
مقالات
حوزههای تخصصی:
مسأله اعجاز قرآن از دیرباز در میان مسلمانان مطرح بوده است. قرآن پژوهان مسلمان چه به صورت مستقل و چه در اثنای دیگر آثارشان به مسأله اعجاز پرداختند. بحث اعجاز قرآن از یک سو ناظر بود بر اثبات متنی که بر صدق نبوّت پیامبر (ص) دلالت داشت،و از سوی دیگر شیفتگی ادباء و شاعران و سخن شناسان موجب می شد تا به قرآن به مثابه متنی شگفت بنگرند. آن گونه که از بررسی آثار گذشتگان در حوزه اعجاز بر می آید بیش ترین توّجه آنها به ادبیّت قرآن بوده است و از آن آثار چنین استنباط می شود که سبک و بیان و نظم متنی بیش از جنبه های دیگر برای آنها جلوه گری می کرده است. از سیر تاریخی آثار و نوشته ها در این حوزه می توان این ادّعا را ثابت کرد.مهم ترین وجه تفاوت اعجاز قرآن با دیگر معجزه ها در آن است که قرآن به واسطه عقل قابل درک است ولی طبیعت معجزات گذشته، حسّی بوده است. به همین جهت بررسی وجه بلاغی و سبک شناختی قرآن بر دیگر وجوه غلبه یافت. در رویکردهای بررسی سبک شناختی قرآن نیز می توان رویکردهای زیر را مشاهده کرد: 1- رویکرد ذوقی 2- رویکرد زبان شناختی 3- رویکرد ذهنی 4- رویکرد عقلانی 5- رویکرد بیانی6- رویکرد نقد ادبیرویکردهای یاد شده بیانگر آن است که از هم ان آغ از پی دایش بحث اعجاز قرآن به جنبه های لفظی -معنایی آن پرداخته شده است. به عبارت دیگر اعجاز متنی قرآن محور پژوهش های قرآنی بوده است.
تحلیل و ارزیابی انگاره ذکر ضمیر با مرجع مبهم در کتاب نقد قرآن
حوزههای تخصصی:
ازجمله نشانه های اعجاز قرآن کریم، بلاغت و فصاحت آن است. از صدر اسلام تاکنون، ادیبان بر این باورند که قرآن کریم بزرگ ترین اثر ادبی عرب است که افزون بر اینکه زیور میراث زبان عربی است، به عنوان یک منبع بی نظیر و اصیل در استنباط قواعد ادبی عرب قرار می گیرد. گرچه تحدی قرآن، شاهد بر بطلان انگاره بشری بودن آن بوده و هست؛ اما از آغاز نزول آن تاکنون تلاش های نافرجامی در مصاف با قرآن کریم صورت گرفته است. برخی با اثبات خطا در نوشتار، ضمن عدم وحیانی بودن قرآن، نبوت و وجود خداوند را انکار نموده است. از جمله انگاره خطاهای نوشتاری، ذکر ضمیر با مرجع مبهم است. در این پژوهش سه انگاره ذکر ضمیر با مرجع مبهم، (عنکبوت/47، سجده/ 23، یوسف/ 42) با روش تحلیلی، تطبیقی به صورت کتابخانه ای و با استناد به قواعد ادبی ارزیابی و نقد شد. در بررسی اقوال نحویان و مفسران، پاسخ برتر با وجه رجحان، ذکر تا ضمن اثبات اعجاز قرآن، ادعاهای مذکور نیز باطل گردد. آنچه در این جستار به دست آمد: پندار اشکال کنندگان مبنی بر عدم وحیانی بودن قرآن، ناشی از عدم لحاظ مؤلفه هایی مانند قواعد ادبی عرب، ازجمله فصاحت و بلاغت، قواعد منطقی، معنای لغوی واژه، قرینه های متصل (سیاق) و منفصل (روایات) است؛ همچنین از وجوه اعجاز قرآن، ضمن بلاغت ایهام، مصون بودن آن از خطاست.
