ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
۶۲۱.

حدوث جسمانی نفس؛ بررسی و مقایسه دیدگاه شارحان ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس حدوث جسمانی ملاصدرا شارحان ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۵۳
ملاصدرا نفس را در مرحله پیدایش، جسمانی و در مرحله بقا، روحانی دانسته است. بعقیده وی، ماده جسمانی با حرکت جوهری، بتدریج مراتب کمال را طی میکند تا به حد تجرد میرسد. این نظریه انقلابی در تاریخ فلسفه اسلامی محسوب میشد. با توجه به اهمیت موضوع، شارحان ملاصدرا نیز نسبت به شرح و تبیین جسمانیهالحدوث بودن نفس از منظر ملاصدرا، اهتمام ویژه نموده اند و هر یک با توجه به نگرش و دریافت خودشان از موضوع، به شرح و تبیین این نظریه پرداخته اند و همواره اختلاف نظرهایی با یکدیگر داشته اند. بطور کلی، در تشریح معنا و ماهیت حدوث جسمانی نفس، شارحان آثار ملاصدرا را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: بعضی منظور از جسمانی در این نظریه را جسم طبیعی دانسته اند، برخی جسمانی را چیزی که تعلق شدید به جسم دارد، تفسیر کرده اند، و گروهی، معنای عامی از جسمانیت را بکار برده اند که شامل جسم طبیعی و موجود مجرد، هر دو میشود. تشریح دیدگاههای این سه گروه و بتبع آن، روشن ساختن معنای حقیقی حدوث جسمانی نفس، با روش تحلیلی توصیفی، محور اصلی پژوهش حاضر است.
۶۲۲.

بررسی نقش "اختیال در قصه" از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اختیال متخیله مختال علامه جوادی آملی عقل برهانی قصه الهی و غیرالهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۸۴
دستمایه اصلی این نوشتار، بررسی نقش اختیال در قصه از دیدگاه علامه جوادی آملی است که تا کنون به طور مستقل به آن پرداخته نشده است. ایشان با بهره گیری از حکمت متعالیّه، دیدگاه منحصر به فردی در این زمینه ارائه کرده است. در این پژوهش، ابتدا با رجوع به آثار متعدّد و لحاظ مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی ایشان، نقش اختیال در آفرینش قصه های انسانی و توقف انسان مختال در مرتبه خیال(متخیله) و نیز دلایل احتیاط در پرداختن به قصّه های غیر برهانی از دیدگاه علامه جوادی احصاء شده و سپس به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکرد فلسفی، تبیین و بررسی شده است. خاستگاه قصّه های غیر برهانی، چیزی جز اختیال قوّه متخیّله نیست؛ تفصیل و ترکیب، کار این قوّه است، لذا سامعین را نیز مختال می کند؛ مختال- هرچند عاقل بالقوّه هست- به مرتبه فعلیّت عقل نمی رسد، در حالی که منزلت حقیقی انسان در حاکمیّت عقل برهانی و تبعیّت از نقل معتبر است. در نتیجه، انسانِ سامع، تابع اختیال و انسان ِمستمع، تابع عقل برهانی است. انسان سامع، با وجود محدویّت ظرفیّت استعدادها، خود را به هر داستان و قصه ای مشغول می کند، اما انسان مستمع، تابع عقل برهانی و قصه های الهی است؛ متخیله، آفریننده قصّه های غیرالهی است، اما قَصَص قرآنی، برخاسته از اراده الهی و صادق، حق، واقع نما و هدایت گر انسان در صراط مستقیم است؛ لذا در ابتدا، فطرت مخاطب را با قصّه همراه می کند و سپس متخیله او را در کوه طور به پرواز در می آورد.
۶۲۳.

