مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مقصد گردشگری
حوزه های تخصصی:
شناسایی و طبقه بندی ریسک های استنباط شده از سفر به مقاصد گردشگری می تواند به عنوان ابزاری مفید برای مدیریت و برنامه ریزی گردشگران به شمار آید. از این رو هدف مقاله حاضر طبقه بندی ریسک های استنباط شده گردشگران خارجی جهت سفر به شهر اصفهان و بررسی نقش تجربه سفرهای قبلی در استنباط از این ریسک ها است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران خارجی است که در ماه های فروردین و اردیبهشت سال 1391 به شهر اصفهان سفر کرده اند. از این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای حاوی 29 سؤال برای طبقه بندی ریسک های استنباط شده گردشگران خارجی جهت سفر به شهر اصفهان مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس (آنوا) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد گردشگران خارجی سفر کرده به شهر اصفهان چهار نوع ریسک را در سفر به این شهر تجربه کرده اند که شامل ریسک های سلامتی، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد بین گردشگرانی که برای اولین بار به شهر اصفهان سفر کرده اند و گردشگرانی که قبلاً به دفعات متعدد به این شهر سفر کرده اند، تفاوت معناداری از نظر ریسک های استنباط شده سیاسی، اقتصادی و سلامتی وجود دارد. ولی از نظر ریسک فرهنگی و اجتماعی تفاوت معناداری میان گردشگرانی که برای اولین بار به این شهر سفر کرده اند و گردشگرانی که قبلاً به دفعات گوناگون به شهر اصفهان سفر کرده اند، مشاهده نشد
ارزیابی کیفیت مدیریت مقصد گردشگری از دیدگاه مزیت رقابتی، مطالعه موردی: منطقه چابهار
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت در تمامی عرصه ها و فعّالیت های اقتصادی و اجتماعی، لازم و ضروری بوده و عنصری اجتناب ناپذیر در پیشبرد امور است. مدیریت مقصد، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر در عرصه فعّالیت های گردشگری، ایفا کننده نقشی اساسی در دستیابی به توسعه و کسب اهداف در صنعت گردشگری است. این عنصر، به عنوان عاملی تعیین کننده در میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری،برای حفظ و پایداری منابع مختلف اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مقصد، عهده دار وظایف مهمی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی کیفیت مدیریت مقصد به عنوان عاملی برای کسب مزیت رقابتی، در منطقه چابهار است. این پژوهش، به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بازه زمانی1389 –1388 انجام یافته است. با استفاده از روش های آماری، متغیرهای مربوط به مدیریت مقصد همچون بازاریابی، مدیریت بازدید کننده، تحقیق و مطالعه، قیمتگذاری، کاربرد فناوری، همکاری بخش خصوصی و دولتی، مدیریت بحران و غیره، از دو جنبه اولویت و کیفیت، در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. این مؤلفه ها با توجه به مدل رقابت مقصد که توسط کراچ و ریچی (1999) ارائه شده، استخراج گردید. نتایج حاکی از آن است که از نقطه نظر اولویت، مولفه «توسعه، بازاریابی و معرفی محصولات مقصد» از اولویت نخست و مولفه «برگزاری کارگاه ها و سمینارهای تخصصی در زمینه گردشگری»از رتبه نهایی برخوردار است. همچنین از نقطه نظر کیفیت، وضعیت تمامی این مؤلفه ها در منطقه چابهار، نامطلوب ارزیابی شد.
تحلیل عوامل مؤثر بر وفاداری گردشگران به مقاصد گردشگری (مورد مطالعه: گردشگران خارجی سفرکرده به شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعة عوامل مؤثر بر وفاداری به مقصد گردشگری اصفهان است. جامعه آماری پژوهش حاضر آن دسته از گردشگران خارجی است که در آبان ماه سال 1392 به شهر اصفهان سفر کرده اند. از این جامعه نمونه ای به حجم 200 نفر و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای حاوی 34 سؤال طراحی شد. روایی و پایایی پرسشنامه مورد نظر در این مطالعه بررسی و تایید شد. به منظور بررسی داده های پژوهش و آزمون فرضیه های پژوهش آمار توصیفی و استنباطی با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Lisrel به کار گرفته شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد آشنایی با مقصد گردشگری می تواند بر تصویر ذهنی مقصد را به طور مثبت و معنی دار تأثیر گذارد. تصویر ذهنی مقصد گردشگری نیز می تواند بر ارزش ادراک شده و رضایت گردشگری از مقصد گردشگری به طور مثبت و معنی دار تأثیر گذارد. ارزش ادراک شدة گردشگر از یک مقصد گردشگری می تواند بر رضایت گردشگر از آن مقصد گردشگری به طور مثبت و معنی دار تأثیر گذارد. در نهایت، نتایج پژوهش نشان داد رضایت گردشگر از یک مقصد گردشگری می تواند بر وفاداری به آن مقصد به طور مثبت و معنی دار تأثیر گذارد، ولی ارزش ادراک شده از یک مقصد گردشگری نمی تواند بر وفاداری به آن مقصد تأثیر گذارد.