واکاوی توصیفی- تحلیلی تعبیرهای کنایی در سه آیه قرآن و سه حدیث نهج البلاغه (مطالعه موردی: بررسی ترجمه ها و تفسیرها و شروح برگزیده قرآن و نهج البلاغه)
حوزههای تخصصی:
همواره تعابیر کنایی یکی از اسلوب های مهمّ بیانی در همه زبان ها بوده است. قرآن کریم و نهج البلاغه که با زبان عرف عام با مردم سخن می گویند، آکنده از این نوع از تعابیراند و یکی از عرصه های جولان ترجمه تعبیرهای آن ها، برگردان کنایات قرآن و نهج البلاغه به زبان فارسی محسوب می شود؛ چراکه از بین گونه های ترجمه های ارتباطی یا معنایی که مترجمین برای تعابیر کنایاتی بهره برده اند، نواقصی به چشم می آید که محل بررسی و تبیین کننده ضرورت این پژوهه است. در این جستار، با روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای، برخی از این دسته ترجمه ها ارزیابی و معنای ارجح کنایه ها تبیین می گردد و درفرجام نظر مفسّران قرآن کریم و شارحان نهج البلاغه درباره تعبیرهای توصیف و مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. براساس یافته های این پژوهش، کاربرد آرایه ادبی کنایه، جذابیت این متون را برای خواننده بالا برده و نقشی بی بدیل در انتقال پیام های قرآن کریم و نهج البلاغه دارد. همچنین در تعبیر کنایی آیه42 سوره کهف، ترجمه دسته اول و در آیه 18 سوره زخرف، ترجمه گروه دوم و در آیه 10 قصص، ترجمه گروه سوم از مترجمان، صحیح ترین ترجمه ها می باشند. نیز در ارتباط با تعابیر کنایی در نهج البلاغه باید گفت در خطبه 2 نهج البلاغه، همه ترجمه ها گویای مطلبی واحد هستند. در کلام قصار14، مترجمان دسته دوم و سوم، با افزودن شروحی بر ترجمه عبارت کنایی، سعی در روشن تر جلوه نمودن ترجمه کنایه را دارند. در کلام قصار160، ترجمه گروه دوم به عنوان ترجمه منتخب مطرح گردیده است.
بازتاب فرهنگ و اندیشه دوران جاهلیت در آیینه نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
متون ادبی و تاریخی، آینه تمام نمای یک عصر و فرهنگ اند. نهج البلاغه، به عنوان گنجینه ای از حکمت و بلاغت، تصویری روشن از فرهنگ و جامعه عرب پیش از اسلام، یعنی عصر جاهلی، در اختیار ما می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی بازتاب های فرهنگ جاهلی در سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) انجام شده است.با کاوش در نهج البلاغه، می توان به آداب و رسوم، اشعار، ضرب المثل ها و باورهای رایج در دوران جاهلیت پی برد. اهمیت این پژوهش در این است که با بررسی نهج البلاغه، می توانیم برخی از زوایای پنهان تاریخ عرب پیش از اسلام را روشن کنیم. شناخت زمینه های تاریخی و فرهنگی، به ما کمک می کند تا اندیشه های امام علی (ع) را در بافت تاریخی و اجتماعی آن دوره بهتر درک کنیم. در این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر متون معتبر، به واکاوی بازتاب آداب و رسوم جاهلی، اشعار جاهلی، بررسی معانی و کاربرد ضرب المثل ها و حکمت های جاهلی در جامعه و تحلیل تشبیهات به کار رفته در نهج البلاغه و ارتباط آن ها با فرهنگ جاهلی پرداخته شده است، با تاکید بر نکته که تصویری جامع از بازتاب اندیشه و فرهنگ جاهلی در ادبیات و شیوه بیانی حضرت علی (ع) انتقال مفاهیم ارزنده شان در این جستار بیان گردیده است. رهیافت پژوهش نشان می دهد که نهج البلاغه، صرفاً یک مجموعه خطبه و نامه نیست، بلکه گنجینه ای از دانش و حکمت است که ریشه در فرهنگ و تاریخ عرب دارد. با مطالعه این اثر ارزشمند، می توان به درک عمیق تری از فرهنگ جاهلی و همچنین اندیشه های بلند امام علی (ع) دست یافت. نهج البلاغه آینه ای از فرهنگ جاهلی است که امام علی(ع) که با نگاهی اسلامی و دینی و با بهره گیری از ادبیات فولکلوریک و به کارگیری تشبیهات به ویژه شتر، مفاهیم عمیق دینی و اخلاقی را به شیوه ای جذاب و گیرا بیان کرده اند.
تحلیل متن شناسی سوره جاثیه بر اساس نظریه کنش گفتار سِرل
حوزههای تخصصی:
نظریه کنش گفتار در پی تجزیه و تحلیل متن و بررسی منحصربه فرد چیدمان کلام در متون است. آستین اولین کسی بود که این نظریه را مطرح کرد و سپس به کوشش جان سرل توسعه و تکامل یافت. سرل انواع کنش گفتار را به پنج دسته اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم می کند. بررسی و تحلیل متن شناسی متون دینی از جمله قرآن کریم بر اساس این نظریه می تواند یکی از راه های درک و شناخت بهتر لایه های پنهان قرآن کریم و دیگر کتب دینی باشد. سوره جاثیه یکی از سوره های مکی قرآن است که علاوه بر در برداشتن آموزه های دینی و اخلاقی از شاکله نیرومندی در بُعد زبانی برخوردار است. پژوهش حاضر با درنظرگرفتن بافت و محتوای آیات سوره جاثیه، آن را از منظر کنش گفتاری مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. در این بررسی مشخص شده است بعضی پاره های گفتار این سوره بیش از یک کنش دارند. بر اساس تحلیل انجام گرفته تعداد زیاد کنش ترغیبی و اظهاری کاملاً قابل توجیه است؛ زیرا تبیین و دعوت مخاطب به دین توحید و هشدار شدید و تهدید کافران و گمراهان و همچنین دستورات داده شده برای ارشاد کافران، با استفاده از کنش ترغیبی صورت گرفته است. همچنین با کنش اظهاری به حقایق جهان هستی، مسئله توحید، نتیجه اعمال انسان، روشنگری او پرداخته و از روش مقایسه استفاده شده است. با استفاده از کنش عاطفی نیز، مخاطب تحت تأثیر قرار گرفته و احساسات او را برانگیخته است؛ در ضمن از کنش تعهّدی در این سوره استفاده نشده است.
تحلیل کنش های گفتاری سرل در خطبهه قاصعه از منظر کاربرد شناختی زبان
حوزههای تخصصی:
واکاوی متون دینی برای رمزگشایی متون دینی از نظر کاربردشناختی زبان به صورت توصیفی-تحلیلی در این پژوهش به منظور تحلیل کنش های گفتاری پنج گانه سرل (1969) در خطبه قاصعه از نهج البلاغه انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل خطبه 192 (قاصعه) با موضوع دوری جستن از شیطان و تکبر در نهج البلاغه بر اساس طبقه بندی کارگفت های سرل انجام شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که امام علی (ع) در این خطبه از نهج البلاغه، به ترتیب فراوانی و بسامد، از کنش ها ی گفتاری ترغیبی و اظهاری به میزان زیاد و از کنش های عاطفی، تعهدی و اعلامی به میزان کمتر، در جهت انتقال پیام به مخاطب به صورتی حکمت آمیز بهره گرفته است. نتایج این تحلیل نشان می دهد که امام علی (ع) به دلایل موقعیتی و سیاسی آن زمان بیشتر کارگفت های ترغیبی و اظهاری را استفاده نموده است. زیرا ارائه این خطبه در زمانی بوده که ایشان هدف موعظه و پند و اندرز داشته اند.