مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
حزب دموکرات
حوزه های تخصصی:
اقدامات جداسازی آذربایجان از ایران، در قرن نوزدهم میلادی شکل جدی تری به خود گرفت و برخی از قدرتهای بیگانه سعی کردند با کمک تعدادی از عوامل داخلی و با تکیه بر هویت قومی نو ساخته ای که منبعث از گویش مردم آذربایجان (گویش ترکی) بود، به این فکر جامه عمل بپوشانند. جالب آنکه چالشهای سیاسی و خودمختاری خواهانه دراین منطقه، دقیقا در مقاطعی صورت گرفت که حکومت مرکزی ایران در ضعیف ترین وضعیت خود قرار داشت.با وجود آن که در هر دو مورد جداسازی آذربایجان در طی قرن نوزدهم میلادی، از طرف رهبران جدایی طلب، اقدامات عمرانی وسیعی در سطح منطقه صورت گرفت، اما اقدامات مادی و معنوی آنها نتوانست رضایت خاطر مردمی را که همواره از بی توجهی ها و ظلم و ستم عوامل حکومتی در رنج و عتاب بودند، فراهم سازد و در نهایت، افکار جدایی طلبانه برخی از رهبران مردمی در این استان، با مانع بزرگی به نام «مردم آذربایجان» روبه رو شد و به شکست انجامید.برای اینکه تصویر روشنتری از دلایل شکست جنبشهای تجزیه طلبانه در آذربایجان ارایه کرده باشیم، سعی کرده ایم با بررسی سوابق تاریخی، جغرافیایی، زبان شناسی و اعتقادات مذهبی و ناسیونالیستی مردم آذربایجان، هویت قومی و ایرانی این مردم را با نگرشی عمیق تر داوری کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که چرا هویت ایرانی باعث شده تا مردم، به رغم تمامی نیازهای مادی منطقه، دست رد برسینه چشم اندازهای طلایی ساخته شده توسط سردمداران حرکتهای تجزیه طلبانه بزنند. دراین مقاله، سعی شده تا این هویت با تکیه بر مستندات علمی و تاریخی بیشتر و بهتر شناسایی شود؛ هویتی که بدرستی در باورهای ناسیونالیستی و مذهبی مردم این خطه ریشه دارد.
عدالت خواهی از منظر دو حزب دموکرات و اعتدالیون (بررسی مرام نامه های دو حزب)
حوزه های تخصصی:
طلب مساوات و برابری به عنوان ارزش هایی عدالت خواهانه از نخستین مطالبات انقلاب مشروطیت ایران بود که نظر به مبانی فکری و موقعیت اجتماعی معتقدان آن، در قالب رویکردهایی متفاوت قابل شناسایی است. این مقاله بر آن است تا به تحلیل و تبیین زمینه های فکری و اجتماعی عدالت خواهی در دو حزب دموکرات و اعتدالیون در سالهای آغازین مشروطیت بپردازد و دو رویکرد متفاوت به عدالت خواهی را در مرام نامه های دو حزب شناسایی کرده، چرایی تفاوت این رویکردها را نیز جستجو کند. همچنین این فرضیه را که: درک متفاوت برخی مولفه های عدالت خواهی سبب شده است که حزب دموکرات خواستار تغییرات بنیادین در ساختارهای اصلی جامعه شود و از دیگر سو حزب اعتدالیون بر اصلاح و تعدیل آن ساختارها بسنده کنند؛ به آزمون گذارد.
بررسی دوره اول حیات حزب دموکرات فارس ( 1329-1333ه.ق/1911-1915م)
حوزه های تخصصی:
حزب دموکرات فارس در اواخر ربیع الاول 1329 ه.ق / مارس 1911م به عنوان شعبه ای از حزب دموکرات ایران در دوره احمدشاه قاجار با اعزام حیدرخان عمو اوغلی و میرزا قاسم خان (آصف الملک) از تهران، در شیراز تشکیل شد. این حزب به عنوان اولین تجربه حزبی در فارس با مسائل عدیده ای روبه رو گشت. ایام حیات این حزب شامل 4 دوره بود: دوره اوّل از آغاز پیدایش تا اشغال بوشهر توسط انگلیسی ها ادامه داشت (از اواخر ربیع الاول1329ه.ق/ اواخر مارس 1911م تا 27 رمضان 1333 ه.ق/ 8 اوت 1915م). - دوره دوّم همزمان با تشکیل کمیته حافظین استقلال از برخی نیروهای ژاندارمری و همکاری و ائتلاف آن با حزب دموکرات جهت مقابله با تهاجم بیگانه بود (از 2 محرم 1334ه.ق/ 10 نوامبر 1915م تا 1336 ه.ق/ 1918م). - دوره سوّم پس از انتخاب عبدالحسین میرزا فرمانفرما به والی گری فارس آغاز شد و حدود 4-3 ماه طول کشید (1336 ه.ق/ 1918م). - دوره چهارم با تشکیل حزب دموکرات شرق توسط شیخ عبدالرسول نیّر شیرازی همزمان بود و از 1336 ه.ق/1918م تا 1341 ه.ق/1923م را شامل می شد. در این پژوهش دوره اول حیات این حزب و اقدامات آنان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.این پژوهش در پی یافته هایی برای این پرسش هاست که اولا:حزب دموکرات فارس چگونه شکل گرفت و چه عواملی در پیدایش آن موثر بود؟ ثانیا: این حزب در دوران اول فعالیت خود چه اقداماتی را انجام داد؟ ثالثا: چگونه در نواحی جنوبی کشور گسترش یافت و شعباتی در برازجان و بندرعباس ایجاد کرد؟
انقلاب و رقابت در سواحل جنوبی دریای مازندران: جنبش اتحاد اسلام گیلان (جنگل) و اتحاد ملی طبرستان (1336 ق/ 1918)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خلال جنگ جهانی اول (1332 - 1337 ق/ 1914 – 1918 م)، ولایت گیلان، در سواحل جنوبی دریای مازندران، پس از فروپاشی روسیة تزاری، شاهد برآمدن و استیلای جنبش مردمی و مسلحانة «اتحاد اسلام»، معروف به جنگل، شد که بر مبنای عقاید اسلامی (پان اسلامیزم) و نیز مواضع ملی گرایانه خواهان استقلال کشور بود. جنگلی ها به رغم موفقیت در گیلان، در نفوذ به سایر مناطق جنوب دریای مازندران شکست خوردند. پژوهش حاضر موانع گسترش جنبش اتحاد اسلام در ولایت ساحلی مازندران (طبرستان سابق)، در همسایگی گیلان، را در سال 1336 ق/ 1918 م بررسی می کند. در آن زمان، این جنبش در اوج خلوص، محبوبیت، و موفقیت بود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در مازندران، با وجود استعداد برای تحرکات انقلابی، جنگلی ها با مخالفت تشکیلاتی تازه برآمده و غیر مردمی موسوم به اتحاد ملی طبرستان مواجه شدند که مدعی خودمختاری سیاسی برای توسعة مازندران بود. اتحاد ملی طبرستان، که در اصل پاسخ فرماندهان نظامی زمین دار به جنبش اتحاد اسلام بود، در عمر کوتاه خود موفق شد از نفوذ جنگلی ها نه تنها در مازندران، بلکه در ولایت استرآباد نیز ممانعت کند. این یافته ها همچنین نشان می دهد که عمل گرایی جنگلی ها موجب کناره گرفتن نیروهای مترقی و فعالان مازندرانی از ایشان شد.
بررسی فعالیت ها و پایگاه اجتماعی حزب دموکرات در مجلس دوم شورای ملی
حوزه های تخصصی:
حزب دموکرات نخستین حزب در ایران است که در دوره انتخابات مجلس دوم پا به عرصه ظهور می گذارد و با تأثیر پذیری از سیستم های حزبی اروپا در ایران شکل می گیرد. حزب دموکرات با 28 عضو در مجلس دوم و با داشتن مرامنامه مشخص در مقابل حزب اعتدالیون، در کشاکش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش مؤثری را ایفا می نماید. در این دوره؛ نائب السلطنه ناصرالملک، قتل بهبهانی، اولتیماتوم روسیه مبنی بر اخراج شوستر و انحلال مجلس دوم، فعالیت های حزب دموکرات را تحت الشعاع قرا می دهند، ولی رئیس الوزرایی مستوفی الممالک و کابینه او فعالیت های این حزب تقویت می نمایند. شرایط پیدایش و فعالیت حزب دموکرات چگونه بود؟ حزب دموکرات در فعالیت های خود چه قشر و طیفی از جامعه را هدف قرار داده بودند؟ و چه افرادی از جامعه جذب آن می شدند؟ حزب دموکرات در نتیجه با داشتن روزنامه های متعدد در ایالات جهت گسترش دیدگاه های خود برای عضو گیری و دارا بودن افرادی تحصیل کرده، دنیا دیده و سخنور به خوبی توانستند، در قشر جوان و طبقه متوسط نفوذ کنند. البته به دلیل انقلابی و تند رو بودن حزب دموکرات، کمتر موفق شدند؛ اشراف، روحانیون و افراد طبقه پایین را به خود جذب کند. اگر چه این حزب در اساسنامه، خود از طبقه پایین جامعه حمایت می نمود. در نتیجه اختلاف و تفرقه احزاب در این دوره، دخالت روس و انگلیس ناکارآمدی احزاب بخصوص حزب دموکرات را موجب شد. با توجه به موضوع تحقیق، در گردآوری مطالب از شیوه کتابخانه ای ای، با فیش برداری از منابع بهره گرفته ام و در ثبت مطالب بیشتر سعی ام بر آن بوده با دیدی همه جانبه نگر، از روش تحلیلی و توصیفی استفاده نمایم.
