مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
فرآیند نوآوری
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
87 - 127
حوزه های تخصصی:
با در نظر گرفتن نوآوری باز بعنوان یک طیف و نه بعنوان یک مفهوم غیرقابل انعطاف، تحقیقات بسیاری برای انعکاس پویایی های مختلف موجود در پیاده سازی این مفهوم در قالب ارائه ی گونه ها، مدها، تم ها، و مکانیزم های نوآوری باز انجام شده است. این تحقیقات هر یک با مدنظر قراردادن تنها جنبه های خاصی از فرآیند نوآوری، سعی در توسعه ی روشی برای طبقه بندی و ارائه الگویی برای استقرار نوآوری باز بوده اند. نوشتار حاضر نیز در صدد است تا با تمرکز بر پیاده سازی نوآوری باز در سطح یک بنگاه بزرگ، چارچوبی روشمند برای بررسی اجزای نوآوری باز شامل بازیگران، محتوی و مکانیزم ها و عوامل موثر بر آنها در هر یک از مراحل پیاده سازی نوآوری باز در بنگاه بسته بندی و چاپ مواد غذایی ارائه کند. جهت تحقق هدف تحقیق، پس از مرور ادبیات تحقیق و مصاحبه با خبرگان، اجزا و عوامل در هر یک از مراحل پیاده سازی احصا گردید و در نهایت به منظور تحلیل و ترسیم روابط متقابل میان اجزاء مختلف مدل نوآوری باز از تکنیک دی متل استفاده شد. مهمترین یافته های این تحقیق نشاندهنده این موضوع است که مدل نوآوری باز شرکت مورد مطالعه که حاصل زنجیره ای از تصمیمات در رابطه با هر یک از اجزاء مدل در گستره ی فرآیند نوآوری می باشد شامل: انتخاب حوزه ی "پیش از چاپ" بعنوان محتوی مدل نوآوری باز؛ انتخاب جهت گیری "طرف بازار-انتخابی" برای بازیگران؛ و انتخاب مکانیزم هایی برای افزایش "ظرفیت جذب"، "ظرفیت تبدیلی و پیوندی"، و "ظرفیت انتقال"؛ می باشد.
الگوسازی فرآیند نوآوری با رویکرد ساختاری تفسیری (مطالعه موردی: یک مرکز تحقیقاتی دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۶
153 - 186
حوزه های تخصصی:
با نظر به تحقیقات انجام شده در زمینه نوآوری مشاهده می شود که محققان زیادی به اهمیت فرآیند نوآوری، در ارتقای رقابت پذیری و بهره وری سازمان اشاره کرده اند. اما تحقیق جامعی به صورت ویژه در راستای تبیین متغیرهای حیاتی در فرآیند نوآوری و نحوه ارتباط این متغیرها با هم مشاهده نشد. لذا سؤال اصلی این تحقیق عبارت است از اینکه مراحل فرآیند نوآوری شامل چه متغیرهایی بوده و در چه تعاملی با هم قرار دارند؟ در این تحقیق با بررسی مطالعات گذشته در ارتباط با فرآیند نوآوری تلاش گردیده تا ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حیاتی در فرآیند نوآوری در یک سازمان تحقیقاتی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی شناسایی و سپس با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، ارتباط میان شاخص های فرآیند نوآوری، تحلیل و تبیین شوند. بر پایه یافته های تحلیل محتوای کیفی، در مجموع سه بعد، هفت مؤلفه و 18 شاخص به عنوان اجزای مراحل فرآیند نوآوری در یک مرکز تحقیقاتی دفاعی شناسایی و سپس بر پایه نتایج روش مدل سازی ساختاری تفسیری ، شاخص های مذکور از نظر شدت نفوذ بر یکدیگر در هشت سطح دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که شاخص های «عرضه نوآوری در بازار»، «انتخاب بهترین ایده ها»، «میزان پذیرش نوآوری» و «میزان کاربرد نوآوری» از نفوذ (عدم وابستگی) بالایی برخوردار هستند. بنابراین سازمان تحقیقاتی دفاعی برای رسیدن به نوآوری باید توجه ویژه ای به شاخص های مذکور داشته باشد.
واکاوی فرآیندهای نوآوری شرکت های طرف عرضه در زیست بوم پلتفرم فنّاورانه (مطالعه موردی: شرکت های کوچک نرم افزاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
105 - 125
حوزه های تخصصی:
نوآوران طرف عرضه نقش مهمی در بقای پلتفرم و افزایش تعداد کاربران آن ایفا می کنند. بااین حال، مطالعات کنونی پلتفرم عمدتاً بر دیدگاه طرف تقاضا تمرکز کرده و مطالعات محدود طرف عرضه از فرآیندهای نوآوری شرکت های مکمل چشم پوشی کرده اند. افزون بر این، توصیه های تحقیقات مدیریت نوآوری معمولاً شرکت های تولیدی بزرگ را خطاب قرار می دهد. با توجه به اینکه فرآیند نوآوری مناسب مبتنی بر بستر است، ممکن است توصیه های عمومی موجود به طور خاص برای نوآوری شرکت های مکمل کارآمد نباشد. هدف این مقاله شناسایی فرآیندهای نوآوری شرکت های مکمل و کشف منطق مرتبط با آن ها است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های کوچک ایران در صنعت نرم افزار تشکیل می دهند. رویکرد مقاله حاضر کیفی است و از راهبرد پژوهشی مطالعه چندموردی اکتشافی استفاده می کند. گردآوری داده ها با استفاده از 35 مصاحبه نیمه ساخت یافته با 23 شرکت کوچک در حوزه توسعه برنامه های کاربردی مبتنی بر پلتفرم های فنّاورانه اندروید یا آی. اُ. اِس. انجام شده است. اطلاعات ثانویه شامل اخبار و مصاحبه های منتشرشده در وب مرتبط با نوآوری شرکت ها نیز برای تکمیل مصاحبه ها مورداستفاده قرار گرفته است. تحلیل داده های گردآوری شده بر مبنای روش تحلیل محتوای کیفی و مقایسه مستمر صورت پذیرفته است. یافته های این مطالعه بیانگر سه فرآیند اصلی برای نوآوری شرکت های مکمل است و نشان می دهد مهم ترین شرایط اقتضایی تأثیرگذار بر این فرآیندها، پیچیدگی فنی و پیچیدگی کسب وکار درک شده هستند.
طراحی مدل اندازه گیری نوآوری سازمان با رویکرد تحلیل پوششی داده های شبکه ای پویا و اعمال محدودیت های فازی برای کنترل اوزان و یافتن اوزان عمومی (مورد مطالعه: دانشگاه های سطح یک کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
373 - 394
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی کارآیی نوآوری کمک می کند تا بهترین دست اندرکاران نوآوری را به منظور الگوگیری مورد شناسایی قرار داده و روش های بهبود کارآیی را از طریق روشن نمودن نقاط ضعف مشخص نمود. در این مقاله رویکرد فرموله سازی جدیدی برای تحلیل پوششی داده های شبکه ای پویا ارائه شده است تا ضمن کنترل اوزان انتخابی، کارآیی کلی سیستم های چندبخشی- چند دوره ای (MPMDS) را مورد ارزیابی قرار دهد. روش: به منظور ممانعت از روبرو شدن با جعبه سیاه فرآیند نوآوری، در ابتدا یک مدل مفهومی از ساختار شبکه ای پویای نوآوری دانشگاه ها طراحی شده و سپس مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای پویای ارائه شده در این تحقیق، مورد استفاده قرار گرفته شده است. یافته ها: از 13 دانشگاه مورد مطالعه، تعداد 1 دانشگاه (معادل 7 درصد) در فرآیند نوآوری کل کارآ شناخته شدند و میانگین کارایی برابر 82/0 برای دانشگاه ها بدست آمد. در هر دو زیرفرآیند تحقیق و توسعه و بکارگیری نتایج نیز 1 دانشگاه (معادل 7 درصد) کارآ شناخته شد و میانگین کارآیی به ترتیب برابر با 85/0 و 46/0 بدست آمد که نشان دهنده عملکرد ضعیف دانشگاه ها در زمینه بکارگیری نتایج و پیاده سازی و تجاری سازی ایده ها می باشد. همچنین روند تغییرات میانگین کارآیی در زیرفرآیند بکارگیری نتایج، کاملاً برعکس زیرفرآیند تحقیق و توسعه بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان دهنده آن است که مدل ارائه شده در این تحقیق با کنترل وزن ها و محدود کردن آنها و توانایی اعمال اوزان مورد نظر مدیریت، علاوه بر حل مشکلات مدل های متعارف تحلیل پوششی داده ها در عدم کنترل اوزان، قابلیت تفکیک کنندگی واحدهای کارآ و ناکارآ را بهبود می بخشد.
ترسیم فرآیند نوآوری در مراکز تحقیقاتی علوم انسانی؛ مطالعه موردی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری به عنوان مولود جوامع صنعتی، برای تفسیر فناوری به کار گرفته شد و مطرح کردن آن در فضای علوم انسانی رویدادی جدید است. این پژوهش با بررسی تطبیقی مطالعات انجام شده پیشین و مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام به عنوان یکی از مصادیق نوآور در عرصه تحقیقات علوم انسانی، در جست وجوی وام گیری از مدیریت فنّاوری برای استفاده از مفهوم نوآوری در عرصه مراکز تحقیقاتی مربوط به علوم انسانی است. بدین منظور با استفاده از روش شناسی آمیخته متشکل از تحلیل محتوای کیفی و مدل سازی تفسیری ساختاری به تطبیق مولفه ها و شاخص های کلیدی نوآوری پرداخته شده است. بر پایه یافته های تحلیل محتوای کیفی، در مجموع 3 بعد، 7 مؤلفه و 18 شاخص به عنوان اجزای مراحل فرآیند نوآوری در مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام شناسایی و سپس بر پایه نتایج روش ISM، شاخص های مذکور از نظر تقدم نفوذ بر یکدیگر در 8 سطح ارائه گشت. نتایج نشان داد که، مسئله پایه ایِ شکل گیری نوآوری در عرصه علوم انسانی، ارائه خروجی ها به زبان غیر فنی و قابل استفاده برای عامه است در مرتبه اول و توسعه هدفمند ایده ها و کاربردی کردن آنها به مثابه اسباب اصلی پذیرفتنی کردنِ نتایج تحقیقات علوم انسانی، در مرتبه دوم. انجام تدابیر کافی و موثر برای تأمین مالی تحقیقات این عرصه، تطبیق خروجی ها با نیازهای بازار هدف و پایش رقبای مؤسسات پژوهشی علوم انسانی نیز به عنوان عوامل کلیدی موفقیت این مؤسسات قابل طرح است.