مطالعات سیاسی بین النهرین

مطالعات سیاسی بین النهرین

مطالعات سیاسی بین النهرین دوره 3 پاییز 1403 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مطالعه تأثیر راهپیمایی اربعین بر استراتژی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران پیاده روی اربعین دیپلماسی فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر پیاده روی اربعین بر تقویت استراتژی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای شامل کتاب ها و مقالات علمی گردآوری شده است. در ابتدا مفهوم قدرت نرم و مؤلفه های آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بررسی و سپس نقش پیاده روی اربعین در ارتقای این مؤلفه ها تحلیل شده است. پیاده روی اربعین به عنوان مناسک مذهبی- فرهنگی، ظرفیت بالایی در ایجاد وحدت امت اسلامی، تقویت هویت دینی و افزایش تاب آوری فرهنگی در برابر جنگ نرم دشمنان دارد. این مراسم به دلیل حضور گسترده زائران از کشورهای مختلف، به پدیده ای فراملی تبدیل شده که تأثیرات عمیقی بر روابط فرهنگی و اجتماعی میان ملت های منطقه، به ویژه ایران و عراق، برجای گذاشته است. بر اساس یافته های تحقیق، این رویداد عظیم در سال های اخیر نقش مؤثری در ترویج مؤلفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران نظیر روحیه مقاومت، دینداری، عدالت خواهی، استکبارستیزی و صدور ارزش های انقلاب اسلامی ایفا کرده است. همچنین، این مناسک مذهبی به عنوان یک ابزار دیپلماسی عمومی، ظرفیت بسیاری در تقویت ارتباطات میان ملت های مسلمان و ایجاد همبستگی فرهنگی دارد. راهپیمایی اربعین به دلیل ماهیت معنوی و اجتماعی، توانسته است جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در معادلات منطقه ای بهبود ببخشد و تصویری مثبت از نقش ایران در تعاملات منطقه ای ارائه دهد. در نهایت، این مراسم را می توان تجلی عینی و راهبردی از قدرت نرم ایران دانست که نه تنها به تقویت هویت دینی و فرهنگی مسلمانان کمک کرده، بلکه در شکل گیری همبستگی عمیق میان ملت های منطقه و مقابله با تهدیدات فرهنگی و رسانه ای دشمنان نیز نقشی مؤثر داشته است.
۲.

بررسی آثار عناصر مذهبی – هویتی بر هویت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عناصر مذهبی- هویتی هویت ملی سیاست شناسایی حقوق قومی همگرایی ملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
از مهم ترین عناصر هویت ملی ایرانی دو عنصر اسلام شیعی و ایرانیت اند. اسلام شیعی از عوامل هویت یابی ایرانیان در برابر عثمانی ها و اعراب بوده و عنصر ایرانیت نیز که شامل اقوام ایرانی، خرده فرهنگ ها، تمدن، آیین ها و میراث فرهنگی است، در انسجام ملی نقش مهمی داشته است. از این رو، ایجاد توازن میان این عناصر برای دولت مردان ایران اهمیت فراوان دارد. با استقرار جمهوری اسلامی، تصمیم گیرندگان نظام عنصر هویتی- مذهبی را مهم ترین عامل هویت یابی دانستند و سایر عناصر را در درجه دوم اهمیت قرار دادند. این اولویت بندی و محدود ساختن هویت ایران در قالب اسلام شیعی می تواند برای ملت ایران، به ویژه در مرزها، چالش های هویتی و امنیتی ایجاد کند. از پیامدهای این سیاست رشد هویت های فروملی چون هویت های مذهبی، قومی و محلی است که برای ارتقای جایگاه خود، به سیاست شناسایی و اعتباربخشی روی می آورند. یکی از راه های پیگیری خواسته های قومی، تمرکز بر سیاست شناسایی حداقلی یا اعتباربخشی است که بر ویژگی های خاص فرهنگ ها و کثرت گرایی فرهنگی در جامعه ملی تأکید دارد. فرضیه پژوهش این است که اولویت دادن به عنصر هویتی- مذهبی از سوی حکومت مرکزی، با نادیده گرفتن هویت ملی، انسجام ملی را تضعیف و قومیت ها را به پیگیری سیاست شناسایی حداکثری و تحرکات گریز از مرکز تحریک کرده و بستر دخالت کشورهای رقیب را از طریق تبدیل توان قومیت های ناراضی به مسئله ای ژئوپلیتیک فراهم کرده است. پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و با ابزار کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. هدف تحقیق بررسی تأثیر اولویت یابی عنصر مذهبی- هویتی بر عملکرد هویتی قومیت های ایران و ارائه راهکارهایی برای به رسمیت شناختن حقوق قومی در کنار تقویت هویت ملی است. برای این منظور، از نظریه سیاست شناسایی اکسل هونت استفاده شده که سه حوزه هویت ساز عشق، حقوق و همبستگی را مبنای شناسایی دانسته و بر پذیرش تفاوت های فردی، قومی، فرهنگی و مذهبی تأکید دارد. از دیدگاه او، نادیده گرفتن این حوزه ها منجر به واگرایی و تضعیف انسجام ملی می شود.
۳.