جریان شناسی حزب دموکرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین سازمان ها و گروه های سوسیال دموکرات ایران دراواخر قرن سیزدهم ه.ش پا به عرصه سیاسی گذاشتند. یکی از عوامل مهم در شکل گیری و تأسیس این سازمان ها رشد تمایلات سوسیالیستی و گسترش آن در بین ایرانیان، تحت تأثیر مهاجرت به روسیه و قفقاز بود. در این راستا حزب دموکرات ایران به عنوان یکی از احزاب، متأثر از اندیشه سوسیال دموکراسی روسیه و نظریات کارل کاتسکی اقدام به تدوین مرامنامه خود نموده و فعالیت خود را رسماً از مجلس دوم شورای ملی آغاز کرد. از این روی ضرورت بررسی جریان شناسی سیاسی این حزب از اهمیت خاصی برخوردار است، لذا پژوهش حاضر سعی دارد تا بااستناد برمنابع و اسناد و با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤالات پاسخ گوید: حزب دموکرات ایران تا چه حد توانسته در روند دموکراسی سازی جامعه ایران موفق عمل کند؟ یا چه عواملی باعث ناکارآمدی حزب در رسیدن به اهداف و برنامه های خود در جامعه شده است؟ نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد؛ علل داخلی و خارجی مانند: عدم انطباق مرامنامه حزب دموکرات در بسیاری از موارد باشرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایران به عنوان علل داخلی، و دخالت های کشورهای مثل روسیه و انگلیس به عنوان علل خارجی که مانع از رسیدن حزب به اهداف اساسی خود شده است. با این اوصاف، تاکنون هیچ پژوهشی به جریان شناسی سیاسی حزب دموکرات ایران از این منظر نپرداخته است.
نقد اقدامات شیخ صادق خلخالی در جریان مواجهه با بحران کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
29 - 57
حوزه های تخصصی:
به فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور، شاهد وقوع بحران های عدیده ای همچون ظهور ضدانقلاب و بحران گریز از مرکز در برخی مناطق، ازجمله، مناطق کردنشین بود که در کردستان، زمانی که رهبری این گرایش ها، به دست احزاب دموکرات و کومله افتاد، به سرعت رشد یافته و خود را به شکل خشونت باری، نشان دادند و در شرایط ناشی از مشکلات ابتدای انقلاب، در مدت کوتاهی بخش های قابل توجهی از مناطق کردنشین، به کنترل احزاب فوق درآمد. اعزام هیأت حسن نیت در فروردین 1358 نیز نتوانست مسئله را از طرق صلح آمیز حل کند؛ بنابراین اقدام نظامی نیز در دستور کار قرار گرفت. در بعد قضایی نیز شیخ صادق خلخالی در اواخر مرداد 1358 به عنوان حاکم شرع، به مناطق کردنشین اعزام شد تا در تقابل با ضدانقلاب و گریز از مرکز، نقش ایفا نماید. این که خلخالی چگونه در این تقابل مشارکت نمود و تا چه حد در جلوگیری از بحران گریز از مرکز در مناطق کردنشین نقش داشت، مسئله این پژوهش است که تلاش شده است به شیوه ای توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع مختلف، به آن پاسخ داده شود. یافته های پژوهش حاکی است، هرچند اقدامات خلخالی شکل واکنشی در مقابل اقدامات ضدانقلاب داشت، بااین حال تأثیر تعیین کننده ای در فروکش کردن بحران نداشت.