فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲٬۰۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Self-awareness is one of the key issues in life that every individual must possess for progress and advancement in their lives. It is highlighted in the Quran with terms such as insight and self-forgetfulness, and it is based on theological, ontological, and anthropological foundations. Each of these foundations has educational effects. The present study discusses the anthropological foundations of self-awareness in dimensions such as insight, orientation, and values, and aims to address the following questions: What are the cognitive foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? What are the orientation foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? What are the values foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? Background Regarding the significant importance of this research, numerous activities have been carried out in the field of psychology with a religious approach, such as the book "Comparative Self-Awareness from the Perspective of Islam and Psychology" by Fatemeh Esfandiari, the book "Self-Awareness" by Samad Shah Mohammadi, the book "Self-Awareness and Self-Management" by Masoud Noorali Zadeh, the book "From Self-Awareness to Self-Knowledge" by Shahrbano Ghahhari, and articles like "The Relationship between Self-Awareness and God-Awareness" by Noorali Zadeh Miyaneji, Bashiri, and Jan Bozorgi in the Psychology and Religion Journal, no.19, article on the effectiveness of teaching self-awareness from the perspective of Islamic teachings on reducing students' psychological pressure by Amir Hossein Mousavi in the Psychology Studies Journal, no. 30, article on self-awareness and its educational functions in improving human social relationships in the Quran and Hadith by Fatemeh Saifali'i in issue 2 of volume 2 of the Journal of Educational Teachings in the Quran and Hadith, and others. However, no work has yet delved into the Quranic foundations that provide a fundamental and root-based look at this issue and its educational effects. It seems that this article may be the first work to address this topic. Methodology In this research, a descriptive-analytical method has been used to evaluate and analyze the main concepts including various dimensions of cognitive human foundations, self-awareness, and their educational effects in detail. This analytical method allows us to delve into a better understanding of the cognitive human foundations in dimensions such as attitude, orientation, values, self-awareness, and their educational effects from the perspective of the Holy Quran. General Research Findings Cognitive human foundations of self-awareness in the Quran are divided into attitude, orientation, and values foundations. The dual existence of human from body and soul, human's free will, and purposefulness are among the most important attitude foundations that significantly impact the fulfilling self-awareness and have educational effects such as attention to physical and spiritual dimensions, assisting human in the path of perfection, and enhancing human resilience, patience, and self-esteem. Purposefulness is directly related to self-awareness because without self-awareness, achieving one's goals and ultimate purpose is not possible, and without consideration of the hearafter, reaching the final goal is not achievable. Human nature and pure temperament, awareness of capacities, abilities, and shortcomings are among the most vital orientation cognitive human foundations that have a significant impact on the realization of self-awareness and have educational functions such as awareness of capacities, talents, and shortcomings as the starting point of self-awareness, recognizing capacities and shortcomings leading to strengthening confidence, increasing self-belief, and self-awareness. Human dignity, caliphate, and vicegerency of God are among the crucial values-based cognitive human foundations, each of which has a direct relationship with self-awareness and results in feelings of worthiness, self-esteem, and social status in society. Final Conclusion Cognitive human foundations of self-awareness in the Quran are divided into attitude, orientation, and values foundations, each of which has educational effects.
سیاست گذاری مدیریت اعتراض بر اساس آیات شریفه 125 تا 128 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
84 - 113
حوزههای تخصصی:
هم زمان با ظهور و گسترش انواع گوناگون اعتراضات در قالب بخش های (اقشار و طبقات) مختلف به عنوان پدیده های رایج در جوامع امروزی، نحوه مدیریت نمودن آن ها نیز به عنوان مسئله ای مهم در عرصه سیاست گذاری مطرح شده که نظام های سیاسی به آن اهتمام ویژه ای دارند. در جمهوری اسلامی ایران نیز متأثر از ماهیت اسلامی آن لازم است تا این مسئله از منظر اسلامی موردتوجه قرار گیرد؛ ازاین رو پژوهش حاضر از رهگذر تفسیر آیات شریفه 125 تا 128 سوره نحل، در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که «دلالت های سیاست گذارانه قرآن برای مدیریت اعتراض ها چیست؟». برای این منظور از ترکیب روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تحلیل محتوا استفاده شده است تا در ضمن بررسی آیات مبتنی بر آیات دیگر و ارائه مؤیدهایی از تفاسیر قرآنی، دلالت های سیاست گذارانه به دست آمد. تحلیل 25 کد نشان می دهد که اصول حاکم بر سیاست گذاری مدیریت اعتراض ها عبارت اند از: اولویت بخشی به کاربست شیوه های تعاملی مبتنی بر حکمت، موعظه و جدل با شیوه های نیکوتر، کاربرد قاعده مقابله به مثل با توجه به اصل صبر بر عقاب و رعایت اصول اخلاقی در تمامی مراحل مدیریتی. همچنین بر اساس این اصول سه گانه، هشت سیاست در خصوص مدیریت اعتراضات به دست آمده است.
