مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تفسیر روایی
حوزه های تخصصی:
تفسیر روایی و توجه به روایات تفسیری همواره مورد عنایت مفسران شیعه بوده است. ولی نسبت به آن روش واحدی نداشته اند. برخی به ذکر روایات در ذیل آیات بسنده کرده اند، برخی در تفسیر آیات با اینکه از غیر روایت نیز کمک گرفته اند، بیش از هر چیز به روایات استناد کرده اند. برخی با روش اجتهادی نسبتاً جامع به تفسیر آیات پرداخته اند. ولی یکی از مستندات عمده آنان روایات است و برخی در تفسیر آیات استنادشان به روایات اندک است، ولی جدای از تفسیر روایات تفسیری و مربوط به آیات را تبیین و تحلیل کرد ه اند. از امتیازهای برجسته تفسیر روایی شیعه بر تفسیر روایی اهل تسنن توجه وافر آنان به روایات اهل بیت پیامبر(ص) است و با این حال کاستی هایی در روش های مختلف تفسیر روایی شیعه وجود دارد که در این مقاله بررسی می شود.
آسیب شناسی روایات تفسیری(با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی)
حوزه های تخصصی:
پیش از استفاده و بکارگیری گونه های مختلف روایات در تفسیر قرآن باید به کاستی ها و آسیب های آنها توجه نمود تا از رهگذر مراجعه به روایات به وادی تفسیر به رأی و فهم نادرست از قرآن کشیده نشویم. آسیبها را می توان در دو دسته مهم تقسیم نمود.
الف: آسیب های بیرونی روایات تفسیری مانند: کافی نبودن روایات تفسیری،نقل به معنا شدن روایات تفسیرى، کج فهمی راویان، و...
ب: آسیب های درونی و محتوایی روایات تفسیری مانند: اضطراب متن، اشتمال بر محکم و متشابه، تقیّه اى بودن برخى روایات تفسیرى،وجود روایات بطنى در احادیث تفسیرى،و....
اجتهاد در تفسیر بخاری با اثرپذیری فراوان از ابوعبیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب صحیح بخاری از کتاب های پایه و مورد رجوع مسلمانان است که روایات تفسیری در بخشی از آن گردآوری و «کتاب التفسیر» نامیده شده است. با آنکه از یک کتاب حدیثی صرف و نگارش یافته در سده های نخستین، نباید چشم داشتی جز رویکردی ویژه به حدیث مسند داشت، بخش کتاب التفسیر آن، جلوه گاه گونه ای از تفسیر عقلی (ادبی ـ بلاغی) و نه کاملاً اثری است. بریدن سند روایات، بهره گیری فراوان از سخنِ مفسران مجتهد، گردآوری روایات تفسیری در یک جا و نام گذاری آن ها و برگزیدن روایات سره از دیگر روایات، مواردی است که اجتهاد در این تفسیر را پررنگ تر می سازد. بخاری در این تفسیر، ذیل تفسیر واژگان و مفردات قرآنی، نام مفسر آن را نیز یاد می کند اما گاهی از مفسر آن ها نامی نمی برد که گمان می رود تفسیر از خود ایشان باشد، در حالی که چند سده بعد شارحانِ صحیح بخاری، بیشتر آن ها را به ابوعبیده معمر بن مثنی تیمی نسبت داده اند؛ از این رو، هنگام جست وجو از انگیزه و چرایی یاد نکردن نام ابوعبیده، دو علت اصلی شایسته یاد کردن و درنگ است: یکی رفتار بر اساسِ شیوه متقدمان در نام نبردن از صاحب مطالب و دیگری جلوگیری از افزایش حجم این تفسیر.
بررسی آیات ظاهر در نفی عصمت حضرت ابراهیم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهر برخی از آیاتی که در باره انبیا نازل شده است با عصمت آنان منافات دارد. برخی با استناد به ظواهر آیاتی که دارای عناوینی مانند: غفران و مغفرت الهی، ذنب، توبه، عفو و ... هستند، شبهاتی را درباره حضرت ابراهیم(ع) مطرح نموده اند؛ مانند: شبهه مشرک بودن پدر حضرت ابراهیم و طلب استغفار حضرت برای وی، شبهه دروغ گفتن حضرت، شبهه آرزوی آمرزش از گناهان توسط حضرت، شبهه شک داشتن نسبت به زنده شدن مردگان و شبهه شرک ورزیدن حضرت ابراهیم(ع). در این مقاله ضمن بیان این آیات و ذکر شبهات مطرح شده در باره حضرت ابراهیم(ع)، با استفاده از دیدگاه مفسران قرآن این شبهات بررسی و پاسخ داده می شود.
