فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
627 - 644
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انتخابات یکی از مظاهر مهم مشارکت سیاسی مردم در اداره امور جامعه است که در خصوص نحوه برگزاری آن اختلاف نظر وجود دارد. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی جلوه های عدالت انتخاباتی در فقه و حقوق است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد عدالت انتخاباتی در فقه اسلامی به معنای این است که همه افراد باید فرصت برابری برای شرکت در انتخابات داشته باشند و هیچ گروه یا فردی نباید از این حق محروم شود. از منظر فقهی، عدالت انتخاباتی به معنای رعایت اصول و مقررات شرعی در تمامی مراحل انتخابات از جمله تعیین واجدین شرایط، رأی گیری، شمارش آرا و اعلام نتایج است. این اصول و مقررات شامل مواردی مانند عدم تبعیض، احقاق حقوق شهروندی، امانت داری و شفافیت هستند. از منظر حقوقی نیز عدالت انتخاباتی به معنای رعایت قوانین و مقررات قانونی کشور در فرآیند انتخابات است. این شامل مواردی مانند حق برابری در دسترسی به امکانات انتخاباتی، حق بیان آزادانه نظرات سیاسی، حقوق نامزدها و حقوق رأی دهندگان است.
نتیجه: به طور کلی، شاخصه های عدالت انتخاباتی از منظر فقه و حقوق ایران باید به گونه ای تعریف شوند که هم با اصول و مقررات شرعی و هم با قوانین و مقررات قانونی کشور سازگار باشند.
Elucidating the Behaviors of the Hypocrites in Medina During the Prophet's Era as an Undesirable Lifestyle(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۴۰, Autumn ۲۰۲۴
21 - 38
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This study examines the behaviors of hypocrites in Medina during the Prophet Muhammad’s era, positioning them as paradigms of an undesirable lifestyle. It integrates historical accounts, Quranic references, and prophetic traditions to identify detrimental behaviors and propose corrective measures for a balanced Islamic lifestyle. METHOD & FINDING: Using a descriptive-analytical methodology grounded in library and electronic resources, the research identifies ten traits, namely deception, rumor-mongering, duplicity, fostering doubts, alliances with non-Muslims, mockery, reproach, breaking covenants, false oaths, and defiance of the Prophet’s orders as reflections of hypocrisy. The findings underscore the significance of avoiding these behaviors to foster a lifestyle rooted in faith, morality, and social harmony.CONCLUSION: The study concludes by presenting practical strategies for achieving an ideal way of life based on adherence to divine commandments, thereby contributing to individual and societal well-being. This research extends existing literature on the Islamic lifestyle and highlights the enduring relevance of these lessons.
پیشگیری از ضعف اخلاقی در روان شناسی شناختی؛ با تأکید بر نظریه های پیاژه، کلبرگ و بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
ضعف اخلاقی یکی از مسائل مهم دانش روان شناسی اخلاق است که به چرایی و چگونگی پدیداری شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی می پردازد. این پدیده را می توان در یک تعریف جامع، کنش آگاهانه بر خلاف باور، قضاوت و اصولی که شخص به لحاظ اخلاقی پذیرفته است دانست. ضعف اخلاقی یا مسئله شکاف میان باور و عمل اخلاقی و راه حل پر نمودن این فاصله از جمله دغددغه های بنیادین همه افرادی است که دل در گرو حیاتی فضیلت مندانه دارند. در این میان یکی از دانش هایی که دارای ظرفیت مناسبی جهت تبیین این پدیده و بیان راهکار جهت درمان یا پیشگیری این پدیده را داشته و کمتر بدان توجه شده است دانش روان شناسی است. بدین جهت پژوهش پیش رو با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بر آن است تا با عطف توجه به ظرفیت فراوان این دانش و معطوف به رویکرد شناختی آن، عوامل مؤثر بر پدیداری این مسئله و نیز راهکار پیشگیری از این پدیده را تبیین نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تقلید، عدم تقویت قدرت و استدلال عقلی و نیز توجیه غیرمنطقی می توانند از عوامل پدیدایی ضعف اخلاقی به شمار آیند که این ضعف را می توان با دوری از پذیرش سخنان تقلیدی و عمدتاً از طریق بحث و گفتگوی استدلالی میان متربیان و نیز طرح معماهای اخلاقی جهت تقویت این امر توسط مربیان و همچنین الگوپذیری از افراد اخلاقی برطرف نمود.
رویکردهای اعجاز قرآن از دیدگاه ادبای عرب
حوزههای تخصصی:
مسأله اعجاز قرآن از دیرباز در میان مسلمانان مطرح بوده است. قرآن پژوهان مسلمان چه به صورت مستقل و چه در اثنای دیگر آثارشان به مسأله اعجاز پرداختند. بحث اعجاز قرآن از یک سو ناظر بود بر اثبات متنی که بر صدق نبوّت پیامبر (ص) دلالت داشت،و از سوی دیگر شیفتگی ادباء و شاعران و سخن شناسان موجب می شد تا به قرآن به مثابه متنی شگفت بنگرند. آن گونه که از بررسی آثار گذشتگان در حوزه اعجاز بر می آید بیش ترین توّجه آنها به ادبیّت قرآن بوده است و از آن آثار چنین استنباط می شود که سبک و بیان و نظم متنی بیش از جنبه های دیگر برای آنها جلوه گری می کرده است. از سیر تاریخی آثار و نوشته ها در این حوزه می توان این ادّعا را ثابت کرد.مهم ترین وجه تفاوت اعجاز قرآن با دیگر معجزه ها در آن است که قرآن به واسطه عقل قابل درک است ولی طبیعت معجزات گذشته، حسّی بوده است. به همین جهت بررسی وجه بلاغی و سبک شناختی قرآن بر دیگر وجوه غلبه یافت. در رویکردهای بررسی سبک شناختی قرآن نیز می توان رویکردهای زیر را مشاهده کرد: 1- رویکرد ذوقی 2- رویکرد زبان شناختی 3- رویکرد ذهنی 4- رویکرد عقلانی 5- رویکرد بیانی6- رویکرد نقد ادبیرویکردهای یاد شده بیانگر آن است که از هم ان آغ از پی دایش بحث اعجاز قرآن به جنبه های لفظی -معنایی آن پرداخته شده است. به عبارت دیگر اعجاز متنی قرآن محور پژوهش های قرآنی بوده است.
در جستجوی اطلاق جامعیت بر مشیخه ابن محبوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
جامع نویسی از جمله شیوه های رایج تدوین حدیث از طریق گردآوری و تبویب احادیث است که سابقه آن به قرون نخستین باز می گردد. در طول تاریخ می توان کتاب های حدیثی را یافت که لفظِ "جامع" را در عنوان خود دارند و برخی دیگر بدون اینکه لفظ "جامع" در عنوان بیاید به لحاظ محتوا و ویژگی های کتاب، جامع حدیثی تلقّی شده اند. "مشیخه ابن محبوب" از جمله کتاب هایی است که نجاشی آن را جامع نامیده است. سوگمندانه این کتاب به دست ما نرسیده است، ولی با وجود عدم دسترسی به نسخه اصلی این کتاب، با چنین ادعایی مواجه شده است که مشیخه ابن محبوب جزء کتاب های جامع یعنی با توجه به ویژگی هایی که در محتوا داشته یکی از جوامع حدیثی شیعه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، بر آن است تا با شناخت ماهیت مشیخه ابن محبوب، صحّت ادّعای مطرح شده درباره جامعیت کتاب را مورد بررسی قرار دهد. هر یک از نسخ تصحیح شده این اثر یک مجموعه مستقل به شمار می آید. مقاله پیشِ رو درنهایت بیان می کند که با توجه به معیارهای ساختاری و محتوایی در تعریف جوامع حدیثی و همچنین نظر به شیوه مشیخه نویسی محدّثان شیعه، نمی توان کتاب ابن محبوب را جامع حدیثی به شمار آورد.
بازتاب فرهنگ و اندیشه دوران جاهلیت در آیینه نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
متون ادبی و تاریخی، آینه تمام نمای یک عصر و فرهنگ اند. نهج البلاغه، به عنوان گنجینه ای از حکمت و بلاغت، تصویری روشن از فرهنگ و جامعه عرب پیش از اسلام، یعنی عصر جاهلی، در اختیار ما می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی بازتاب های فرهنگ جاهلی در سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) انجام شده است.با کاوش در نهج البلاغه، می توان به آداب و رسوم، اشعار، ضرب المثل ها و باورهای رایج در دوران جاهلیت پی برد. اهمیت این پژوهش در این است که با بررسی نهج البلاغه، می توانیم برخی از زوایای پنهان تاریخ عرب پیش از اسلام را روشن کنیم. شناخت زمینه های تاریخی و فرهنگی، به ما کمک می کند تا اندیشه های امام علی (ع) را در بافت تاریخی و اجتماعی آن دوره بهتر درک کنیم. در این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر متون معتبر، به واکاوی بازتاب آداب و رسوم جاهلی، اشعار جاهلی، بررسی معانی و کاربرد ضرب المثل ها و حکمت های جاهلی در جامعه و تحلیل تشبیهات به کار رفته در نهج البلاغه و ارتباط آن ها با فرهنگ جاهلی پرداخته شده است، با تاکید بر نکته که تصویری جامع از بازتاب اندیشه و فرهنگ جاهلی در ادبیات و شیوه بیانی حضرت علی (ع) انتقال مفاهیم ارزنده شان در این جستار بیان گردیده است. رهیافت پژوهش نشان می دهد که نهج البلاغه، صرفاً یک مجموعه خطبه و نامه نیست، بلکه گنجینه ای از دانش و حکمت است که ریشه در فرهنگ و تاریخ عرب دارد. با مطالعه این اثر ارزشمند، می توان به درک عمیق تری از فرهنگ جاهلی و همچنین اندیشه های بلند امام علی (ع) دست یافت. نهج البلاغه آینه ای از فرهنگ جاهلی است که امام علی(ع) که با نگاهی اسلامی و دینی و با بهره گیری از ادبیات فولکلوریک و به کارگیری تشبیهات به ویژه شتر، مفاهیم عمیق دینی و اخلاقی را به شیوه ای جذاب و گیرا بیان کرده اند.
بررسی تطبیقی «مخالف» و مواجهه با آن در متون مقدس مسیحیت و اسلام (پروتستان و شیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
6 - 25
حوزههای تخصصی:
بعد از گسترش دنیاگرایی، دین از جامعه کنار زده شد؛ مگر زمانی که کارکرد داشته و مشکلاتی از دنیای انسان را حل کرده باشد. هدف این تحقیق، نه اثبات حقانیت، بلکه احراز کاربرد متون اسلامی نسبت به متون مسیحی است. کلیسا نیز برای چنین مقصودی از برخی مواضع خود صرف نظر کرده است که همین امر نشان از ضرورت این گونه تحقیقات دارد. «مخالف» و مواجهه با او به عنوان یکی از تعاملات بشری موضوع این پژوهش است که بعد از تعریف مسئله و تحدید دامنه و بیان شباهت ها و تفاوت های ظاهری مطلب، داده های پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شد و سپس توسط تحلیل مضمون توصیف و تبیین گردید. نتیجه آنکه با اسلام در مقایسه با مسیحیت بیشتر مخالفت شده؛ ولی خود اسلام کمتر مخالفت کرده است و بیشتر مخالفت هایش برای پاسداشت حق بوده؛ آن هم هنگامی که قدرتی نداشته است؛ به همین سبب بیشتر در ساحت گفتار و سپس پندار مخالفت کرده است، نه کردار؛ بنابراین این رویکرد اسلام برخلاف مسیحیت به اقدامات جبران ناپذیر منجر نشده است.
بررسی و نقد گزارش های جدا شدن و پیوستن افراد به امام حسین (ع) در شب عاشورا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
7 - 36
حوزههای تخصصی:
1. دانشیار دانشگاه پیام نور تاریخ و تمدن ملل اسلامی، قم، ایران. رایانامه: Mreza_hoseini@pnu.ac.ir
بررسی و نقد گزارش های جدا شدن و پیوستن افراد به امام حسین7 در شب عاشورا
سید محمد رضا حسینی1
چکیده:
|| سال بیست و پنجم، شماره صدم، دی 140۳
واقعه عاشورا، یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین وقایع تاریخ اسلام به شمار می رود. با وجود کوشش های پُرشمار عاشوراپژوهان، ابعاد متعدد این واقعه، ازجمله حوادث و وقایع شب عاشورا، همچنان با ابهام همراه است. موضوع جداشدگان از سپاه امام حسین7 در شب عاشورا و نیز پیوستگان افرادی به ایشان در آخرین لحظات پیش از واقعه، محور پژوهش حاضر است که با روش وصفی و تحلیلی بدان پرداخته شده است.
یافته های این تحقیق نشان می دهد گزارش های تاریخی مربوط به جدایی برخی یاران امام7 در منزل «زباله» بوده است، نه شب عاشورا. بنا بر گزارش ها و روایت های موثق می توان گفت: همراهان آن حضرت، با وجود همه خطرات، در شب واقعه باقی ماندند و در روز عاشورا در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. همچنین، گزارش های تاریخی نشان می دهد که به رغم اختلاف نظرهای موجود، در شب عاشورا افرادی نیز از کوفه یا از لشکرگاه عمر بن سعد به امام7 پیوستند و در رکاب ایشان به شهادت رسیدند
امکان سنجی تئوری «دستیابی به هوش مصنوعی قوی» در اندیشه «هاوکینز» با تأکید بر فیزیکالیسم ذهن و مقوله آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۰۴-۸۹
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی قوی عنوان برنامه ای است با هدف تولید سیستم هایی با قابلیت های شناختی انسان نظیر؛ آگاهی و ادراک. مسئله تحقیق این است که اکثر محققانِ این عرصه، ذهنمندی و آگاهی را محصول فرایندهای فیزیکی مغز می دانند. جف هاوکینز متاثر از این دیدگاه، در فرضیه ای به نام هزارمغز، با ارائه تحلیلی فیزیکال از ماهیت ذهن، مدعی کشف الگوریتم آگاهی و هوشمندی مغز شده است. در نگاه هاوکینز مقوله آگاهی با توانایی تشخیص مکان، ارتباط عمیقی دارد. به باور او سیستم هایی که با این الگوریتم طراحی شوند، همانند یک انسان، واجد آگاهی خواهند بود. در این مقاله با روشی تحلیلی انتقادی، امکان وقوعی دستیابی به چنین سیستم هایی مورد بررسی قرار گرفت و یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به معضلاتی نظیر؛ تجرد ادراک، مسئله کوالیا، سابجکتیویتی، اراده آزاد، حیث التفاتی و استدلال اتاق چینی، فرضیه هاوکینز از عهده حل معمای آگاهی بر نیامده، و تئوری دستیابی به هوش مصنوعی قوی به کمک الگوریتم هزارمغز امکان وقوعی ندارد.
تاملی فقهی-حقوقی در ماهیت «رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی» و اقتضائات آن در عمل نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 138
حوزههای تخصصی:
تصمیم سازی در خصوص امکان اجبار نمایندگان مجلس به مشارکت در رأی گیری و نیز «امکان پذیری نظارت بر رأی یا نظارت گریزی این مسئله» و «میزان اختیار نماینده در تعیین نوع رأی» و «مالکیت نماینده بر رأی و شناسایی آثار مالکیت بر آن» و وضع قانون یا کد رفتاری در حوزه شفافیت آرای نمایندگان از جمله انگاره ها و آثار مترتب بر «ماهیت رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی» است. بر این اساس اهمیت و ضرورت مسئله این نوشتار را می توان کانونی و محوری بودن «ماهیت رأی» نسبت به مسائل اقماریِ پیش گفته دانست. مقاله توصیفی تحلیلی پیش رو با هدف بررسی ماهیت رأی از منظر فقهی حقوقی و شناسایی آثار مترتب و اقتضائات ناشی از ماهیت رأی به نتایجی دست یافته است. از نتایج روشی این نوشته می توان به این نکته توجه داد که برای پی جویی حکم و طبیعت رأی نیازی به تحلیل آن ها در قالب های معین فقهی نیست.
