مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
همگرایی ملی
حوزههای تخصصی:
مقاله میزان گرایش به هویت ملی و قومی عرب های خوزستان را بررسی می کند. تمام عرب های بالای هجده سال و دست کم دیپلم هفت شهر اهواز، آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، شادگان، ملاثانی و اروندکنار جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. فرضیه اصلی تحقیق این است که عرب های خوزستان به هویت ملی و قومی گرایش فراوانی دارند. وضعیت اقتصادی و میزان همگرایی افراد افزایش می یابد گرایش آنان به عناصر هویت ایرانی و اسلامی نیز زیاد می شود. برای بخش گرایش به هویت ملی، مولفه های تعلق سرزمینی، تعلق به ملت، اعتماد به مسوولان و دستگاه اجرایی (دولت) و زبان فارسی در نظر گرفته شده است. هویت قومی نیز بر اساس دو شاخص «آداب و رسوم فرهنگی» و «زبان محلی» سنجش شده است. در این پژوهش ضریب همبستگی «درآمد اقتصادی» و عناصر هویت ملی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد عرب ها نه تنها گرایش بسیاری به هویت ایرانی و اسلامی دارند، بلکه به هویت قومی خود نیز علاقه دارند و علاقه به هویت قومی آنان باعث کاهش گرایش به هویت ملی نمی شود. ضمن آنکه منشا برخی ناهمگرایی ها را باید در بررسی شاخص های عینی، همچون مشکلات اقتصادی و اجتماعی و به تبع آن «احساس محرومیت نسبی» جست نه در مولفه های ذهنی و تمایزگرایانه
فرآیند ناتمام دولت ملت سازی و از رشد ماندگی همگرایی منطقه ای در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس بسیاری از ویژه گی های یک منطقه را داراست. با این وجود نه تنها میزان همکاری کشورهای واقع در آن محدود و همگرایی میان آن ها رشد نایافته باقی مانده؛ بلکه تنها در چهار دهه ی گذشته در آن چهار جنگ خانمان سوز، بحران های عمیق و اختلافات حاد منطقه ای روی داده است. منشا بحران ها و تعارض های موجود در منطقه خلیج فارس در سطوح متفاوتی قابل بررسی و شناخت هستند. یکی از این سطوح، چالش های داخلی یا ملّی و از مهم ترین آن ها چالش دولت ملّت سازی در میان کشورهای این منطقه است. ساختارهای ایلی، قبیله ای و قومی قدرتمند مهم ترین مانع شکل گیری ملّت و برپایی و نفوذ نهادهای دولت جدید در این جوامع بوده اند. دولت ملّت سازی و برقراری و پذیرش حاکمیت ملّیِ شهروندان برابر و هم شان در یک واحد جغرافیایی فرآیندی است که در سطح یک کشور روی می دهد؛ اما پیامدهای آن مرزهای ملی را درنوردیده، روابط کشورها را به ویژه با همسایگان و واحدهای سیاسی موجود در یک منطقه تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو نمونه های موفق همگرایی منطقه ای در مناطقی روی داده اند که دولت های ملّی، مدرن و ملت به مثابه اجتماع شهروندان در آن ها تشکیل و تکامل یافته اند. بنابراین شهروندی از مولفه های اساسی در روند ملت سازی و پذیرش این حق متضمن برقراری سه نوع حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی است. در این مقاله به تاثیر فرآیند ناتمام دولت ملّت سازی بر همگرایی منطقه ای در خلیج فارس پرداخته شده و نشان داده می شود گسترش همکاری و رشد همگرایی در این منطقه نیازمند تکامل فرآیند دولت ملّت سازی در همه کشورهای منطقه می باشد.
آسیب شناسی شکاف های اجتماعی و ارائه راهبردهایی برای تقویت همبستگی ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد با اتکاء به یافته های پژوهش های میدانی، وضعیت چهار شکاف اجتماعی عمده در جامعه ایران (شکاف های نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را آسیب شناسی کند و راهکارهایی برای تحکیم همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی و تقویت الفت و دوستی در جامعه ایران ارائه نماید. نتایج بررسی ها نشان می دهد شکاف های اجتماعی فوق، شکاف های فعالی در جامعه ایران نیستند، اما در میان مؤلفه های گوناگون همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی، نگرش جوانان، زنان، اقوام ایرانی و هم وطنان اهل سنت به مقوله هایی چون «عدالت اجتماعی»، «اعتماد عمومی» و «کارآمدی نهادها و مسئولین»، چندان مثبت نیست و اصلاح سیاست ها و برنامه ریزی های منتج به «کاهش فقر و تبعیض»، «افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی» و «افزایش تعاملات فرهنگی» در جامعه به ویژه در مناطق درگیر کشور برای تحکیم همبستگی اجتماعی، تقویت وحدت ملی و افزایش الفت و دوستی در جامعه ضروری است. تمرکز زمانی این پژوهش بر دهه 1380 می باشد
طراحی مدل همگرایی ملی اقوام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
109 - 134
همگرایی ملی یکی از عوامل اصلی پایداری نظام های سیاسی و اجتماعی و یکی از اهداف و حوزه های اصلی جامعه پذیری سیاسی در همه ی نظام های سیاسی است که نقش اساسی در ثبات حاکمیت و هم چنین توسعه و پیشرفت ملت ها در فضای کشور خود و حتی فراتر از آن در محیط بین المللی را دارد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تئوری داده بنیاد و با هدف دستیابی به مدلی برای همگرایی ملی اقوام در ایران متناسب با مقتضیات کشور اجرا شده است. برای این منظور، طی برگزاری مصاحبه های اکتشافی با 14 نفر از خبرگان علمی و اجرایی کشور، مدل همگرایی ملی اقوام در ایران طراحی شد. مدل طراحی شده شامل پنج بعد اصلی «شرایط علی بروز همگرایی اقوام»، «بستر شکل گیری همگرایی اقوام»، «راهبردهایی برای همگرایی اقوام»، «عوامل مداخله گر در همگرایی اقوام» و «پیامدهای همگرایی اقوام» می شود که هر یک از آنها، ابعاد، اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی همگرایی ملی اقوام را نشان می دهد.
تحلیلی بر توان های توسعه شهرستان های استان کردستان با تاکید بر همگرایی ملی
حوزههای تخصصی:
استان کردستان در غرب ایران با دارابودن مرز مشترک با کشور عراق، پتانسیل های قوی و بالقوه ایی جهت توسعه بازرگانی، به خصوص در شهرهای مرزی را دارا است. در این راستا توسعه و و جود منابع و امکانات در شهرستان های استان کردستان به عنوان شهرهای مرزی می تواند نقش مهم و حیاتی در برقراری ارتباط با کشورهای همسایه ی خود داشته باشد و هم می تواند آهنگ همگرایی ملی را تسریع کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیلی بر توان های توسعه شهرستان های استان کردستان با تاکید بر همگرایی ملی بود. . و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر توسعه استان کردستان با تاکید بر شاخص های همگرایی ملی، با استفاده از نظرات 45 نفر از کارشناسان از طریق روش دلفی شناسایی شده است برای آزمون فرضیه از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین تحقق توسعه یافتگی و اثر گذاری آن بر روی همگرایی ملی با ضریب مسیر 0.48 رابطه مؤثری وجود دارد بدین معنی مؤلفه ها و معیارهای توسعه یافتگی 0.48 درصد موفقیت استراتژی توسعه یافتگی را تبیین می کند. از طرف دیگر بین (شاخص های توسعه انسانی با ضریب مسیر 0.91) با تحقق توسعه یافتگی رابطه علی قوی وجود دارد یعنی دسترسی به شاخص های توسعه انسانی تعیین کننده توسعه یافتگی می باشد، ولی بین عوامل دسترسی توسعه سیاسی (با ضریب مسیر 0.021- ) با موفقیت توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان رابطه علی وجود ندارد و این بدین معنی است که عوامل دسترسی توسعه سیاسی به واسطه تأثیری که بر تحقق توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان می گذارد می تواند عاملی تعیین کننده در موفقیت توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان تلقی گردد. در مجموع چنین می توان گفت که توسعه یافتگی شهرستان ها بر معیارهای همگرایی ملی اثرگذار است.
نسبت همگرایی ملی با رویکرد هیدروپلیتیک: نمونه پژوهی طرح های سدسازی درخاور ترکیه
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
303 - 325
حوزههای تخصصی:
به فراخور وسعت و جمعیت کشورها و نیز به واسطه نوع، ژرفا و ادراک محیطی حاکمان، شیوه و تنوع بروز ناحیه گرایی، طیفی ازناحیه گرایی اقتصادی تا سیاسی را دربرمی گیرد، که درهرحالت پتانسیل تهدید پایداری نظام سیاسی و یکپارچگی کشوررا دارد. ازاین رو، کوشش برای بقاء واحدهای سیاسی- فضایی درقالب پاسداری ازهمبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی همواره اولویت نخست همه حکومت ها بوده است. یافته ها گویای آن هستند آن گاه که عدالت درتوزیع فرصت ها در مقیاس ملی بر بنیاد ناهمگونی فرهنگی رو به کاهش نهد، واگرایی ناحیه ای رو به فراز می نهد. در این باره حکومت ها بسته به نوع تهدید راهبردهای امنیتی متفاوتی در پیش می گیرند. بیشینه جمعیت جنوب خاوری ترکیه درجایگاه خاستگاه دو رود دجله فرات، کردها هستند که طی چند دهه اخیر درتعارض با حکومت مرکزی بوده اند. طی همین مدت قلمروداران این کشور برآن بوده اند با استفاده ازظرفیت های آبی این بخش ازکشورزمینه توسعه و همگرایی نواحی محروم کردنشین را فراهم کنند. نوشتارحاضرکه ماهیتی توصیفی-تحلیلی دارد و داده ها و اطلاعات موردنیازآن به روش کتابخانه ای گردآوری شده براین فرضیه استواراست که راهبرد هیدروپلیتیک حاکمان ترک برای توسعه اقتصادی نواحی کردنشین جنوب شرق آناتولی معطوف به حفظ تمامیت ارضی و کاستن از زمینه های حمایت ازجریان های ناحیه گرای کردی است. نتیجه پژوهش نشان دادکه رهبران دولت ترکیه جدای ازمزایای اقتصادی برخاسته از توسعه سازه ها و زیرساخت های آبی، بهره گیری ازعناصر جغرافیایی و مهندسی برای حفظ و تقویت همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی را دنبال می کنند.
دانشگاه و همبستگی ملی؛ تحول مفهوم فردی شهروندی به رویکرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
45 - 71
حوزههای تخصصی:
تحقق مفهوم شهروندی در التزام به رعایت حقوق یکدیگر در تعامل اجتماعی، زمینه ایجاد همبستگی ملی را فراهم می سازد. بی تردید سرمایه گذاری هرچه بیشتر در حوزه «عقلانی ت فرهنگی» به معنای توانایی های کلامی و زبانی در تسهیل ارتباط مفاهمه ای، می تواند در نیل به این مهم مؤثر واقع شود. به طورکلی نهاد آموزش (آموزش وپرورش و آموزش عالی) هر جامعه ای نه از طریق صِرف آموزه های نظری، بلکه از رهگذر «جامعه پذیری عمومی، ادغام و سازگاری اجتماعی»، آحاد جامعه را با گذر از مفهوم تنگ منفعت گرایی فردی و گشودن افق های مصالح عمومی، با مفهوم بلند شهروندی اجتماعی آشنا می سازد. این نوشتار با مفروض دانستن نقش دانشگاه در ایجاد احساس همبستگی عمومی، بر آن است تا با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانه ای و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، چگونگی تحقق و برآمدن مفهوم شهروند اجتماعی از رهگذر کارکرد این نهاد آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد دانشگاه در تمهید زمینه های ساختاری و ذهنی لازم ب رای رش د «عقلانی ت فرهنگی» از رهگذر تقویت دغدغه «منش اخلاقی» به موازات پیگیری دغدغه «دانایی- مهارت» و درنتیجه ایجاد حس همبستگی ملی، در تبدیل فرهنگ شهروندی به رویکردی اجتماعی، نقش برجسته ای ایفا می نماید.
سرمایه اجتماعی و بازتولید قدرت نرم رسانه ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در حوزه عملکرد دولت در دوران بحران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
31 - 55
حوزههای تخصصی:
از مهمترین موضوعات دهه های اخیر که تحول شگرفی را در حوزه قدرت و اجزاء و عناصر قدرت و کاربست قدرت به وجود آورده است، قدرت نرم می باشد. با واکاوی و تعمق در ریشه های این موضوع به راحتی به ارتباط بین این قدرت و مولفه های اجتماعی فرهنگی موجود در سطح جامعه پی می بریم. یکی از این مولفه ها سرمایه اجتماعی است که می تواند نقش ارزنده ای را در ایجاد قدرت نرم در تقابل با حربه های نرم دشمن و به ویژه امریکا داشته باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر سنجش جایگاه سرمایه اجتماعی در بازتولید قدرت نرم رسانه ای صدا و سیمای ج.ا.ا در حوزه همگرایی ملی در دوران بحران همه گیری کرونا است. در این تحقیق با اتکا به طرح تحقیق ترکیبی اکتشافی, ابتدا اجزا و عناصر مقوله بازتولید قدرت نرم رسانه ای بخش های دولتی (صدا و سیما ج.ا.ا) در حوزه افزایش سرمایه اجتماعی در دوران همه گیری کرونا از طریق مصاحبه با خبرگان (تعداد 10 نفر) شناسایی شد و سپس از آنها خواسته شد تا تعیین کننده های اصلی بازتولید قدرت نرم را بیان کنند. بر اساس راهبرد داده بنیاد, متن مصاحبه ها چندین بار مرور شد و مفاهیم زیادی به عنوان تعیین کننده بازتولید قدرت نرم شناسایی شد که در چندین فرآیند رفت و برگشتی, این مفاهیم در چهار مقوله «عوامل نهادی», «قابلیت های سیاست گذاری», «زیرساخت های سیاستگذاری» و «تعاملات محیطی مشارکت جویانه» دسته بندی شد.