نقد دیدگاه محمد شحرور درباره مفهوم واژه «فرقان» در قرآن؛ مطالعه لغوی، ادبی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آراء نو اندیشان معاصر در حوزه مسائل قرآنی، موضوعی در خور اهتمام است. محمد شحرور از نو اندیشانی است که معنایی متفاوت از واژه قرآنی فرقان ارائه نموده است. بر پایه این نظریه، فرقان به معنای ده فرمان تورات بوده لذا به هدف اثبات این دیدگاه به دلایل متعددی همانند: ارتباط آیات بر اساس تکرار واژه فرقان و ارتباط معنایی برخی آیات و ده فرمان استناد شده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- انتقادی واژه فرقان را از نگاه ریشه ای، لغوی، ادبی، قرآنی و تفسیری مورد تحلیل و نقد قرار داده است و در ادامه اثبات نموده که مبانی نظریه شحرور در سه موضوع لغوی(عدم ارتباط ریشه ای و معنایی واژه فرقان و ده فرمان)، ادبی(اشتباه در تشخیص واو عطف و ایجاد تکرار زائد) و تفسیری(تناقض در کمیت و کیفیت آیات مورد استناد و ده فرمان) دارای اشکال است لذا کلمه قرآنی فرقان نمی تواند معنای مد نظر شحرور را حمل نماید.
اصول طنز اجتماعی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
28 - 57
حوزههای تخصصی:
نقد به وسیله طنز، از مهم ترین شیوه های انتقال پیام به مخاطب است و به آن دلیل که این امر با نشاط و خندیدن همراه است، می تواند عمیق ترین مرادهای مخاطب را در عبارت هایی آسان انتقال دهد و به سهولت، احساسات و عواطف مخاطب را به گونه ای تحت تأثیر قرار دهد که در کلام عادی، امکان آن وجود ندارد. دستیابی به اصول قرآنی طنز اجتماعی مبتنی بر نظام جامع آموزه های قرآن کریم به عنوان کامل ترین کتاب آسمانی مصون از تحریف، هدف اصلی این نوشتار است. اکنون این سؤال مطرح است که قرآن کریم در راستای معرفی طنز اجتماعی مقبول و صحیح، کدام اصول را معرفی می کند؟ این پژوهش از نوع بنیادی و روش پژوهش در دستیابی به اصول یادشده، از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و توصیف و تحلیل بهره می برد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مبتنی بر آموزه های قرآنی، جهت گیری اصول قرآنی طنز اجتماعی، تک بُعدی و یک جانبه نگری نیست بلکه با رویکردی معناگرا و جامع، در ساحت دوگانه زیست مادی و معنوی و در بستر سیر عبودیت الهی به سمت غایت رشد آن (قرب الهی) مبتنی بر فطرت و سرشت لایتغیر انسانی، سامان می یابد که درنتیجه آن، اصولی همچون «اصلاح گری فرد و اجتماع، عقلانیت محوری، دو ساحتی محوری در محتوا، حفظ کرامت انسانی و واقع گرایی» از آیات قرآن استنباط گردیده است.
تبیین نقش مؤلفه های بینشی در شکل گیری انقلاب اسلامی به مثابه پدیده ای اجتماعی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
72 - 103
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی در هنگامه ارائه نظریه درباره انقلاب ها، اصلی را تأسیس نموده و به همه مصادیق انقلاب جهان تسرّی می دهند و به جز برخی از دانشمندان منصِف، دیگرانی چون مارکس، وبر، آبراهامیان، فانون، تدگار، منشأ صرفاً اقتصادی یا اجتماعی و روان شناختی یا خشونت سیاسی برای انقلاب ها قائل شده اند. مقاله پیش رو درصدد است مهم ترین مؤلفه های بینشیِ شکل گیری انقلاب اسلامی ایران را در قرآن موردبررسی قرار دهد که با روش گردآوری کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- توصیفی با محوریت برداشت های احتمالی از قرآن در بستر مطالعه تفسیری صورت گرفته است. در این پژوهش، باور به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در قالب آیات دالّ بر نظام سازی و به فعلیت رساندن اجرای احکام، نیز اعتقاد به استمرار شئون رهبری و داوری پیامبر (ص) در قالب نظریه ولایت فقیه، توجه به بسترسازی برپایی قسط در جامعه، التفات به اهمیت اجرای قاعده نفی سبیل ازجمله مؤلفه های بینشی مربوط به ساختار حکومت و مؤلفه های بینشی بصیرت، آگاهی نسبت به جایگاه استقامت، التفات به نقش اتحاد، دشمن شناسی، توجه به فضاسازی سنت الهیِ تغییر قوم به دست خود، مربوط به نهاد مردم است.
بازخوانی آیات الأحکام بر مبنای تأویل نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل نحوی آیات قرآن و تفاوت در وجوه نحوی، از مباحثی است که همواره موجب اختلاف نظر در استنباط احکام فقهی، و اختلاف در دریافت و فهم مفسران، مترجمان و فقها از آیات قرآن شده است. در این نوشتار برمبنای تأویل نحوی آیات و استناد به وجوه نحوی قابل اعتناء، به بررسی آیات الاحکام پرداخته می شود و با نگاهی تحلیلی-توصیفی امکان دریافت استنباط جدید از احکام فقهی مورد بررسی قرار می گیرد. و با پاسخگویی به این پرسش که آیا بر مبنای تأویل نحوی، می توان برداشت فقهی جدیدی از آیات الاحکام استنباط نمود، دیدگاه های متفاوت مورد کنکاش قرار گرفته است. و نتیجه آنکه در برخی از این آیات، اختلافات مطرح شده از سوی نحویان گرچه که در موارد جزئی می باشد ولی به قدری مهم است که کاملاً حکم فقهی هر فقیه با هم صنف خودش فرق می کند و در بخش دیگری از آیات، اختلاف فقط در تعابیر مطرح شده از سوی نحویان می باشد که در اعمال و واجبات عبادی تأثیر بسزایی ندارد. به عبارتی همه فقیهان یک حکم را استنباط نموده اند و اختلاف فقط در اعراب واژه می باشد.
فراتحلیل مقالات دو فصلنامه علمی مطالعات سبک شناختی قرآن کریم (دوره 5 الی 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به مثابه یک متن می تواند از طریق دانش های زبانی مورد مطالعه قرار گیرد. سبک شناسی از زیر شاخه های دانش زبان شناسی است که به عنوان ابزاری برای فهم ساختار و سبک قرآن به شمار می رود. دوفصلنامه علمی مطالعات سبک شناختی قرآن کریم متعلق به دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با محوریت حوزه سبک شناسی متون قرآنی و تفسیری از زیرمجموعه علوم انسانی است که از زمستان 1399 موفق به اخذ مجوز علمی- پژوهشی شده و در سال 1402 مجوز نمایه درISC پایگاه استنادی علوم جهان اسلام را دریافت کرده است. یکی از راههای شناخت نشریه های علمی_پژوهشی تحلیل محتوا و دسته بندی موضوعی مقالات و شناخت نوع مطالب منتشر شده ی آنهاست. هدف از تحقیق حاضر، فراتحلیل کیفی مقالات موجود در این دو فصلنامه از دوره پنجم تا هفتم است. بر اساس یافته های این پژوهش دو فصلنامه مطالعات سبک شناختی قرآن کریم در پای بندی و اجرای ضوابط نشریات علمی بطور مطلوب عمل کرده است؛ از نظر میانگین زمانی پردازش مقالات، پراکندگی جغرافیایی نویسندگان، مرتبط بودن با عنوان دوفصلنامه، تنوع مقالات منتشر شده، عملکرد آن شایسته تقدیر است می تواند الگوی مناسبی برای سایر مجلات به شمار رود.
درآمدی تحلیلی بر نزول و تنزیل ادبی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزول یا تنزّل قرآن کریم در وجوه مختلف زبانی، ادبی و روشی صورت گرفته است. در مقاله حاضر، با روشی توصیفی، تحلیلی و هرمنوتیکی کوشش شده که به ابعاد نظری و معانی مختلف نزول یا تنزیل ادبی قرآن پرداخته شود، و روش ها، عوامل مختلف این امر بازنمایی و اختصاراً تحلیل شود. نسبت ها، شباهت ها و تفاوت های زبان و ادبیات با زبان و ادبیات قرآن از مقدمات مقال است، و اهمّ اختلافات از حیث اهداف و انگیزه های هریک معرفی شده است. در بخش دوم، معانی و ابعاد متعدد نزول یا تنزیل ادبی قرآن، و برخی روش ها و دسته بندی های قابل ذکر در خصوص انواع و شیوه های تنزّل قرآن معرفی شده که در ساحت زبان و ادبیات قابل استنباط است. درنهایت با ذکر عوامل مختلف تنزیل ادبی قرآن، و با تأکید بر عوامل معطوف به خواننده، تأکید و تبیین شده است که چگونه توجه به مجموعه این نسبت ها و تفاوت ها، و معانی و ابعاد می تواند مخاطب را از قبول فرضیات اشتباه باز دارد و راه انتقاد بر آن فرضیات را بازگشایی کند.
تاثیر متقابل لغت نامه ها و تفاسیر در فهم واژه «اساطیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
167 - 196
حوزههای تخصصی:
تعبیر «اساطیر الاولین» در نه آیه قرآن آمده است. اختلاف دیدگاه های مفسران ذیل این آیات تا حدودی ریشه در اختلاف در فهم واژه «اساطیر» دارد. هدف این مطالعه بررسی اختلاف دیدگاه ها در فهم معنای این واژه و ریشه یابی آن از طریق مولفه های معنایی است. برای این کار معنای ارائه شده در منابع تفسیری، لغت نامه ها و منابع لغت قرآنی تفکیک و به ترتیب تاریخی مقایسه شده اند تا تاثیر متقابل آن ها شناسایی شود. این مطالعه برای معنای ریشه ای واژه «سطر»، «پیوسته و پیاپی قرار دادن یا بریدن، قطع کردن و هم اندازه کردن یا خط راست کشیدن» را که سازگار با چند واژه مرتبط با آن هست، پیش نهاد می نماید و به این یافته رسیده است که منابع کهن لغت در ارائه معنای این واژه متاثر از نگاه تفسیری به کاربرد آن در قرآن بوده اند و به جای ارائه معنا بر اساس کاربرد در زبان عربی یا زبانی که این واژه از آن به عربی منتقل شده است، مصادیق کاربرد قرآنی آن را، در محدوده دیدگاه خویش در تفسیر این آیات، به جای معنای واژه ارائه کرده اند. منابع لغت معاصر نیز متاثر از بحث ها و اختلاف نظرهای تفسیر ادبی معاصر قرآن پیرامون این واژه و مباحث مرتبط با آن، از ارائه صریح و روشن معنای آن خودداری کرده اند.
قرآن و آموزه «استعاذه»؛ چالشی پیش روی نظریه «تکثر معنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
197 - 230
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متن و کلام الهی، دارای اعجاز تأثیری و از جهت «لفظ» و «معنا»، امری وحیانی است. از طرفی خدا به پیامبر (ص) هنگام قرائت قرآن، امر(ندبی) به «استعاذه» نموده است. از دیگر سو، «تکثر معنا» به عنوان یک نظریه معنایی در خصوص متون دینی و به طور خاص قرآن مطرح است. نوشتار حاضر به شیوه ای تحلیلی، بر اساس جدول تحلیل محتوا و ابزار کتابخانه ای، نظریه ی «تکثر معنا» را بر پایه اثر وجودی و کارکردی آموزه «استعاذه» پیش از قرائت قرآن مورد نقد قرار داده است. قرآن، در موارد مختلفی، امر به «استعاذه» نموده است. طبق بررسی های انجام شده، بالاترین فراوانی از جهت «مستعاذه منه»، به «شیطان» تعلق دارد. «صیانت و نفی سلطه شیطان»، «پیشگیری از لغزش در تلاوت و اشتباه در تفسیر» و همچنین «درمان روانی و معرفتی» از آثار وجودی و کارکردی عمده «استعاذه» است. توجه صرف به ظواهر لفظ، عبارت و جمله های متن، سهیم بودن تصورات ذهنی و عدم نیاز به کشف و اهمیت «مراد مؤلف» در فهم متن از جمله مفاد نظریه های معنایی است که موجب «تکثر معنا» در فهم متون می شود. با نظری به دلائلی چون؛ یک: «وحیانی بودن "لفظ" و "معنا" در قرآن»، دو: «تأکید به "استعاذه" پیش از قرائت قرآن» و سه: «کارکردهای سه گانه استعاذه قرائت»، «تکثر معنا» در قرآن با چالش مواجه می شود. بنابراین باید به آموزه «استعاذه» به عنوان راهبرد عملی قرآنی و دژ محکم در راستای «فهم صحیح قرآن» و پیشگیری از «تکثر معنا» بهره برد.
A Semantic Critique of the Translation of the Word "Ummī" in the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
171 - 198
حوزههای تخصصی:
One of the key aspects of structural semantics is the consideration of the issue of signification that paying attention to the types of denotative, implicative, and entailment significations is a strategy for discovering the meanings of words. The present study aims to translate the word "Ummī" based on its denotative significations and to present the meanings and interpretations of translators and commentators that are often based on entailment signification. It also seeks to refute their theories based on other verses and provide a new meaning. Accordingly, it begins by stating the primary meaning of the root "Umm," and based on that, it interprets all the roots of this word in terms of denotative signification. It then views the meaning of "Ummī" as illiteracy or other interpretations as entailment signification, which reflect a certain influence of the translators’ prior theological backgrounds, thereby hindering their ability to convey the original meaning of the word effectively. However, based on the denotative signification of the word "Ummī," meaning "Original," this meaning is evident in all its derivatives and aligns more closely with the root of the word. Also, based on the text and context, it is more consistent with sentences and phrases than other meanings.
