود پیوند داده بود، در برابر ضربه شکست در جنگ شش روزه 1967 به یکباره دچار گونه ای فروپاشی در نظام باورهای خود شد و شعار «اول مصر» را دستور کار خود قرار داد. اگرچه سوریه بعثی ضمن پایبندی نمادین به انگاره ملی گرایی عربی، در عرصه کشمکش های سیاسی هر آنگاه که خواست از این اصول سرپیچی کرد و ضمن فاصله گیری نسبی از ملی گرایی عربی، همچنان از گزاره های نمادین آن برای تبیین کردار سیاسی خود بهره برد. ازاین رو پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. چه عامل یا عواملی (به ویژه تناقض درون ماندگار گفتمان، اهمال کارگزاران گفتمان در پیگیری آن، بی صداقتی در باور به وحدت، بافتار تحولات و فشارهای خارجی) گفتمان توپر ناسیونالیسم عربی را به ضد خود تبدیل و روند فرازوفرود را چنین پرشتاب کرد؟ 2. چرا پایبندی مصر این دولت را در رویارویی با شکست 1967 آسیب پذیر می کند، اما دولت بعثی سوریه با وجود رویکردهای عمل گرایانه تر، در تحولات مربوط به جنگ اکتبر و رویدادهای پس از آن همچنان به انگاره وحدت امت عرب تأسی می جوید؟ در فرضیه پژوهشی ادعا می شود که کم کاری کارگزاران گفتمان ملی گرایی عربی و نیز بی صداقتی رهبران عرب در باور به وحدت به کژتابی این گفتمان در رویارویی با تحولات سیاسی منجر شده است. با بهره گیری از رویکرد روانکاوانه و هگلی لاکان و ژیژک، و استفاده از روش تحلیل داده های کیفی رویدادها، رابطه میان تأثیرگذارترین رویدادهای تاریخی و گفتمان ملی گرایی عربی در ناصریسم و بعثیسم تبیین و تفسیر خواهد شد.
عملکرد کمیته بین المللی صلیب سرخ در مواجهه با بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
273 - 292
حوزههای تخصصی:
اگرچه تا سال 1990یمن تا حدود زیادی عاری از یک دولت واحد بود، امّا انحلال تدریجی تمامیت ارضی این کشور باعث نگرانی جامعة جهانی شده و طی سال های اخیر تبدیل به بدترین بحران بشردوستانه جهان گردیده است. در این بین سازمان های بشر دوستانة زیادی برای کاهش آلام غیرنظامیان یمن کمک های خود را چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم به این کشور ارسال نموده اندکه یکی از این سازمان های بشردوستانه،کمیته بین المللی صلیب سرخ بوده است. در این پژوهش که از حیث موضوعی، توصیفی- تحلیلی می باشد، تلاش بر این است تا ضمن پرداختن به بحران یمن و علل توجّه سازمان های بشردوستانه به این کشور، عملکرد این سازمان در مورد کاهش آسیب های انسانی و غیرانسانی ناشی از بحران های داخلی نیز مورد بحث و بررسی قرار گیرد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که کمیته بین المللی صلیب سرخ در مواجهه با بحران یمن چه عملکردی داشته است؟ مقاله اینگونه استدلال می کند که فعالیت های کمیته بین المللی صلیب سرخ باعث گسترش امنیت و کاهش صدمات ناشی از مخاصمات در حوزة غیرنظامیان، زنان وکودکان در بحران یمن شده است. روش گردآوری مطالب در این پژوهش اسنادی – کتابخانه ای است.
مبانی هستی شناسی فلسفه ایرانی و اقتضائات سیاسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
447 - 425
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طرح مبانی هستی شناسی فلسفه ایرانی از منظری خاص، برای استنتاج اقتضائات سیاسی این نوع نگرش است. در تبیین هستی شناسی ایرانی، ناگزیر به مبانی معرفت شناسی، انسان شناسی و فرجام شناسی نیز پرداخته شد. به طور کلی، روح معنویت گرایی و توجه به عوالمی ورای عالم مادی و محسوس در تفکر ایرانی چنان برجسته است که در بررسی هریک از حوزه های بالا نیز خود را آشکار می سازد. از این حیث، باور به نظامی سلسله مراتبی از عوالم وجودی و درک تجلی گون هستی و ارتباطی که بین مرتبه هر فرد در ساحت های وجودی و میزان معرفت و آگاهی وی مطرح می شود، امکانی را برای در محوریت قرار گرفتن آدمی و ایده بازگشت به سرمنزل مینوی و بازیابی ازلیت به تأخیرافتاده، فراهم می آورد. از همین منظر و با توجه به اینکه هر آن کس که از معرفت بیشتری برخوردار بوده و در مرتبه والاتری از وجود قرار گرفته است، شایستگی و وظیفه هدایت دیگر انسان هایی را که در مرتبه پایین تری هستند، داراست، جایگاه و نقش شاه آرمانی یا امام و سایر ابعاد سیاسی این اندیشه برجسته و آشکار می شود. پرسش پژوهشی اصلی این است که مبانی و ویژگی های خاص تفکر ایرانی در حوزه هستی، معرفت، انسان و فرجام شناسی بیانگر چه اقتضائات سیاسی است؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که نوعی معنویت گرایی و توجه به ساحات ماورای عالم مادی و محسوس در بطن اندیشه ایرانی ملحوظ است که پیامدهای سیاسی روشنی نیز داشته است. با بررسی برخی از آثار برجسته در این حوزه، به ویژه نوشته های هانری کربن با استفاده از روش تحلیل مضمونی کیفی، و تأیید فرضیه به این نتیجه می رسیم که در این آثار مبانی بیان شده مضمونی معنوی از هدایت، ریاست و سیاست را پیش کشیده اند که متفاوت با ریاست ظاهری و قدرت دنیوی است.
دیپلماسی دفاعی هندوستان در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
567 - 541
حوزههای تخصصی:
هندوستان در چند دهه اخیر به یکی از قدرت های نوپدیدارشده جهانی تبدیل شده است. رشد اقتصادی شتابان هند و نیاز روزافزون این کشور به انرژی، سبب شده تا خلیج فارس به عنوان یکی از غنی ترین مناطق جهان به لحاظ دارا بودن منابع انرژی، در کانون توجه سیاستمداران این کشور قرار گیرد. گسترش منافع راهبردی هندوستان در منطقه خلیج فارس و تأمین امنیت انرژی این کشور موجب شده است تا هند به دنبال حضور نظامی و امنیتی در منطقه خلیج فارس باشد. به همین دلیل هند در سال های اخیر وارد «مشارکت راهبردی» با چندین کشور حاشیه خلیج فارس شده و همکاری های دفاعی-امنیتی گسترده ای با این کشورها شروع کرده است. ازاین رو پژوهش حاضر درصدد تبیین ابعاد و مؤلفه های دیپلماسی دفاعی هندوستان در منطقه خلیج فارس و چگونگی تأمین منافع و امنیت ملی این کشور بر مبنای این دیپلماسی دفاعی است. همچنین این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چگونه دیپلماسی دفاعی هند در خلیج فارس تأمین کننده منافع و امنیت ملی این کشور است؟ متغیر مستقل این پژوهش دیپلماسی دفاعی هند در خلیج فارس، و متغیر وابسته، منافع و امنیت ملی هندوستان است. در فرضیه پژوهشی آزمون شده با استفاده از روش همبستگی استدلال می شود که دیپلماسی دفاعی هند در خلیج فارس با همکاری دفاعی در قالب تبادل آموزش، تمرین های نظامی مشترک و تأمین منابع، توسعه، تولید و بازاریابی سازوبرگ های دفاعی در کشورهای این منطقه، کمک به محاصره سیاسی پاکستان و جلوگیری از محاصره هند از سوی چین، تأمین کننده منافع و امنیت ملی دهلی نو است.
بازنمایی هویت قومی در انتخابات ریاست جمهوری دوره های نهم و یازدهم؛ مورد مطالعه: آذربایجان شرقی، کردستان و کهکیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تفاوت پذیری میزان آرای کاندیداهای نهمین و یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برمبنای موضع گیری های قومیتی آنها در استان های آذربایجان شرقی، کردستان و کهگیلویه و بویراحمد است. پژوهش به روش تحلیل محتوا از نوع کمی است، واحد تحلیل، بیانیه ها، موضع گیری ها، شعارها و سخنرانی های مرتبط با سه قوم ( ترک، کرد و لر) از سوی کاندیدای دوره های دوره های نهم و یازدهم ریاست جمهوری در روزنامه های شرق، اطلاعات ، رسالت و وطن امروز است. یافته ها: یافته های تجربی نشان داد که بین میزان آرای کاندیداها و تعلق قومی آن ها رابطه معناداری وجود دارد. اما در مورد رابطه بین بازنمایی شعارهای قومی توسط کاندیداها و میزان رأی آن ها یافته ها بیانگر این واقعیت بود که صرف شعارهای قومی به تنهایی نمی توانند در میزان رأی کاندیداها مؤثر واقع شوند بلکه علاوه بر شعارهای قومی وابستگی کاندیدای مذکور به یک جناح یا تفکر خاص نیز مهم است. همچنین میزان بازنمایی شعارهای قومی در متن های تولیدشده توسط کاندیداهای دوره نهم 11/31 درصد و در متن های کاندیداهای دوره یازدهم 89/68 درصد می باشند. میزان بازنمایی تعلق قومی در متن های تولیدشده توسط کاندیداهای دوره نهم 93/26 درصد و در متن های کاندیداهای دوره یازدهم 07/73 درصد هست.