نقد شبهه تعارض آیات «علم غیب» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادعای تناقض در آیات علم غیب، یکی از شبهاتی است که در باره قرآن از سوی باراشر ـ خاورشناس یهودی ـ مطرح شده است. وی معتقد است آیاتی که علم غیب را در انحصار خداوند می داند با آیاتی که از آگاهی پیامبر اکرم| و برخی از برگزیدگان الهی از غیب خبر می دهد، در تناقض است. دسته بندی آیات این موضوع بیانگر آن است که آنچه را قرآن در انحصار خداوند بیان فرموده، «علم غیب ذاتی و مستقل» است و خداوند به مقتضای حکمت و مشیّت خود، برخی از رسولان را به واسطه وحی، از غیب آگاه می نماید تا رسالت ایشان را اثبات و امر تبیین دین را تسهیل نماید. به فرمان الهی پیامبر نیز مامور تعلیم جانشین خود است و این علم در کنار دیگر روش های کسب علم امام نظیر: الهام و تحدیث با فرشتگان، سینه به سینه به اوصیای الهی انتقال می یابد، بی آنکه هیچ یک از آنان ادعای استقلال در علم غیب نمایند.
روش مواجهه علامه فضل الله با روایات تفسیری در «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر است که تفسیر آیات قرآن را در قالبی تحرک بخش، عصری و تربیتی عهده دار گردیده است. البته در کنار این ویژگی، گزارش روایات منتسب به معصوم و دیگر گزارش های تاریخی مرتبط با آیات، در آن نمودی نمایان دارد. مطابق بررسی صورت گرفته، تعامل فضل الله با روایات سخت گیرانه و قابل تأمل است؛ در این مقال، عوامل سخت گیری فضل الله در مواجهه با روایات تفسیری و گزارش های تاریخی، و موانع استفاده هرچه گسترده تر مؤلف من وحی القرآن از آنها به کاستی های گوناگونی موجود در آنها نسبت داده شده است. پیداست که این رویکرد سختگیرانه در مواردی با انتقاد مواجه است که بدان پرداخته شده است.
معیارهای حدیث تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از معصومان(ع) به عنوان معلم و مبیّن قرآن، احادیث بسیاری بر جای مانده است. این احادیث از حیث تأثیری که در تبیین قرآن دارند، به چند دسته تقسیم می شوند: دسته ای تفسیری است؛ یعنی معصومان(ع) کوشیده اند تا با محور قرار دادن الفاظ و ساختار کلام و رعایت اصول محاوره، مراد الهی را بیان کنند. در موارد بسیاری، این دسته از احادیث با احادیث مشابه درهم می آمیزد وکار بهره گیری از آنها را با سختی و اشکال مواجه می سازد. این مقاله درصدد است با بیان ویژگی های این دسته از احادیث، شاخصه هایی ارائه دهد که در موارد ابهام، حدیث تفسیری از غیر آن بازشناخته گردد. براساس این پژوهش، معیارهای حدیث تفسیری عبارت است از: هماهنگی محتوایی با آیه؛ تبیین مدلول ظاهری آیه، انطباق پذیری بر آیه، هماهنگی با سیاق آیه، هماهنگی با آیه در سیر بیان مطالب.