الگوی تربیت دینی در گستره تولد تا 3 سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
55 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف ارائه «الگوی تربیت دینی در گستره تولد تا سه سالگی» انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که مرتبه قابل تحقق هدف غایی در این گستره سنی چیست و نقشه راه تحقق آن چگونه است. نقشه راه دربرگیرنده مباحثی درباره ماهیت محتوای خاص این گستره سنی، روش های شکل دهی به پایه های اولیه دینداری، نقش مربی و ویژگی های شناختی، عاطفی و مهارتی مورد نیاز و شیوه ارزشیابی است.روش: روش پژوهش، روش توصیفی − تحلیلی − استنباطی مسئله محور است. پرسش ها بر مبانی نظری تدوین الگوی تربیت دینی عرضه می شود و با جمع آوری اطلاعات مرتبط و تحلیل آنها پاسخ ها استنباط می شود.یافته ها: نتایج یافته در بخش اهداف به کشف نظامواره اهداف تربیت دینی در قالب مرتبه قابل تحقق هدف غایی از تولد تا سه سالگی و اهداف واسطی انجامیده است. در بخش روش ها از چهار روش: درونی سازی پایه های اولیه احساسات دینی و شناخت خدا، افزایش تعالی جویی و توانمندسازی بعد جسمی بحث شده است. در مبحث نقش مربی، به نقش مربی در ذیل نقش خداوند به عنوان مربی اول اشاره شده و ویژگی های شناختی، عاطفی و مهارتی لازم برای انجام مطلوب فعالیتی توضیح داده شده است. در پایان شیوه ارزشیابی میزان رشدیافتگی دینی آمده است.
تبیین وجودی زبان در حکمت متعالیه ملاصدرا و نسبت آن با حرکت جوهری و عقل قابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود، حرکت جوهری و عقل قابل سه مفهوم بنیادین در حکمت متعالیه ملاصدرا به شمار می روند که با زبان نسبت حقیقی دارند. در این پژوهش با اتخاذ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و تحلیل متون دست اوّل و دوّم درباره حکمت متعالیه تلاش می کنیم تا نسبت سه مفهوم محوری وجود، حرکت جوهری و عقل قابل را با پدیده زبان از دیدگاه ملاصدرا مورد قرار دهیم. بررسی منابع موجود نشان می دهد که، اوّلاً، از نظر ملاصدرا زبان امری صرفاً ماهیتی و اعتباری نیست، بلکه زبان جوهری وجودی نیز دارد که وجه حقیقی زبان محسوب می شود. به بیان دیگر، وجود و زبان هر دو مشَکَک هستند. دوّم آنکه، زبان مانند وجود دارای حرکت بوده و این حرکت جوهری است نه عَرَضی. حرکت در زبان و در قوس صعودی از وجود لفظی یا کتبی آغاز می شود و به سوی مخیلات پیش می رود و سپس وارد قلمرو الهامات ربانی می شود. سوّم آنکه، زبان هم ساحتی ماهیتی دارد و هم ساحتی وجودی، بدین معنی که میزان استکمال زبان به میزان استکمال عقل قابل بستگی دارد. به عبارت دیگر، هر چه عقل قابل کامل تر باشد، زبان عقل قابل کامل تر است، تا حدی که مرز آن به اندازه مرز هستی گسترده شده و این همان با کلام الهی می شود.
چالش های اخلاقی والدگری در عصر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
97 - 132
حوزههای تخصصی:
اخلاق در ابعاد مختلف زندگی نقش و تاثیر به سزایی دارد. یکی از ابعاد و عرصه هایی که اخلاق در آن حضور پررنگ و مداومی دارد، والدگری و روابط والد-فرزندی است. امروزه با توجه به رشد بی سابقه تکنولوژی، توسعه و فراگیر شدن رسانه ها و دسترسی آسان به فضای مجازی، گستره والدگری تحول یافته و دامنه نقش والدین به عنوان مسئول، راهنما و مربی اصلی فرزندان، از زیست واقعی به زیست مجازی آن ها نیز امتداد پیدا کرده است. پدر و مادر در عصر دیجیتال می بایست زمینه و ظرفیت کسب مهارت های لازم برای استفاده مسئولانه و ایمن از فناوری های دیجیتال را جهت بهرمندی و مصونیت حداکثری فرزندان فراهم آورند و متناسب با مختصات دنیای زیست دوم، تدابیر و اصول خاص والدگری دیجیتال را رعایت نمایند. طبیعتا هر رابطه ای نیازمند آگاهی و رعایت اخلاق در آن است و این مهم در رابطه والد-فرزندی که سطح ارتباط بالایی می طلبد، به فراخور نظارت، کنترل و ایجاد محدودیت ها از طریق وضع قوانین مصرف دیجیتال، بیشتر در معرض چالش های اخلاقی قرار می گیرد. در این پژوهش چالش های والدگری عصر دیجیتال شناسایی، دسته بندی و با نگاهی تحلیلی بررسی و ارزیابی شده است. نقض حریم خصوصی فرزندان، مواجهه غیرتخصصی با موقعیت های آسیب زای فضای مجازی، تعارض کنترل گری والدین با خودکنترلی، خودانگیختگی و خلاقیت اخلاقی فرزندان از مهم ترین چالش های اخلاقی والدگری در عصر دیجیتال به شمار می آیند.
امکان سنجی بهره گیری از دادرسی هوش مصنوعی؛ مطالعه فقهی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
150 - 127
حوزههای تخصصی:
فناوری هوش مصنوعی از دستاوردهای بسیار مهم زندگی اجتماعی انسان ها، برای رشد بهره وری، کارآمدسازی و بهبود بخشیدن به کیفیت ارایه خدمات عمومی و خصوصی در زمینه های گوناگونی چون: خدمات بانکی، اداری، پزشکی، حمل و نقل و... به شمار می رود. گسترش روز افزون این دستاورد فناورانه به گونه ای است که بسیاری از قلمروهای زندگی بشری از جمله خدمات حقوقی و قضایی را در نوردیده است. با این حال چالش های ویژه به کارگیری حقوقی و قضایی این پدیده فناورانه، ناظر به شرایط دادرس و استدلالات حقوقی و آثار آن، که مستلزم توجه ویژه در تنظیم راهبرد و طراحی برنامه های سنجیده و آینده نگرانه می باشد، موضوعی در خور کاویدن است. از این رو، پرسش پژوهش آن است که با وجود چالش هایِ یادشده، امکان به کارگیری هوش مصنوعی به عنوان دادرس از دیدگاه فقهی حقوقی وجود دارد یا خیر؟نوشتار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین گنجایش های این فناوری نوین و امکان بهره گیری از آن در نظام دادرسی قضایی ایران انجام یافته است. دستاورد پژوهش نشان از آن دارد که فناوری هوش مصنوعی، علیرغم چالش های پیش رو، ظرفیت لازم برای دادرسی نسبت به برخی از پرونده های سبک قضایی در نظام دادرسی ایران را دارد تا از این راه دقت، سرعت و کیفیت خدمت رسانی در دستگاه قضایی فراهم گردد.
پاسخی به نقد دیوان محمود و رکن بکرانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
543 - 555
حوزههای تخصصی:
این گفتار پاسخی است به نقد آقای فرزاد ضیایی حبیب آبادی بر دیوان محمود و رکن بکرانی که در شماره 206 مجلّه آینه پژوهش به چاپ رسیده است. آقای ضیائی در نقد خود، پیش از آن که با رعایت اخلاق به نقد اثر بپردازند، کوشیده اند که مصحّحان و پدیدآورندگان اثر را با الفاظ و تعبیرات توهین آمیز، آماج بدزبانی قرار دهند.
تعلیم و تربیت در دیدگاه امام خمینی (ره) با تاکید بر نظریه سعادت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف غایی در تعلیم و تربیت، سعادت انسان است. امام خمینی(ره)، تعلیم و تربیت در سایه عمل به آموزه های روشنگر دین مبین اسلام را مسیر حقیقی در دست یابی انسان به سعادت می دانند و در این باره، بسیار سفارش نموده اند. پژوهش حاضر با عنوان تعلیم و تربیت در دیدگاه امام خمینی(ره) با تأکید بر نظریه سعادت انسان، به تبیین اهداف، اصول و روش های تعلیم و تربیت مبتنی بر سعادت پرداخته است. تحقیق حاضر، کاربردی از نوع توسعه ای- اکتشافی و به روش تحلیل محتوا است. گردآوری داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه ای است. ابزار گردآوری داده ها، فیش و پرسشنامه محقّق ساخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اهداف تعلیم و تربیت مبتنی بر سعادت در دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) عبارت است از: حکمت، فضیلت، قرب الهی، رضایت و خشنودی الهی، رحمت خداوند، خلود در بهشت و تزکیه. اصول شامل: تقدم تزکیه بر تعلیم و تربیت، کرامت، عزتمندی، اعتدال و میانه روی، کمالجویی، حقیقت طلبی، طمأنینه و آرامش و آسودگی. روش ها شامل: تهذیب، حرکت در مسیر خدا، کسب معرفت، اصلاح امور، اخلاص، نصیحت، خیرخواهی، تذکر، ترس نداشتن(پروای الهی)، مراقبه، محاسبه، امر به معروف، مدارا و زهد و ساده-زیستی است.
اصالت ماهیت عرفی در موضوعات احکام فقهی، روشی برای استنباط مسائل مستحدثه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
37-66
حوزههای تخصصی:
امروزه گاهی مصداقی برای عنوان موضوع حکم شرعی پیدا می شود که فاقد ماهیت عرفی آن است مثل درهم و دینار قدیمی در عصر کنونی. گاهی نیز برعکس می شود مثل سکه هایی که ماهیت عرفی درهم و دینار را دارند اما مصداق عنوان آنها نیستند. برای استنباط فقهی در این گونه موارد آیا طبق قاعده تبعیت احکام از عناوین، صدق عناوین موضوعات، ملاک حکم است یا ماهیت عرفی آنها؟ پاسخ به این سوال می تواند راهی نو در استنباط حکم فقهی در مسائل مستحدثه باز نماید. این مقاله با تبیین لزوم توجه به ماهیت عرفی قبل از معنای لغوی بیان می کند که در استنباط احکام شرعی از ادله لفظی، اصل اولی توجه به ماهیت عرفی موضوعات است که باید در یافتن آن با استفاده از قرائن عرفی، فحص شود و بعد از یاس از شناخت ماهیت عرفی، به معنای لغوی الفاظ توجه شود. اصل ماهیت عرفی که به عنوان نوآوری اصلی مقاله است اولا از تمسک به معنای لغوی قبل از فحص از ماهیت عرفی جلوگیری می کند ثانیا تعیین کننده اراده ماهیت عرفی در موارد شک در اراده معنای لغوی و ماهیت عرفی است ثالثا ضابطه ای در کاربرد قاعده تبعیت احکام از عناوین است. ثمره مهم اصل ماهیت عرفی در استنباط حکم مسائل مستحدثه آشکار می شود در مواردی که موضوع آنها فاقد صدق عنوانی اما واجد ماهیت عرفی موضوعات احکام است. به طور مثال اگر ماهیت عرفی درهم و دینار در احکام شرعی قابل اراده باشد پول های امروزی که از نگاه عرفی ماهیت درهم و دینار را دارند مشمول احکام درهم و دینار خواهند بود. در مقابل، موضوعاتی که امروزه صدق عنوانی را دارند ولی ماهیت عرفی سابق را ندارند مثل درهم و دینار قدیمی در عصر کنونی، نمی توانند حکم سابق را داشته باشند.
نقد اقدامات شیخ صادق خلخالی در جریان مواجهه با بحران کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
29 - 57
حوزههای تخصصی:
به فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور، شاهد وقوع بحران های عدیده ای همچون ظهور ضدانقلاب و بحران گریز از مرکز در برخی مناطق، ازجمله، مناطق کردنشین بود که در کردستان، زمانی که رهبری این گرایش ها، به دست احزاب دموکرات و کومله افتاد، به سرعت رشد یافته و خود را به شکل خشونت باری، نشان دادند و در شرایط ناشی از مشکلات ابتدای انقلاب، در مدت کوتاهی بخش های قابل توجهی از مناطق کردنشین، به کنترل احزاب فوق درآمد. اعزام هیأت حسن نیت در فروردین 1358 نیز نتوانست مسئله را از طرق صلح آمیز حل کند؛ بنابراین اقدام نظامی نیز در دستور کار قرار گرفت. در بعد قضایی نیز شیخ صادق خلخالی در اواخر مرداد 1358 به عنوان حاکم شرع، به مناطق کردنشین اعزام شد تا در تقابل با ضدانقلاب و گریز از مرکز، نقش ایفا نماید. این که خلخالی چگونه در این تقابل مشارکت نمود و تا چه حد در جلوگیری از بحران گریز از مرکز در مناطق کردنشین نقش داشت، مسئله این پژوهش است که تلاش شده است به شیوه ای توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع مختلف، به آن پاسخ داده شود. یافته های پژوهش حاکی است، هرچند اقدامات خلخالی شکل واکنشی در مقابل اقدامات ضدانقلاب داشت، بااین حال تأثیر تعیین کننده ای در فروکش کردن بحران نداشت.
An Analytical Approach to the Human Body from the Perspective of Transcendental Wisdom and Yoruba Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۸, Spring ۲۰۲۴
25 - 48
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This research paper aims to delve into the foundational beliefs and principles of Yoruba Philosophy and Transcendental wisdom regarding the human body, including its composition, function, and significance, aiming to explore the similarities and differences in their interpretations and comparative analysis between these two philosophies.METHOD & FINDING: By utilizing library research, descriptive analysis, and analytical approaches, this study provides a comprehensive examination of the concept of the human body in the realms of Yoruba Philosophy and Transcendental Wisdom. It investigates how these philosophical perspectives influence cultural practices, rituals, and beliefs related to the human body in Yoruba and Islamic societies, critically reflecting on the implications of these varied philosophical views for understanding the nature of the human body, its connection to the soul, and its place within cosmology and metaphysics.CONCLUSION: The study conducts a comparative analysis of the human body in Yoruba Philosophy and Transcendent Wisdom, highlighting the divergent perspectives. In Yoruba Philosophy, the human body is viewed as an essential aspect of an individual's holistic existence, intricately connected to spiritual and material realms. It is considered to embody various spiritual essences and energies crucial for achieving internal equilibrium. The body also holds significant cultural and social value, representing personal and communal identities. Conversely, in Transcendental Wisdom, the human body is seen as a transient vessel facilitating the soul's pursuit of enlightenment and divine knowledge, portraying it as a means for its transcendental journey.
حکم مستثنیات دین اشخاص حقوقی از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
189 - 210
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ نظام حقوقیِ مبتنی بر فقه امامیه، سبب راه یابیِ بسیاری از آرای فقها به عرصه قانونگذاری شده است؛ درحالی که فراگیربودن قوانین حقوقی و به تبع آن، شکل گیری و توسعه اشخاص حقوقی، سبب شده که تحولات و مطالبات اجتماعی و اقتصادی، برخی از نظرات فقه سنتی، نظیر اختصاص مستثنیات دین برای اشخاص طبیعی را نپذیرد. قواعدی ازجمله: لاضرر، نفی عُسروحرج، بنای عقلا و اصول حقوقی مانند اصل تساوی اشخاص در برابر قانون را می توان از مواردی برشمرد که امکان پویایی فقه را فراهم کرده است. بررسی های صورت گرفته نظر بر این دارد ازآنجاکه معاملات امور توقیفی نیستند و ملاک فهم آن عرف عقلاست، می توان به شیوه اتحاد طریق و اخذِ وحدت ملاک از نظرات فقها، مستثنیات دین اشخاص حقوقی را اثبات کرد. درنهایت، همه این اصول و قواعد، در مسیر دو هدف رعایت انصاف و رشد مصالح اخلاقی و متعالیِ انسان گام بر می دارند و ضرورت دارد قانونگذار برای پیشبرد این مقاصد، به حمایت از اشخاص حقوقی و کمک به این اشخاص برای شروع دوباره پس از انحلال، اهتمام ورزد.