مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خلود
حوزههای تخصصی:
کیفر پاره ای از گناهان در اسلام ، خلود و جاودانگی در دوزخ است؛ اما این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم است و یا این که خلود با انقطاع عذاب نیز میتواند همراه باشد، مساله ای است که آراء مختلفی درباره آن اظهار شده است. عده ای از صوفیه که در رأس آنها عارف نامدار محیی الدین بن عربی قرار دارد، بر آنند که هیچ ملازمه ای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد، بلکه بنابر دلایلی عذاب اصحاب آتش و کسانی که جاودانه در دوزخ سکنی دارند، اجلی معین دارد و پس از سپری شدن این مدت، آنان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است، بهره مند می شوند. نوشتار حاضر به بحث و بررسی ادله ی که ابن عربی برای اثبات رأی و نظر خود فراهم آورده و بیان نقدهایی که بر این نظریه رفته است، می پردازد.
خلود در عذاب (با مروری بر دیدگاه صدرالمتالهین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم در مساله معاد، خلود کفار در جهنم با توجه به رحمت بی پایان الاهی است که از یک سو ظاهر آیات قرآن و روایات بر آن تصریح دارند و از سوی دیگر، ادله عقلی و مکاشفات عرفانی، ایده هایی دیگری را مطرح می کنند. در این مقاله، بعد از طرح اهم دلایل مخالفان و موافقان خواهیم دید که صدرالمتالهین دیدگاه خود را با طرح نظریه تغییر سرشتِ نوعی کافران، به سوی جمع نظرات ملهم از قرآن، برهان و عرفان معطوف کرده است.
او در پایان با یک مکاشفه عرفانی اندکی به دیدگاه اهل خلود متمایل شده است؛ لیکن به نظر می رسد هم راه عقل و هم راه عرفان در این زمینه، امکان حل مشکل را ندارند و تنها باید با تمسک به آیات و روایات مساله را حل کرد.
شرط علّی معرفت و قضایای حقیقیه و خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به مثال¬های نقضی «ادموند گتیه» در باب کافی نبودن اجزای سه گانه در تعریف سه جزیی معرفت، «آلوین گلدمن»، معرفت¬شناس معاصر، جزو چهارمی را به اجزای سه گانه ی تعریف می افزاید که به «شرط علّی معرفت» معروف است. بر مبنای این شرط، باور به یک گزاره باید معلول مستقیم یا نامستقیم محکی خارجی آن گزاره باشد. در این مقاله، از طریق مطالعه ی تطبیقی میان تقسیم گزاره ی مسوّره به حقیقیه و خارجیه از یک سو و شرط علّی معرفت از سوی دیگر و با تکیه بر تحلیل مختار از قضایای حقیقیه و خارجیه، نظریه ی «شرط علّی معرفت» مورد نقد قرار می گیرد. این مقاله نشان می دهد که نظریه ی شرط علّی با هیچ یک از دو قسم قضایای حقیقیه و خارجیه سازگار نیست و بر همین اساس، این شرط با مبانی منطق قدیم و جدید در تحلیل گزاره های کلی نیز ناسازگار است. در پایان، مقاله می کوشد، ضمن معرفی منطق حاکم بر نظریه ی شرط علّی معرفت، میزان کارآیی و اثربخشی آن را نیز مورد بررسی و نقد قرار دهد
درآمدی به تحلیل ها و رویکردهای اندیشمندان اسلامی در مساله جاودانگی انسان در عذاب اخروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منازعه باورمندان به جاودانگی و عدم جاودانگی درعذاب، در استنادهای قرآنی، روائی، دلالتهای واژگانی، و در حوزه رویکرد عقلانی، درخور تامل است، به گونه ای که استنادهای قرآنی و دلالت های واژگانی باورمندان به جاودانگی در برابر مستندات قائلان به عدم جاودانگی از قوت و اعتبار بیشتری برخوردار بوده و روایات نیزناظر به هر دو دیدگاه میباشند، اما اثبات عقلانی تبدیل نوعی انسان دوزخی در آخرت به طبیعت ثانویه ای که جزء قوانین ثابت تکوینی است، همواره با پرسش هائی از جانب مخالفان جاودانگی در عذاب، مواجه گردیده است، نیز تلاش باورمندان به عدم خلود در رد جاودانگی، با استناد به استدلال های عقلانی مورد نظر ایشان، توان پاسخ گوئی به پرسش هائی از قبیل""عدم تناسب جرم و مجازات» را ندارد، زیرا درباره نظر جایگزین خود نیز صادق است. بنا براین نمی-توان از منظر عقلانی، به تبیین موضوع پرداخت. این مقاله بر آن است تا به بازخوانی مستندات قرآنی، روائی و نیز استدلال های عقلانی طرفین- باورمندان به جاودانگی و عدم جاودانگی انسان در عذاب اخروی – بپردازد.
