فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف یکی از جریان های بسیار تأثیرگذار در تاریخ اسالم است که از زوایای گوناگون معرفتی، سیاسی، اجتماعی، هنری و ... قابل مطالعه می باشد. این جریان هم در ابعاد نظری و هم در ابعاد عملی خود دارای شاخه ها و شعارهای بسیار متنوعی است که از اندیشمندان و نخبگان علمی و دینی تا عموم مردم بی بهره از آگاهی های دینی را در خود هضم نموده است. یکی از شخصیت های مؤثر در تاریخ تصوف اسلامی که به علت عمق نفوذ خود در سرزمین های ترک زبان به پیر ترکستان شهرت یافته و بزرگ ترین صوفی ترک محسوب می آید، خواجه احمد یسوی است. مجموعه اشعار خواجه احمد که به زبان ترکی قابل فهم برای عامه سروده شده در کتابی به عنوان دیوان حکمت جمع آوری و به زبان های گوناگون ترجمه و منتشر شده است. وی در این اشعار دیدگاه های عرفانی خود را در باب تشریح گام های سلوک خود و توصیه های عرفانی برای دیگران بیان نموده است. مقاله حاضر در تالش است تا نظام اندیشه های عرفانی خواجه احمد یسوی را در عرصه عرفان نظری و عملی کشف و ترسیم نموده و تصویری روشن تر از مبانی عرفانی وی ارائه نماید.
ارزیابی مقایسه ای میزان دلیلیت برهان نظم از دیدگاه شهید صدر و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
287 - 298
حوزههای تخصصی:
برهان نظم، با تقریرهای متفاوت و از مناظر مختلف، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. متفکران اسلامی درباره ارزش این برهان بر اثبات وجود خداوند اختلاف نظر دارند. برخی فلاسفه بر این باورند که استدلال های مبتنی بر نظم ارزش برهانی ندارند و از استحکام کافی برای اثبات و شناخت خداوند برخوردار نیستند. در مقابل، گروهی از متکلمان از این برهان دفاع و بر امتیازهای ویژه آن تأکید کرده اند. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و انتقادی بر آن است که میزان دلیلیت برهان نظم به منزله عمومی ترین راه خداشناسی را از دیدگاه دو اندیشمند معاصر، آیت الله مرتضی مطهری و آیت الله سید محمدباقر صدر، ارزیابی کند تا بدین وسیله امکان اثبات و شناخت خداوند با تقریرهایی از برهان نظم، که بیشترین میزان اتقان را دارند، فراهم شود. نتیجه آنکه، تقریر شهید صدر از برهان نظم مبتنی بر نظریه «منطق ذاتی» است که وی در معرفت شناسی اتخاذ کرده است و با توجه به اشکال هایی که تقریرهای دیگر برهان نظم، از جمله تقریر مبتنی بر «منطق عقلی»، با آن مواجه اند به نظر می رسد راهی که شهید صدر پیشنهاد داده بهترین راهی است که برای اعتبار بخشیدن به برهان نظم به منزله یک برهان دقیق فلسفی وجود دارد.
بررسی الهیات علمی از دیدگاه ولفهارت پاننبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهیات علمی یکی از شاخه های الهیات مسیحی است که بر خلاف رویکردهای سنتی در الهیات، تنها راه دفاع از الهیات و باورهای الهیاتی را توسل جستن به روش، مبانی و یافته های علم می داند. پاننبرگ، الهی دان آلمانی، یکی از اولین الهی دانانی است که طرحی را برای الهیات علمی ارائه داده است. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات از دیدگاه او چه ویژگی هایی دارد و چه نقدهایی بر آن وارد است. به سبب آن که الهی دانان مسیحی پیش از مسلمانان با برخی از چالش ها مواجهه شده و در صدد رفع آن ها برآمده اند، استفاده از یافته های آن ها سودمند خواهد بود. برای پاسخ به مسئله اصلی از روش توصیفی- تحلیلی بهره خواهیم برد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پاننبرگ چهار شرط را برای علمی شدن الهیات برمی شمرد، اما مهم ترین شرط آن را اثبات شناختی بودن گزاره های الهیاتی می داند. از نگاه او، اثبات شناختی بودن آن ها در گرو استفاده از روش علمی است. طرح پاننبرگ، با وجود نقاط قوتش، توان پاسخگویی به همه چالش های الهیات را ندارد.
واکاوی تأثیر رویکرد بیماری انگاری به تجربه دینی در نگرش الحاد عصب شناختی به وحی نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
105 - 123
حوزههای تخصصی:
گروهی از پژوهشگران علوم اعصاب شناسی با توجه به تحقیقاتی که درباره همبسته های عصبی کارکردهای شناختی مغز انسان داشته اند، بعضی تجربه های دینی را مرتبط با برخی بیماری های مغزی همچون صرع لوب گیجگاهی، روان گسیختگی، اختلال در ارتباط نیمکره های مغزی و سایر قسمت های آن دانسته اند. گروهی دیگر با استناد به این نتایج علمی و تمسک به شواهدی از حالت های جسمانی پیامبر اکرم در هنگام دریافت وحی، رویکردی الحادی عصب شناختی درباره وحی نبوی اتخاذ کرده اند. آنان وحی پیامبران را به نوعی تجربه دینی ناشی از عوارض بیماری مغزی تقلیل داده اند. پژوهش حاضر نخست با روش «توصیفی» یافته های دانش عصب شناسی درباره رابطه تجربه دینی و بیماری های مغزی را مطالعه نموده، سپس با روش «تحلیلی» به مسئله اصلی این مقاله درباره دلالت این یافته ها بر ادعای بیماری انگاری وحی پرداخته و در جهت حل مسئله الحاد عصب شناختی، ویژگی های وحیانی آیات قرآن کریم (همچون علم حضوری بودن وحی و تمایزهای اساسی بین محتوای وحی و تجربه های دینی) را بررسی کرده است. در مجموع، وحی نبوی به کلی با سایر تجارب دینی تفاوت دارد و به هیچ وجه نمی توان آن را ناشی از بیماری مغزی دانست.
کاربست الگوی نشانه شناختی ریفاتر در خوانش شعر «غریب الغرباء» از معروف عبدالمجید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
97 - 116
حوزههای تخصصی:
علم نشانه شناسی عنوان کلی است که علوم بسیاری را در برمی گیرد. این علم نخستین بار توسط فردینان دو سوسور مطرح شد. خاستگاه اولیه نشانه شناسی، زبان شناسی است. نظریه نشانه شناسی ریفاتر، نظریه ای است که شعر را در دو سطح خوانش اکتشافی و خوانش پس کنشانه تحلیل می کند. خوانش اکتشافی با تکیه بر خوانش زبانی معنای ظاهری متن را معلوم می سازد و رویکرد خطی دارد؛ اما خوانش پس کنشانه با کمک توانش زبانی معنای ضمنی متن را آشکار می کند و بدون رعایت ترتیب بررسی و تحلیل می شود. این نظریه در حوزه ساختارگرایی قرار می گیرد؛ بنابراین به ساختار شعر اهمیت بسیاری می دهد. انباشت، منظومه توصیفی، هیپوگرام و ماتریس ساختاری همگی مواردی هستند که در تحلیل شعر به خوانشگر کمک می کند تا در نهایت خاستگاه شعر یعنی مفهوم اصلی آن به دست آید. این نظریه از نظریه های خواننده محور سده بیستم اروپاست که در تحلیل متون منظوم معاصر بسیار تاثیرگذار است. از این رو، در این مقاله، نخست مولفه های نظریه ریفاتر تبیین و سپس با توجه به آن ها قصیده «غریب الغرباء» از معروف عبدالمجید، تحلیل و بررسی شده است. گفتنی است که این شاعر معاصر مصری نخست اهل سنت و پیرو مذهب شافعی بود و بعدها به مکتب تشیّع گرایش پیدا کرد و از محبان خاندان عصمت و طهارت گردید. وی با اعتقاد قلبی و مطالعات گسترده ای که پیرامون اصول عقاید شیعه داشت، آن را برگزید. او می گفت از آن پس بر اثر تلاش و مجاهدت به دین و عقیده کاملی دست یافته است. لذا می تواند در زندگی از قلبی آرام و خاطری آسوده بهره مند گردد. از یافته های پژوهش برمی آید که به برکت تشرف معروف عبدالحمید به ساحت قدسی امام رضا (ع) و به یُمن وجود پربرکت این امام رئوف بود که مسیر توبه، امید و رستگاری برای او فراهم گردید. در نتیجه شاعر در این سروده به تبیین فرهنگ رضوی پرداخته و از جود، بخشش، کرم و سخاوت این امام همام پرده برداشته است.
کارآمدی دولت در فلسفه سیاسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
129 - 151
حوزههای تخصصی:
ابن سینا به عنوان فیلسوفی سیاسی، از یک دستگاه منسجم فکری و فلسفی برخوردار است که با استفاده از آن، محیط بیرون از ذهن خود و مسائل آن را تحلیل کرده و متأثر از آن ها درصدد تجویز نظم مطلوبی برآمده است که در آن، انسان ازطریق دولت مطلوب خود به آرمان ها و آرزوهایش می رسد. پرسش اصلی این پژوهش آن است که دستگاه فلسفه ورزی بوعلی جهت دستیابی به آمال و آرزوها چه نوع دولتی را کارآمد می داند و در نیل به اهداف، چه سازوکارهایی را برای کارآمدسازی دولت به دست می دهد. به این پرسش می توان اجمالاً چنین پاسخ داد که در فلسفه سیاسی ابن سینا کارآمدی دولت در استقرار دولت بر حاکمیت ریاست عادله نبوی و تدابیرِ مبتنی بر قوانین شریعت و بر مشارکت مدنی است تا از یک سو با بهره گیری از سازوکارهای بازدارنده، افراد جامعه را از خطر انحراف، ظلم و بی عدالتی بازدارد و از سوی دیگر، با استفاده از سازوکارهای جاری کننده عدالت، اعتدال و تعادل را در جامعه استقرار بخشد و بدین صورت، بسترهای لازم برای شکوفایی استعدادهای کمالیِ افراد جامعه و دستیابی آن ها به آمال و آرزوهایشان فراهم شود. در این مقاله، از روش فلسفی، یعنی شیوه برهانی- استدلالی بهره می گیریم تا قابلیت های اندیشگی این فیلسوف در موضوع کارآمدی دولت بر بنیان های فلسفی و فلسفی سیاسی وی مبتنی شود. براساس یافته های پژوهش، کارآمدی دولت عبارت است از: پیشگیری از فساد جامعه، دولت و نظام سیاسی؛ وجودداشتن سیاست های راهبردی عدالت آور و تعادل زا، و حاکمیت قوانین سعادت آور دنیوی و اخروی؛ وجودداشتن مدیریت روزآمد (برگرفته از تجارب و دریافت نظر کارشناسان و اقتضاهای محیطی).
معنای تبرک و شیوه های تقدس بخشی اشیا در بین زائران حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
1 - 28
حوزههای تخصصی:
سوغات وجوه مادی و ذهنی دارد که لایه های معانی منتسب به آن برساختی اجتماعی است. پرواضح است که سوغات با توجه به تفسیری که زائر از نظر کاربرد، معانی و خاطراتی که یادآوری می کند، متفاوت است. این پژوهش درصدد بررسی معنای سوغات متبرک، چگونگی تقدس بخشی، شیوه های استفاده و نگهداری از آن توسط زائران است. این پژوهش با رویکرد روشی کیفی تفسیری و به روش تحلیل مضمون انجام شد که بر اساس آن داده های مصاحبه ها مقوله بندی و تلخیص گردید. در این پژوهش با 19 زائر زن در تابستان سال 1401 مصاحبه شد. یافته های پژوهش نشان داده است که زائران عمدتا سه گونه تبرکی (اشیای ذاتا متبرک، سوغات خریداری شده و متعلقات زائر در حین زیارت) را به عنوان ره توشه سفر زیارتی می برند. انگیزه زائران از بردن تبرکی در قالب حفظ شرایط فعلی، تغییر وضعیت مسئله مند و ثبت خاطره برای خود و دیگران طبقه بندی شده است. در ادراک زائران از تبرک دو معنای اصلی نهفته است: هدیه (ای از سوی فردی خاص و مورد علاقه) و یادگاری (نمادی از سفر زیارتی و امام). سوغات متبرک به عنوان واسط تسری فیض و رحمت خداوند ادراک شده است. طیف متفاوتی بین زائران بر حسب تجربه بردن تبرکی مشاهده شد. وجه ماندگاری و وجه کاربردی آن، از ویژگی های مهم تبرکی نزد زائران بوده است. اگر محل دفن امام در مکان مقدس را کانون تسری تقدس و تبرک بخشی تعریف کنیم، از نگاه زائر این تقدس و برکت از ضریح محل دفن امام (ع)، کل حرم، اطراف آن و تا شهر زیارتی امتداد می یابد. لذا شیوه های متبرک سازی از کانون تا امتداد آن در کل شهر زیارتی متفاوت است. از نظر زائران تبرکی ها برای لحظه های بحرانی مانند بیماری یا مناسک گذار زندگی مثل تولد، ازدواج، ورود به مدرسه و دانشگاه و حتی مرگ تاثیر گذارند. تکینه سازی، ترکیب تبرکی با اشیای نامقدس و مصرف تدریجی از شیوه های نگهداری اشیا متبرک توسط زائران بوده است.