تبیین مفهوم فراملی گرایی در روابط بین الملل از منظر نظریات همگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراملی گرایی کنفدرالیسم نومنطقه گرایی پساکارکردگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
با توسعه حاکمیت های ملی و ایدئولوژی های ملی گرایانه پس از عهدنامه های وستافالیا، شاهد میهن پرستی های افراطی، بیگانه ستیزی، برخوردها و منازعات بین ملت ها بودیم که اوج آن در وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم بود. پس از آن نظریه پردازان مختلفی به دنبال کاهش اختلافات بین ملت ها و نزدیک ساختن آن ها به یکدیگر و دستیابی به راه حل هایی به منظور ایجاد همکاری ها و همگرایی بین واحدهای ملی پرداختند. در این بین نظریه پردازان همگرایی با طیف وسیعی از نظریه پردازی، نظریه های مختلفی را در زمینه وحدت و همگرایی سیاسی بین ملت ها ارائه کردند و به نوعی به سمت جامعه جدید و بزرگ تر فراملی حرکت کردند که نمونه بارز آن اتحادیه اروپاست. با این حال، عناصر اصلی این جامعه بزرگ تر و فرایند آن به وضوح در نظریات آنان بیان نشده است. از این رو محققان به دنبال پاسخ به این سؤال هستند که فراملی گرایی از منظر نظریات همگرایی دارای چه مفهوم، عناصر و روندی است. برای پاسخ به این سؤال، روش تحقیق تبیین گری انتخاب شده است. در این روش تحقیق، پس از تعیین پرسش دقیق، جمع آوری داده ها به روش اسنادی و کتابخانه ای از بین نظریات 28 نظریه پرداز همگرایی در طیف نظریات همگرایی، فدرالیسم، کنفدرالیسم، منطقه گرایی، نومنطقه گرایی، کارکردگرایی، نوکارکردگرایی و پساکارکردگرایی صورت پذیرفته است. در ادامه به روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون، استخراج مؤلفه ها صورت گرفته و سپس به نظام مند کردن و ترکیب آن ها پرداخته شده است. در نگارش نهایی پاسخ به سؤال اصلی تهیه شده است. در این تحقیق مشخص شده که فراملی گرایی از منظر نظریه پردازان همگرایی دارای نُه عنصر است: شناخت، نظام ارزشی، اهداف، اراده سیاسی، تعاملات، حاکمیت فراملی، جامعه فراملی، کارامدی و وفاداری. این ها در روندی چرخشی به صورت تدریجی، گام به گام، فزاینده و خودتقویت کننده ادامه خواهد داشت.
۴.

داعش و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داعش ایران خاورمیانه سیاست خارجی امنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
پویایی روند تحولات منطقه چالش ها و فرصت هایی برای ایران فراهم کرده بود. یکی از اصلی ترین چالش ها قوت گرفتن احتمالی احیای داعش در مرزهای ایران به ویژه عراق و سوریه بود. حفظ محیط استراتژیک و تأمین اهداف امنیت ملی برای هر کشوری در اولویت قرار دارد؛ از این رو، ایران در مقام یک قدرت منطقه ای به بحران آفرینی های داعش در قلمرو حیاتی خود بی تفاوت نبوده و نیست. لذا دور کردن خطرات از مرزهای خود، جلوگیری از ملتهب شدن فضای سیاسی و تهدید امنیتی و ایدئولوژیکی منطقه، حفظ تمامیت ارضی خود و رژیم های متحدانش و برقراری توازن منطقه ای از طریق مقابله با گسترش و قدرت گیری جریان های تکفیری در خارج از مرزهای خود از اهداف منطقه ای ایران بوده است. سؤال اصلی مقاله این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال داعش در منطقه خاورمیانه (سوریه و عراق) چه تغییراتی داشته است؟ با توجه به تحولات منطقه ای، این سیاست چه تغییراتی پیش رو خواهد داشت؟ فرضیه تحقیق این است که مبارزه با جریان داعش به علت تحرک پذیری بیشتر در منطقه، عدم تمرکز در کشوری خاص و گسترش شاخه های منطقه ای، دشوار تر و مقابله با آن نیازمند اتحاد اطلاعاتی و امنیتی منطقه ای است. روش تحقیق مقاله توصیفی است و تجزیه و تحلیل داده ها بر مبنای منابع کتابخانه ای انجام شده است. بر اساس این تحقیقات، نتیجه گرفته شده که اقدامات یک جانبه امنیتی، نظامی و اطلاعاتی کشورهای منطقه ممکن است زمینه را برای قدرت گیری مجدد داعش فراهم کند و پیش از هر چیز، سیاست خارجی ایران در منطقه در قبال داعش باید بر مبنای تعاملات امنیتی و اطلاعاتی و حتی تشکیل سازمان منطقه ای با محوریت امنیتی- اطلاعاتی با کشورهای همسو باشد. اگرچه تحولات منطقه از منظر احتمال قدرت گیری داعش چالش هایی را ایجاد کرد، اما این تحولات فرصت مناسبی برای تقویت همکارهای منطقه ای در حوزه امنیتی و اطلاعاتی بود.
۵.