ساختارشناسی آیات غرر (بررسی موردی آیة الکرسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات غرر، آیات کلیدى قرآن کریم هستند که مى توانند راه گشاى تفسیر بسیارى از آیات قرآن و حتى کلیدى براى فهم بسیارى از روایات باشند. از بین آیات غرر، آیه الکرسی، به لحاظ جامعیت محتوایی، نقش کلیدی، تاکید روایات و شهرت نزد مفسران، به عنوان برجسته ترین آیه قرآن معرفی شده است. ساختار شناسی سوره ها که روشی نوین در تفسیر و فهم آیات الهی است، ناظر به تبیین نظم و ارتباط آیات، انسجام اجزاء و نیز ارتباطاتی است که با کلیت سوره ایجاد می کنند تا تصویر پیوسته سوره را بنمایاند.همانگونه که سور قران از انسجام ساختاری و محتوایی برخوردار است، آیات قرآن نیز دارای انسجام و وحدت موضوعی بوده و بررسی ساختار درونی این آیه شریفه که سیادت و برجستگی خاصی نسبت به سایر آیات و سور دارد موجب فهم دقیقتری از آیه شده و غرض آیه را تبیین می کند. این مقاله با عنوان «ساختارشناسی آیات غرر» با روش اسنادی در گردآوری داده ها و به شیوه توصیفی تحلیلی با بررسی ساختار آیه الکرسی در سه سطح ساختار محتوایی، ساختار درونی و ساختار بلاغی ، هماهنگی میان لفظ، معنا و غرض آیه را به تصویر کشیده و به این نکته دست یافت که از بین تمام آیات و سور قرآن، این آیه نقش محوری و کلیدی داشته و علاوه بر ارائه توحید ناب، ارتباط وثیق و پیوندی ناگسستنی میان جملات این آیه وجود دارد که هماهنگی کامل غرض، محتوا و لفظ و تناسب درونی و بلاغی آیه و در نهایت اعجاز بیانی آیه را مشخص می کند.
Ways to Achieve “Mutual Consent” in Social Interactions According to Qur’anic Teachings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The level of satisfaction of individuals with life is one of the important criteria in the ideal lifestyle, and "mutual satisfaction" is one of the crucial manifestations of "satisfaction with life." Speaking of "satisfaction" in bilateral relationships implies the presence of both "Rāḍī" (well- pleased) and "Marḍīyy" (pleasing) aspects for both sides of these relationships. Considering the presence or absence of these two qualities in interpersonal relationships, three conceivable assumptions are possible: 1) Both parties are "Rāḍī" with each other, hence each party is also "Marḍīyy" with the other; 2) Only one of the parties is pleased with the other, therefore one is "Rāḍī" and the other is "Marḍīyy"; 3) Both parties are not "Rāḍī" with each other, hence neither is "Marḍīyy" with the other. The best case is the first assumption, and the worst case is the third assumption. When we find ourselves in the third situation, we must strive to at least transform it into the second assumption and then elevate the second assumption to the first assumption. But how is this transformation possible? The present study suggests that in one's interactions with others, instead of expecting to find oneself "Rāḍī," one should try to "Rāḍī" the other and let oneself become "Marḍīyy" with the other; because in order to be "Rāḍī" with the other, we do not have control over all the factors that lead to satisfaction, as we cannot determine or change the behaviors of the other party according to our desires. However, everyone has the choice and actions are up to them and can act according to the desires of the other party. If both parties in all bilateral relationships follow this recommendation, they will reach the ideal situation (the first assumption), which means being "Rāḍī and Marḍīyy at the same time."
طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
36 - 71
حوزههای تخصصی:
طراحی، برنامه ریزی و ایجاد شهر طیب اسلامی که متشکل از اصول و ارزش ها اصیل اسلامی قرآنی است، می تواند زمینه رشد و کمال به سمت جامعه مطلوب و آرمانی را فراهم سازد. در چند دهه اخیر هجوم الگوهای مدرنیته غربی و کاربست آن در شهرهای کشورهای اسلامی، فضای شهرهای کشور را با بحران بی هویتی مواجه ساخته است. برای مقابله با هجوم فرهنگ بیگانه و رفع مشکلات پیش آمده در فضا شهرهای کشور، احیای شهر طیب اسلامی و بازگشت به معیارهای اصیل اسلامی قرآنی در ساختار شهرهای کشور راهبردی ضروری است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 70 نفر از افراد متخصص و اساتید در سطح دانشگاه ها و حوزه های علمیه نقاط مختلف کشور است. جهت تحلیل الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی،36 شاخص مهم با استفاده از آیات قرآنی استخراج و موردبررسی قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل شاخص های موردپژوهش و تعیین راهبردهای کلیدی مؤثر در طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی از نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد از 36 مؤلفه بررسی شده در تحقیق حاضر، 12 معیار (پشتکار و اراده احیای شهر طیب، رونق عبادت در شهر، گسترش تقوا و معنویت در شهر، کمک به محرومان و مستضعفان، گسترش علم و فن آوری در شهر، کرامت انسانی و حقوق شهروندی، برقراری عدالت، پرهیز از شایعه پراکنی و سوءظن، تأمین امنیت و آرامش، رونق اقتصادی و رفاه عمومی، شهر اخلاق مدار و رهبریت صالح) به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی انتخاب شده اند.
The Scientific Authority of the Quran in Creating Transformative Frameworks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
concepts and subjects centered on the word of God, playing an irreplaceable role in the system of religious knowledge. The scientific authority of the Quran, which involves multiple interpretations, has a direct relationship with the comprehensiveness of the Quran and the perfection of religion. One dimension of the authority of the word of God is the modeling of the transmission of Quranic teachings in accordance with the varying situations and conditions of the target community. The present study aims to explore the model of the scientific authority of the Quran in relation to the process of social transformation among Muslims. A descriptive-analytical examination of this issue traces the various cognitive topics in the gradual descent of the revelations, aligning with the circumstances and conditions of society and its audiences, and demonstrating an intelligent and hopeful authority for the Quranic teachings in fostering growth and transformation within society. Based on verse 29 of Surah al-Fatḥ (order of revelation: 112), the teachings of the Quran encompass four transformative stages: The germination of the religious identity of believers; growth alongside the strengthening of the believing community in the face of cultural and ideological aggression against them; the development and perfection of the impact of religion in all spheres of human life; and the creation of opportunities for designing a cyclical evolution for the expansion of Islam in the period following the revelation of the Quran. This presents a comprehensive program for all cultural administrators and stakeholders in transformation-seeking communities.
بررسی دیدگاه های تفسیری در باره ارتباط میان شرط و جزا در آیه تعدد زوجات در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط و جزا در آیه تعدد زوجات حاوی یکی از بحث انگیزترین موضوعات این آیه به شمار می رود. در این مقاله به این پرسش پرداخته می شود که درباره رابطه شرط و جزاء در این آیه چه نظریاتی درگذر تاریخ میان مفسران پدید آمده است. بررسی ها نشان می دهد، در میان علمای شیعه برای نخستین بار، صاحب احتجاج با نقل روایتی که به امام علی نسبت داده، به اسقاط بیش از ثلث قرآن بین شرط و جزای این آیه قائل شده و از این رهگذر، وجود رابطه میان شرط و جزا در این آیه را انکار کرده است. اگرچه قرن ها پس از وی، برخی از مفسران شیعه نیز این ادعا را تأیید کرده اند؛ اما غالب مفسران شیعه از قرن چهاردهم به نقد آن روایت و رد ادعای طبرسی پرداختند؛ ولی قریب به اتفاق علمای اهل سنت و بیش تر مفسران شیعه به وجود رابطه میان شرط و جزا در این آیه قائل هستند. آنان همگی، بر شرط بودن عبارت «فإن خفتم» متفق اند؛ اما در تعیین جزا یا جواب شرط، میان آنان اتفاق نظر وجود ندارد. غالب مفسران، عبارت «فَانْکحُوا ما طابَ لکم» را در آیه مذکور جواب شرط دانسته اند؛ ولی ابوعلی جبایی (303ق) و معدودی از مفسران بعد از او «فَواحِدَهً» را جزای شرط می شمرند. تعیین رابطه شرط و جزا در آیه موردبحث از سوی مفسران مبتنی بر روایاتی بوده که از صحابه یعنی عایشه و ابن عباس به دست آمده و به ندرت بر اجتهاد مفسران اتکا داشته است. تنها ابوعلی جبایی که متکلم معتزلی بود، برای تعیین شرط و جزاء در این آیه به اجتهاد روی آورده و برخلاف عموم مفسران بر این نظر شده است که جواب شرط «فواحده» است.
الگوی قرآنی سنت های الهی در تدبیر جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
114 - 141
حوزههای تخصصی:
سنت های الهی مجموعه قوانینی است که نظام بخش سلسله ای از رخدادهای جامعه و تاریخ انسانی بوده که شناخت آن ها ما را با علل پدیداری رخدادها و آثار و پیامدهای آن تحت قوانین مستمر آشنا می کند. در مقاله حاضر اجتماعی بودن سنت ها به حیثیات مختلفی ازجمله موضوع، کنشگران، اهداف و پیامدهایش موردبررسی قرارگرفته که در هر مرحله تاریخی شکل بروز ویژه و منطق واحدی داشته و در اشکال مختلف و صفات مشخصی در قرآن بیان شده است. نتایج حاصل از این جستار حاکی از آن است که علم به سنت های خلل ناپذیر الهی که نشانگر حسن تدبیر و قدرت او در آفرینش است، انسان را به احوال سرنوشت خود و تشابه سرنوشتش در تاریخ و اجتماع آگاه می کند تا با شناخت رخدادهای غیرمنتظره و آمادگی برای تقابل با آن، برنامه ریزی دقیقی برای مواجهه با آنچه سعادت و تکامل او را به مخاطره می اندازد و نهایتاً چاره اندیشی برای بهبود وضع موجودش داشته باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی صورت بندی سنت ها و مباحث نظری آن را از منظر آیات و شواهد قرآنی موردبررسی قرار داده و البته چون تحقیق نص بنیاد است به لحاظ ماهیت، کوشیده از روش عقلی نقلی که در زمره روش اجتهادی است بهره ببرد..
The Goals and Components of Educational Reproach with an Emphasis on the Views of Allamah Ṭabāṭabāʼī in the Tafsir of al-Mīzān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
139 - 172
حوزههای تخصصی:
In the Holy Quran, God addresses sinners in various ways and speaks to them through clarification of sins, admonition, prohibition, warning, and so on. It seems that sometimes God has reproached sinners: "O you who have believed, why you say what you do not do?" (Quran, 61:2) and "Why do you not spend in the way of Allah while to Allah belongs the heritage of the heavens and the earth?" (Quran, 57:10). Reproach is a communicative behavior, a speech-action, and a type of purposeful and active performance; when it is done correctly, can have positive individual and social effects. However, when it is unethical and irrational, it will leave destructive effects. Despite its importance, reproach has been neglected in research works and has not been addressed as an educational method in educational books. Some individuals have even focused on the negative aspects of reproach. Therefore, reproach as an educational method is almost unknown. The present study aims to extract the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach and its goals in the Holy Quran based on the interpretation of al-Mīzān. Literature Review Some researchers have examined the reproachs of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balagha. For example, Hashemizadeh and Fahimi Tabar (1393) have studied reproach in Nahj al-Balagha only regarding the people of Kufa. Kiani and Zare (1394) have focused on reproach in Nahj al-Balagha solely from a literary style perspective. Hassani Satehi (1395) has examined reproach only in the hadith of Imam Ali (AS) and found that it has been done in two forms: verbal and behavioral. Naseri Esfandagheh et al. (1401) have analyzed the meanings and examples of reproach in letters 17, 39, and 41 of Nahj al-Balagha. The mentioned researchers have not examined reproach in the Holy Quran nor analyzed its components. Tussoulis and Abdulhaidar (2012) have studied the Sufi (malamatiyya) method of reproach. Researchers who have focused on examining reproach in the Holy Quran have not specifically examined the components and objectives of reproach, especially from an educational perspective. For example, Sharifi Isfahani (1381) examined the apparent contradiction in God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) in relation to his impeccability and demonstrated that there is no contradiction between the two. Barati (1389) analyzed God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) and found that the existence of such reproachful verses is itself strong evidence that the Quran is the word of God. Karbalaei Pazooki and Taheri (1394) investigated the apparent contradiction between verses praising and condemning humans in the Quran and concluded that instances where God reproaches humans are related to situations where they have misused their instincts and talents. On the other hand, both positive and negative instincts and qualities of humans are necessary for their growth, and there is no contradiction between verses praising and reproaching humans. Bint Alameen et al. (2018) discussed reproach based on the Quran; however, this study pertains to reproach from humans towards other humans. The present study aims to examine the reproach of wrongdoers by God, provide a more detailed analysis of reproach, and analyze its components. Methodology The research method employed was descriptive-analytical of Tafsir al-Mīzān. To identify and collect relevant verses, keywords such as "Malāmah," "ʻItāb," "Dhamm," "Shimātah," "Tawbīkh," and "Tathrīb" were searched in the Quran and its interpretations. Additionally, other verses that seemed to contain reproachful content based on the Tafsir al-Mīzān were identified. A total of 81 verses were extracted and organized into 44 analytical units. The data was then coded, categorized, and organized, and the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach, as well as the objectives of God (through reproach), were obtained through analytical study of the Quran based on the Tafsir al-Mīzān. Results According to al-Mīzān, in the Holy Quran, when reproaching a wrongdoer, God creates cognitions and emotions in the wrongdoer through words and actions, leading to their remorse for the mistake and encouraging them to repent and reform themselves. Therefore, we find cognitive, emotional, and behavioral components in reproach. Based on the findings, the cognitive component of reproach includes recognition of: humans, divine attributes, divine blessings, divine traditions, the Quran, the Holy Prophet (PBUH), virtues and vices, and strategies for reforming wrongdoers. Additionally, the emotional components of reproach include: shame towards God, shame towards oneself, feeling of sin, feeling of disgrace, and feeling of remorse. How exactly does God reproach sinners? Based on the findings, the behavioral components of educational reproach in the Holy Quran are as follows: questioning, gratitude, labeling, belittling, presenting arguments, inciting and drawing attention to speech, expressing disgust and aversion, giving examples, making comparisons, emphatic and decisive repetition, and explanation. Furthermore, the objectives of reproach (including: reforming thinking patterns, strengthening faith in God, attention to the resurrection, strengthening faith in the Prophet Muhammad (PBUH), respect and obedience to him, understanding the ugliness of one's mistakes, feeling regret and deciding to repent, performing obligations and avoiding prohibitions and mistakes) and the ultimate goal (guidance and true happiness of human beings) were obtained. Conclusion Based on the findings, the reproach in the Holy Quran carried out by God is a speech-action in which God creates or reminds a set of cognitions in the wrongdoer and incites feelings in them that lead to remorse for the wrongdoing and ultimately urge them to reform. In order to guide wrongdoers back on the right path, God deals with them both very seriously and very compassionately. He reminds them of how despite their faults and wrongdoings, they have been and is still under the mercy and grace of God. This intelligent behavior causes the sinner to feel regretful for what they have done, but not to lose hope entirely. On the other hand, the findings show that God's educational reproach is not only emotional but also has a cognitive aspect. During reproach, God creates deep cognitions in the wrongdoer and tries to correct their cognitive errors. He does not want to simply make them feel guilty, but rather wants them to fully understand the situation and consciously decide to abandon the wrongdoing.
بازکاوی مفهوم «قانتات» در آیه« فَالصّاَلِحَتُ، قَانِتَاتٌ ... » (نساء، 34) (از دیدگاه مفسران و زنان اندیشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 34 سوره نساء یکی از آیات چالشی در حوزه مباحث زنان و خانواده است. چالش بخش میانی آیه، مرتبط با مفهوم واژه " قانتات" است که باتوجه به معنای اصیل لغوی و کاربرد قرآنی قنوت، پذیرش دیدگاه های گوناگون مطروحه از سوی بیشتر مفسران فریقین دشواری است. از سویی زنان نواندیشان مسلمان در دوره معاصر دیدگاههای سنتی را برنتافته، به بازاندیشی معنای " قانتات" پرداخته و نظریه متفاوتی را ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. بررسی پیشینه موضوع، ارائه تحقیق جامع و مستقلی را دراین رابطه نشان نمی دهد. نتیجه، بیانگر آن است که دیدگاههای مفسرانی که با تعابیری مانند: «مطیعات، مطیعات لله، مطیعاتٌ للّه فی أزواجهن، مطیعاتٌ للّه تعالی قائماتٌ بحقوق الأزواج، مطیعاتٌ لأزواج، مطیعاتٌ لله و لأزواجهن، مطیعاتٌ للّه قائماتٌ بما یجب علیهن من حقوق اللّه و حقوق أزواجهن» و مشابه آنها مقصود از " قانتات " را ارائه نموده اند از دقّت لازم برخوردار نیست؛ چرا که معنای دقیق لغوی یا کاربرد قرآنی "قنوت" یا هر دو را با هم موردتوجه قرار نداده اند. گرچه مفسران معدودی هرچند با تعابیر نه چندان کامل مقصود درست و دقیق از قانتات را بیان کرده اند. علاوه برآن نگارنده دیدگاه خود را با تبیینی جامع و دقیق از واژه قانتات ارائه نموده است.
نقش قرآن کریم در حافظه تاریخی تمدنی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون دینی تاریخی و حدیثی و به صورت ویژه قرآن کریم، یکی از مؤلفه های هویت بخش «حافظه تاریخی» فرهنگ و تمدن اسلامی است. رویکرد رایج به این متون، متأثر از دستگاه فقهی و توجه صرف به مقام بیان گزارش است؛ حال آنکه یک متن دینی می تواند در فرا مقام بیان خود، از قالب «خبر واحد»(واحد خبری) خارج شود و از مؤلفه های حافظه تاریخی قلمداد گردد. از سویی دیگر، در پیشینه شناسی و تجزیه وتحلیل فرهنگ و تمدن اسلامی، دو نوع نگاه می تواند موردتوجه باشد. نگاه اول، رویکرد تجزیه ای؛ به این صورت که تلاش کنیم تا تمدن را مبتنی بر یکان گزارش های دینی اعم از قرآن و روایات، تحلیل کنیم. رویکرد دوم، رویکرد بر اساس حافظه تاریخی است. آنچه مهم است آن است که حافظه تاریخی، صرفاً در قالب گزارش های تاریخی موصوف به «خبر واحد»، قابل توصیف نیست. بخش اعظمی از میراث تمدنی اسلامی در قالب هایی فراتر از گفتمان مبتنی بر اخبار آحاد قابل مستندسازی است. بسنده کردن به میراث مکتوب به عنوان تنها بخش میراث تمدنی باید به توجه بایسته به حافظه تمدنی ارتقاء یابد.