مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اخلاق پژوهش
حوزه های تخصصی:
زندگی حرفه ای اخلاقی از جمله پژوهشگری محتاج اصولی است که خط مشی رفتارهای اخلاقی یک پژوهشگر را ترسیم کند. اما سوال «مسایل اخلاقی این حرفه کدامند؟» مقدم بر جواب «اصول اخلاقی این حرفه چنین هستند» می باشد. وقتی می توان کدهای اخلاقی را تدوین کرد که قبل از آن، بتوان مسایل اخلاقی را شناسایی و تعیین کرد. به علت تعدد، تنوع و پراکندگی مسایل ارزشی و اخلاقی پژوهش احتیاج به چارچوبی جامع و سامان بخش می باشد.روش کار: در راستای ایجاد چارچوب جامع موضوعات اخلاقی پژوهش، اسناد 30 سازمان مرتبط با علم و فناوری شامل دانشگاه ها، نشریات و انتشارات، انجمن های علمی و پژوهشگاه ها تحلیل محتوای کیفی، توصیفی شدند. داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری باز و استقرایی تنظیم و جمع بندی شدند.یافته ها: این مقاله چارچوبی را برای سامان دهی موضوعات اخلاقی با دو محور الف) ذینفعان پژوهش و ب) مراحل پژوهش فراهم کرده است. این چارچوب با تعیین 10 ذینفع در محور اول و 5 مرحله پژوهش در محور دوم می تواند تمام موضوعات اخلاقی پژوهش را در 50 سلول خود جای دهد.نتیجه گیری: تضمین تصمیم گیری اخلاقی کارآمد مستلزم وجود چارچوبی جامع و سامان بخش است. چارچوب پیشنهادی مقاله حاضر، علاوه بر سامان بخشی به موضوعات اخلاقی پژوهش و تعیین مسیر تعاملی و همکارانه تحقیقاتی آینده، می تواند کارکردهای مفید چهارگانه دیگری نیز داشته باشد.
اقتصاد پژوهش؛ آسیب شناسی معادلات اقتصادی حاکم بر بازار پژوهش
حوزه های تخصصی:
اقتصاد پژوهش با در نظر گرفتن رابطة دوسویه اقتصاد و پژوهش، به بررسی و آسیب شناسی فعالیت های پژوهشی با استفاده از ابزار تحلیلی علم اقتصاد ـ موسوم به ابزار تحلیل بازاری ـ میپردازد. در این بررسی، بازاری رقابتی برای تولید و عرضة آثار علمی در نظر گرفته میشود که در آن تلاش افراد برای حداکثر کردن مطلوبیت حاصل از انتشار آثار خود، موجب میشود که ایده ها و نظریه های غلط جای خود را به اندیشه های درست بدهند. بر اساس این تحلیل، ایجاد فضای رقابتی شدید در یک نظام علمی دارای مشکلات حاد ساختاری، میتواند ضمن کاستن از انگیزه های درونی برای پژوهش، منجر به بروز پدیدة شکست بازار پژوهش شده، آسیب های اخلاقی همچون سرقت، کم فروشی و ظاهرسازی علمی را به بار آورد. در مقابل، اگر این فضای رقابتی دچار آفت کمیگرایی و انحصار نشود، میتواند در بلندمدت موجب مرزبندی تحقیق های علمی از پژوهش های سطحی شود و بازار پژوهش را کاراتر سازد.
فربهی یا آماس؛ تحلیل ساختار مقالات (نا)علمی-پژوهشی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از مقالاتی که در مجلات علمی-پژوهشی منتشر می شوند، در عین رعایت ضوابط صوری مقالات علمی-پژوهشی، فاقد جنبه پژوهشی و علمی اند، تا جایی که خواندن و نخواندن آنها، از نظر علمی یکسان است و چیزی از آنها نمی توان آموخت. حال آن که این مسئله خلاف تعریفی است که از مقالات علمی-پژوهشی به دست داده شده است و بر جنبه بدیع و نوآورانه بودن آنها تأکید شده است. مقاله حاضر با بررسی ده ها مقاله از این دست، کوشیده است منطق حاکم بر ساختار آنها را به دست آورد. نویسندگان این مقالات، به سبب یا در کنار نداشتن مسئله پژوهشی واقعی، می کوشند با به کارگیری شیوه های خاصی، همچون منطق تکه نویسی یا کولاژ و تکثیر ناموجه منابع، مقالاتی تولید کنند که جز صورتکی از مقالات علمی-پژوهشی نیستند. در این نوشته این منطق آماساندن و فربهی دروغین، تحلیل و مؤلفه های آن بیان و راه غلبه بر آن، که توجه به محتوای مقالات در کنار مسائل صوری است، بازگو شده است.
سرشت و ساختار مقالات اخلاقی: اصول راهنما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو می کوشد تا ماهیت مقالات علمی پژوهشی در عرصه اخلاق را بازگوید و منطق حاکم بر آن را آشکار سازد. نگارنده نخست منطق نگارش را به مثابه فرآیند اقناع بیان می کند و بر این باور است که نوشتن آکادمیک تلاشی برای اقناع مخاطبان متخصص و در نتیجه مستلزم تن دادن به قواعدی مشخص است. سپس به تحلیل ماده و صورت مقالات علمی پژوهشی در عرصه اخلاق پرداخته، یکایک اجزای اساسی چنین مقالاتی را معرفی می کند و با برشمردن برخی لغزش های رایج در این زمینه، شیوه مقاله نویسی عالمانه را بازگو می کند. با این نگاه، نویسنده همه اجزای اصلی مقاله را تحلیل کرده و راه نگارش هر یک را گفته است و با بیان اصول راهنمایی برای نگارش چنین مقالاتی در عین تأکید بر اهمیت محتوا، ظرایف ساختاری را نیز خاطرنشان ساخته است.
اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناراستی های اخلاقی در پژوهش اجتماعی، هر چند به میزان اندک، میتواند پایه های دانش اجتماعی را سست و نقش کاوشگرانه، نقادانه و حقیقت جویانه آن را تضعیف کند. برای بررسی ناراستی های اخلاقی احتمالی و شناخت فضای هنجاری پژوهش علوم اجتماعی در ایران، این پژوهش به روش اسنادی به گردآوری و تحلیل محتوای اظهارات منتشر شده پژوهشگران این حوزه میپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد هنجارشکنی در زمینه اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران دو بعد فردی و ساختاری دارد. در بعد فردی، انحراف از پایبندی به اخلاق پژوهش در سطوح شخصی[1] و حرفه ای[2] (در ارتباط با صورتبندی و محتوای پژوهش، سازمان پژوهشی و تخطی از قواعد و هنجارهای علمی و حرفها ی دریافت و اجرای پژوهش) قابل توجه است. در بعد ساختاری، سوءاستفاده از قواعد و تعهدات اخلاقی و حرفه ای سازمانی و نهادی در ارتباط با پژوهشگر و پژوهش (انتخاب موضوع، نحوه دریافت، فرایند داوری، تصویب، گزارش، کاربرد و محتوای پژوهش) قابل توجه است. بر پایة دستاورد مفهومی این پژوهش، ناراستی های اخلاقی در فضای پژوهش علوم اجتماعی در ایران برایند تاثیر متقابل کنشگران (پژوهشگر) و ساخت نهادی (شامل قواعد و هنجارها و منابع) تسهیل کننده هنجارشکنی است. نتیجه این که ناراستیه ای اخلاق پژوهش از یک دوسویگی ساختاری در فضای علم در ایران تبعیت میکند و متاثر از ویژگیهای ساختاری نهاد علم در ایران در مقطع زمانی مورد مطالعه است.
اندازه گیری شاخص های اخلاق پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوعات اخلاقی متعددی باید در ارتباط با پژوهش جدی گرفته شوند. پژوهشگران باید از مسؤولیت خود جهت حفظ منافع و دسترسی افراد درگیر با پژوهش آگاه باشند. این پژوهش با هدف اندازه گیری اخلاق پژوهش در بین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان پژوهشگران انجام شده است. دانشگاه تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. تعداد 323 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت وزن دهی شاخص ها استفاده شده است و با استفاده از آزمون t فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص رفتار ناشایست دارای بیشترین اهمیت در بین شاخص های اخلاق پژوهش است. همچنین، از نتایج آزمون فرضیه ها مشخص شده است معیارهای اخلاق پژوهش؛ مانند: پاسخگویی، صداقت، رفتار ناشایست، حریم خصوصی و گمنامی در جامعه آماری با اطمینان 95 درصد قابل قبول هستند؛ اما تنها شاخص حقیقت جویی در بین دانشجویان دانشگاه تهران در هاله ای از ابهام است.
بررسی میزان پایبندی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته تربیت بدنی، به اصول اخلاق پژوهش، در: دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی میزان پایبندی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته تربیت بدنی به اصول اخلاق پژوهش در دانشگاه های تهران است. جامعه آماری پژوهش 1100 نفر از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی رشته تربیت بدنی بودند که 500 نفر از آنها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ضریب پایایی پرسشنامه با روش ضریب آلفای کرونباخ 86/0 گزارش شده است. برای تعیین توزیع داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای بررسی روابط بین داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که دانشجویان تحصیلات تکمیلی تربیت بدنی به طور شایان توجهی اصول اخلاق پژوهش را رعایت می کنند و صداقت پژوهشی متوسطی دارند. نتایج پژوهش ارتباط معنادار بین سال ورود دانشجویان و نگرش آنان درباره پایبندی به اخلاق پژوهش، و بین مقطع تحصیلی و نگرش درباره پایبندی به اخلاق پژوهش را نشان می دهد. بین مقطع تحصیلی دانشجویان و نگرش آنها درباره میزان پایبندی به اخلاق پژوهش ارتباط معنادار منفی به میزان 733/0-=P و در سطح معناداری 01/0≤ P مشاهده شد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تربیت بدنی از نظر نگرش درباره پایبندی به اخلاق پژوهش، تفاوت معناداری وجود دارد. براساس نتایج پژوهش نیاز به آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان با اصول اخلاق پژوهش احساس می شود.
تحلیل رفتار استنادی نویسندگان مقالات فصلنامه حکمت و فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی (ره) (1393-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی وضعیت استنادی مقالات منتشرشده در فصلنامه حکمت و فلسفه در دوره ده ساله 1384 تا 1393 می پردازد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل استنادی و بررسی کیفی انجام شده و داده ها با استفاده از قابلیت های آماری نرم افزار اکسل تجزیه و تحلیل شده اند. در این تحلیل، بخش هایی به تحلیل آماری مآخذ مقالات، متوسط تعداد استنادها، میزان استناد به انواع اقلام علمی، وضعیت زبانی مآخذ، میزان خوداستنادی و حوزه های موضوعی مقالات اختصاص یافته است. در قسمت بحث و نتیجه گیری این پژوهش هم ده فقره تحلیل کیفی در حوزه هایی مانند: نوآوری، علم سنجی و اخلاق پژوهش عرضه شده است. گرایش کم این تولیدات فلسفی به مقالات در مقایسه با کتاب ها و سایر منابع، مسئله «نوآوری» در این مقالات و رابطه آن با کمیت استنادها، «چند نویسندگی» و نسبت آن با نوآوری، سهم ناچیز تولیدات بومی در تولیدات جهانی این حوزه، گرایش زبانی مآخذ مقالات و نیز نسبت خوداستنادی نویسنده و خوداستنادی مجله و نیز دلالت های قابل استخراج درباره «کار جمعی» در حوزه های نظری تر علوم انسانی، ازجمله محورهایی هستند که مدلول آن ها در این پژوهش و در ارتباط با تحلیل استنادی انجام شده در حوزه فلسفه به عنوان یکی از حوزه های اصلی علوم انسانی در ایران مورد توجه قرار گرفته اند.
همچو عکس ماه اندر آب جو؛ نقدی بر مقاله «طرحی برای طبقه بندی انواع ادبی در دوره کلاسیک»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۹
217-222
حوزه های تخصصی:
ارجاع نویسی و مستندسازی امروزه یکی از ملزومات اصلی و مسلمات تحقیق محسوب می شود. از همین رو کتاب های روش تحقیق از یک سو و مجلات علمی- پژوهشی از سوی دیگر، تأکید و حساسیت فراوانی بر این امر دارند. در یکی از کتاب های روش تحقیق در این باره می خوانیم: سیل مقاله ها در همایش ها و نشریات دانشگاهی و در پی آن تألیف مقالات همسان و همانند، کار دانشگاهیان را دشوار کرده است. برای پژوهشگر دانشگاهی، شناخت اطلاعات اصیل و استناد به صاحب اصلی اندیشه و منابع دست اول یک ضرورت مسلم است (فتوحی، 1393: 219). نگارنده در حین مطالعه مقالاتی در حوزه مطالعاتی خود (انواع ادبی)، متوجه مشابهت هایی بین مطالب یک مقاله علمی- پژوهشی با مقاله متقدم بر آن شد؛ مطالب مشابهی که نشانه ای مبنی بر اقتباس مشروع و مستند آن ها از منبع متقدم وجود ندارد. نویسنده مقاله «طرحی برای طبقه بندی انواع ادبی در دوره کلاسیک» (1388) در «بخش اول» مقاله خود - که به طبقه بندی انواع شعر فارسی اختصاص دارد – نظرات و ایده هایی را در این خصوص مطرح کرده است که پیش از آن در مقاله «انواع ادبی در شعر فارسی» (پورنامداریان، 1386) مطرح شده است، اما هیچ اشاره و ارجاعی به آن نداشته است.
همگرایی اصول اخلاق زیستی در حوزه پژوهش با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۱
89-106
حوزه های تخصصی:
اخلاق زیستی در پارادایم جاری بر مبنای نظریه «تام بیوچامپ» و «جیمز چیلدرس» مبتنی بر چهار اصل خودمختاری، عدالت، فایده رسانی و ترک زیان رسانی است. یکی از انتقاداتی که به این نظریه شده عدم انسجام درونی و واگرایی ارکان آن یعنی اصول چهارگانه مبنایی است. طبق این انتقاد نظریه مبانی چهارگانه اصول زیستی خود باعث ابطال خود می شود. این در حالی است که اخلاق زیستی که مجموعه هنجارهای رفتاری است بدون استناد به مبانی نظری محکم قابل توصیه نیستند و هرگز رواج پیدا نمی کنند. برخلاف اخلاق سکولار و نظریه های رایج اخلاق هنجاری که هر کدام به یکی از ابعاد وجودی انسان پرداخته و آن را به عنوان معیار ارزش اخلاقی ذکر کرده و سایر ابعاد را نادیده گرفته اند، نمی توان از این نظریه در برابر این اشکال دفاع کرد، ولی بر مبنای اخلاق اسلامی که برای ارزش اخلاقی معیارهای متعددی متناظر با ابعاد وجودی انسان دارد، این اشکال قابل پاسخگویی است؛ بر این اساس همگرایی بین مبانی اخلاق زیستی در موقعیت های خاص در حوزه پژوهش قابل اثبات است.
داوری اخلاقی بر مبنای استثنایی سازی موقعیت: کاوش پدیدارشناختی اخلاق پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف کاوش پدیدارشناختی فهم دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز از اخلاق پژوهش انجام گرفته است و از طریق مصاحبه عمیق با 8 نفر، داده های مورد نظر جهت تحلیل جمع آوری گردید. داده ها با روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل و در اولین مرحله هفت زیر تم پیرامون موضوع مقاله حاضر استخراج گردید. در ادامه هفت زیر تم اولیه توسط محقق در دو تم اصلی: باز اندیشی در مفاهیم و برجسته سازی تعدد موقعیت ها مفهوم سازی شد. در نهایت استثنایی سازی موقعیت، به عنوان مفهوم مرکزی تجربه زیسته مشارکت کنندگان در مواجهه با شرایط متعارض اخلاقی که شیوه داوری اخلاقی آنها را تعیین می کند کشف شد. بنابراین افراد با رجوع به معانی مطلوب خود از مفاهیم و انتخاب گزینشی از موقعیت های چندگانه ای که با آن مواجه می شوند، تفسیری خاص و استثنایی از انجام رساله انجام می دهند. این شیوه تفسیر، آنها را یاری می رساند تا به مدیریت تعارضات و داوری اخلاقی بپردازند.
نقش فضیلت عقلانی تواضع فکری در فرایند استنباط حکم شرعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فضایل عقلانی در فرایند استنباط حکم و در مقام باورمندی و افتاء از مسائل مهمی هستند که فقیهان و مجتهدان می بایست به تحصیل آنها بپردازند. بدون تردید فقدان این فضیلت ها، موجب نقصان وجاهت و اعتبار ثمره عملیات فقاهت است. پیش فرض ما این است که عالمان دین همچون دیگر اندیشه ورزان به صورت آشکار و پنهان دستخوش آفت ها و آسیب های اخلاقی هستند. فضائل متعددی از جمله گشودگی ذهنی، پشتکار فکری، دقت و تمرکز، تواضع فکری، شجاعت فکری، احتیاط فکری، گشودگی فکری، انصاف فکری و استقلال فکری مجموعه فضائلی هستند که در اعتبار معرفت مؤثرند. از آنجا که در اجتهاد و استنباط احکام شرعی، باورهای مجتهد نقش اساسی ایفا می کند، در این مقاله نقش فضیلت عقلانی «تواضع فکری» در فرایند استنباط حکم شرعی بررسی شده است. نتیجه اینکه آراستگی به فضیلت «تواضع»، حجاب نفسانیت و منیّت را از پیش روی مجتهد و ادله احکام برداشته و طریق وصول به حکمی اخلاقی تر را هموار می سازد.
الگوی ارتقای اخلاق پژوهش؛ شرایط، بسترها، راهبردها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
135 - 157
حوزه های تخصصی:
اخلاق و پژوهش همواره در یک تعامل دوسویه با یکدیگر قرار داشته و بر یکدیگر اثرگذار هستند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، ارائه راهبردهایی جهت نیل به پژوهش اخلاق مدار است. باتوجه به اهمیت موضوع پژوهش در حوزه علم و مباحث علمی، پژوهشگران بر آن شدند تا پس از واکاوی و شناسایی شرایط، زمینه ها و بسترها، نسبت به ارائه راهبردها اقدام نمایند. این مطالعه ازنظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و در گام اول با جستجوی کلیدواژه های مختلف در مهم ترین بانک های اطلاعاتی پژوهش ها و مقالات داخلی و خارجی، 128 اثر شناسایی و انتخاب شد که مستقیماً به اخلاق پژوهش پرداخته بود. درادامه با با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA و براساس روش داده بنیاد، کدهای اولیه از درون پژوهش های منتخب استخراج، دسته بندی و به عنوان الگوی ارتقای اخلاق پژوهش، ارائه شد.
ملاصدرا و معضل انتحال: بازسنجی دفاعیه ها
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۲ آذر و دی ۱۳۹۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۳۱)
22 - 36
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا بارها متهم به نقل و ثبت سخنان دیگران به نام خود، یا انتحال شده است. مدافعان صدرا کوشیده اند به این اتهام پاسخ دهند. نویسنده در مقاله حاضر می کوشد پس از ارائه گزارشی ازرخ دادن مسئله انتحال، دفاعیه های ناظر به این رفتار را مورد مداقه قرار داده و قوت آن ها را بسنجد. سپس در میان نوشته های پرا کنده مدافعان، شش دفاعیه یا استدلال را در دفاع از صدرا بازشناسی و نقل کرده و پس از تحلیل آ نها، کوشیده است نا کارآمدی آ نها را نشان دهد. نویسنده در راستای این هدف، مقاله خویش را در چهار بخش تنظیم نموده است. در بخش نخست گزارش هایی را از نقل های بی منبع بیان کرده و در بخش دوم نادرستی انتحال را به اختصار تحلیل نموده است. نویسنده بخش سوم را به بررسی استدلال هایی که به سود صدرا آورده شده، اختصاص داده و در انتها با بیان نکته اخلاقی از این موضوع، مقاله خویش را به پایان می رساند.
چرا و چگونه ارجاع دهیم؟
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های نوشته های علمی بهره گیری از منابع معتبر و داشتن ارجاعات مناسب به آن ها است، تا جایی که عملاً هر نوشته علمی، بر اساس اعتبار، میزان، و حجم ارجاعات داوری و سنجیده می شود. به همین سبب امروزه شیوه درستِ استناد و ارجاع، بخشی از آیین پژوهش به شمار می رود. با توجه به اهمیت این موضوع، نویسنده در نوشتار حاضر سعی دارد به پرسش هایی از قبیل دلایل ارجاع، موارد ارجاع، منابع شایسته ارجاع، میزان ارجاع، و نهایتاً چگونگی ارجاع، پاسخ دهد. وی با بیان این مسأله که شیوه ارجاع از بحث انگیزترین مسائل در نگارش نوشته های علمی پژوهشی به شمار می رود، اکثر حجم نوشتار را به واکاوی این قضیه اختصاص داده است. در راستای این هدف، ابتدا شیوه های جهانی ارجاع را معرفی و با بیان ویژگی هر یک، کارآمدی آن ها را مورد مداقه قرار می دهد. سپس، شیوه های ارجاع نامناسب را در بوته نقد و بررسی قرار داده، از شیوه ارجاع مناسب با جامعه علمی کشور و مقبول خود، سخن به میان می آورد و می کوشد دلایلی به سود آن ارائه نماید.
ابرهای تهی: فقر ساختار و محتوا در کتاب های روش تحقیق
حوزه های تخصصی:
با توجه به هدف از نگارش کتاب های روش تحقیق، انتظار می رود که این گونه کتاب ها، اصول گردآوری، نگارش و ثبت داده ها، سامان دهی بحث، شیوه ارجاع، و تدوین کتاب نامه را رعایت کنند و اخلاق پژوهش را بیاموزند. اما مرور آثاری که به نام «روش تحقیق» در زبان فارسی منتشر می شود، این انتظار را برآورده نمی سازد. نویسنده نوشتار حاضر را با هدف بررسی کتاب های تألیف شده به زبان فارسی درباره روش تحقیق به رشته تحریر درآورده است. وی در پی پاسخ به این پرسش است که این گونه آثار تا چه حد پاسخگوی نیازها و راهنمای کار دانشجویان است؟ بعلاوه، اخلاق پژوهش در کتاب های روش تحقیق به زبان فارسی چه جایگاهی دارد؟ نویسنده در راستای این هدف، ابتدا پس از ارائه مقدماتی پیرامون گروهبندی کتاب های منتشر شده در عرصه روش پژوهش، معیارهای ارزیابی این کتب را برشمرده و هر یک را با ارائه شاهدمثال هایی از کتب مورد بررسی، به طور مبسوط تشریح می نماید. وی با بررسی 70 کتاب روش تحقیق به این نتیجه دست یافته که عمده کتب، فاقد ساختاری منظم، کتابنامه ای مناسب، ارجاعات لازم، انسجام مباحث و منابع مرتبط، معتبر و روزآمد هستند. افزون بر آن، برخی از آن ها نام هایی گمراه کننده دارند و سرانجام آن که با دست زدن به انتحال و بی توجهی به یافته های دیگران، به جای ترویج عرصه تحقیق و کمک به گستردن آفاق دانش خود مانعی بر سر راه آن به شمار می روند.
از دو راهی کاذب «استاندارد» و «آرمان» تا بن بست «جامعه گرایی» درباب آداب و اخلاق حرف های نشر و پژوهش به بهانه یک ماجرای واقعی
حوزه های تخصصی:
سرقت علمی و ادبی در اخلاق حرفه ای نشر و پژوهش فارغ از نیت مرتکبان یا شخصیت ایشان، تعریف می شود. شناسایی و مراعات حق مالکیت معنوی که بن مایه اصلی اخلاق نشر و و پژوهش است، تابع دو تحول مفهومی بزرگ است که هم بسته یک دیگرند، یکی دگرگونی دانشوری به «کار» علمی، و دیگری تحول دانش به «کالای» علمی. نویسنده در نوشتار حاضر به وجه تکنولوژیک نهاد نشر و پژوهش و اخلاقیات و آداب شناسی هم بسته آن می پردازد. وی در راستای این هدف، ابتدا مقدمه ای در باب تکنولوژی به نحو عام، و نهاد نشر و پژوهش به نحو خاص، و اخلاق مواجهه با آنها بیان می دارد. سپس مطالبی در خصوص اخلاق نشر و پژوهش ارائه نموده و استدلال های خود را پیرامون ضرورت بازگشت به اخلاق حرفه ای پژوهش و نشر مورد بحث و جمع بندی قرار می دهد.
اخلاق تفسیر در جغرافیای معرفتی مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
127-136
حوزه های تخصصی:
«اخلاق تفسیر» یکی از شاخه های دانش اخلاق و متعلَّق اخلاق کاربردی است. مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی «اخلاق تفسیر» در «مطالعات قرآنی» است. اخلاق تفسیر به عنوان شاخه ای از اخلاق کاربردی، هویت میان رشته ای دارد. از طرفی به دانش اخلاق، به مثابه یک نظام معرفتی [رشته] متعلق است و از جهت دیگر، به گستره معرفتی تفسیر تعلق دارد. ازآنجا که این دانش نوظهور به اندازه کافی رشد نکرده است و تعین معرفتی نیافته است، نشان دادن جایگاه و قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر در دانش اخلاق و مطالعات قرآنی می تواند ما را در تبیین روش و جنس پژوهش و بایسته ها و الزامات روش شناختی و معرفت شناختی آن یاری کند. نتیجه پژوهش آن است که اخلاق تفسیر سه حوزه کنشی (عملِ تفسیر)، فرایندی (فرایند تفسیر به مثابه پژوهش) و دانشی (گستره معرفتی علم تفسیر) را شامل می شود. نیز براساس ساحت های سه گانه مطالعات ناظر به فهم و تفسیر قرآن، اخلاق تفسیر در سه سطح پیشاتفسیر، فرایند تفسیر و پساتفسیر (فراورده تفسیر) قابل بررسی است.
تبیین عوامل مؤثر بر رعایت اخلاق پژوهش دانشجویان و مقایسه سهم آن ها در زیرگروه های مختلف آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرورش و توسعه اخلاق پژوهش در فارغ التحصیلان دانشگاهی از اهمیت وافری در نظام های آموزش عالی کشورهای پیشرو و اسناد فرادست دانشگاه های ایران به شمار می رود. هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر رعایت، تعیین اهمیت و سهم عوامل اثرگذار بر رعایت اخلاق پژوهش در میان دانشجویان گروه های مختلف تحصیلی بود. روش شناسی : از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95 1394 بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعیین و به شیوه روش نمونه گیری سهمیه ای 400 نفر تعیین گردید. یافته ها: از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته که به منظور سنجش میزان رعایت اخلاق پژوهش و تعیین عوامل مؤثر بر آن طراحی و تدوین شده بود؛ جمع آوری گردید. برای پاسخ دهی به سؤالات پژوهش از آزمون های رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتیجه گیری: از میان متغیرهای مؤثر تنها دو مؤلفه محدودیت زمانی و فشارهای محیطی، قابلیت پیش بینی رعایت اخلاق پژوهش را دارند. نتایج آزمون ها نشان داد که بین گروه های تحصیلی تفاوت معناداری در رعایت اخلاق پژوهش وجود دارد. میانگین رعایت اخلاق پژوهش در گروه علوم دامی کشاورزی از سایر گروه ها بیشتر بود، سپس رعایت اخلاق پژوهش به ترتیب در گروه های علوم پایه و علوم انسانی و در نهایت در گروه فنی مهندسی دیده شد. با توجه به تأثیر پژوهش در سرنوشت جامعه، سوگیری اخلاق در پژوهش می تواند مبدأ شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی عمده تری گردد؛ بنابراین بهتر است با شناخت سایر عوامل، در جهت بهبود رعایت اخلاق پژوهش در دانشگاه ها مبادرت شود.
پیش هزار دیده بینا بررسی فراتحلیلیِ انتحال در مقالات علمی پژوهشی ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
انتحال (سرقت علمی) یکی از غیراخلاقی ترین آسیب های پژوهش است که امروزه در تحقیقات دانشگاهی ما رو به فزونی است. هدف این مقاله بررسی جوانب مختلف انتحال (سرقت علمی) در مقالات علمی – پژوهشی، به عنوان برجسته ترین نماینده تحقیقات دانشگاهی، و به طورویژه مقالات علمی – پژوهشی حوزه ادبیات فارسی است. برای این منظور با استفاده از روش توصیفی- استنادی، ابتدا سرقت علمی با ذکر مصادیقی از آن در مقالات علمی – پژوهشی ادبیات فارسی تعریف می شود و در ادامه مسئولان، عوامل و انگیزه های انجام سرقت علمی در مقالات علمی - پژوهشی مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت راهکارهایی برای پیش گیری از انجام سرقت علمی و پس گیری مقالات سرقتی در مجلات علمی – پژوهشی حوزه ادبیات فارسی ارائه می گردد. این مقاله بر نقش بازدارنده سامانه های مشابه یاب متون (در مراحل قبل از چاپ مقالات)، نقدهایی که توسط پژوهشگران و آگاهانِ پیشینه تحقیق در حوزه های مطالعاتی مختلف (دیدگان بینا) نوشته می شود و چاپ این مقالات توسط مجلات علمی- پژوهشی، سلب اعتبار مقالات سرقتی چاپ شده و لغو امتیاز حاصل از آنها، به عنوان راهکارهایی عملی در این خصوص تأکید دارد.