لذت و الم اخروی در فلسفه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که شیخ الرئیس آن را به مطمح نظر گذاشته، معاد و حالات اخروی آن است. او در حکمت خویش پس از آنکه به بحث جنجالی لذت و رنج پرداخته، در پی آن بود تا لذت و الم اخروی را نیز به متالهان و دینداران تفهیم نماید. شیخ الرئیس در آثار خود، پس از اثبات وجود نفس و بقای جنبه نفسانی، قوای متنوعه انسانی را با مرگ مضمحل می دانست، اما بر این باور فلسفی پای می فشرد که تنها قوه عقلانی است که با مرگ انسان، فانی نشده و به سرای باقی خواهد شتافت. او ضمن تقسیم بندی های گوناگون و دامنه دار، نفوس بشری را به دسته های مختلفی تقسیم می کرد تا جایگاه اخروی آنان را روشن سازد. در حکمت سینوی پس از آنکه فراگیری و اکثری بودن سعادت اخروی بر کرسی اثبات نشست، لذت و الم نفوس نیز، عقلانی به شمار آمد. از نگاه شیخ الرئیس، ثواب ها، خوشی ها، لذت ها و دردهای عالم عقبی، کاملا عقلی است و آنچه در متون وحیانی از وعده ها و وعیدهای اخروی تشریح شده، چیزی جز گزاره های استعاری و کنایی نیست. او فقط برای نفوس ناقصه، جایگاهی جسمانی که معلق به اجرام سماوی هستند در نظر می گرفت و لذت یا الم اخروی آنان را مادی می انگاشت.
بررسی تأویلات ابن عربی درباره آیات خلود و جاودانگی عذاب در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اسلام، کیفر برخی از گناهان، خلود و جاودانگی در دوزخ قرار داده شده و آیات بسیاری از قرآن کریم بر این خلود و جاودانگی صحه گذاشته است. مفسّران و گروه های مختلف فکری مسلمان، درباره دلالت این آیات بر جاودانگی رنج و عذاب با یکدیگر اختلاف کرده اند. برخی، خلود در دوزخ را به معنای خلود در رنج و عذاب دانسته ، و برخی همچون ابن عربی، به خلود در دوزخ و انقطاع رنج و عذاب گرویده اند. در این نوشتار، آیات وعید به خلود در دوزخ، در شش گروه دسته بندی شده و تأویلات ابن عربی در ذیل هر گروه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است، و در پاره ای موارد، بنا بر اقتضا، از رأی و نظر دیگر مفسران برای تکمیل و تأیید و یا نفی و تضعیف نظر ابن عربی استفاده شده، و در خاتمه چنین نتیجه گیری شده است که تأویل آیات خلود با توجه به اصول و مبانی مسلمِ انگاشته شده در مکتب ابن عربی، برای او امری اجتناب ناپذیر بوده است.
بررسی و تحلیل نظریه ابن عربی در نفی جاودانگی عذاب دوزخیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های معادشناسی درباره کیفیت حیات اخروی، مسئله عذاب دوزخی است. ابن عربی بر این باور است که عذاب دوزخیان ابدی نیست. اگرچه قرآن بر جاودانگی عذاب دوزخی صراحت دارد و مفسران و حکما با دلایل عقلی و نقلی بر جاودانگی عذاب اهل جهنم استدلال کرده اند، محیالدین با تفسیر ویژه ای از متون دینی معتقد است ابدیتِ دوزخ ملازم با جاودانگی عذاب نیست. وی با تمسک به سبقت رحمت خدا بر غضب او، انس و عادت دوزخی به آتش، فقدان نص بر تعذیب ابدی دوزخی، حسن خلف وعید، بینیازی خدا از کیفر و انتقام، غلبه فطرت توحیدی بر عذاب، روایتی که بیانگر روییدن گیاه در جهنم است و با تأویل آیات عذاب، درصدد اثبات ادعای خویش است. در این پژوهش با استدلال به آیات قرآن و دیدگاه های متکلمان و حکما بر ابدیتِ عذاب دوزخیان، پندار ابن عربی مبتنی بر گوارا شدن عذاب اهل دوزخ و موقتی بودن عذاب بررسی میشود.
مقایسه دیدگاه امام خمینی(س) در باب خلود با سایر آرای مخالف و موافق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلود، از پاسخ های احتمالی به سرنوشت دوزخیان و بهشتیان است که توسط برخی آیات و روایات اسلامی مورد توجه قرار گرفته اما با تفاسیر مختلف مواجه شده است. البته آنچه در اینجا بیشتر محل بحث است سرنوشت دوزخیان است چرا که حضور دائمی بهشتیان در بهشت امری است که مورد قبول همگان است. به بیان کلی، در تبیین خلود دوزخیان، با دو دیدگاه مواجه هستیم که در آن گروهی خلود را به معنای وقوف جادوان دانسته و با تمسک به منابع دینی بر آن شده اند که مبتلایان به عذاب الهی امکان رهایی از آن را ندارند و در طرف مقابل گروهی دیگر با بهره گیری از مضامین فلسفی و عرفانی، خلود را مکث طولانی دانسته و معتقدند دوزخیان توسط شفاعت انبیای الهی در نهایت با رحمت خداوند از آتش خلاصی می یابند. در این میان، امام خمینی که یکی از بزرگ ترین مدافعان مباحث فلسفی و عرفانی در قرن حاضر است با برگزیدن دیدگاه مذکور همچون سایر عرفا و فلاسفه قائل به خروج نهایی دوزخیان از آتش است. این نکته لازم به ذکر است که آنچه با ادلة نقلی و عقلی بیان شده است به معنای صدور حکم قطعی درباره سرنوشت گناهکاران نیست چرا که هنوز ابهاماتی وجود دارد که با هیچ کدام از ادله قابل جمع نبوده و پاسخ به آنها خارج از حوزة درک بشر است.
بررسی و نقد دیدگاه ابن عربی در باب کیفیت عذاب اخروی با تکیه به آثار قرآنی و براهین عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی نام ""ابن عربی"" به گوش می خورد، عرفان نظری در ذهن شنونده تداعی می گردد و آدمی می انگارد که جمیع مباحث کتاب های معروف وی صرفاً متکفل بیان عرفان ناب اسلام است. مباحثی همچون عذاب نشئه آخرت، خلافت، امامت، ولایت و... لیکن بعد از ژرف نگری در آثار برجسته آن عارف نامدار، آدمی می بیند که بسیاری از مباحث کلامی و حتی فقهی در این کتاب ها به نحو برجسته ایی مطرح گردیده و با مباحث عرفانی خلط شده است. مسئله وقوع عذاب در نشئه آخرت و ابدی یا غیر ابدی بودن آن، یکی از مباحث جنجال برانگیز دانش کلام است که هر یک از فرقه های کلام اسلامی طبق مشرب فکری خود در آن باب سخن رانده اند، لیکن هیچ یک از فرقه های گونه گون کلامی وقوع عذاب اخروی و نیز ابدی بودن عذاب دوزخ را برای عدّه ایی از گنهکاران مورد شک قرار نداده بل آن را قطعی دانسته اند و کاملاً به نصوص و ظهورات آیات قرآنی پای بند مانده اند.
ابن عربی نیز در آثار عرفانی خود، این مسئله کلامی را با آب و رنگ عرفانی مطرح نموده لیکن به هیچ روی به تصریحات صدها آیه و حتی براهین عقلی پای بند نمانده و با صراحت لهجه، ابدی بودن عذاب بل تحقق خود عذاب و وعیدهای الهی را انکار نموده و مدّعی شده که همه آدمیان در جهان بی پایان آخرت برای ابد از نعمات الهی بهره مند شوند گرچه کیفیّت نعمت های دوزخیان با بهشتیان در ظهور تجلّیات الهی متباین باشند. نویسنده مقاله دیدگاه ابن عربی را مورد نقد قرار داده و با استناد به آیات و براهین عقلی آن را مردود دانسته است.
خلود از منظر مولانا جلال الدین بلخی و مقایسه آن با نظرگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بحث خلود و جاودانگی در ادامه حیات و زندگی پس از مرگ، از مباحث مهم و بنیادین ادیان الهی به شمار می رود. این مسئله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و قرآنی مورد توجه اندیشمندان مذهبی به خصوص علما و عرفای مسلمان واقع شده است. با توجه به اینکه حکمت متعالیه صدرایی بی ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد است تا اندیشه ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب خلود، به خصوص پیرامون خلود در عذاب، با آرا و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. آنچه در این پژوهش به شیوه تحلیلی - توصیفی معلوم شده، این است که بیشتر معتقَداتی که ملاصدرا دراین باره - بنابر مشربی فلسفی - آنها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می کند، دارای سابقه قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. البته در این میان مواضع مخالف نیز وجود دارد که در متن بدان اشاره خواهد شد.
خلود در عذاب جهنم از منظر ابن قیم جوزی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلود اهل نار و عذاب ابدی یکی از بحث های مهم و پیچیده ای است که عالمان دیانت را به خود مشغول داشته است و هریک به مقتضای اصول و مبانی فکری خویش روش متفاوتی برای حل این مسئله و سوالات مطرح دراین باره در پیش گرفته اند، ازجمله اینکه چگونه عذاب ابدی و خلود همیشگی در آتش با رحمت و عدالت خداوند سازگار است و اینکه چگونه ممکن است گناه محدود، عذابی نامحدود داشته باشد، این تفاوت رأی را در نظرات ابن قیم اشعری و علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر شیعی به خوبی می توان مشاهده کرد. ابن قیم جوزی از جمله متکلمینی است که قائل به خلود در عذاب نیست و به طور وسیع و روشمند به مسئله خلود اهل نار پرداخته است وی در بخشی از سخنان خود، آراء قائلین به خلود را بیان نموده است و در بخشی دیگر، آن ها را نفی و نقد می کند. وی با بیان ادله فراوان عقلی و نقلی، عدم خلود و جاودانگی در آتش را اثبات می نماید. علامه طباطبایی در تفسیر آیاتی که مربوط به خلود اهل نار است، بر اصل خلود پافشاری داشته و سعادت و شقاوت، خیر و شر در آدمیان را به ظهور حالات و ملکات نفسانی که در دنیا کسب کرده اند نسبت می دهد و معتقد است که اگر کفر و شرک در نفس رسوخ کند، باعث عذاب دائمی می شود. اما بر این نکته نیز تأکید می نماید که خلود در نار، به کافران اختصاص دارد. وی در رابطه با خلود اهل نار به این نکته تاکید دارد که قرآن کریم بر خلود و جاودانگی در آتش نص صریح دارد و معتقد است نمی توان همه احکام شرع و خصوصیات معاد را با مقدمات کلی عقل اثبات کرد، چرا که دست عقل به آن خصوصیات و جزئیات نمی رسد، و تنها راه اثبات آن، تصدیق به نبوت پیامبر صادق است. ابن قیم جوزی و علامه طباطبایی هریک با توجه به مشرب و مبانی فکری که داشته اند، در تبیین مسئله خلود در عذاب دلایلی اقامه کرده اند که به لحاظ روشی و محتوایی و تفسیری متفاوت اند.
تحلیل معناشناختی بافتِ متنی «خلود» در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
در بافت متنی قرآن کریم، ریشه«خلد/ خلود» در توصیفی دقیق به عنوان برابرنهاده ی «جاودانگیِ بشر در پیوستار زمان-فضایِ آن جهانی» به کار رفته است. پیرامون واژگان کانونی و مرکزی بافت متنی قرآن تا کنون، جستارهای بسیار ارزشمندی پدید آمده است امّا نظر به عدم وجود پژوهشی مستقل پیرامون«خلود»، در این جستار، نگارنده کوشیده است تا با واکاوی رابطه های معنایی این واژه با واژگانی مانند «تقوا» و «ایمان»، «حیات» و «موت»، «دوام» و «ابد» و «جنّه» و «جحیم» خلود را به عنوان واژه ای کانونی در بافت قرآن کریم، مورد بررسی معناشناختی قرار دهد و با بازخوانی شبکه معنایی «خلود» در بافت متنی قرآن، رابطه های معنایی این واژه و مدلول های مکانی و زمانی آن را شناسایی نماید. برآیند نهایی جستار پیش رو در درجه نخست، نشانگر وجود تصویر سه گونه از «خلود» در قرآن کریم است که عبارتنداز: خلود مشروط، خلود نامشروط و خلود جسمانی توراتی. بررسی شبکه معنایی خلود در قرآن کریم، حکایت از وجود رابطه معنایی هم نشینی و جانشینی میان «خلود» با دو واژه «دوام» و «أبَد» به عنوان مدلول زمانی خلود، رابطه معنایی هم نشینی میان «خلود» با «ایمان»، «تقوا» و نیز «حیات» داشت. از سوی دیگر میان واژگانی مانند «جنّه»، «فردوس»، «جنّات عدن»، «جنّات النعیم» و..به عنوان مدلول مکانی بهشت با خلود ایجابی و نیز میان واژگانی از دسته «جهنّم»، «جحیم»، «نار»، «حطمه»، «سعیر» و...به عنوان مدلول مکانی دوزخ با خلود سلبی رابطه هم نشینی و ترادف برقرار است چنان که هرکدام از این دو شبکه معناییِ وابسته به بهشت یا دوزخ با گروه متقابل خود دارای رابطه معنایی تضاد نیز می باشند
جایگاه معاد در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معاد در فلسفه ابن سینا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت این موضوع از وفور تألیفات وی که به معاد اختصاص یافته، آشکار می شود. آنچه در مورد ابن سینا محلّ مناقشه است، دیدگاه وی نسبت به معاد جسمانی است. مسأله معاد در فلسفه ابن سینا، بین نفی و اثبات جسمانی بودن معاد معلق است. در آثار ابن سینا دو دیدگاه اصلی در بحث از معاد جسمانی مطرح است که قصد داریم در این نوشتار، به قدر بضاعت خود، بدان بپردازیم. وی در رساله «اضحویه» معتقد است که از لحاظ عقلی و فلسفی معاد جسمانی محال عقلی است، لذا وقتی پذیرش معاد جسمانی با عقل در تعارض باشد، بایستی به تأویل آیات پرداخت و آنها را از قبیل تشبیه معقول به محسوس تلقی کرد. او در اینجا، معاد را روحانی ذکر کرده و لذات و عذاب های به ظاهر جسمانی قیامت را که در قرآن و سنّت مطرح شده، از باب تمثیل و مجاز جهت فهم عامه می داند؛ شیخ الرئیس در الهیات «شفا»، «نجات» و «مبدأ و معاد» واغلب رسائل مختص به معاد، بیان می کندکه تنها راه اثبات معاد جسمانی راه نقل است و از راه عقلی معاد جسمانی قابل اثبات نیست، لذا کسی که به پیامبراسلام و آیات قرآن ایمان داشته باشد، می تواند با اتکا به نص، وصایا و روایات، به معاد جسمانی اعتقاد پیدا کند.
نقد و تحلیل معناشناسانه واژه «خلود» در قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه معتزله و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
131 - 149
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد اختلاف معتزله و اشاعره، مسئله دائمی یا منقطع بودن عذاب فاسقان در جهنم است. هر یک از این دو گروه، استدلال های گوناگونی در اثبات دیدگاه خویش می آورند که دامنه آن به مباحث زبان شناسی قرآن کریم و واژه شناسی آن کشیده شده است. اشاعره معتقدند: واژه خلود در قرآن به معنی اقامت و مکث طولانی است، به گونه ای که در زمان آینده منقطع می گردد. در مقابل، معتزله بر آن هستند که این واژه بر اقامت دائمی و ابدی دلالت می کند، به گونه ای که هیچ گاه منقطع نمی گردد. روش این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی است. در پژوهش حاضز اثبات شده که نظریه اشاعره در این مورد دچار کاستی و نقصان اساسی است و وضع حقیقی واژه خلود بر اقامت دائمی و ابدی دلالت می کند؛ زیرا استشهادات عرفی و شعری اشاعره، گونه ای از جملات کنایی هستند نه حقیقی، و استعمال خلود در آیات قرآنی نیز حاکی از معنای اقامت ابدی و دائمی است نه منقطع.
بررسی مسأله «نجات» در اندیشه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت «نجات»، نحوه حصول و مراتب آن، و تعیین قلمرو اهل نجات از جمله مباحث اساسی است که عالمان و متکلمان ادیان در مقام پاسخگویی بدان برآمده اند. غزالی دیدگاه خود درباره نجات را بر یک سری مبانی کلامی اشاعره، مبنای خود در باب تأویل و اندیشه عرفانی اش استوار می سازد. بر اساس مبانی اشاعره نمی توان به رابطه ای ذاتی و ضروری میان عمل و جزای عمل معتقد بود و نجات و هلاک اخروی را معلول اندیشه و عمل فرد دانست. در عین حال، به گفته غزالی، در این جا سببی پنهان وجود دارد که تنها به مدد نور استبصار قابل کشف است. وی آخرت را باطن دنیا می داند و می کوشد از نعمات و عذاب های اخروی تبیینی عارفانه نیز ارائه دهد. همچنین، او قائل است که به استناد ظواهر اخبار، ایمان شرط ضروری نجات است، و نجات نهایتاً نصیب تمامی مؤمنان خواهد شد. اما آنچه شمول اهل نجات را توسعه می دهد این است که در حصول ایمان به مثابه تصدیق قلبی، به هیچ وجه، نحوه تحقق آن موضوعیتی ندارد. به علاوه، تعیین قلمرو ایمان فِرَق مختلف مسلمان بر مبنای تأویل ناظر به مراتب پنجگانه وجود، از سعی غزالی بر بسط قلمرو نجات حکایت دارد. هرچند او در معرفی فرقه ناجیه و تعیین مصداق زندیق امت اسلام از تعصبات عقیدتی خود متأثر است.
بررسی و تحلیل مسئله خلود اهل عذاب از منظر آگوستین و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد منطقی به مسئله خلود اهل عذاب در جهان دیگر، پرسش های زیادی در ذهن بشر وجود دارد که در حوزه فلسفه، تعارضاتی میان دیدگاه های اندیشمندان به دنبال داشته است. فیلسوفان خدا را قادر مطلق، خیرخواه مطلق و دارای رحمت گسترده شناخته و از طرفی، بی نیاز از هر چیزی، از جمله اطاعت بندگان می دانند و معتقدند هیچ امری نمی تواند به وی ضرری برساند، از جمله معصیت گناهکاران. پس علت آنکه خداوند بندگان گناهکار را عذاب می کند چیست؟ آگوستین در مورد سرنوشت اجسامی که در رنج ابدی به سر خواهند برد بحث می کند و معتقد است باور به رنج ابدی جسمانی از سعادت ابدی انسان ها سخت تر است. بر همین اساس ابتدا درباره کسانی که به عذاب ابدی محکوم شده اند صحبت می کند. به نظر می رسد دیدگاه ملاصدرا در این باره تا حدودی دچار ناسازگاری است. او از یک طرف، بر اساس آیات قرآن معتقد به خلود اهل عذاب است و از طرف دیگر، بر اساس اصول فلسفی این دیدگاه را نفی می کند. این مقاله به توصیف و تحلیل دیدگاه دو اندیشمند جهان اسلام و مسیحیت درباره مسئله خلود اهل عذاب پرداخته است.
ارزیابی نظریه انقطاع عذاب جهنم در اندیشه دکتر صادقی تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مشهور اندیشه وران مسلمان، جاودانگی عذاب جهنم را پذیرفته و برخی آن را اجماعی دانسته اند. اما در این میان، برخی اندیشه وران نظیر ابن عربی، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، رشیدرضا و دکتر صادقی تهرانی، نظریه انقطاع عذاب جهنم را برگزیده اند که در این میان، دکتر صادقی تهرانی، اهتمام ویژه ای به بررسی این نظریه داشته، ضمن نقد نظریه جاودانگی عذاب جهنم، زوایای مختلف نظریه انقطاع عذاب را به طور گسترده در مباحث تفسیر و کلامی خویش بررسی کرده که نوشتار حاضر، به تنظیم و ارزیابی دیدگاه وی پرداخته است. از رهگذر این جستار، مشخص می شود که به باور دکتر صادقی تهرانی، واژه «خلود» نه تنها در فرهنگ لغوی، بلکه در آیات قرآنی نیز بیانگر «بقای طولانی» است، نه «جاودانگی» و آنچه از آیات قرآنی در مورد جاودانگی استفاده می شود، «جاودانه بودن در آتش» است، نه «جاودانه بودن آتش». اما به نظر می رسد این نظریه که وام گرفته از پیشینیانی نظیر ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، رشیدرضا و دیگران است، پذیرفتنی نیست و نه تنها فاقد دلیل عقلی معتبر، بلکه با فرهنگ قرآنی نیز ناسازگار است.
بررسی تطبیقی دیدگاه مفسران درباره جزای قتل عمدی مؤمن و رابطه آن با مسئله توبه در آیه 93 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله خلود در جهنم برای مرتکب قتل عمدی مؤمن در آیه نود و سوم سوره نساء و همچنین رابطه آن با موضوع توبه، موجب اختلاف نظر مفسران در مفهوم آیه شریفه شده است. در این پژوهش آراء مفسران و همچنین روایات تفسیری فریقین احصاء و بررسی شد و حاصل پژوهش آنکه دو قول عمده بین مفسران مشاهده می شود: 1- منظور از خلود در آیه مکث طویل است که نظر جمهور علمای اهل سنت است؛ بر اساس این رأی خلود کافر نیز ابدی نخواهد بود چرا که ظاهر آیه عمومیت دارد و تنها مربوط به مؤمن نیست و بلکه کافر را نیز در بر می گیرد و این مسئله مخالف اجماع مسلمین است. همچنین اساس این رأی، یعنی هر جا در قرآن کریم، خلود همراه واژه «ابد» باشد به معنای جاودانگی است؛ قابل اثبات نیست.2- موضوع آیه مربوط به کافری است که شخص مؤمنی را به خاطر ایمان وی به خدای متعال به قتل برساند و چنین شخصی برای همیشه در جهنم باقی خواهد ماند و اگر موضوع قتل مومن به خاطر مسائل حقوقی و مادی باشد کیفر وی مکث طولانی است اما در هر دو صورت شرایط توفیق توبه برای قاتل بسیار دشوار است. این دیدگاه برگرفته از روایات تفسیری معصومان (ع) است و این دیدگاه، نظر مختار جستار حاضر است.
معناشناسی خلود در جهنم بر محور همنشینی
حوزههای تخصصی:
شبکه معنایی واژ گان خلود89 بار درفرآن آمده که 41 بار در مورد بهشتیان و 38 بار در مورد جهنمان است . 28 بار آن در مورد کفارمعاند و10 باردر باره گنهکاران دین دار است .با کمک دانش معناشناسی و ادبیات عرب و واژگان همنشین با خلود به این نتیجه رسیده ایم که که اولا خلود یک مفهوم فرازمانی است .چون مربوط به جهان آخرت است و زمان مربوط به دنیاست .ثانیا خلود در ادب عربی به دو معنای واقعی یعنی جاودانگی ومعنای نسبی که همان معنای لغوی ( مدت طولانی) است ..ثالثا با بررسی های به عمل آمده اکثریت گنهکاران خلودشان نسبی است وبعداز پاکسازی از جهنم و عذاب نجات می یابند اما اقلیتی که استحقاق خلود واقعی را دارند ،نفسشان زنگار زده و تمام چرک و تباهی و فساد را در درون خود فرو برده اندو سیاه وعین گناه شده و عذابهای دوزخ آنها را تطهیر نکرده ،درجهنم باقی می مانند وخلودشان واقعی و جاودانه است.
خلود در قرآن و روایات و سنجش نظر ابن عربی و ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر این بوده که دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که هر کدام تابع مکاتب فکری خاص بودند، بدیهی است که نتایج به دست آمده با یکدیگر متفاوت باشد. اما به دلیل اینکه دلایلشان در باب مسئله خلود بعضا دچار اشکال و نارسایی بوده، خلود در قرآن و روایت نیز بررسی شد. در نتیجه خلود از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا با خلود در قرآن در قرآن و روایت با یکدیگر متفاوت بود. به طوری که در برخی موارد چنانکه در بخش خلود از دیدگاه قرآن و روایات ذکر شده پاره ای از دیدگاه های ایشان در تضاد کامل با نصح آیات قرآن و روایات می باشد. بنابراین، ضعف در روش های تفسیری عرفانی و عقلی باعث شده است که خلود از دیدگاه قرآن و روایات مورد توجه قرار گیرد، زیرا مبین و نشان دهنده ی حقیقت واقعی خلود، به دور از هرگونه تفسیر ناروایی می باشد.