بررسی تأثیر کیفیت خدمات مقاصد گردشگری ورزشی بر تبلیغات دهان به دهان: مطالعه موردی گردشگران ورزشی شهر نوشهر
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف روابط بین ابعاد کیفیت خدمات مقصد گردشگری ورزشی با تبلیغات دهان به دهان گردشگران ورزشی با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) بوده است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش گردشگران ورزشی بودند که در بازه زمانی سال 1392 به شهر نوشهر به عنوان یک مقصد گردشگری ورزشی مسافرت داشته اند. تعداد 246 گردشگر ورزشی به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. روائی مدل و ارتباط بین متغیرهای پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده، ابعاد کیفیت خدمات مقصد گردشگری ورزشی، تبلیغات دهان به دهان گردشگران ورزشی را تحت تاثیر قرار داده است. یافته های این پژوهش منجر به درک بهتری از مکانیسم های رفتاری گردیده که می تواند مبنایی قابل قبول برای حفظ و افزایش بازدید گردشگران ورزشی از یک مقصد ورزشی را ترسیم نماید.
تأثیر عوامل شناختی و احساسی بر وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن مورد نظر خوبخش خدمات در اغلب کشورها بالاترین ارزش افزوده و سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است و زیربخش های متعددی دارد که یکی از مهم ترین آن ها بخش گردشگری است. گردشگری نقش مهمی در توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی کشورها ایفا می کند و توسعه آن یکی از کم هزینه ترین روش های اشتغال زایی است. با توجه به اهمیت تبلیغات دهان به دهان به عنوان یک منبع اطلاعاتی و تأثیر آن بر شکل گیری تصویر ذهنی مقصد و شخصیت مقصد و نیز تأثیر این دو بر اعتماد مقصد و رابطه تنگاتنگ این متغیرها با رضایت از مقصد و در نهایت تأثیر آن ها بر وفاداری گردشگران، تحقیق حاضر در پی این سوال است که آیا تبلیغات دهان به دهان برتصویر ذهنی مقصد، شخصیت مقصد، اعتماد به مقصد، رضایت از مقصد و وفاداری به مقصد تأثیر معناداری دارد؟ جامعه آماری این تحقیق، گردشگران ایرانی بازدید کننده از شهرهای خرم آباد، اصفهان و شوش می باشد. با توجه به نامحدود بودن حجم جامعه اقدام به نمونه گیری شد که حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که با توجه به نتایج آن روایی پرسشنامه تأیید گردید، همچنین با مقدار آلفای کرونباخ کل 0.90، پایایی پرسشنامه نیز تأیید گردید. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون همبستگی و مدل معادلات ساختاری) در قالب نرم افزارهای SPPS(22.0) و LISREL(8.8) استفاده شده است. در این تحقیق تمامی فرضیه های مطرح شده، جز تأثیر مستقیم تبلیغات شفاهی بر شخصیت و تأثیر مستقیم اعتماد بر وفاداری، تأیید شده است.د را در این بخش وارد کنید
شناسایی و اعتبارسنجی عوامل و شاخص های کیفیت محیطی مؤثر در برندسازی مقاصد گردشگری روستایی با استفاده از روش تحلیل محتوا (مورد مطالعه: منطقه قومی فرهنگی اورامانات در استان های کردستان و کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبنای برندسازی برای هر مقصد گردشگری، خصوصیات و ویژگی های منحصربه فرد محیطی است که با عنوان «عوامل کیفیت محیطی» از آن ها یاد می شود، زیرا کیفیت محیطی مطلوب زمینه ساز شکل گیری حس مثبت به مقاصد گردشگری و سرانجام توسعه گردشگری است. تبیین کیفیت محیطی و برندسازی مقاصد گردشگری روستایی کمک شایانی به ایجاد تجربه ای لذت بخش و خاطره ای به یادماندنی در گردشگران می کند و منجر به وفاداری گردشگر به مقصد و درنهایت جذب بیشتر گردشگر و رونق گردشگری در منطقه خواهد شد. بنابراین شناسایی عوامل کیفیت محیطی کمک زیادی به برندسازی و بازاریابی و توسعه گردشگری می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، این تحقیق به شناسایی و اعتبارسنجی عوامل کیفیت محیطی منطقه قومی فرهنگی اورامانات به منظور برندسازی برای مقاصد گردشگری روستایی این منطقه پرداخته است. در این تحقیق ابتدا از روش کیفی تحلیل محتوا استفاده شد. بنابه ضرورت از روش نمونه گیری هدفمند (29 مصاحبه شامل 12 مصاحبه با مردم محلی و 17 مصاحبه با گردشگران) استفاده شد. نتایج به کمک نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. به منظور اعتباردهی نتایج به دست آمده و افزایش روایی آن ها از روش کمّی تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و پرسش نامه های تکمیل شده، برای کیفیت محیطی مرتبط با برندسازی در منطقه اورامانات ابعاد 5گانه و مقوله های 22گانه شناسایی شد که عبارتند از: بُعد طبیعی (با 4 مؤلفه) ، بُعد اجتماعی فرهنگی (با 7 مؤلفه) ، بُعد اقتصادی (با 1 مؤلفه) ، بُعد کالبدی (با 5 مؤلفه) و بُعد نهادی (با 5 مؤلفه).
ارزیابی عملکرد مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرآیند مدیریت بحران مقصدهای گردشگری(مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
29 - 40
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش در صنعت گردشگری به راهبردهای دانش گرا اشاره دارد و یکی از راهبردهای تجاری معاصر و مطلوب می باشد. تحقیقات اخیر که از تئوری های مدیریت راهبردی بر مبنای هوش و دانش الهام گرفته اند، نشان داده اند که ساخت و پایداری مزیت رقابتی از طریق مدیریت دانش یک موضوع مشترک برای شرکت های خدماتی می باشد. نظر به این که مقصدهای گردشگری قادر نیستند تا خود را از تحولات محیط بیرونی مصون نگه دارند، این ویژگی نیاز به یک سیستم مدیریت دانش در سراسر مقصد گردشگری که برای همه انواع سازمان ها در دسترس باشد را تأکید می نماید به نحوی که زیرساخت لازم را برای همکاری بین سازمان ها فراهم آورد. مدیریت دانش به عنوان یک سازمان دهنده مهم شناخته شده است که می تواند به مدیریت بحران مقصدهای گردشگری کمک شایانی نماید. بدین جهت پژوهش حاضر به ارزیابی مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل پرداخته و بدین منظور پنج مؤلفه شامل کسب،خلق،ذخیره سازی، تسهیم و بکارگیری دانش را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. نمونه آماری تحقیق، تعداد 120 نفر از مدیران و کارشناسان 19سازمان موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه هابا استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون T و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از ارزیابی ضعیف وضعیت مدیریت دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد به نحوی که کلیه مؤلفه های مدیریت دانش پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است. براساس یافته ها تسهیم دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل نزدیک به حد متوسط ارزیابی شده و بقیه مؤلفه ها به ترتیب شامل کسب دانش، بکارگیری دانش، خلق دانش و ذخیره سازی دانش می باشد.
موانع و چالش های تحقق مدیریت یکپارچه گردشگری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
47 - 60
حوزه های تخصصی:
در یک مقصد گردشگری، ذینفعان و ذینفوذان مختلف با وابستگی های متقابل وجود دارند که گاهاً با یکدیگر همکاری نمی کنند و اغلب دیدگاه هایشان در مورد توسعه بسیار متفاوت است. البته، این تفاوت نگاه ها، در برخی مواقع که بستر نقد سیاست ها را بدنبال داشته باشد زمینه توسعه مقصد گردشگری را فراهم می نماید. اما، در اغلب موارد موانع و چالشهایی را برای آن بوجود می اورد. از اینرو، نقش مدیریت مقصد گردشگری در راستای همکاری بین سازمان های متولی گردشگری برای ایجاد بسترهای لازم به منظور توسعه پایدار گردشگری برجسته می گردد. لذا پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی چالش ها و واکاوی موانع تحقق مدیریت یکپارچه گردشگری مشهد این موضوع را از منظر همکاری سازمانی مورد مداقه قرار دهد. در این مطالعه از روش شناسی کیفی و برای جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه هدف، کلیه مدیران و کارشناسان ارشد سازمان های متولی گردشگری شهر مشهد در سال 1394 هستند که از بین آنها 15 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. نتایج حاکی است عمده ترین عوامل تأثیرگذار بر عدم همکاری بین سازمان های متولی گردشگری در شهر مشهد عدم مدیریت یکپارچه در گردشگری، ضعف نگرش سیستمی، ضعف ساختار حقوقی، ضعف نظام برنامه ریزی، و ضعف نظام سیاست گذاری است که چالش هایی از جمله عدم شفافیت در وظایف قانونی دستگاهی، برخورد سلیقه ای، کمبود منابع، فقدان نیروی انسانی متخصص، همکاری غیر رسمی و مقطعی، ضعف تقسیم کار، ضعف در توزیع و تخصیص بهینه منابع و عدم توانمندی مدیران را به دنبال داشته است.
بررسی اثربخشی تبلیغات دیداری بر انتخاب شهرستان رامسر بعنوان مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
83 - 99
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل اساسی رکود گردشگری در ایران اطلاع رسانی نکردن و تبلیغات نامناسب در عرصه داخلی و خارجی است. با توجه به نقش تبلیغات در جذب و حفظ گردشگران، و مبالغ زیادی که سالانه صرف امور تبلیغاتی می شود، مصرف صحیح اعتبارات و اثربخشی این مسئله اهمیت بسیاری دارد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است. اثربخشی تبلیغات در این پژوهش در چهار بعد توجه، علاقه، تمایل و اقدام ارزیابی شده است. جامعه آماری این پژوهش نیز گردشگرانی بودند که در دوره زمانی اسفندماه 1394 و فروردین ماه 1395 رامسر را مقصد گردشگری خود انتخاب کرده بودند.در این پژوهش حجم نمونه از طریق فرمول کوکران384 نفر محاسبه شد و برایتجزیه وتحلیل داده ها آزمون معادل سازی معادلات ساختاری (SEM)و تحلیل عاملی تأییدی (CFA)در دو بسته نرم افزاری SPSS و LISRE به کار رفت. یافته ها نشان داد تبلیغات دیداری بر جلب توجه افراد، ایجاد تمایل و درنهایت انتخاب مقصد اثرگذار است، اما بر علاقه گردشگران به مقصد تأثیری ندارد، همچنین تأثیر توجه به متغیرهای جمعیت شناختی بر میزان اثربخشی تبلیغات از دیگر نتایج این پژوهش است. در میان تبلیغات دیداری مورد آزمون نیز تلویزیون، بیلبوردها، تبلیغات اینترنتی و بوروشور و مجلات به ترتیب بیشترین درجه اهمیت را در جذب گردشگران دارند. علاوه بر این، باید توجه داشت که برنامه ریزی بازاریابی و تبلیغات گردشگری باید مستمر و به طور فرایندی صورت گیرد و به طور دائم با روش ها و ابزارهای جهانی و بین المللی و با نگاه منطقه ای به روز شود.
تاثیر کیفیت ادراک شده از مقاصد گردشگری ورزشی بر رضایت و تمایل به بازدید مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
17 - 32
حوزه های تخصصی:
توریسم و ورزش پدیده های جذابی هستند که قرار گرفتن آنها در کنار هم می تواند به هم افزایی قابل توجهی در هر دو حوزه منجر گردد. هدف پژوهش حاضر کشف روابط بین متغیرهای کیفیت ادراک شده، رضایت و تمایل به بازدید مجدد با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) بوده است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش گردشگران ورزشی بودند که در بازه زمانی سال 1391 به شهر نوشهر به عنوان یک مقصد گردشگری ورزشی مسافرت داشته اند. تعداد 310 گردشگر ورزشی به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. روائی مدل و ارتباط بین متغیرهای پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده، ادراک گردشگران از کیفیت مقصد گردشگری ورزشی، رضایت آنان را تحت تاثیر قرار داده؛ همچنین این امر به طور مثبتی بر سطح تمایل گردشگران به بازدید مجدد از آن مقصد تاثیر گذاشته است. یافته های این پژوهش منجر به درک بهتری از مکانیسم های رفتاری گردیده که می تواند مبنایی قابل قبول برای حفظ و افزایش بازدید گردشگران ورزشی از یک مقصد ورزشی را ترسیم نماید.
تدوین استراتژی ریسک اعتباری بر اساس مدل SWOT در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای ورود مباحث مربوط به سنجش رقابت پذیری به موضوع گردشگری زمان زیادی می گذرد. از زمانی که پورتر در سال 1990 میلادی نخستین مدل را ارائه داد، تاکنون مدل های متعددی برای مقاصد مختلف توسعه داده شده است؛ ولی هنوز مدل بومی سازی شده برای سنجش این شاخص در بین مقاصد گردشگری ایران با توجه به متغیرهای خاص کشور ایران طراحی نشده است. به این منظور، در پژوهش حاضر برای استخراج متغیرهای مدل بومی مدنظر در مرحله نخست از روش کتابخانه ای با بررسی مدل های معتبر موجود در ادبیات موضوع و انتخاب متغیرهای متناسب با مقاصد گردشگری ایران استفاده شد؛ سپس برای تکمیل متغیرها از مصاحبه های کیفی با خبرگان صنعت گردشگری، مدیران بخش دولتی و فعالان بخش خصوصی تا مرحله اشباع نظری استفاده شده است. به منظور جانمایی متغیرها در شاخص های مربوطه، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار بسته شد. برای سنجش متغیرهای کمّی متناظر با هر مقصد از منابع کتابخانه ای و آمارهای رسمی و برای سنجش متغیرهای کیفی هر مقصد از پرسشنامه استفاده شده است. اوزان شاخص ها به روش مقایسه زوجی به کمک خبرگان و شاخص ها به کمک روش به کاررفته مدل مجمع جهانی اقتصاد بی وزن سازی شده است. نتایج پژوهش در قالب یک مدل مشتمل بر 9 شاخص شامل امنیت، زیرساخت ها، خدمات مقصد و امکانات اقامتی، رقابت پذیری قیمتی و جوّ مقصد، عوامل انسانی، محیط مقصد، جذابیت های تفریحی و واقعه ای، مدیریت مقصد و در نهایت اطلاع رسانی و برنامه ریزی ارائه شده است. همچنین 64 متغیر در زیرمجموعه این شاخص ها قرار گرفته است.
توسعه مدل بومی سنجش رقابت پذیری گردشگری مقاصد گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
105 - 122
حوزه های تخصصی:
از ابتدای ورود مباحث مربوط به سنجش رقابت پذیری به موضوع گردشگری زمان زیادی می گذرد. از زمانی که پورتر در سال 1990 میلادی نخستین مدل را ارائه داد، تاکنون مدل های متعددی برای مقاصد مختلف توسعه داده شده است؛ ولی هنوز مدل بومی سازی شده برای سنجش این شاخص در بین مقاصد گردشگری ایران با توجه به متغیرهای خاص کشور ایران طراحی نشده است. به این منظور، در پژوهش حاضر برای استخراج متغیرهای مدل بومی مدنظر در مرحله نخست از روش کتابخانه ای با بررسی مدل های معتبر موجود در ادبیات موضوع و انتخاب متغیرهای متناسب با مقاصد گردشگری ایران استفاده شد؛ سپس برای تکمیل متغیرها از مصاحبه های کیفی با خبرگان صنعت گردشگری، مدیران بخش دولتی و فعالان بخش خصوصی تا مرحله اشباع نظری استفاده شده است. به منظور جانمایی متغیرها در شاخص های مربوطه، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار بسته شد. برای سنجش متغیرهای کمّی متناظر با هر مقصد از منابع کتابخانه ای و آمارهای رسمی و برای سنجش متغیرهای کیفی هر مقصد از پرسشنامه استفاده شده است. اوزان شاخص ها به روش مقایسه زوجی به کمک خبرگان و شاخص ها به کمک روش به کاررفته مدل مجمع جهانی اقتصاد بی وزن سازی شده است. نتایج پژوهش در قالب یک مدل مشتمل بر 9 شاخص شامل امنیت، زیرساخت ها، خدمات مقصد و امکانات اقامتی، رقابت پذیری قیمتی و جوّ مقصد، عوامل انسانی، محیط مقصد، جذابیت های تفریحی و واقعه ای، مدیریت مقصد و در نهایت اطلاع رسانی و برنامه ریزی ارائه شده است. همچنین 64 متغیر در زیرمجموعه این شاخص ها قرار گرفته است.
تأثیر ارزش ویژه شناسه مقصد گردشگری بر قصد بازدید مجدد بر اساس الگوی ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری در طی دهه اخیر با نرخ رشدی شتابان گسترش یافته و منبع درآمد قابل ملاحظه ای برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه بوده است. اما کشور ایران با وجود قابلیت های بالا، سهم ناچیزی از این کسب وکار جهانی را به خود اختصاص داده است. یکی از راهکارهایی که کشورها برای جذب گردشگر به کار می گیرند، ایجاد شناسه برای مقاصد گردشگری است. در این مقاله شهر اصفهان به عنوان مقصد گردشگری انتخاب شده و گردشگرانی که در سه ماهه اول سال 1391 به این شهر سفر کرده بودند به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند که از این میان با توجه به فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهل و آسان 384 پرسشنامه میان آن ها توزیع شد. اطلاعات مورد نیاز توسط نرم افزار آماری AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین لازم به ذکر است که برای آزمون فرضیه ها نیز از الگوسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد مدیران صنعت گردشگری باید بر سه متغیر آگاهی از شناسه، تصویر شناسه و کیفیت شناسه مقصد تأکید بیشتری داشته باشند، همچنین نتایج حاکی از آن است که آگاهی از شناسه مقصد بیشترین تأثیر را بر ارزش شناسه مقصد داشته است. Abstract Tourism industry has had an increasing growth rate in the past decade and has been a significant income source for many developing countries. But Iran, in spite of its rich and extensive tourism related assets, has had a small share of this global market. One of the strategies in attracting visitors for countries is Destination Branding. In this article, Isfahan city was selected as tourism destination and the tourists who have traveled to Isfahan in the first quarter of the year 1391 were chosen as the research community and then by the use of Cochran formula and convenience sampling, 384 questionnaires was distributed among them. At this article, the Amos software has been used. For testing research hypotheses, the structural equation modeling was applied. The results of data analysis represents that In order to creating a better brand in Isfahan city, managers of tourism industry should emphasize more on 3 independent variables i.e. destination brand awareness, destination brand image and destination brand quality. Among all the variables, destination brand awareness has had the most effect on destination brand value. Keywords: Tourism Industry ; Tourist, Tourism Destination ; Destination Brand Equity ; Revisit Intention.
دیدگاه عرضه کنندگان خدمات گردشگری به نقش رسانه های اجتماعی در مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
235 - 262
حوزه های تخصصی:
توجه به عملکرد و نقش رسانه های اجتماعی در اقدامات توسط عرضه کنندگان خدمات گردشگری، می تواند بسترساز توسعه گردشگری در مقصد باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی دیدگاه عرضه کنندگان خدمات گردشگری به نقش رسانه های اجتماعی در مقصد گردشگری و اقدامات عرضه کنندگان صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر کاربردی، توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل عرضه کنندگان خدمات گردشگری مقصد رامسر می باشد که از طریق نمونه گیری نظری و بررسی میدانی تعداد 327 نفر به دست آمد. داده های پژوهش حاضر از طریق پرسشنامه به دست آمدند. بخشی از تجزیه وتحلیل داده ها از طریق بسته نرم افزاری SPSS24 صورت پذیرفت و همچنین برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel8.54 اقدام گردید. یافته ها مشخص ساخت که بر اساس دیدگاه عرضه کنندگان خدمات گردشگری مقصد رامسر، رسانه های اجتماعی به ترتیب بیشتر به کمتر در مدیریت در مقصد، تبلیغات و ترفیعات در مقصد، تحقیقات و بازاریابی در مقصد، تعامل و ارتباطات در مقصد و نیز توزیع و فروش در مقصد نقش داشته و تأثیرگذارند. با توجه به تحلیل یافته ها، نتایج و پیشنهاد های لازم ارائه گردید.
ارزیابی ظرفیت مدیریتی سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، گردشگری ساحلی رشد چشمگیری داشته و مزایای اقتصادی فراوانی را برای جوامع میزبان به همراه آورده است. مدیریت سازمان های متولی گردشگری ساحلی نقش مهمی در فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع انسانی و مادی در برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل به منظور دستیابی به اهداف سازمانی در فرایند توسعه مقاصد گردشگری ساحلی دارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ظرفیت مدیریتی سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی است. برای این منظور، از پرسشنامه ای در شش بعد طراحی و استفاده شد. تحلیل بهکمک آزمون t تک نمونه ای صورت گرفته است. حجم نمونه پژوهش نیز 22 نفر، شامل مدیران و کارشناسان سازمان های متولی مقاصد گردشگری ساحلی مورد مطالعه است. براساس نتایج، در میان ابعاد مدیریت سازمان، بالاترین میانگین به مدیریت مالی (06/1) و پایین ترین میانگین به مدیریت اجتماعی (1/0) اختصاص دارد. میانگین کل مدیریت نیز 53/0 است. بدین ترتیب، این سازمان ها مدیریت ضعیفی دارند که نتیجه آن توسعه پایین مقاصد ساحلی است.
امکان سنجی توسعه گردشگری رویداد ؤ(با تاکید بر رویدادهای فرهنگی )و تاثیر آن بر تعدیل فصلی بودن مقصدهای گردشگری (مطالعه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
35 - 56
حوزه های تخصصی:
مقصدهای گردشگری به عنوان کانون اصلی جذب گردشگران، نقش بنیادی را در توسعه صنعت گردشگری دارند زمانی می توان یک مقصد گردشگری را متمایز و موفق جلوه داد که بتوان تجربه های منحصر به فرد و جدیدی را به گردشگر ارائه داد. این وظیفه بر عهده رویدادهای گردشگری نهاده شده است. رویداد در ترکیب با توسعه گردشگری باعث شکل گیری جاذبه در میان گردشگران می شود و از طریق برنامه ریزی، بازاریابی و اجرای اصولی، به عنوان یکی از استراتژی های مهم برای توزیع گردشگری به صورت عادلانه و منظم در مناطق مختلف و در زمان های مختلف در کشور محسوب می گردد. پژوهش حاضر به بررسی منابع و عوامل مؤثر جهت توسعه گردشگری رویدادهای فرهنگی در راستای تعدیل فصلی بودن گردشگری شهر همدان پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان گردشگری شهر همدان می باشند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شده است . نتایج نشان می دهد وضعیت منابع گردشگری، منابع حمایتی، منابع مصنوع و عوامل موقعیتی جهت توسعه گردشگری رویدادهای فرهنگی در شهر همدان به جز منابع حمایتی، جهت تعدیل فصلی بودن گردشگری در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
مطالعه عوامل فیزیکی و جغرافیایی مؤثر بر قیمت گذاری هتل های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هتل ها یکی از نیازهای اساسی گردشگران در هر سفر به شمار می روند و حدود نیمی از مخارج آنان صرف اقامت در مقصد می شود. هر هتل می تواند برای تعیین قیمت خود راهبردهای گوناگونی را به کار گیرد؛ به طور مثال یا محصول خود را با یک قیمت رقابتی پایین به بازار عرضه کند و یا با افزودن ویژگی ها و امکانات اضافی، میزان قیمت برای هر شب اقامت را بالا ببرد. هدف این مقاله مطالعه ی عوامل تأثیرگذار بر نرخ هتل و ارزش گذاری هتل ها براساس ویژگی های مازاد است. در این مقاله، برای شناخت واکنش گردشگران دربرابر ویژگی های مختلف هتل، از روش قیمت گذاری هدانیک استفاده شده است. فرضیه های این پژوهش ازطریق روش رگرسیونی حداقل مربعات معمولی و با استفاده از داده های جمع آوری شده از 265 هتل سنجیده شده اند. باتوجه به اطلاعات به دست آمده، وجود منابع فیزیکی مانند استخر، فضای سبز و پارکینگ هیچ مزیت رقابتی را برای هتل های ایران ایجاد نمی کند؛ درحالی که ساخت مجموعه ی ورزشی به متمایز شدن محصول عرضه شده ی هتل ها کمک می کند. طبق تابع تحقیق، 62 درصد از تغییرات متغیر وابسته، یعنی قیمت، توسط متغیرهای مستقل پژوهش تعیین می شود و قرارگیری در شهر تهران بیشترین ارزش رقابتی را درمقایسه با شهرهای موردبررسی دیگر ایجاد می کند.
بررسی ارزش ویژه برند در گردشگری(مطالعه موردی: مقصد گردشگری رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه فعالیت های گردشگری در نواحی مقصد از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی دارای اهمیت است در این راستا امروزه دولت ها و برنامه ریزان تلاش های زیادی را در راستای توسعه این فعالیت انجام می دهند از این رهیافت برای توسعه فعالیت های گردشگری الزامات مختلفی وجود دارد که یکی از این الزامات برنامه های نرم افزاری در راستای برنامه ریزی توسعه گردشگری در نواحی مقصد می باشد. این الزامات را می توان در ابعاد مختلف آگاهی، تصویر ذهنی، کیفیت ادراک شده و وفاداری مورد بررسی قرار داد. که هر کدام از این ابعاد دارای متغیر های مختلفی می باشد. مقصد گردشگری رامسر با توجه به موقعیت قرارگیری و بهره مندی از جاذبه های اکوتوریستی مانند دریا، جنگل و روستاهای سبز دارای اهمیت ویژه ای در نزد گردشگران است. در این راستا هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت برند در مقصد گردشگری رامسر با تأکید بر ابعاد ذکر شده می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است که اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است یافته های تحقیق نشان می دهد که در بین ابعاد تفاوت معنادار وجود دارد و در سه بعد آگاهی از برند، وفاداری و تصور ذهنی میانگین بالاتر از حد متوسط و در بعد ادراکات میانگین پایین تر از حد متوسط می باشد.
شناسایی و اعتبارسنجی ابعاد و سنجه های ارزش ویژه برند در برند سازی مقاصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت یافتن برندسازی برای مقاصد گردشگری و با عنایت به پتانسیل های موجود در استان گیلان، هدف این تحقیق شناسایی ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری که کمک زیادی به برند سازی و بازاریابی و توسعه گردشگری می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، این تحقیق به شناسایی و اعتبارسنجی ابعاد و سنجه های ارزش ویژه برند در برند سازی مقاصد گردشگری استان گیلان پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، فرایند تحقیق در دو بخش کیفی و کمی طراحی گردید. محققان در بخش کیفی تلاش نمودند تا با مطالعه آخرین دستاوردهای علمی در حوزه برندسازی مقاصد گردشگری و با تکیه بر مصاحبه با خبرگان، به یک الگوی توسعه یافته بومی برای استان با تأکید بر متغیرهای آگاهی، تصویر، کیفیت، شخصیت و وفاداری دست یابند. یافته های مرحله کیفی، در قالب سؤالات پرسشنامه و با هدف ارزیابی دیدگاه گردشگران پیرامون 8 شهر رشت، لاهیجان، انزلی، ماسوله، فومن، ماسال، آستارا و تالش بین 800 گردشگر توزیع و جمع آوری گردید. در این تحقیق ابتدا از روش کیفی تحلیل محتوا استفاده شد. بنا به ضرورت از روش نمونه گیری هدفمند (11 نفر خبرگان حوزه بازرگانی و گردشگری) استفاده شد. نتایج تحلیل و به منظور اعتباردهی نتایج به دست آمده و افزایش روایی آن ها از روش کمّی تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و پرسش نامه های تکمیل شده، 5 بعد اصلی و 82 مولفه شناسایی که عبارتند از وفاداری با دو بعد بترتیب وفاداری نگرشی با 6 مولفه ،کیفیت ادراک شده از مقصد با دو بعد به ترتیب عوامل ملموس با 24 مولفه و عوامل غیر ملموس کیفیت با 9 مولفه ،تصویر از برند مقصد گردشگری با دو بعد به ترتیب تصویر شناختی با 9 مولفه و تصویر عاطفی با 4 مولفه ، آگاهی از برند مقصد گردشگری با بعد یاداوری با 4 مولفه و نهایتا شخصیت از مقصد گردشگری با 6 مولفه شناسایی شد.
ارزیابی کیفیت مقصد گردشگری مرکز شهر تهران مطالعه موردی: بازار بزرگ، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 50
حوزه های تخصصی:
گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که می تواند نقش مهمی در توسعه شهرها و نیل به پایداری ایفا کند. یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری کشور ایران و کلان شهر تهران مجموعه بازارهای سنتی است. بازار یک سیستم اقتصادی و درعین حال فضایی تاریخی با بافتی کهن و جاذبه های گوناگون اقتصادی، معماری، فرهنگی است که از دیرباز به علت چند عملکردی بودن و گره خوردن وجه تاریخی آن با دیگر کاربری ها جذابیت خاصی برای گردشگران داشته است؛ بازار بزرگ تهران علی رغم داشتن چنین ظرفیتی در صنعت گردشگری و استقبال گردشگران، هنوز جایگاه ویژه خود رابین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد گردشگری و ارزیابی نکردن سطح مطلوبیت کیفیت آن هاست که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت کیفیت مقصد گردشگری بازار تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی. است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی است. در این مقاله برانیم که کدام یک از شاخص های استانداردشده جهانی قابلیت ارتقا سطح مطلوبیت منطقه 12 تهران به عنوان بخش گردشگری تهران را دارا است؟ به همین منظور با استفاده از مدل SWARA، شاخص ها در اختیار 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آشنا به منطقه قرار گرفت و نهایتاً با وزن دهی آن ها از بین شاخص های کیفیت محیط و رضایتمندی گردشگر که هشت معیار اصلی و 37 زیر معیار داشت، شاخص خدمات گردشگری با وزن 5914/0، شاخص زیست محیطی با وزن 2414/0 و شاخص زیرساختی با وزن نهایی 0918/0 از نقش آفرین ترین شاخص ها، در به مطلوبیت رساندن کیفیت مقصد و جلب رضایت گردشگر جهت ارائه راهبردهای بهبود وضعیت محدوده موردمطالعه هستند.