مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
موسیقی شعر
حوزههای تخصصی:
رودکی یکی از بزرگترین شاعران فارسی زبان است. با اینکه قسمت عمده ای از آثار او از میان رفته و بخش اندکی از آن به دست ما رسیده است، اما با همین تعداد اندک از اشعار باقی مانده اش توانسته است خود را به عنوان مهمترین شاعر عصر خود و یکی از مشهورترین شاعران فارسی زبان در تاریخ ادبیات ایران مطرح کند. از آنجا که تعداد اشعار باقی مانده قبل از رودکی بسیار محدود و معدود است و قبل از او شاعر صاحب دیوانی نداریم، رودکی جایگاه ویژه ای در ادبیات فارسی به عنوان اولین شاعر صاحب دیوان دارد. بنابراین شناخت هر چه بیشتر آثار و اشعار وی ما را در شناخت پیشینه ادبی کشورمان یاری می رساند. یکی از مباحث مهمی که درباره آثار و اشعار رودکی مطرح می شود، موسیقی شعر اوست. رودکی با اینکه از سرایندگان آغازین شعر فارسی است اما موسیقی شعر در اشعار او نقش زیادی را ایفا می کند؛ به طوری که در بعضی از موارد از بزرگترین و نامی ترین شعرای بعد از خود پیشی می گیرد. در این مختصر برآنیم تا به بررسی انواع موسیقی شعر در اشعار رودکی بپردازیم و با مقایسه ای اجمالی میان او و چند شاعر بنام پس از وی، جایگاه و اهمیت ویژه رودکی را در ادب فارسی هر چه بیشتر بنمایانیم.
عناصر سبک ساز در موسیقی شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، موسیقی شعر فروغ فرخزاد، بانگاهی سبک شناسانه مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه طبیعی بودن، جز مولفه های اساسی در همه عناصر شعری اوست موسیقی نیز در بافتی کاملا طبیعی و حسی ارایه شده که در این نوشتار به برجستگی و تمایز وزن شخصی (موسیقی بیرونی) شعر او و نیز به نقش قافیه و ردیف به عنوان ارکان موسیقی کناری و برجستگی خاص موسیقی درونی به خصوص تکرار در همه سطوح، پرداخته شده است.
عناصر سبک ساز در موسیقی شعر فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار صوری زبان غزلهای هوشنگ ابتهاج
حوزههای تخصصی:
استقلال موسیقی در شعر معاصر با تاکید بر شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عناصر زبان شعر ، موسیقی یا به قول فرمالیستهای روسی ( orchestration ) است ؛ چرا که ارزش هنری یک شعر تا حد زیادی مدیون وصلت موفقیت آمیز کلمات ، هجاها و واجها با موسیقی ؛ جهت انگیزش و برانگیختن مخاطب ، با شور زبان است . گاهی در شعر ، موسیقی است که از همه عناصر زبانی و ساختاری شعر در می گذرد و به جایی می رسد که غایت هنر شعر ، همیشه و همه جا آن بوده است ؛ لذت محض . ذوق موسیقایی شعر معاصر با دست کاری عناصر موسیقایی شعر کلاسیک ، مجموعه ای از عناصر و عوامل ساختاری نو را جهت هدایت و تحمیل ایدئولوژی شاعر بر ذهن خواننده به خدمت گرفت ...
گزارشی از اصوات در دیوان شمس
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی اشعار بدر شاکر و نیما یوشیج (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین أشعار بدر شاکر السیاب و نیما یوشیج)
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج و بدر شاکرالسیاب، دو شاعر نوگرا و متجددند که در عین بعد مکانی و زمانی، روحیات مشابه و زبان شعری یکسان دارند؛ هر دو در روستا و دامان طبیعت بزرگ شده اند و برای ادامه تحصیل، وطن و دیار خود را ترک کرده اند. بیان تنهایی و غربت و طبیعت گرایی مشخصه بارز در اشعارشان است. همچنین نوعی رمزگرایی اجتماعی در اشعارشان به چشم می خورد، چنان که با الفاظی نمادگونه، دردهای اجتماعی و سکوت و خفقان دوران استبداد را بیان کرده اند.مقاله حاضر به دنبال پاسخی برای سوال های زیر است:1. زبان شعر دو شاعر چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارد؟2. دلیل روی آوردن دو شاعر به شعر نو چه بوده و از چه زمانی آغاز شده است؟3. آیا تجدد و نوگرایی بدرشاکرالسیاب و نیما فقط در شکستن وزن و قالب است؟4. بارزترین تصویرپردازی ها در اشعار دو شاعر کدام اند؟چکیده عربی:یعتبر نیما یوشیج و بدر شاکر السیاب، شاعرین متجددین اللذین یتمیزان بخصائص مشترکة ولغة شعریة واحدة بالرغم من البعد الزمانی والمکانی بینهما؛ فکلاهما ترعرعا فی الریف وفی أحضان الطبیعة ثم غادرا موطنهما لمواصلة الدراسة. والسمات البارزة فی شعرهما هی التعبیر عن الوحدة والغربة والمیل إلی الطبیعة. کما یجد المتتبع لشعرهما نوعا من الرمزیة الاجتماعیة فی شعرهما بحیث عبّرا عن آلام المجتمع والصمت السائد فی فترة الاستبداد بألفاظ رمزیة.یحاول هذا المقال أن یجد جوابا للأسئلة التالیة:1. ما هی وجوه الاختلاف والاشتراک بین لغة الشاعرین الشعریة؟2. لماذا أقبل الشاعران علی الشعر الحر ولأیة دوافع؟3. هل ینحصر التجدد عند الشاعرین فی التغییر فی الأوزان والأشکال الشعریة؟ 4. ما هو أبرز الصور الشعریة فی شعر الشاعرین؟
کند و کاوی در صرف و نحو از دیدگاه عروض و قافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا پاره ای از دشواریهای نحوی حاصل از شواهد شعری را ‘ از منظر عروض و قافیه ‘ مورد نقد و بررسی قرار دهد . سؤال تحقیق آن است که آیا شعر با توجه به موانع و محدودیت هایی چون : وزن ‘ قافیه ‘ موسیقی و ... می تواند سند صرفی یا نحوی باشد ؟ و اصولأ استناد به شعر‘ ارزش علمی دارد یا خیر ؟ به منظور دستیابی به پاسخ ‘ با استناد به برخی از کتابهای معتبر نحوی ‘ شواهد متعددی از حاکمیت موسیقی به جای نحو و نیز ضرورت شعری و تأثیر آن بر شواهد صرفی و نحوی ‘ همچنین ضرورت ساخت کلمات با هجای بلند بررسی شده است و در ادامه ‘ از قافیه و تأثیر آن در مخالفت با قواعد نحوی سخن به میان آمده است .
ویژگی های قافیه در غزل حافظ، خواجو و سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قافیه را می توان از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد. برای تعیین نقش قافیه در بافت موسیقایی بیت، سامانه ای با چهار عامل تعریف، و در ادامه به این فرضیه پرداخته می شود که توجه به قافیه به عنوان عنصر کلیدی در بافت موسیقایی بیت و به کارگیری قافیه هایی که توان موسیقایی بیشتری دارد ویژگی سبک شخصی نیست بلکه متعلق به سبک دوره ای است. شایان توجه است که تمام مراحل این پژوهش اعم از طبقه بندی اطلاعات، تجزیه و تحلیل داده ها آزمون فرضیه ها و ... با استفاده از کامپیوتر انجام شده است.
موسیقی اشعار سیاسی محمد مهدی جواهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد مهدی جواهری آخرین شاعر بزرگ نوکلاسیک در ادبیات عرب به شمار می رود و شعر او را به نوعی می توان حلقه اتصال میان شعر کلاسیک و شعر نو دانست.
شعر جواهری با اینکه در قالب کلاسیک سروده شده، زمینه را برای ایجاد تغییرات اساسی در شعر عربی مهیا کرده است؛ که موسیقی شعر جواهری می تواند به خوبی نمایانگر این تحول و دگرگونی تدریجی باشد.
شعر او را از نظر موسیقیایی می توان در سه مرحله بررسی کرد: در مرحله اول شاعر کاملاً پیرو سبک کلاسیک است و همه ویژگی های فنی قصاید او یادآور شعر عصر عباسی است، اما در مرحله دوم در کاربرد وزن های عروضی به تجربیات جدیدی دست می یابد و می کوشد موسیقی شعرش را به نیازها و مقتضیات زمان نزدیک تر سازد. در مرحله سوم قدم در راه ابتکار و نوآوری می گذارد و تلاش می کند با جریان «شعر آزاد» همراه شود.
اگر چه جواهری نتوانست قالب کلاسیک و سنتی قصیده را در هم شکند، اما توانست زمینه را برای دگرگونی و تغییر در موسیقی و مضمون شعر عربی فراهم آورد.
در این مقاله مراحل تطور موسیقایی شعر جواهری و ویژگی های هر مرحله و نیز مهم ترین عناصر موسیقایی در شعر او بررسی شده است.
تحلیل ساختاری اشعار خاقانی شروانی و مسیح کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل اجتماعی، محیط طبیعی و عوامل فیزیولوژیک (جسمانی) بر موسیقی بیرونی و کناری اشعار مؤثرند. در این مقاله، تأثیر این عوامل بر موسیقی بیرونی و کناری اشعار خاقانی شروانی و مسیح کاشانی بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. ابتدا اوزان اشعار این دو شاعر که از دو دوره کاملاً متفاوت انتخاب شده اند؛ استخراج و براساس نظر علمای عروض و قافیه، طبقه بندی و بر پایه نظرات جامعه شناسان ادبیات، اوزان و بحور اشعار دو شاعر تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه بدست آمده نشان می دهد، بیش از پنجاه درصد اشعار خاقانی در اوزان کوتاه و بیش از شصت درصد اشعار مسیح در اوزان متوسط ثقیل سروده شده اند که تأثیر عوامل اجتماعی را بر اوزان اشعار این دو شاعر نشان می دهد. تأثیر عوامل اجتماعی بر موسیقی شعر به اندازه ای است که بر تأثیر عوامل فیزیولوژیک بر موسیقی شعر اثر می گذارد. در این تحقیق با بررسی شعر مسیح کاشانی در دو فضای اجتماعی مختلف، مشخص شد که کاربرد اوزان کوتاه و بلند ثقیل با تغییر محیط زندگی رشد 12درصدی داشته است.
جلوه های خاص موسیقایی تصویری و زبانی در هزاره دوم آهوی کوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه عواملی که زبان شعر را از زبان روزمره به اعتبار بخشیدن آهنگ و توازن امتیاز می بخشند و در حقیقت از رهگذر نظام موسیقایی سبب رستاخیر کلمه ها و تشخص واژه ها در زبان می شوند، گروه موسیقایی نامیده اند. این گروه موسیقایی خود عوامل شناخته شده ای چون موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی دارد که کم و بیش شناخته شده است و عوامل شناخته نشده ای نیز دارد که فقط قابل حس است و گاه تصویری است که علاوه بر لذت شنیداری، حظ دیداری آن نیز نصیب خواننده می گردد. شفیعی کدکنی (م.سرشک)، شاعر برجستة معاصر، توجه خاصی به موسیقی شعر داشته و در انتقال عواطف شعری خود از جلوه های مختلف موسیقی شعر بهره جسته است. با توجه به اینکه شفیعی خود در عرصة موسیقی شعر صاحب نظر است و با عنایت به این مسئله که او به هماهنگی موسیقی با عاطفه و معنای حاکم بر شعر و تأثیر بسزایی که این عوامل بر فهم و ایجاد لذت در خواننده دارد، واقف است، این سؤال مطرح است که علاوه بر عوامل شناخته شدة موسیقی چه عوامل و عناصر دیگری در موسیقی شعر شفیعی مؤثرند؟
ما در این مقال به بررسی این عوامل موسیقایی و عناصر شناخته نشده که در شعر شفیعی قابل حس اند و به نوعی در ایجاد، تقویت و یا تغییر موسیقی شعر شفیعی مؤثرند، اما در حوزة هیچ کدام از انواع چهارگانة موسیقی شعر نمی گنجند پرداخته و تمام اشعار هزاره دوم آهوی کوهی را از این منظر بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که عوامل موسیقایی تصویری چون برش های درون مصراعی و عناصر زبانی چون کاربرد آرکائیک زبان نیز در موسیقی و آهنگین نمودن شعر شفیعی تأثیر بسزایی دارند.
مقایسه موسیقی شعر قصاید سعدی و سه شاعر همروزگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برش های درون مصراعی در شعر شفیعی کدکنی (با تأکید بر هزاره ی دوم آهوی کوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برش های درون مصراعی یکی از تجلیات کمتر شناخته شده ی موسیقی شعر است که در صورت استفاده بجا از طریق ایجاد وقفه ها و درنگ های موسیقایی در لابه لای مصراع های شعری علاوه بر برجسته سازی زبان و نیز دیداری کردن شعر، طنین و آهنگ موسیقایی آن را نیز افزایش می دهد.شفیعی کدکنی به خصوص در آخرین دفترهای شعری اش از این شیوه به شکل گسترد ه ای استفاده کرده است.در این پژوهش که باهدف بررسی برش های درون مصراعی در شعر شفیعی کدکنی صورت گرفت مشخص شد در مجموعه ""هزاره ی دوم آهوی کوهی"" درمجموع 390 بار از برش های درون مصراعی استفاده شده است. البته پراکندگی این مقوله در دفترهای مختلف شعری یکسان نیست. از این میان« در ستایش کبوترها» 96 مورد(61/24%) بیشترین رقم را به خود اختصاص داده است و دفترهای ""مرثیه های سرو کاشمر"" با 85مورد (79/21%)""غزل برای گل آفتابگردان"" با 82 مورد( 02/ 21%) ""ستاره ی دنباله دار ""با66 مورد ( 93/16%) و خطی ز دل تنگی با 61 مورد( 64/15%) پس ازآن قرار می گیرند.طی این بررسی همچنین مشخص شد که برش های درون مصراعی در شعر شفیعی عمد تا با سه هدف ، تشدید طنین و ضرباهنگ موسیقیایی شعر، دیداری کردن شعر ونیز برجسته سازی سازه های نحوی صورت گرفته است.
غنای قافیه در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشان÷ دادن هنر قافیه اندیشی نظامی در سرودن منظومه خسرو و شیرین و ارزش های نهفته در آن سبب آشکار شدن برجستگی این اثر در بین آثار نظامی و حتی آثاری است که به تقلید از آن سروده شده است. هر چند کمال هنری یک اثر را نمی توان به دسته ای از قواعد و اصول فرو کاست اما با بازاندیشی در فرم درونی و بیرونی منظومه خسرو و شیرین، می توان ساز و کار هنری نظامی و عواملی را که سبب ارتقای کیفی و ارزش زیباشناختی این اثر شده است، به درستی شناسایی و معرفی و تحلیل کرد. دقت در انتخاب هنرمندانه واژگان و حروف نرم، روان و عاطفی در قافیه و آگاهی از نقش ردیف به خصوص ردیف های فعلی، غنای قافیه را در شعر نظامی بالا برده است. توان ترکیب سازی ها و تکرارها و تناسب ها و طباق و تضادهایی که در کل بیت در ارتباط با قافیه دیده می شود، از شگردهای هنری نظامی است که به قافیه و شعر او ارزش و اعتلا و تأثیرگذاری بیشتری می دهد.
بررسی نقش تکرار در موسیقی سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالثخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا است. بدین منظور، شیوه های گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سروده های شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سروده ها، برخاسته از تکرار صامت ها و مصوت ها در جمله ها و ترکیب های زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوری های شاعر در کاربرد برخی وزن های نیمایی بوده است. همچنین، تکرار کلمات به شیوه های گوناگون و بهره گیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سروده های اخوان ثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوه های هم نشین سازی و جانشین سازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سروده ها را به وجود آورده است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سروده های
بازخوانی مؤلّفه موسیقایی وزن «شعر» و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وزن به عنوان یکی از مؤلّفه های مهم موسیقایی اهمّیّت ویژه ای در شعر فارسی دارد. با وجود اقبال خاصّ محقّقان به مبحث موسیقی شعر در دهه های اخیر، مطالب ناگفتة فراوانی در خصوص وزن و سایر مؤلّفه های موسیقایی باقی است. این مقاله تلاش می کند با معرفی عوامل مؤثر در زیبایی «وزن» و آشنا کردن مخاطب با انواع شیوه های غنی کردن موسیقی شعر، از یک سو امکان التذاذ بیشتر مخاطبان از زیبایی های آن را فراهم کند و از سوی دیگر شعرای جوان را به استفاده از این عناصر ارزشمند موسیقایی ترغیب کند. مهم ترین عوامل موسیقایی که در این مقاله بررسی شده اند عبارت اند از: نسبت و ترتیب قرارگیری انواع هجاها در اوزان عروضی، استفادة آگاهانه از هجاهای کشیده، ایجاد مطابقت بین آخر واژه ها با آخر ارکان، ایجاد وزن عارضی در کنار وزن عروضی، استفاده از فواصل مرتب واژه ها خارج از فواصل ارکان، استفاده از دو یا چند بحر عروضی در یک شعر، ایجاد قابلیت خوانده شدن یک شعر به چند وزن، کاربرد وزن دوری، توجه به ارزش سکوت در وزن و استفادة کم و در عین حال، هنرمندانه از ضرورات و اختیارات شاعری. بررسی اشعار شعرای ادوار مختلف نشانگر آن است که سبک «عراقی» مهم ترین نمودگاه مؤلّفة موسیقایی «وزن» است.
جنبه های برﺟﺴﺘﮥ سبکی در موسیقی شعر ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای کسی که اندک اطّلاعِ سبک شناختی از ادوار شعر فارسی دارد، مسلّم است که قصاید ناصرخسروهم از نظر فنّی و هم از لحاظ محتوایی به کلی با قصاید سایر شاعران قرن پنجم هجری متفاوت است. این تفاوت حتی در حوزه هایی از شعر او به چشم می خورد که شاعر برای ایجاد تنوّع و نوآوری با محدودیّت روبه روست. در این مقاله، سعی شده است از طریق مقایسة قصاید ناصرخسروبا سه تن از معروف ترین معاصرانش ( عنصری، فرخیو منوچهری) در سه حوزﮤ بیرونی، کناری و درونی موسیقی شعر، برجسته ترین ویژگی های سبکی شعر او تعیین و تبیین شود. حاصل این بررسی مشخص می کند که استفادﮤ ناصرخسرواز اوزان کم کاربرد و وجود سکته در وزن شعر، از مهم ترین موارد سبک ساز در بخش موسیقی بیرونی شعر اوست. همچنین کاربرد ردیف های غیرفعلی و نیز بسامد بالای جناس و استفاده از آن به عنوان محور طنز و انتقاد، به ترتیب از برجسته ترین موارد تمایز سبکی شعر ناصرخسرودر حوزه های موسیقی کناری و درونی محسوب می شوند.
بهره هایِ متقابلِ نقد ادبی و نقد موسیقایی در حوزه آثارِ مکتوب مطالعه موردی: «موسیقی شعر» و «پیوند شعر و موسیقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
پیوند ادبیات و موسیقی بیش از همه در حوزه هایِ موسیقیِ آوازی و موسیقیِ شعر نمود پیدا کرده است. آثارِ مکتوبِ جدید در حوزه ادبی موسیقاییِ و پیوند شعر و موسیقیِ آوازی افزون بر «معادل یابی »هایِ متریک و ریتمیک اوزانِ شعرِ فارسی با موضوع های جدیدی مواجه شده که نقد ادبی از بررسیِ آن ها دور مانده است. از سویِ دیگر، «موسیقیِ شعر» با بن مایه فرمالیستی، در دهه هایِ اخیر، معیارهایِ زیباشناسانه ای در نقد و بررسی شعرِ فارسی ارائه کرده و از اصطلاحات موسیقایی هم چون موزیکالیته، هارمونی، و ارکستراسیون بهره برده است. حال آن که، نقد موسیقی درباره آثارِ مکتوبِ «موسیقیِ شعر» تا حد بسیاری سکوت کرده است. پیچیدگی و کمبود منابعِ نظریِ نقد و موانع روان شناختی و جامعه شناختی آن از دلایل انفعالِ نقد ادبی و موسیقایی در این حوزه ها بوده است. یافته های این مقاله نشان می دهد لفظ موسیقی در موسیقیِ شعر با تعریف موسیقی شناسان مغایر است. این یافته ها هم چنین روشن می کند که بررسیِ آثارِ مکتوبِ «پیوند شعر و موسیقیِ آوازی» می تواند به رشد و توسعه دیدگاه هایِ تازه عروضی در حوزه نقد ادبی کمک شایانی کند. نتایج پژوهش حاضر به منزلة مطالعه ای بین رشته ای حاوی پیشنهادهایی برای شناخت و افزایشِ بهره هایِ متقابلِ نقد ادبی و نقد موسیقایی است که مهم ترین آن پیشنهاد تشکیل گروه مطالعاتی و برگزاریِ همایش هایی با محوریت «نقد شعر و موسیقی» است.
کارکرد معنایی و زیباشناختی تکرار در غزل حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی کارکرد معنایی و زیباشناختی تکرار در غزل حافظ است. بررسی غزل این شاعر بزرگ از منظر موضوع مورد بحث، می تواند به شناسایی بخش مهمّ دیگری از ذهنیات، تجربه ها و ویژگی های محتوایی و بلاغی شعر او بینجامد که تا کنون با جزئیات مطرح شده در این مقاله به آن پرداخته نشده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند، حافظ از تکرار واج به عنوان بارزترین گونه ی تکرار در غزلیاتش بهره گرفته است. پربسامدترین صامت ها در غزل او « س» ، « ش» و « ص» هستند. از سوی دیگر، مصوّت کوتاه « اِ» بیشترین جلوه را در میان مصوّت ها دارد. این بسامدها کارکردهای هنری و محتوایی قابل تأمّلی دارند که در توضیح شواهد بدان ها توجّه شده است. حافظ انواع تکرار را اغلب در بافت موضوعی- معناییِ عاشقانه- عارفانه به کار می برد؛ امّا تبیین مضامین اجتماعی- انتقادی نیز از این منظر جایگاهی ویژه دارد که در طول مقاله به جزئیات و ظرایف هر یک خواهیم پرداخت. مهم ترین کارکرد معنایی تکرار در اشعار عاشقانه – عارفانه ی حافظ، انتقال عاطفه ی اشتیاق و بی قراری و سپس اندوه و نارضایتی است. در بخش اجتماعی- انتقادی نیز، القای مفهوم طنز و تحقیر و نیز مفاخره و تفخیم، مهم ترین کارکرد است. بارزترین نمود فرمی- بلاغیِ انواع تکرار در غزل این شاعر، واج آرایی و سپس جناس اشتقاق و تسجیع است.