مصطفی فرزانه

مصطفی فرزانه

مدرک تحصیلی: کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تحلیل تحولات وقف در دوره پهلوی (مورد مطالعه؛ آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وقف پهلوی آستان قدس تاریخ اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
این مقاله با تکیه بر داده های وقف نامه ها در آستان قدس رضوی و شواهد تاریخی، می کوشد تصویر روشنی از سیر وقف های غیرمنقول، واقفان، نوع رَقَبات و پراکندگی جغرافیایی شان، مصرف موقوفات و نیز واگذاری تولیت یا ناظر ارائه کند. برای توضیح این تحولات از تاریخ اجتماعی و پاره ای مفاهیم نظری بهره گرفته و از روش تاریخی توصیفی تحلیلی و مصاحبه استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که: میانگین سالانه وقف های غیرمنقول در پهلوی حدود یک و نیم است. 85% واقفان متعلق به پایگاه اجتماعی متوسط متوسط و متوسط بالا بوده و به جز اندکی از تجار و کسبه،40% تولیت موقوفه را به آستان واگذار کرده و54% ناظر تعیین نکرده اند. 68% موقوفات جنبه خاص داشته و حدود 22% مصارف برای امور درمانی بوده است. همچنین بیشترین فراوانی رقبات با 13% زمین است. میانگین سالانه وقف در زمان هایی که یک نفر متولی و استاندار بوده 07/2 درحالی که برای سال هایی که فقط متولی بوده 30/1بوده است. ضریب همبستگی ارتباط مستقیم بین اقدامات متولیان و میزان وقف و نیز ارتباط مستقیم و شدید بین تعداد رقبات و ماه های تولیت را نشان می دهد. ضمن آنکه باید به مؤلفه های وجهه اجتماعی نایب التولیه ها، ثبات اجتماعی، بوروکراتیک شدن آستان و تاثیر سیاست های حکومت نیز توجه داشت؛ بنابراین واقفان این عصر بر مبنای درکی از نیازهای جامعه که به واسطه اقدامات متولیان آستان و شبکه های اجتماعی متاثر از محیط نهادی، پررنگ تر شده بود، اقدام به وقف کرده اند. درضمن تمرکز در برخی شهرها را می توان با رویکرد شناختی و تداوم سنت وقف توضیح داد، ولی عدم تشویق و همراهی روحانیت و حکومت و نیز رشد بنگاه های خیریه بر عدم پراکندگی وقف موثر بود.
۲.

تحلیل تحولات وقف های غیرمنقول در دوره قاجاریه، مورد مطالعه: آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وقف قاجاریه آستان قدس تاریخ اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف: این مقاله می کوشد تحولات کنش وقفی را ضمن ارائه توصیف روشنی از سیمای وقف آستان در قاجاریه، شناسایی نقاط اوج موقوفات و مؤلفه های تأثیرگذار مورد تحلیل قرار دهد.روش شناسی/رویکرد: این مقاله از تاریخ اجتماعی و برخی رویکردهای نظری، روش تاریخی توصیفی- تحلیلی و مصاحبه بهره گرفته است.یافته: میانگین سالانه وقف های غیرمنقول در قاجار حدود یک و نیم است. میانگین سالانه در زمان هایی که یک نفر متولی و والی بوده 3/88 درحالی که برای سال هایی که فقط متولی بوده 1/31 بوده است. طی بیست و پنج سال همراستا با 27درصد کل اقدامات متولیان حدود نیمی از موقوفات، رقم خورده است. ضمن آن که شخصیت شش نفر از متولیان مثبت، دو نفر متوسط و دو نفر هم ضعیف ارزیابی شد. در مقایسه با دو دهه افول وقف که اقدامات متولیان 15درصد کل اقدامات، شخصیت چهار متولی مثبت و چهار نفر ضعیف ارزیابی گردید. 84 درصد سال های دوره ناصری از ثبات برخوردار بوده، بالاترین میزان وقف با میانگین سالانه 2/7 درصد مربوط به این دوره است.نتیجه گیری: برخورداری از منزلت اجتماعی واقف، مثبت ارزیابی شدن، اقدام شاه که منجر به اعتماد مذهبی می گردید، ثبات اجتماعی و نظم تشکیلاتی آستان، جایگاه اجتماعی و عملکرد متولیان که برخوردار از بازتاب اجتماعی بوده و توانایی کسب اعتماد را داشته باشد، بر تحولات وقف  تأثیر مثبت داشته است. به عبارتی چنانچه والی یا متولی از شخصیت قابل اطمینان، مقتدر و دارای وجهه اجتماعی بالایی برخوردار بوده، ضمن دارا بودن سابقه اجرایی، اثربخشی بیشتری در جذب و حفظ موقوفات داشت. با این حال بی ثباتی مانعی دائم برای وقف ایجاد نمی کرد، بلکه از پراکندگی آن بیشتر کاسته است.
۳.

مطالعه جنسیتی احساس غم دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس بی قدرتی احساس غم اعتماد اجتماعی جنسیت مدیریت عواطف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۵۲۴
این مقاله درصدد است تا از منظری جامعه شناختی به موضوع عواطف و جنسیت بپردازد. عواطف و جنسیت سازه ای اجتماعی و فرهنگی اند و متغیرهای اجتماعی–فرهنگی، در سطوح خرد و کلان، سهم بسزایی در برساخت جنسیت و کنش های عاطفی مثبت و منفی کنشگران اجتماعی دارند. اهمیت این موضوع زمینه ساز نگارش این مقاله شد و در فرایند تکوین از میان صور گوناگون عواطف، بر احساس غم تأکید شد. به منظور بررسی وضعیت احساس غم بین دو جنس، نخست چارچوب نظری منبعث از رویکردهای نظری جامعه شناسی عواطف و جنسیت تدوین و برپایه آن، پرسش ها و فرضیه هایی طراحی شد. کنشگران این بررسی، دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی و با حجم نمونه 381 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان داد که احساس غم در بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بیش از دیگر مقاطع و نیز در بین دانشجویان با پایگاه اقتصادی-اجتماعی متوسط، بیش از دیگران است. در بین متغیرهای جامعه شناختی اثرگذار بر احساس غم، ناتوانی در مدیریت عواطف، احساس بی قدرتی، ناهم نوایی و به تأیید اجتماعی نرسیدن بر احساس غم دانشجویان دختر و پسر و بی اعتمادی، تنها بر احساس غم دانشجویان دختر تأثیر دارد.
۴.

بررسی جامعه شناختی پیدایش احساس غم در ساحت ذهنی دانشجویان (موردمطالعه: دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناتوانی در مدیریت عواطف بی اعتمادی احساس بی قدرتی ناهمنوایی احساس غم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۴۱۹
عواطف در حوزه جامعه شناسی به مثابه سازه ای اجتماعی است و سهم عوامل اجتماعی در تکوین و تفسیر آن برجسته است. مقاله حاضر درصدد است تا از منظری جامعه شناختی به مقوله احساس غم به عنوان یک صورت مهم از عواطف بپردازد و زمینه های اجتماعی پیدایش آن را در بین دانشجویان بررسی نماید. برای نیل به این هدف با اتکاء به دیدگاه نظریه پردازان جامعه شناسی عواطف (تئوری های کنش متقابل نمادین، کنش های متقابل آیینی (مناسکی)، مبادله، نمایشی، قدرت و پایگاه)، چارچوب نظری مناسبی تدوین و بر اساس آن فرضیات تحقیق تنظیم گردید. روش تحقیق پیمایش و شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب و حجم نمونه 381 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب گردید. یافته های تحقیق حکایت از وجود رابطه معنادار بین احساس غم و متغیرهای محل سکونت و دانشکده محل تحصیل دارد، به طوری که دانشجویان غیر ساکن در تهران (خوابگاهی) بیش از دانشجویان ساکن تهران و دانشجویان پردیس خودگردان بیش از سایر دانشکده ها احساس غم داشته اند. همچنین رابطه بین متغیرهای مستقل اصلی (ناتوانی در مدیریت عواطف، عدم تائید اجتماعی، بی اعتمادی، ناهمنوایی و احساس بی قدرتی) با احساس غم معنادار بوده و احساس بی قدرتی، ناتوانی در مدیریت عواطف و ناهمنوایی به ترتیب بیشترین واریانس احساس غم را تبیین کرده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان