مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
برنامه هسته ای
حوزههای تخصصی:
از زمان آغاز برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، این موضوع همیشه در سطح جهانی و منطقه ای واکنش ها و مخالفت هایی را در پی داشته است، اما پس از انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران و تمایل وی به پیشبرد برنامه هسته ای، مخالفت غربی ها با این روند شدت بیشتری یافت، تا جایی که به صدور تحریم های متعدد علیه ایران منجر شد. در این میان، یکی از کشورهایی که همواره سعی کرد به عنوان یک میانجی بین المللی بین ایران و اتحادیه اروپا و ایالات متحده (گروه 1+5) عمل کند و طرفین را به حل دیپلماتیک این منازعه تشویق کند، ترکیه بود. لذا با توجه به چنین پیشینه ای، مقاله حاضر در صدد است تا رابطه بین برنامه هسته ای ایران و امنیت ملی ترکیه را در پرتو تئوری توازن قوا تجزیه و تحلیل کند. یافته های پژوهش مؤید این فرض است که نگرانی ترکیه در مورد برنامه هسته ای ایران در چارچوب امکان تغییر توازن قوا در منطقه بر اثر دستیابی جمهوری اسلامی به انرژی هسته ای قابل تحلیل و ارزیابی است؛ چرا که تحقق این امر موفقیت ترکیه در دستیابی به اهداف تعریف شده خود در چارچوب سیاست نئوعثمانی گرایی را با چالش مواجه می کند.
تحریم؛ ابزار آمریکا برای تغییر محاسبه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده در دوره اوباما، در سیاست اعلامی خود، به دنبال تغییر محاسبات راهبردی رهبران جمهوری اسلامی ایران در برنامه هسته ای بوده و در این رابطه از تحریم با هدف فلج کردن اقتصاد ایران استفاده کرده است. بنابراین، سؤال اساسی این است که انتظار واشنگتن از کارکرد رژیم تحریم ها بر ضد جمهوری اسلامی ایران چیست و نتیجه نهایی آن که تغییر محاسبه است بر اساس چه مکانیسمی محقق می شود؟ این مقاله با بررسی سیاست های تحریمی، ایجاد تردید و شکاف سیاسی میان مسئولین نظام و شورش مردمی را مهمترین هدف مورد نظر آمریکا از تحمیل رژیم تحریم ها بر ضد ایران می داند و از دیپلماسی اجبار به عنوان چارچوب نظری استفاده نموده است.
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و چشم انداز برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت یازدهم، چشم انداز جدیدی پیش روی جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در جهت حل و فصل مسئله هسته ای اش قرار گرفته که در این مقاله به بررسی آن می پردازیم. گرچه دیدگاه کارشناسان و ناظران داخلی و بین المللی در این زمینه متفاوت است و هر دو رویکرد خوش بینانه و بدبینانه را در این زمینه می توان شاهد بود، اما استدلال نویسنده این است که انتخاب آقای روحانی به ریاست جمهوری ایران باعث تقویت زمینه های تعامل و در نتیجه افزایش امکان حل و فصل مسالمت آمیز پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران شده است. مقاله با مروری روشمند بر دیدگاه های نظری و با مقایسه مواضع کشورهای مرتبط با برنامه هسته ای ایران قبل و پس از انتخابات ریاست جمهوری 1392، به دنبال تحلیل و تبیین افق های جدید پیش روی جمهوری اسلامی ایران در تعامل با محیط بین المللی بر سر برنامه صلح آمیز هسته ای است.
