مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۲۰.
زبان
حوزه های تخصصی:
بیش از چهار یا پنج دهه نیست که هرمنوتیک هایدگر و گادامر مورد توجه اهل تحقیق قرار گرفته شده است؛ با این حال در طول این مدت کوتاه ما شاهد انتقادها و برخوردهای تندی نسبت به اندیشه های هرمنوتیکی آنها بوده ایم. هرمنوتیک فلسفی گادامر، پس از انتظار حقیقت و روش در 1960، با نقدهای بسیار زیادی مواجه شد. یکی از حوزه های مهمی که گادامر در آن با انتقاد مواجه شده معرفت شناسی است. اگر چه موضوع معرفت شناسی نقطه ثقل حقیقت و روش نیست، هرمنوتیک وی این سوال را به ذهن متبادر می کند که ما چه چیزی را می توانیم بشناسیم؟ و اینکه «فهم چگونه ممکن است، نه تنها در علوم انسانی بلکه در کل تجربه بشری از عالم؟» آیا هرمنوتیک گادامر به نسبی انگاری می انجامد، به خود آن چیزی که وی در نقدش بر تاریخ نگاری به آن می تازد؟ پاول واندولد یکی از کسانی است که اخیرا هرمنوتیک گادامر را از منظر هرمنوتیک سنتی مورد انتقاد قرار می دهد. او کتابی با عنوان «رسالت مفسر: متن، معنا و گفتگو» منتشر کرده است که دو فصل نخست آن به ویژه فصل دوم با عنوان «تاویل به مثابه یک رویداد و واقعه: نقدی بر پلورالیسم انتقادی گادامر،» را به حمله به بعضی از وجوه هرمنیوتیک فلسفی گادامر اختصاص داده است. من طرح کلی کتاب او و انتقادهایش بر گادامر را آن گونه که در 62 صفحه اول آن آمده مطرح می کنم. در نتیجه گیری، پنج پرسش یا تناقضی در مورد تئوری تاویل واندولد را مطرح می کنم.
هزار جامه ناموزون بر قامت متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی اصلی نظریه قرائتپذیری متکثر متوندینی عدم تعین معنای متن است. زیرا این نظریه مفسر محور بوده نقش اصلی در فهم را از آنِ مفسر و پیشفهمها و انتظارهای وی میداند. حال آنکه متن هر معنایی را برنمیتابد و به هر انتظاری پاسخ مثبت نمیدهد. چون زبان یک قرارداد اجتماعی است و الفاظ از طریق پروسه وضع با معانی خاص علقة ویژه پیدا کرده و هنگام استعمال به همان معانی دلالت میکند. به علت همین خصوصیت معانیالفاظ هم در مقام استعمال (مفاد استعمالی) و هم در مقام دلالت (مراد جدی مؤلف) تعین دارد.اگر معنای متن معین نبود، مفاهمه بین انسانها صورت نمیگرفت. بعلاوه تأکید بر مسأله «اشتراک فهم» و «حجت ظهور زمان نزول و صدور» متون دینی، شاهد دیگری بر همین معنای متن، و دلیل به این مطلب است که متون دینی هر قرائتی را نمیپذیرد
ذهن و زبان نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری های نیما محدود به وزن و قالب و قافیه نیست. زبان شعر او نیز تازه است. وی تا آنجا که می تواند، زبان شعر را ساده می سازد و آن را به زبان نثر و نمایش نزدیک تر می گرداند. پرداختن به طبیعت و به کارگیری عناصر طبیعی و بهره گیری از مفاهیم نمادین آنها در آفرینش تصاویر شعری نیز موجب محسوس تر و ملموس تر شدن اندیشه و احساس او می گردد. هرچه در شعر نیما هست، طبیعی و از تحمیل و تکلف به دوراست. کلماتی که در شعر خود به کار می برد، یا تخیلی که آن را به تصویر می کشد، غالبا با انگیزه ها و شور و شوق شاعرانه او متناسب است. زبانی زنده و خلاق که حقیقت مفهوم ذهنی شاعر را یکراست و آنچنان که هست، به ذهن هوشیار خواننده انتقال می دهد. وی سخنی را می پسندد که برخاسته از دل و جوشیده از جان باشد. او شعر را جدا از شاعر نمی داند و آن را جزیی از زندگانی می شمارد، بنابراین زبان شعر او به زبان مردمان عادی نزدیک تر است. البته پرداختن به مسایل اجتماعی و بیان مفاهیم و مضامین مربوط به آن نیز از این لحاظ بی تاثیر نیست. توسل به شیوه تمثیـل، حکایت پردازی و روایتگری نیز نزدیکی بیش از اندازه او به فرهنگ و زبان عامه را نشان می دهد. وی زیبایی را در سادگی می جوید. از پیچیدگی های زبانی بیزار است و آن را نوعی انحراف می داند. سادگـی زبان شعر نیما در نمونه های غنایی او مشهودتر است. حتی در سخنان بسیار عادی نیز روح شاعرانگی می دمد و بدانها زندگانی دوباره می بخشد. از این رو، دنیایی که در شعر خود می آفریند، آکنده از لطافت، طراوت، زیبایی و زندگی است.
عشق به انسان، وطن و مقاومت در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحوزه شعر انقلاب اسلامی، شاعران بسیاری بالیده و نام آورشده اند که بی گمان «قیصر امین پور» یکی از برجستگان ادبیات انقلاب اسلامی است. در میان شاعران معاصر فارسی، قیصر امین پور هم به لحاظ ((مضامین عرفانی، انسانی)) و هم به لحاظ ((مضامین اجتماعی)) شاعر موفقی است. او را می توان نماینده و پایه گذار ادبیات عاشورایی و ادبیات آیینی غزل نو دانست. غزل نو از تاثیر شعر نو بر غزل سنتی شکل گرفت. این نوع غزل در قلمرو زبان و تعبیرات، تفاوت های آشکاری با غزل گذشته دارد. غزل سرایان معاصر به جای مضامین تکراری و ترکیبات ملال آور از ترکیبات دلنشین و نو سود جسته اند. از جانب دیگر امین پور با کاربرد قالب سپید و نیمایی در شعرش به موفقیتی نوین دست یافته است. هدف از این پژوهش بنیادی که به روش کتابخانه ای انجام شده است، شناسایی و نمایاندن برجستگی های ذهنی و فکری امین پور بر پایه اخلاق و عرفان با زیربنای حماسی است که منجر به شناساندن سبک خاص شاعر می شود. در مقاله حاضر به معرفی ذهن خلاق و تخیل قوی این شاعر عرفان، اخلاق و حماسه پرداخته شده است و مولفه هایی از مضامین شعر قیصر امین پور مانند عشق، وطن، مقاومت، پاسداشت ارزش های دفاع مقدس و بزرگداشت نهضت های آزادی بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
نقد و بررسی تحلیلی برخی مدایح نبوی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شخصیت والا و بی عدیل حضرت رسول (ص) در حدیقه سنایی پرداخته است. از آن جا که این اثر عظیم و حجیم اولین اثر مدون عرفانی منظوم در ادب فارسی است، مملو از برجسته ترین توصیفات، افکار، دقایق معرفتی، زبانی، بلاغی، اشارات کلامی و قرآنی است که از جهت پختگی، نوآوری و نوگویی مورد تقلید و اقتباس بسیاری از شعرای پس از سنایی و حتی شاعران هم عصر او قرار گرفته است. بخشی از باب سوم حدیقه به پیامبر گرامی و نعت و منقبت او اختصاص دارد و بی تردید پس از باب اول که در توحید باری تعالی است، بهترین اندیشه ها، مضامین، عواطف، تصاویر، تعابیر و ترکیبات را در خود دارد. غالب مدایح نبوی در حدیقه بیان ارزش و مقام معنوی، سیرت و خصایل باطنی و ویژگی های اخلاقی و تعدادی نیز در او صاف و ویژگی های ظاهری رسول اکرم (ص) است. نگارنده با گزینش ابیاتی - غالبا دشوار - از این باب و شرح، تفسیر و بازگویی اندیشه، بلاغت، زبان، اشارات قرآنی، عرفانی و کلامی مندرج در آن ها سعی نموده است نگاه سنایی را به پیامبر عظیم الشان بنماید و شخصیت آن حضرت را در حدیقه نشان دهد.
بحثی در نسبت تجربه های دینی، عرفانی و هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مباحث عمده مربوط به دین در جهان معاصر، بحث از تجربه دینی و عرفانی و تجربه هنری و کم و کیف زبان گزارش آن تجارب بوده است. در اغلب این نوشته ها، به نقاط مشترک و مشابه پرداخته شده و از تفاوتها کمتر سخن به میان آمده است و همین مساله به این باور دامن زده است که این حالات و تجارب حاصل آنها (در عرصه دین و عرفان و هنر) از یک جنس هستند. در این مقاله، ضمن اشاره به مفاهیم و تعاریف تجربه های دینی و عرفانی، نسبت این تجربه ها (شباهتها و تفاوتهای آنها) با تجربه های هنری مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس آموزه های دینی، میان آنچه صاحب تجربی دینی و عرفانی به زبان می آورد، با آنچه یک شاعر (به معنی مطلق آن و در مقام هنرمندی در عرصه زبان و نه عارف یا حکیمی که عرفان و حکمت را به شعر نقل می کند) بیان می کند، تفاوتی ماهوی وجود دارد. اگر چنین تفاوتی را نادیده بگیریم، در دین اسلام، اصرار قرآن و پیامبر بر فاصله داشتن وحی از شعر (و همچنین اصرار عرفان برخوردار از ذوق شعری، بر فاصله داشتن از شاعران و حتی بیزاری جستن از شعر) به وجه خواهد بود. بر همین اساس، این مقاله بر این نکته تاکید دارد که در کنار اشتراکات تجربه های دینی و عرفانی (مانند، عاطفی و شخصی بودن، غیر اکتسابی بودن، زبان استعاری و متناقض نما) با تجربه های هنری، ضروری است به نقاط اختلاف (خاستگاه و آثار متفاوت داشتن، قابل فهم همگانی بودن یا نبودن نسبت آنها با حقیقت و ...) این دو حوزه فعالیت ذهنی و روانی دلالتهای زبانی هر یک نیز پرداخته شود؛ چیزی که در رویکرد دوران مدرن به آن کمتر توجه شده است. این کار می تواند بسیاری از شبهه ها و قیاسهای نابجا را مرتفع سازد و فاصله ای را که دیندار و عارف بر آن پا می فشارند، حفظ کند
بازیهای طنزآمیز زبانی ابوسعید در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوسعید ابی الخیر یکی از عارفان برجسته ایران در کنار سیر و سلوک عالی عرفانی و ذوق و شم ادبی والا از طنزی لطیف و شیرین در رفتار، گفتار و تعابیر برخوردار بوده که خود در نوع سلوک او، که به عارفان " اهل بسط" متعلق است، ریشه دارد. آنچه از حکایات دلنشین اسرارالتوحید برمی آید، ابوسعید نه تنها خود به آفرینش طنزها و بازیهای زبانی زیبایی دست می زده، بلکه از گفتار نمکین دیگران نیز به وجد می آمده است. ساختار ذهنی وی همانند سایر عرفا به گونه ای شکل گرفته بود که تمامی عناصر هستی را جلوه هایی از رموز عرفانی دانسته، بسرعت و حدت، رفتار، سخنان و گفتار عوامانه را تعبیری عارفانه می نمود یا از نامهای اماکن، شهرها و دیه ها، آیات قرآن و احادیث، اصطلاحات کلامی و فقهی و ... برداشتی عرفانی ارائه می کرد. این برداشتها در عین انتقال بخشی از اندیشه های اهل تصوف به دلیل بهره گیری از مایه های طنز ، جذابیت و زیبایی خاصی داشت و به رغم زیباییهای فراوان، مورد توجه پژوهشگرانی قرار نگرفته است که درباره سیر تاریخی طنز و طنزپردازی در ادبیات ایران تحقیق کرده اند. این مقاله می کوشد برداشتها و تاویلهای عرفانی و حکمت آمیز ابوسعید را از عناصر یاد شده، که می توان گفت نوعی "بازی زبانی" بوده است، بررسی و تحلیل کند.
صوت آواها و نظریه منشأ زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه منشأ زبان یکی از مهمترین مسائل زبانشناسی است که پیوسته در طول تاریخ، موجد آرا و نظریات خاصی در این خصوص بوده است و دانشمندان فلاسفه و زبانشناسان ملل مختلف با دلایل عقلی و نقلی دیدگاه های خاصی ابراز داشته اند و به نظریه هایی چون الهامی بودن زبان، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، قراردادی بودن زبان ، خلق و آفرینش هنری، زبان ناشی از حرکات انعکاسی و قانون مجاورت کلی و ... انجامیده است. از آنجا که صورت آواها به دلیل طبیعی و ملموس و محسوس بودن رابطه دال و مدلول می تواند به گونه ای به تقویت نظریه ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا بینجامد، در این مقاله کوشیده ایم، به طور اختصار انواع صوت آواها و کارکردهای آن را در پدیده زبان معرفی کنیم.
زبان، درون مایه و نظام ویژه ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات با تقلید و بازآفرینی حقایق هستی وتصویر و تجسم زندگی و دنیای انسانی در شکلی ملموس و محسوس در انتقال، تفهیم و ادراک هر چه سریعتر مسائل، نقشی بسزا داشته است. به رغم برخورداری زبان و ادبیات از موضوعی مشابه، هر یک با تصاویر و شیوه هایی از بنیاد متفاوت با این موضوع رو به رو می شوند به این معنا که در برخورد زبانی، زبان ابزار شناخت هستی است بدان گونه که هست و حال اینکه در برخورد ادبی، زبان ماده خام یا دستمایه باز آفرینی هستی است بدان گونه که می خواهیم باشد. در این جستار سعی بر این بوده است که پس از نقل و بررسی دیدگاه های متفاوت از مفهوم واقعی «ادبیات»، وظیفه اصلی و ارزش و اهمیت کار نویسنده، تعهد و التزام ویژه ادیب طرح شود. ضمن ارائه شواهدی گویا، عمدتا از ادبیات معاصر، وجوه تمایز و تشابه ادبیات و دیگر هنرهای انسانی، ملاک و معیار زیبایی در آثار ادبی و ضوابط و قواعد حاکم بر آثار ادبی هم مد نظر قرار می گیرد.
بررسی رابطه بین زبان اقتدار با مشروعیت دولتها: (تحلیل گفتمان انتقادی سخنان امام خمینی(ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حکومتهای دموکراتیک، اراده مردم مبنای اصلی قدرت سیاسی است و دولت مظهر اراده ملی است، و مشروعیت آن از خواست و اراده عمومی منبعث میشود. در حکومتهای دموکراتیک قدرت سیاسی از طریق مشارکت فعال سیاسی اعمال میشود که براساس آن نهادهای سیاسی مختلف جامعه، به وسیله آرای عمومی شکل گرفته و تحت نظارت مردم، قدرت سیاسی را اعمال میکنند و تداوم مشروعیت این نهادها در اعمال قدرت سیاسی به میزان توانایی آنها در کسب «رضایت عمومی» بستگی دارد. در این مقاله به بررسی گفتمان امام خمینی(ره) با روش تحلیل گفتمان انتقادی پرداخته میشود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که گفتمان امام خمینی(ره)، گفتمان تکثرگراست؛ گفتمانی که در صدد بازتولید قانونمداری و حقوق شهروندی است. در این گفتمان، گذشته برای عبرت و درسآموزی قابل نقد است. این گفتمان، که مخالف خشونت و خشونتگرایی است، معتقد به حقوق ترمیمی است.
مطالعات ادبی معاصر و مفهوم متدشناختی شکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
شکل یا فرم مفهومی است که در متدشناسی رشتههای مطالعات ادبی مورد استفاده قرار گرفته است. نوشتههای مربوط به این موضوع از این نظر که در پیشفرضهای تفکر متدشناختی خود زبان را مادی یا شیءواره فرض میکنند یکساناند. این مقاله ابتدا به بررسی و تحلیل مفهوم شکل در سه متن نظری میپردازد و با نقل قولهایی از پل دومان تحلیلهای بیشتری را ارائه میدهد. در انتها نیز به تأثیر دیدگاههای زبانشناختی بر شیوة تدریس و تحقیق مطالعات ادبی اشاره میشود.
کارکرد گفتمان فقهی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
مولوی از رهگذر خلاقیتهای فردی و تحت تأثیر تعیّنات اجتماعی، فرایند تولید متن مثنوی را تجربه میکند؛ وی در زبانی خاص و تحت تأثیر انگیزههای متعدد به تولید این متن با ویژگیهای صوری خاصی میپردازد. این نشانهها و ویژگیها که محصول تلاقی گفتمانهای متنوع و متکثر و صورتبندیهای مختلف است؛ از مثنوی متن درهمتافتهای ساخته که نشانههای مربوط به گفتمانهای مختلف را بهسادگی در آن نمیتوان از هم تشخیص داد. یکی از نهرهای شگرف و شگفتی که از چشمههای سهگانة مثنوی معنوی روان است و تا حدودی تحتالشعاع نهرهای دیگر آن قرار گرفته، نهر مباحث و مسایل فقه و اصول است که یادگار و نمایانگر بُعد دانشمندی مولوی است. این مقال بعد از اشارهای اجمالی به این بُعد از شخصیت او، به تبیین گفتمان فقهی مثنوی و جلوههای گوناگون آن مانند طهارت، زکات، روزه، نماز، حج، جهاد و برخی قواعد فقهی و فتاوی آن میپردازد و نشان میدهد که مولوی نیز با دخل و تصرف در فرایند عمل این گفتمان و قرار دادن اصطلاحات و سازههای زبانی خاص قواعد فقهی در بافت و موقعیت زبانی و بیانی جدید و مغایر با موضع و رابطة واقعی و تعیین شده، از آنها به مثابه ابزار معرفتشناسی تازهای بهره گرفته و به دلیل همین تعارض و تضاد گفتمانی است که تفکر نسبتاً مستقل و رهاییبخش او شکل میگیرد
بازار پیام و آینده ارتباطات میان فرهنگى
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله، در ابتدا نگاهى کوتاه به سیر تحول ارتباطات میان فرهنگى در جهان قبل از فن آورى هاى نوین اطلاعاتى - ارتباطى (ICT) مى شود و با تاکید بر نقش جبر و اختیار در ارتباطات میان فرهنگى نشان داده مى شود که نظام ارتباطات میان فرهنگى تا قرن 13 میلادى به صورت چند قطبى بوده و از قرن چهاردهم، عصر سلطه «یک قطبى» آغاز و با تحولاتى چند، به دوران جهانى شدن یا به تعبیر هربرت مارشال مک لوهان، به دوران زندگى انسان در دهکده جهانى رسیده است. عصرى که اگر چه محصول یک فرآیند تاریخى است، اما در آن، اجراى پروژه هاى ارتباطى علیه فرهنگ هاى دیگر سهل تر شده است.
مقاله در ادامه، این دیدگاه را مطرح مى کند که اگر چه شکل گیرى اصطلاح «امپریالیسم فرهنگى»، محصول نظام تک قطبى با مرکزیت امریکا و به وجود آمدن اصطلاح «تهاجم فرهنگى»، حاصل تحولات عصر دهکده جهانى است، اما آن چه «تهاجم فرهنگى» نامیده مى شود، تفاوت هاى عمیقى با «تهاجم نظامى» دارد.
مقاله ضمن تبیین برخى از تفاوت هاى مذکور، کوشش مى کند که نشان دهد وضعیت حاضر، یک دوره در حال گذر است و طى چند دهه آینده، ویژگى هاى دهکده جهانى تغییر خواهد کرد و عصر جدیدى آغاز خواهد شد که نویسنده به دلیل مشابهت نسبى ویژگى هاى آن با سازو کار حاکم بر بازارهاى سنتى مشرق زمین، طى مقالات متعدد خود آن را «بازار پیام» نامیده است.
آخرین بخش مقاله اختصاص به توصیف برخى ویژگى هاى ارتباطات میان فرهنگى در بازار پیام، به ویژه تحولات سخت افزارى و نرم افزارى مربوط به زبان دارد و نگاهى به آسیب شناسى ایران در بازار مذکور خواهد نمود.
"
برنامه ریزی زبان، فرهنگ زبانی و مولفه های آن (مطالعه ای موردی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"اصطلاح «فرهنگ زبانی» یکی از اصطلاحات تخصصی حوزه جامعه شناسی زبان و مردم شناسی زبان است. مفهوم «فرهنگ زبانی»، مؤلفه ها و رابطه آن با برنامه ریزی زبان موضوع مورد بحث این مقاله است. توجه علمی و موشکافانه به موضع فرهنگ زبانی در سطوح خرد و کلان آن، برای تحلیل، تعلیل و تنظیم برخی مسائل اجتماعی زبان و از جمله برنامه ریزی زبان لازم و مفید است. به همین دلیل، ابتدا مؤلفه های تشکیل دهنده فرهنگ زبانی مورد مطالعه قرار می گیرد. سپس یکی از این مؤلفه ها (یعنی نگرش زبانی) و رابطه سازه های آن با یکدیگر در اجرای یک پژوهش میدانی در میان فارسی زبانان شهر تهران مورد مطالعه قرار می گیرد. این مطالعه نشان می دهد که می توان فرهنگ زبانی را شامل نگرش ها، باورها، هنجارها و سرمایه های زبانی دانست. ضمن این که نگرش زبانی خود شامل سه ساحت پیکره، شان و زبان آموزی است. بررسی هر یک از این سه ساحت نگرش زبانی از جنبه های آگاهی، احساس و رفتار نشان داد که از میان مؤلفه های تشکیل دهنده نگرش های زبانی ساکنان تهران، مؤلفه احساس به طور کلی و احساس نسبت به شان زبان فارسی به ویژه، بیشترین سهم را در نگرش زبانی و در نتیجه ساختار فرهنگ زبانی فارسی زبانان دارد. این یافته بر اهمیت مؤلفه احساسی و عاطفی فرهنگ زبانی فارسی زبانان تهران دلالت دارد. به نظر می رسد که توجه به عوامل عاطفی به منزله جزئی از فرهنگ زبانی، در تحلیل های جامعه شناختی زبان فارسی و تنظیم و ترویج برنامه های زبانی از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
"
تاملات تاریخی در وزن و قافیه شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی درگذرتاریخ،دچار دگرگونی هایی شده و به تبع آن، وزن و قافیه شعر فارسی نیز متحول گردیده است و به تاثر از همین تحول، امروز در شعر کلاسیک و کهن، مواردی رامی بینیم که با معیارهای وزن و قافیه منطبق نیست و در بسیاری از موارد ناهمترازی هایی میان عناصر متقارن وزن و قافیه دیده می شود. کتاب های وزن و قافیه نیز اغلب بی توجه و یاکم توجه به عوامل تاریخی و دگرگونی های زبانی به تحلیل و تبیین وزن و قافیه شعر پرداخته و کوشیده اندگره آنها را بگشایند.کاربرد چنین شیوه هایی اگرچه در آموزش وزن و قافیه شعر فارسی سودمند است و به طور موقت می تواند پاسخگوی ذهن خوانندگان باشد، ولی ژرف کاوانه نیست و عطش دانش پژوهان را فرونمی نشاند. نگارنده این مقاله برآن است که برای شناخت علل و عوامل بسیاری از ناهمترازی های وزن و قافیه ، بررسی تاریخی ،ضروری است واین گفتار را به آن اختصاص داده است.
روابط متقابل فرهنگ و تمدن ایران وهند- و سهم اندیشه های عرفانی
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله سعی براین شده است که روابط همه جانبه ایران و هند و خصوصأ روابط متقابل فرهنگی این دو کشور را مورد بررسی قرار دهیم. هرچند که مردم ایران وهند چه در زمینه تاریخی وادبی و چه در زمینه معماری و هنر و موسیقی روابط تنگاتنگی داشته اند اما در این مورد سهم اندیشه های عرفانی بسیار در خور توجه است . از این نظر در این مقاله بیشتر به تأثیرات متقابل تفکرات عرفانی هند وایران اسلامی پرداخته شده است . لیکن متأسفانه این رابطه بسیار نزدیک‘ پس از عصر بابریان رو به ضعف نهاد و امیدواریم که بار دیگر در اثر کوشش فرهنگ دوستان هردوکشور‘این روابط فرهنگی از نو احیاء گردد.
نسبیت رئالیسم و حقیقت از نظر گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
«هرمنوتیک فلسفی» با نام هانس گئورگ گادامر گره خورده است. هرچند نظریة هرمنوتیک, پیش از او نیز جایگاهی ویژه داشت، این گادامر بود که آن را از نظریهای ادبی و متنشناختی به نظریهای فلسفی و هستیشناختی ارتقا داد. وی این کار را با وامگیری از اندیشههای هایدگر انجام داد و نشان داد که هستی ما انسانها هستیای مشروط و مقید است و لاجرم شناخت ما نیز چنین است. اما این محدودیت شناختی ما صرفاً ریشه در وضع فعلی ما یا کمّیت دانش ما ندارد که بتوان در آینده به رفع آن امیدوار بود. ذات و سرشت انسانی ما چنین است و راهی برای برون شدن از آن وجود ندارد. بدین ترتیب، عوامل محدودساز دانش و شناخت ما از نظر گادامر, تاریخ و زبان است و ما همواره اسیر این دوایم. ازاین رو دانش و شناخت ما همواره نسبی و محدود است و هرگز نمیتوانیم ادعای دانستن مطلق یا در اختیار داشتن حقیقت بکنیم. پرسشی که در اینجا پیش میآید و اتهامی که غالباً به گادامر زده میشود، آن است که در صورتی که نتوان تقریر مطلقی از حقیقت به دست داد، همه تقریرها برابر خواهند بود و نمیتوان تقریری را برتر از دیگر تقریرها دانست. متقابلاً تبیین دقیق مبانی فلسفی گادامر در صدد نفی چنین برداشتی است.
مقایسه کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دانش آموزان کم شنوای شدید با دانش آموزان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: با توجه به اینکه دانش آموزان کم شنوا از کنش ها و توانش های کاربردی کمتری برخوردارند، لذا پژوهش حاضر به مقایسه این جنبه های کاربردشناسی زبان در دانش آموزان مدارس باغچه بان با دانش آموزان شنوای مدارس شهر تهران می پردازد.
روش بررسی: تعداد 70 دانش آموز کم شنوای دختر و پسر با افت شنوایی شدید (90-70 دسی بل) با میانگین معدل تحصیلی 18-15 در پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس این دانش آموزان، با 70 دانش آموز شنوای همگن از نظر جنس، پایه تحصیلی، نوع رشته تحصیلی و محله زندگی که براساس جور کردن انتخاب شده بودند مقایسه شدند. روش پژوهش مقایسه ای از نوع مقطعی بوده است. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی (شامل: درک و بیان استعاره– درک و بیان ضرب المثل– درک کنش گفتارهای غیر مستقیم– درک استنباط معنی– انتخاب بهترین عنوان و درک جملات طنرآمیز). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی یو، آزمون تی و تی زوجی استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دو گروه کم شنوا و شنوا تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). همچنین بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه کم شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). در صورتی که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی دار نیست (P<0.05).
نتیجه گیری: دانش آموزان کم شنوا نسبت به دانش آموزان شنوا توانش های کاربردی زبان را کمتر درک می کنند. همچنین در بافت ها و موقعیت های مختلف قادر به استفاده مناسب از آن ها نیستند.
"
مقایسه ویژگیهای عصب روان شناختی کودکان خردسال با ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و عادی پیش از دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگیهای عصب روان شناختی کودکان خردسال با ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و عادی پیش از دبستان، انجام شده است. روش: این پژوهش با روش علی- مقایسه ای انجام گرفته است. نمونه پژوهش 20 نفر از کودکان خردسال 6-4 سال با ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و 20 نفر کودک خردسال 6-4 سال عادی (بدون ناتوانی یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی) پیش از دبستان شهر اصفهان بودند که پس از دو مرحله نمونه گیری، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و اجرایی آزمونهای تشخیصی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، عبارت از آزمون عصب روان شناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان پیش از دبستان وکسلر و فهرست وارسی نشانه های ناتوانیهای یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی کودکان خردسال پیش از دبستان بود. یافته ها: داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد کودکان خردسال با ناتوانی یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی و کودکان عادی (بدون ناتوانی یادگیری عصب روان شناختی/ تحولی) در جنبه های عصب روان شناختی همچون کارکردهای اجرایی/ توجه، زبان، کارکردهای حسی- حرکتی، پردازش بینایی- فضایی، حافظه و یادگیری تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: کودکان خردسال مبتلا به ناتوانی یادگیری پیش از دبستان دارای نارساییهای عصب روان شناختی هستند که باید با ابزارهای معتبر تشخیص زودهنگام داده شوند تا مداخلات مناسب زودهنگام برای بهبود آن طراحی شود.