منابع اجتهادی در اندیشه احمدبن محمد بن خالد برقی در مدرسه کلامی قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برقی مدرسه کلامی قم استنباط معرفت اضطراری عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۳
احمد بن محمد بن خالد برقی از جمله اصحاب امام جواد، امام هادی و امام عسکریD و از محدثان بزرگ امامیه در قرن سوم هجری است. این مقاله به روش توصیفی، تحلیلی به دنبال مبحث روش شناسی استنباط برقی بر اساس کتاب «المحاسن» برجای مانده از این عالم شیعی است. برقی همچون پدرش محمد بن خالد از اصلی ترین انتقال دهندگان روایات معرفت اضطراری به قم بوده است. وی بیشتر روایات معرفت اضطراری را با چینشی خاص ذکر کرده که می تواند حاکی از دستگاه معرفتی خط فکری او باشد. او روایات مربوط به معارف را در باب «المصابیح الظلم» جمع کرده است. بعد از باب «العقل»، باب «المعرفه» را آورده و با ذکر روایتی معرفت اضطراری را بیان نموده که مردم به معرفت [استدلالی] تکلیفی ندارند و معارف [استدلالی] از تحت سلطه و اختیار [بیشتر] انسان ها خارج اند. از اینکه برقی در باب «الدین» روایتی نقل نموده که دلالت بر باور او به ایمان موهوبی دارد، معلوم می شود معنای «اعطایی بودن ایمان» و «صنع الله بودن» آن در نظرگاه احمد برقی، ظاهراً چیزی بوده که منافاتی با اصل اختیار و اراده انسان نداشته است. همچنین از نگاه برقی، معارف فطری و موهوبی در «عالم ذر» با دیگر معارف انسان متفاوت اند، هر چند همه آن ها اضطراری و به تعبیر روایت «صنع الله»اند.
۶۲۴.

تبیین کرامت انسان بر پایه انسان شناسی فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرامت فلسفه اسلامی انسان شناسی نفس معقول ثانی فلسفی انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۷۸
تردیدی نیست که انسان موجودی دارای کرامت است، اما درباره این که کرامت چیست و خاستگاه آن کدام است، اختلاف نظر وجود دارد. برخی از موقعیت اجتماعی افراد به عنوان کرامت یا خاستگاه آن یاد کرده اند و کسانی از تشبه به خداوند یا برخورداری از عقل سخن به میان آورده اند. بر پایه آموزه های فلسفه اسلامی مفهوم کرامت از نوع معقول ثانی فلسفی و منشأ انتزاع آن ظرفیت های نفس ناطقه است. سؤال این است که آیا نفس ناطقه ظرفیت های لازم برای انتزاع کرامت را داراست و آن ظرفیت ها کدام است؟ در این نوشتار به شیوه تحلیلی توصیفی نشان دادیم که نفس ناطقه از چشم انداز فلسفه اسلامی دارای ظرفیت های فوق العاده پیچیده است و علاوه بر داشتن ظرفیت های نباتی و حیوانی، ظرفیت های دیگری نیز دارد که او را در مسیر فرشته شدن یاری می رساند. این ظرفیت ها باعث شده است که فیلسوفان مسلمان در جای جای آثار خود انسان را به کرامت و مانند آن توصیف کنند. از منظر فلسفه اسلامی اولاً انسان دارای کرامت است. ثانیاً خاستگاه کرامت مجموع ظرفیت های نفس ناطقه است. ثالثاً کرامت امری ذاتی و عمومی است. رابعاً کرامت مقول به تشکیک است و در همه موارد به یک میزان صدق نمی کند. آشنایی با عواملی که باعث تقویت کرامت انسانی می گردد و همچنین آشنایی با چالش ها و موانع کرامت انسانی از دیگر نتایج این نوشتار به حساب می آید.
۶۲۵.

بررسی ایمان از نظر ابن تیمیه و نقش آن در نظریه رستگاری وی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بن تیمیه ایمان مومن اسلام مسلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
ایمان یکی از اصلی ترین پایه های رستگاری از دیدگاه مسلمانان است، مشخص شدن دیدگاه های متفکران در باب ایمان و دایره شمول آن، بخش اصلی تئوری رستگاری آنان را مشخص خواهد کرد. جنایات تکفیری ها در دهه های اخیر و توسل آنان به نظریات شخصیت های چون ابن تیمیه ما را به این اندیشه وامی دارد که دیدگاه ابن تیمیه در باب ایمان چگونه است؟ ایمان از دیدگاه ابن تیمیه مقوله ای از جنس باور قلبی، اقرار زبانی و عمل صالح است که باور قلبی در آن نقش اصلی را دارد.وی مانند اکثر متفکران مسلمان مقوله ایمان را از اسلام جدا دانسته و مسلمانان مقر به اسلام را تنها مشمول تمام مزایای مسلمانی در دنیا فرض کرده است. وی همانند ملاصدرا ایمان را دارای مراتب دانسته و برای آن شدت و ضعف قائل است. در نهایت بنظر نمی رسد در آثار ابن تیمیه در مورد ایمان، خبری از عقاید افراطی تکفیریها باشد! و این نشان می دهد که تکفیریها حتی در ارتباط با تفسیر سخنان بزرگان فکری خود نیز دچار انحراف، تناقض و یکسویه نگری می باشند.
۶۲۶.