تأثیر ساختار نظام بین الملل بر گسترش روابط هند و آمریکا در دوره جورج بوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هند و آمریکا از آغاز تاکنون روابط پرفراز و نشیبی را طی کرده اند با این حال این روابط پس از پایان جنگ سرد و به ویژه در دوره جورج بوش روبه گرمی گذاشت و تا سرحد روابط راهبردی ارتقاء یافت. پرسش مطرح در این مقاله اینست که ""تحول ساختار نظام بین الملل پس از جنگ سرد چه تأثیری بر گسترش روابط هند و آمریکا گذاشته است؟"" فرضیه مورد بررسی برای پاسخ به این پرسش عبارتست از:""ساختار نظام بین الملل نقش تعیین کننده ای در گسترش روابط دو کشور نداشته است""..هدف این مقاله بررسی نقش عوامل کلان نظام بین الملل در روابط دوجانبه هند و آمریکا است و تحقیق حاضر با روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی-تاریخی صورت پذیرفته است.براساس یافته های تحقیق ساختار نظام بین الملل تأثیر تعیین کننده ای بر روابط دوجانبه هند و آمریکا نداشته است و تنها به عنوان یک عامل فرعی بر روابط دوجانبه دو کشور اثرگذار بوده است.
تأثیر توافق ژنو بر تحریم های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توافق ژنو نقطه عطفی در صحنه سیاست خارجی ایران به طور عام و در مورد مناقشه بر سر برنامه هسته ای ایران به طور خاص بوده است. این توافق اندکی پس از روی کار آمدن دولت روحانی، فضای بین المللی در قبال ایران را تغییر داده و عزم سیاسی دولت جدید برای تعامل سازنده با دنیا را در مصداقی عملی به رخ کشیده است. هرچند این توافق اولیه فارغ از کاستی ها نیست، اما تأثیرات مثبت آن در عرصة داخلی و خارجی بسیار قابل ملاحظه است. این مقاله بر آن است تا به طور مشخص به این پرسش پاسخ دهد که: «تأثیر توافق ژنو بر تحریم ها علیه ایران چه بوده است؟». به نظر نویسندگان توافق ژنو یا برنامه اقدام مشترک به طور مشخص در چهار سطح تأثیر عمده ای بر تحریم ها علیه ایران داشته است: الف) اصل تحریم: اجرایی شدن توافق ژنو به طور مستقیم تخفیف تحریم ها را به دنبال داشته است؛ ب) فضای تحریم: این برنامه، فضای بین المللی تحریم علیه ایران را نیز تضعیف کرده و مقدمه ساز روند غیرامنیتی کردن ایران و برنامه هسته ای کشور شده است؛ ج) تحریم کنندگان: توافق ژنو تا اندازه ای باعث ایجاد اختلاف میان مجموعه تحریم کنندگان ایران و تغییر وزن و جابه جایی در صف موافقان و مخالفان تحریم شده است؛ د) اهداف تحریم: برنامه اقدام مشترک شکاف و اختلاف نظر در اهداف تحریم ها در مورد دو قطبِ برچیدن برنامه هسته ای ایران و شفافیت و محدودیت برنامه هسته ای ایران را آشکار کرده است
چشم انداز روسی به روابط ایران وروسیه(1392-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش تحلیلی به بررسی روابط ایران و روسیه در دوره ی احمدی نژاد پرداخته که تا حد زیادی تحت الشعاع فعالیت های هسته ای ایران قرار داشت. کنکاش در این مناسبات به خوبی گویای آن است که منحنی روابط ایران و روسیه عمدتا تحت نفوذ چشم انداز روسی قرار داشته است. روسیه به پیروی از گونه ای عمل گرایی مبتنی بر فرصت طلبی راهبردی و درچارچوب رهیافت کلان خود به سیاست جهانی و الزامات ناشی از این رهیافت، سه دستور کار عمده را در روابط خود با ایران پیگیری نموده است: بازنمایی هویت روسیه در جایگاه یک قدرت بزرگ، بیشینه سازی منافع و دستاوردهای اقتصادی، و فزونی بخشی به اثرگذاری ژئوپلتیک ونفوذ استراتژیک.بازتاب این دستورکارهای سه گانه که مولفه های محوری چشم انداز روسی راشکل می دهند به روشنی می توان در حوزه های موضوعیُ مختلف روابط دوجانبه ی ایران وروسیه در دوره احمدی نژاد آشکار ساخت
مقایسه تطبیقی سیاست خارجی آمریکا در موضوع های ملی شدن صنعت نفت و انرژی هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر بررسی سیاست خارجی آمریکا در قبال ملی شدن صنعت نفت و برنامه هسته ای ایران است. در این پژوهش به این پرسش اصلی پاسخ داده می شود که: آیا سیاست خارجی آمریکا در قبال ملی شدن صنعت نفت و برنامه هسته ای ایران دارای شباهت است یا تفاوت؟ استدلال اصلی مقاله این است که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دو مسئله مذکور از همکاری نیمه فعال به سوی مخالفت فعال و همه جانبه سیر یکسانی داشته است. این مقاله با بررسی سیاست خارجی آمریکا در دوران مورد بحث، به بررسی تطبیقی رفتار دولت های آمریکایی درگیر در این مسائل می پردازد. اساس کار در روش تطبیقی عبارت است از: توجه به همانندی ها و نیز تفاوت های پدیده های اجتماعی و اندیشه های سیاسی. نتایج این پژوهش می تواند در تصمیم گیری مسئولان سیاست خارجی ایران و نحوه برخورد ایشان در اجرای برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) مفید و مؤثر باشد.
تحلیل منازعه ایران و رژیم صهیونیستی در زمینه برنامه هسته ای ایران با استفاده از نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
7 - 39
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل وضعیت فعلی منازعه ایران و رژیم صهیونیستی در زمینه برنامه هسته ای ایران صورت پذیرفته است. در این راستا از ابزار نظریه بازی ها استفاده شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. فرضیه پژوهش عبارتست از اینکه در آینده نزدیک ایران استراتژی های مبتنی بر توسعه برنامه هسته ای و خروج از برجام و رژیم صهیونیستی استراتژی های مبتنی بر جلوگیری از توسعه و توقف کلیه فعالیت های هسته ای ایران را در پیش خواهند گرفت. از یافته های پژوهش می توان دریافت که تمامی حالات مربوط به خروج از برجام و توسعه، نسبت به حفظ وضعیت موجود و حفظ وضعیت موجود نسبت به پایبندی به برجام و عدم توسعه و همچنین پایبندی به برجام و عدم توسعه نسبت به برخورد نظامی ترجیح دارد. از سوی دیگر، راهبرد کلی رژیم صهیونیستی جلوگیری از توسعه و توقف کلیه فعالیت های هسته ای ایران، حتی به قیمت جنگ (محدود یا سراسری) می باشد.
نگاه جامعه شناسانه ی سیاسی به نگرش قدرتهای بزرگ به برنامه هسته ای ایران و کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
137 - 162
حوزههای تخصصی:
برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی یکی از چالش برانگیزترین موضوعاتی است که جامعه جهانی تاکنون با آن مواجه شده است. دو کشور جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی که در دو منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه و خاور دور واقع شده اند از کشورهایی هستند که فرآیند هسته ای شدنشان از همان ابتدا با واکنش شدید مجامع بین المللی همراه بوده است. بنابراین برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی با حساسیت ویژه ای از سوی قدرت های بزرگ و رقیب نظیر امریکا،روسیه و چین،سازمانها،رسانه ها و خبرگزاری ها تحت تعقیب و نظر است. این امر را می توان به متعارض بودن منافع و سیاست های جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی با کشورهای غربی دانست. با عنایت به مطالب مطروحه فوق نویسندگان این مقاله سعی کرده اند اینگونه توصیف و تبیین نمایند که بررسی مقایسه ای این روند نشان دهنده اعمال برخوردهای تبعیض آمیز و بکار گیری معیارهای دوگانه از سوی قدرتهای بزرگ نظیر امریکا،روسیه و چین وهمچنین شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت است. این مسئله بیان کننده این است که این برخورد متأثر از منافع اقتصادی و استراتژیک قدرتهای بزرگ جهانی است.
رویکرد دیوان اروپایی دادگستری به دعاوی بانک های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1069 - 1094
حوزههای تخصصی:
اتحادیه اروپا به دنبال صدور قطعنامه 1737 شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2007 در خصوص پرونده هسته ای ایران برخی بانک های ایرانی را تحریم کرد. تحریم های اعمال شده از سوی اتحادیه اروپا این بانک ها را بر آن داشت تا با اقامه دعوا در دیوان اروپایی دادگستری در پی رفع تحریم و جبران خسارت باشند که تا زمان انعقاد برجام در سال 2015 برخی از این دعاوی موفقیت آمیز بود. با انعقاد برجام برخلاف رویه پیش از آن، برخی دعاوی این بانک ها به دلایلی رد شد. در این مقاله در پرتو روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا مبانی و چارچوب های حقوقی تحریم بانک های ایرانی توسط اتحادیه به طور مختصر توصیف خواهد شد و بعد از اشاره ای به وضعیت بانک های ایرانی در این زمینه در دوره پسابرجام سه نمونه از دعاوی طرح شده توسط بانک های ایرانی علیه اتحادیه، تجزیه وتحلیل خواهد شد تا به پرسش اساسی مقاله در مورد نحوه و مبانی تحریم بانک ها و رویکرد دیوان در ارتباط با این دعاوی پاسخ داده شود. به نظر می رسد دیوان رویکرد دوگانه ای را در پیش و پس از برجام در زمینه پذیرش یا رد درخواست بانک های ایرانی اتخاذ کرده است.
تبیین رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال برنامه هسته ای کره شمالی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
53-79
حوزههای تخصصی:
برنامه هسته ای پیونگ یانگ در سال 2006 و 2009 با آزمایش دو بمب اتمی زمینه ساز تنش هایی در قبال برنامه هسته ای آن شد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش که رویکردهای آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال برنامه هسته ای کره شمالی چیست؟ فرضیه مقاله این است که در حال حاضر، اروپایی ها و آمریکایی ها رویکردهای یکسانی در قبال تهدید برنامه ی هسته ای کره شمالی نداشته و با روی کار آمدن ترامپ و سیاست های یک جانبه گرایی او، کشورهای اروپایی به طور صریح تر از سیاست های آمریکا در قبال برنامه هسته ای کره شمالی انتقاد می کنند. درنهایت، مقاله بر طبق دیدگاه واقع گرایی تدافعی به این یافته دست می یابد ازآنجاکه رویکرد آمریکا تأمین امنیت خود است؛ بنابراین نه تنها در انتخاب ابزار مهار برنامه هسته ای کره شمالی بلکه باهدف امنیت جویی خود به دنبال تأمین امنیت اتحادیه اروپا نبوده و این مسئله موجب واگرایی رویکردهای آمریکا و اروپا در قبال برنامه هسته ای کره شمالی شده است.
تبیین تأثیر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر روابط متقابل این کشور و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ششم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۰
29 - 57
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی ایران تغییرات بنیادی ایجاد شد. تقویت برنامه ی هسته ای که یکی از نمودهای بارز این تحولات بود، باعث چالش امنیتی اتحادیه ی اروپا در برابر ایران شد. ترس از ایران هسته ای، قاره ی سبز را به سمت ائتلاف جدید با ایالات متحده ی آمریکا و حتی تعدادی از همسایگان ایران به خصوص دولت های محافظه کار عرب راند. با چرخش در سیاست خارجی اروپا نسبت به ایران، جمهوری اسلامی نیز به بازبینی متحدان و دشمنان احتمالی پرداخت. بر همین اساس مقاله ی حاضر به بررسی محدودیت ها و فرصت های پیش رو در روابط ایران و اتحادیه ی اروپا تحت تأثیر برنامه هسته ای می پردازد. راهبرد اساسی اتحادیه ی اروپا در قبال برنامه هسته ای جمهوری اسلامی جلوگیری از دست یابی احتمالی ایران به توانایی تولید تسلیحات اتمی است و از ابزارهای لازم از قبیل تحریم، مذاکره و تقویت رقباء ایران هم زمان بهره می گیرد. بخشی از سیاست گذاری خارجی این اتحادیه ی تحت تأثیر روابط ایران با کشورهای چین و روسیه و حتی تقابل یا تعامل احتمالی ایران با ایالات متحده ی آمریکا در میان مدت تغییر یافته است.
حقوق در بند سیاست: تحلیل قطعنامه 1747 شورای امنیت در خصوص برنامه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۶ شماره ۱۱
55 - 84
حوزههای تخصصی:
دانش آموختگان حقوق بین الملل در پرتو آموزه های حقوقی همواره از موجودیت مستقل این بخش از حقوق دفاع کرده و عملکرد نهادهای بین المللی را در این چارچوب قابل تحلیل و حمایت می بینند. در این میان، انتظار حقوقی این است که نهادی همانند ملل متحد بویژه رکن اجرائی آن، یعنی شورای امنیت، مجری حقوق بین الملل باشد، در سایه این حقوق رفتار کند و مسیر تحقق اهداف و مقاصد این سازمان را را با چنان مشی و سلوکی ترسیم نماید. اما در عمل رضایت مندی (اکثریت) دولتها و حتی حقوقدانان از این رکن بسیار انگشت شمار است. در روند تصمیم گیری شورای امنیت در مورد فعالیتهای هسته ای ایران، انگیزه های سیاسی اعضای شورا چنان برحقوق بین الملل هسته ای سایه افکنده است که از هر سو بنگرید، رابطه قدرت و تأثیرگذاری سیاست برحقوق مذکور به وضوح مشهود است. مسأله نگران کننده اینکه در این روند، تقابل منافع محدود و خاص سیاسی با مصالح عام وفراگیرنهفته در موازین حقوقی، سامانی را که لازمه نظم حقوقی است تحت تأثیر تصمیمات عجولانه یا تراضی های محدود و باشگاهی برخی دولتها، بیش از پیش تضعیف می نماید. در این نوشتار، سردرگمی های ناشی از قطعنامه 1747 شورای امنیت و معضلات حقوقی ناشی از بازی های سیاسی بر سر پرونده هسته ای ایران، تحلیل خواهد شد.
روندپژوهی راهبرد جنگ روانی و تهدید نظامی اسراییل علیه برنامه ی هسته ای ایران (از افشای برنامه تا پایان مذاکرات برجام)
حوزههای تخصصی:
برنامه هسته ای ایران طی دو دهه به نگرانی اصلی امنیت ملی اسراییل تبدیل شده است. در مقابل، تل آویو راهبردی چندوجهی را به منظور توقف فعالیت های هسته ای کشورمان طراحی کرده که یکی از مهم ترین اجزاء آن، جنگ روانی پیچیده از تابستان 2002(افشاء فعالیت ها) تا جولای 2015(امضای توافقنامه برجام) بوده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش روندپژوهشی به فهم شیوه چندوجهی جنگ روانی در بازه مزبور بپردازد و توصیه هایی را برای تقابل با آن ارائه دهد. پرسش اساسی آن است که جنگ روانی اسراییل علیه برنامه اتمی ایران از چه ویژگی های خاصی برخوردار است؟ فرضیه اصلی آن است که جنگ روانی اسراییل علیه برنامه اتمی ایران با هدف متاثرسازی مقامات تهران و واشنگتن از طریق جدی جلوه دادن سناریوی حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران، طراحی شده است. اساسی ترین درون مایه این دوره، دامن زدن به نگرانی ها درباره خطرات پرونده هسته ای ایران است؛ دومین بن مایه، تأکید بر سایر تهدیداتِ نظام سیاسی ایران خصوصا سیاست تهاجمی آن شامل مشارکت در فعالیت های تروریستی و فعالیت های دامنه دار در گسترش موشک های دوربرد است؛ سومین موضوع، تهدید حمله به تأسیسات هسته ای ایران در خلال سالهای 2010 تا 2012 است ؛و چهارمین مولفه از 2013 به بعد، جنگ روانی علیه مذاکرات هسته ای میان ایران و قدرت های جهان است که نهایتا زمینه خروج ترامپ از برجام را فراهم آورد. بخش دوم مقاله به ارزیابی چالش های تل آویو در عملیاتی کردن راهبرد جنگ روانی خود علیه فعالیت های هسته ای ایران خصوصا تحت تاثیر تجربه مذاکرات هسته ای و امضای برجام می پردازد و نهایتا برخی اقدامات مقتضی متقابل توصیه شده است.
تأثیر فرهنگ استراتژیک بر غیر تسلیحاتی ماندن برنامه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 36
حوزههای تخصصی:
با گذشت دو دهه از مناقشه درباره برنامه هستهای ایران و به رغم توسعه تمام عیار آن، این برنامه همچنان غیرتسلیحاتی است. آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده که ایران دارای مواد و ظرفیت کافی ساخت سلاح هسته ای است ولی اطلاعاتی وجود ندارد که نشان دهد ایران برنامه ای برای ساخت چنین تسلیحاتی دارد. نهادهای اطلاعاتی غربی، از جمله آمریکا هم ارزیابی مشابهی دارند. انگیزه برنامه ایران از منظر رئالیستی امنیتی است، با این حال پرسش پراهمیت این است که چرا تاکنون برنامه هسته ای ایران غیرتسلیحاتی مانده به ویژه با توجه به اینکه جهان، دولت هایی را تجربه کرده که بعد از دستیابی به ظرفیت لازم، سلاح هسته ای ساخته اند. فرضیه مقاله این است که فرهنگ استراتژیک در ایران، دو عنصر مهم دارد که غیرتسلیحاتیماندن برنامه هسته ای را توضیح میدهد؛ عنصر اول، توسعهنیافته و بسیط ماندن مفهوم قدرت است که منجر به توسعه مفاهیم پایهای رئالیسم مانند بازدارندگی هستهای و موازنه قوا بهمعنایی نشده که قدرتهایجهانی آنها را فهم و تجربه کردهاند. از دیگرسو، تجربه ایران از تهدید و بقا، همچنان در سطح سنتی است، یعنی ایران هیچگاه مانند امریکا، شوروی، چین یا حتی پاکستان، در معرض تهدید هستهای مستقیم یا فوری نبوده و درنتیجه بهرغم تولد و توسعه برنامه ایران مبتنی بر دغدغه های امنیتی، تصمیمسازان استراتژیک هیچگاه در معرض جبر تکمیل آن نبوده اند. بهعلاوه، سنتیماندن تجربه ایران از تهدید و بقا، نگاه تصمیمسازان و افکار عمومی به تسلیحات هستهای را تکچهره ای کرده، یعنی سلاح هستهای صرفاً وسیلهای برای کشتار جمعی تلقی میشود نه بازدارندگی. عنصر دوم، برجستگی بعد غیرمادی قدرت در اندیشه ایرانی است که
بررسی راهبردهای تصمیم در برجام بر مبنای ساز و کار تئوری بازی ها
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
437 - 451
هدف: در این پژوهش استراتژی های تصمیم گیرندگان داخلی و خارجی در برجام با استفاده از نظریه بازیها بررسی می شود. روش شناسی پژوهش: تصمیمات اتخاذ شده توسط سه شخصیت مرتبط در برجام شامل، رهبری ایران، دولت ایران و گروه (1+5) با استفاده از نظریه بازیها شبیه سازی و بر مبنای ساز و کار تئوری بازیها تحلیل و بررسی شده است. در بخش بیان مسله، اصولی پذیرفته می شود و بر اساس آن بازی طراحی می شود. برای ارزش دهی به پیامدهای بازی از روش AHP استفاده شده است. نرخ ناسازگاری پایین محاسبه شده برای این روش، نتایج ارزش دهی را قابل قبول توصیف نموده است. ورود به مذاکرات در قالب بازی ایستا با اطلاعات کامل بیان شده است و فرآیند توافق دو جانبه بصورت بازی پویا نشان داده شده است. یافته ها: از دو جنبه به بازی پرداخته شده است، در بخش پیش بازی ماهیتا ورود یا عدم ورود به مذاکرات بررسی شده است. بررسی فرآیند بازی نشان می دهد ورود به مذاکرات یک رفتار راهبردی برای ایران و گروه (1+5) است. اما در بازی اصلی که استراتژی ها برای تصمیم گیری بررسی می شود. نشان داده شده است اعتماد بدون تضمین، نتیجه بازی را از شکل برد- برد به برد-باخت تغییر می دهد. اصالت/ارزش افزوده علمی: درخصوص برجام نگرش های متنوعی وجود دارد، در این پژوهش فارغ از نگرش ها و جناح بندی ها، فرآیند کار، در یک مدل علمی و دارای ساختار راهبردی پیاده سازی شده است.
نقش تغییرِ درک راهبردی آمریکا در رویکرد این کشور در قبال پرونده هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ ویژه موضوعی تحولات منطقه ای و بین المللی (پیاپی ۳۵)
7 - 28
پرونده هسته ای یکی از پیچیده ترین موضوعات در سیاست خارجی و داخلی جمهوری اسلامی ایران بوده است. یکی از دلایل این پیچیدگی رویکرد متضاد آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در برخورداری کشورهای عضو ان پی تی از "حق غنی سازی" بود. سیاست رسمی آمریکا در این موضوع مبتنی بر «غنی-سازی صفر» و «تعلیق فعالیتهای مربوط به غنی سازی» بود و در مقابل، ایران با استناد به معاهده ان پی تی بر برخورداری از "حق غنی سازی" تأکید داشت. بررسی تاریخی رویکرد آمریکا در قبال پرونده هسته ای نشان می دهد این کشور با اتکای به این درک راهبردی که جمهوری اسلامی ایران در برابر فشار های بین المللی از موضع خود عقب نشینی می کند، اقدام به وضع تحریم های چندجانبه سنگین علیه ایران کرد ولی در ادامه، ناکارآمدی تحریم ها در ایجاد نارضایتی اجتماعی و تغییر اراده سیاسی جمهوری اسلامی ایران در جهت عقب نشینی از حق غنی سازی و توقف رشد توان فنی ایران در غنی سازی اورانیوم، درک راهبردی واشنگتن از منطق رفتاری جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی را تغییر داد. تغییر در درک راهبردی آمریکا منجر به تغییر رویکرد دولت اوباما از «غنی سازی صفر» به «غنی سازی محدود» شد که نقش مهمی در آغاز روند مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا در عمان در سال 1391 داشت.
سیاست کنش متوازن چین و برنامه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
99 - 134
تبدیل شدن برنامه هسته ای ایران در یک دهه اخیر به یکی از موضوع های مهم و بحث برانگیز امنیت بین المللی باعث شده تا حساسیت های فراوانی نسبت به نقش و موضع قدرت های بزرگ در قبال این برنامه شکل گیرد. این مقاله با هدف واکاوی موضع چین به عنوان یک قدرت در حال ظهور و در عین حال نزدیک به ایران معتقد است که رویکرد چین در قبال برنامه هسته ای ایران بر «سیاست کنش متوازن» ابتنا یافته است. بر همین اساس، چین هم به الزامات رابطه با ایران توجه داشته و هم به عنوان یک «قدرت بزرگ مسئول» ناگزیر از پاسخ گویی به سایر قدرت ها بوده است. در تلاش برای تبیین و ارائه پاسخ به چرایی اتخاذ این رویکرد از جانب چین، این مقاله زمینه های اتخاذ این موضع از جانب چین را در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی مورد بررسی قرار می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در سطح ملی تکثر هویت های بین المللی چین و نیازهای اقتصادی، در سطح منطقه ای حفظ توازن در خلیج فارس و در سطح بین المللی اهمیت روابط با اسرائیل، رویکرد چین به مسئله گسترش هسته ای و حفظ توازن در روابط همزمان با ایران و امریکا در اتخاذ این موضع گیری چین موثر بوده است. با هدف بررسی این ادعا، این مقاله بعد از ارائه چارچوب نظری، نخست روندهای سیاست کنش متوازن چین در قبال برنامه هسته ای ایران را مد نظر قرار داده و در ادامه ریشه های اتخاذ این سیاست در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی را تببین می کند.
واشکافی قطعنامه های شورای امنیت ناظربه کره شمالی؛ تحلیلی گفتمانی با نگاه فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
145 - 107
یکی از موضوعات بسیار مهمی که در طول 22 سال اخیر در دستورکار شورای امنیت ملل متحد قرار داشته، برنامه هسته ای جمهوری دموکراتیک خلق کره بوده است و همین امر سبب شده تا شورای امنیت تاکنون 12 قطع نامه علیه این کشور تصویب نماید. در این مقاله با مفروض پنداشتن «پیوند میان استفاده از زبان و جاری شدن قدرت»، به تحلیل گفتمان قطع نامه های شورای امنیت ملل متحد در قبال کره شمالی مبتنی بر نگاه نورمن فرکلاف پرداخته ایم. یافته های مقاله حکایت از آن داشت که شورای امنیت با توسل به واژه ها و دستور زبان، به فاصله گذاری با مخاطب پرداخته است. ایجاد این فاصله، نشان گر جایگاه قدرت مولد متن یعنی شورای امنیت در موضوع صلح و امنیت بین المللی است. به سخن دیگر قطع نامه های مزبور را می توان مبنایی برای اعمال اقتدار این شورا و همچنین وجود روابط نابرابر قدرت میان شورای امنیت ملل متحد و جامعه بین المللی دانست. سازمان مقاله بدین قرار است که ابتدا روش تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر نگاه نورمن فرکلاف معرفی شده است. سپس قطع نامه های شورای امنیت ملل متحد ناظر به برنامه هسته ای جمهوری دموکراتیک خلق کره در سه گام اعم از توصیف، تفسیر و تبیین، مورد بررسی قرار گرفته است.
آثار روابط روسیه و اسرائیل بر منافع ملی ایران(2020- 1990)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
71 - 104
سطح مناسبات دیپلماتیک روسیه و اسرائیل در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در چند دهه اخیر روابط دو بازیگر را به سمت راهبردی شدن سوق داده است. نقش اسرائیل در سیاستگذاری آمریکا در قبال مسکو و قدرت فرا منطقه ای روسیه در تضمین امنیت اسرائیل در تحولات غرب آسیا، بر نزدیکی مسکو- تل آویو توسعه بخشیده است. از سوی دیگر ایران و روسیه در تحولات منطقه و بین الملل به سطحی از همسویی در رفتار و اهداف رسیده اند که با مداخله روسیه در بحران سوریه همکاری دو کشور افزایش یافته است. با درنظر گرفتن ملاحظات این سوال مطرح می شود روابط روسیه و اسرائیل چگونه بر منافع ملی ایران در منطقه و نظام بین الملل تأثیر گذاشته است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال در پژوهش حاضر مورد آزمون قرار گرفته این است که توسعه روابط روسیه و اسرائیل و وابستگی متقابل منافع در سطوح مختلف باعث شده است تا روسیه در پیشبرد منافع ایران در مسئله سوریه، برنامه هسته ای و توافق نامه های تسلیحاتی و اقتصادی محدودیت هایی را ایجاد کند. روش پژوهش در این مقاله تبیینی است و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و اینترنتی است و برمبنای رویکرد موازنه قوا داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.