روش علامه طباطبایی در تفسیر«البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» در مقایسه اجمالی با تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموم محقّقان، علامه طباطبایی را بیشتر با کتاب المیزان فی تفسیر القرآن می شناسند؛ امّا آنچه درباره ایشان کمتر بیان شده، آن است که این مفسّر بزرگِ قرن، قبل از نگارش این تفسیر، کتاب تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن را به رشته تحریر در آورده است. سؤالی که در اینجا مطرح است آن است که علّت این تألیف دوباره تفسیر چیست؟ در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به روش شناسی تفسیر البیان و مقایسه اجمالی آن با تفسیر المیزان و نیز ویژگی هایی که این تفسیر را از تفسیر المیزان متمایز ساخته است، می پردازیم. به نظر نگارندگان، از آنجا که تألیف کتاب از سوی علامه طباطبایی بنا بر موقعیت شناسی و درک نیاز های روز بود؛ زمانی که وی هجمه شدید دشمنان برای نشان دادن مخالفت قرآن و احادیث را مشاهده کرد، برای پاسخگویی به این یاوه گویی ها تفسیر البیان را تألیف کرد. همین مفسّر، زمانی که خرده گیری مخالفان شیعه نسبت به فقدان یک تفسیر فاخر اجتهادی و جامع در میان شیعه را مشاهده کرد، به تألیف تفسیر المیزان همّت گماشت. همچنین وی در عین اینکه به مسائل عقلی در این تفسیر توجه ویژه داشت، از پرداختن به روایات نیز غافل نبود و معتقد بود اساس روش او در این تفسیر، همان روشی است که ائمه(ع) در روایات ما را به آن رهنمون شده اند. لذا می توان گفت که تفاوت دغدغه اصلی علامه در زمان تألیف این دو اثر فاخر، موجب تفاوت های شکلی و ساختاری میان آن ها شده است.
بررسی تطبیقی روش تفسیری تفاسیر نورالثقلین و درالمنثور
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی روایات تفسیری در دو تفسیر «درالمنثورسیوطی» و «نورالثقلین حویزی» با تأکید بر سوره واقعه پرداخته است.
این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و بررسی درون متنی و تطبیق و مقایسه انجام شده است. نگارنده پس از معرفی اجمالی دو تفسیر، به بررسی اموری چون جایگاه علوم قرآنی، تصحیف و تحریف، روایات موضوعه، روایات خرافی، گزینش و تقطیع روایات پرداخته است.
این بررسی نشان می دهد که شکل انتخاب روایات و جایگاه قرار گرفتن آنها، انتخاب منابع روایات، تقطیع وجابه جایی روایات و... در تفاسیر مذکور، حاکی از اجتهاد مؤلفان آنها در روش بهره گیری از روایات تفسیری است. علاوه بر آن مبانی معرفتی همچون وابستگی به فِرَق مذهبی نیز در گزینش احادیث تأثیر به سزایی داشته است.
گفتمان کاوی تفسیر شیعه در کوفه؛ اصبغ و گفتمان ""امامتِ وصایتی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهده دار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دست یابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکل گیری آن، منوط به تحلیل گفتمان های مکشوف از داده های تاریخی برجای مانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، به عنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آن ها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روان شناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن می رساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزه های قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمان های شیعه بنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه ""آوای متعارض باختین"" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفه های معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفه ای در جامعه را نهادینه کند.
روش های اختصاصی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل بیت (ع) بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی، قرآنِ ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا | به شمار می روند. در فرازهایی از روایات شیعی، اهل بیت (ع) با وصف «امیران کلام» ستوده شده اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (ع) در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. روش های تفسیر مفردات قرآن، متفاوت است که از آن میان، چهار روش تأویلی، توسعه یا تضییق معنا، بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت (ع) در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود. در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش، نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت (ع) برشمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.
«تفسیر القرآن» ابن ماهیار (ره)؛ اصالت، مصادر و محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد بن العباس بن علی بن مروان مشهور به ابن ماهیار از جمله محدثان پُر کار معاصر کلینی است. او دارای آثار متعدد از جمله کتابی با عنوان التفسیر الکبیر داشته است. این کتاب در چهار بخش «تأویل ما نزل فی النبی (ص)، تأویل ما نزل من القرآن فی أهل بیت (ع)، تأویل ما نزل فی شیعتهم، تأویل ما نزل فی أعدائهم»، حاوی ۵۶۳ روایت، منبعی شناخته شده و مرجعی مهم برای مفسران بعد از قرن چهارم بوده است؛ استنادات فراوان به تفسیر ابن ماهیار از سوی مفسران و محدثان شیعی قرن چهارم به بعد، نشان دهنده اصالت این اثر در تاریخ تفسیر امامیه می باشد و ادله متعدد رجالی، تراثی و تاریخی این اصالت را تأیید می کنند. محتوای اصلی این کتاب اعتقادی – کلامی بوده و محور روایات آن، امامت و ولایت ائمه (ع) و فضائل آنان می باشد. نتایج گونه شناسی روایات تفسیر القرآن ابن ماهیار بیشترین فراوانی را برای روایات جری و تطبیق و کمترین تعداد به روایات معنا شناخت را نشان داد.
بازپژوهی حجیت روایات تفسیری با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحث مطرح در اصول و مبانی تفسیری مفسران، حجیت روایات تفسیری در بیان مقصود الهی از آیات قرآناست. برخی از اصولیان و مفسران، مانند علامه طباطبائی، مفسر بزرگ معاصر امامیه، معتقدند روایات تفسیری ذیل آیات غیرفقهی حجت و معتبر نیستند. دلیل ایشان نیز بی اعتباری ظن در مباحث غیرعملی است، به گونه ای که نمی توان از خبر واحدی که قرینه ای بر اعتبار به همراه ندارد، در تفسیر آیات غیرفقهی بهره جست و اگر هم در حوزه های فقهی از اخبار آحاد استفاده می شود، از ناچاری برای لزوم عمل کردن در احکام است. اما چنین ضرورتی در باب غیرفقه وجود ندارد و آنجا فقط باید به قطع رسید و اخبار آحاد مایة قطع و یقین نیستند. در مقابل، مشهور موافقان حجیت روایات تفسیری، به بنای عقلا و فرق نگذاشتن بین فقه و غیرفقه در اعتبار دادن به خبر واحد تمسک می جویند. نبود اثر شرعی برای خبر واحد در حوزة غیر فقه از دیگر اشکالاتی است که علامه طباطبائی بر حجیت روایات تفسیری وارد می داند که در پاسخ، می توان به وجود اثر شرعی در کاشفیت خبر از واقع و یا اثرات تکوینی برای آن استناد نمود. بر این اساس، منبع عظیم روایات غیرفقهی سهم مؤثری در فرآیند تفسیر خواهد داشت.
کارکرد تفسیری اقتباس های قرآنی خطبه های حضرت زهرا(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای غنا بخشیدن به یک کلام می توان از جملات و عبارات کلامی فراتر از آن استفاده نمود. به این عمل که یکی از محسنات علم بدیع به شمار می رود، اقتباس گفته می شود. از آنجا که قرآندر بُعد ادبی نیز صاحب اعجاز است، سخنوران و خطیبان در گفته های خود به فراخور حال، آیاتی را از قرآناقتباس کرده اند. معصومان (ع)از جمله حضرت زهرا (س)نیز در خطبه ها، دعاها و سخنان خود به گونه ای شایسته و بجا از آیات قرآناقتباس کرده اند. به این اقتباس های قرآنی، بیشتر از جنبة ادبی نگاه شده است و کارکرد دیگری برای آن ذکر نشده است. اما باید گفت این گونه اقتباس های قرآنی که در کلام معصومان (ع)صورت گرفته، یکی از بهترین منابع، برای دست یافتن به تفسیر قرآناست. بیشترین کارکرد این اقتباس ها، در توسعة دامنة تفسیر نقلی است؛ چراکه در روش تفسیر روایی، روایاتی که در آن صریحاً به تفسیر قرآنپرداخته شده است، جمع آوری می شود، ولی اگر به اقتباس های قرآنی معصومان (ع)توجه شود، می توان به تفسیرهای بیشتری از حضرات معصوم (ع)دست یافت.
واکاوی رویکردهای تفسیری امام جواد(ع) بر پایه روش تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال چهارم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۳
121-152
حوزه های تخصصی:
گفتمان ها که در بستر جریان ها و بافت های موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ارتباطی شکل می گیرند، در هر زمانی می تواند تأثیر بسیاری در رویکرد مفسران در تفسیر قرآن کریم داشته باشد. در این میان دوران امام جواد(ع) که دوران شیوع مناظرات علمی و کلامی بین ادیان گوناگون و طرح شبهات و سؤال های کلامی مذاهب و فرق گوناگون بوده، تأثیر قابل توجهی بر رویکرد های تفسیری امام جواد(ع) در تفسیر قرآن داشته است. این مقاله که با تکیه روش تحلیل گفتمان سامان یافته است ما را با رویکردهای تفسیری امام جواد(ع) و موارد بهره گیری ایشان از ظرفیت قرآن در مواجهه با گفتمان های علمی عصری آشنا مى سازد. بررسی ها حکایت از آن دارد که عصر اختلافات و شبهات، ظهور و قدرت گیری مکاتب گوناگون، نهضت ترجمه، سازمان وکالت و گسترش فعالیت شیعیان، شرکت در مناظرات دربار، گفتمان امامت، اضلاع گفتمانی دوران امامت امام جواد(ع) را رقم زده است. از سوی دیگر رویکرد فقهی، رویکرد کلامی، رویکرد روایی، رویکرد عقلی، رویکرد تأویلی و باطنی، و رویکرد قرآنی در نقد روایات موضوعه مهمترین رویکردهای تفسیری امام جواد(ع) بر پایه تحلیل گفتمان است که این رویکردها در رویارویی حضرت با گفتمان های علمی عصر خویش اتخاذ شده است.
پژوهشی نو در گونه شناسی مدالیل روایات تفسیری و فواید آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
45-76
حوزه های تخصصی:
بنا بر دلایل قرآنی، روایی و عقلی، باید در فهم قرآن از احادیث پیامبر 2 و اهل بیت k مدد گرفت. لذا گونه شناسی روایات تفسیری به منظور درک درست و عمیق از معرفتی که هر گزاره روایی در ارتباط با محوری از آیه به دست می دهد، از ضروریات فهم قرآن و حدیث است. طی یک تحقیق، با بررسی چند هزار روایت تفسیری و مداقه در آن، همه گونه های روایات تفسیری به دو بخش کلی تقسیم شده است: 1. گونه هایی که مرتبط با مدلول آیه است؛ 2. گونه هایی که مرتبط با مدلول آیه نیست. در این مقاله، گزارش بخش اول با روش تقسیم ثنایی بیان شده است؛ بدین صورت که هر گزاره روایی که بیانگرمدلولی از الفاظ آیه است به دو قسم کلی «بیان معنا» و «عدم بیان معنا» تقسیم می شود. گزاره هایی که بیانگر معنایی از آیه است نیز به دو بخش قابل تقسیم است: یا بیان منطوق آیه، اعم از منطوق لغوی(شامل معنای واژگانی، معنای صرفی، معنای نحوی) و منطوق اصطلاحی(مخصوص شریعت اسلام(بطن و تأویل) و سایر شریعت ها) است یا بیانگر منطوق نیست بلکه بیانگر مفهومی از آیه شامل مفهوم موافق، مفهوم مخالف، دلالت های التزامی و... می شود. گزاره هایی که بیانگر مدلولی از آیه است اما آن مدلول از معانی آیه نیست، بیانگر مصداقی از آیه است. تبیین گونه ها به روش تقسیم ثنایی، ارائه گونه هایی جدید و تعریف متفاوت گونه شناسی و بیان فواید گونه شناسی از تمایزات این مقاله با سایر مقالات گونه شناسی است .
معنا شناسی قلم از منظر مکاتب تفسیر روایی، اجتهادی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
171-194
حوزه های تخصصی:
مقوله «قلم»، موضوعی کلامی و قرآنی و مرتبط با شناخت گستره علم الهی است که مفسّران قرآن، از نظرگاه های متفاوتی بدان پرداخته اند. از نگاه معناشناختی، قلم را باید در حوزه معنایی اش در کنار تعابیر دیگری چون لوح، کتاب ، سطر و تحریر قرار داد. قلم در هم آیی با هر یک از این واژگان، ابزاری است برای نوشتن، ثبت و ترسیم. این پژوهش، به معناشناختی قلم از منظر سه مکتب تفسیر روایی، اجتهادی و عرفانی پرداخته و مبانی و براهین نظریات مطروحه، تحلیل و نقد گرده است. از مکتب تفسیر روایی پنج مفهوم، از مکتب تفسیر اجتهادی پنج مفهوم و از مکتب تفسیر عرفانی شش مفهوم برای قلم دریافت گردید. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که تعابیر مفسّران در تفسیر قلم، متفاوت بوده و در مصادیق آن نیز در بخشی مشترک و در برخی منفردند. قدر مسلّم این است که قلم آن مرتبه علم الهی است که تقدیر مخلوقات را رقم می زند و این معنا و برخی دیگر از معانیِ مطرح شده، ارتباط ویژه ای با معنای لغوی قلم دارند که آن، جنبه ابزار بودن برای ثبت و ضبط علم یا تقریر حکم است.
تفسیر جنّت آدم(ع) در احادیث امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
5 - 19
حوزه های تخصصی:
جنّت، اصطلاحی قرآنی، برای اشاره به نخستین سکونت گاه آدم(ع) و همسرش است. بر پایه آیات قرآن، جنّت جایگاه مهمی در حیات آدم(ع) و همسرش دارد؛ زیرا آغاز زندگی مشترک آنان در این مکان بوده است و نافرمانی آن دو نفر نیز در این جنّت بوده است. تعیین موقعیت مکانی آن یکی از مسائل تفسیری قصه آدم است که در تعیین آن، میان قرآن پژوهان اختلاف نظر جدی وجود دارد. یکی از نظریات رایج، فرازمینی، یا بهشتی و آسمانی بودن مکان جنّت است، که واقعیت تاریخی و زمینی جنّت را انکار می کند و آن را به جهان دیگری احاله می دهد. این پژوهش، بر پایه احادیث امامیه، این نظریه را نقد می کند. نبود مستندات روایی معتبر، مخالفت با عقل، و تعارض با قرآن، از جمله مهم ترین آسیب های این نظریه است. در مقابل این نظریه، دیدگاه احادیث امامیه قرار دارد که بر زمینی بودن این جنّت تصریح دارد و آسیب های ذکر شده بر آن وارد نیست.
گفتاری پیرامون حوزه های حدیثی مغفول در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایات اهل بیت (ع) در تفسیر قرآن کریم، منبعی مهم جهت کشف معارف قرآنی و مراد جدی خداوند متعال از آیات است. به رغم جایگاه والای حدیث در علم تفسیر، اما چنان می نماید که در تفاسیر مأثور از این منبع به طور شایسته استفاده نشده است. این مقاله درصدد است پس از بیان ظرفیت های مغفول در حوزه احادیث، به چگونگی بهره برداری حداکثری از این ظرفیت ها بپردازد. در این راستا به واکاوی ادعیه و سیره به عنوان حوزه هایی مغفول از احادیث اهل بیت(ع) که در تفاسیر متداول کمتر التفاتی نسبت به آنها مشاهده می شود، پرداخته شده و ظرفیت این حوزه ها را با ارائه نمونه هایی کاربردی در حل چالش های تفسیری نشان داده است.
تحلیل انتقادی از رویکرد فیض کاشانی در جمع روایات متعارض در تفسیر صافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
119-154
حوزه های تخصصی:
صافی از تفاسیر روایی با رویکرد اجتهادی تأویلی است. فیض کاشانی روایات این تفسیر را از برخی منابع امامیه گزینش کرده که در بین آن ها، روایات مختلف و گاه متعارض نیز یافت می شود. وی به دلیل اعتقاد به عدم وجود تعارض واقعی در کلام معصومان R ، در صورت مشاهده اختلاف در روایات، با تکیه بر برخی مبانی و با روش هایی، سعی در رفع آن می نماید. مهم ترین اقدام فیض برای رفع تعارض از روایات، جمع بین آن هاست. او سعی می کند تا محمل هایی برای جمع روایات بیابد که از جمله آن ها آیات قرآن، روایات معصومان k ، قواعد عقلی، علم لغت، اختلاف درجات مخاطبان، تعدد مصادیق، جدا بودن تفسیر از تأویل، و تمسک به تأویلات عرفانی است؛ و اگر جمع میسر نبود، در صورت وجود مرجّح، روایتی را ترجیح داده، یا اگر مورد قبول نداند، رد می کند. به رغم نگرش فیض در جمع روایات که از مبانی وی در رویارویی با تعارض اخبار برمی آید، در مواردی هم طبق قاعده خود با روایات متعارض، برخورد ننموده، یا اظهار نظری نکرده است.