بازپروری مناقب و آموزه های علوی در سوگ سورده آیینی جیحون یزدی و تببین اندیشه ورزی شاعر از سیرت اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منقبت آموزه های علوی سیره اهل بیت شعر جیحون یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۳
مفاهیم علوی در کلام شاعرانه، جامه ای دیگر در بر می کنند به گونه ای که شعر با شرع آمیخته می شود و عشق علوی با معرفت تر حاصل می گردد؛ از این رو در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و استشهادی به بررسی منقبت و آموزه های علوی در سوگ سردوه آیینی جیحون یزدی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که منقبت علوی در شعر جیحون، شیوه خاصی دارد به طوریکه کلام در چهارچوب اندیشه و تفکری خاص برای روی گردانی از دنیا، حرکت به وصول حق و سیر به سوی کمال شکل می گیرد. در حقیقت جیحون با استفاده از دو بال «خوف و رجا»، به منقبت علوی می پردازد و در این مسیر، ایمان را فرزندی حاصل از ازدواج این دو بال به حساب می آورد و حقیقت اندیشه خود را، فیض سیرت اهل بیت می داند. مصالح کلام شاعر با منقبت علوی در جهت سعادت انسان گام برمی دارند و در این مسیر حدِّ اعلای استفاده از مواهب مادی و معنوی را می رسانند، اما در این میان باطن شریعت به زیبایی در سخن شاعر نمایان می گردد و شریعت، وسیله یا پوسته ای برای طریقت و رسیدن به حقیقت مکتب علوی می گردد. شاعر در این مسیر، ابتدا چهره علوی را در درجه اول به صورت «طرح» در شعر پیاده می کند و سپس مخاطب را به فضایل علوی می کشاند به طوری که کلمات شعر ما را از وجود اهل بیت آگاه می سازد و شخصیت علوی در افق واژگان پدیدار می شود و با خواننده رابطه مستقیم برقرار می کند تا مخاطب به عرصه سیره اهل بیت راه جوید. بسامد مناقب امام حسین(ع) 39/0، قمربنی هاشم 15/0، حضرت زینب 14/0، علی اصغر7/0، علی اکبر6/0 و سایر اهل بیت و شهداء 19/0 می باشد.
۶۲۷.

نقد مقاله «عیارسنجی رویکرد سکوت گرا در برابر انگاره اتحاد عاقل و معقول»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل و معقول اتحاد ماده و صورت برهان تضایف علم حضوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
در مقاله ای مهم ترین ادله اثبات و ابطال انگاره اتحاد عاقل و معقول را بررسی کردم، نشان دادم هیچ یک از آنها تامّ نیست و در انتها چنین نتیجه گرفتم که در مورد این نظریه باید سکوت کرد. این رویکرد سکوت گرا موردنقد پژوهشِ دیگری قرارگرفته است که تگارنده آن تلاش کرده است برهان تضایف را از اشکال های مقاله ام نجات دهد. در این مقاله با عیارسنجی تلاش های پژوهش مذکور، نشان دادم که:1-این تلاش ها درواقع دست کشیدن از برهان تضایف و اقامه برهآنهای دیگری است که خود صدرا به آنها اشاره هم نکرده است؛ 2-این برهانها در اثبات اتحاد ماده و صورتی که مورد ادعای نظریه اتحاد عاقل و معقول است، ناتوان است؛ 3-هیچ یک از اشکال های پژوهش مذکور به مقاله اول، وارد نیست. برای پاسخ به اشکال ها، در این پژوهش نشان می دهم تجرد شرط معلوم بودن نیست و این مطلب با تجرد صور ادراکی منافاتی ندارد، زیرا بحث در بابِ علم حضوری است، نه علم حصولی. همچنین روشن می کنم شرط بالفعل و بالذات معقول بودن، «جوهر مجرد بودن» است؛ زیرا اوّلاً خودِ صدرا علم حضوریِ «عرض» به خودش را ردّ کرده است؛ ثانیاً پذیرشِ چنین دیدگاهی، مسئله را از حوزه بحثِ آن خارج می کند، زیرا حوزه بحث در مسئله «اتحاد عاقل و معقول»، علم حصولی به غیر است، نه علم حضوری عرض به خود.
۶۲۸.

شواهدی بر تعمیم نظریه ابصار سهروردی به دیگر ادراکات حسی و برخی از کارکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بصری ادراک حسی اضافه اشراقی سهروردی علم حضوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۷
چگونگی دریافتِ محسوسات همواره در فلسفه اسلامی مورد بحث بوده است. چهار نظریه در تبیین فرایند ادراک حسی پایه ریزی شده است. پیش از شیخ اشراق، مشائیان در ادراکات حسی به انطباع و ریاضی دانان در خصوص ادراک بصری به خروج شعاع قائل بودند. سهروردی با نقد نظریات پیش از خود در خصوص ادراک بصری، بر اضافه اشراقی و ارتباط مستقیم نفس انسانی با مبصَرات خارجی تأکید دارد. او گرچه درباره کیفیت ادراک بصری به تفصیل سخن گفته است، اما به طور آشکار درباره کیفیت ادارک در دیگر حواس ظاهری سخنی به میان نیاورده است. این امر موجب شده است عده ای در تعمیم نظریه او به دیگر ادراکات حسی تردید کنند. ما در نوشتار پیش رو کوشیده ایم شواهدی بر تعمیم نظریه ابصار سهروردی به دیگر حواس ظاهری اقامه کنیم. و برای آنکه میزان اثر گذاری این نظریه را در نظام فلسفی او نشان دهیم، برخی از کارکردهای این نظریه را در نظام فلسفی او مورد مطالعه قرار داده ایم. در این نوشتار، سه شاهد بر تعمیم نظریه او به دیگر حواس ظاهری اقامه می کنیم که از میان این سه شاهد، دو شاهد از نوآوری های این نوشتار به شمار می رود. و در پایان،کارکردها این نظریه را در نظام الهیاتی فلسفی سهروردی مورد کنکاش قرار خواهیم داد.
۶۲۹.

بررسی دیدگاه سیدمرتضی درباره آیات مربوط به اعتراض موسی (ع) نسبت به هارون و تأثیر مبنای کلامی ایشان در دیدگاه مربوطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مبنای کلامی سیدمرتضی موسی (ع) هارون اعتراض عصمت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
مسئله پژوهش این است که علت توبیخ شدید موسی نسبت به هارون در داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل چیست؟ سیدمرتضی معتقد است از آنجا که هارون، شریک موسی در رسالت بود و داراى سود و زیان مشترک بودند، موسی او را همچون خود فرض و همان گونه که انسان به هنگام خشم با خود رفتار مى کند، با او رفتار کرد؛ و ممکن است در آن زمان، گرفتن سر و کشیدن آن بی احترامی محسوب نمی شده است و احتمال دارد گفتن عبارت «لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلابِرَأْسِی...» ازسوی هارون به علت ترس وی از گمان نادرست بنى اسرائیل مبنی برعتاب موسی نسبت به وی باشد یا اینکه مضمون این سخن، دلدارى و دعوت موسی به صبر باشد. نگارنده معتقد است دیدگاه ایشان دچار تأویل دور و بعیدی است. ظاهراً آنچه باعث چنین تفسیری از سیدمرتضی شده، مبنای کلامی ایشان درباره عصمت مطلق انبیاء (ع) است؛ نگارنده بر این باور است که می توان تحلیلی ارائه کرد که هم با این مبنا و هم با ظاهر آیات سازگارتر باشد و باید به این نکته توجه داشت که میدان تأویل آیات، میدان وسیع و فراخ دامنی نیست و فقط در حد اضطرار و ضرورت است. به نظر می رسد توبیخ شدید موسیG نسبت به هارون وسیله ای ب رای ب یدار کردن بنی اسرائیل بود تا به شدت و بزرگی اشتباه خود در گوساله پرستی پی ببرند.
۶۳۰.

تحلیل و بررسی دیدگاه فاضل قوشجی پیرامون «حدیث التهنئه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نص جلی قوشجی حدیث تهنیت امره المؤمنین سلموا علی علی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
«حدیث التهنئه» با عبارت «سَلِّمُوا عَلَى عَلِی بِإِمْرَهِ الْمُؤْمِنِین»، از جمله نصوص جلیه بر امامت امیرالمومنین(ع) و یکی از قرائن و شواهد قطعی بر مراد از مولی در حدیث متواتر «من کنت مولاه فعلی مولاه» است. قوشجی متکلم اشعری در «شرح تجرید» با توجه به صراحت این سخن رسول خدا(ص) در خلافت و امامت بلافصل امیرالمؤمنین(ع)، برای پاسخ از استدلال به این حدیث تلاش فراوانی کرده است. مهم ترین دستاویز برای نفی نصوص جلیه بر امامت امیرالمؤمنین(ع) از جمله «حدیث التهنئه» اقدام صحابه به تعیین خلیفه است. این مقاله که عمدتاً مبتنی بر مصادر قابل قبول اهل سنت است بعد از تبیین استناد به حدیث التهنئه به عنوان نص جلی بر خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی(ع) به تفصیل شبهات قوشجی را پاسخ داده و با تأمل در حجیت فعل صحابه ثابت می کند در بحث امامت نمی توانیم فعل صحابه را ملاک و مستند قرار دهیم و تنها راه صحیح استخراج ملاک و میزان از قرآن و سنت قطعیه است برای بررسی آنچه بعد از رسول خدا ص واقع شده است.
۶۳۱.

بررسی ابعاد توحید نزد وهابیت و شیعه در بستر اندیشه های قرآنی علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علامه جوادی توحید ربوبی توحید الوهی شرک ربوبی شرک الوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
در بیشتر آثاری که به نقد وهابیت اختصاص دارند، آن دسته از اعمال مسلمانان که ازنظر وهابیان مصداق شرک محسوب می شوند، موردبررسی قرار گرفته اند. گرچه نقدهایی که به این صورت مطرح شده اند، تصویر نادرست وهابیان از اعتقادات سایر مسلمانان را نشان می دهند؛ اما آنچه ضروری است نقد مبانی اندیشه وهابیت است. ازآنجایی که محورهای اصلی تفکر وهابیت عبارت اند از: توحید ربوبی، توحید الوهی و تعریف عبادت، بنابراین نقد رویکرد آنان در این موارد در اولویت قرار دارد. در آثار علامه جوادی آملی، به نقد مبانی رویکرد وهابیت توجه شده است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. بر اساس این تحقیق وهابیت در تبیین توحید ربوبی و الوهی، معیار و مرز بین توحید ربوبی و شرک ربوبی، تعریف عبادت، ارتباط توحید ربوبی و الوهی و عدم توجه به قید استقلال، دارای انحرافاتی است که منظومه فکری آنان را غیرتوحیدی می نماید.
۶۳۲.

دارایِ وجود بودنِ وجود و استدلال تسلسل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود موجود استدلال تسلسل سهروردی اتباع مشائیان ابن سهلان صدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۰
صدرا در أسفار استدلالی را علیه موجودیت وجود به سهروردی نسبت می دهد که از این قرار است: «موجود» یعنی دارای وجود؛ حال اگر وجود موجود باشد دارای وجود است و از تکرار این استدلال، تسلسل وجودها لازم می آید؛ پس وجود موجود نیست. حامیان حکمت متعالیه پس از صدرا و تقریباً همه معاصران این استدلال را به تبع صدرا به سهروردی نسبت داده اند. دلایلی تاریخی می آورم که این استدلال از آنِ سهروردی نیست. مشخصاً سهروردی نسخه های متفاوت این استدلال را به مخالفان اتباع مشائیان و خصوصاً ابن سهلان نسبت می دهد. بیش از این، او اظهار می کند که اتباع مشائیان به این استدلال ها پاسخ های درخور داده اند. شواهدی ارائه می کنم این انتساب های سهروردی مقرون به صحت هستند. همچنین با تحلیل استدلال های تسلسل سهروردی نشان می دهم که هیچ کدام از استدلال های تسلسلی که سهروردی بر آن صحه گذاشته است، مبتنی بر مقدمه ای درباره مفهوم «موجود» نیستند. به جای آن این استدلال ها همگی دارای مقدمه های متافیزیکی اصیلی هستند. از این یافته ها نتیجه می گیرم که استدلال تسلسل یاده شده تفسیر نادرستی از متن سهروردی در حکمه الإشراق است. ریشه این تفسیر نادرست را می توان تا شرح قطب رازی ردیابی کرد. در ادامه تفسیر مطلوبی از استدلال او در حکمه الإشراق ارائه می کنم. دلایلی اقامه می کنم که این استدلال دشوارتر از آن است که از ابتدا به نظر می رسیده است: به نظر می رسد که این استدلال تسلسل راه گریز ساده ای جز قائل شدن به وحدت شخصی وجود برای حامی موجودیت وجود باقی نمی گذارد.
۶۳۳.

بررسی مفهوم آیدوس در محاورات افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیدوس افلاطون پروتاگوراس سقراط آریته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۱
افلاطون در مجموعه آثارش در رابطه با پژوهش های اخلاق شناختی دو رویکرد متفاوت دارد؛ نخست رویکردی است که در مقابل سوفسطائیان در پیش گرفته بود و منکر آموختنی بودن فضیلت (arete) است و از یگانگی آریته در مقابل چند گانگی آریته نزد سوفسطائیان سخن می گوید همه را شایسته تربیت نمی داند و بر انحصار تربیت تاکید دارد. دوم رویکردی است که بر اساس آن معتقد به آموزش با راهکارهای عملی تراست که همه مردمان را شایسته بهره مندی از فضیلتی مانندآیدوس (aidos)، (shame) می داند و آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه ی استواری دولتشهر و سعادتمند شدن آن معرفی می کند. در دوره آثار افلاطون، دیدگاه سه متفکر که عبارتند از پروتاگوراس، سقراط و افلاطون در رابطه با مفهوم آیدوس مطرح شده است. در رساله سقراطی خارمیدس از مجموعه محاورات به طور مستقیم این سوال مطرح شده است که آیا آیدوس فضیلت محسوب می شود یا خیر؟ در رساله پروتاگوراس به موضوع آموختنی بودن فضیلت آیدوس پرداخته شده است و در آن اشاره شده است آیدوس فضیلتی است که مانند دیگر هنرها تخصصی نیست بلکه فضیلتی است که همگان باید از آن بهره مند باشند البته به این شرط که با آموختن بتوانند آن را در خود پرورش دهند و به طبیعت اجتماعی آیدوس و نقش آن در حمایت از نظم مدنی می پردازد. در رساله جمهور و فایدروس در مبحث نظریه سه جزئی نفس انسان درونی سازی احساس شرم بیان شده است اما در هیچکدام از این دیالوگ ها شرح خاصی از ماهیت آیدوس بیان نشده است.
۶۳۴.

علامه طباطبایی و امکان تحقق جامعه دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامعه دینی تمدن غرب آزادی حق احساسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۸۳
بدون تردید علامه طباطبایی از معدود متفکران معاصری است که از دو ویژگی برجسته برخوردار بوده است؛ یکی جامعیت نظری ایشان در علوم پایه اسلامی و دیگری پیشگامی در طرح مباحث نو که در مواجهه با افکار فلسفی غرب به وجود می آمد. به همین جهت دور از انتظار نیست که به برخی مسائل مهم فلسفه سیاست نیز پرداخته باشند. البته ایشان کتابی تحت این عنوان ندارند، اما در مجلدات مختلف تفسیر "المیزان" و رسائلی در باب روابط اجتمایی و رسالت شیعه به موضوعات مختلفی در ساحت فلسفه سیاست توجه کرده اند. از جمله این توجهات، پاسخ به این سؤال است که "با توجه به یک نمونه موفق در اداره جامعه که تمدن غربی است، چرا باید دنبال تحقق جامعه دینی بود که در تاریخ هیچ گاه بروز موفقیت آمیزی نداشته است؟پاسخ به این سؤال که شاید در شرایط امروز ایران نیز به نحو دیگری مطرح است، نیازمند درک مبانی تفکر فلسفی و قرآنی ایشان در بعد سعادت فرد و جامعه می باشد. اما اجمالاً علامه ریشه دو گونه نگاه جامعه دینی و تمدن غربی را در این نکته می دانند که جامعه دینی حق گرا و عقل گرا ست و تمدن غربی لذت گرا و احساسی است. ازاین جهت نقد ایشان به نقد فیلسوفانی نظیر «مکین تایر» درباره تمدن غربی مشابهت دارد.در این مقاله با توجه به نیاز امروز ایران به این مقوله و از طرفی موقف منصفانه علامه در حوزه اندیشندگی، به تجزیه و تحلیل و نقد أراء ایشان پرداخته شده است.
۶۳۵.

مسئله اتصاف ماهیت به وجود از دیدگاه سیدصدرالدین دشتکی و ارزیابی روایت ملاصدرا از او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه حمل اتصاف ماهیت به وجود قاعده فرعیه مشتق دشتکی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
حل مسئله اتصاف ماهیت به وجود در دیدگاه دشتکی، بصورت درهم تنیده یی با نظریه حمل، مشتق و قاعده فرعیه در ارتباط است. دشتکی با تفکیک وجود مصدری از وجود بمعنای موجود، و تمییز عروض نفس الامری از عروض بحسب اعتبار ذهن، به تحلیل مسئله اتصاف همسو با عناصر پیش گفته پرداخته است؛ او عروض وجود بر ماهیت را تنها در وجود بمعنای موجود و در ظرف اعتبار ذهن میپذیرد. ملاصدرا غالباً دیدگاه دشتکی در مورد اتصاف، نظریه حمل، مشتق و لزوم ثبوت مبدأ محمول برای موضوع را بطور ناقص روایت کرده و تنها در یک موضع به تبیین همه عناصر آن پرداخته است. او در تحلیل قاعده فرعیه کاملاً متأثر از دشتکی است. بنظر میرسد صدرالمتألهین برغم تلاش بسیار برای ارائه روایتی منسجم از دشتکی، نتوانسته برخی عناصر را بصورت سازگار در نظریه خویش حفظ نماید.
۶۳۶.

نظریه «عقل فعال» در اندیشه اسکندر افرودیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل فعال اسکندر افرودیسی فاعل غایت انگاری معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۳۳
اسکندر افرودیسی از شارحان ارسطو با رساله ای با عنوان فی العقل علی ارسطوطالیس و درباره النفس، از آغازگران نظریه پرداز در مبحث عقل و عقل فعال است. مبحث «عقل فعال» از حیث حقیقت و چیستی و از حیث غایت انگاری و نسبتش با انسان مورد بحث است. «حقیقت عقل فعال» چیست؟ آیا وابسته به انسان یا مستقل از انسان است؟ فاعلیت عقل فعال چگونه است و چه جایگاهی وجودی و معرفتی و غایت انگاری در نظریه عقل اسکندر افرودیسی دارد؟ در این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی به این یافته ها دست یافتیم که فاعلیت عقل فعال وجودی و معرفتی است. عقل فعال جنبه خارجی به خود می گیرد و جایگاه عقل الهی و فسادناپذیر دارد و از حیث معرفتی، عقل فعال هم خود را می شناسد، هم سبب شناخت معقول می شود و از حیث غایت انگاری نیز کمال وجود انسان اندیشیدن به بالاترین متعلق است. برای پاسخ به این پرسش ها ابتدا نظریه عقل اسکندر را به اجمال معرفی کرده و سپس به نظریه عقل فعال می پردازیم.
۶۳۷.

مقایسه آیین های دینی کاتولیک و شیعه از منظر تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت اسلامی کاتولیک مسیحیت شیعه آیین دینی تربیت اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
«تربیت اخلاقی» از مباحث بسیار مهم در رسیدن انسان به کمال واقعی و سعادت نهایی است. ازاین رو همه ادیان و مذاهب به آن توجه خاص داشته اند، به ویژه با آیین های دینی که برای پیروان خود لحاظ نموده اند. مسئله مقاله حاضر بررسی شباهت ها و تفاوت های موجود در آیین های دینی کاتولیک و شیعه از حیث تربیت اخلاقی است. برای پاسخ به این مسئله، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ضمن بهره گیری از منابع دینی کاتولیک و شیعه و همچنین آثار برخی از پژوهشگران، آیین های دینی کاتولیک و شیعه از حیث تربیت اخلاقی بررسی شده و شباهت ها و تفاوت های میان آن دو تحلیل گردیده است. بدین روی چهار آیین «تعمید»، «اعتراف»، «ازدواج» و «عشای ربانی» از مذهب کاتولیک و در مقابل، چهار آیین «شهادتین»، «توبه»، «ازدواج» و «نماز» از مذهب شیعه بررسی شده است. شباهت های تربیتی زیادی میان این آیین ها مشاهده شد، ولی تفاوت های بسیاری هم میانشان وجود دارد. در این میان از نظر تربیت اخلاقی آیین های دینی شیعه برتری قابل توجهی دارد و ضمن برخورداری از تمام وجوه مثبت تربیت اخلاقی در آیین های مذهب کاتولیک، فاقد نقاط ضعف آنهاست.
۶۳۸.

نقش مبانی فلسفی ملاصدرا در شرح اوصاف متقابل خداوند (با تکیه بر شرح اصول کافی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرح اصول کافی صفات متقابل خداوند مبانی فلسفی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۴
مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به نقش مبانی فلسفی ملاصدرا در تفسیر اوصاف متقابل خداوند که در اصول کافی مرحوم کلینی (کتاب التوحید) ذکرشده است (اوصافی نظیر «اول و آخر بودن» و یا «ظاهر و باطن بودن») می پردازد و تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا همچون «اصالت وجود» و انشعابات آن نظیر «تشکیک»، «وجود ربطی» و «وحدت وجود» را بر تفسیر این اوصاف بررسی می کند. مطابق یافته های این پژوهش اصل اصالت وجود و فروعات آن، به نحوی معانی اوصاف موردنظر را رقم می زند که نه تنها تقابل حقیقی بین اوصاف به ظاهر متقابل، برطرف می گردد، بلکه معنای هر یک از اوصافِ به ظاهر متقابل، مکمل معنای صفت مقابلش می شود. همچنین اثبات می شود که آراء صدرا در اینجا هیچ نوع ناسازگاری با سایر آراء وی در حوزه خداشناسی ندارد. به نظر می رسد تعریف و تبیین ارائه شده از سوی ملاصدرا علاوه بر این که تقابل اوصاف و ناسازگاری با توحید را برطرف می سازد، تأکیدی بر مراتب توحید و فهم عقلانی متون دینی نیز محسوب می گردد.
۶۳۹.

بررسی چالش های پیشِ روی کاربرد قانون دوم ترمودینامیک در مقدمات براهین جهان شناختی

کلیدواژه‌ها: آنتروپی حدوث عالم قانون دوم ترمودینامیک ویلیام کریگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۱۹
با کشف قانون دوم ترمودینامیک بسیاری از اندیشمندان پی بردند که این قانون می تواند مؤیدی برای آغازمندبودن جهان باشد و با بهره گیری از برهان حدوث می تواند در مسیر اثبات وجود خداوند به کار برده شود. یکی از دانشمندانی که این مسیر را پیموده، ولیلیام کریگ است. وی در اثبات حدوث عالم دو دلیل فلسفی و دو دلیل تجربی ارائه می دهد که در بخش دلایل تجربی، به این قانون متوسل می شود. در این نوشتار امکان مطرح نمودن تمام چالش های پیشِ رو نبود؛ لکن سعی شده است با بیان چهار چالش اصلی، دنبال این پرسش باشیم که آیا احتمال نقض این قانون و به تبع زیر سؤال بردن براهینی که از این قانون در مقدمات خود بهره می گیرند، وجود دارد یا خیر؟ شواهد امر نشان می دهند، اغلب چالش های پیشِ رو، پاسخ درخور یافته اند؛ لکن یافته های جدید در عرصه فیزیک کوانتوم و نقض این قانون در سطح نظری، باعث می شود با احتیاط بیشتری نسبت به قطعیت این قانون و به تبع پیامدهای الهیاتی آن بپردازیم.
۶۴۰.

اصل دلیل کافی از نگاه پروس و بررسی نقدها

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل دلیل کافی جهان های ممکن دانش پیشینی قوانین علی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۲۱
اصل دلیل کافی، یکی از بنیان های عقلانی فکر انسانی است که در مباحث کیهان شناختی، از ارکان مهم تلقی می شود. این نگاشته بر آن است تا با ارائه جدیدترین براهین مدافعین و منتقدین کارآمد این اصل، به ویژه افرادی مانند الکساندر پروس، به عنوان یکی از مهم ترین اندیشمندان خداباور و نگاه های نئوهیمیستی و مکتب ذات گرایی، منشأ تقابل این دو نوع نگاه را به بوته نقد و نظر بگذارد.  در نگاه پروس، عدم پذیرش این اصل مخاطب را به سوی نوعی شک گرایی مفرط در حیطه شواهد عینی، خواهد کشاند. وی معتقد است که در صورت غلط بودن این بنیان، حقایق طبیعی دیگر بدون علت اتفاق خواهند افتاد و با تصادفی شدن این رخدادها ، دیگر هیچ گونه دریافت معرفتی، ممکن نخواهد بود. همچنین در صورت بطلان این اصل، معتقد است که ما یک نوع ناقضی داریم (Defeater) که ممکن نیست نقض شود (Defeater’s defeater) که خود از بین برنده اعتبار علوم تجربی (Science) است. در نگاه منتقدین، پذیرش این اصل باوجود مثال های نقض، منطقی نیست. تبیین نگاه پروس و اعتبارشناسی پاسخ گویی وی به شبهات خداباوری، از داشته های مهمِ این نوشتار خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان