مطالب مرتبط با کلیدواژه

نار


۱.

ممنوعیت خودکشی از دیدگاه فقه اسلامی

کلیدواژه‌ها: بزهکاری خودکشی کیفر مخلد نار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲۷ تعداد دانلود : ۹۰۱
از دیدگاه فقه اسلامی، خودکشی یک بزهکاری و یک جرم سنگین و جنگ با خداست که حتی اجبار و اکراه این و آن به عنوان یک « عذر» پذیرفته نیست. در فقه اسلامی که انسان را مملوک خالق متعال به شمار می آورد؛ کسی حق ندارد این ودیعه گران بهای الهی را نابود سازد. در فقه اسلامی خودکشی از گناهان کبیره است و باعث می شود که آدمی برای همیشه در جهنم حبس گردد. خودکشی مصادیق مختلفی دارد که پنج مورد آن در اینجا مورد توجه قرار می دهیم. بنابراین خودکشی هرگز یک راه حل و راه برون رفت از مشکلات دشواری های زندگی نیست و به غلط بعضی از کج فهمان غرب زده و شرق زده و افراد بیگانه از ایمان به خداٰ به سراغ آن می آورند.
۲.

خلود از منظر مولانا جلال الدین بلخی و مقایسه آن با نظرگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی ملاصدرا عذاب خلود نعیم نار جنت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۷۶۳ تعداد دانلود : ۴۶۴
بحث خلود و جاودانگی در ادامه حیات و زندگی پس از مرگ، از مباحث مهم و بنیادین ادیان الهی به شمار می رود. این مسئله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و قرآنی مورد توجه اندیشمندان مذهبی به خصوص علما و عرفای مسلمان واقع شده است. با توجه به اینکه حکمت متعالیه صدرایی بی ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد است تا اندیشه ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب خلود، به خصوص پیرامون خلود در عذاب، با آرا و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. آنچه در این پژوهش به شیوه تحلیلی - توصیفی معلوم شده، این است که بیشتر معتقَداتی که ملاصدرا دراین باره - بنابر مشربی فلسفی - آنها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می کند، دارای سابقه قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. البته در این میان مواضع مخالف نیز وجود دارد که در متن بدان اشاره خواهد شد.
۳.

«نور» و «نار» جایگاه عقل و عشق برای نیل به غایت انسانی در اندیشه عرفانی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نور نار عقل عشق مشیت مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۳۶۰
درباره چیستی و ارتباط عقل و عشق (محبت) پژوهش های فراوانی انجام شده است. برخی به عدم ارتباط میان عقل و عشق قائل شده و رابطه آن دو را همانند دو ضد تعریف کرده اند به طوری که هرگاه در وجود انسان عقل ظهور یابد مجالی برای اظهار عشق نخواهد گذاشت و اگر عشق حاکم شود عقل، رنگ می بازد. نگارنده بر این باور است اگرچه عقل و عشق دو ابزار شناخت یا دو وسیله برای صعود انسان یاد می شوند؛ ولی ظهور حقیقت واحدی هستند که در فطرت انسان نهاده شده اند و همین امر فطری است که او را از سایر موجودات ممتاز می کند و به اقتضای ظهور در هر مرتبه از مراتب وجود انسان نام های مختلف می گیرد. هرگاه از وجه مخلوقی لحاظ شود، نام «عقل» و هرگاه در پرتو غیرت و نار عشق، وجهه خلقی اش در وجهه حقی فانی شود، نام «عشق» بر آن می نهند؛ بنابراین تقابل میان آن ها همانند تقابل واحد و کثیر است، یعنی همان گونه که کثرت، جلوه واحد است، عشق نیز ظهور تام و تمام عقل است. به رغم آنکه امام خمینی مانند برخی اسلاف خود، از ناتوانی عقل برای شهود حقیقت و وصول به معبود مطلق سخن گفته، اما از حیثی دیگر آن را اولین ظهور مشیت مطلقه می داند که آغاز و اِکمال انسان متکی به اوست. بنا به رأی ایشان؛ انسان برای نیل به فنای وجهه خلقی و ظهور وجهه حقی به نورانیت عقل و سوزندگی عشق نیازمند است.
۴.

آتش در آثار منظوم مولانا

کلیدواژه‌ها: آتش نار مولانا مثنوی معنوی دیوان شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۳۱۵
آتش در شعر مولانا در قالب های تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی «می سازد» و گاهی «می سوزاند»؛ انسان را «می آزماید و می گدازد و می نوازد». آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجلیّات وی، آتش انبیا، آتش مشکلات سیر و سلوک، آتش عشق، آتش طبایع درون، آتش هواهای نفسانی، آتش جهان مادی و علایق آن، آتش جهنم، آتش عناصر و غیره به چشم می خورد. مولانا نه تنها آثار آتش عنصری را از قبیل: «گرمابخشی، سوزندگی، سازندگی، بالاروندگی، گسترش یابندگی، نوردهی، پاک کنندگی»؛ برای همه ی آتش های معنوی نیز صادق می داند بلکه در آتش های معنوی این صفات را حقیقی تر می داند. آتش %89/2 ابیات دیوان شمس و %78/1 ابیات مثنوی معنوی را در برمی گیرد. مولانا از مترادفات واژه ی آتش بهره برده است امّا در مفاهیم استعاری، کنایی و نمادین و می توان گفت تشبیهی، مترادفات آتش را قوی و کارا نمی دانست لذا کمتر از آن استفاده کرده است. در مثنوی به «نار شهوت، نار حرص، نار حسد» برمی خوریم امّا در دیوان او این کاربرد بسیار اندک است. در «آتش می»، «آتش و خورشید»، «آتش و خون»، آتش تجلی رنگ ها است. در مقاله ی حاضر به کارکردهای آتش در آثار منظوم مولانا پرداخته شده است.