مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مدیریت برند
منبع:
برند ۱۳۸۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
عوامل و چالش های درونی مدیریت برند باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باشگاه های فوتبال ایران و سازمان لیگ فوتبال به منظور جذب و حفظ هواداران و درآمدزایی بیشتر، باید از طرق مختلف خود را به برندی معتبر تبدیل کنند تا هم مورد توجه عموم و رسانه ها باشند و هم برای بنگاه های اقتصادی و تجاری جذابیت داشته باشند. جذب کردن هواداران بیشتر و افزایش وفاداری آن ها، همگی به مدیریت صحیح برند مربوط می باشد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و چالش های داخلی مؤثر بر برند باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران و ارائه مدل می باشد؛ ابزار پژوهش مصاحبه بود که بر اساس اروش نمونه گیری گلوله برفی 22 مصاحبه کیفی انجام گردید. یافته های پژوهش از طریق روش تحلیل کیفی داده بنیان مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر وجود 70 نشان مؤثر در برندینگ داخلی باشگاه های فوتبال است. این نشان ها در 16 مفهوم طبقه بندی شده اند و شامل موارد زیر می باشند: فرهنگ، ارتباطات، برندسازی، بازاریابی، مسائل مالی، مسائل حقوقی، مدیریت، برنامه ریزی، نیروی انسانی، ذات باشگاه های ورزشی، کانون هواداران، خصوصیات فوتبال، امکانات، باشگاه، رسانه و ساختار. در نهایت، مدل پژوهش با 5 مقوله اصلی شامل: ذات فوتبال، فلسفه باشگاه، عملکرد، بازاریابی و تطبیق تدوین گردید. با توجه به یافته های پژوهش، راهبردهای اجرایی ارانه می گردد که می تواند راه گشای مدیران باشگاه ها در خصوص توسعه برند باشگاه باشد.
ارزیابی ارتباط بین قابلیتهای بازاریابی و عملکرد سازمان در شرکت های تولید کننده موادغذایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت های بازاریابی موجب می شود تا شرکت ها بتوانند متناسب با شرایط بازار، استراتژی های مناسب را اجرا کرده و به اهداف عملکردی خود دست یابند. این پژوهش، ارتباط قابلیت های بازاریابی (نوآوری، ارتباط با مشتری، مدیریت برند و حسگری بازار) را با عملکرد سازمانی (مثل رشد، سودآوری و درآمد) مورد مطالعه قرار می دهد. برای این منظور اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید که توسط مدیران بازاریابی شرکت های تولیدی مواد غذایی تکمیل شده است. تعداد192پرسشنامه تکمیل و مسترد شد. داده ها با روش معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، هر چهار قابلیت بازاریابی با عملکرد سازمان ارتباط مثبت و معنی داری دارد. همچنین در بررسی اثر دو متغیر میانجی (عمر و اندازه سازمان) بر رابطه قابلیت های بازاریابی با عملکرد سازمان، نتایج نشان می دهد ارتباط معنی داری وجود ندارد، مراتب حاکی از این است که قابلیت های بازاریابی - فارغ از مراحل عمر و یا اندازه سازمان - می توانند منبع مزیت رقابتی پایدار محسوب شده و موجب ارتقاء عملکرد گردند
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تصویر برند شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک سازمان رسانه ای بزرگ، برای پیشبرد سیاست های خود به برندسازی برای جلب توجه و تاثیرگذاری بر مخاطبان نیاز دارد. هدف این مقاله، شناسایی مولفه های اثرگذار بر تصویر برند شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران است. برای شناسایی این عوامل از روش دلفی استفاده شد. در دور اول، پس از مصاحبه ی عمیق با کارشناسان برندسازی، تبلیغات و رسانه، و مدیران شبکه های سیما، از طریق کدگذاری کیفی 56 عامل شناسایی گردید. این عوامل در سه دسته ی «رسانه»، «مخاطب» و «محیط» طبقه بندی شدند. در دورهای دوم و سوم، به وسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته، از میزان تاثیر هر کدام از این عوامل بر تصویر برند شبکه های سیما پرسیده شد. از آنجا که هدف دورهای دوم و سوم دستیابی به اجماع نظر پیرامون عوامل شناسایی شده بود، مجموعا 47 عامل از 56 عامل اولیه، مورد اجماع بیش از 60 درصدی اعضای پانل قرار گرفت. در پایان براساس مولفه های 47گانه شناسایی شده، الگوی مدور لایه ای عوامل موثر بر تصویر برند شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد شد.
الگوی مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
25 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برندسازی داخلی را می توان یکی از فعالیت های مهم انسانی برای کسب مزیت رقابتی دانست. تجربیات تکرارپذیر در هتل ها وابستگی زیادی به رفتارهای باثبات منابع انسانی دارد. ساخت الگوی بومی و تکرارپذیرکردن تجربه مشتریان در هتل ها یک نیاز عملی و در عین حال بنیادین وابسته به برندسازی داخلی است. از آنجا که تا به حال هیچ تلاشی برای معرفی الگوی بومی مدیریت برند داخلی هتل های تهران صورت نگرفته است، این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که چه الگویی برای مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران وجود دارد؟ هدف تحقیق: هدف از انجام پژوهش حاضر معرفی الگوی زمینه ای مدیریت برند داخلی است که با استفاده از داده های مرتبط با هتل های شهر تهران از نگاه خبرگان دارای سابقه مدیریتی و سرپرستی به دست آمده است. روش تحقیق: این پژوهش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری مصاحبه 18 خبره صورت گرفته است که دارای سابقه مدیریت بالای 12 سال در هتل های تهران و تحصیلات تکمیلی مدیریت یا بازاریابی هستند و استفاده از نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب نمونه ها، اشباع نظری را ممکن ساخته است. لذا پس از کدگذاری های متون، 535 کد باز، 18 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که استخدام و آموزش مهم ترین عوامل علّی، رفتارهای مدیر و تشویق برندمحور مهم ترین عوامل راهبردی و پیامد کارکنان و مهمان ها مهم ترین عوامل پیامدی می باشند. مدیر به عنوان یک رکن اساسی، هم در نقش مترجم برند، هم در نقش الگو و معلم، رسیدن به برند داخلی را ممکن می سازد. الگوی به دست آمده قابلیت آزمون و بازنگری در بخش های دیگر خدماتی را خواهد داشت، اما توصیه می شود این گونه مطالعات با تأکید بر زمینه مربوط، در بخش های دیگر گردشگری ایران نیز صورت گیرد.
واکاوی مؤلفه های مؤثر بر عملکرد برند در کارخانجات صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸۶
165 - 188
حوزههای تخصصی:
در محیط به شدت رقابتی صنعت موادغذایی حفظ و توسعه سهم بازار نتیجه عملکرد برند است. شناسایی عوامل اثرگذار بر عملکرد برند موضوع مهمی در تصمیمات راهبردی بازاریابی تلقی میشود.این مطالعه با استفاده طرح پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از شاخه همبستگی انجام شدداده ها از طریق پرسشنامه 35 سوالی از 56 مدیران کارخانجات صنایع غذایی در شهر اصفهان جمع آوری شد. بر اساس ادبیات تحقیق مدلی برای نشان دادن تأثیر سرمایه های ناملموس بر قابلیت های مدیریت و تاثیر مشتری مداری و بازاریابی داخلی بر بازارگرایی و تاثیر قابلیت های میدیرت و بازارگرایی به عملکرد برند طراحی و با استفاده از نرم افزار پی ال اس(PLS) مورد آزمون قرار گرفت. براساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ، مشخص شد که سرمایه انسانی وسرمایه اطلاعاتی اثر مثبتی بر قابلیت های مدیریت دارد و سرمایه ارتباطی و سرمایه سازمانی تاثیری بر قابلیت های مدیریت ندارد. مشتری مداری و بازاریابی داخلی تاثیر مثبت بر بازارگرایی دارد. در نهایت قابلیت های مدیریت برند و بازارگرایی تاثیر مثبتی بر عملکرد برند دارد.
بررسی جایگاه برند فرش دستباف ایرانی از نگاه مشتریان اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۱
77 - 108
حوزههای تخصصی:
صنعت فرش سابقه طولانی در کشور داشته و در گذشته های دور به عنوان یکی از صنایع کلیدی کشور محسوب و قبل از کشف و فروش نفت، بخش اعظم صادرات محصولات کشور را فرش تشکیل می داد. با این حال، فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهان و خاصه کشورهای اروپایی هنوز حرفی برای گفتن دارد. این پژوهش به بررسی جایگاه برند فرش ایران از نظر مصرف کنندگان اروپایی می پردازد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و جامعه آماری آن در فاز کیفی، خبرگان حوزه ی برند، بازار و فرش ایرانی؛ و در فاز کمّی، مشتریان برخی کشورهای اروپایی می باشند. روش نمونه گیری در فاز کیفی، قاعده ی اقناع و در فاز کمّی، بهره گیری از رابطه ی کوکران برابر با 384 نفر می باشد. نتایج نشان می دهد از بین سطوح جایگاه برند فرش ایرانی، سطح «کیفیت برند»"، بالاترین جایگاه را در ذهن مصرف کنندگان اروپایی داشته و سطوح تشخیص، رهبری، تجربه و تخصص در برند، به ترتیب جایگاه های دوم تا پنجم را دارند. پایین ترین جایگاه متعلق به سطح «نوآوری» است یعنی فرش دستباف ایران در حال تکرار بوده و از لحاظ نوآوری ضعیف است.
طراحی الگوی هویت برند مجموعه نوشت افزار ایرانی - اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک برند قدرتمند با حداکثر ماندگاری در ذهن، نیازمند ریشه ای قدرتمند است که این ریشه، همان «هویت برند» است. برند ایران نوشت به عنوان یک برند فراسازمانی در صنعت نوشت افزار کشور، بی نیاز از هویت برند نیست. پژوهش حاضر در پی شناسایی، تدوین و ارائه الگوی هویت برند ایران نوشت است؛ الگویی که اقتضائات صنعت نوشت افزار را مورد توجه قرار دهد و متناسب با فرهنگ بومی ایرانی و اسلامی باشد. اطلاعات گردآوری شده ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مسئولان اصلی مجمع ایران نوشت، با روش تحلیل مضمون و به کمک نرم افزار MAXQDA تجزیه وتحلیل و کدگذاری شدند. سپس با احصای مضامین سازمان دهنده و فراگیر، شبکه مضامین هویت برند ایران نوشت ترسیم و تنظیم شد. در پایان نیز با توجه به مضامین فراگیر مستخرج، و با الهام از «منشور هویت برند کاپفرر» و مبتنی بر مفهوم «ایده بزرگ»، الگوی هویت برند ایران نوشت به شرح زیر تدوین شد: پیکره: نوشت افزار کاراکتر محور (هویت محور)؛ شخصیت: تیم ملّی نوشت افزار کشور؛ فرهنگ: تشکیلات حرفه ای و پاسخگو؛ رابطه: دوستداران کالا و فرهنگ ایرانی، یک ویترین کامل و در دسترس، و مرجع اعتبار؛ خودانگاره: عضوی از یک پیکر؛ و بازتابش: رضایت، افتخار و غرور ملّی.
پدیدارشناسی هویت در تجربه زیسته مخاطبان برندِ محصولاتِ صنعتی با رویکرد رابطه ای به مدیریت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
69 - 118
حوزههای تخصصی:
مفهوم هویت در شکل گیری و تکامل رویکردهای مدیریتی به برند همواره متغیر بوده است، از رویکردهای مبتنی بر هویتِ تجویزی گرفته تا رویکردهای معاصرتر نظیر رویکردهای رابطه ای به مدیریت برند که در آن مفهوم هویت برند در طی ارتباطِ ماندگارِ برند و مخاطبانش و در تجربه زیسته آنان شکل می گیرد. پژوهش حاضر در پی یافتن این پرسش ها که در رابطه برند-مصرف کننده، چه متغیرهای مستقل و پنهانی بر احراز هویت برند توسط مصرف کننده در تجربه زیسته به یادماندنی از برند و در نتیجه احساس تعلق به آن اثرگذارند؟ و متغیرهای مذکور تحت چه روابطی این مهم را محقق می سازند؟ در دو گام انجام گرفت. در گام اول برای دستیابی به ماهیت شکل گیری مفهوم هویت در رابطه برند-مصرف کننده و استخراج مضامین، مقوله ها و روابط بین آن ها و دستیابی به مدلی مفهومی در این حوزه، از روش پدیدارشناسی تفسیری و ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته به واسطه 21 نفر از مشارکت کنندگان بهره گرفته شد و در گام دوم نیز، به منظور تعمیم نتایج و تجزیه وتحلیل آن ها، داده های مذکور در قالب ابزار پرسشنامه در اختیار 384 مشارکت کننده قرار داده شده و موردنظر سنجی قرار گرفت و در ادامه به کمک نرم افزارهایی نظیر اس پی اس اس و آموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که در طی آن با تائید مدل ساختاری پژوهش، این نتیجه حاصل شد که شکل گیری مفهوم هویت در تجربه زیسته مخاطبان برند و در ارتباط مصرف کننده-برند دست کم به 5 مضمون و 25 مقوله وابسته است که در طی روابطی منجر به برساخته شدن مفهوم هویت در رابطه برند-مصرف کننده می شوند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مدیران برند، طراحان محصولات برند، بازاریابان و سایر متخصصین مربوط به این حوزه ها، به نتایج حاصل از این پژوهش برای خلق برندهای پایا و هویت مدار، به مثابه ابزاری برای رهایی از دیدگاه تک بعدی و تجویزی به مقوله هویت بنگرند.
شناسایی راهبردهای مدیریت برند داخلی در هتل های شهر تهران : مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
مدیریت برند، یکی از اقدامات توسعه دهنده و پایدار کننده ی کسب و کارهای خدماتی و غیر خدماتی است. از آنجا که در بخش خدمات، منابع انسانی مهمترین سرمایه به حساب می آید، برنامه های مدیریت برند داخلی به عنوان مکمل طرح های برندسازی لازم به توجه است. برندمحور شدن کارکنان خدماتی و مدیریت آنها حول محور برند، از راهبردهای متفاوتی ممکن می شود که تاکید صرف روی عوامل علی و زمینه ای، پیامدهای مطلوبی به همراه نخواهد داشت. از آنجا که مطالعات موجود در ادبیات، راهبردهای مدیریتی برند داخلی در بخش هتلداری مشاهده نمی شود و این موضوع چه از جنبه نظری و چه از جلوه عملی دارای ارزش است.بنابراین روش تحقیق از نوع کیفی، بنیادین بوده که با استفاده از روش گرانددتئوری و با تاکید بر مصاحبه با 20 خبره دارای مدارک دانشگاهی تکمیلی و دارای سابقه ی مدیریت و سرپرستی در هتل های شهر تهران صورت گرفت. از خبرگان پرسیده شد که راهبردهای مدیریت برند داخلی را معرفی نمایند و پس از هر مصاحبه، متن های استخراجی با سه روش کدگذاری باز، محوری و نظری دسته بندی شد. نتایج نشان داد که چهار راهبرد اصلی مدیریت کار محور، مدیریت کارمند محور، تشویق برند محور و رفتارهای مدیر برای دستیابی به برند محوری لازم است. بنابراین تاکید بر کارکنان در کنار کارها، توجه به تشویق های متصل شده به هویت برند و میانجی گری و هدایت گری رفتارهای کاری و انسان دوستانه مدیران شاکله ی راهبردهای مورد نظر را سازمان می دهد.
بررسی ابعاد مدیریت برند سازمان در بانک ملت با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی ابعاد مدل مدیریت برند سازمان در بانک ملت بوده است. روش: این پژوهش آمیخته و از لحاظ هدف بنیادین است و برحسب روش گردآوری داده ها میدانی محسوب می شود. تکنیک کیفی مورد استفاده شده فراترکیب و مصاحبه، در قسمت کمی تکنیک حداقل مربعات جزیی بوده است. جامعه هدف برای قسمت کیفی مدیران و خبرگان بانکداری با مدرک کارشناسی ارشد به بالا و سابقه کاری بالای 5 سال بودند و برای قسمت کمی کارمندان صف و ستاد بانک ملت بودند. روش نمونه گیری در قسمت کیفی گلوله برفی و تعداد حجم نمونه با توجه به اشباع نظری داده ها 8 بوده است و در قسمت کمی نمونه گیری تصادفی و تعداد نمونه 361 نفر. در قسمت کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA به تحلیل مصاحبه ها و مطالعات پرداخته شده و در قسمت کمی با استفاده از نرم افزارSmart PLS به تایید مدل استخراج شده از قسمت کیفی پرداخته شده است. یافته ها: براساس نتایج پژوهش، درمجموع 13 مقوله و 41 مفهوم شناسایی و استخراج شدند. این مقوله ها شامل مدیریت هویت سازمان، ارزش ویژه برند، فرهنگ سازمانی وغیره می باشد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش می تواند برای مدیران بانک و کارشناسان بازاریابی نتایج حائز اهمیتی داشته باشد. کاملاً آشکار است برند سازمان عامل مهمی در موفقیت سازمانها می باشد.
برند سازی شخصی: مسیر موفقیت حرفه ای تان را بسازید
حوزههای تخصصی:
برند سازی شخصی فرآیندی درون نگر است که بوسیله آن خودتان را به صورت حرفه ای تعریف می کنید ( وصف حرفه ای خود ) و می تواند به عنوان مسیری برای موفقیت حرفه ای ( شغلی ) شما به کار رود. شش مرحله برای ساخت برند شخصی شما وجود دارد : 1) نگاهی درونگرا (عمقی )، 2) فهم (درک ) برند ( نام تجاری ) که ممکن است پیش از این وجود داشته ( موجود بوده )، 3) توسعه شعار برند شخصی شما، 4) ایجاد اثر ( رد پای ) فیزیکی شما، 5) ایجاد اثر ( رد پای ) دیجیتال شما، 6) ارتباط دادن پیام شما. برند شخصی شما نماد ( وعده/ عهدی ) از ارزش و عملکرد است و ضروری است که انتظارات مخاطبینتان را برآورده کنید. مدیریت اثربخش برند برای حفظ اعتبار مثبت برند یک مولفه کلیدی است.
مؤلفه های هویت برند صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های هویت برند صدا و سیما و ارائه پیشنهادهایی برای مدیریت هویت برند این سازمان است. «هویت برند»، مجموعه صفات و وی ژگی هایی است که سازمان، مایل است بر مبنای آن شناخته شود و به مشتریان (مخاطبان) وعده می دهد که آنها را خلق و حفظ کند. برای شناسایی این مؤلفه ها، ضمن مطالعه اهداف، مأموریت ها، چشم انداز و خط مشی سازمان و همچنین، رهنمودهای بنیانگذار انقلاب اسلامی(ره) و رهبر معظم انقلاب که مبنا و نقطه اتکای هویت برند صدا و سیماست، از مطالعات اسنادی و مصاحبه با خبرگان بهره گرفته شده است. در این پژوهش، از مدل نظام راهبردی هویت برند آکر، به عنوان الگوی شناسایی وعده ها یا مؤلفه های برند صدا و سیما و عوامل مؤثر بر آن استفاده شده است. براساس نتایج، جوهره هویت برند صدا و سیما و وعده محوری ای که بر همه شئون و فعالیت های سازمان، تأثیرگذار است، «رسانه ملی» بودن است. مؤلفه های هسته ای و کارکردی هویت برند صدا و سیما عبارت اند از: رسانه نظام و مروج گفتمان انقلاب اسلامی، متولی انحصاری پخش صوت و تصویر فراگیر در کشور، دانشگاه عمومی، ارائه دهنده سرگرمی پاک و خانوادگی، و مرجع اخبار و اطلاعات موثق. همچنین عواملی مانند: توسعه سرمایه انسانی، نوآوری در تولید محصولات، نحوه مدیریت روابط سازمان با مخاطبان، حامیان مالی و شخصیت های برند و ستاره ها، بر هویت برند سازمان تأثیرگذارند. پس از شناسایی چالش های پیش روی برند سازمان در حوزه های پیش گفته، پیشنهادهایی برای تحقق وعده های برند سازمان و مدیریت برند رسانه ای، ارائه شده که از آن میان، می توان به این موارد اشاره کرد: «تبدیل داده های مخاطب پژوهی به دانش، تحلیل جامع سپهر رسانه ای کشور»، «خلق و طراحی قالب های نو و محتوای خلاق»، «بومی سازی قالب و محتوای برنامه های اقتباس شده از فرمت های جهانی»، «صیانت از محصولات برند» و «حضور نظام مند صدا و سیما در رسانه های اجتماعی».
طراحی مدلی برای فعال سازی برند داخلی در سازمان های خدماتی از منظر فعالیت های مدیریت منابع انسانی برندمحور (مطالعه موردی بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
137 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: همان گونه که مشهود است، در سازمان های خدماتی به منظور برندسازی نیاز است ارزش های برندشان فعال و نهادینه شود؛ با این پیش فرض، پژوهش پیش رو با هدف استخراج مدل فعال سازی برند داخلی از منظر فعالیت های مدیریت منابع انسانی در سازمان های خدماتی تعریف و اجرا شده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش مطالعه موردی با رویکرد کیفی در بانک ملت برای توسعه مدل در پیش گرفته شد. پژوهش کیفی در دو مرحله اصلی طراحی گردید و مصاحبه های عمیق فردی با ۱۹ مدیر و کارشناس مربوطه در بانک ملت صورت گرفت. همچنین یک گروه کانونی 9 نفره از رؤسای شعب، مکمل بخش اول کیفی پژوهش بود؛ در فاز دوم مطالعه کیفی، 14 کارگروه تخصصی در قالب گروه کانونی تشکیل شد که شامل 7 گروه عمومی و 7 گروه تخصصی از مدیران ارشد بانک ملت بود و موضوع فعال سازی برند داخلی بحث و بررسی شد؛ یافته های پژوهش: تحلیل کیفی داده های حاصل از 151 نفر جلسه کیفی، به روش تحلیل تم، باعث ایجاد 751 منبع کد شد که پس از تحلیل نتایج، 112 کد فرعی مرتبط با فعالسازی برند داخلی شناسایی و در 37 مفهوم و 15 مقوله دسته بندی شد. همچنین برای بررسی میزان پایداری کدگذاری در مصاحبه ها از روش توافق بین دو کدگذار و برای بررسی ضریب توافق از ضریب کاپا (میزان 65/0 در سطح معناداری 016/0) استفاده شد که سطح پذیرفتنی است. محدودیت ها و پیامدها: محدودیت این پژوهش، انجام دادن آن در یک بانک بوده است که قابلیت تعمیم آن را به کل اکوسیستم دشوار می کند. پیامدهای عملی: این پژوهش چارچوبی اجرایی برای فعال سازی ارزش های برند در سازمان های خدماتی ارائه کرده است. ابتکار یا ارزش مقاله: بررسی مفهومی جدید که جایگاه مهمی در فرایند برندسازی دارد و مدلی که با ساختاری نظام مند، جوهره برند را در روح سازمان جاری خواهد کرد. نوع مقاله: مطالعه موردی
شناسایی مؤلفه های نقش آفرین در توسعه برند شخصی ورزشکاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۷۲
147 - 178
حوزههای تخصصی:
شکل دهی و توسعه برندهای ورزشی فقط به کالا، تیم و لیگ ورزشی محدود نمی شود، بلکه در بین ورزشکاران حرفه ای نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های نقش آفرین در توسعه برند شخصی ورزشکاران حرفه ای انجام شد. این پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن کیفی از نوع تحلیل محتوای عرفی بود. 24 مصاحبه ی نیمه ساختار یافته عمیق با متخصصان حوزه مدیریت و بازاریابی ورزشی، ورزشکاران مشهور و هواداران ورزشی که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از کدگذاری باز و محوری تجزیه و تحلیل شدند. اعتبار کدگذاری ها نیز با بازبینی و کنترل صحت کدهای استخراج شده و کدگذاری مجدد مصاحبه ها توسط دو نفر متخصص همکار مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج مؤلفه های نقش آفرین در توسعه برند شخصی ورزشکاران حرفه ای در هفت تم اصلی شامل نقش رسانه ها، نقش دولت و فدراسیون ها، ارتباطات و تعاملات، جایگاه اجتماعی، تیم و رشته ورزشی، شایستگی های فردی و صلاحیت-های حرفه ای و 25 مقوله متناظر با آن ها استخراج و تبیین شد. در ساخت و توسعه برند شخصی ورزشکاران مؤلفه های زیادی اثرگذارند که توجه به آن ها می تواند نقش بسزایی در درآمدزایی برای ورزشکاران، تیم های ورزشی و وفاداری هواداران داشته باشد. ورزشکاران حرفه ای می توانند با بهبود صلاحیت های فردی و حرفه ای، توجه به تعاملات درون سازمانی و برون سازمانی به مزیت رقابتی دست یابند که موجب تمایز برند آن ها در مقابل رقبا شود.
استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان ابزار مدیریت برند شخصی ورزشکاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینستاگرام به طور فزاینده ای به ابزاری جهت به اشتراک گذاشتن محتوای بصری برای ورزشکاران حرفه ای تبدیل شده است. به همین جهت هدف از پژوهش حاضر استفاده از اینستاگرام به عنوان ابزار مدیریت برند شخصی ورزشکاران حرفه ای بود. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای کمی بود. 472 پست در اینستاگرام از دو فوتبالیست حرفه ای (کریستیانو رونالدو و لیونل مسی) تجزیه و تحلیل شد که در آن عکس ها بر اساس ویژگی های مرتبط و غیر مرتبط با محصول طبقه بندی شدند. تجزیه و تحلیل آماری شامل تحلیل محتوای پست های اینستاگرامی و بررسی تعداد لایک و کامنت های آنها در صفحه اینستاگرام ورزشکاران مورد مطالعه بود. یافته ها نشان داد؛ برای هر دو ورزشکار، پست های با ویژگی های غیر مرتبط با محصول به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از پست های با ویژگی های مرتبط با محصول در اینستاگرام به اشتراک گذاشته شده بود. تعداد لایک ها در پست های با محتوای ویژگی های مرتبط با محصول به طور قابل توجهی بالاتر از تعداد لایک های پست های مربوط به ویژگی های غیر مرتبط با محصول برای هر دو ورزشکار بود. همچنین، تعداد کامنت ها در پست های با محتوای ویژگی غیر مرتبط با محصول به طور قابل توجهی بالاتر از تعداد کامنت های پست های ویژگی مربوط به محصول برای هر دو ورزشکار بود. این مطالعه نشان می دهد که اینستاگرام، درک چگونگی درگیری و تعامل طرفداران با پست های مربوط به ویژگی های برند ورزشکار را تسهیل کرده و طرفداران می توانند در فرآیند ساخت برند ورزشکار از طریق لایک و کامنت نقش فعال تری داشته باشند. بر این اساس پیشنهاد می شود که ورزشکاران حرفه ای باید درک بیشتری از نشانه شناسی تصاویر برای پست ها جهت افزایش تعدادکامنت و لایک طرفداران
ایجاد وفاداری به برند و ارزش ویژه برند از طریق پدیده OTT
از آنجایی که خدمات ارائه محتوا در بستر اینترنت (OTT) توصیه هایی را به مصرف کنندگان درباره آنچه که تماشا می کنند ارائه می نماید، خدمات OTT علاوه بر تجربیات مربوط به مصرف مجموعه های اصلی، برداشت افراد نسبت به شخصیت برند OTT را نیز سفارشی می کنند. این امر بر نحوه ایجاد ارزش ویژه برند و وفاداری به برند برای این برندهای OTT تاثیر می گذارد. مطالعه حاضر علاقمند به درک الف) نحوه کمک مجموعه های اصلی به ایجاد ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده (CBBE) نسبت به خدمات OTT و ب) نحوه تفسیر مدل ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده درباره ایجاد وفاداری مصرف کننده به برند و ارزش ویژه برند توسط خدمات OTT می باشد. این مطالعه حاوی مدل معادلات ساختاری است که نشان می دهد مجموعه های اصلی را می توان در مدل ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده برای خدمات OTT تلفیق نمود. این تحقیق پیامدهای بیشتری برای مدیریت هنرهای خلاقانه در ایجاد ارزش ویژه برند و وفاداری به برند به همراه دارد.
طراحی الگوی سلسله مراتبی مدیریت ارزش برند در صنعت خدمات درمانی (مورد مطالعه: بیمارستان های شهر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۵
۲۱-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، بیمارستان ها در شرایط رقابتی به دنبال حفظ و افزایش سهم بازار هستند، اما مشکل این است که مسئولین آن ها نمی دانند چه عواملی در ایجاد ارزش برند آن ها در ذهن بیماران دخالت دارد و چگونه برند خود را به منظور ارتقاء جایگاه آن در ذهن بیماران مدیریت نمایند. بنابراین، هدف این مطالعه یافتن عوامل تأثیرگذار بر ارزش ویژه برند بیمارستان و بررسی روابط سلسله مراتبی این عوامل در قالب الگوی کاربردی بود. روش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی و کاربردی شامل افرادی است که در بازه ی زمانی شش ماه از اسفند الی مرداد سال 94 در یکی از بیمارستان های شهر تهران تحت مراقبت های بستری بوده اند. روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس و تعداد اعضاء نمونه 388 بود. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با نرم افزارهای SPSS19 و smartPLS2.0 تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که ارزش ویژه برند بیمارستان تحت تأثیر مستقیم تداعی برند، کیفیت ادراک شده، اعتماد به برند، تعهد به رابطه و وفاداری به برند می باشد. همچنین، آگاهی از برند بر تداعی برند، تداعی برند بر کیفیت ادراک شده، کیفیت ادراک شده بر اعتماد به برند، اعتماد به برند بر تعهد به رابطه، تعهد به رابطه بر وفاداری به برند تأثیر مثبت معناداری دارد. تأثیر آگاهی از برند بر ارزش ویژه برند معنادار نبود. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان اظهار نمود که مدیریت بیمارستان با توجه به عوامل اثرگذار بر ارزش ویژه برند و انجام اقدامات لازم، می تواند ضمن اینکه وفاداری به بیمارستان را افزایش می دهند ارزش برند خود را نیز مدیریت و ارتقاء دهند.
تحلیل مدیریت برند و مسئولیت پذیری اجتماعی از منظر کارکنان فروشگاه های برند پوشاک خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
129 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل مدیریت برند و مسئولیت پذیری اجتماعی از منظر کارکنان فروشگاه های برند پوشاک خارجی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان فروشگاه های برند پوشاک خارجی بود که تعداد آنها 200 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان بر همین مبنا حجم نمونه تعداد 125 نفر برآورد گردید و از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده گردید. شایان ذکر است که این پژوهش، توصیفی بوده و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مدیریت برند کلمن و همکاران (2011) و مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1999) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به تایید10 نفر از صاحب نظران مدیریت ورزشی و بازاریابی ورزشی رسید. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت برند 85/0 و برای پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی 91/0 گزارش شد. لازم به ذکر است در این پژوهش کلیه تحلیل های آماری در سطح خطای 05/0 و با کمک نرم افزارهای SPSS نسخه25 و Smart PLS نسخه3.2.6 انجام گردید. نتایج نشان داد که بین مدیریت برند و خرده مقیاس های آن (ارتباطات پایدار، ابتکارات منابع انسانی، تمرکزی کارکنان به مشتری، هویت بصری برند و شخصیت برند) با مسئولیت پذیری اجتماعی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج شاخص های برازش مدل اندازه گیری نشان داد که اثر مدیریت برند بر مسئولیت پذیری اجتماعی از شرایط مطلوبی برخوردار می باشد. با توجه به این یافته ها به مدیران فروشگاه های برند پوشاک خارجی پیشنهاد می شود جنبه های اجتماعی برندها را بیشتر تقویت کرده و برای آن استراتژی های بازاریابی در نظر بگیرند و تلاش شود این استراتژی ها مغایر با اهداف فروشگاه های برند پوشاک خارجی نباشد.
طراحی الگوی برندسازی دیجیتال در محصولات کشاورزی سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر الگوی برندسازی دیجیتال محصولات کشاورزی سالم است. روش تحقیق از حیث هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی از نوع اکتشافی است. روش انجام پژوهش، کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا انجام گردید که ابزار گردآوری کدها مصاحبه نیمه ساختار یافته و به صورت روش نمونه گیری هدفمند بوده و با 13 نفر از خبرگان این حوزه اشباع نظری حاصل گردید. همچنین با 82 کدگذاری باز ، 22 مقوله محوری و انتخابی الگوی برندسازی دیجیتال محصولات کشاورزی سالم در ایران طراحی گردید. برندسازی دیجیتال محصولات کشاورزی سالم حول محور خلق معنی برند و قدرت برند قرار دارد که تحت تاثیر شرایط علّی آغاز می گردد و با راهبرد مختلف خلق برند دیجیتال و قدرت برند معنی می یاید و با تدوین و اجرای آمیخته بازاریابی همسو با برند و بازاریابی ارتباطات یکپارچه به تقویت فرهنگ برند در جامعه هدف پرداخته و هویت و شخصیت برند دیجیتال محصولات کشاورزی سالم را در ذهن مشتری تصویرسازی می نماید. راهبرد تحت تاثیر عوامل مداخله گر در صدد تحقق خواسته بحق، امنیت و سلامت غذایی می باشد و با عمل به وعده برند و تحویل محصول سالم با قیمت مناسب، کسب شهرت می نماید و تکرار خرید محصولات کشاورزی توسط مشتریان وفادار، تولید بیشتر را اقتضا نموده و باعث اشتغال و رونق اقتصادی روستایی می شود.