مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فصوص الحکم
حوزه های تخصصی:
عراقی شاعری سخنور و شارحی هنرمند است که علاوه بر توانایی در شعر های پرشور و حال عارفانه، در نثر شاعرانه و بیان هنرمندانه مفاهیم بلند عرفانی، نمونه ای عالی و قابل توجه ارایه داده است. لمعات عراقی در عین بیان و تبیین اندیشه های عمیق عرفانی ابن عربی، نثری شاعرانه و جذاب ارایه می دهد که محصول پختگی و کمال نثر فارسی در قرن هفتم است. نثری که همچون شعر، مجال آن را یافته تا مضامین و اندیشه های بلند عرفانی را در خود جای دهد. در این مقاله کوشش شده است تا ویژگی های سبکی لمعات عراقی و اندیشه های والای آن، پیش چشم نهاده شود.
وحدت وجود از دیدگاه امام خمینی (ص)
حوزه های تخصصی:
درون مایه این مقاله، پرداختن به ابعاد مختلف یکی از زیربناییترین مباحث عرفانی یعنی وحدت وجود است. ابن عربی، پدر عرفان اسلامی، در اکثر آثار خود به بررسی این مسأله پرداخته و شارحان فصوصالحکم خود را شارحینی بر این مسأله نموده است. وحدت وجود دارای مبانی مختلفی است که میتوان تبیین و تفسیر آنها را هم در فصوصالحکم ابن عربی و هم در تعلیقه امام خمینی(س) بر آن جستجو کرد. نویسنده سعی میکند به ایضاح مبانی دوازدهگانه وحدت وجود بپردازد و در سر تا سر مقاله میکوشد تا تحشیه و پاورقیهای امام خمینی(س) بر متن فصوصالحکم در باب تفسیر وحدت وجود را بیان و مواد آن فقید را روشن نماید.
بررسی نحوة تبویب فصوص الحکم ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فصوص الحکم از مهم ترین آثار عرفانی است که به سبب داشتن ویژگی های متعدد از همان زمان تألیف، توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. یکی از خصایص این کتاب، شیوه تبویب و نام گذاری فص های آن است. شارحان فصوص، همواره سعی کرده اند این نام گذاری ها و دلیل انتساب هر حکمت را به پیامبری خاص توجیه و تفسیر کنند. نویسندگان این مقاله با بررسی فصوص الحکم و دیدگاه های ابن عربی و شارحان فصوص درباره نام گذاری فص ها، ارتباط بین حکمت هر فص و نام پیامبری را که آن حکمت به او منسوب شده است، مشخص می کنند. تأمل در مطالب و موضوعات مطرح شده در هر فص تا حدی مشخص می کند که وجوه نام گذاری فصوص چه بوده و ابن عربی چه شاخص ها و معیارهایی برای این کار در نظر داشته است.
جایگاه عشق در مبانی سنت های اول و دوم عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند تاکنون جریان عرفان اسلامی، متناسب با هر عصر و روزگاری به اشکال گوناگونی، چه به لحاظ سبک شناختی و چه از جهت ادوار تاریخی، رویدادها، آثار، پیشگامان و بنیان گذاران سرشناس فرقه های عرفانی تقسیم شده است، شاید تقسیم آن به دو سنت اول و دوم که یکی از آغاز تا سده هفتم هجری و دیگری از سده هفتم با ظهور ابن عربی تا دوران حاضر را در برمی گیرد، از شمول بیشتری برخوردار باشد. هدف از بررسی موضوع عشق در دو سنت عرفانی، شناخت چگونگی تعامل قوه نظری و عملی در دو سنت عرفانی مذکور و تبیین این واقعیت است که چگونه مبانی فکری سنت دوم که مراد از آن مکتب مبتنی بر وحدت وجود ابن عربی است، توانست با تبیین و تشریح اصولی شالوده های علمی و نظری خود، قوه عملی را نیز تحکیم و تعمیق بخشد. برای روشن تر شدن این موضوع، «عشق» را که هم از مضامین پرکاربرد و هم از کلیدواژه های این دو سنت به شمار می آید، از خلال دو اثر منتخب، یعنی عبهرالعاشقین روزبهان بقلی و فصوص الحکم شیخ اکبر برگزیده ایم تا با مطالعه دیدگاه های هر یک در خصوص عشق، نتایج و بازخوردهایی را که با تکیه بر این مبانی در این هر دو سنت حاصل آمده است، بررسی کنیم.
مفهوم «عدم» در آثار بیدل دهلوی و مقایسة آن با اندیشه های ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های اصلی و به سخنی دیگر و بهتر، اساسی ترین موضوع در تصوّف و عرفان اسلامی بحثِ «وجود» است که با ظهور عارف اندلسی، «محیی الدّین ابن عربی» در قرن هفتم و پس از آن تاکنون در ادب فارسی جلوة آشکار و نمودی پُررنگ دارد. به تَبَعِ آن، برایِ روشن کردنِ حقیقتِ «وجود» و «موجود» و نیز منشأ موجودات، در مرتبة پس از آن، مقولة دیگری که در عرصة علم عرفان نظری از آبشخورِ مقولة «وجود» آب خورده است و مورد بحث و بررسی قرار گرفته، مقولة «عدم» است. این جُستار به بررسی مقولة «عدم» در زبان و آثار «بیدل دهلوی» می پردازد و در پیِ آن است تا با جستجوی مفاهیم «عدم» در کلّیّات آثار وی به این نتیجه برسد که آیا در این باره، شباهت اندیشگانی میانِ بیدل دهلوی و ابن عربی وجود دارد یا نه؟ در این راستا، نخست به مقولة «عدم» در آثار ابن عربی پرداخته شده، سپس دیدگاه بیدل دهلوی واکاوی شده، با نظر ابن عربی مورد مقایسه قرار گرفته، در نهایت نیز نتیجة تأثیرات ابن عربی بر بیدل بیان شده است.
شر و چگونگی راهیابی آن در نظام احسن در مکتب ابن عربی
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه ابن عربی، شر به معنای فقدان و کاستی و عدم حصول به غرض می باشد. ملاک شر براساس ملایم و ناملایم بودن آن با طبع و مزاج می باشد. وی وضع شرع را نیز به عنوان ملاک شناخت خیر و شر بیان کرده است. ابن عربی شر را عدمی می داند و شرور را به دو دسته بالذات و بالعرض تقسیم می کند و همه مصادیق شرور، اعم از شرور طبیعی، ارادی (سلوکی) و اخلاقی را نسبی و بالعرض می شمارد. هم چنین کانون و مبادی شرور را به طبیعت و قابلیت موطن پدیده ها و اعیان ثابته ارجاع می دهد. وی معتقد است که خیر و شر هر دو باید در جهان موجود باشند تا پاره ای از اسماء الهی بی اثر نماند. ترک خیر کثیر به خاطر شر قلیل، شر کثیر محسوب می شود. ابن عربی نظام جهان را بر مبنای نماد ظل الله و اسماء حسنای الهی، بالاخص اسم رحمان، اصل وحدت شخصی وجود و اصل تجلی، نظام احسن می شمارد و وقوع شرور در نظام هستی را بالعرض می داند. هم چنین تناکح، تخاصم و تقابل اسماء جمالیه و جلالیه الهی را تقابل مثبت برای برقراری نظام احسن و عامل بروز شرور نسبی در آن می شمارد.
اصول مکتب عرفانی ابن عربی در مثنوی محیط اعظم (تأثیر ساختار صوری و محتوایی فصوص الحکم بر محیط اعظم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی از شخصیت های مهم عرفان اسلامی است که نظریاتش مکتب و رویکرد خاصی را در بینش عرفانی پدید آورد. آرای وی در میان اشعار عرفانی ظهور بسیار داشته است. در این مقاله، خاستگاه آموزه های عرفانی مثنوی محیط اعظماز بیدل دهلوی بررسی شده است. با توجه به مباحثی که شیخ اکبر مطرح کرده، به نظر می رسد در تصنیف این مثنوی توجه خاصی به این اثر شده است. در این پژوهش، تناظر مورد نظر میان فصوص الحکمو مثنوی محیط اعظمبا ذکر قراینی که در صورت ظاهری این مثنوی و مضامین عرفانی آن آمده ، بررسی شده است. در این میان علاوه بر صورت بندی، تعبیرات و اصطلاحات، آموزه های عرفانی مثنوی محیط اعظمنظر مذکور را تأیید می کند؛ بحث سریان وجود حق در همة هستی- که در مکتب ابن عربی وحدت وجود خوانده شده- و مراتب این ظهور و ویژگی های آن ازجمله مضامین عرفانی طرح شده در مثنوی یادشده است که برخاسته از بنیان های مکتب فکری ابن عربی است. این مقاله با ارائة شواهد مربوط، اثرپذیری بیدل دهلوی از فصوص الحکمرا در ساختار صوری و محتوایی مثنوی محیط اعظمتأیید می کند.
فصوص الحکم فارابی؛ مبدأ معرفت اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارغ از انتساب یا عدم انتساب فصوص الحکم به فارابی، در مواجهه با آن نمی توان به غنا و دقت آن در مباحث مختلف علم النفس، معرفت شناسی، الهیات بالمعنی الأخص و عرفان نظری اعتراف نکرد. عامل اشراق، وحدتی خاص به مباحث این رساله بخشیده است؛ بر این اساس می توان تبیین نسبتاً ساختارمندی از مباحث معرفت شناختی این رساله به دست داد و چنین کاری نیز تاکنون به انجام نرسیده است. رویکرد و روش «اشراق» به معنای دقیق آن، که در عالَم اسلام به لحاظ تاریخی و به گونه ای سنّتی منسوب به سهروردی (شیخ اشراق) است و این انتساب نیز کاملاً درست است، بیش و پیش از اینکه ریشه در متون اشراقی و داستان های رمزی و عرفانی ابن سینا داشته باشد، با فرض صحت انتساب فصوص الحکم به فارابی و با توجه به مضمون و مفاد عمدتاً اشراقی آن، ریشه در همین رساله دارد و این نکته ای است که در طول تاریخ فلسفه اسلامی موردتوجه کافی قرار نگرفته است.
حریم انسان در تفاسیر عرفانی بر مبنای فصّ یونسیّه ابن عربی و شرح آن از سوی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوسته ای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق ، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمی گذارد؟ آیا می توان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همه وجود ، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینه قلب و ذهنِ انسان نقش می بندد ؟ پژوهشگر کنجکاو می تواند در گفتار و نوشته های عارفان، نشانه هایی از اندیشه هیچ انگاری انسان (آنتی هیومنیسم) و نیز انسان گرایی (اومانیسم) را بازجوید . بیان این نکته که انسان در نظام هستی چه جایگاهی دارد و درجهان بینی عرفانی از چه موقعیتی برخوردار است ، مقصود اصلی این مقاله بوده است . از این رو با عنایت به آثارِ دو عارف صاحب نظر در این باره، یعنی ابن عربی و امام خمینی سعی در تبیین این جایگاه شده است . مبنای این تبیین ، مبحث پرهیز از هدم بنای انسانیت در فصّ یونسیه فصوص الحکم و شرحی است که امام خمینی در این باره در آثار عرفانی خود ارائه داده است . از جمع گفته های ابن عربی و شارحانش برمی آید که: همه موجودات از آن جهت که مظهر و تجلی معشوق و محبوب ازلی هستند، دارای تقدسند. پس زمانی که به همنوعان خود، یعنی انسان ها نگاه می کنیم، یا حتی به جهان گیاهان و حیوانات می نگریم، همه آنها را از آن جهت که با آفریننده در ارتباطند می بینیم و نه به عنوان وجودی مستقل از مقام الوهیت. این دیدگاه، وجدان انسان را بیدار می کند و موجب می شود که عشق و محبّتی را نسبت به همه هستی در خود بپروراند.
معرفی «شرح فصوص الحکم محب الله اله آبادی» و بررسی واژه های مهجور فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
75-100
حوزه های تخصصی:
شیخ محب الله مبارز، پیر اله آبادی از عرفای هندی قرن یازدهم هجری است که بسیار تحت تأثیر عرفان و نظریۀ وحدت وجود ابن عربی، عارف بزرگ قرن ششم هجری بوده است. وی بر کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی شروحی مفصل و جامع به زبان های فارسی و عربی نگاشته است. شرح فصوص الحکم فارسی وی، کتابی است ارزشمند که در آن سعی وافری در حل ابهامات و غموض فصوص الحکم شده است. این کتاب که به صورت نسخۀ خطی است، پیش از این به صورت علمی تصحیح نشده و به چاپ نرسیده است. از ویژگی های این شرح، استفاده از برخی ترکیبات و لغات مهجور در دورۀ رشد و اعتلای زبان فارسی در شبه قاره است. در این پژوهش، ضمن معرفی اله آبادی و آثارش، لغات و ترکیبات لغوی مهجور مورد استفاده در این کتاب از حیث ریشه و قواعد دستوری مورد توجه قرار گرفته و با ذکر شواهد، اهمیت آنها تشریح گردیده است.
بررسی سبک آموزشی و شیوه های صحیح تدریس در شرح فصوص الحکم محب الله اله آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
29 - 51
حوزه های تخصصی:
فصوص الحکم، اثر ماندگار محیی الدین ابن عربی یکی از بزرگترین آثار عرفان نظری اسلامی است که از قرن هفتم هجری همواره مورد توجه طالبان علم و عرفان بوده است. بر این کتاب تا کنون بیش از یکصد شرح به زبانهای فارسی و عربی نوشته شده است. تمامی شارحان فصوص الحکم سعی در سهولت و رفع ابهام از غوامض این اثر و آموزش آن به طالبان عرفان نظری نموده اند. در این میان برخی شرّاح به مدد فهم بهتر از فصوص الحکم و استفاده از روشها و فنون تدریس برتر خود نسبت به دیگران برتری داشته اند. از جمله این شارحان، محب الله اله آبادی از عرفا و صوفیان هندی سده یازدهم هجری است. در این مقاله سبک آموزشی شرح فصوص الحکم اله آبادی با توجه به نظریات جدید در حوزه علوم و فنون تدریس در دو بخش مورد توجه قرار گرفته است. در بخش اول، مقدمات مطالعه شرح از لحاظ آموزشی تبیین گردیده و در بخش دوم به روشها و فنون تدریس اله آبادی پرداخته شده است، ضمن آن که نمونه ها و شواهدی از متن که نشان دهنده توجه شارح به هر کدام از این روشهاست، ذکر گردیده است. تأویل متن، رویکرد اکتشافی، هرم ساخت شناسی، ساختار آموزشی، تکرار مفاهیم و تفکر استدلالی از جمله مواردی است که این شرح با توجه به آنها بررسی و تحلیل شده است.
معرفی و نقد کتاب فصوص الحکم و مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
فصوص الحکم اثر محی الدین ابن عربی است. در طول حدود هشت قرن پس از نگارش این اثر، نویسندگان بسیاری کوشیده اند تا با شرح و تفسیر خود، گرهی از گره های آن بگشایند. کتاب «فصوص الحکم و مکتب ابن عربی» اثر ابوالعلاء عفیفی از متأخرترین تفاسیر فصوص الحکم است که در قالب تعلیقاتی به موشکافی درباره آن می پردازد. در این مقاله می کوشیم به معرفی و نقد این کتاب با ترجمه محمّدجواد گوهری بپردازیم. کتاب حاضر به صورت «تعلیقه» بر فصوص الحکم به نگارش درآمده است؛ از این رو تمام عبارات فصوص مورد بررسی مولف قرار نگرفته است. در کتاب حاضر عفیفی کوشیده به زبانی همه فهم مباحث عرفانی و فلسفی فصوص را توضیح دهد و به حل برخی دشواری های زبانی و فکری ابن عربی برای خوانندگان غربی بپردازد که با مباحث وحدت وجود آشنایی کم تری دارند. از این رو، این کتاب می تواند در فهم مباحث پیچیده فصوص الحکم، راهگشا باشد. از دیگر نقاط برجسته و مهم این کتاب، عدم تعصب نویسنده به ابن عربی است که او را تبدیل به ناقدی منصف و داوری بی تعصب در ارزیابی فصوص کرده است. همچنین نویسنده کوشیده با تاکید و تکرار مباحث کلیدی دیدگاه ابن عربی در کتاب – از جمله وحدت وجود، رابطه عالم و خدا و مباحث مربوط به آن- به تثبیت بهتر آن ها در ذهن خواننده کمک کند._x000D_
Fusus al-Hakam is written by Muhyiddin Ibn Arabi. During the nearly eight centuries since this work was written, many writers have tried to unravel its knots with their descriptions and interpretations. The book "Fusus al-Hakam and The School of Ibn Arabi" by Abu al-'Ala Afifi is one of the most recent commentaries on Fusus al-Hakam, which was scrutinized in the form of commentaries. In this article, we try to introduce and critique this book translated by Mohammad Javad Gohari. The present book has been written as a "commentary" on Fusus al-Hakam; Therefore, not all expressions of Fusus have been studied by the author. In the present book, Afifi has tried to explain in a language understandable regarding the mystical and philosophical issues of Fusus and to solve some linguistic and intellectual difficulties of Ibn Arabi for the western readers who are less familiar with the issues of unity. Therefore, this book can be helpful in understanding the complex issues of Fusus al-Hakam. Another prominent point of this book is the author's lack of prejudice against Ibn Arabi, which has turned him into a fair critic and impartial judge in the evaluation of Fusus. The author also tries to help to better establish them in the mind of the reader by emphasizing and repeating the key topics of Ibn Arabi's view in the book, including the unity of existence, the relationship between the universe and God, and related topics.
بررسی ویژگی های شرح فصوص الحکم محبّ اللّه اللّه آبادی و جایگاه آن در میان دیگر شروح (مقایسه با شرح قیصری و بر اساس نسخه خطی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
147 - 183
حوزه های تخصصی:
محبّ اللّه اللّه آبادی از بزرگان سلسله چشتیه در هندوستان و از مدافعان سرسخت ابن عربی و اندیشه وحدت وجود است. این مقاله ویژگی های شرح فارسی اللّه آبادی (نسخه خطی) را بررسی می کند. مقاله می کوشد با تقسیم ویژگی ها به دو دسته صوری (روشی) و محتوایی با تمرکز بر محتوا کیفیت و جایگاه شرح اللّه آبادی را در میان شروح مختلف فصوص نشان دهد. تمرکز اصلی مقاله بر خرده گیری های ملایم اللّه آبادی بر ابن عربی و نیز انتقادات او بر قیصری و شارحان دیگر خواهد بود. نتیجه آنکه به رغم دقت ورزی های اللّه آبادی، که نشان از شخصیت مستقل و نیز تسلط او بر متن دارد، بجز چند مورد اختلافِ عمدتاً استحسانی در تفسیر آیات قرآنی، عمده خرده گیری های معدود او نسبت به ابن عربی در حوزه لفظی و عبارت پردازی قرار می گیرد. اشکالات او به قیصری نیز منحصر در تفسیر لفظیِ متن فصوص است و هیچگاه از چارچوب اندیشه ورزی حاکم بر عرفان نظری که آثار قیصری از جَلَوات مهم آن محسوب می شود خارج نمی شود. با این همه، در میان معدود شروح فارسیِ فصوص، شرح اللّه آبادی مستقل ترین شرح فصوص نسبت به شرح قیصری است و در مجموع، می توان «ارزش افزوده» شرح اللّه آبادی را در ترجمه تفسیری دقیق او از فصوص به فارسی دانست که البته از فارسی معاصر دور است.
مشی عرفانی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
98 - 117
حوزه های تخصصی:
ابونصر فارابی (295-339 ه.ق.) فیلسوفی است که در سرزمین ایران پس از اسلام پدیدار گشته و از آشناترین فلاسفه نسبت به دانش روز است که در محدوده زمان خود گام های بسیار مهمی در تأسیس فلسفه اسلامی برداشته است. فارابی همچون ابن سینا در کنار فلسفه و دیگر علوم به عرفان نیز گرایش داشته است و در عرفان عملی وی زهد، عدم دلبستگی و زندگی توأم با انزوا دیده می شود و بر اساس آن در عرفان نظری نیز دارای نظرات و آثاری است. آنچه در پژوهش حاضر محل نظر می باشد، این است که آیا فارابی علاوه بر صاحب فن بودن در حوزه های علمی بر شمرده شده، عارف نیز به حساب می آید؟ آیا دلایلی برای انتخاب وی در سلک عرفان نظری و نسبت وی با عرفان عملی وجود دارد؟ از این رو این بررسی به روش توصیفی- تحلیلی متوجه اثری است با عنوان فصوص الحکم که از آن فارابی می باشد و دیگر آثاری که از وی به جا مانده تا تصویر عرفان و تصوف نظری و عملی وی را ترسیم سازد.
اعیان ثابته ابن عربی با تکیه بر کتاب فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
263 - 282
حوزه های تخصصی:
اعیان ثابته از مهم ترین اصطلاحات عرفان ابن عربی است هرچند که مفاهیم دیگری قریب به این اصلاح فکری اسلامی وجودداشته است لیکن ابن عربی خود مبدع این اصطلاح است. شارحان و صوفیان متأثر و به تبعیت از وی آن را به کاربسته اند و از آن در مسائل متعدد در تبیین هستی شناسی عرفانی، بهره برده اند. در اندیشه ابن عربی اعیان ثابته از لوازم اسماء و صفات الهی و علم ثبوتی حق تعالی است. نقش واسطه اعیان ثابته در پدیده های عالم کارکردی ویژه به آن می بخشد که بدون پرداختن به آن، شناخت عرفان نظری ممکن نیست، لذا از جایگاه هستی شناختی در نظام عرفانی برخودار است. این پژوهش به بررسی اعیان ثابته در نظریات ابن عربی پرداخته که درواقع اعیان ثابته را صور اسماء الهی خوانده اند. اسماء الهی صوری از نسخ علم در تعین ثانی و علم حق دارند؛ چراکه حق تعالی عالم به اسماء خود است و صور علمی اسماء در علم خق قراردارند.
تحقیق در اندیشه های مولوی و ابن عربی و تحلیل دیدگاه آنان در باب مراتب ابراهیم (ع) (با تکیه بر فصوص الحکم و آثار منظوم مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بیان دیدگاه های مشترک مولوی و ابن عربی دربارۀ باب مراتب حضرت ابراهیم (ع) در حوزۀ عرفان اسلامی می پردازد؛ ابن عربی و مولوی، به سبب داشتن منابع مشترک اعتقادی و فکری، دیدگاه ها و اندیشه های مشترک فراوانی دربارۀ این پیامبر الهی دارند و دلیل این موضوع، بن مایه های فکری مشترک آن ها به خصوص قرآن مجید، به عنوان سرچشمه و منبع اصلی معرفت و سپس احادیث و معارف اسلامی و تقریرات و تعلیمات عرفای سلف بوده است؛ بنابراین هر دو عارف به تعاریفی جامع دربارۀ جایگاه ابراهیم در نظام آفرینش پرداخته اند. در این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی به بیان مبانی اندیشه های مولوی و ابن عربی در باب مراتب و جایگاه وجودی ابراهیم با تمثیلات همانندی از سوی ایشان با پنج محورِ: مقام خلّت، آتش نمرود، شکسته شدن بت ها، استدلال گری و یقین ابراهیم پرداخته ایم و پس از تشریح و تطبیق مفاهیم و مؤلفه های مشترک و متفاوت، به نتایج یکسانی رسیده ایم.
وحدت وجود در کلام امام خمینی و مقایسه آن با داود قیصری با استناد به آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
12 - 29
حوزه های تخصصی:
داود قیصری از عرفای نامدار قرن ششم است که در توسعه و بالندگی مکتب ابن عربی، سهم بسزایی دارد، کتاب شرح فصوص الحکم، مهمترین اثر عرفانی اش گوی سبقت را از سایر شروح فصوص که بسیار پرشمارند، ربوده است. این کتاب بی شک از برجسته ترین متون آموزشی عرفان نظری است که گواه تبحر نویسنده در درک و تبیین مباحث تفکر ابن عربیست. بحث «وحدت وجود» یکی از مباحث مهم در این اثر است که بسیار جالب توجه است و همواره دیگر عرفا و متفکرین وادی عرفان در باب آن به ایراد سخن پرداخته اند؛ از جمله در عصر حاضر امام خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی که با آنکه در عالم سیاست وارد می شود، اما ارادت و علاقه خویش را به تفکر ابن عربی و آثار او و مخصوصا بحث وحدت وجود کتمان نمی کند. با بررسی و تأمل در آثار داود قیصری و امام خمینی که هر دو متأثر از آموزه های مکتب ابن عربی هستند، درمی یابیم که در باب وحدت وجود و لوایح آن، ایشان آرا و نظرات گاه مشابه ای دارند که در خور توجه است. تشابهاتی مانند: وحدت شهود شخصیه، تعین اول، مقام احدیت و واحدیت و... هر چند در ابتدا امام خمینی در برخی موارد اختلاف نظر دارند.
تطبیق وحدت وجود در فصوص الحکم ابن عربی و مثنوی معنوی و انعکاس آن در نقوش تزئینی معماری صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
537 - 557
حوزه های تخصصی:
وحدت متعالی ادیان بر آن است که ادیان دارای دو بُعد ظاهری و باطنی اند و هرچند در ظاهر متعددند، در باطن واحدند. ابن عربی از برجسته ترین عرفای عالم اسلام و بنیان گذار عرفان نظری است که اصطلاحات گوناگون و پراکنده عرفان را گرد آورده و با نبوع سرشار خود و براساس تجارب و مشاهدات عرفانی خویش، مباحثی متعدد برآن افزوده است. بسیاری از عارفان پس از وی و معاصر وی تحت تأثیر عرفان او بوده اند؛ حتی این تأثیر و نفوذ در آراء و اندیشه های مولانای بزرگ نیز تجلی یافته است؛ به طوری که مفسران، مثنوی را تفسیر کامل مکتب ابن عربی می دانند. این وحدت عرفانی در هنر اسلامی به ویژه معماری در بخش تزئینات مشهود است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی وحدت ادیان در دو اثر و تأثیرپذیری مولوی از ابن عربی پرداخته است و وحدت در تزئینات معماری صفویه را بررسی کرده است. در نظر ابن عربی، وجود، واحد و از آن خداست و هر آنچه هست، تجلیات و ظهورات حق است. مولانا، نیز مثنوی را وحدت می داند که هرچه غیر آن وجود دارد بتی بیش نیست. در مورد دین، نیز هر دو اندیشمند به وحدت ادیان معتقدند. ابن عربی می گوید: الحب دینی، مولانا نیز مذهب عشق را از همه دین ها جدا و مخصوص عارفان و عاشقان می داند. در تزئینات معماری صفویه در نقوش گیاهی، هندسی و مقرنس کاری می تواند نمودهای وحدت را مشاهده کرد.اهداف پژوهش:بررسی تطبیق وحدت وجود در فصوص الحکم ابن عربی و مثنوی معنوی مولانا.بررسی وحدت وجود در تزئینات معماری دوره صفویه.سؤالات پژوهش:مقوله وحدت وجود در فصوص الحکم ابن عربی و مثنوی معنوی مولانا چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد؟وحدت وجود در تزئینات معماری دوره صفویه چگونه بازتاب یافته است؟
جایگاه آدم در اسلام و یهود براساس «فصوص الحکم» و «زوهر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
39 - 56
حوزه های تخصصی:
آدم اولین انسان در ادیان ابراهیمی، و در دین اسلام صاحب جایگاهی بلند است. قرآن کریم او را خلیفه خداوند، مسجود فرشتگان و صاحب مقام تعلیم اسما خوانده است. با وجود آنکه تحت وسوسه ابلیس، از شجره ممنوعه چشید و به زمین هبوط کرد، ارزش وجودی او نکاست و به واسطه توبه برگزیده شد. در سفر پیدایشِ کتاب مقدس، داستان آدم به عنوان نخستین انسان آمده که در مواردی با قرآن کریم متفاوت است. مکاتب عرفانی با تأویل متون مقدس، معانی باطنی آن را آشکار می کنند. در عرفان یهود، کتاب زوهر باب های مربوط به آدم در سفر پیدایش را به شیوه ای درونی تفسیر می کند. در عرفان اسلامی نیز فصوص الحکم ابن عربی تأویلگر باطنی و رمزی داستان های انبیاست. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی و بیان تفاوت ها و شباهت های رویکرد عرفانی این دو کتاب، به مقایسه جایگاه آدم در این دو سنت دینی می پردازد. در هر دو سنت فکری، آدم نمونه ازلی انسان کامل، مظهر تام و تمام اسما و صفات حق و مهر ختم خلقت است. او محل تلاقی عوالم متعدد وجود است و تنها فارق انسان کامل از حق این است که ممکن است، و خداوند واجب و بی نیاز.