مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تصوف
حوزه های تخصصی:
میرزا قاضی محمدجعفر یزدی، مشهور به ذوالریاستین از صوفیان اندزنامه نویس دوره ناصری است. او در رساله وجوب دعای شاهنشاه به دفاع از سلطنت مطلقه ناصرالدین شاه برآمد. ذوالریاستین در همین راستا با تاکید بر ضرورت اطاعت ورزیدن مردم از پادشاه، هرگونه اندیشه اعتراض و عصیان را نامشروع می داند. بحران های سیاسی- اقتصادی دوره ناصری که ربطی وثیق با قدرت مطلق العنانی پادشاه داشت، عصیان های گسترده ای را زمینه ساز شد. قیام تنباکو نمود آشکار این وضعیت بود. ذوالریاستین در واکنش به آن قیام به تلاش نظری در دفاع از بنیادهای سلطنت و شخص پادشاه برآمد، اما تلاش نظری او دیگر اعتباری نداشت.
تصرفات مولانا در حکایات صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل می دهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته می شوند که عمده ترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، به گونه ای که در همه آثار او، این حکایات دیده می شود. در آثار او، حکایت صوفیه از نظر کمیت تنوع زیادی دارند و برخی از آنها کوتاه و برخی طولانی هستند. مولانا در روایت برخی حکایات به روایت مآخذ پای بند است، اما در بیشتر موارد در روایات پیشینیان دخل و تصرف می کند. وی گاهی زمان و مکان و گاهی شخصیت های حکایت را تغییر می دهد و با افزودن توصیف، گفت و گو، شخصیت و ...، پیرنگ داستان کوتاه را توسعه داده بر جذابیت آن می افزاید. این مقاله کوشیده است با نشان دادن مهم ترین تصرفات مولانا در حکایات صوفیه، هدف او از این تغییر و تصرفات را بیان کند.
دیوانه نمایی و دیوانه نماها در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلای مجانین یا فرزانگان دیوانه نما که گاه بهالیل نیز خوانده می شوند، جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی دارند. در برخی از حکایات مثنوی، اقوال و احوال حکیمانه و در عین حال رازآلود این شوریدگان با ظرافت خاصی در قالب حکایات عامیانه بیان شده است. مولانا با آوردن تمثیل های پرمعنا، در پی نشان دادن حکمت و معرفت عمیق این دسته از اولیای الهی، خلاف ظاهر غیرعادی و دیوانه وار آنان و تبیین لایه های عمیق شخصیت آنهاست. وی شناخت این نوع دیوانگان از دیوانگان معمولی را مستلزم نوعی بصیرت باطنی و فراست معنوی می داند. حال و مقام این شوریدگان و اطوار جنون معنوی آنها، به ویژه در دفتر دوم مثنوی معنوی، بیان شده است. مولوی جنون مافوق عقل این دیوانگان را نمادی از اماته نفس و إحیای قلب عارفان و نشانه ای از حریت و آزادگی آنان می داند. وی در حکایت «آن بزرگی که خود را دیوانه ساخته بود»، ضمن توصیف دقیق خصوصیات و مراتب معنوی این عارفان دیوانه نما، آنها را دارای مقام ولایت دانسته و جنون یا جنون نمایی ظاهری آنان را گاه بهانه ستر حال آنان برای وارد نشدن در نظام قدرت و نیز وسیله ای برای اعتراض در برابر ارباب قدرت از طریق نفی عظمت جباران عصر می داند.
کارکرد گفتمان فقهی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
مولوی از رهگذر خلاقیتهای فردی و تحت تأثیر تعیّنات اجتماعی، فرایند تولید متن مثنوی را تجربه میکند؛ وی در زبانی خاص و تحت تأثیر انگیزههای متعدد به تولید این متن با ویژگیهای صوری خاصی میپردازد. این نشانهها و ویژگیها که محصول تلاقی گفتمانهای متنوع و متکثر و صورتبندیهای مختلف است؛ از مثنوی متن درهمتافتهای ساخته که نشانههای مربوط به گفتمانهای مختلف را بهسادگی در آن نمیتوان از هم تشخیص داد. یکی از نهرهای شگرف و شگفتی که از چشمههای سهگانة مثنوی معنوی روان است و تا حدودی تحتالشعاع نهرهای دیگر آن قرار گرفته، نهر مباحث و مسایل فقه و اصول است که یادگار و نمایانگر بُعد دانشمندی مولوی است. این مقال بعد از اشارهای اجمالی به این بُعد از شخصیت او، به تبیین گفتمان فقهی مثنوی و جلوههای گوناگون آن مانند طهارت، زکات، روزه، نماز، حج، جهاد و برخی قواعد فقهی و فتاوی آن میپردازد و نشان میدهد که مولوی نیز با دخل و تصرف در فرایند عمل این گفتمان و قرار دادن اصطلاحات و سازههای زبانی خاص قواعد فقهی در بافت و موقعیت زبانی و بیانی جدید و مغایر با موضع و رابطة واقعی و تعیین شده، از آنها به مثابه ابزار معرفتشناسی تازهای بهره گرفته و به دلیل همین تعارض و تضاد گفتمانی است که تفکر نسبتاً مستقل و رهاییبخش او شکل میگیرد
طرحی برای طبقه بندی قصه های مربوط به(اخبار از غیب) در متون عرفانی منثور تا قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه های کرامت،بخشی از میراث فرهنگی است که می تواند دستمایه پژوهش های گوناگون جامعه شناسی،روان شناختی،ادبی،تربیتی،تاریخی و مانند آنها قرار بگیرد.تاکنون کوششی جدی در زمینه طبقه بندی این قصه ها انجام نشده است.این تحقیق بر آن است که طرحی نسبتا جامع ودقیق برای این منظور تهیه کند.در یک طبقه بندی کلان می توان کرامت ها را به سه طبقه بزرگ اخبار از غیب ،اشراف برضمایر و تصرف در طبیعت تقسیم کرد.هر کدام از این طبقه بندی ها ی بزرگ نیز به تیپ های اصلی وفرعی کوچکتری تقسیم می شوند و برای هر کدام از آنها شماره ای در نظر گرفته می شود،به طوری که هر کرامتی دقیقا درجای مشخصی قرار بگیرد و به سهولت در دسترس محققان باشد.در این مقاله صرفا به قصه های مربوط به «اخبار از غیب»می پردازیم و می کوشیم طرح کاملی برای این قبیل قصه ها ارائه کنیم.پس از بررسی متون عرفانی پیش از قرن هفتم،با استقصای تام،بیست و پنج تیپ اصلی و هفت تیپ فرعی به دست آمد.این بیست و پنج تیپ ،بخش نخست یک مجموعه سیصد تیپی را تشکیل می دهند.داده های این تحقیق ،ازسیزده متن مهم عرفانی تا پایان قرن ششم،فراهم آمده اند.
نقش تشیع در جنبشهاى سیاسى صوفیان قزلباش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقش صوفیان در تشکیل و تداوم حکومت بهمنیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خاقانی و خلقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جست و جوی هفت وادی عشق عطار در بنای خانه های خدا
حوزه های تخصصی:
تصوف و عرفان از مهم ترین جریانان های فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ایران بوده است. در طریق صوفیه جهت رسیدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر یک از عرفا با توجه به مقام معنوی و میزان دریافت خود از طریقت آنها را برشمرده و نامگذاری کرده اند. تصوف از طریق آیین فتوت و جوانمردی به هنر ها و صنایع راه پیدا کرده و از این طریق نفوذ خود را در معماری و به خصوص معماری مساجد نمایان ساخت. یکی از جلوه های ظهور عرفان در معماری مسجد وجود مراتب عرفان در آن است که با مدد از خصوصیت تاویل پذیری معماری می توان هفت شهر عشق عطار را (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر) با هفت ساختار مسجد (جلوخان، سردر، هشتی، دالان، صحن، گنبدخانه، محراب) که به نوعی حرکت نمازگزار را تا رسیدن به محراب به نمایش می گذارد تطبیق داد.
«سعدی»، عارف؟ صوفی؟ درویش؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حمدون قصار نیشابوری و اندیشه ی ملامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نمادهای هویت ملی و حاکمیت مغول ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله نمادهایی از هویت ملی ایرانی که پس از فرونشستن گردباد حملات وحشیانه مغولان به کشور ایران پدیدار شد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. میهن ما در طول تاریخ دیرینه خود بارها مورد هجوم اقوام بیگانهای قرار گرفته است که هر چند در ابتدا هدفی جز چپاول و غارت در سر نداشتند ولی رفته رفته در مقابل فرهنگ و تمدن این سرزمین عقبنشینی کردند و پس از مدتی عملاً تسلیم هویت عمیق ملی نیاکان ما شدند. اقوام بیابانگرد مغول نیز هم چون ترک ها، یونانیان و... از جمله این بیگانگان بودند که پس از سیطره ظاهری بر کشور ایران، دگرگون شدند و رنگ و بویی ایرانی یافتند. در این مقاله سعی شده است پیامدهای حاصل از هجوم و استقرار مغول ها در ایران ـ جدای از قتل و غارت و ظلم و ستم بر مردم ـ که از نقطهنظر فرهنگی مؤلفههای مثبتی را به دنبال داشته اند بررسی شود. پیشرفت نهضت تاریخنگاری، تاثیر و تاثر فرهنگهای ایران، چین و هند از یکدیگر، توسعه جلوه های گوناگون هنری، گسترش زبان فارسی، گسترش مذاهب تشیع و تصوف و معماری و... از جمله پدیدآورندگان جهان ایرانی مورد بحث در این مقاله هستند.
تحول نفس در داستان های عامیانه صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ین مقاله، تعامل بین تصوف و فرهنگ ایران را توصیف می کند. علیرغم تحولات فرهنگی و زبانی در طی 150 سال اخیر و تاثیر پذیرفتن از فرهنگ جهانی و سبک های جدید زندگی که تحت تاثیر شبکه ارتباطات جهانی شکل گرفته، هنوز بسیاری از ارزش ها و اصطلاحات و واژگان صوفیان، رایج است. پس عجیب نیست که حضور صوفی و درویش بر قصه های عامیانه ما سایه افکنده باشد. صوفی (درویش) اغلب نماد اعتماد و توکل بر خدا و رهایی از بندگی قدرت، منزلت، ثروت، قومیت و حتی زمان و مکان است. این مقاله به بعضی جنبه های قصه های عامیانه صوفیان نظر دارد که راه تربیت و ریاضت نفس، خودسازی و تحول نفس را نشان می دهد.
یک داستان کامل عامیانه طرح زندگی نامه واقعی تلقی می شود. بعضی دیدگاه های صوفیان حاکی است که ماجراها و شکست عشقی اساس و انگیزه تحول عمیق نفس است که روانشناسان آن را با اصطلاحاتی چون تصعید توصیف می کنند. اساس عملی و نظری حرکت صوفیانه به ویژه در حکایات عبارتند از: ریاضت، رویا و «واقعه»، آوارگی، تحمل و صبر و همزیستی با دیگر مذاهب، نخل وثلایق و خلایق، تسلا و رضا. صوفی (درویش) می تواند در قوانین طبیعت تصرف کند، حتی بر جن و پری و مرگ غلبه می کند. آرزوهای دیرینه پس از صبر برآورده می گردد. در داستان ها با تخیلات عجیب و گاه انحرافی روبرو می شویم که می تواند، از زوایای گوناگون بررسی شود، تعارضات فرهنگی، مسایل قومی، ارتباط بین انسان و خدا، انسان و جهان، انسان و خودش، انسان و طبیعت، انسان و انسان های دیگر"
عرفان پویا از نگاه امام خمینی
حوزه های تخصصی:
چکیده
گرایش به عرفان یکی از پرجاذبهترین گرایشات معنوی است که در میان ادیان الهی از جایگاه خاصی برخوردار است، بهطوری که میتوان گفت: معرفةالله در رأس اهداف تبلیغی پیامبران بوده است.
از سوی دیگر، جاذبههای عرفانی همچون سایر گرایشات پاک و مقدس، از طرف برخی عارفنمایان مورد بهرهبرداری ناصحیح قرار گرفته است که گوشهگیری و عزلت و بیتفاوتی در مقابل مسائل اجتماعی و سیاسی و ظلمپذیری از جمله آنهاست.
مقاله حاضر به بیان شاخصههای عرفان امام خمینی (ره) پرداخته است. نویسنده عجینشدن عرفان امام با معارف اهل بیت علیهمالسلام و حضور در متن جامعه و سیاست و پیوند با حماسه و احساس و دوری جستن از تقیّدهای بیجا و تکلفآمیز را از ویژگیهای عرفان آن پیر سفرکرده دانسته است.
دفتر صوفی
از کلام اشعری تا باورهای صوفیانه ( تاثیر کلام اشعری بر باب اول مصباح الهدایه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلام اشعری نه تنها دیرزمانی همچون نوعی راست کیشی اسلامی ، سلطه و تفوق خود را بر سایر نحله های کلامی تثبیت کرده بود ، بلکه از آغاز با تصوف و اندیشه های صوفیانه نیز پیوند یافته و بر آنها تاثیرات ژرفی نهاده است . آنچه به دنبال می آید ، کوششی است برای نشان دادن برخی از ابعاد این پیوند ، آن هم با توجه به کتاب مشهور تعلیمی صوفیان ، یعنی مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه عزالدین محمود کاشانی . ...
آرم ذات المعاد و نگرش صوفیانه جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبران خلیل جبران(1883-1931م) شاعر و نویسنده پرآوازه عرب، در شمارِ شاعرانی با رویکرد صوفیانه و رومانتیکی است. منتقدان درباره نگرش او به فرد و جامعه، نظریّات گوناگونی دارند.در این میان این پرسش مطرح است که آیا او واقعاً یک صوفی عملگرا یا پراگماتیست است و یا تنها از نوعی عرفان ذوقی و ذهنی بهره مند است. در این جستار،نمایشنامه ارم ذات العماد برگزیده شده است، چرا که این نمایشنامه اوج تصوّف جبران است. او در نقش نجیب رحمه در پی رسیدن به شهر خدا، شهر مقدس، شهر رؤیاهای روحی است، جایی که جز اهل مشاهده و توحید و حقیقت را راهی بدان نباشد. جبران در ارم ذات العماد می کوشد تصویری خیالی از دنیایی به دست بدهد که در مقایسه با دنیای واقعی جنبه آرمانخواهانه دارد، شهری که اوتوپیای اوست و تنها با مکاشفه و معرفت می توان به آن دست یازید. آمنه العلویه نماد راهنما و پیرِ طریق، چراغ راه را در دستان جبران می گذارد تا با شوق و شور و تحمل رنج و سختی به تکامل روحی برسد. زین العابدین، عارف شیعه و درویش ایرانی نقش واسطه را بر عهده دارد. وحدت وجود، وحدت ادیان، یگانه پرستی و جاودانگی روح و زندگی از اندیشه های جبران است که از زبان آمنه بیان می شود. در پایان تا حدی روشن خواهد شد که عرفان جبران نوعی عرفان ذوقی و تأملی با رنگ وسیاقِ عرفان گنوسی ویا نوعی تصوّف مشهور به اشراقی- فلسفی(teosophism) است. جبران با ایجاد فضایی تجریدی و متافیزیک با بهره مندی از نماد و نقاب در قالب یک دیالوگ و گفت وشنود، اندیشه وگرایش صوفیانه اش را عرضه می کند. هرچند در این جستار کوتاه نمی توان به صوفی بودن او حکم کرد،ولی تا قدری می توان با زوایای پنهان نگرش او آشنا شد.
ویژگیهای ساختاری و روایتی حکایتهای مشایخ در مثنویهای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش قابل توجهی از ادبیات کلاسیک فارسی به آثار تعلیمی اختصاص دارد. تعلیم عرفانی در ادبیات فارسی نمود بارزی دارد و نقل و روایت انواع داستانها و تمثیلات، سهم مهمی در تبیین مفاهیم متعالی و آموزه های دینی، اخلاقی و عرفانی داشته است. حکایتهای مربوط به مشایخ صوفیه و شرح احوال و گفتار آنان نیز در حُکم ابزاری در جهت تعلیم است. عطار نیشابوری در آثار منظوم و منثور خود، اهتمام ویژه ای به آنها داشته و به فراوانی از آنها سود جسته است. آگاهی از کم و کیف نقل و روایت این حکایات در آثار عطار، علاوه بر اینکه جهان بینیِ یک عارفِ معتقد به مبانیِ نظری و عملیِ سلوک عرفانِ عاشقانه را نشان می دهد می تواند شیوه های به کار رفته از سوی این شاعر برجسته عرفانِ تعلیمی را در روایتگری و نقاط قوت و ضعفِ کار او را آشکار کند. در این مقاله برخی از برجسته ترین ویژگیهای ساختاری و رواییِ داستانهای مشایخ در منظومه های عطار بیان گردیده است؛ و بویژه به شیوه های دخالت شاعر در جریان داستان و نتیجه گیری از آن اشاره شده است.
حکایات زاهدان و صوفیان در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هزار و یک شب مجموعه ای از داستانهاست که از زمانی نامعلوم مخاطبان فراوانی به خود جلب کرده است. تصور عمومی بر این است که آنچه در این مجموعه آمده جملگی هزل و مایه سرگرمی برای عده ای عاطل و باطل است. اما در هزار و یک شب می توان داستانهایی یافت که مخاطب را به پرهیزگاری و شریعتمداری فرا می خواند. همچنین حدود سی داستان را می توان نشان کرد که علاوه بر دعوت به زهد و پرهیزگاری متشرعانه، حال و هوایی صوفیانه دارند. مقاله حاضر به بررسی بخشی از این حکایات صوفیانه و جستن ماخذ آنها و تا حد امکان سیر تحول و تطورشان پرداخته است. جستجو در این مراحل تغییر و تحول علاوه بر اینکه پژوهنده را در پیدا کردن زمان مطمئن تری برای تاریخ الحاق برخی از حکایات هزار و یک شب یاری می رساند، روانشناسی عوام را که احتمالا مخاطبان اصلی این گونه داستانها بوده اند و در پیدایش آنها نقش و تاثیر بسزایی داشته اند، بهتر بر آفتاب می افکند.
تصوف نزد ابوسعید
حوزه های تخصصی: