علیرضا نیکویی

علیرضا نیکویی

مدرک تحصیلی: استادیار بخش تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان
پست الکترونیکی: alireza_nikouei@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۴ مورد.
۱.

سالمندی موفق از دیدگاه سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیری سالمندی موفق ادبیات تعلیمی کهنسالی سعدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۳
نظریه های گوناگونی درباره دوره پایانی عمر آدمی ارائه شده است که برجسته ترین آنها «سالمندی موفق» است. براساس این نظریه دوران پیری مرحله ای از عمر انسان است که رشد در آن ادامه دارد و درصورتی که سالمند خصوصیات و ظرفیت های آن را بشناسد می تواند با آرامش، در حوزه فردی و اجتماعی کنشگر باقی بماند. سعدی یکی از فرهنگ سازان جامعه ایرانی است که دوره سالمندی او با شکوفایی و خلاقیت همراه بوده و در آثار تعلیمی و غنائی خود درباره آن سخن گفته است. این پژوهش خوانشی از آثار سعدی با روش توصیفی _ تحلیلی و در نظر داشتن دیدگاه های متخصصان معاصر درخصوص سالمندی موفق است. بیشتر صاحب نظران حوزه سالمندی براساس رویکرد زیست شناختی، روان شناختی یا جامعه شناختی به تشریح ویژگی های سالمندی موفق پرداخته اند؛ اما سعدی با رویکرد اخلاقی و مبتنی بر آموزه های دینی و تجربه های فردی تلاش کرده است تا تصویری از سالمندان موفق ارائه دهد. او با ایجاز و سادگی ضمن بیان ناتوانی های جسمانی پیران توانسته است راهکارهایی برای جبران آنچه انسان در دوره سالمندی از دست می دهد، ارائه کند تا سالمندان با احساس آرامش بیشتری باقیمانده عمر را سپری کنند و در نقش هایی تازه متناسب با شرایط پیری در جامعه ظاهر شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین ویژگی های سالمندان موفق ازنظر سعدی عبارت اند از: پذیرش واقعیت های دوران سالمندی، هوشمندانه زندگی کردن و مواجهه خردمندانه با امور، هدفمند زندگی کردن، معناگرایی و تعالی جویی، مرگ آگاهی واقع گرایانه، امیدواربودن، نقش آفرینی اجتماعی، مهرورزی، کسب نیک نامی و توجه به سلامت جسم و جان.
۲.

بررسی و تحلیل چگونگی بازتاب مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ‌یغمای جندقی فرهنگ عامه مشاغل فرهنگ کار دوره قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
ادبیات آینه تمام نمای تحولات اجتماعی و اقتصادی است. برحسب همین نگاه کلان، فرهنگ کار و زندگی و مشاغلی که مردم به نوعی با آن ها سرو کار داشته اند، در شعر شاعران بازتاب یافته است. درحقیقت یکی از منابع مکتوبی که می تواند نمایانگر مشاغل سنتی و باورهای عامه در باب آن باشد، ادبیات است. چه بسا مشاغلی که در جامعه سنتی بسیار رایج بوده و امروزه با رشد جوامع و چیرگی صنعت یا در حال فراموشی هستند و کاربردی ندارند و یا جز در موزه ها نمی توان از آن ها نشانی یافت. در این مقاله به بررسی مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی می پردازیم. یغما از شاعرانی است که با توجه به تنوع منظومه ها و وجه محتوایی آثارش به فرهنگ عامه و مشاغل مردم کوچه و بازار توجه ویژه ای داشته و به میانجیِ یادکرد آن ها، معانی و مضامین بدیعی را پرورانده است. در اشعار او شغل های مختلفی چون آهنگری، باغبانی، بقالی، پاره دوزی، پرستاری و ... انعکاس یافته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از بررسی مشاغل در اشعار یغما نمایانگر این امر است که شعر وی ضمن اینکه برخوردار از کاربرد ادبی زیباشناختی و معناآفرینی است، تصویری روشن از بنیان اقتصادی و معیشتی آن روزگار را هم نیز به دست می دهد که به نوبه خود می تواند باب بحث جدیدی را تحت عنوان فرهنگ کار در زیرمجموعه فرهنگ عامه بگشاید.
۳.

بازنمایی بیماری و معلولیت در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب بیماری معلولیت شر گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
شاخه ای از مطالعات معلولیت، بیش از آنکه ناظر به وجه زیستی بدن، بیماری و معلولیت باشد، با نحوه بازنمایی معلولیت، سیاست های مراقبتی و نظارتی بدن، قرائت سمپتوماتیک (درک و تفسیر و ارزیابی) و الگوهای پزشکی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن ها سروکار دارد. در گفتمان توانمند سالارانه، معلولیت اغلب با کلیشه های منفی نشان دار می شود. بخش عمده ای از ضرب المثل ها، کنایه ها، فولکلور و داستان ها دربردارنده طرحواره ها و استعاره های منفی در باب معلولیت هستند. در نظم های گفتمانی توانمند سالارانه، معلولیت، تحت تأثیر الگوهای اخلاقی و دینی (کیفر، گناه)، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک قرار می گیرد و با مفهوم هایی چون داغِ ننگ، اقلیت سازی، طَرد و آلوده انگاری، شرّ و زشتی و گناه همراه می شود. در حکایت های هزارویک شب، هویت معلولان به طور عام با مفهوم هایی چون شرارت، ترس، ننگ، ترحم، تحقیر، تمسخر و شوم انگاری، لمس تابو و دچاربودن به طلسم و جادو پیوند یافته است. در این اثر پیوسته با بدن های نشان دار و گروتسک مواجه می شویم. در اکثر قصه ها، شخصیت های مثبت و قهرمانان، از زیبایی و سلامت جسمی برخوردارند و درمقابل، شخصیت های منفی و ضدقهرمان ها و عفریت ها و اجنّه با نقص های ظاهری توصیف می شوند. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان است، گرچه به اقتضای متن و مسئله از نظریه های معطوف به بدن، بیماری و معلولیت هم بهره گرفته شده است.
۴.

به کارگیری ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بزرگ سال از منظر مدرسان زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش زبان فارسی ادبیات کودک و نوجوان مدرسان فارسی فارسی آموزان غیرایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
با گسترش رویکرد آموزش ادبیات محور زبان، بهره گیری از ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان ها به گویشوران غیربومی جایگاه مطلوبی یافت و ویژگی هایی همچون برخورداری از واژه ها و ساختارهای دستوری امروزی، بیان مفاهیم و رویدادهای ملموس زندگی، لذت بخشی، آشناسازی فراگیران با مسائل بلاغی زبان، و بهره داشتن از موضوعات عام و جهانی، برنامه های آموزشی زبان را به سمت استفاده از مصادیق این گونه سوق داد. با وجود این، سیاست گذاران حوزه ی آموزش زبان، از گزینش متون ادبی این حوزه بی نیاز نیستند؛ چراکه این گونه نیز از انواع و سطوحی متشکل است که بهره گیری از آنها نیازمند بررسی و پژوهش است. در همین راستا پژوهش حاضر به شیوه ای پیمایشی به تعیین اهمیت مصادیق حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان در آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان پرداخته است. بدین منظور نخست پرسشنامه ای محقق ساخته دربردارنده ی هشت گویه از مصادیق ادبیات کودک و نوجوان در سه سطح زبانی تهیه شد و به روش غیرتصادفی دسترس پذیر و هدفدار در اختیار 94 تن از مدرسان ایرانیِ با سابقه ی تدریس در حوزه ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان که با مقولات ادبیات فارسی نیز آشنایی داشتند، قرار گرفت. داده های به دست آمده، به منظور پاسخ گویی به پرسش های پژوهش از طریق نرم افزار اس پی اس اس 22 و آزمون های آماری کای- دو یک طرفه، فریدمن و من- ویتنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها حاکی از آن است که تمام شاخص های تعیین شده در سطح مبتدی کم اهمیت یا بی اهمیت اند، و در دو سطح میانی و پیشرفته بر اهمیت داستان نوجوان، قصه ها و داستان های کودکانه، و شعر نوجوان تاکید بیشتری شده است.
۵.

تحلیل تصاویر انسان گونه انگارانه و درون مایه آن ها در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی اومانیسم انسان گونه انگاری تشبیه تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۴
مثنوی مولانا جدای از زیبایی ها و جذابیت های ادبی، دارای مفاهیم ژرفی است که پس از قرن ها، همچنان با معیارهای فکری امروز قابل سنجش است و به همین دلیل هنوز تازگی دارد و کهنگی نمی پذیرد. بی تردید یکی از ژرف ترین مفاهیم مثنوی، مفهوم انسان است. انسان در مثنوی، با اعتبارهای مختلف، شئون و وجوه گونه گون دارد. گاهی ضعیف، خوار و ناتوان است، ولی با این همه مغرور و سرکش و طاغی و گاهی وجهی خداگونه دارد و تاج کرامت بر سر او نهاده می شود و عالَم در او، مُنطَوی. اما آنچه مهم است، این است که این هردو شأن، مبنای تصویرگری های انسان گونه انگارانه از خدا، جهان، امور اُلوهی و طبیعی است. پژوهش حاضر با تأملی در ریشه ها و زمینه های انسان گرایی و انسان گونه انگاری در قلمروهای مختلف، به روش توصیفی تحلیلی به «تحلیل تصاویر انسان گونه انگارانه و درون مایه آن ها در مثنوی مولانا» پرداخته است. این تحقیق نشان می دهد که چگونه معرفت و شناخت و زبان و بیان و تخیل آدمی، همواره دچار انسان گونه انگاری است حتی آنگاه که از «تنزیه» سخن می گوید.
۶.

زمان آگاهی بیدل دهلوی از منظر نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد مضمونی زمان ژرژ پوله هانری برگسون بیدل دهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
زمان در نقد مضمونی یکی از موضوعات اساسی است و از میان منتقدان این حوزه، ژرژ پوله بیش از همه به مؤلفه های زمان و مکان توجه دارد. محور اساسی نقد پوله کاوش و بررسی چگونگی ارتباط با دنیای بیرونی است که با تأکید بر مؤلفه های زمان و مکان صورت می گیرد. تأکید بیدل دهلوی به «زمان» و «صیرورت» و ابعاد معرفت شناسی آن چه در مثنوی ها و چه در غزلیات از مؤلفه های اصلی اندیشه ی اوست. بیدل در غزلیاتِ خود از طریق نمادها، تصاویر و استعارات، فضایی سوررئالیستی خلق می کند و برداشت متفاوت خود از زمان را که مطابق با جهان بینیِ عرفانی اوست ارائه می دهد. این پژوهش در پی آن است که ضمن ترسیم همبسته های مفهومی زمان و شبکه تصویری آن، مبانی فلسفی و عرفانی تلقی بیدل از زمان یعنی اندیشه وحدت وجود و حکمت هندی را نشان دهد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفاهیم و تصاویر مرتبط با مقوله زمان در غزلیات بیدل دهلوی می پردازد و با رویکرد نقد مضمونی بر محوریت آرای پوله، ادراک بیدل از زمان حال، گذشته و آینده را در آیینه ی تصاویر تکرارشونده بررسی می کند. دست آورد این تحقیق، این است که بیدل بنا به آموزه های حِکمی ِهندی و عرفان اسلامی به مراقبه و مکاشفه و تأمل و شهود بسیار بها می دهد و بسامد بالایِ واژگانی همچون «لحظه، لمحه، دَم و آن»، و دیگر ترکیباتِ مشابه مانند «چشم بر هم زدن»، «طَرفه العین» و «کاغذِ آتش رسیده»، «برق و شرر»، «برگ کاه در مقابلِ آتش، گردش چشم، آهوی رمیده.....» نشان از توجه بیدل به مقوله زمان است.
۷.

بررسی مفهوم وحی و شهادت در شعر و کلام نوروز سورانی (متون مقدس گوران) بر اساس روش پدیدارشناسی هرمنوتیک پُل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی هرمنوتیک متون مقدس گوران نوروز سورانی پل ریکور شهادت وحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
پدیدارشناسی هرمنوتیک با ورود به حوزه مطالعات دینی، اقتدار متون مقدس را به عنوان یک راهنمای هنجاری با الگوهای مشخص و تعریف شده در پرانتز قرار می دهد. این تعلیق، عرصه ارجاعِ شاعرانه غیرتوصیفی را به جهان می گشاید. رویدادهای بازگوشده درکتاب مقدس به عنوان رویدادهای تاریخی، اکنون از وجود متنی برخوردارند که از منشأ پیشینِ خود فاصله گرفته اند و معانی کنونی شان محصول ثبت آنها در شبکه ای از متون است که به طورمتناوب، یکدیگر را در یک کلِ بینامتنی حمایت و جابه جا می کنند؛ براین اساس کتاب مقدس، پیش از هرچیز گفتمانی است که نظریه کلیِ متن آن را به عنوان حلقه ای در یک زنجیره ارتباطی می فهمد. پُل ریکور در تدوین قوسِ هرمنوتیکی خود با تأکید بر مرحله تبیین انتقادی (نقد ادبی) گذار از اولین تفسیر سطحی و متعصبانه را به خوانشی عمیق ممکن می سازد که در برابر رویارویی با عینیت ایستاده است . در این مقاله با توجه به دیدگاه های ریکور به بررسی مفاهیمِ «وحی و شهادت (گواهی)» در متون مقدس گوران می پردازیم و سپس با تحلیل شعر و کلام مقدس «نوروز سورانی» در این زمینه، سعی در نشان دادن الگوی عینی این مفاهیم در متون مقدس گوران (یارسان/ اهلِ حق) داریم. این تعلیق سبب می شود تا وحی با توجه به ویژگی های منحصربه فرد گفتمان ها و درعین حال از طریق روابط متقابل آنها درک شود. پدیدارشناسی هرمنوتیک پُل ریکور با تأکید بر مرحله تبیین انتقادی موجب می شود تا کتاب مقدس از تفسیرهای ذهنی سازِ وابسته به فرهنگ و نیز از تفسیرهای بنیادگرایانه رها شود و کماکان در جهان مُدرن امروز مورداستناد و استفاده قرار بگیرد.
۸.

نظریه ادبی و نسبت آن با فلسفه قاره ای (با تأکید بر نظریه های خواننده محور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی فلسفه قاره ای فلسفه تحلیلی هرمنوتیک خواننده محوری سوبژکتیویسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
فلسفه قاره ای در تلازم، تعامل و دیالکتیک با نظریه های ادبی،  و در نسبت با ایدئالیسم و رمانتیسم آلمانی، و با ابتناء بر سوبژکتیویسم، نقادی، سنت مندی، تاریخ گرایی و اقتدارستیزی، با بسیاری از نظریه های ادبی تأثیر و تأثر داشته است. مقاله حاضر نشان می دهد که در نزاع میان رویکرد «قاره ای» و «تحلیلی»، هریک از این دو، بر نظریه های ادبی مختلفی تأثیرگذار بوده اند. دراین میان،  فلسفه قاره ای به واسطه بینش های «ادبی» و «ذوقی» و همچنین عدم قطعیت معنا، تکثر روش (حتی ضدیت با روش)، فاصله گیری از روش های علوم طبیعی(پوزیتویستی)، وجودگرایی و سوژه محوری، محمل و مجرای مناسبی برای گسترش و کاربرد نظریه های مبتنی بر خواننده بوده است. در مقاله حاضر ضمن برشمردن خصایص مشترک ادبیات و فلسفه قاره ای، نشان داده خواهد شد که نظریه های مبتنی بر پدیدارشناسی، هرمنوتیک و نظریه های خواننده محور، در تعامل با فلسفه قاره ای بوده و بر یکدیگر تأثیرات متقابل نهاده اند. همچنین نشان داده خواهد شد که علاوه بر خاستگاه های سیاسی و دانشگاهی، که در پیدایش مکاتبی چون کنستانس دخیل بودند؛ بحران های متعدد عصر روشنگری ازجمله شکست عقلانیت و تبعات ناخوشایند سرمایه داری و گسست از معنا و رنگ باختنِ کلان روایت های مسیحی، عمیقاً بر شکل گیری نظریه های خواننده محور اثرگذار بوده اند و در این میان سوبژکتیویسم در یک ضرورت و صیرورت تاریخی و در یک موقعیت متناقض، هم مجرایی برای شکل گیری نیهیلیسم و هم پاسخی به آن بوده است..
۹.

کاربرد الگوی بهینه سازی یکپارچه اقتصادی- هیدرولوژیکی در مدیریت منابع آب حوضه آبریز قره سو با هدف حفظ تالاب و امنیت غذائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی بهینه سازی هیدرولوژیکی اقتصادی امنیت غذایی حوضه آبریز قره سو تالاب میانکاله کم آبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
در سال های اخیر مسأله تغییر اقلیم و گرمایش جهانی از طریق کاهش میزان بارش منجر به افزایش فراوانی و شدت خشکسالی و کمیابی آب در مناطق مختلف جهان ازجمله ایران شده است. بررسی میزان آبدهی سالانه رودخانه های واقع در حوضه آبریز قرسو (استان گلستان) نشان داد این حوضه نیز در سال های اخیر با پدیده خشکسالی مواجه بوده و ازآنجاکه بخش اعظم آب مورد نیاز تالاب میانکاله از رودخانه قره سو تأمین می شود برداشت آب برای مصارف زراعی، خانگی و صنعتی تأثیر عمده ای بر اکوسیستم تالاب میانکاله خواهد داشت. با توجه به اینکه کشاورزی عمده ترین فعالیت اقتصادی استان و بزرگترین مصرف کننده آب و نیز، تأمین کننده امنیت غذائی در منطقه است، لذا کاهش مصرف آب آبیاری می تواند آب اضافی مورد نیاز برای حفاظت تالاب را فراهم کند. در این مطالعه برای تأمین آب موردنیاز تالاب میانکاله در مجاورت حوضه آبریز قره سو در سناریوهای نرمال و خشکسالی و کمبود آب نسبت به شرایط پایه از یک الگوی بهینه سازی اقتصادی- هیدرولوژیکی توسعیافته برای مدیریت منابع آب در حوضه آبریز برقرارکننده پیوندی یکپارچه بین اجزای هیدرولوژیکی، اقتصادی، محیط زیستی و نهادی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که با توزیع بهینه آب در شرایط نرمال سطح زیر کشت کلیه محصولات زراعی یک درصد افزایش و منافع کل منطقه 3 درصد افزایش یافته و حداقل آب موردنیاز تالاب نیز تأمین شد. همچنین نتایج نشان داد که در شرایط خشکسالی و کمبود آب اگرچه مقدار آب در دسترس همه گره های تقاضاکننده نسبت به شرایط پایه کاهش یافته، اما از نظر اقتصادی سبب بهبود منافع ذی نفعان به خصوص محیط زیست شد. همچنین، علی رغم کاهش سطح زیر کشت کلیه محصولات، حداقل مقدار آب برای حفظ تالاب میانکاله تأمین شد. لذا، توصیه می شود به منظور افزایش کارایی اقتصادی کشاورزان، ترویج الگوی کشت بهینه و کاربرد استراتژی های کم آبیاری محصولات توسط مسئولین سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان مورد توجه قرار گرفته و در شرایط خشکسالی از راهبردهای مناسب با خشکسالی جهت بهبود مدیریت منابع آب استفاده شود.
۱۰.

مدیریت منابع آب حوضه آبریز قره سو استان گلستان در شرایط خشکسالی و حفظ محیط زیست: کاربرد نظریه بازی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه بازی همکارانه حوضة آبریز قره سو خشکسالی مدیریت منابع آب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
با توجه به تغییرات اقلیمی و لزوم حفاظت از محیط زیست به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، اتخاذ سازوکاری جدید برای تخصیص عادلانه منابع آب کمیاب و منافع حاصل از آن بین ذی نفعان ضروری است. در مطالعه حاضر، برای بررسی مدیریت منابع آب در شرایط خشکسالی و کمیابی آب در حوضه آبریز قره سو در استان گلستان، از چارچوب نظریه بازی همکارانه استفاده شد و گردآوری داده های مورد نیاز برای طراحی مدل به شیوه پیمایشی و تکمیل پرسشنامه در سال زراعی 97-1396 صورت گرفت. همچنین، برای بررسی تمایل ذی نفعان به شرکت در ائتلاف و تعیین میزان پایداری آن، از شاخص قدرت لامان و شاخص پایداری استفاده شد. نتایج نشان داد که با دستیابی به همکاری کامل، منافع کل حوضه افزایش می یابد. افزون بر این، بررسی شاخص پایداری نشان داد که در مجموع، در سناریوهای خشکسالی، ائتلاف بزرگ بر اساس نش هارسانی نسبت به ارزش شاپلی نوکلئولوس پایدارتر است. در نتیجه، باید همکاری بین ذی نفعان در قالب شوراهای هماهنگی حوضه برای حفاظت از زیست بوم و حفظ منافع اقتصادی حوضه در شرایط کمیابی آب افزایش یابد. راه حل های نظریه بازی همکارانه و شاخص های پایداری مورد بررسی در مطالعة حاضر نشان دهنده اهمیت ترکیب رفتار راهبردی ذی نفعان در طراحی سیاست های قابل قبول و پایدار برای کاهش اثرات خشکسالی در حوضه بود. از این رو، توصیه می شود که از راه حل نش هارسانی برای بازتوزیع منافع حاصل از همکاری بین ذی نفعان موجود در حوضه استفاده شود؛ به دیگر سخن، شایسته است توزیع منافع بین ذی نفعان در حالت همکارانه بر اساس وزن های نسبی صورت گیرد که بر مبنای بیشینة تقاضای آب بران در حالت عدم همکاری محاسبه می شود.
۱۱.

تطور مفهوم طبیعت از یونان باستان تا دوران معاصر، با تاکید بر وجوه فلسفی و سیاسی جنبش رمانتیسیسیم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
مفهوم و معنای طبیعت، به رغم ظاهر ساده، روشن و قابل فهم آن، مفهومی غامض و پیچیده است و در طول تاریخ راه طولانی و پرپیچ وخمی را پیموده است. «طبیعت (فوسیس و بعدها، نیچر)» در فرهنگ یونانی در نسبت با لوگوس، اروس، کاسموس، خائوس، تراژدی، میمسیس، پوئسیس، تِخنه، پراکسیس، دیالکتیک، امپریا و پایدیا طرح و فهم می شود. حوزه های گوناگون مطالعات اسطوره، تاریخ، فرهنگ ، جامعه ، اقتصاد و سیاست، فلسفه، هنر و ادبیات، و بسیاری از علوم، به حسب تلقی هایی که از طبیعت دارند امور، پدیده ها و مواجهات خود را طرح می ریزند و صورتبندی می کنند. بازنمایی طبیعت در همه ساحَت های دانش بشری، همواره مبتنی بر دوگانه های مفهومی و استعاری در باب طبیعت (استعلایی/ درون ماندگار، داینامیک/ استاتیک، مکانیکی/ ارگانیکی، الهیاتی/ ماتریالیستی، دترمینیستی/ اُکازیونالیستی و جاندار/ بیجان) بوده است. با نظر به آراء فلاسفه و متفکران آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و امریکایی دهه های آخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم، به جرات می توان گفت که بارزترین و پیچیده ترین تلقی از طبیعت در جریان عظیم رمانتیسیسم شکل گرفته است. مفهوم طبیعت در مکتب رمانتیسیسم مفهومی چندلایه و عمیق است. فروکاستن جنبش، بل انقلاب بزرگ رمانتیسیسم به مکتب ادبی و هنری، از طرفی و برجسته کردن ویژگی هایی چون ارتجاع، ضدیت با خردگرایی، روشنگری و تمدن، ستایش مالیخولیا و رنج و بیماری از طرف دیگر، سبب سرکوب وجوه ارزشمندی از رمانتیسیسم شده است که اینک در فرایند «بازگشت امر سرکوب شده» -به تعبیر لاکلاو- خود را باز می نمایانند. رهیافت ما در این پژوهش فلسفی و سیاسی است. سعی ما بر آن بود تا این دو نوع مواجهه را در مفهوم بنیادی طبیعت به هم برسانیم؛ یعنی علاوه بر وجوه زیبایی شناختی طبیعت، بنیادهای فلسفی و زمینه های سیاسی ِکانونی شدن طبیعت و نسبتش با دیگر مفاهیم رمانتیسم مانند فردیت، سوبژکتیویته و جهت گیری ضدسرمایه داری را نشان دهیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که رمانتیسم با هوشمندی تمام، پاره های مختلفی از آراء فلاسفه و متفکران را که سازگار با جوهر و جهت گیری خود دیده، جذب کرده است و  با ایده ی «رمانتیک کردن جهان» و «فهم جهان به مثابه اثرِ هنری» به دنبال برون شو از معضلاتی بود که تمام عرصه های فلسفی، معرفتی، اخلاقی، زیبایی شناختی و سیاسی را در برگرفته بود.
۱۲.

مقایسه تطبیقی اسطوره و عرفان در هفت شهر عشق عطار با غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استغنا سلوک عرفانی سوررآلیسم اعتدال صحو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۶۳
از نخستین ادوار رشد تدریجی و بلوغ فکری بشر، انسان همواره در جست وجوی مبانی و منابع بعضی از علوم در حوزه های گوناگون، به ویژه در حوزه علوم انسانی بوده است. در همین فرایند چه بسا در اندیشه کشف رمز و رازهای مرتبط با همگرایی این علوم نیز بوده باشد. بی گمان خاستگاه اغلب علوم انسانی از وجوه مشترک برخوردارند، ولیکن در ادامه به جهت گسترش دامنه آن ها، اینگونه به نظر می رسد که سرچشمه های تکوین و شکل گیری آن ها باید متفاوت باشد. مقوله هایی مانند اسطوره و عرفان اگرچه دارای رویکردی به ظاهر متفاوت می باشند اما هر دو از مظاهر بارز و برجسته هویت ایرانی هستند که در مواضع متعدد به ویژه در بعد نمادین بودن زبان، تأویل پذیری، روایتگری، رویکرد هنری، قرابت با متون دینی از همگرایی و همسویی برخوردارند و این اشتراک و همگرایی بیش تر در حوزه شعر و ادب خود را نمایان می سازد. لذا شعرای بسیاری از جمله حافظ از این نکته غافل نبوده اند.
۱۳.

بررسی و مقایسه لذّت و شادی از منظر ابن سینا، مولوی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لذت شادی ابن سینا مولوی حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۲۱۹
این مقاله برآن است که لذت و شادی را از منظر نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا، دانشمند بزرگ ایران اسلامی و جهان (علم، فلسفه و منطق، طب و حکمت). با اشعار مولوی شاعر بزرگ ایران و دنیا به عنوان یک عالم عارف و اندبشمند متفکر در اندیشه اسلامی و حافظ، شاعر و غزل سرای بزرگ قرن هشتم بررسی و مقایسه نماید. با عنایت به اهمیت مسئله و تأثیر هر سه اندیشمند در بحث علم، فلسفه و عرفان اسلامی تحقیق در این مورد ضروری می نمود. با این فرضیه که زبان عرفان ابن سینا در نمط هشتم با زبان مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیات حافظ در دیوانش مشابهت معناداری دارد به این سؤال مهم پاسخ می دهیم که آیا زبان مولوی و حافظ در اشعارشان با ابن سینا درباره لذت و شادی چگونه است؟ ما با آوردن مستندات به روش تحلیلی-توصیفی از نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا و اشعار مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیاتی از دیوان حافظ به این نتیجه رسیدیم که اشعار مولوی در دو اثر بزرگ فوق الذکر و غزلیات حافظ با مفاهیم نمط هشتم اشارات و تنبیهات در مورد لذت و شادی و مترادفات آن تشابه معناداری دارد.
۱۴.

کاربرد حدنگاری اراضی کشاورزی در تدوین الگوی کشت جامع و عملیاتی مزارع: مطالعه موردی در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدنگاری برنامه ریزی ریاضی چندهدفه الگوی کشت برنامه ریزی آبیاری اصفهان (استان)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۴۳
حدنگاری اراضی کشاورزی می تواند به طراحی الگوی کشت عملیاتی برای هر مزرعه کمک کند و برنامه ریزی تولید، نظام توزیع محصولات کشاورزی و مدیریت بهینه آب و خاک را در راستای راهبردهای جامع و کلان کشاورزی کشور به همراه داشته باشد. در مطالعه حاضر، با بهره گیری از مدل برنامه ریزی ریاضی چندهدفه، از روش حدنگاری اراضی کشاورزی برای تدوین الگوی کشت جامع و عملیاتی مزارع شهرستان شهرضا واقع در استان اصفهان در قالب یک ساختار سامان ه ای پشتیبان تصمیم استفاده شد. با توجه به گستردگی اطلاعات و لزوم پردازش آنها و همچنین، دسترسی سریع و دقیق به نتایج حاصل از اجرای مدل برنامه ریزی، ساختار سامان ه ای یادشده تلفیقی از پایگاه داده های توصیفی و مکان دار، بستر برنامه نویسی و بسته نرم افزاری بهینه سازی برای حل مدل و ایجاد گزارش های لازم بود. نتایج نشان داد که در مدل چندهدفه، با وجود کاهش سطح زیر کشت برای گروه محصولاتی چون غلات و جالیز به ترتیب به میزان 37 و 8 درصد، میزان تولید غلات تنها 27 درصد کم شده و تولید جالیز 70 درصد افزایش داشته و این افزایش بهره وری تولید به دلیل استفاده از نوع واریته، مدیریت کشت، روش آبیاری و تناسب اراضی هر محصول در هر مزرعه در ساختار برنامه ریزی مطالعه حاضر تحقق یافته است. با توجه به ایجاد جزئیات الگوی کشت برای هر مزرعه از طریق اطلاعات حدنگاری، استفاده از نتایج مطالعه برای برنامه ریزی آبیاری و کنترل برداشت از منابع آب زیرزمینی در محدوده مطالعاتی توصیه می شود.
۱۵.

خوانش و تحلیل لاکانی حکایت «شهریار و برادرش شاهزمان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهریار شهرزاد روان کاوی لاکان هزارویک شب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
امروزه مطالعات بینارشته ای و نقد روان کاوانه، افق های تازه ای به روی پژوهشگران گشوده است. قصّه های هزارویک شب تاکنون در اشکال گوناگونی مورد ارزیابی قرار گرفته اند، اما جنبه روانکاوی قصه ها کمتر موردتوجه قرار گرفته است. درون مایه حکایت «شهریار و برادرش شاهزمان»، بیانگر مشکلی منحصر به تمدن است، که بررسی آن می تواند دریچه های تازه ای از معانی نهفته را به روی مخاطبان بگشاید. با آنکه فروید، پدر روان کاوی، به خوانش آثار شاعران و نویسندگان از جمله داستان های وهم آمیز و فراواقع گرا روی آورده بود و منشأ الهام خود و آنها را با دو روش متفاوت، یکی می دانست (شریعت کاشانی، 1393: 13)، ولی در ادبیات روزگار ما، نقد روان کاوانه، آن گونه که شایسته است، حضور برجسته ای ندارد و یا مورد نقد شدید کسانی است که از نظریه پردازانی چون فروید، لاکان و دیگران حمایت نمی کنند. توانایی های تحلیلیِ روان کاوی و استعداد آن در تفسیرگری، ما را بر آن داشت که با توجه به نظریات لاکان، حکایت بنیادین و اصلی هزارویک شب را رمزگشایی کنیم. نظریات لاکان با همه مشکل فهمی، نه کژفهمیِ مفاهیم فروید را در بر دارد و نه در آن از برترشماریِ روان شناسی واقع گریز و عرفان زده یونگ خبری است. این مقاله با نگاه لاکانی به ریشه های حکایت شهریار و برادرش شاهزمان می پردازد.
۱۶.

تحلیل مصیبت نامه عطّار بر پایه نظریه «بازی» از دیدگاه باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه بازی باختین عطار مصیبت نامه آیرونی نقیضه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۳
«بازی» که در معنای عام فعالیتی سرخوشانه محسوب می شود، از زمان اندیشمندان یونان باستان تا امروز، در معانی و کارکردهای گوناگون، به عنوان اصطلاحی برجسته در حوزه های مختلف کاربرد داشته است. میخائیل باختین، اصطلاح «بازی» را به عنوان امری جدی، هدفمند و ایدئولوژیک در پیوند با سیاست، اجتماع و متون ادبی مورد توجه قرار می دهد و آن را عامل برهم زدنِ سامانِ گفتمانِ تثبیت شده می داند. از دید او بازی از طرق مختلف به متن خاصیت مکالمه گری می بخشد. مصیبت نامه عطّار یکی از متن هایی است که در عناصر و ساختار آن، می توان بازی مورد نظر باختین را ردیابی کرد. این منظومه از سامان مسلط و غالب اجتماعی، مذهبی و عرفانی زمانه خود عبور می کند و عناصری چون کارناوال، ژانرهای گفتگوی سقراطی و ساتیر منی په در شکل آیرونی و نیز نقیضه به عنوان وسایط بازی، در آن، حضوری برجسته دارند. این جستار با روش تحلیلی –  توصیفی، عناصر یاد شده را در مصیبت نامه عطّار تحلیل می کند و روشن می سازد که عطّار در مصیبت نامه، با تمرکز بر بخشی از متون عرفانی پیش از خود و گفتمان مسلط بر آنها، ساختاری آیرونیک و نقیضی پدید آورده و بدین ترتیب موفق شده است به بازی با عناصر مختلف این متون بپردازد و از این رهگذر، میان عناصر مختلف متن خود و متون پیشین و نیز آواهای گوناگون حوزه عرفان و تصوّف مکالمه ایجاد کند.
۱۷.

بازتاب کهن الگوهای روان زنانه و روان مردانه از دیدگاه یونگ در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنیما آنیموس خانه های سنتی فلات مرکزی ایران نمادهای کهن الگویی یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۷۵
کهن الگو در روان جمعی انسان برانگیزاننده اعمال انواع کنش در ذهن معنوی اوست و از آنجا که جوهره هنر، ذهن و روان آدمی است، مقاله حاضر ارتباط میان روان کاوی و معماری را جست وجو می کند. کارل گوستاو یونگ، مبدع نظریه روان شناسی تحلیلی و باسط تئوری کهن الگوها، معماری را چونان روان انسان می داند. به طوری که موقن است ابداً پدیده ای دست ساز بشر موجود نیست که نخست به صورت پندار و خیال در روان نبوده باشد. شمار کهن الگوها به عنوان موضوع اصلی بحث بسیار است. این تحقیق با محوریت قرار دادن دو کهن الگوی آنیما و آنیموس، نخست در پی یافتن و گردآوری نمادهای این کهن الگوها در اندیشه ها، آیین ها و باورهای قومی و سپس ایجاد تناظر در نمادهای برخی از مهم ترین اجزای خانه های سنتی فلات مرکزی ایران شامل دستگاه ورودی، حیاط، ایوان، حوض خانه، اتاق، بادگیر، سرداب و سایر است. مقاله پیش رو با رویکرد تحلیل محتوا در پارادایم کیفی به روش استقرایی و قیاسی انجام پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند میان نمادهای کهن الگوهای آنیما و آنیموس و مضامین معنوی نهفته در اجزای خانه های سنتی تناظر برقرار است و همان گونه که روان انسان کامل سرشتی دووجهی دارد، تعادل میان هردو نمودهای روان زنانه و روان مردانه در کلیت والای معماری سنتی خانه نیز دیده می شود.
۱۸.

هواداری و جنسیت؛ تحلیل گفتمان هواداری زنان از فوتبال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هواداری فوتبال زنان گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۴۶۵
زمینه و هدف: تحلیل های جامعه شناسانه از ورزش، سویه های جنسیتی حاکم بر این پدیده اجتماعی را به قدر کفایت مورد تاکید قرار داده اند. با چنین رویکردی «هواداری فوتبال» برای زنان در وضعیتی که از حضور و تماشای مستقیم آن در ورزشگاه ها منع شده اند، به مثابه یک «مسئله اجتماعی»درخور تحلیل، در مقاله حاضر بررسی شده است. هدف نوشته، شناسایی شیوه بازنمایی سوژه زن در نظم گفتمانی و سلسله مراتب جنسیتی مسلط در گفتمان طرفداری از فوتبال در ایران، و به یک معنا توصیف، فهم و تفسیر گفتمان هایی است که درنسبت با مسئله ی «طرفداری زنان از فوتبال» وجود دارد. روش شناسی: این پژوهش، پژوهشی است کیفی مبتنی بر تحلیل متن. چارچوب تحلیلی حاکم بر داده های تحقیق نظریه تحلیل گفتمانِ لاکلائو و موف است. داده های حاصل از مصاحبه ها، گزارش ها، اظهارنظرها، و هر متن مرتبط به موضوع تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و استراتژی نمونه گیری نظری/قصدمند، از میان متن های مرتبط با هواداری زنان از فوتبال و حضور زنان در ورزشگاه ها مورد تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل «گفتمان» و واحد مشاهده «متن» است. متن های انتخابی از سایت های برترین-ها، عصر ایران، پویش، خبر آنلاین، پارسینه، تابناک، هم صدا، کاپ، صفحه ی اینستاگرام ترانه علیدوستی و حانیه (از هواداران زن که به ورزشگاه راه یافته است) بود. یافته ها: نتایج پژوهش در سه سطح به شناسایی گفتمان دینی-سیاسی، گفتمان بین المللی و گفتمان حاضر در حوزه مدنی انجامید؛ ب گفتمان عینیت یافته یا همان گفتمان دینی-سیاسی با طرح هویت زن مسلمان به دنبال نفی شکل های دیگر زنانگی بوده و اصولاً طرفداری از فوتبال را برای زنان منتفی می داند.
۱۹.

مواجهه در (غیاب!)؛ اصول اساسی دیالوگ میان نظریه های ادبی نامتجانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی بوطیقای تطبیقی دیالوگ نظریه های نامتجانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۹۵۳
چالش نظریه هراسی و نظریه باوری پس از دو دهه، نزد برخی وارد گفتمانی شده است که می توان از آن با نام «گفتمان انتفادی» مطالعات تطبیقی بوطیقای فارسی یاد کرد. این گفتمان، مطالعات تطبیقی ادبیات های نامتجانس فارسی و غرب را به چالش می کشد و می کوشد با نفی ماهوی و مبنایی این قِسم پژوهش ها، موجودیت و ماهیت آنها را انکار کند. برخی از غربی ها به دیگر ادبیات ها به عنوان یک نیروی محرکه می نگرند که می تواند شکاف نظریه ادبی معاصر را پُرکند. شرقی ها نیز این پژوهش ها را فرصتی برای کسب هویت ادبی نظری ازدست رفته و برگشت به گفتمان ادبی جهانی می دانند. هرچند گفتمان انتفادی به شیوه ای نامعتدل درصدد نفی پژوهش های تطبیقی نظری است ولی با این حال موارد موجهی نیز طرح می کند که توجه به آنها برای انجام چنین پژوهش هایی بایسته است و ضرورت تبیین یک دستورالعمل ویژه برای دیالوگ نظریه های ادبی نامتجانس را نشان می دهد. همسو با این هدف این پژوهش با رویکرد توصیفی انتقادی، اصول اساسی دیالوگ نظریه های نامتجانس شآن کینگ را نقد و بسط می دهد. آنچه ایشان به عنوان چهار اصل اساسی دیالوگ استقلال گفتمان، برابری گفتمان، ایضاح دوجانبه و اصل جست وجوی نقاط اشتراک با حفظ تمایز و مکمل های دوجانبه ناهمگونی میان نظریه های ادبی نامتجانس وضع می کند، دستورالعملی کاربردی است که بوطیقای تطبیقی را می تواند وارد مرحله تازه ای از دیالوگ سازد.
۲۰.

نقد رهیافت های فلسفی به شعر حافظ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرسش فلسفی حکمت شعر حافظ فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۱ تعداد دانلود : ۷۱۴
رابطه ی فلسفه و ادبیات به طورعام و فلسفه و شعر به طورخاص، عیمق تر و پیچیده تر از آن است که در بادیِ امر به چشم می آید. شِلگل شعر را فلسفه ی جلی و فلسفه را شعرِ خفی می دانست. دیلتای بر رابطه ی تنگاتنگ شعر و فلسفه تاکید می-کرد. کریچلی از «فلسفه» به مثابه «شاعری» یاد می کند. فلاسفه ای چون هیدگر و گادامر، بر اشعار شعرایی چون گوته، هولدرلین، ریلکه، تراکل و دیگران شرح و تفسیر نوشته اند. هگل زیر تاثیرِ گوته بود. از آن طرف، شاعرانی چون گوته به فلسفه و آثار فیلسوفان توجه داشتند. گوته، شاگرد هِردر بود و نیچه، گوته را ستایش می کرد و زیر تاثیر او بود. بازتاب اندیشه های فلسفی در شعر شاعران، چنان بود که حتی برخی از شاعران بزرگ را «فیلسوف- شاعر» می نامند. در جهان شرقی و در ایران نیز ماجرای پیوند فلسفه و حکمت با شعر، کم وبیش از همین قرار است. گرچه نه از فلسفه، تلقی واحدی وجود دارد و نه تلقی از فلسفه در غرب و شرق یکسان است؛ اما می توان به پرسش ها و مبانی و سرمشق های مشابه دست یافت. یکی از شاعرانی که اهل فلسفه، توجهی ویژه به شعر او داشته و دارند، حافظ است. این توجه گاهی به اعتبار وجوه فلسفی خودِ شعر حافظ است و گاهی به اعتبار نحوه ی مواجهه ی مفسران و نوع رهیافت آن ها به شعرش. کسانی چون هومن، رحیمی، موحد، آشوری، شایگان، داوری و فردید، از منظر فلسفی به شعر حافظ نگریسته اند. بسیاری از نوشته هایی که داعیه ی شرح و نقد فلسفی دارند، عملا وجه و اعتبار فلسفی ندارند، یا در حد استخدام واژگان فلسفی متوقف شده اند. دراین مقاله کوشیده ایم که ضمن مرور مواجهه ی فلسفی و کلامی مفسران و شارحانِ قدیم با شعر حافظ (دوانی و دارابی و...)، بر رهیافت های فلسفی جدید متمرکز شویم و به نقد آن ها بپردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان