فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
80-98
حوزههای تخصصی:
یکی از نمودهای پیوستگیِ فرهنگیِ شاهنامه با ادبیّات پیش از اسلام، چیستان ها و مواردِ معمّاگونه آن است. در این مقاله، از دو منظر «انواع ادبی» و «تاریخ ادبیّات» به این موارد پرادخته شده است و نشان داده شده است که از این دو رویکرد لزوماً نتایج یکسانی به دست نمی آید، امّا در عین حال از هیچ کدام نمی توان چشم پوشید. نخست سعی شده است تا از منظرِ انواعِ ادبی تعریفی از چیستان ارائه شود. سپس نشان داده شده است که عیبِ عمده این تعریف آن است که مانع و جامع نیست. پس در آن از منظرِ تاریخ ادبیات تا حدّی حکّ و اصلاح به عمل آمده است. آنگاه با دست یافتن به تعریفی نسبتاً شامل، نمونه های چیستان پردازی (نه تعدادِ چیستان ها) در شاهنامه دست کم هشت مورد برشمرده شده است و ضمناً سعی بر آن بوده است که نشان داده شود که چیستان ها گاهی از حیثِ صورت و محتوا به اندرزنامه هایی همچون مینوی خرد و مناظراتی چون ماتیکان یوشت فریان در ادبیات پهلوی نزدیک می شوند، که این خود نشانی است از پیوستگیِ فرهنگیِ یادشده. ژانرِ دیگری که ممکن است در تاریخ ادبیات و احتمالاً در شاهنامه با چیستان هم پوشانی داشته باشد، مناظره/مفاخره است. شاید با رویکردِ التقاطی این مقاله بتوان نوعِ ادبیِ چیستان را تا حدودی از نوعِ ادبیِ اندرزنامه و مناظره/مفاخره تمییز داد، هرچند ضرورتی ندارد که آنها را ناسازگار بدانیم.
ردیابی 81 رباعی منسوب به مولانا در منابع متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش های انجام شده و هم چنین دیدگاه های پژوهشگران در زمینه رباعیات فارسی اثبات شده است که رباعیات فراوانی از منابع متقدم در میان رباعیات منسوب به عرفای شاعر، از جمله در رباعیات منسوب به مولانا راه یافته است. روشن است که انجام هر گونه تحقیقی در مورد رباعیات هر یک از شاعران، پیش از مشخص شدن رباعیات دخیل، ممکن است با نتایجی نادرست همراه باشد؛ چنان که اغلب پژوهش های انجام شده درباره رباعیات مولانا، به دلیل رباعیات دخیلی که به طور قطع در آنها وجود دارد، از درجه اعتبار علمی ساقط است. از این رو، به دنبال پژوهش های قبلی در ردیابی رباعیات دیگران در رباعیات منسوب به مولانا، در این تحقیق نیز، با بررسی نسخ خطی و منابع چاپی رباعیات دخیل دیگری را نیز، در میان رباعیات دیوان کبیر پیدا کرده ایم که به شعرای متقدم تعلّق دارد، از میان این شعرا اوحدالدین کرمانی، عطار نیشابوری و افضل الدین کاشانی، بیشترین تعداد رباعیات دخیل دیوان کبیر را به خود اختصاص داده اند.
درنگی بر نوادرِ لغات و اصطلاحات قهرمان نامۀ ابوطاهر طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یکی از نسخه هایِ فارسیِ قهرمان نامه طرسوسی نوادر لغات و اصطلاحاتی دیده می شود که نمونه مشابه آن را در دیگر متون زبان و ادب فارسی به سختی می توان پیدا کرد. این نسخه خطّی محفوظ در کتابخانه ملّیِ ایران بوده و کتابتِ آن در اوایلِ قرن سیزدهم قمری انجام گرفته است. نوادر لغات و اصطلاحاتِ این نسخه از چند منظر قابل توجّه است؛ نخست، به دلیلِ تحریرهای متفاوتی که از قهرمان نامه طرسوسی در دست است، بسیاری از این نوادر در دیگر نسخه هایِ فارسیِ برجای مانده از روایت قهرمان نامه ملاحظه نمی گردد. دوم، در فرهنگ ها یا لغت نامه ها آمده ولی شاهدی برای آن از دیگر متون زبان و ادب فارسی ثبت نشده است. سوم، در فرهنگ ها یا لغت نامه ها مدخل مستقلی برای آن ها ترتیب داده نشده است ولی در دیگر متونِ مصحَّح زبان و ادب فارسی یکی دو نمونه شاهد مثال دارد که به دلیل ناشناختگی و نادر بودنِ لغت یا اصطلاح، مصحّحان درباره معنایِ آن ره به خطا برده اند و یا توضیحِ آنان دقیق و جامع نیست. نگارنده در این مقاله هر یک از این واژگان و اصطلاحات را در مدخلی مستقل آورده است و سپس با ذکر شواهدِ آن در دیگر متون و بررسی آرا و نظریاتِ دیگران، معنایِ پیشنهادیِ خود را به دست داده است
تحلیل پژوهش های انجام شده دربارۀ معراج نامه های فارسی با رویکرد بینارشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوّع موضوعات و پراکندگی تحقیقات انجام شده در زمینه معراج نامه ها، چشم انداز گسترده ای در دو دهه اخیر پیش روی پژوهشگران میان رشته ای در ایران گشوده است. در جستار حاضر، به روش فراتحلیل، این پژوهش ها و سیر نگارش آنها را شناسایی، دسته بندی و بررسی کردیم. دستاوردهای این پژوهش آینده پژوهی در زمینه تحقیقات حوزه معراج را هدف مند کرده، مسیر انتخاب موضوع مناسب پژوهشی را برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه روشن تر خواهد کرد. براساس نتایج تحقیق، معراج تا به امروز، در حوزه های ادبی، دینی، تاریخی - اسطوره شناختی، عرفانی، فلسفی، هنری و بینارشته ای، موضوع پژوهش های محض متعددی بوده است. این تحقیقات عموماً با روش توصیفی تحلیلی، رویکرد تطبیقی و مقایسه ای، و بر مبنای ساختارِ مقدمه، بحث، نتیجه و منابع نشر یافته اند؛ با این همه، جای خالی پاره ای از رویکردهای پژوهشی در آنها دیده می شود: بررسی معراج از منظر رویکردهای نوین نقد ادبی و بینامتنی؛ درک عناصر اعتقادی اعصار مختلف؛ پیگیری مباحث نمادین حکمی، عرفانی و مذهبی در معراج نگاری ها؛ درک دیدگاه فقهای ادیان مختلف در باب معراج؛ ردیابی آیات و احادیث معراج در آثار مختلف؛ غنی کردن منابع مطالعاتی در حوزه معراج؛ رسیدن به الگوی جهانی قابل قبول برای بررسی معراج نامه ها و معراج نگاری ها؛ درک بهتر ایدئولوژی معراج نویسان و معراج نگاران؛ و درک انواع فضاسازی ها در معراج نگاری ها بخشی از این رویکردهاست.
باور به نظام احسن در راستای ایجاد معنای زندگی هدفمند، در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
137 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در مباحث دینی، فلسفی و روانشناختی معنای زندگی است. درک معنای زندگی و تنظیم حیات مادّی و غیرمادّی بر آن اساس، زندگی انسان را ارزش مند و هدف دار می سازد و فقدان آن امید و سرزندگی را از انسان می ستاند. شاعران که نخبگان فکری به شمار می روند، با شناخت درست از این مسأله، خود و مخاطبان را به فهم معنای زندگی و رفتار متناسب با آن دعوت می کنند. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتاب خانه ای تنظیم شده در صدد آن است که نگاه ناصرخسرو، باباطاهر، نظامی و عطّار را به موضوع فوق الذکر واکاوی کند و دریابد که این شاعران چه راهکارهایی را برای معنادار کردن زندگی بر اساس اعتقاد به نظام احسن و جاری بودن حکمت خدا در تمامی وقایع هستی دارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد هر چهار شاعر خداوند را مدبّر و حکیم علی الاطلاق می دانند که کار عبث و لغو نمی نکند و با خوش بینی به حوادث خوشایند و ناخوشایند می نگرند و سر تسلیم فرو می آورند و شرور و رنج های نظام آفرینش را مغایر با اصل توحید نمی دانند. در این نگرش خیریّت تمام امور را باور دارند و لب به اعتراض نمی گشایند.
مقایسه کیفیت زبان و تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر ناصرخسرو مشحون از ادلّه عقلی، مباحث مذهبی، مواعظ و حِکَم و... است که به کلام او رنگ وبویی فلسفی و تا اندازه ای پیچیده داده است. ازسوی دیگر، عطار در آثارش کوشیده تا با زبانی ساده و عاری از زرق وبرق و پیرایه های چشمگیر، میراث تصوف خراسان و میراث شعر پیش از خود را در هیئتی متفاوت عرضه کند. پرسش این جستار آن است که آیا سادگی یا پیچیدگی زبان در سادگی یا پیچیدگی سازه تصویرهای شاعرانه نقش دارد؟ پژوهش حاضر، که به روش کمّی و آماری نوشته شده است، به بررسی آماری و مقایسه ای ساختمان تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطار می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد ساده یا پیچیده بودن زبان شاعر ارتباط چندانی با سازه تصویرهایش نخواهد داشت؛ به بیانی دیگر، صرفاً به دلیل سادگی یا دشواری کلام شاعر نمی توان هندسه تصویرهای او را نیز ساده یا پیچیده دانست. زبان شعر ناصرخسرو دشوار و پیچیده است، اما این ویژگی بر هندسه تصویرهای شعر او تأثیر بسزایی نداشته و بیشتر تصویرهای شعر او از نوع ساده و به دور از پیچیدگی است. ازسوی دیگر، سازه تصویرهای شعری عطار، با وجود سادگی زبان و ظاهر، دارای پیچیدگی ظریف و باریکی است که جز با تجزیه مصالح بلاغی به کاررفته در بنای تصویرها نمی توان به شبکه درهم تنیده و رابطه اجزا با یکدیگر پی برد؛ به بیانی، زبان عطار ساده و تصویرهای او پیچیده است.
بررسی "منظورهای ضمنی" در گفتمان های کتاب سووشون اثر سیمین دانشور: تکیه بر اصول همکاری گرایس واصول ادب لیچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تجزیه وتحلیلمنظورهای ضمنی در گفتمان های کتاب سووشون اثر سیمین دانشور پرداخته و برای تفسیر آنها از اصول همکاری گرایس واصول ادب لیچ بهره برده است. همچنین این تحقیق کارکرد آنها را در گفتمان های متن مورد نظر آزموده است. در واقع در این تحقیق، سعی بر این است مشاهداتی مبنی بر این که چرا و چطور چنین منظورهای ضمنی استنباط و درک می شوند ارائه شود. جهت جمع آوری داده ها، ابتدا محققان مکالمات حاوی منظورهای ضمنی از کتاب سووشون را استخراج کرده و موارد نقض و رعایت اصول همکاری گرایس در این مکالمات شناسایی و گردآوری گردید و سپس موارد رعایت اصول ادب لیچ استخراج شدند و با استفاده از چارچوب نظری ذکر شده، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند تا منظورهای ضمنی بیان شده در این اثر را تبیین کند. داده ها در جدول و نمودارهای آماری تحلیل شدند و نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها بیانگر این بود که بیشترین موارد نقض اصول گرایس مربوط به اصل کمیت است. همچنین نتایج تحلیل ها بیانگر این بود که اصول ادب لیچ به صورت جامع قادر به تبیین موارد نقض اصول گرایس در متن مورد بررسی نیستند. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده بیشترین مورد رعایت اصول ادب مربوط به اصل کاردانی است و کمترین مورد رعایت مربوط به اصل فروتنی است.
بررسی و تحلیل کارکرد پی رفت ها در منظومه مجنون و لیلی اثر امیرخسرو دهلوی از دیدگاه رولان بارت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
214 - 239
حوزههای تخصصی:
در ساختارگرایی از نظریه زبانی در زمینه موضوعات و فعالیت های غیرزبانی استفاده می شود. روایت-شناسی یکی از جنبه های موفقیت ساختارگرایانْ محسوب می شود. یک تحلیل ساختارگرا با بررسی عناصر روایی و قوانین ترکیب آن ساختار حاکم بر اشکال روایی را مشخص می کند. روایت و کیفیت آن از دید نظریه پرداز ادبی فرانسه، رولان بارت مبتنی بر سه عنصر کارکرد، کنش و روایت است. در این میان، آثار روایی شاعر و عارف پارسی زبان هند، امیر خسرو دهلوی از جمله مجنون و لیلی را می توان با کمک نظریه های جدید نقد مانند نظریه مذکور بارت بررسی و تحلیل کرد. در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد روایت شناختی انجام شده، از نظریه رولان بارت در بعد کارکرد به منظور مطالعه منظومه مجنون و لیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اثر امیرخسرو دهلوی قابلیت تطبیق با نظریه بارت را دارد و این مطابقت مفاهیم نهفته در متن و زیبایی های آن را نمایان تر می کند. در منظومه روایی مجنون و لیلی دو کارکرد عمده توزیعی – خود شامل بنیادین و کنشیار- و ترکیبی، به یاری هم متن کاملی را شکل می دهند. در داستان این شعر سیزده پی رفت با کارکرد بنیادین یا هسته ای حضور دارند که عبارتند از: تولد قیس(مجنون)، رفتن قیس(مجنون) به مکتبخانه، عشق قیس(مجنون) و لیلی، برملا
تعامل نوع ادب تعلیمی با قوالب برجسته شعری (ازدوره سامانی تا پایان دوره تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و ادبیات ایرانی از گذشته های دور تا کنون، پیوندی ناگسستنی با تعلیم و اخلاقیات داشته است و شعرا همواره از پیشگامان نظم مباحث اخلاقی و تربیتی در جامعه بوده اند، درواقع به جرأت می توان گفت که از ادوار آغازین شعر فارسی، اولین مباحثی که بیش از هر موضوع دیگری به سلک نظم کشیده شد، آثار حکمت آمیز و اخلاقی بوده است، آثاری که از همان ابتدا به تأسی از گفتمان های مختلف جامعه همواره در معرض تطور و دگرگونی بوده اند و متناسب با اوضاع اجتماعی و فرهنگیِ هر عصرمتحول شده اند؛ درواقع بین آفرینش های هنری و پدیده های اجتماعی تعامل انکارناپذیری وجود دارد، که این تعامل نه تنها در محتوا و مضمون آثار ادبی، بلکه در قوالب شعری هر دوره ای بعینه دیده می شود. بر این اساس و با توجه به اهمیت ادب تعلیمی و ارتباط دوسویه آن با قوالب مختلف شعر فارسی بر آن شدیم تا به بررسی روابط متقابل نوع ادب تعلیمی با برجسته-ترین و پر افت و خیزترین قالب های شعر فارسی، از آغاز تا پایان دوره تیموری بپردازیم. بدین منظور دواوین و منظومه های شاعران برجسته و دوران ساز این مرزو بوم از دوره سامانی تا پایان دوره تیموری با محوریت بررسی ادبیات تعلیمی بر اساس دوره های تاریخی در قالب های قصیده، غزل، قطعه، مثنوی و رباعی مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در پایان تبیین علل و چرایی بازتاب ادب تعلیمی در قوالب مختلف در دوره های تاریخیِ موردِ مطالعه عرضه گردید.
جلوه های تشبیه تمثیل دنیا در نسخه خطی مجلس آرای محمّد محسن شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
100 - 131
حوزههای تخصصی:
تمثیل که یکی از روش های بیان غیر مستقیم معانی و اندیشه های شاعر و نویسنده است که کلام را ادبی و بر تاثیر سخن در مخاطب می افزاید و سخن را مؤثرتر می کند. نماد و تمثیل در ادبیّات کلاسیک فارسی به ویژه ادب عرفانی، علاوه بر شعر در متون نثر رایج بوده است. نویسنده به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای درصدد آن است تا جلوه های تشبیه و تمثیل دنیا در «مجلس آرا» مورد بررسی قرار دهد. مجلس آرا از متون تعلیمی و از نوع اخلاقی-روایی قرن یازدهم هجری است که محمّد محسن شیرازی در چهل حدیث و مجلس به رشته تحریر درآورده است. این اثر به عنوان یکی از آثار ادبی مهم، حاوی تصاویر و عباراتی است که با بهره گیری از تشبیه و تمثیل، مفاهیم عرفانی و اخلاقی را به خواننده منتقل می کند. ابتدا به تعریف و توضیح تشبیه و تمثیل پرداخته شده و سپس مثال هایی از این نسخه خطی ارائه و تحلیل گردیده است. در بخش تحلیل، نحوه استفاده نویسنده از این ابزارهای ادبی برای توصیف دنیا و انتقال پیام های اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مقایسه ای بین کاربرد تشبیه و تمثیل در این اثر انجام شده و تأثیر هر یک بر خواننده تحلیل شده است. در نهایت، نتایج نشان می دهد که تشبیه و تمثیل در «مجلس آرا» نقش بسزایی در تعمیق مفاهیم و ارتقاء کیفیّت ادبی اثر دارند و به مخاطب کمک می کنند تا به درک بهتری از موضوعات پیچیده و معنوی دست یابد. این مطالعه می تواند؛ زمینه ساز تحقیقات بیشتر در زمینه ادبیّات کلاسیک و تحلیل های ادبی مشابه باشد
شباهت لفظی اشعار حافظ شیرازی و میر کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میر کرمانی از شاعران قرن هشتم اندکی قبل از حافظ شیرازی چشم به جهان گشود. این دو شاعر در زمان حکومت امیر مبارزالدین محمد باید تجربه های سیاسی و اجتماعی مشترکی را تجربه کرده باشند. دوران پیری میرکرمانی مصادف با اوان زندگی حافظ بوده است. میر که تحت تأثیر کلام دلربای سعدی بوده، توانسته به ذهن و زبان او نزدیک شود و از جهت دیگر در جریان تحول غزل تلفیقی که آمیخته ای از عشق و عرفان است، گام هایی برداشته و این جریان شعری که مورد پسند حافظ بوده، هم سانی های لفظی و معنایی در اشعار او و میر کرمانی پدید آورده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که اشعار میر کرمانی و حافظ شیرازی تا چه اندازه از جهت لفظی به هم نزدیک هستند و آیا تصاویر مشترک این دو شاعر در سنّت های شعری فارسی نمونه هایی دارد؟ این پژوهش از جهت هدف، کاربردی، از جهت گردآوری داده ها، توصیفی و از جهت نوع، کیفی است و از نظریه «بینامتنیت»، جهت تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شده است. بررسی ها حاکی از این است که از جهت معانی و مضامین، مشترکات بسیاری در شعر این دو شاعر وجود دارد؛ هرچند سحر کلام حافظ مضامین را زیباتر و شکوه مندتر جلوه داده است.
آیین طلب باران در بین اقوام استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
107 - 141
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزههای مطالعه در فرهنگ عامه، بررسی آیینهای رایج در بین اقوام مختلف و چگونگی برپایی آنهاست. آیین ها یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مختص به جامعه است که اجرای آن ها با آداب و رسوم خاص، همواره نقش بسزایی در فرهنگ عامه داشته است. آیین های برخی از اقوام بسیار گسترده است، به گونه ای که برای مناسبات گوناگون مراسمهای مختلفی را برگزار می کنند که بررسی آن ها، فرهنگ و باورهای موجود در بین اقوام را نشان می دهد. از آنجایی که برخی از آداب مربوط به آیین طلب باران در بین اقوام خراسان شمالی (ترک، تات، ترکمن و کرمانج) به نوبه خود منحصربه فردند و در درون خود نمادهایی را منتقل می کنند، در پژوهش حاضر با روش مطالعه کتابخانهای و مصاحبه میدانی کوشش شد به بررسی آنها پرداخته شود تا ضمن شناسایی آیین باران خواهی، آداب و رسوم مربوط به هر قوم و همچنین هدف از برگزاری آنها تبیین شود. نتیجه این پژوهش علاوه بر معرفی آیین طلب باران در بین اقوام مورد بحث، چگونگی برگزاری مراسم بارانخواهی توسط اقوام این استان را نیز نشان می دهد که تقریباً ساختار مشترکی در اجرای آنها دیده می شود؛ اعمالی مانند عروسک گردانی، خواندن اشعار طلب باران به صورت دسته جمعی، پختن آش یا نان نذری، قربانی کردن، نماز و نیایش در بین اغلب آنها رواج داشته است. برخی از نمادهایی که در آیین طلب باران در بین اقوام مذکور مورد استفاده قرار گرفته است، در باورهای دینی و برخی ریشه اسطورهای ریشه دارد. در اجرای این آیین نقش زنان و کودکان برجسته بوده است. هر چند که آیین بارانخواهی در بین اقوام مورد بحث در مواردی ظاهر متفاوت دارد، اما درمجموع، همگی یک هدف را دنبال می کنند و آن اینکه افرادی که این آیین را اجرا می کردند، به آن باور قلبی داشتند.
مادّه تاریخ در قطعات و رباعیات میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به حروف الفبا برای ترتیب و تنظیم مادّه تاریخ و محاسبات نحوی به حساب جمّل و حروف ابجد از دیرباز مورد توجه و استفاده بوده است. استفاده از حروف الفبا برای انعکاس و بیان موّاد تاریخ نیازمند به هنرمندی و تسلّط خاصی است. یکی از شاعران صاحب ذوق که در دیوان ارزشمند خود به آن نظر داشته است میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی (ف 1282ه.ق)از شاعران دوره بازگشت است. هدف از نگارش این مقاله آشنایی با تاریخچه مادّه تاریخ، سپس محاسبه آن در دو قالب قطعه و رباعی با ذکر مثال هایی از آن در دیوان فدایی یزدی است. این پژوهش به شیوه تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده و محدوده مورد مطالعه آن در قالب قطعه از نسخه خطّی معتبری به خط خود شاعر محفوظ در کتابخانه شخصی سیّد یحیی مدرّسی وامق و در قالب رباعی از نسخه خطّی معتبر در کتابخانه آیت الله مرعشی استفاده شده است. فدایی یزدی در تاریخواژه های منظوم خود از اشکال کاربرد مادّه تاریخ به ذکر تاریخ درجمله ها و واژه های معنی دار پرداخته و آن را برای بیان موضوعاتی چون ولادت، ساخت بنا، تألیف کتاب، ذاکری و ارتحال اشخاص به کار برده است که در این میان نخست مادّه تاریخ درباره ارتحال اشخاص به خصوص فوت علما و بعد ولادت بسامد بالایی دارد. وی از مجموع 88 قطعه، در 32 قطعه به آوردن مادّه تاریخ نظر داشته و کاربرد آن در قالب رباعی اندک است.
بررسی تطبیقی سیمای سه عنصر عشق، عاشق و معشوق در دیوان صائب تبریزی و بیدل دهلوی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
119 - 143
حوزههای تخصصی:
عشق شاخصه اصلی بسیاری از اشعار و داستان های ادبیات جهان و یکی از محوری ترین موضوعات ادبیات فارسی، به ویژه ادبیات غنایی است. عنوانی پرشور که در دوران مختلف حیات بشر شاعران، نویسندگان و اندیشمندان بسیاری به آن پرداخته اند. در این میان صائب تبریزی و بیدل دهلوی دو شاعر بزرگ سبک هندی نیز به این شاخصه مهم و همراه همیشگی آن معشوق توجه داشته و در دیوان شعری خود آن را به کار برده اند. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی دیدگاه صائب تبریزی و بیدل دهلوی در مورد عشق و بیان ویژگی های ظاهری و اخلاقی معشوق به مقایسه غزلیات دیوان این دو شاعر پرداخته است و نتیجه به دست آمده نشان می دهد؛ برخلاف آن که دیوان صائب تبریزی را دیوان امثال و حکم می نامند، وی عشق را جاری در تمام اجزای هستی و عناصر طبیعی جهان می داند و از موضوعات قابل توجه در دیوان صائب تبریزی است و در مقابل غزل های بیدل در چارچوب عرفان، اخلاق و فلسفه قرار داشته و گاهی در یک غزل تنها یک بیت عاشقانه وجود دارد و در بیشتر موارد عشق مطرح شده؛ عشق عرفانی و خدایی است.
مقایسه تصویرسازی عاشقانه نزار قبانی و سیمین بهبهانی با استفاده از صفات و حالات کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
25 - 50
حوزههای تخصصی:
نزار قبانی و سیمین بهبهانی، از شاعران پر آوازه و صاحب سبک در ادب عربی و فارسی هستند. این دو شاعر برجسته به سبب گرایش به سبک رمانتیک از حالات و صفات کودکان به عنوان ابزاری برای بیان احساسات و عواطف خود بهره برده اند. نزار کودکی را کلید شخصیت و زندگی ادبی خود می داند و در اشعارش شادی ها و تجربه های شیرین کودکی را بیان می کند، و هرگز خود را جدای از حالات کودکی نمی بیند. اما سیمین دوران کودکی تلخی را سپری نموده و این تلخی ها در اشعارش انعکاس یافته است، با آنکه خاطرات کودکی دو شاعر، یکی شیرین و دیگری تلخ است هر دو با هنرمندی تمام از صفات و حالات کودکان چون عشق به بازی، عشق به مادر، معصومیت، زیبایی و لطافت، صداقت و بی ریایی و... برای تصویر سازی های عاشقانه خود استفاده کرده اند. در این مقاله نشان داده ایم که با وجود تفاوت های بسیار این دو شاعر از جهت جنسیت و ملیت، به سبب احساسات مشترک انسانی، حالات و صفات کودکان را محملی جهت بیان احساسات و عواطف عاشقانه خود قرار داده اند.
معرفی و ضرورت تصحیح شرح لمعات عراقی موسوم به معارف الحقایق فی تحقیق الدقایق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
137 - 164
حوزههای تخصصی:
معارف الحقایق فی تحقیق الدقایق در زمره متون عرفانی قرار می گیرد. نویسنده آن فردی به نام میرپادشاه است و در دست نویسش خود را از نوادگان میر حیدر کسبی معرفی می کند که از شیوخ فرقه نقشبندیه است و مزار او امروزه در ولایت نخشب (قرشی کنونی) زیارتگاه است. او از نزدیکان خواجه سعد است و علاوه بر معارف الحقایق، کتاب دیگری به نام ایضاح الاصطلاحات و تفصیل المقامات دارد. معارف الحقایق شرحی بر لمعات فخرالدین عراقی است که در سال 1003 هجری قمری و در زمان عبدالله بهادرخان به تشویق و تحریض فردی به نام میرک صوفی نوشته است. در ابتدای کتاب مؤلف به شرح و توضیح اصطلاحات عرفانی می پردازد و پس از آن ضمن نوشتن کلام عراقی که او را مصنف می نامد، شرح خود را به آن می افزاید. کلام عراقی را به رنگ شنگرف و توضیحات خود را با رنگ سیاه می نویسد. از این نسخه هیچ پیشینه ای اعم از مقاله، پایان نامه و کتاب موجود نیست؛ اما شروح موجود از عراقی به عنوان پیشینه بیان شده است. توضیحات مفصل شارح درباره اصطلاحات عرفانی همچون پیشگفتار در نسخه و پیش از متن اصلی آمده است که در دیگر شروح نیست و نوآوری آن محسوب می شود. این نسخه، بدل ندارد. به خط مؤلف است، افتادگی کمی دارد و خواناست. این شرح به دلیل دارا بودن ویژگی هایی همچون شرح مبسوط متن لمعات به همراه توضیحات مفصل اصطلاحات عرفانی، کلام فاخر و فصیح، استفاده از آرایه های ادبی همچون تشبیه، تناسب، اطناب، تنسیق الصفات و اطلاعاتی از فرقه نقشبندیه و نمونه ای موفق از نثر در دوره موسوم به انحطاط نثر فارسی، حائز اهمیت است. تسلط بر مباحث عرفانی و پیوستگی کلام مؤلف، شرح لاهیجی بر گلشن راز شبستری را به یاد می آورد. از همین رو تصحیح آن ضروری است تا علاوه بر غنای ادب عرفانی، شرحی جامع از لمعات را در دسترس مخاطبان قرار دهد.
خاستگاه ترکیب کنایی (درفشی شدن / کردن) با تکیه بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» در معنای «انگشت نماشدن/ کردن برای نخستین بار در شاهنامه فردوسی به کار رفته است و در آثار منظوم و منثور پیش از آن سابقه ای ندارد. پرسش هایی که هنگام رویارویی با این ترکیب پدید می آید، این است که چه ارتباطی میان واژگان ترکیب (معنای حقیقی) و مفهوم کنایی آن وجود دارد؟ در آفرینش این ترکیب کنایی، فردوسی چه استنباطی از درفش داشته است و حضور آن را در میادین نبرد چگونه می دیده که سبب شده است مفهوم کنایی «انگشت نمایی» را بیافریند؟ یافته های مقاله حاضر نشان می دهد به کارگیری «نیزه» به صورتی ویژه در میدان نبرد، به منظور اجرای فنی از فنون پهلوانی، خاستگاه آفرینش ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» بوده است که هم معنای حقیقی یعنی «به شکل و هیأت درفش درآمدن» و هم مفهوم کنایی، یعنی «انگشت نماشدن و رسوایی» را به درستی منتقل می کند. فردوسی برای آفرینش این ترکیب کنایی، جهان عینی حماسه را در ذهن و زبان خویش بازآفریده و تصویری که خود دریافته را با مناسب ترین واژگان برای مخاطب درک کردنی ساخته است.
تحلیل ساختار زبانی و نشانه ای شعر «به باغ همسفران» سهراب سپهری بر مبنای نظریه نشانه شناسی پیرس
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تمرکز بر ابعاد زبانی و نشانه ای، شعر "به باغ همسفران" از منظر نشانه شناسی پیرس تحلیل شده است. هدف اصلی پژوهش بررسی تعامل ساختارهای زبانی و نشانه های این شعر در سه سطح شمایلی، نمایه ای، و نمادین است تا نحوه بازنمایی پیوند میان زبان، انسان، و طبیعت، و مفاهیم فلسفی و معنوی روشن شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به نقش نظام نشانه ها در ایجاد معنای متن توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصاویر شمایلی نظیر "سبزینه" و "شقایق" علاوه بر بازتاب ویژگی های حسی و بصری، حامل لایه های معنایی پیچیده ای هستند که تجربیات درونی و معنوی شاعر را به مخاطب منتقل می کنند. در سطح نمایه ای، نشانه هایی چون "عقربک های فواره" و "باران و بیابان" از طریق پیوندهای علّی و زمانی، به بازنمایی تجربیات زیسته سپهری و پیوند آن ها با عناصر طبیعی و گذر زمان می پردازند. در نهایت، سطوحِ نمادین، تصاویری همچون "واژه در سطر خاموشی" را شکل می دهند که نشان دهنده عبور از محدودیت های زبانی و جستجوی معنای عمیق تر است. تحلیل نشانه شناختی این شعر نشان می دهد که سپهری با ترکیب سطوح مختلف نشانه ای و بهره گیری از ظرفیت های زبانی، شعری چندلایه و تأمل برانگیز خلق کرده است که علاوه بر زیبایی های بصری و زبانی، به بازنمایی مفاهیمی چون پیوند معنوی انسان با طبیعت، فلسفه عشق، و جستجوی حقیقت وجودی می پردازد.
ناسازواری های دستوری در ویرایش جدید تاریخ بیهقی به تصحیح یاحقی و سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی از گرانبهاترین آثار تاریخی و ادبی ما و از متون تأثیرگذار بر دیگر متون منثور بعد از خود است؛ از این رو هر کاری که به منقح ساختن آن از دست کاری های بعدی یا شرح و توضیح آن کمک کند، می تواند مصداق پاسداشت این اثر جاودانه باشد. تصحیح چنین اثری البته دانش چندوجهی مصحح، ازجمله آگاهی از دستورِ تاریخیِ متن و نیز دوره آن را می طلبد؛ کاری که علی اکبر فیاض به خوبی از پس آن برآمد و چنان در آن خوش درخشید که نامش با نام تاریخ بیهقی گره خورد. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از تاریخ بیهقی منتشر کردند تا اشکالاتِ تصحیح فیاض را اصلاح کنند، اما نتیجه کار متأسفانه در موارد بسیاری ثمربخش نشد. انتشار ویرایش تازه کتاب هم در سال 1401، انتظارات را برای اصلاح اشکالات فراوان کتاب، برآورده نکرد و به نظر می رسد مصححان چندان اعتقادی به وجود این اشکالات ندارند. یکی از ایرادات مه م این تصحیح، بی توجهی به هنجارهای دستوری موجود در متن است که فهم بسیاری از عبارت های آن را با دشواری روبه رو کرده است. در مقاله حاضر پاره ای از این دست کاری ها در دستور زبان کتاب را که به ناسازواریِ دستوریِ متن انجامیده است، در دو بخش «صرف» و «نحو» مورد بررسی قرار می دهیم.
بررسی دستوری شدگی قیود تشدید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید تشدید، جزئی زبانی است که با استفاده از آن درجه، شدت و یا مقدار عناصر دیگر زبانی مثل افعال، صفات و قیود مشخص می شود. دستوری شدگی نیز فرآیندی است که طی آن اجزای واژگانی به صورت امکانات دستوری درمی آیند و یا عناصر دستوری، دستوری تر می شوند. معمولاً مسیر دستوری شدگی اجزای دستوری مختلف تفاوت هایی با یکدیگر دارد و منابع واژگانی اولیه آنها نیز متفاوت است. این امر در مورد قیود تشدید نیز صادق است. زبان شناسان بر اساس تحقیقات بر روی زبان های مختلف، منابع واژگانی معینی برای قیود تشدید مشخص کرده اند. هدف پژوهش حاضر توصیف مشخصه های ممیز، شناسایی و بررسی شیوه تکوین این نوع قیود از منظر دستوری شدگی در زبان فارسی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبنای اصلی این تحقیق، پیکره ای است که از پنجاه تارنمای فارسی زبان کشور ایران تشکیل شده است. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که منابع معنایی قیود تشدید در زبان فارسی چه منابعی هستند و آیا این قیود تشدید از رهگذر دستوری شدگی وارد زبان فارسی می شوند؟ در این تحقیق علاوه بر مشخص نمودن مسیر دستوری شدگی قیود تشدید به منابع واژگانی قیود تشدید فارسی توجه خاصی شده است. شواهد موجود مبین آن است که منابع اصلی واژگانی قیود تشدید در زبان فارسی ناظر بر مفاهیمی چون: «وسعت»، «بزرگی» و یا «فراوانی» (کمیت) هستند.