دکترین سیاست خارجی بازیگران منطقه ای و قدرت های جهانی در مواجهه با عملیات 7 اکتبر (طوفان الاقصی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسطین طوفان الاقصی قدرت های منطقه ای و جهانی سیاست خارجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
فلسطین به عنوان قبله اول مسلمانان در طول تاریخ همواره جایگاه ویژه ای نزد آن ها و حتی غیرمسلمانان دارد و از گذشته تا اکنون با بحران های زیادی مواجه شده و نیز کانون توجه قدرت های منطقه ای و جهانی بوده است. یکی از این بحران ها عملیات 7 اکتبر 2023 موسوم به طوفان الاقصی است که با پشتیبانی محور مقاومت طراحی و انجام شده و سبب شد تا معادلات منطقه ای و محاسبات قدرت های جهانی را تحت الشعاع خود قرار دهد؛ تا جایی که موجب شد هریک از این بازیگران دکترین خاصی را در رویکرد سیاست خارجی خود نسبت به تحولات فلسطین دنبال کنند. از این منظر، بررسی مواضع سیاست خارجی کشورهای غرب آسیا همچون ایران، عربستان، ترکیه و قدرت های جهانی نظیر چین ، روسیه و آمریکا که آثار و پیامدهای این رخداد برای آن ها اهمیت به سزایی دارد از جمله موضوعات قابل توجه در عرصه تحولات منطقه و جهان محسوب می شود. بر همین اساس، سؤال اصلی این پژوهش آن است که رویکرد سیاست خارجی بازیگران منطقه ای و قدرت های جهانی در قبال عملیات 7 اکتبر (طوفان الاقصی) چیست و در قالب کدام رویکردهای نظری قابل فهم است؟ در پاسخ این فرضیه می توان چنین مطرح کرد که قدرت های مختلف به واسطه دو مؤلفه مهم منافع و هویت ، بسته به منافع ایدئولوژیک یا ژئوپلیتیک خود، هریک مواضعی متناقض اتخاذ کرده اند و این تناقض رفتاری سبب تشدید بحران و مانع از حل شدن آن شده است. لازم به ذکر است که مبانی نظری در این پژوهش نظریات سازه انگاری و رئالیسم تهاجمی و روش تحقیق نیز مقایسه ای است.
۶.

تجاری سازی امنیت در استراتژی آمریکا و آینده ترتیبات امنیتی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خاورمیانه تجاری سازی امنیت استراتژی آمریکا ترتیبات امنیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
امنیت و بسترسازی برای تحقق آن در خاورمیانه، جزو اصلی ترین استراتژی کشورهای این منطقه بوده است. بخش مهمی از فرایند تحقق امنیت در خاورمیانه با توسل به قدرت های فرامنطقه ای محقق شده است. در این راستا، ایالات متحده سهم مهمی در تأمین امنیت کشورهای عرب حوزه خلیج فارس داشته است. این موضوع با واکنش برخی رؤسای جمهور آمریکا از جمله دونالد ترامپ مواجه شد، با این استدلال که این سیاست به تضعیف ایالات متحده می انجامد. تجاری سازی امنیت در پی انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده، به صورت یک اصل مهم در سیاست خارجی این کشور در مناطق مختلف جهان و از جمله خاورمیانه مطرح شد. گسترش این رویکرد جدید مبنی بر سرباززدن تأمین امنیت کشورها به صورت رایگان، ترتیبات امنیتی منطقه را با نااطمینانی مواجه ساخت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که بسترها و اهداف تجاری سازی امنیت در استراتژی آمریکا چیست و با توجه به این روند، آینده ترتیبات امنیتی منطقه خاورمیانه به چه صورت خواهد بود. فرضیه اصلی این است که الگوی در نظر گرفته شده توسط ایالات متحده در مقطع چهارساله اول ریاست جمهوری ترامپ و در ماه های ابتدایی ریاست جمهوری وی در دوره دوم، نه تنها موجب تداوم بی ثباتی و تعمیق رقابت های منطقه ای شده بلکه منجر به بازتعریف ترتیبات امنیتی منطقه با محوریت بازیگران بومی و همکاری های چندجانبه بدون حضور ایالات متحده خواهد شد.