فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
481 - 505
حوزههای تخصصی:
هدف: تبلیغات بخشی اجتناب ناپذیر از جامعه مصرفی سرمایه داری مدرن است و با استفاده از محتوای تبلیغات، بازاریابان تلاش می کنند تا درگیری مصرف کنندگان را برانگیزند و سطوح بالاتری از تعامل مصرف کننده با برندهای خود را ایجاد کنند. افزایش درگیری مصرف کننده مطلوب است؛ زیرا تصور می شود با پیامدهای مثبتی مانند روابط قوی تر مصرف کننده و برند، تمایل به برند، افزایش رضایت، وفاداری و خرید بیشتر مشتری همراه باشد. مصرف کننده تبلیغات را از طریق رسانه های مختلفی مانند اینترنت (به خصوص رسانه های اجتماعی)، رادیو، تلویزیون، مجله و روزنامه دریافت می کند؛ از این رو در سال های اخیر، هم زمان با رشد چشمگیر کاربران رسانه های اجتماعی، تمرکز بر ویژگی های محتوای درگیرکننده، برای محققان امری اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش تلاش شده است تا ویژگی های پیام های متنی برندها در رسانه های اجتماعی، چاپی، تلویزیون و... که بر رفتار درگیری تأثیرگذارند و در پژوهش های پیشین به آن ها اشاره شده است، شناسایی و طبقه بندی شود تا از آن ها برای ارائه مدل ویژگی های محتوای درگیرکننده بهره برداری شود.روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، توسعه ای کاربردی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. روش اجرای پژوهش، تحلیلی توصیفی است و داده های کیفی آن، از روش پژوهش فراترکیب جمع آوری شده است. انتخاب اسناد برای بررسی، به روش در دسترس بود و این اسناد از طریق موتور جست وجوی گوگل اسکالر، در پایگاه های داده الکترونیکی الزویر، ساینس دایرکت، امرالد و اسپرینگر، طی سال های 1996 تا 2022 استخراج شد. در مجموع 86 مقاله یافت شد که پس از ارزیابی کیفیت مقاله ها از جنبه هایی همچون عنوان، چکیده، محتوا، دسترسی و کیفیت روش پژوهش، مقاله های خارج از اعتبار حذف شد و در نهایت 23 مقاله برای کدگذاری، تحلیل و بررسی باقی ماند.یافته ها: از طریق تحلیل محتوا، از مجموع 86 متن اولیه شناسایی شده، در نهایت 34 مفهوم برجسته در قالب 7 مقوله کلیدی و 7 بُعد یا ویژگی اصلی برای متون درگیرکننده شناسایی شد که عبارت اند از: متقاعد کنندگی، اطلاعاتی، توصیفی، به یادماندنی بودن، خوانایی، ارزش توجه و قدرت فروش.نتیجه گیری: بُعد متقاعد کنندگی با 5 مقوله کلیدی و 20 مفهوم، بیشترین گستردگی را داشت و ابعاد اطلاعاتی با 3 مقوله کلیدی و 16 مفهوم و توصیفی با 2 مقوله کلیدی و 6 مفهوم، در رده های بعدی اهمیت قرار گرفتند.
توسعه چارچوبی برای ارزیابی اقتصاد پلتفرمی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب دیجیتالی کنونی منجر به ظهور یک شکل سازمانی جدید یعنی شرکت پلتفرمی شده است. امروزه ارزشمند ترین شرکت های جهان و نخستین شرکت هایی که ارزش بازارشان فراتر از یک تریلیون دلار می باشند، شرکت های پلتفرمی هستند. اقتصاد پلتفرمی با سرعت نمایی در حال توسعه است و از این رو، تبدیل به یک اولویت اصلی برای دولت های سراسر جهان شده است. هدف پژوهش حاضر ارایه چارچوبی برای ارزیابی اقتصاد پلتفرمی دیجیتال در سطح بین المللی است. بدین منظور با بهره گیری از مرور نظام مند و رویکرد فراترکیب،کاربران دیجیتال، کارآفرینان دیجیتال، پلتفرم های دیجیتال، زیرساخت دیجیتال، ظرفیت نوآوری و محیط نهادی به عنوان ابعاد توانمندساز اقتصاد پلتفرمی شناسایی شدند و با استخراج شاخص های مناسب از گزارش های بین المللی، شاخص ترکیبی اقتصاد پلتفرمی توسعه یافت. بر اساس روش مدل سازی مسیر حداقل مربعات جزئی و مشخصا مدل سازه مرتبه بالاتر، مدل سنجش تایید گردید و با به کارگیری یک روش تجمیع غیر جبرانی، شاخص ترکیبی اقتصاد پلتفرمی برای 128 کشور جهان ارایه شد. در پایان، به بررسی وضعیت کنونی ایران در ارتباط با عوامل توانمندساز اقتصاد پلتفرمی و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن و ارایه راهکارهایی برای بهبود پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که با وجودی که ایران از لحاظ توانمند سازهای طرف تقاضا وضعیت نسبتا مناسبی دارد، ولی از لحاظ توانمندسازهای طرف عرضه با مشکلات جدی مواجه است.
تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش درون شرکتی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 72
حوزههای تخصصی:
ارزش آفرینی شرکت برای سهامداران، مشتریان و حتی جامعه از طریق کارایی مطلوب زنجیره ارزش ایجاد می شود و گرایش کارآفرینانه در شرکت از جمله نوآوری بر بهبود عملکرد زنجیره ارزش و در نتیجه ایجاد مزیت رقابتی برتر و موفقیت شرکت در محیط کاملاً پویای تجاری تأثیر به سزایی دارد. منظور از زنجیره ارزش شرکت، فعالیت ها و مراحل شش گانه یعنی تحقیق و توسعه، طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات به مشتریان است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش شرکت و ارزش بازار آن بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل می شود که با استفاده از حذف سیستماتیک تعداد 127 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در دوره زمانی ده ساله (1400-1391) مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری گرایش کارآفرینانه از ابعاد سه گانه (نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی) استفاده شد و کارایی زنجیره ارزش نیز با استفاده از داده های حسابداری و به کمک تابع مرزی تصادفی در نرم افزار استتا نسخه 14 اندازه گیری شد. برای اندازه گیری ارزش بازار شرکت از شاخص کیوتوبین استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی چندمتغیره در سطح اطمینان ۹۵ درصد نشان داد، گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش و شاخص کیوتوبین شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی، کارایی زنجیره ارزش شرکت نیز موجب بهبود شاخص کیوتوبین می شود. علاوه بر این، نتایج تحلیل میانجی نشان داد، کارایی زنجیره ارزش نقش میانجی در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و شاخص کیوتوبین شرکت دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای کارآفرینان به منظور ارائه ایده ها و نظریه ها برای به کارگیری فعالیت های نوآورانه در شرکت، برای مدیران به منظور برنامه ریزی و تصمیم گیری در اداره بهتر شرکت، برای مشاوران، تحلیل گران و سرمایه گذاران برای ارزیابی صحیح ارزش شرکت و پیش بینی عملکرد آن، برای سیاست گذاران در جهت ترغیب فعالیت های نوآورانه و اشتغال زا و برای پژوهشگران در پژوهش های آینده مفید باشد.
کاربرد اینترنت اشیا و بلاک چین جهت شفاف سازی اطلاعات در تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 54
حوزههای تخصصی:
عامل اصلی در خدمات تأمین مالی زنجیره تأمین موفق، به کارگیری سامانه های اطلاعاتی کسب وکار محور است. هدف پژوهش حاضر همراهی بیشتر فناوری بلاک چین با اینترنت اشیا و به کارگیری آن ها در زمینه امور مالی زنجیره تأمین کسب وکار است. در پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا پرداخته شده است که باعث شفافیت اطلاعات در فرآیند تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکار می شود. با مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا، هزینه اجرایی کل زنجیره تأمین را می توان به خاطر یک پارچگی جریان های سرمایه، اطلاعات و تجاری در زنجیره تأمین بسیار کاهش داد. نتایج پژوهش حاضر شامل، 1. تحت محیط اطلاعاتی متقارن، با محدودیت بیشینه سازی بازده مورد انتظار همه طرفین، یارانه تشویقی تحت سازوکار تشویقی سازگار رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین و قابلیت عملیاتی شرکت های کوچک ومتوسط و رابطه منفی با ضریب سطح اقدامات، ضریب ریسک گریزی مطلق و عدم قطعیت خارجی این شرکت ها دارد؛ 2. درآمد مورد انتظار که سازوکار سازگاری تشویقی را برآورده می کند رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین، سودآوری کارگزار و سود خالص دریافتی کارفرما دارد؛ و 3. در محیط اطلاعاتی نامتقارن، یارانه تشویقی متفاوت مؤثرتر از یارانه تشویقی یکسان در شرکت های کوچک ومتوسط متمایز با قابلیت های عملیاتی متفاوت و ارائه گر مشوق های مختلف برای این شرکت ها است؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در محیط اطلاعاتی متقارن، یارانه تشویقی یکسان، مؤثرتر است، اما در محیط اطلاعاتی نامتقارن یارانه تشویقی متفاوت، مؤثرتر است.
جهت دهی تفکر شناور در استراتژی اقیانوس نیلگونی بر ماندگاری کارکنان گروه صنعتی مینو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
63 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه استف اده از جهت دهی تفکر شناور به وسیله ای برای کسب مزیت رقابتی در کسب و کارها تبدیل شده است. تحولات جدید قرن 21 و جهانی شدن استراتژی اقیانوس نیلگونی و بروز شیوه های جدید ماندگاری کارکنان به وقوع پیوسته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را مشتریان گروه صنعتی مینو تشکیل دادند که با تعیین حجم نمونه 518 نفر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مورد پیمایش قرار گرفتند.به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار لیزرل انجام شد . یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل نتایج و میزان اهمیت مولفه ها به ترتیب، افزایش غیبت از کار، چابک سازی و تسهیل امور، افزایش فرسودگی شغلی، کاهش رفتار شهروندی بین کارکنان، کاهش تعهد سازمانی، افزایش سطح دانش سازمانی و کسب تجربیات بیشتر، کاهش سلامت سازمانی، استفاده بهینه از منابع سازمان، تفاهم بیشتر میان کارفرما و کارگر، کاهش انگیزش و روحیه کاری، بهبود سازگاری شغلی، عدم درک عدالت سازمانی، کاهش رضایت و وفاداری شغلی، بهبود عملکرد، کاهش امنیت شغلی، بهبود شناخت شغلی، کاهش اعتماد سازمانی، کاهش هزینه ها و بهبود بهره وری از دیدگاه کارمندان گروه صنعتی مینو به ترتیب در اولویت بندی قرار گرفتند. نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش جهت دهی تفکر شناور در استراتژی اقیانوس نیلگونی بر ماندگاری کارکنان گروه صنعتی مینو تاثیر مثبت و معناداری دارد و تایید شدند.
توسعه مدل هوشمندی بازار در زنجیره عرضه محصولات تندگردش (فساد پذیر) در حوزه خرده فروشی آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
257 - 298
حوزههای تخصصی:
در عرصه رقابت فشرده، مدیران کسب وکارها، بیش از همیشه به اطلاعات مناسب برای اتخاذ تصمیم های راهبردی نیاز دارند. برای آن دسته از مدیران اجرایی که در حوزه خرده فروشی آنلاین محصولات فسادپذیر فعالیت دارند، دسترسی به این گونه اطلاعات از اهمیت برخوردار است چراکه این محصولات چرخه عمر کوتاهی دارند. در این پژوهش، با به کارگیری رویکرد تحقیق ترکیبی، ابعاد و مؤلفه های مدل هوشمندی بازار در زنجیره عرضه محصولات فسادپذیر شناسایی شده است. از تحلیل عاملی و نرم افزار اسمارت پی آل اس برای اعتبارسنجی مدل استفاده شده است. مدل مذکور، شامل 5 بعد هوشمندی کسب وکار، بینش بازار و مشتری، هوشمندی زنجیره عرضه، هوشمندی رقابتی و هوشمندی کسب وکار اجتماعی است.
راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
47 - 62
حوزههای تخصصی:
بهبود اقتصاد و توسعه روستاها، بدون توجه به اهمیت نقش اشتغال و کارآفرینی زنان روستایی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، توجه به راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان نواحی روستایی شهرستان اردبیل به عنوان هدف این مطالعه برگزیده شد. مطالعه کنونی، از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش میدانی و با کمک ترکیبی از ماتریس های SWOT (نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدها) و QSPM (ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی) در قالب روش دلفی انجام شد. نمونه آماری، شامل 37 نفر (با کمک روش گلوله برفی) از کارشناسان و متخصصان بخش کشاورزی و روستایی در شهرستان اردبیل بودند که در حوزه اشتغال زنان روستایی فعالیت داشتند. مطابق نتایج اکتشافی در ماتریس SWOT، 28 شاخص قوت و ضعف و 31 شاخص فرصت و تهدید جهت توسعه کارآفرینی زنان روستایی شناسایی شدند. با توجه به مجموع امتیازهای نهایی عوامل داخلی و خارجی (158/2 EFE: ؛694/2 IFE:)، راهبردهای تعیین کننده و کانونی جهت توسعه کارآفرینی، شامل راهبردهای رقابتی (ST) به دست آمد. در بررسی اهمیت راهبردهای منتخب در ماتریس QSPM، ایجاد واحد متولی کارآفرینی و مشاوره تخصصی زنان روستایی در مراکز کشاورزی یا روستایی، برنامه ریزی جهت نیازسنجی کارآفرینی زنان روستایی و طراحی برنامه های آموزشی- ترویجی مدون و ایجاد یا توسعه صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی در مناطق هدف در اولویت های اول تا سوم قرار گرفتند. لذا، تمرکز برنامه ریزی های توسعه کارآفرینی در زنان روستایی، با محوریت یک واحد متولی مشخص در نهادهای اجرایی روستایی رخ خواهد داد که در این زمینه، توجه به تدوین برنامه جامع نیازسنجی کارآفرینی از زنان روستایی و جلب همکاری زنان کارآفرین در برنامه های آموزشی-انگیزشی، نقشی اساسی خواهد داشت.
طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز نقش دیپلماسی تجاری در توسعه اقتصادی و تجاری چنان اهمیتی یافته است که در برخی کشورها بخش عمده وقت دستگاه دیپلماتیک به این امر اختصاص می یابد. در کشور ما انتظار می رود دیپلماسی تجاری به یکی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل شود تا بتواند بخشی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانش بنیان را مرتفع سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان بود که برای این منظور از رویکرد ترکیبی استفاده شد، بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری نظری، 16 مصاحبه عمیق نمیه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با فعالان شرکتهای دانش بنیان (متخصصان، مدیران شرکتها و مسئولین مرتبط) صورت پذیرفت و مدل سیستمی دیپلماسی تجاری صادرات محور در شرکتهای دانش بنیان طراحی شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از مدل معالات ساختاری، مدل مذکور در 102 شرکت دانش بنیان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مدل دیپلماسی تجاری جهت پیاده سازی و نیل به صادرات پایدار نیازمند یک نگاه سیستمی است که در آن باید به عناصر ورودی ها، خانه پردازش، خروجی ها و بازخورد توجه ویژه ای شود، همچنین نتایج در بخش کمی تاثیرات ورودی ها بر خانه پردازش، خانه پردازش بر خروجی ، خروجی بر بازخور و باخورد بر ورودی ها را تایید کرد.
رفتار مصرف کننده رویدادهای ورزشی مجازی: مطالعه موردی جام جهانی پتانک آفلاین 2020 در جریان شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
173 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل رفتار مصرف کننده در جام جهانی پتانک آفلاین 2020 بوده است. پنج مقیاس اندازه گیری در این پژوهش با همکاری 200 نفر مشارکت کننده زن و مرد در ویپوک به منظور مدل سازی روابط عِلی بین متغیرهای پژوهش مورد بهره برداری قرار گرفتند. یافته های تحلیل مسیر پی. اِل. اِس. نشان داد تصویر برند اف. آی. پی. جِی. پی. بر تصویر برند ویپوک ، تصویر برند ویپوک بر مقاصد رفتاری ، رضایتمندی بر مقاصد رفتاری و نیز کیفیت رویداد بر هرسه تصویر برند ویپوک، رضایتمندی و تصویر برند اف. آی. پی. جِی. پی. تاثیر مثبت و معنی دار داشته اند. همچنین تأثیر میانجی رضایتمندی بر روابط بین کیفیت رویداد با مقاصد رفتاری ، تأثیر میانجی تصویر برند ویپوک بر روابط بین کیفیت رویداد با مقاصد رفتاری و نهایتاً تأثیر میانجی تصویر برند ویپوک بر روابط بین تصویر برند اف. آی. پی. جِی. پی. با مقاصد رفتاری مثبت و معنی دار بوده اند. مدل پیشنهادی تحقیق از برازش مناسبی برخوردار بود. پیشنهاد می شود مدیران برگزاری رویدادهای ورزشی آفلاین لازم است ابعاد گوناگون کیفیت خدمات در رویدادهای ورزشی را با هدف افزایش رضایتمندی و به دنبال آن ایجاد مقاصد رفتاری مثبت نزد مصرف کننده در کانون توجه قرار دهند. همچنین تصویری که از برند ستاد برگزار کننده این نوع از رویدادها در ذهن مصرف کننده شکل می گیرد می تواند پیشگوی مقاصد رفتاری باشد و از این رو پیشنهاد می شود ارتقای کیفی ترتیبات سازمانی، نحوه تعامل با شرکت کنندگان و مسائل فنی مرتبط مورد تاکید میزبان قرار گیرد.
مدل بومی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
602 - 621
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی تصویر برند، در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی است و با رویکرد اکتشافی، مبتنی بر روش شناسی کیفی اجرا شده است. جامعه آماری آن، خبرگان حاضر در صنایع لبنی ایران بودند که حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و آشنایی با صنایع لبنی، دو شرط همکاری آن ها در پژوهش بود. از طریق روش هدفمند قضاوتی، 20 نفر برای نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه، به روش محتوایی و پایایی آن با اجرای روش بازآزمون (89/0) به تأیید رسید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیان انجام گرفت که مشتمل بر مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. تک تک اجزای پارادایم کدگذاری و تشریح شد و در نهایت، الگوی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی ترسیم و نظریه ای مبتنی بر 13 قضیه حکمی خلق شد.
یافته ها: مبتنی بر یافته ها، مدل پارادایمی احصا شده، دربرگیرنده شرایط علّی (شامل قابلیت های برند)، مقوله محوری (عملکرد برند)، بسترسازها (نوآوری برند)، شرایط زمینه ای (تعدیلگران برند)، راهبردها (جهت گیری برند) و پیامدها (ارزش آفرینی برند و تصویر برند) بود که در نهایت، روابط بین مقوله ها در مدل انتخابی نظریه پردازی شد.
نتیجه گیری: نتایج روشن ساخت که به منظور ایجاد تصویر مثبت از برند در صنعت یادشده، می بایست قابلیت های برند، اعم از قابلیت های بازاریابی و سازمانی، توسعه داده شود که خود زمینه ارتقای نوآوری برند و تعیین جهت گیری آن را فراهم می آورد و عملکرد برند را توسعه می دهد. علاوه بر این، ارتقای عملکرد برند، ارزش آفرینی برند را به دنبال دارد که در نهایت، به ایجاد تصویر مثبتی از برند منجر خواهد شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی تأثیرگذار بر مدل پارادایمی پژوهش، «قابلیت های برند» است که خود به دو بخش «قابلیت های بازاریابی» و «قابلیت های سازمانی» دسته بندی می شود. قابلیت های بازاریابی شناسایی شده عبارت اند از: وضعیت برند و سهم بازار، آمیخته های بازاریابی، خدمات بازاریابی اینترنتی، شهرت برند و داشتن شعار تبلیغاتی خاص. قابلیت های سازمانی نیز عبارت اند از: تسهیلات حمل ونقل سریع، پشتیبانی قوی (مدیریتی، مالی، انسانی و اطلاعاتی) برند، داشتن مزیت رقابتی پایدار، زنجیره تأمین قوی و ایجاد زنجیره ارزش پایدار. از سوی دیگر، مقوله مرکزی مدل پژوهش، عملکرد برند بود که به سه حوزه طبقه بندی شد: 1. عملکرد مرتبط با مشتری؛ 2. عملکرد اجتماعی برند؛ 3. عملکرد شرکتی برند. در این پژوهش بر «نوآوری برند»، به عنوان بستری برای توسعه دهندگان عملکرد برند تأکید شده است که نوآوری بازار و نوآوری در فرایندها را شامل می شود. از سوی دیگر، جهت گیری برند، به عنوان استراتژی ارتقای خلق ارزش و تصویر برند در نظر گرفته شد که شامل جهت گیری رقابتی و جهت گیری محصول/ خدمت است.
تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر همه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان دزفول در شاخه های نظری، فنی و حرفه ای و کاردانش بودند (N=1645) که تعداد 231 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه گزینش شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان، روایی همگرا و تشخیصی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار های SPSS23 و AMOS23 انجام شد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که حمایت رابطه ای درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه داشت؛ ولی اثر متغیرهای حمایت آموزشی و ساختاری درک شده بر قصد کارآفرینانه دانش آموزان مورد مطالعه تأیید نشد. بنابراین، می توان گفت که اگر چه مدارس فنی وحرفه ای و کارودانش با ماهیت مهارت آموزی دانش آموزان دایر گردیده، ولی تنها به آموزش های نظری روی آورده و آموزش های کاربردی آن ها نیز با نگاه کارآفرینی نبوده و بسترساز بروز رفتار کارآفرینانه در آنان نمی باشد. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهای مناسبی برای مدیران و مسئولان سازمان آموزش و پرورش و مدارس متوسطه به همراه داشته باشد.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: شرکت های تولید مواد غذایی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی برای پاسخ به تغییرات روزافزون در جهان و حفظ قدرت رقابت و اثربخشی، به طور فزاینده ای به کارآفرینی کارکنان خود اتکا دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان بود. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت های تولید مواد غذایی استان همدان بودند که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن به ترتیب براساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3.2 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان متغیرهای مورد مطالعه (ریسک پذیری، نوآوری، پیشگامی، قصد کارآفرینانه، سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری)، متغیرهای پیشگامی و قصد کارآفرینانه بیش ترین سهم را در تبیین متغیر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان داشتند. همچنین، یافته های مطالعه نشان داد که قصد کارآفرینانه درون سازمانی رابطه بین نوآوری و پیشگامی با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان را میانجی گری می کند. این در حالی است که بر اساس نتایج مطالعه، رابطه معناداری بین سیستم فعال سازی رفتاری و ریسک پذیری با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان مشاهده نشد. یافته های این مطالعه، پیشنهادهای مفید و کاربردی را برای مدیرانی که به دنبال توسعه و بهبود کارآفرینی در سازمان های متبوع خود هستند، ارائه نموده است.
پیش بینی قصد خرید اخلاقی محصولات پایدار در مدل کسب وکار دایره ای از طریق رفتار مشتریان/گردشگران با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
203-240
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر این است که قصد خرید اخلاقی محصولات پایدار در مدل کسب وکار دایره ای را از طریق رفتار مشتریان/گردشگران با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(ANN) پیش بینی کند. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتریان/گردشگرانی هستند که از محصولات/ خدمات رستوران گارگوپ استفاده نموده اند. نمونه گیری بر اساس جدول مورگان انجام شده و 384 نفر از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاکی از آن است که هر قدر متغیرهای ورودی شامل نگرش(تمایل به پرداخت پول بیشتر، نگرش نسبت به مدل های کسب و کار دایره ای) ارزش درک شده(ارزش اجتماعی، ارزش عملکردی و ارزش و آگاهی(آگاهی از محصول/خدمت اخلاقی و آگاهی از برند) مقدار بالاتری داشته باشند، انتظار می رود قصد خرید اخلاقی نیز قوی تر باشد. پژوهش حاضر با بررسی عوامل رفتاری مشتریان به مجموعه ادبیات مربوط به مدل های کسب وکار دایره ای و همچنین توسعه پایدار کمک می کند.
توسعه نمونه-سازه برای مدل کسب و کار پلتفرم های داده بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
145 - 189
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی اکتشافی و استقرایی و با هدف ارایه مدل کسب و کار برای داده بازارهای چند جانبه تدوین شده است و در زمره اولین پژوهش های انجام شده در این حوزه در ایران می باشد. علی رغم ظهور کسب و کارهای داده محور و دیجیتال در ایران که موجب تولید کلان داده ها شده اند، هنوز پلاتفرم هایی برای تبادل و تجارت داده در اشکال مختلف آن شکل نگرفته اند. در این پژوهش از دو مسیر روش شناختی"نظری به عملی" و "عملی به نظری" بر اساس روش توسعه تاکسونومی نیکرسون (2013) استفاده شده است. تلفیق مرور سیستماتیک ادبیات و مبانی نظری در مسیر اول با مصاحبه های ساختارمند با خبرگان و مرور پلاتفرم های داده بازار در مسیر دوم امکان دستیابی به یک نمونه- سازه جامع را میسر ساخت. یافته های پژوهش حاضر در قالب یک بلوک سازه ای اصلی تحت عنوان" پیشنهاد ارزش" و سه بلوک سازه ای فرعی با عناوین "خلق ارزش"، "تحویل ارزش" و "کسب ارزش" ارایه شده اند. خصایص این بلوک های سازه ای در قالب محصولات و خدمات ارایه شده، نحوه ی مالکیت داده بازار و جهت گیری تراکنش ها، مدل های قیمت گذاری و جریانات درآمدی، مکانیزم های حمایت از حریم خصوصی و ایمن سازی تراکنش ها، روش های تامین اعتماد متقابل و دیگر خصایص داده بازارها در مقاله حاضر تشریح شده اند و در نهایت یک نمونه- سازه جامع برای مدل کسب و کار داده بازار پیشنهاد شده است تا برنامه نویسان و دانشمندان علم داده بتوانند بر اساس آن چنین پلاتفرم هایی را طراحی کنند.
تحلیل تأثیر تجربه وضعیت فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان با درنظرگرفتن نقش میانجی حس کنجکاوی ادراکی در فروشگاه های خرید آنلاین دیجی کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربه وضعیت فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان با نقش میانجی حس کنجکاوی ادراکی در فروشگاه های خرید آنلاین دیجی کالا می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی - پیمایشی و از حیث هدف کاربردی می باشد. همچنین از نظر ماهیت پژوهش از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان در دانشگاه اصفهان در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری نیز به صورت نمونه گیری در دسترس، است و بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه موردنظر 384 نفر محاسبه شد که در نهایت 336 نفر از دانشجویان، پرسشنامه را تکمیل کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد و روایی محتوایی پرسشنامه حاضر از سوی خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. فرضیه های مطرح شده در پژوهش همگی تأیید شدند و تأثیر معنادار تجربه فروشگاه مجازی بر خلاقیت مصرف کننده، تأثیر معنادار تجربه فروشگاه مجازی بر کنجکاوی ادراکی، تأثیر معنادار کنجکاوی ادراکی بر خلاقیت مصرف کننده و فرضیه میانجی شدن اثر تجربه فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان توسط حس کنجکاوی ادراکی به اثبات رسید.
شناسایی و تبیین مصادیق سبزشویی در صنعت هتلداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
35 - 64
حوزههای تخصصی:
امرزه صنایع تولیدی و خدماتی در تلاش هستند تا در حوزه فعالیت خود جهت گیری سبز را در دستور کار داشته باشند. با این حال مفهوم سبزشویی نقطه مقابل جهت گیری سبز بوده و پژوهش پیش رو در نظر دارد تا مؤلفه های تشکیل دهنده این مفهوم را در صنعت هتلداری مورد بررسی قرار داده و راهکارهای مقابله با آن ارائه شود.تحقیق پیش رو رویکرد توسعه ای دارد و از تحلیل تم به منظور تحلیل داده ها استفاده شده است. خبرگان این پژوهش را تعداد 15 نفر از متخصصین امور هتلداری و بهداشت و سلامت تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که سبزشویی در صنعت هتلداری شامل سبزشویی محیطی، سبزشویی اجتماعی، سبزشویی واژگانی، سبزشویی قانونی و سبزشویی غذایی است که باید ابزارهای دیجیتال و فرهنگ سازی عمومی با آن مقابله کرد.
Economic Sharing Based “Tri Hita Karana” as A Corporate Social Responsibility (CSR) of Spiritual Tourism in Bali(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Bali tourism faced conflict with the local community because of the utilization and commodification of sacred and forest areas. The first sacred area conflict occurred in 1994, based on the use of the sacred land “Tanah Lot” become tourists resort namely Bali Nirvana Resort (BNR). Furthermore, this problem is presently observed in the utilization of mangrove forests for the international airport and LNG (liquefied natural gas) terminals, respectively. In these conflicts, all facilities are designed to support the increase in the inbound tourist visits and foreign investment. This growth of Bali tourism threatens the development of sustainable tourism, which concerned with environment, local communities and local economy, but spiritual tourism creates the conflict subsided due to the dependence of spiritual tourism on sacred areas, the environment, and local community resources. Therefore, this study aimed to evaluate Corporate Social Responsibility (CSR) of spiritual tourism in building sustainable economy based on the local wisdom of Bali Tri Hita Karana. Data were qualitatively analyzed and obtained from literature reviews, observations, and in-depth interviews. The results showed that spiritual tourism emphasized sacred areas, the surrounding natural environment, and local community assets. This dependence developed a mutually beneficial relationship, subsequently leading to the CSR of Spiritual Tourism. The CSR based on the local wisdom Tri Hita Karana which create harmonious between the local people, environment, and investment.
دیجیتالی شدن و بلوغ صادراتی شرکت های کوچک و متوسط: تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن بر بسیاری از استراتژی های سازمانی یک شرکت، از جمله توسعه فرصت های بازار تأثیر می گذارد و به عنوان عنصری جهت تقویت بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط شناخته شده است. استفاده از فناوری های دیجیتال مستلزم سرمایه گذاری و تغییر در رویه-های داخلی یک شرکت و استفاده از قابلیت های خاص برای مدیریت آنها است. تحقیقات در زمینه تأثیر دیجیتالی شدن بر بلوغ صادراتی SMEها پراکنده است و نیاز به یک پژوهش جامع در زمینه روند تحقیقات گذشته و روند پیش روی این موضوع وجود دارد. بنابراین تحقیق حاضر یک تحلیل کتاب سنجی با استفاده از نرم افزار Vosviewer با هدف بررسی تولیدات علمی منتشر شده و ترسیم نقشه علمی در حوزه دیجیتالی شدن و بلوغ صادراتی شرکت های کوچک و متوسط می باشد که به بررسی این حوزه با استفاده از 240 مقاله نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در بین سال های 1984 تا 2022 پرداخته است. برای تحلیل شبکه از تحلیل هم نویسندگی، تحلیل هم استنادی و تحلیل هم رخدادی بهره گرفته شد. در انتها با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده پنج خوشه موضوعی اصلی شناسایی شد که شامل منابع سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، قابلیت های سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، ابعاد بلوغ صادراتی، صادرات و بین المللی شدن و توسعه پایداری می باشد؛ که با توجه به روند مقالات، می توان انتظار داشت حوزه توسعه پایداری در سال های آتی توجه بیشتری را به خود جلب نمایند.
بررسی روش کلاسیک برای کوچینگ کسب و کار
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه مربیگری کسب و کار به روش کلاسیک میباشد. یک بررسی اجمالی در مورد تعریف مربیگری آورده خواهد شد. سپس تمرکز بر روی اجزاء و انواع مربیگری خواهد رفت. به علاوه توضیح مختصر از صلاحیت های مربی و ابزارهای حمایت کننده در کارشان ارائه خواهد شد.بررسی های ما باید با یک بررسی اجمالی و مختصر در مورد تعریف های مربیگری آغاز شود.یکی از روش ها مربیگری را به عنوان یک فرآیند تعلیمی حول محور تشکیل (بهبود) مهارت های کارمند تعریف میکند، فرآیندی که درون سیستم هدایت میشود: یک استاد مربیگری برای هر کارآموز مربیگری .
انقلاب صنعتی چهارم و تاثیر خصوصیات فردی مالکان کسب و کار بر ثبت اختراع در زمینه های فناورانه و نوآوری های دیجیتال
حوزههای تخصصی:
زمانی که تغییرات دیجیتالی با ایجاد تقاضا برای محصولات دیجیتالی جدید، فرایندها، و فناوری ها افزایش می یابند، ایجاد اتفاق نظر در میان تمام عوامل درگیر در استراتژی های نوآوری دیجیتالی شرکت ضروری است. مالکان تا حد زیادی بر اهداف و طراحی شرکت تاثیر می گذارند: آنها گروهی هستند که مدیریت عالی باید به آن توجه ویژه ای کند. درک اینکه کدام جنبه های فردی مالکان بر فرایندهای نوآوری دیجیتالی تاثیر می گذارد، بسیار مهم است. با این حال، تحقیقات مربوط به تاثیر ویژگی های مالکان بر نوآوری دیجیتالی نادر هستند. این مقاله بیش از 550 شرکت دارنده اختراع درگیر در نوآوری دیجیتالی را تحلیل می کند تا این شکاف را پر کند. این تحقیق رابطه بین ویژگی های مالکان و فعالیت ثبت اختراع را ارزیابی می کند. این نتایج تاثیر معنی دار نوع جنسیت، آموزش، و وضعیت اقلیت مالکان را در نوآوری دیجیتالی نشان می دهند. یافته های این تحقیق با موافقت با درک عمیق تر پروفایل مالکان از نوآوری دیجیتالی به مدیریت عالی کمک می کنند تا دو استراتژی مشارکت موثر تر را برای عملکرد بهتر فرایند تغییرات دیجیتالی شناسایی کنند.