مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
دیجیتالی سازی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش هایی که اغلب سازمان های امروزی دائما با آن مواجه هستند برنامه ریزی برای توسعه و بهبود فرایندها و عملیات مبتنی بر پذیرش فناوری های نوین، بویژه دیجیتال، جهت واکنش به الزامات بازارها و محیط های رقابتی است. بنابراین، تحقیق حاضر با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) کاربردهای فناوری های دیجیتال را از لحاظ احتیاجات فنی و عملکردهای تجاری در شبکه زنجیره تامین صنعت کالای خواب مورد بررسی قرار می دهد. روش کار به صورت توسعه یک ابزار سنجش کارآمد برای ارزیابی مشخصات دیجیتالی سازی و اتوماسیون جهت مدیریت یکپارچه عملیات و جریانات زنجیره های تامین صنایع تولیدی و اعتبارسنجی آن به کمک رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره دنپ (ای ان پی مبتنی بر دیمتل) خواهد بود؛ که به عنوان سهم دانش افزایی تحقیق قلمداد می گردد. لذا، در گام نخست فهرست عوامل تاثیرگذار در قالب 6 حوزه فرایندی و مجموعا 22 شاخصه مرتبط به کمک مطالعه کتابخانه ای و روش دلفی تعیین شد. سپس، با استفاده از تکنیک دنپ اوزان اهمیت و روابط میان عوامل مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله، حوزه فرایندی مدیریت موجودی و انبار با کسب بالاترین وزن اهمیت به عنوان بحرانی ترین عامل مورد توجه قرار دارد. از طرفی، حوزه های فرایندی منبع یابی و خرید و مدیریت تجاری به عنوان اثرگذارترین عوامل در بهبود حوزه های بحرانی شناسایی شدند.
راهبردهای توسعه اقتصاد دیجیتال در ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
227 - 217
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، تدوین راهبردهای توسعه اقتصاد دیجیتال در ورزش ایران بود. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی بود که با روش گراندد تئوری و رویکرد نظام مند استراوس و کوربین انجام گرفت و از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان علمی و اجرایی ورزش کشور بود که در حوزه های اقتصاد، فناوری، IT، تجارت الکترونیک، کسب وکارهای دیجیتال و اقتصاد دیجیتال تجربه داشتند و در مجموع 21 مصاحبه انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد که در بخش راهبردها، 31 کد باز در 5 مقوله شناسایی شد. یافته ها: به کارگیری رسانه های نوین و دیجیتالی در ورزش، حمایت از هوشمندسازی خدمات و فرایندهای ورزشی، آموزش و به کارگیری نیروی انسانی ماهر در حوزه فناوری اطلاعات در ورزش، حمایت از طراحی پلتفرم ها و اپلیکشن های ورزشی و حمایت از کارآفرینان و استارتاپ های ورزشی از راهبردهای توسعه اقتصاد دیجیتال در ورزش ایران بودند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه امروزه فضای بازار از شکل سنتی خود به سمت دیجیتالی شدن تغییر یافته است، ازاین رو سازمان ها، فدراسیون ها، باشگاه ها و مشاغل ورزشی باید ضمن سازگاری با این تغییرات، راهبردهای پیشنهادی را مطابق با شرایط خود عملیاتی کنند.
رسانه های جدید، دیجیتالی شدنِ صنایع فرهنگی و چالش های نوین: یک فراتحلیل کیفی
منبع:
علوم خبری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
115 - 154
تحولاتی که با ورود به حوزه ی دیجیتال در عرصه های متعدد حیات بشر حادث شد به میزانی بود که لقب انقلاب به خود گرفت. فهم دقیق و صحیح انقلاب دیجیتال از آن نظر حائز اهمیت است که با گذشت چند دهه از شکل گیریِ آن، نه تنها خاموش نشده و آرام نگرفته است بلکه هر روز و هر لحظه میدانی دیگر و پهنه ای گسترده تر را از خود متأثر می سازد و متناسب با قدرتِ این نفوذ و وسعتِ این دربرگیری، تبعات و چالش های منبعث از آن نیز قابل توجه تر، جدی تر و دغدغه برانگیز تر می شود. در این میان صنایع فرهنگی نیز رفته رفته گاه مختار و گاه ناچار با این دگرگونی ها همگام شدند و با گذشتِ اندک زمانی اجبار عرصه را بر اختیار تنگ کرد و موج عظیم و پرقدرت دیجیتال سازی، صنایع فرهنگیِ دنیایِ آنالوگ را در خود فرو برد. این پژوهش از رهگذر فراتحلیلِ سی و دو اثر در حوزه ی موضوعی مذکور پس از ارائه ی تعریفی از رسانه های جدید و ذکر تاریخچه ای کوتاه از دیجیتال سازی، به برخی از صنایع فرهنگی نظیر بازی ها، موسیقی و اینترنت در عصر دیجیتال و چالش های نوینِ برخاسته از آن ها می پردازد.مسئله ی به اشتراک گذاری محتوا، مکانیزم های توزیع در فضای جدید، شکافِ دیجیتالی، کنترلِ جریان، هدایت توجه و نقش موتورهای جستجو، تجاری سازی و تبلیغات در فضای مجازی، تبدیل شدنِ کاربران اینترنت به کارگرانِ بدونِ مزد و مسائل مرتبط با کلان داده ها از جمله مباحثی است که در قالب چالش های نوینِ پیرامونِ رسانه های جدید در این پژوهش به آن ها پرداخته شده است.
فرصت ها و چالش های دیجیتالی سازی شرکت های SME
حوزه های تخصصی:
شرکت های کوچک و متوسط در صنعت افریقای جنوبی فراگیر و شایع هستند و در جهان به عنوان عضوی سهیم در توسعه اقتصادی، ایجاد شغل، فقرزدایی و نوآوری شناخته شده اند. اگرچه شرکت های کوچک و متوسط آگاه هستند که می توانند به طور قابل توجهی از سیستم های دیجیتال سود ببرند، اما زمان، مهارت ها و منابع مالی موردنیاز برای توسعه سیستم های خاص برای شرکت های کوچک و متوسط، مانع این کار می شود. این موضوع به این دلیل است که توانایی تعریف حسگر برای تقاضاهای سیستم های سازمانی برای شرکت های کوچک و متوسط، به نیازهای خاصی وابسته است. راه حل های کنونی که به شرکت های کوچک و متوسط پیشنهاد می شوند، مستقل بوده و یکپارچه نیستند. این پژوهش بینش هایی را درباره مشارکت و توسعه برای اکوسیستم شرکت های کوچک و متوسط مبتنی بر تقاضا ارائه می دهد. این تحقیق درباره اولویت های سیستم دیجیتال حدوداً 200 شرکت کوچک و متوسط افریقای جنوبی، بینش هایی را ارائه می دهد. براساس تحلیل های بررسی انجام شده، پژوهشگران چهار سیستم اولیه از 10 سیستم شناسایی شده را طراحی کرده و توسعه دادند. این مقاله، فازهای گردآوری داده ها، طراحی و تحویل چهار عملکرد را پوشش می دهد.
ایجاد زیرساخت های مسئولیت اجتماعی در شرکت ها با استفاده از دیجیتالیزیشین
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی تأثیر دیجیتالی سازی در سطح شرکت بر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) می پردازد. با استفاده از نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورسA-share چین از سال 2010 تا 2020 و از طریق یک رویکرد داده کاوی متنی، متوجه می شویم که دیجیتالی سازی با عملکرد CSR بر اساس آزمایش های متعدد که نشان می دهند این رابطه علی است، ارتباط مثبت دارد. این مطالعه همچنین نشان می دهد که دیجیتالی سازی در سطح شرکت، CSR را با بهبود ورودی ها و خروجی های نوآوری، تحریک نوآوری و بهبود ظرفیت نوآوری ارتقا می دهد. این یافته ها برای شرکت هایی با محدودیت های تامین مالی کمتر، اندازه های بزرگ تر و نرخ بالاتر بازیابی نقدی دارایی ها، برجسته تر است.
بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر توسعه سیستم های پیش بینی تقاضا برای کسب وکارهای خرده فروشی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نحوه تأثیرگذاری هوش مصنوعی بر توسعه سیستم های پیش بینی تقاضا در کسب وکارهای خرده فروشی انجام شده است، به منظور شناسایی مزایا، چالش ها و فرصت های ارائه شده توسط فناوری های هوش مصنوعی. یک طرح تحقیق کیفی اتخاذ شد، که در آن از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عنوان روش اصلی جمع آوری داده ها استفاده شده است. شرکت کنندگان شامل ۲۰ مدیر و کارشناس در زمینه های خرده فروشی و فناوری اطلاعات بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پنج مضمون اصلی شناسایی شدند: استفاده از هوش مصنوعی در پیش بینی تقاضا، چالش ها در پیاده سازی هوش مصنوعی، فرصت های ایجاد شده توسط هوش مصنوعی، اثرات بر سازمان و استراتژی، و تأثیرات اجتماعی و اخلاقی. مشخص شد که هوش مصنوعی دقت پیش بینی تقاضا، کارایی عملیاتی، و رضایت مشتری را بهبود می بخشد. با این حال، چالش های فنی، سازمانی و مالی نیز مورد توجه قرار گرفت. علی رغم چالش های مرتبط با پیاده سازی هوش مصنوعی، این مطالعه به این نتیجه رسید که هوش مصنوعی تأثیر مثبت قابل توجهی بر بهبود پیش بینی تقاضا و عملکرد کلی کسب وکارهای خرده فروشی دارد. خرده فروشان تشویق می شوند تا برای حفظ رقابتی بودن در بازار به سرعت در حال تحول، از فناوری های هوش مصنوعی استفاده کنند.
بررسی تأثیر دیجیتالی سازی بر راهبردهای کارآفرینانه در صنایع خلاق
حوزه های تخصصی:
تحول دیجیتالی در دهه های اخیر تأثیرات عمده ای بر صنایع مختلف داشته است. در صنایع خلاق، دیجیتالی سازی به عنوان یک عامل کلیدی در شکل دهی به راهبردهای کارآفرینانه ظاهر شده است. لذا، هدف از این مطالعه بررسی نحوه تأثیر دیجیتالی سازی بر راهبردهای کارآفرینانه در صنایع خلاق است. این تحقیق از رویکرد کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با کارآفرینان صنایع خلاق بهره برده است. تحقیق نشان داد که دیجیتالی سازی به ایجاد فرصت های جدید کسب وکار کمک کرده، اما همزمان چالش هایی نیز برای کارآفرینان ایجاد کرده است. همچنین، تأکید بر نقش اکوسیستم های کارآفرینانه در حمایت از رشد پایدار صنایع خلاق بود. نتایج نشان می دهند که دیجیتالی سازی می تواند به تقویت نوآوری و توسعه پایدار در صنایع خلاق کمک کند، به شرط آنکه کارآفرینان به رویکردهای نوین برای مقابله با چالش های موجود مجهز شوند.