فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸۰٬۵۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله، راهنمای پژوهش در باره جناب خدیجه بنت خُوَیلِد، همسر رسول خدا؟ص؟ است، که از مقاله مؤلّف فقید به زبان عربی ترجمه شده است. مؤلّف نکاتی در مورد حضرت خدیجه در دوازده عنوان آورده است: ویژگی های شخصی، اسلام آوردن او، جایگاه او نزد پیامبر و فضائل او، برتری او بر دیگران، برخورد عایشه با او، بستگان و دیگر نزدیکان او، خانه خدیجه، وفات و مزار او، کتابهای مستقلّ و فهرست منابع در مورد او. مقاله بر اساس کتابهای شناخته شده شیعه و سنّی نوشته شده است.
تبیینی از چیستی و چرایی درد و رنج زن (شنیع کار) در اشعار سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
309 - 338
حوزههای تخصصی:
سیمین ب ِهْبَهانی (معلم، نویسنده، شاعر و غزل سرای معاصر و ازاعضای کانون نویسندگان ایران بود. از جمله مسائل بسیار مهم که در آثار شعری بهبهانی جلوه گر است، طرح مسئله زنان و وضعیت نابهنجار روحی و روانی حاصل از شرایط نامساعد آنها است. بهبهانی شاعری اجتماعی است که در به کار گرفتن نمادهای خاص اندیشه ای متفاوت ارائه داده و از این رو شیوه تفکر و شاعری او در حوزه رئالیسم قرار دارد. شعر سیمین حاکی از تجربه های تلخ و شیرین عمیق انسانی در همدردی با زنان است و منشأ گمراهی و شنیع کاری را نیز درد و رنج می داند. زن در اشعار سیمین چهره ها و جلوه های متنوعی دارد. در این مقاله که با شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است سعی کرده ایم به توصیفات سیمین بهبهانی از شنیع کاران در اشعارش بپردازیم، از این رو یافته های پژوهش به طور ملخص دربردارنده این مفاهیم است که سیمین از آن دسته شاعرانی است که احساس مادرانه و عاطفی خویش در همراهی با زنان شنیع کار را در اشعارش به وضوح بیان کرده و همین امر خود و مخاطبان شعری اش را متوجه وضعیت زنان روسپی و تحت تأثیر قرار داده است. در مجموع نگاه بهبهانی نسبت به مسائل زنان شنیع کار واقعی و وسیع است. سیمین سعی داشته است در اشعار خویش درون این قشر از زنان را با مشکلات، ناله ها، عواطف و.. شان به نمایش بگذارد. او با بیان هم حسی شاعرانه خویش نسبت به زنان شنیع کار، به دنبال چاره ای برای رفع این معضل اجتماعی می شود و خواستار آگاهی کامل از کل وجودی جنس زن و بار مشکلات و چالش های اوست تا دلیل ضعف و گاه بریدن زن روسپی از همه چیز و رفتن در مسیر روسپی گری را برای همگان روشن سازد اما در نهایت نیز امیدواری و امید الهی و معنوی را توصیه می کند.
مفهوم و مولّفه های تربیت اخلاقی از دیدگاه علاّمه جعفری به منظور ارائه الگوی تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
117 - 126
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین و تحلیل ویژگیهای تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری می پردازد. علامه جعفری صاحب نظری است که آراء تربیتی ایشان برگرفته از قرآن، نهج البلاغه و گاهی مثنوی معنوی است. نتایج حاصله حاکی از آنست که اصول و روش های تربیت اخلاقی شامل حیات، معقول، اندیشه ورزی و تعقل، تقویت اعتقادات در تربیت اخلاقی، جایگاه تشویق و تنبیه در تربیت اخلاقی، بهره مندی از اندیشه های والا، مسئولیت پذیری در تربیت اخلاقی، خلاقیت یابی، و پرورش آن و توجه به ارزشها و فرهنگ جامعه می باشد. روش انجام کار تحلیل محتوای کیفی می باشد. منابع مورد بررسی و مطالعه شامل کتاب ها، مجلات، مقالات و سخنرانی هاست. اصلی ترین هدف تربیت انسان های متفکر، محقق، پیشرو، عالم، متدین، متخلف و آراسته به فضایل اخلاقی برای رسیدن به بصیرت، سعادت، و جامعه صالح در شئون فردی و اجتماعی است که دستیابی به غایت اصیل زندگی انسانی یعنی قرب الی الله و تخلق به اخلاق الله را در بر خواهد داشت. از منظر استاد اولین و حقیقی ترین معلم و مربی خداوند است پس انسان باید شایستگی احراز مقام نمایندگی خدا را از او بخواهد. همچنین در بحث معلم و مربی به سه بعد، از جمله بعد ماشینی، بعد غیر ماشینی، بعد فوق ماشینی یا بعد معنوی اشاره کرده اند.
مقایسه انسجام و پیوستگی معنایی سوره شمس با ترجمه آن بر مبنای زبان شناسی متن (مطالعه موردی ترجمه خرمشاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی متن یکی از شاخه های نسبتاً جدید زبان شناسی است و به دنبال یافتن ویژگی هایی است که سبب می شوند نوشته ای را متن بنامیم. دوبگراند و درسلر هفت ویژگی برای متن ارائه داده اند که در این پژوهش بر دو مورد آن یعنی انسجام و پیوستگی معنایی تمرکز شده است. بدین ترتیب که عوامل و ابزار انسجام و پیوستگی معنایی در متن سوره ی شمس و ترجمه ی آن از خرمشاهی به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته تا به این مهم دست یافته شود که متن سوره و ترجمه ی منتخب آن از نظر انسجام و پیوستگی چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند و چه عواملی باعث ایجاد تفاوت های موجود شده است. نتیجه ی بررسی های انجام شده این است که از میان عوامل مختلف انسجام ارجاع، حذف و تکرار باعث حفظ انسجام و یکدستی متن سوره و ترجمه ی آن شده و از میان عوامل پیوستگی معنایی توجه به سیاق، اصل تفسیر و همانندی سبب پیوستگی در معنا گردیده، با این تفاوت که در مورد ارجاع به وسیله ی ضمیر، بنا به دستور زبان فارسی برای جلوگیری از تکرار اسم، ضمیر اشاره به کار رفته و در برخی موارد نیز حذف فعلی در ترجمه صورت نگرفته است. به طور کلی اما ملاحظه می شود که مترجم به عنوان یک مخاطب متن را به درستی درک و دریافت کرده و از موضوع اصلی آن در ترجمه خارج نشده؛ لذا متن سوره و ترجمه ی آن تا حد زیادی از نظر انسجام و پیوستگی معنایی مرتبط هستند.
بررسی دلالت واژه اسراء بر راهبرد جنگ نرم مقابل یهود
حوزههای تخصصی:
سوره اسراء یکی از سوره هایی است که در آن درباره وعده نهایی و فرجام هستی سخن گفته شده است. این سوره با طرح موضوع حرکت پیامبر اکرم (ص) از مسجدالحرام، به مسجدالاقصی، آغاز شده و به دو جنگ بین مسلمانان و بنی اسرائیل تصریح کرده است. «اسراء» از واژگان کم کاربرد و معناساز در این سوره است که نیازمند ریشه شناسی دقیق است. ریشه شناسی دقیق این واژه می تواند، موضوع جدید تفسیری را نشان دهد. در پژوهش حاضر که به روش کیفی نوشته شده است باتکیه بر ریشه شناسی واژه «إسراء» و معنای برآمده از آن فهم جدیدی از آیات سوره اسراء و ارتباط میان آنها ارائه می دهد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که «إسراء» برخلاف برداشت رایج که آن را به معنای «حرکت شبانه» تفسیر می کند، در سیاق آیات سوره اسراء به معنای «جنگ پنهان» یا «مخفی» قابل تحلیل است؛ برداشتی که با سایر کاربردهای ریشه «سری» در قرآن نیز هم راستا است. باتکیه بر این معنا، پیوندی ساختاری و محتوایی میان حرکت پیامبر (ص)، دو جنگ تصریح شده در آیات، و مضامین اخلاقی– اجتماعی سوره برقرار می شود که همگی در چارچوب مفهومی جنگ نرم قابل تفسیرند. براین اساس، سوره اسراء را می توان ناظر به ارائه الگوی قرآنی جنگ نرم دانست.
Semantic Analysis of "Amn" and "Kufr" in the Quran: Based on Saussure's Theory of Collocation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Semantics, a branch of linguistics, utilizes the relational network between the linguistic form and its meaning to achieve a more precise understanding of Quranic vocabulary and propositions. One common method is the conceptual collocation between words. "Amn" (security) and "Kufr" (disbelief) are central words in the Quran, whose semantic fields include key words such as Islam, affirmation, gratitude, and denial. The present study aims to uncover the meanings of "Amn" and "Kufr" using the concept of collocation. The research method is descriptive-analytical, based on library resources. The objective is to deepen the understanding of the life-giving concepts of the Quran to achieve divine guidance. To achieve this, relevant verses were extracted, and Saussure's theory of collocation in linguistics was employed. Finally, based on the primary meanings of the words and their neighboring words, concepts are presented. Reflecting on the semantics of Quranic vocabulary and carefully examining the collocation network between them provides a more precise understanding of the verses. Simultaneously examining "Kufr" and "Amn," and the network of meanings associated with them, reveals the various semantic levels of these words, leading to a better understanding of the verses. Some of the research findings are as follows: The primary meaning of "Amn" is tranquility, and its other meanings in collocation include prepositional collocations (prepositions "Bāʼ" and "Lām"), nominal collocations (the word "Mushrikūn" - polytheists), adjectival collocations ("al-Muʼmin" - the believer, "Wa Huwa Muʼmin" - and he is a believer, "Ṣādiq" - truthful), and verbal collocations ("Shakartum" - you gave thanks, "Kafarū" - they disbelieved, "ʻAmilū al-Ṣāliḥāt" - they did righteous deeds, "Taʼmurūna bil Maʻrūf wa Tanhawna ʻan al-Munkar" - you command good and forbid bad). The primary meaning of "Kufr" is concealment, and its other meanings in collocation include nominal collocations ("al-Fāsiqūn" - the wicked), adjectival collocations ("Yaʼūs" - despair), and verbal collocations ("Lā Yuʼminūn" - they do not believe, "Mā ʻArafū" - they did not know, "Ushkurū" - give thanks, "Aṣliḥ" - correct, "Ashraktumūn" - you associated partners with God, "Kadhdhabū" - they denied)
چالش در حکمرانی نهادهای بین المللی در قبال بحران غزه 2023 مطالعه موردی: شورای امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای بین المللی نقش قابل توجهی بر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی به طور عام و مسائل حقوقی نظیر مخاصمات، ائتلاف ها، داوری و امور قضایی و کیفری بر عهده دارند. از نهادهای مهم در این زمینه شورای امنیت سازمان ملل متحد است. پژوهش حاضر درصدد بررسی چالش های اعتماد به حکمرانی نهادهای بین المللی و به طور مشخص شورای امنیت در قبال حوادث پس از هفتم اکتبر میان غزه و اسرائیل است. پرسش محوری این است که برحسب وظایف و اختیارات شورای امنیت، چالش های حکمرانی این نهاد بین المللی در جنگ پس از 7 اکتبر شامل چه مواردی است؟ بررسی نشان داده است که شورای امنیت در سه حوزه برقراری صلح و امنیت جهانی، حل و فصل مخاصمات و انجام وظایف محوله (عدم ترک) عملکرد مطلوبی نداشته است. از حیث برقراری صلح و امنیت به دلیل نفوذ اعضای شورای امنیت نظیر امریکا که دارای حق وتو هستند، رویه محافظه گرایانه در پیش گرفته است؛ در حیطه اختیارات برای حل مخاصمات نسبت به جلوگیری از وقوع بحران، اقدامات لازم را انجام نداده است و در حوزه جلوگیری از نقض قواعد جنگی نیز دچار ترک فعل شده است. به همین دلیل باید گفت حکمرانی شورای امنیت در قبال بحران کنونی غزه مطلوب نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده است.
نقش و جایگاه «کرامت» در ایجاد وفاق میان حقوق بشر و موازین اسلامی در کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشورهای اسلامی، ایجاد وفاق میان «موازین اسلامی» با «آموزه های حقوق بشری» در مراحل تشریع و تطبیق از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است. عنصر کرامت انسانی در تبیین نظری و تطبیق عملی دو مفهوم مذکور نقش بی بدیلی می تواند ایفا نماید. براین اساس، پرسش اصلی نوشتار، این است که چگونه می توان از «کرامت» در ایجاد وفاق میان حقوق بشر و موازین اسلام بهره جست؟ پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و در پاسخ به پرسش مذکور مبتنی بر این نتایج مهم است که کرامت انسانی از سنخ فعلیت اقتضائی است که فعلیت تکریم بنی آدم، تمام افراد آن را شامل و مربوط به همه اصناف و اقشار می شود و از این نظر کرامت انسانی از مهمترین منابع حقوق مشترک بشر محسوب می شود و از آنجا که بنی آدم کریم است، نظام تشریع، هدایت و سیاست بخاطر او تشکیل می شود. بر این اساس، کرامت ضمن اینکه مبنای اصلی حقوق بشر محسوب می شود، موهبتی الهی در خلقت نوع انسان بوده که این اشتراک، نقطه عزیمت مهمی برای ایجاد وفاق میان حقوق بشر و موازین اسلامی محسوب می شود.
بررسی میزان مدخلیت قید اضلال عن سبیل اللّه در حرمت غناء
منبع:
در مسیر اجتهاد سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
125 - 143
حوزههای تخصصی:
حرمت غناء جزو مسلمات فقهی شیعه است که ادله و روایات فراوانی بر این مطلب دلالت دارند اما سخن در این است که محدوده این حرمت کجاست؟ آیا ادله شرعی به طور کلی همه اقسام غناء را مشمول حکم حرمت قرار داده اند یا تنها بر حرام بودن قسم خاصی از غناء که مضلّ عن سبیل الله باشد، دلالت میکنند؟ هر دو دیدگاه مذکور، در میان فقهای شیعه قائلینی دارد. در متن پیش رو، پس از بیان مختصری نسبت به موضوع شناسی غناء که به جهت رعایت مبادی تصوری بحث به آن پرداخته میشود، به سراغ ادله حرمت غناء می رویم و با روشِ (تحلیلی تطبیقی) به بررسی ادله می پردازیم و در نهایت ثابت میکنیم که با توجه به دو ملاکِ مؤثر در حرمت غناء (لهویت و اضلال)، نمیتوان همه اقسام غناء را موضوع تحریم دانست و تنها مواردی از غناء حرام خواهند بود که واجد این حیثیت تقییدیه (لهو مضلّ) باشند.
تاریخ گذاری حدیث "... لَقَدْ جِئْتُکُمْ بِالذَّبْحِ ..." در مصادر روایی فریقین «با تأکید بر روش تعیین حلقه مشترک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گذاری مأثورات در نگاه مستشرقان علی رغم گذشت یک سده از مباحث نوین درحدیث پژوهی معاصر تلقی می شود؛ به گونه ای که بازشناسی شیوه آنان در تحلیل روایات از ضرورت این امر گواهی می دهد؛ زیرا قبول یا طرد نتایج آنان فارغ از آشنایی با شیوه حدیث پژوهان غربی میسر نخواهد بود. پژوهش حاضر نیز با نگاهی مشترک بر سند و متن گزاره "لَقَدْ جِئْتُکُمْ بِالذَّبْحِ"، در پی ارزیابی این پرسش است که تعیین حلقه مشترک، کدامین دوره را نخستین خاستگاه زمانی ترویج روایت معرفی می دارد. لذا این پژوهش با نظر به فقدان مطالعات حدیثی پیرامون تاریخ گذاری روایت مذکور در مجامع فریقین، برآن است تا ازگذار پاسخ به سؤال فوق مبتنی بر نتایج حاصل از تحلیل ترکیبی، کاستی های موجود را برطرف نماید. گفتنی است این نوشتار با بهره وری از شیوه توصیفی تحلیلی بدین رهیافت نایل آمد که تحلیل سندی و دلالی روایت بر مبنای مستندات نقلی و کلامی، تماماً از ضعف روایت و گسترش بی رویه آن در عصر فتوحات خلفا حکایت می نماید. نقل منفرد گزاره در مصادر شیعی و انتقال آن در مکتوبات "راوندی" و "طبرسی"، در قیاس با نخستین ورود روایت در سیره "إبن إسحاق" و انعکاس آن با تعدد طرق در منابع متاخرتر، از جمله مهم ترین برآیند حاصله از تحلیل ترکیبی روایت است .
أسس منح الحصانات والامتيازات الدبلوماسيه في الاسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۳ ربیع ۲۰۲۵ العدد ۱
115 - 144
حوزههای تخصصی:
ظهور الإسلام فی القرن السابع المیلادی کان حدثًا تاریخیًا حاسمًا یحمل رساله عالمیه تهدف إلى هدایه البشریه نحو الحقائق الإلهیه. لقد اضطلع الأنبیاء، وعلى رأسهم النبی الکریم(ص)، بدور فرید فی بناء الحضاره، وتعزیز العلاقات الاجتماعیه والدولیه، ونشر ثقافه المطالبه بالعداله. فی النظام القانونی الإسلامی، تحظى العلاقات الدبلوماسیه ومفاهیمها بمکانه بارزه، حتى أن مؤسسه السفاره والدبلوماسیه تُعد من أهم التعالیم الدینیه. وتبرز هذه المفاهیم بوضوح فی دبلوماسیه النبی(ص). تشیر الدبلوماسیه النبویه إلى الأنشطه والإجراءات التی اتخذها النبی(ص) بصفته رئیس الدوله الإسلامیه، وکذلک من خلال السفراء الذین اختارهم، بهدف تحقیق السیاسات العامه للدوله الإسلامیه على الساحه الدولیه. کانت توجه الأهداف العلیا والخطوط العریضه لسیاسه الإسلام ومصالح الأمه الإسلامیه دبلوماسیه النبی. خلال فتره رسالته وحکمه، قام النبی(ص) بإجراءات غیر مسبوقه فی هذا المجال، مثل صیاغه وإرسال الرسائل، وإیفاد السفراء إلى قاده الدول الأخرى، ولا سیما إلى الإمبراطوریات الکبرى آنذاک. إن نهج النبی الکریم(ص) فی الدبلوماسیه، بما فی ذلک إرسال واستقبال السفراء، إلى جانب الامتیازات والحصانات الدبلوماسیه، یمکن أن یکون مصدر إلهام فی تحلیل العلاقات والقوانین الدولیه. تعتبر الحصانه والامتیازات الدبلوماسیه أحد المبادئ الأساسیه فی القانون الدولی، ولها جذور تاریخیه عمیقه. فی التعالیم الإسلامیه، لا یُعترف بهذه الحقوق فحسب، بل یتم التأکید علیها کعنصر جوهری فی العلاقات العالمیه. السؤال الرئیسی الذی یطرحه هذا البحث هو: ما هی الأسس الشرعیه للحصانه والامتیازات الدبلوماسیه فی الإسلام؟ تشیر نتائج هذا البحث، الذی یعتمد على المنهج الوصفی-التحلیلی القائم على المصادر المکتبیه، إلى أن قاعده الأمان (الآیه 6 من سوره التوبه) ومبدأ المصلحه یُعدان من أبرز الأسس الشرعیه لهذه المؤسسه. وتظهر الدراسه أنه على الرغم من أن الدول قد قبلت هذه الحصانات الدبلوماسیه بتردد عبر التاریخ، إلا أن ضرورتها العملیه لضمان أمن المبعوثین واستقلالهم أدت إلى قبولها النهائی. من بین النظریات القانونیه القائمه (التمثیل، خارج الحدود، ومصلحه الخدمه)، فإن النظام القانونی الإسلامی، مع الترکیز على نظریتی التمثیل ومصلحه الخدمه، قد رفض نظریه خارج الحدود، مما یجعله متماشیاً مع القانون الدولی المعاصر. علاوه على ذلک، تقوم أسس الامتیازات الدبلوماسیه فی الإسلام على مبدأ المعامله بالمثل، بمعنى أن منح الامتیازات والإعفاءات للسفراء الأجانب یکون مشروطًا بمعامله مماثله للدبلوماسیین المسلمین فی الدول الأخرى. وقد أُکّد هذا المبدأ فی المصادر الفقهیه، کما أنه یتماشى مع الماده 34 من اتفاقیه فیینا لعام 1961 فی القانون الدولی الحدیث. تُظهر نتائج هذا البحث أن الفقه الإسلامی، عبر الجمع بین المنطق القانونی والقیم الأخلاقیه، استطاع تقدیم إطار متوازن وفعال ومتقدم للعلاقات الدبلوماسیه، بحیث یحافظ على المبادئ والقیم الإسلامیه، ویتماشى فی الوقت ذاته مع المعاییر الدولیه. یمکن لهذا النظام القانونی أن یشکل نموذجًا مناسبًا لتطویر حقوق الدبلوماسیه فی العصر الحدیث.
گونه شناسی کج فهمی ها در روایات طبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات طبی به مثابه سخنانی منسوب به اهل بیت علیهم السلام که با بهداشت، پیشگیری و درمان بشر سروکار دارد، از دیرباز تا کنون توجه عالمان حدیث و پژوهشگران علوم اسلامی را به خود معطوف داشته و ایشان را به سوی تألیف آثاری درباره فهم و استفاده از این آموزه های دینی سوق داده است. در این میان، گروهی از باورمندان به طب اسلامی با تکیه بر این آثار، رو به تجویزهای پزشکی آورده و توصیه های درمانی فراوانی را به دست داده اند. این در حالی است که مطالعه برخی از این کتب، از آسیب های بسیاری در فرایند فهم این روایات پرده برمی دارد. فارغ از اعتبارسنجی روایات و نقد سندی یا متنی آن ها، در جستار پیشرو با تمرکز بر آسیب های شایع به گونه شناسی مهمترین لغزشگاه های فهم از جمله «غفلت از تفاوت زبان روایات با زبان دانش پزشکی»، «عدول از ظاهر روایات»، «تعمیم نا به جای آن احادیث»، «جمود بر الفاظ آن ها»، «بی توجهی به شرایط محیطی و فردی مخاطبان»، «تأثیرپذیری بیشینه از گفتمان های عصری» و «فقدان منطق علمی روشمند» پرداخته شده و ضمن آن نمونه هایی شایع طبی مرتبط با هریک مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
پیامدهای فکری- فرهنگی دعوت مهدوی محمد احمد سودانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
26 - 44
حوزههای تخصصی:
خیزش ها و نهضت های اجتماعی به ویژه آن زمان که مبتنی بر باورهای دینی و معنوی باشند منشاء آثار و تحولات وسیعی در عرصه فکری و فرهنگی خواهند بود. پیامدها و آثاری که ممکن است با عناصر مختلف ملی، قومی و نژادی نیز اختلاط یافته و حتی پس از فروکش کردن نهضت نیز در قالب های مختلف فکری و فرهنگی انعکاس یافته باشند. دعوت محمد احمد سودانی(م1304ق) در سودان و آفریقای عربی از معدود خیزش های مهدوی است که در قرون اخیر توانست نهضتی را در سودان با پایه دعوت مهدوی رهبری نماید. این تحقیق تلاش دارد تا بر پایه منابع دست اول و مطالعات معاصر و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی پیامدهای فکری-فرهنگی این دعوت بپردازد. عمر دعوت محمد احمد گرچه کمتر از دو دهه بود اما توانست تحول گسترده ای را در ساحت های مختلف فکری و فرهنگی همچون امتداد اندیشه های صوفیانه در عرصه های مختلف اجتماعی، تاثیر گذاری آموزه ها و منابع متصوفه در نظام های معرفتی و روش های استنباط، تقویت هویت ملی، بازنگری در سنت های فرهنگی و دینی، بازتعریف سبک زندگی اسلامی، توجه به مهدویت از سوی مستشرقان و خارج شدن مبحث مهدویت از چارچوب های منصوص اسلامی و اختلاط با تعالیم سایر ادیان ایجاد نماید.
معاصر سازی شخصیت حضرت زینب (س): الگویی تمدنی برای زن مسلمان در رویارویی با بحران های هویتی و رسانه ای جهان معاصر
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۰
29 - 44
حوزههای تخصصی:
در رویارویی با بحران های هویتی و هجمه های تمدنی عصر حاضر، بازخوانی شخصیت های تاریخ ساز اسلامی از جمله حضرت زینب(س)، ضرورتی بنیادین در راستای بازتولید گفتمان زن مسلمان به شمار می رود. پژوهش حاضر با رویکردی تمدنی و گفتمانی، به تحلیل چندوجهی شخصیت حضرت زینب(س) می پردازد و بر لزوم معاصر سازی الگویی آن حضرت در عرصه های هویتی، فرهنگی، اجتماعی و رسانه ای تأکید دارد. این پژوهش نشان داد که حضرت زینب(س)، نه تنها راوی نهضت عاشورا، بلکه کنشگری فعال، خردورز، رسانه ای و مقاوم در برابر نظام سلطه بود و این ویژگی ها می توانند به مثابه سرمایه های گفتمانی زن مسلمان امروز در تقابل با سلطه روایت های غرب محور و نابرابری های تمدنی عمل کنند. معاصر سازی شخصیت حضرت زینب(س)، به معنای احیای عقلانیت معطوف به معنا، کنشگری اخلاق محور، و روایت گری حق طلبانه در زیست بوم امروز است. این پژوهش با تکیه بر منابع اسلامی، مطالعات زنان، جامعه شناسی دین و گفتمان پژوهی، چارچوبی نظری برای الگوبرداری تمدنی از شخصیت حضرت زینب(س) پیشنهاد می دهد و راهکارهایی برای پیاده سازی این الگو در نظام آموزشی، سیاست گذاری فرهنگی و تولید رسانه ای ارائه می کند.
استنتاج مؤلفه ها و روش های تربیتی حاصل از حجاب و عفاف در واقعه کربلا
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۰
45 - 65
حوزههای تخصصی:
تأکید بر حجاب و عفاف در قیام امام حسین(ع) در واقعه کربلا، بیش از همه جا نمایان است. هدف پژوهش، تجلی حجاب و عفاف در واقعه کربلا و استنتاج مؤلفه ها و روش های تربیتی حاصل از آن است. روش پژوهش حاضر، توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای و به شیوه فیش نویسی است. نتایج نشان داد که مؤلفه های تربیتی حجاب و عفاف در واقعه کربلا شامل، احیاء، ترویج و دفاع از حجاب و عفاف، تبیین اهمیت، درک فواید و لذت مصونیت آوری زندگانی عفیفانه و با حجاب، رعایت و حفظ حجاب و عفاف در شرایط سخت حتی در میدان جنگ و اسارت، ضرورت هویت یابی حجاب و عفاف، تأکید بر رعایت کامل و واجب بودن حفظ حجاب و عفاف با پوشش برتر اسلامی (چادر)، تلقی حجاب و عفاف به عنوان سدی در برابر گسترش فحشا و منکر و غیرت دینی بود. همچنین روش های ترتیبی شامل، تبشیر و تنذیر، پند و موعظه، تشویق و ترغیب، مشاهده (دقت و توجه)، مراقبه و محاسبه، الگودهی الگوگیری، تعمیق تربیت دینی و عبرت آموزی بود.
بازتابش عرفانی و اساطیری واژۀ خورشید در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
125 - 144
حوزههای تخصصی:
ادبیات به جهت گستردگی، ظرفیّت پیوند با دانش های گوناگون را دارد. از این میان به دلیل خاستگاه مشترک ادبیات، عرفان و روانشناسی، رویکرد عارفانه– روانشناسانه در میان منتقدین ادبی اهمیّت خاصّی دارد؛ رویکردی که منتقد را به ژرفای ذهن و ضمیر صاحب اثر می رساند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای، واژه «خورشید» را در شعر سهراب سپهری بررسی می کند. براساس نقد عارفانه روانشناسانه، این واژه گاه جلوه ای است از کهن الگوی ماندالا به عنوان رمزی به تعالی. از سوی دیگر، واژه خورشید در شعر سپهری به پیروی از سنّت های ادبی ایران زمین گاه نماد زیبایی قرارمی گیرد تا معنایی عرفانی را برساند و گاه نماد جنگجویی و قدرت می شود برای رساندن مفهومی اساطیری و ازلی. درهم تنیدگی این موارد در شعر سپهری، علاوه بر این که نشان دهنده نبوغ شاعر و آشنایی او با دنیای عرفان و اساطیر است، تجربه معنوی و عرفانی او را نیز به مخاطب و منتقد ادبی منتقل می کند تا جایی که ذهن مخاطب را با خود همراه-کرده، به سوی کمال و تعالی می برد.
تبارشناسی انگاره ی معراج پیامبر(ص) (تطبیق گزاره های معراج پیامبر(ص) با مصادیق مشهور عروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"عروج(روایات سفرهای دیگرجهانی)"؛ در ادبیّات اساطیری شرق و غرب بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ روایی رابطه انسان و خدایان، و نمونه ای اعلا از ارتباط با غیب است. در ادیان ابراهیمی نیز مصادیق متعدّدی به عروج مشهورند. هدف نوشتار پیش رو کشف نسبت تطّور دیدگاه ها مسلمانان صدر اسلام به معراج پیامبر(ص) با سایر مصادیق مشهور عروج دوره ی پیشاقرآنی است. بدین منظور آرای مسلمانان جزیزه العرب، در دو قرن نخست هجری پیرامون معراج پیامبر(ص) به روش تحلیل-توصیفی و با رویکرد تاریخ انگاره کاویده شده. فرضیه آن است که با گذر زمان دیدگاه مسلمان به معراج پیامبر(ص)، فاصله اش نسبت به دیدگاه باورمندان سایر مصادیق عروج کمتر شده است. نتایج ضمن متبلور شدن ریشه های ماهوی عروج طیِّ دو قرن نخست هجری در معراج پیامبر(ص) و نزدیکی معراج پیامبر(ص) به تبار عروج در ادیان ابراهیمی، این فرضیه را تأیید می نماید(هر چند تفاوتی هایی در مسیر پیموده شده و سایر گزاره ها هست)، در چرایی این نتیجه علاوه بر تعامل مسلمانان با صاحبان کتب، نقش کهن الگوها و داشته های ناخودآگاه جمعی اعراب موثر دانسته شد.
Self-Knowledge and Avicenna’s Floating Man Thought Experiment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
Avicenna’s floating man thought experiment has been examined and criticized for over a thousand years from various philosophical perspectives. While traditional and modern criticisms exist, the latter primarily focus on the confusion between epistemology and ontology. The ontological dimensions have received significant attention, but the epistemological aspects remain underexplored. I propose a modern critique suggesting that if valid, the thought experiment may not support substance dualism. However, some modest versions could bolster modest dualism, which posits that mental properties are distinct from physical ones, without adhering to Cartesian concepts. I present seven versions of the thought experiment. The first differs from Avicenna’s original and focuses on the individuation of self and body, but is vulnerable to modern critiques due to its conflation of ontological and epistemic aspects. The remaining six versions avoid this issue and do not assert that the mind is an immaterial substance. The second version examines epistemic differences between basic self-knowledge and knowledge of the body. The third addresses self-referential and self-verifying aspects of self-knowledge. The fourth explores modal properties, while the fifth highlights the self's necessary relationship to self-knowledge. The sixth emphasizes the environmental neutrality of basic self-knowledge, and the final version utilizes the self as a critical reasoner. I also support and revise these six versions with eleven general remarks.
تأملی در نسبت زیبایی و خیر در فلسفه ی افلاطون و ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
163 - 180
حوزههای تخصصی:
مساله زیبایی و هنرهای زیبا و نسبت آن با مفاهیم ارزشمند و اعلایی همچون خیر و سودمندی از دیرباز مورد توجه متفکران یونان باستان بوده است و تلاش های بسیاری شده است تا تعریف جامع و کاملی از مفهوم زیبایی بیان شود. اما دشواری ها و پیچیدگی هایی که در مسیر تعریف این مفهوم قرار داشت مانع از به دست آمدن تعریفی مشخص از زیبایی شد. آنچه که از همان آغاز این متفکران را به شگفتی و حیرت در باب زیبایی و احکام آن فرا میخواند نسبت آن با تقلید و بازنمودشیء واقعی بود. لذا کوشش های بسیار در تبیین نسبت زیبایی با واقعیت و جهان طبیعت شد.از سوی دیگرمفهوم خیربه عنوان اصل ارزش بخش به انسان درتمام جنبه های زندگی وی مساله مهم دیگری بود که سعی بر بررسی آن از سوی متفکران می شد. نخستین کسی که به طور نظام مند در خصوص زیبایی و هنر اندیشه ای فلسفی ارائه داد افلاطون بود که بسیار تلاش کرد تاتعریفی از مفهوم زیبایی به دست آورد و نسبت این مفهوم را با مفهوم خیر و سودمندی تبیین کند. پس از وی ارسطو به بحث در مورد زیبایی و انواع هنرهای زیبا پرداخت و سعی کرد جایگاه زیبایی و هنر و غایت آن را در برابر معرفت و نسبت این مفهوم را با واقعیت و همچنین مفاهیم مرتبط با خیر و نیکی مشخص کند. در این مقاله سعی شده که به بررسی نظرات این دو متفکر بزرگ در باب زیبایی ونسبت آن با مفهوم خیر پرداخته شود و مقایسه ای میان آرای آنان در این موضوع به عمل آید.
واقعه کربلا در دیدگاه ابن تیمیه: یک روایت متفاوت
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳۹
49 - 66
حوزههای تخصصی:
واقعه کربلا، یکی از مهم ترین و أثرگذارترین رخدادهای تاریخ اسلام است که همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار داشته است. ابن تیمیه (661-728ق) متکلم و فقیه اهل سنت، دیدگاه هایی خاص و جنجالی درباره این واقعه ارائه کرده است که بررسی آن ها می تواند ابعاد جدیدی از اندیشه های او را روشن سازد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، درپی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه ابن تیمیه درباره واقعه کربلا چیست و چگونه می توان آن را در چارچوب تفکرات سیاسی و مذهبی او تحلیل کرد؟
یافته های پژوهش نشان داد که ابن تیمیه با اتخاذ رویکردی سیاسی مذهبی، تلاش کرده است از یزیدبن معاویه دفاع کند و قیام امام حسین(ع) را اقدامی نادرست جلوه دهد. وی در آثار خود، به ویژه منهاج السنه ضمن انتقاد از قیام امام حسین(ع)، مسئولیت مستقیم جنایات کربلا را از یزید سلب کرده و آن را به عوامل اجرایی، مانند عبیدالله بن زیاد نسبت داده است.