تحلیل تطبیقی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در مسائل توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
81 - 102
حوزههای تخصصی:
مسئله جایگاه عقل در آموزه های اعتقادی از گذشته نزد پیروان مذاهب مختلف کلامی یکی از مباحث اختلاف برانگیز و اساسی بوده است و اندیشه وران مذاهب مختلف در این مسئله دیدگاه واحدی ندارند و نظرات مختلفی را طرح نموده اند. در این میان عالمان ماتریدی و سلفی در این مسئله اختلاف نظر جدی دارند، به طوری که تقابل آن ها نسبت به مسئله عقل در باب آموزه های اعتقادی به ویژه مسئله توحید، پیامدهای بسیار متفاوتی را رقم زده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی درصدد بررسی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در باب توحید برآمده و این نتیجه را به دست می دهد که سلفیان در باب توحید بر خلاف ماتریدیان قلمرو عقل را محدود نموده و این نگاه حداقلی به عقل در مباحث توحیدی تمایزات بین دو مکتب ماتریدیه و سلفیه در باب توحید رقم زده که مهم ترین نقاط تمایزات عبارت اند از: ارائه تقسیم متفاوت از توحید توسط دو مکتب، رویکرد متمایز در اثبات صفات و اقسام آن، رویکرد متمایز در باب تفسیر صفات خبری، رویکرد حداقلی یا حداکثری در براهین عقلی، عقلی یا شرعی دانستن حسن و قبح و رویکرد متفاوت در باب افعال الهی(جبر و اختیار). بدیهی است رویکرد حداقلی سلفیان به عقل در مباحث فوق، یک سری پیامدهای منفی همچون نفی مشروعیت توسل، استغاثه، توسل، ولایت تکوینی اولیاء، جسم انگاری خداوند و جواز تکلیف ما لا یطاق را در پی دارد.
نقش جمهوری اسلامی در ایجاد حلقه های معرفتی مقدمه ساز ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
141 - 156
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی در دورانی شکل گرفت که عمده نظریه پردازان غرب و شرق قائل به افول دین و پایان عصر دین گرایی شده بودند. به همین جهت پدیده دینی برخواسته از نهاد دینی حوزه همواره برای آنها امری ناشناخته تلقی می گردد. هدف غایی شکل گیری انقلاب اسلامی، مقدمه سازی و ایجاد بسترهای لازم برای ظهور است که امروزه ابعاد این مسئله کمتر مورد بازشناسی و تبیین قرار می گیرد(مسئله) این اثر با هدف تبیین نقش انقلاب اسلامی در حوزه های معرفتی مقدمه ساز ظهور به نگارش درآمده است(هدف) روش تحقیق در این نوشتار به لحاظ گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اسنادی و به لحاظ پردازش توصیفی _ تحلیلی است.(روش) یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که امام راحل در مسیر تسهیل گری ظهور و دست یابی به انقلاب اسلامی به عنوان جزء لازم از مسیر مقدمه سازی فرج جامعه بشری، در ابتدا به ایجاد حلقه های معرفتی لازم روی آوردند. این عناصر هم در شکل گیری انقلاب، هم در استمرار آن و همچنین در مسیر تسهیل گری ظهور، اموری لازم است؛ چراکه ظهور از یک منظر ملزوم شکل گیری بلوغ بینشی جامعه بشری برای مطالبه امام است(یافته ها).
معرفت شناسی گواهی سهروردی؛ رویکردی تحلیلی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
59 - 81
حوزههای تخصصی:
با اینکه ما بسیاری از آگاهی ها و معرفت های خود را از گواهی گرفته ایم، آن هیچ گاه به صورت جدّی در معرفت-شناسی مطرح نبوده است مگر در چند دهه ی اخیر. اما در جهان اسلام گواهی به ضرورت بیشتر محلّ توجّه بوده است، و در این میان سهروردی باز هم به ضرورت بیشتر به آن پرداخته است. او در سه موضع از گواهی سخن گفته است: در منطق (شامل معرفت شناسی گذشتگان)، در اصول فقه، و در الهیات. در این جستار، با دو رویکرد تحلیلی و تاریخی مساهمت سهروردی در این بحث را نشان خواهیم داد. در منطق، او بر شانه ی فارابی و ابن سینا ایستاده است، اما تفاوت های جدّی با آنها دارد و توگویی می خواهد یقین را در متواترات برآمده از تراکم ظنون بداند. در اصول فقه، سراسر از غزالی متأثّر است و این تأثیر به منطق او نیز راه یافته است. در الهیات، اما، نوآورانه و برای نخستین بار بحث از گواهی را پیش می کشد تا ارزش معرفت شناختی تجربه ی دینی برای غیرتجربه گر را اثبات کند.
بررسی تحلیلی فرهنگ انتظار پادشاهی خداوند در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
181 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های مشترک بین ادیان ابراهیمی آموزه اعتقاد به ظهور منجی و موعود آخرالزمانی است. مسیحیان معتقد عیسی مسیح؟ع؟ سه روز پس از مصلوب شدن زنده شد و مدتی بعد به آسمان عروج کرد و در آخرالزمان دوباره از آسمان باز خواهد گشت و پادشاهی خداوند را بنا خواهد نهاد. در عهدین آموزش داده شده که مؤمنین هر لحظه و هر روز منتظر آمدن پادشاهی خداوند باشند و ایمانداران براساس فرهنگ انتظار تربیت شدند. در مسیحیت نخستین افرادی بودند که به نام منتظران پادشاهی خداوند شناخته می شدند و امروزه یکی از مراسمات دینی و دعا های بسیار مهم و اساسی در مسیحیت مراسم عشای ربانی است که در حقیقت به نوعی مراسم دعا برای آمدن پادشاهی خداوند شناخته می شود. در این تحقیق درصدد بررسی فرهنگ انتظار مسیحیت مطابق با مبانی عهد جدید می باشیم. هدف از این پژوهش تقویت نقاط مشترک دو دین اسلام و مسیحیت در مسئله اعتقاد به موعود و انتظار و آمادگی برای آمدن موعود می باشد. روش پژوهش مطالعات متنی با تمرکز بر متون مقدس مسیحیت می باشد.
مهدویت در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
7 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تحلیل بیانات و اندیشه های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به عنوان رهبر و الگوی جامعه اسلامی و متفکر جهان اسلام درزمینهٔ ظهور و مهدویت است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی به روش داده بنیاد که از نوع پژوهش های استقرایی و اکتشافی است. ابزار جمع آوری داده ها، بیانات معظم له به تعداد 73 سخنرانی است که جمعاً به تعداد 175 زیر مقوله مرتبط با موضوع، استخراج و ثبت شده اند. این زیر مقوله ها در جلسات کانونی با تعداد 12 نفر از خبرگان و صاحب نظران مطرح و درنهایت تعداد 148 زیر مقوله استخراجی در قالب تعداد 10 مقوله و تعداد 6 مضمون دسته بندی گردید. نتایج نشان داد که تشکیل حکومت مردمی ایران؛ آماده کردن زمینه های ظهور به عنوان عوامل زمینه ای؛ رابطه عاطفی، اهمیت و ارزش مسئله انتظار، الزامات انتظار حقیقی و الگوسازی موفق به عنوان عوامل علّی؛ اهداف و تبلیغات استعماری و استکباری به عنوان عوامل مداخله ای؛ گفتمان سازی مهدوی به عنوان راهبرد و درنهایت رسیدن به تعالی فردی و تعالی اجتماعی در زمان ظهور امام زمان (عج) به عنوان پیامدهای آن است. توجه به همه عوامل ازجمله برنامه ریزی برای اجرایی نمودن راهبردهای استخراجی می تواند جهان اسلام را به سمت ظهور و تحقق عدالت جهانی سوق دهد.
بازشناسی و تحلیل پیش انگاره های کلامی علم فقه (با محوریت موضوع، غایت و منابع علم فقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
31-39
حوزههای تخصصی:
ارتباط علوم ازجمله ارتباط علم فقه با علم کلام اجتناب ناپذیراست. رابطه بین علوم در این تحقیق مشتمل است بر ارتباط علم فقه، ازجمله موضوع غایت و منابع آن با علم کلام؛ که پژوهش در این عرصه حائز اهمیت است. با این وصف، تبیین رابطه علم فقه با علم کلام، جهت معرفت افزایی نسبت به جایگاه علم فقه و رفع شبهه احتمالی، لازم و ضروری است. ازاین رو این پرسش مطرح می گردد که پیش انگاره های کلامی علم فقه کدامند؟ فرض بر این است که مسجّل شدن اصل تکلیف و اختیار انسان در عرصه موضوع علم فقه، باور به معاد و ملحقات آن در عرصه غایت علم فقه و خطاناپذیری وحی، عصمت پیامبر(ص) و امامان(ع) در منابع علم فقه، به عنوان پیش انگاره های کلامی علم فقه تلقی می شوند. تحقیق پیش رو توانسته با ابزار کتابخانه ای و روش برهان سبر و تقسیم، ابتدا برخی پیش انگاره های کلامی در علم فقه را مورد سنجش قرار دهد و آنگاه از میان آنها پیش انگاره هایی از عناوین علم فقه، مانند موضوع، غایت و منابع آن علم را به عنوان نظریه برگزیند و مورد ارزیابی قرار دهد و به این نتیجه رضایت داده است که مسائلی همچون تکلیف، مکلِف، حسن تکلیف و اختیار انسان از پیش انگاره های موضوع؛ معاد و ملحقاتش از پیش انگاره های غایت؛ وحی شناسی، راهنماشناسی و مانند آن در منابع علم فقه از پیش انگاره های کلامی علم فقه محسوب می شوند.
بررسی تطبیقی دیدگاه ملانعیما طالقانی و دیدگاه مدرس زنوزی در معاد جسمانی عنصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
31-41
حوزههای تخصصی:
«معاد» از اصول عقاید همه ادیان توحیدی است. شاید کمتر صفحه ای از قرآن مجید را بتوان ملاحظه کرد که در آن از این حقیقت خطیر ذکری نباشد؛ اما در چگونگی آن، بحث های گوناگونی از طرف دانشمندان اسلامی مطرح شده است. تعداد محدودی از صاحب نظران، معاد را صرفاً روحانی؛ عده ای آن را با جسم مثالی و برخی دیگر، مانند آقاعلی مدرس زنوزی و ملانعیما طالقانی آن را قابل تبیین با جسم عنصری نیز می دانند. از منظر ملانعیما طالقانی، معاد، بازگشت نفس به همین بدن عنصری فعلی است که در معاد احیا می شود. ایشان برای اثبات ادعای خویش، به دلایل متعددی تمسک کرده است. از دیدگاه آقاعلی مدرس زنوزی، معاد جسمانی صعود بدن عنصری براثر حرکت جوهری به سوی نفس اخروی است؛ به گونه ای که با آن نفس تناسب پیدا کرده، توانایی همراهی با آن را داشته باشد. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، نظریه این دو محقق را در باب معاد به صورت تطبیقی، واکاوی، تبیین و درنهایت به بررسی و نقد نظریه آن دو دانشمند پرداخته است. اگرچه معاد جسمانی عنصری براساس ظهور آیات قرآن و روایات مورد پذیرش است؛ اما هیچ کدام از استدلال های عقلی این دو فیلسوف برای اثبات معاد جسمانی عنصری، مقصود ایشان را تأمین نمی کند.
جایگاه آگاهی در نظریات جامعه شناختی با تأکید بر دو رویکرد کل گرایی و تفسیرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۸
63-72
حوزههای تخصصی:
مسئله آگاهی انسان، زمانی به کانون بحث در نظریات جامعه شناختی تبدیل شد که نظریات کل گرایانه ای همچون آگوست کنت، دورکیم، کارکردگرایان و... این عنصر را در مطالعه جامعه نادیده گرفته و سبب شکل گیری رویکرد تفسیرگرایی و تأکید آن بر اهمیت آگاهی در مطالعه جامعه شناختی شدند. دو رویکرد کل گرایی و تفسیرگرایی با تقابل با هم، اکثر نظریات جامعه شناختی را دربرمی گیرند و پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با هدف شناسایی کاستی های دو رویکرد در تحلیل آگاهی، به بررسی جایگاه این مسئله در نظریات برخاسته از این دو رویکرد می پردازد؛ و درنهایت، نگاهی انتقادی از منظر فلسفه اسلامی دارد. نظریات کل گرا با رویکرد طبیعت گرایی، آگاهی را از تحلیل جامعه شناختی کنار نهاده و به دنبال عوامل زیربنایی شکل دهنده آگاهی هستند. تفسیرگرایان نیز که از آگاهی آغاز و بر عاملیت ذهن و فهم کنشگر تأکید دارند؛ سرانجام قائل به سلطه جامعه بر آگاهی و حرکت به سمت نوعی ایده آلیسم می گردند. فلسفه اسلامی با مباحثی چون اتحاد علم و عالم و معلوم، تجرد ادراک و حرکت جوهری نفس، بدون آنکه دچار ایده آلیسم شود، به تحلیل آگاهی و جایگاه کانونی آن در نظریه اجتماعی می پردازد؛ به گونه ای که ماهیت و هستی جامعه و نظریه پردازی اجتماعی، منوط به تحلیل این عنصر بنیادی است.
بررسی تحلیلی علم الهی به مخلوقات از دیدگاه سهروردی و آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
27 - 52
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر آن است تا دیدگاه سهروردی به عنوان نماینده سنت افلاطونی و آکویناس به عنوان نماینده سنت ارسطویی را در باب علم الهی به مخلوقات مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نقاط اشتراک و افتراق آن ها را بیان کند؛ یافته های پژوهش چنین است که در مورد ارتباط صفات الهی با ذات، سهروردی و آکویناس معتقد به عینیت هستند. در مورد علم الهی به مخلوقات هر دو فیلسوف علم خدای متعال را اثبات می کنند، اما سهروردی به علم الهی نسبت به ماسوی در پیش از خلقت اشاره ای نمی کند و آکویناس نیز تفاوتی میان قبل از خلقت و بعد از خلقت مخلوقات قائل نیست. سهروردی در مورد علم خدای متعال به شرور بحث قابل ذکری ندارد، بلکه بیشتر در مورد جایگاه شر در نظام هستی و ارتباط آن با خیر بودن نظام بحث می کند، لیکن آکویناس بیشتر در مورد چگونگی علم الهی به شرور بحث می کند و معتقد است که خدای متعال به شرور به تبع نظام هستی علم دارد. درباره علم الهی به متغیرات نیز هیچ کدام از دو فیلسوف قائل به تغییر در ذات الهی نمی شوند.
رویکرد فقه نظام واره در جامعه منتظر بر اساس اندیشه های آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
71 - 101
حوزههای تخصصی:
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ره یک مهدویت پژوه متبحر و یک فقیه زبردست بودند که در شکل گیری قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش مهمی داشتند؛ همچنین حضور ده ساله ایشان در کسوت دبیر شورای نگهبان ضروری می نماید که رویکرد فقه نظام واره در جامعه منتظر از دیدگاه ایشان مورد کاوش قرار گیرد؛ ازاین رو نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی در اولین قدم به چیستی جامعه منتطر از منظر این فقیه عالی مقام اشاره دارد؛ ایشان انتظار را حیات بخش و جامعه منتظر را پویا و شکوفا معنا می کند. آیت الله صافی تحقق فقه نظام واره در جامعه منتظر را به روشنی تأیید می کند و معتقد است که اصل و بنیان این نظام تأسیسی و فروعات آن امضایی است. ایشان ایمان به مکتب و شجاعت در بیان آن، نگاه انتقادی به تمدن غرب و توجه به فقه غایت مدار را از پیش نیازهای مهم رویکرد فقه نظام واره در عصر غیبت می دانند. آیت الله صافی نظام سازی در جامعه منتظر را در قالب یک ساختار در نظر می گیرد که مبتنی بر حاکمیت الهی، نظام امامت و رهبری و مشروعیت الهی قدرت در عصر غیبت است. ایشان مخالف سرسخت انتظار مخرب در دوران غیبت است و تأکید می کند که اسلام ماهیت، هویت و شخصیتش سیاسی است و دربرگیرنده یک نظام حاکمیتی منسجم و ساختارمند است.
ون اینواگن، هدایت شدگی الهی و معنای شانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازگاری گرایی موضعی است که نظریه تکامل و خداباوری مداخله گرا را جمع پذیر می داند. سازگاری گرایان هدایت شده بودن اجزاء یا ویژگی های زیست کره را با شانسی بودن فرایند تکاملی جمع پذیر می دانند. پرسش مهم پیش روی سازگاری گرا این است که آیا معنای شانس و هدایت شدگی جمع پذیرند؟ واژه «شانس» به چه معناست؟ آیا شانسی بودن به معنای غیرهدایت شده بودن است؟ هدف ما در این نوشتار ارائه پاسخی به این پرسش ها است. در بررسی این پرسش ها، بر پاسخ ون اینواگن متمرکز می شویم. او متذکر می شود که (1) واژه «شانس» معانی متعددی دارد که (2) برخی از این معانی با هدایت شده بودن جمع پذیر هستند و (3) معنایی از واژه «شانس» که در نظریه تکامل مد نظر است در این دسته قرار می گیرد. بحث خواهیم کرد که در هر سه مورد حق با ون اینواگن است، اما او موفق نشده است که معنای مطلوب سازگاری گرا را ارائه کند. ون اینواگن علت نداشتن را با غایت نداشتن خلط کرده است، اما رویکرد او ترمیم پذیر است. استدلال خواهیم کرد که معنای شانس و هدایت شدگی جمع پذیر هستند.
واقع نمایی اثر هنری به مثابه ی محاکات ماهوی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
227 - 248
حوزههای تخصصی:
درباره ی نحوه بازنمایی و محاکات اثرهنری، اولین نظریات، نظریاتی بازنمودی اند که عمدتا با اشکالاتی درباره جامعیت نظریه برای همه ی هنرها و نیز تفاوت تقلید فن مآبانه با هنر روبه رو بودند. این نوشتار با روشن کردن معنای اثر هنری اولا و نیز با تحلیل محاکات ماهوی، این نظریه را تدقیق می کند. ابتدا به محاکات ارسطویی که محاکات از اشیاء، پدیده ها و کنش بود و تأکید او بر محاکات تصویری، مبتنی بر نظریه مشابهت می پردازد و سپس تعمیق این دیدگاه را در نگاه ابن سینا و دیدگاه او به حاکی و محکیِ اثر هنری و نیز سهم صورت های ذهنیِ فاعل اثر هنری در اثر هنری دنبال خواهد کرد. حاصل این نوشتار که با روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای به تبیین نظریه محاکات پرداخته است، نشان داد که محکیِ اثر هنری به عنوان شیء یا کنش بیرونی ماهیت متعینی دارد و معلوم بالعرض است. حاکی در زمره ی کیفیات محسوسی است که از ابژه ی بیرونی حکایت گری می کند. و نیز روشن شد که ابن سینا با طرح معنایی از صورت ذهنی که پیش از امرمعلوم در خارج، در ذهن ارتسام پیدا می کند، صورت هنری را مشمول این مورد دانسته است.
بررسی تطبیقی زیبایی و نسبت آن با لذت و خیر در فلسفه فلوطین و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
195 - 214
حوزههای تخصصی:
حقیقت و ماهیت زیبایی به عنوان معقول ثانی، موضوع بحث فیلسوفان واقع شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی - تطبیقی به بررسی حقیقت زیبایی و نسبت آن با لذت و خیر از دیدگاه فلوطین و ابن سینا پرداخته شده است و نشان داده می شود که اندیشه های این دو فیلسوف علی رغم تفاوت های مبنایی در مبانی متافیزیکی، در این زمینه خاص قرابت قابل توجهی دارند. هر دو فیلسوف به تبع مراتب هستی، زیبایی را نیز دارای مراتب می دانند. فلوطین هرچند تحت تأثیر سنت افلاطونی، برای تناسب و تقارن در زیبایی امور محسوس نقش خاصی قائل است، اما به هیچ وجه این امر را علت و ملاک اصلی زیبایی در نظر نمی گیرد و ملاک زیبایی محسوس را نزد علل معقول آن و در رأس آنها خیر یا نیکویی مطلق می جوید و زیبایی محسوس را سایه ای از زیبایی معقول می داند. ابن سینا نیز هرچند به نظریه مثل باور ندارد، اما معتقد است که علت و ملاک زیبایی کمال یک موجود است. از نظر ابن سینا هم خود زیبایی و هم قدرت درک زیبایی ریشه در کمال موجود دارد. لذا عقول که فوق عالم محسوس اند از مرتبه بالاتری از زیبایی برخوردارند و واجب الوجود که کمال مطلق است، در اوج زیبایی و شکوه است و در عین حال، واجد کامل ترین ادراک از زیبایی.