مطالب مرتبط با کلیدواژه

نوآوری دیجیتال


۱.

مدل جامع نوآوری های دیجیتال در بحران کووید-19 با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنتروپی شانون بلاکچین پاندمی کووید-19 نوآوری دیجیتال هوش مصنوعی

تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۸۵
نوآوری پایدار برای بقا و موفقیت سازمان در فضای آشفته ی عصر دیجیتال، به ویژه در بحران کنونی همه گیری کووید-19 ضروری است. بسیاری از نوآوری های امروزی از ترکیبی از فناوری های دیجیتال استفاده می کنند و به زیرساخت های ارتباط از راه دور و دسترسی به اینترنت متکی هستند. تجربه یک ساله بحران کووید-19 نشان داده است که نوآوری های شکل گرفته در بستر دیجیتال تا چه حد توانسته است تاب آوری جامعه در برابر این بحران را افزایش دهد. در این راستا مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل جامع نوآوری ها در بستر دیجیتال و نقش و تاثیر آنها در بحران کووید-19 انجام شده است. روش اصلی این تحقیق فراترکیب کیفی است که در آن از محاسبه ضریب کاپا برای ارزیابی مدل و همچنین محاسبه آنتروپی شانون برای تعیین ضریب اهمیت شاخص ها استفاده شده است. بدین منظور ابتدا، از طریق جستجوی کلیدواژه های مرتبط نسبت به استخراج مطالعات پیشین در رابطه با نوآوری های دیجیتال در دوران بحران کووید-19 اقدام شد و تعداد 634 مقاله یافت و در چهار مرحله متوالی غربال گری، 78 مقاله نهایی انتخاب شد. در ادامه شاخص های شناسایی شده در مقالات مختلف کدگذاری شده و با دسته بندی کدها، مضمون های اصلی شناسایی شد. نتایج نشان داد فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، فناوری ابری و بلاکچین مهم ترین حوزه های نوآوری دیجیتال در دوران پاندمی کووید-19 هستند. همچنین بهداشت و درمان، آموزش و کسب و کار به عنوان حوزه های اصلی کاربرد نوآوری های دیجیتال در دوران پاندمی شناسایی شدند.
۲.

مفهوم سازی و شناسایی ابعاد اصلی نوآوری دیجیتال در سازمان های صنعتی: یک رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری دیجیتال قابلیت نوآوری پلتفرم و اکوسیستم دیجیتال مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد

تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۳۶
ظهور طیف گسترده ای از فناوری های دیجیتال به طور بنیادی ماهیت، فرآیند و نتایج نوآوری را تغییر داده است. محققان بر تمایز نوآوری دیجیتال و نوآوری سنتی تأکید کرده و نظریه پردازی در این حوزه را ضروری می دانند. در پژوهش حاضر، به روش استقرایی و باهدف مفهوم سازی و شناسایی ابعاد اصلی نوآوری دیجیتال در سازمان های صنعتی، ابتدا با استفاده از رویکرد مرور سیستماتیک ادبیات، مقالات مرتبط این حوزه در بازه زمانی 2014 تا 2022 موردبررسی قرارگرفته و 48 مقاله جهت تحلیل انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی مقالات انجام شد. براین اساس، ابعاد اصلی نوآوری دیجیتال در قالب مدل پارادایمی شامل عوامل علی (13 مقوله ذیل 4 بعد اصلیِ مدیریت فناوری ها و پلتفرم صنعتی دیجیتال، مدیریت اکوسیستم نوآوری دیجیتال، فرایندهای هوشمند، ساختار و سازمان دیجیتال)، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها طبقه بندی شدند. همچنین با مرور تعاریف و ابعاد شناسایی شده یک تعریف جدید برای نوآوری دیجیتال در سازمان های صنعتی ارائه گردید. چارچوبِ نظری حاصل علاوه بر کمک به مفهوم سازی بیشتر این پدیده، می تواند در طراحی مدل های بلوغ نوآوری دیجیتال سازمان ها مورداستفاده قرار گیرد.  
۳.

انقلاب صنعتی چهارم و تاثیر خصوصیات فردی مالکان کسب و کار بر ثبت اختراع در زمینه های فناورانه و نوآوری های دیجیتال

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوآوری دیجیتال انقلاب صنعتی چهارم ثبت اختراع مالک کسب و کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷
زمانی که تغییرات دیجیتالی با ایجاد تقاضا برای محصولات دیجیتالی جدید، فرایندها، و فناوری ها افزایش می یابند، ایجاد اتفاق نظر در میان تمام عوامل درگیر در استراتژی های نوآوری دیجیتالی شرکت ضروری است. مالکان تا حد زیادی بر اهداف و طراحی شرکت تاثیر می گذارند: آنها گروهی هستند که مدیریت عالی باید به آن توجه ویژه ای کند. درک اینکه کدام جنبه های فردی مالکان بر فرایندهای نوآوری دیجیتالی تاثیر می گذارد، بسیار مهم است. با این حال، تحقیقات مربوط به تاثیر ویژگی های مالکان بر نوآوری دیجیتالی نادر هستند. این مقاله بیش از 550 شرکت دارنده اختراع درگیر در نوآوری دیجیتالی را تحلیل می کند تا این شکاف را پر کند. این تحقیق رابطه بین ویژگی های مالکان و فعالیت ثبت اختراع را ارزیابی می کند. این نتایج تاثیر معنی دار نوع جنسیت، آموزش، و وضعیت اقلیت مالکان را در نوآوری دیجیتالی نشان می دهند. یافته های این تحقیق با موافقت با درک عمیق تر پروفایل مالکان از نوآوری دیجیتالی به مدیریت عالی کمک می کنند تا دو استراتژی مشارکت موثر تر را برای عملکرد بهتر فرایند تغییرات دیجیتالی شناسایی کنند.
۴.

ابعاد هم راستایی قابلیت های دیجیتال و استراتژی نوآوری در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قابلیت دیجیتال استراتژی نوآوری همراستایی نوآوری دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۷۷
کاهش حاشیه سود و از بین رفتن مزیت های رقابتی گذشته شرکت ها در صنایع فرایندی را به سمت نوآوری با استفاده از قابلیت های دیجیتال برده است این مهم نیازمند ایجاد همراستایی راهبردی بین قابلیت های دیجیتال و برنامه ها و تصمیمات نوآوری است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد همراستایی متغیرهای قابلیت دیجیتال و استراتژی نوآوری و ایجاد چارچوبی برای سنجش آن انجام گرفته است. ابتدا با بررسی پیشینه مطالعات چارچوبی برای سنجش هر یک از متغیرها شکل گرفت و در ادامه پرسشنامه ای برای تحلیل ساختاری تأییدی مفاهیم و ابعاد شناسایی شده تدوین شد. این پرسشنامه با نظر 99 نفر از متخصصان مدیریت نوآوری، فناوری های دیجیتال در صنعت و دانشگاه تکمیل شده است در نتیجه مشخص شد که برای سنجش میزان همراستایی بین قابلیت های دیجیتال و استراتژی نوآوری، می-توان خلق ارزش دیجیتال و فرایند نوآوری دیجیتال را برای استراتژی نوآوری، زیرساخت نوآوری دیجیتال و قابلیت نوآوری دیجیتال را برای قابلیت دیجیتال و همچنین مکمل بودن، موازنه و هماهنگی را برای متغیر همراستایی به عنوان ابعاد سنجش در نظر گرفت.
۵.

مدل سازی و تحلیل سناریو نوآوری دیجیتال در بخش خدمات درمانی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نوآوری دیجیتال خدمات درمانی نقشه شناختی فازی تحلیل سناریو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
مقدمه: امروزه دیجیتالی شدن یک عامل حیاتی برای نوآوری در شرکت ها، مراکز تحقیقاتی و سازمان های دولتی است. این مطالعه باهدف شناسایی محرک های نوآوری دیجیتال، ترسیم شبکه روابط بین آنها و تحلیل سناریو مسیرهای مؤثر محرک ها در بیمارستان های دولتی شهر رفسنجان انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی - پیمایشی است که در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان بیمارستان های دولتی و دانشگاه علوم پزشکی شهر رفسنجان بود. نمونه شامل 12 نفر از خبرگان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. روایی داده ها با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوا تائید شد. داده های جمع آوری شده با روش نقشه شناختی فازی و با نرم افزارهای Fcmapper، Pajek و Excel تحلیل گردید. یافته ها: بر اساس نتایج 12 عامل کلیدی به عنوان محرک های نوآوری دیجیتال در بیمارستان های دولتی شناسایی شد. نتایج اجرای تکنیک نقشه شناختی فازی نشان داد که محرک حمایت مدیریت ارشد با ضریب 1/57 دارای بیشترین تأثیرگذاری، محرک ظرفیت دیجیتال سازمان با ضریب 3/24 دارای بیشترین تأثیرپذیری و محرک ظرفیت دیجیتال سازمان با ضریب 3/89 دارای بیشترین مرکزیت هستند. طبق نتایج سناریوها، توجه به محرک حمایت مدیریت ارشد، اندازه سازمان، و پهنای باند بهبود اتوماسیون بیمارستان را فراهم می کند.. نتیجه گیری: باتوجه به شناسایی 12 محرک نوآوری دیجیتالی و بررسی روابط علّی میان این محرک ها، به نظر می رسد که مسئولان بیمارستانی برای تسهیل فرایند نوآوری دیجیتالی باید اولویت ویژه ای به محرک «نیازهای شهروندان» اختصاص دهند.
۶.

نوآوری در مدل کسب و کارها مبتنی بر گسترش پلتفرم های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل روند پلتفرم های دیجیتال نوآوری در کسب وکار نوآوری دیجیتال میک مک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل نقش پلتفرم های دیجیتال در بهبود فرایندها، داده ها و ارتباطات کسب وکار است. در این راستا، مطالعه حاضر، به دقت به بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این پلتفرم ها بر ساختارهای سازمانی و عملکردهای تجاری پرداخته است. هدف از این تحلیل، فهمیدن این است که چگونه تکنولوژی های دیجیتال، می توانند به تسهیل نوآوری و توسعه مدل های کسب وکار نوین کمک کنند و چه چالش ها و فرصت هایی را برای سازمان ها فراهم آورند. این پژوهش با تمرکز بر یک چارچوب دیجیتال مشخص، نحوه استفاده از پلتفرم های دیجیتالی را در سطوح مختلف سازمانی بررسی می کند و به توضیح این موضوع می پردازد که چگونه این پلتفرم ها می توانند به افزایش بهره وری و کارایی در فرایندهای کاری کمک کنند. علاوه براین، پژوهش به دنبال درک بهتری از چگونگی بهره مندی سازمان ها از فرصت های نوآورانه ایجاد شده توسط پیشرفت های فناوری دیجیتال است، با تأکید بر اینکه چگونه می توان از این فرصت ها، برای بهبود تعاملات مشتری و استراتژی های بازاریابی استفاده کرد. روش: این پژوهش از روش دلفی خبرگانی برای شناسایی و تجزیه وتحلیل پیشران های کلیدی استفاده کرده است. روش دلفی یک تکنیک سیستماتیک است که به منظور جمع آوری و هم سوسازی نظرهای متخصصان، از طریق چندین دوره پرسش و پاسخ بدون تعامل مستقیم بین آن ها به کار می رود. این روش به پژوهشگر اجازه می دهد تا داده ها و اطلاعات جامعی را از خبرگان مختلف جمع آوری کند و به تحلیل عمیق تر و بی طرفانه تری دست یابد. همچنین، این مطالعه از نرم افزار تحلیلی میک مک استفاده کرده است تا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پیشران های شناسایی شده را بررسی کند. نرم افزار میک مک ابزار قدرتمندی برای بررسی روابط متقابل و تعیین سطوح نفوذ و تأثیرپذیری بین عناصر مختلف در یک سیستم است. با استفاده از این تکنیک، پژوهشگر می تواند نقشه ای از پویایی های بین پیشران ها را ارائه دهد و به تشخیص نقاط کلیدی برای مداخله و بهینه سازی بپردازد. علاوه براین، تحلیل روند و رویکردهای شهودی به کار رفته در این پژوهش، به درک عمیق تری از روندهای آینده و عدم قطعیت های مرتبط با آن ها کمک می کند. این بخش از مطالعه شامل بررسی دقیق تغییرات محیطی و اقتصادی می شود که می تواند بر کسب وکارها تأثیر چشمگیری داشته باشد. با استفاده از تحلیل های شهودی، پژوهش به دنبال پیش بینی تغییرات پیچیده در بازار و محیط کسب وکار است که بر تصمیم گیری های استراتژیک سازمان ها تأثیر می گذارد. یافته ها: یافته های این پژوهش تأکید می کنند که پلتفرم های دیجیتال، در دسترسی به داده های بزرگ و انجام تحلیل های هوشمندانه داده ها نقش محوری دارند. استفاده از این پلتفرم ها به سازمان ها اجازه می دهد تا از داده های خام، به طور مؤثرتری استفاده کنند و از تکنیک های پیشرفته ای مانند یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، برای استخراج اطلاعات اجراشدنی بهره ببرند. این فرایند به سهم خود، سبب شکل گیری و توسعه مدل های کسب وکار نوین و پایدار می شود که می توانند به بهبود کارایی و افزایش سودآوری کمک کنند. علاوه براین، تطابق و انعطاف پذیری در برابر تغییرات فناوری دیجیتال، به عنوان عوامل حیاتی در بهره مندی از فرصت های نوآورانه شناسایی شده اند. سازمان هایی که قادرند تکنولوژی های جدید را انتخاب و آن ها را سریع اجرا کنند، می توانند به طور مؤثری در بازار رقابت کنند و پیشتاز باشند. این انعطاف پذیری نه تنها به حفظ رقابت پذیری کمک می کند، بلکه به توانایی سازمان در پاسخ به نیازها و انتظارات مشتریان در حال تحول نیز می افزاید. یافته ها همچنین نشان داده اند که تعامل میان تکنولوژی های دیجیتال و استراتژی های کسب وکار می تواند به توسعه محصولات و خدمات نوآورانه تر که به طور خاص برای جلب رضایت مشتریان طراحی شده اند، منجر شود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر بر اهمیت توسعه قابلیت های دیجیتالی و ایجاد مدل های کسب وکار انعطاف پذیر و مقاوم در برابر تغییرات در عصر دیجیتال تأکید می کند. این مطالعه نشان می دهد که برای دستیابی به موفقیت در فضای کسب وکار مدرن، سازمان ها باید استراتژی هایی را پیاده سازی کنند که نه تنها به آن ها امکان می دهد تا با سرعت به تغییرات تکنولوژیکی واکنش نشان دهند، بلکه به آن ها این قدرت را می دهد که از این تغییرات برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار استفاده کنند. این پژوهش همچنین راهنمایی هایی را برای تصمیم گیرندگان و مدیران کسب وکار ارائه می دهد تا با استفاده از داده های بزرگ و تحلیل های هوشمندانه، به بهینه سازی عملیات و افزایش کارایی درون سازمانی بپردازند. استفاده مؤثر از تکنولوژی های پیشرفته می تواند به سازمان ها کمک کند تا دیدگاه های جدیدی به بازارهای هدف خود داشته باشند و به شناسایی فرصت های جدید کسب وکار بپردازند که پیش از این، دست نیافتنی به نظر می رسیدند. علاوه براین، تأکید می شود که سازمان ها باید به طور مداوم به آموزش و توسعه منابع انسانی خود بپردازند تا کارکنان بتوانند با تکنولوژی های نوین همراه شوند و از آن ها به نحو احسن استفاده کنند. این امر مستلزم ایجاد فرهنگی است که نوآوری و یادگیری مستمر را در هر سطح از سازمان تشویق کند و به کارکنان اجازه دهد تا در محیطی تحریک آمیز و پشتیبان کننده رشد کنند.  
۷.

ارزیابی سطح دیجیتالی بودن فرایند نوآوری با رویکرد هوش مصنوعی در تحول دیجیتال شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری دیجیتال سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی (ANFIS) تحول دیجیتال شرکت های مبتنی بر فناوری (TBFs) فرآیند نوآوری دیجیتالی سازی هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۸
هدف این پژوهش، طراحی مدلی برای ارزیابی سطح دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری با محوریت هوش مصنوعی در شرکت های دانش بنیان می باشد، تا بتوان از این طریق بلوغ دیجیتال فرایند نوآوری در یک سازمان را سنجید. نتایج 188 شاخص در قالب پرسشنامه لیکرت 5 نقطه ای و به روش دلفی در دو مرتبه بین 18 خبره در این زمینه توزیع شد. نتیجه کار 5 مؤلفه به عنوان ورودی مدل بود که در قالب پرسشنامه برای 230 شرکت دانش بنیان پارک فناوری پردیس ارسال شد. 198 شرکت آن را تکمیل و مجدداً ارسال کردند. از این تعداد نمونه، 150 داده برای داده های آموزشی و 48 داده به عنوان آزمون مدل بر اساس یک تابع تصادفی جدا شد. در مرحله آخر یعنی مدل سازی، از روش استنتاج عصبی- فازی تطبیقی برای مدل استفاده شد. از روش جداسازی شبکه یا جدول جستجو (PG) در نرم افزار متلب 2023 برای ارزیابی عملکرد مدل با استفاده از ریشه میانگین مربع، خطای (RMSE) و خطای نسبی (E) استفاده گردید. این تحقیق توانست مدلی هوشمند را با خطای بسیار کم ارائه دهد. در نتیجه توانست به شاخص های مؤثر در میزان دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری دست یابد.
۸.

تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد استارت آپ با تأکید بر انعطاف پذیری استراتژیک و نوآوری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد استارت آپ مدیریت دانش انعطاف پذیری استراتژیک نوآوری دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۵۶
در دنیای پیچیده و رقابتی امروز، شرکت های استارت آپی برای شناسایی فرصت ها و ایجاد نوآوری نیازمند مدیریت دانش قوی و به روز هستند. در این راستا، مدیریت دانش می تواند به استارت آپ ها کمک کند تا با بهره گیری از اطلاعات دقیق و استفاده به موقع از آن، نوآوری های مؤثری ایجاد کنند و در بازار رقابتی بتوانند جایگاه خود را حفظ کنند. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد استارت آپ های ایرانی با تمرکز بر نقش میانجی نوآوری دیجیتال و تعدیل گری انعطاف پذیری استراتژیک است که در مطالعات قبلی مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش به صورت کمی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری شامل 1321 شرکت استارت آپی در سطح کشور است. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد و از طریق نظرات مدیران شرکت های استارت آپی جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و به صورت حداقل مربعات جزئی مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که مدیریت دانش تأثیر مثبت و مستقیم بر عملکرد استارت آپ ها دارد. همچنین، نوآوری دیجیتال به عنوان میانجی تأثیر مدیریت دانش را تقویت می کند و انعطاف پذیری استراتژیک نیز این رابطه را به طور مثبت تعدیل می کند. این پژوهش با ارائه یک مدل جدید برای بهبود عملکرد استارت آپ ها، نشان داد که نوآوری دیجیتال و انعطاف پذیری استراتژیک عوامل کلیدی در تقویت اثر مدیریت دانش بر عملکرد این شرکت ها هستند.
۹.

تأثیر مدیریت دانش از طریق یادگیری سازمانی بر نوآوری دیجیتال (مورد مطالعه بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش یادگیری سازمانی نوآوری دیجیتال بانک رفاه دانش سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۳۳
هدف: در سازمان های خدمات محور مانند بانک، یادگیری، مدیریت دانش و نوآوری دیجیتال، موجب بهبود استفاده موثر از زمان، منابع و ظرفیت های موجود سازمان می شود. نیاز به توسعه دانش جدید براساس فناوری اطلاعات، یکی از چالش هایی است که امروزه مدیران با آن روبرو هستند. در پارادایم جدید که فضایی رقابتی و دانش محور است، سازمان ها اگر بخواهند در صحنه رقابت باقی بمانند، باید به نوآوری به عنوان یک استراتژی ضروری نگاه کنند. از طریق نوآوری دیجیتال، فرصت های دسترسی به بازارهای جدید، مزیت های رقابت در سطح ملی، بین المللی، ایجاد خواهد شد. یکی از چالش هایی که امروزه سازمان ها با آن روبرو هستند، از تغییر در محیط نشأت گرفته، که نیاز به توسعه دانش جدید براساس فناوری اطلاعات دارد. لذا، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مدیریت دانش از طریق یادگیری سازمانی، بر نوآوری دیجیتال در بانک رفاه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کمّی بوده، جامعه پژوهش شامل 9063 نفر از مدیران و کارکنان بانک رفاه سراسر کشور بود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد (حجم نمونه 368 نفر). از پرسشنامه مدیریت دانش لاوسن، فرم کوتاه پرسشنامه یادگیری سازمانی سنگه، پرسشنامه نوآوری دیجیتال کین و هو، و پرسشنامه دانش دیجیتال برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Smart PLS2 صورت گرفت و با استفاده از تکنیک حداقل مجذورات جزئی، مدل مفهومی پژوهش آزمون گردید. برای اعتبارسنجی و برازش الگوی پژوهش، از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها: اثر میانجی یادگیری سازمانی در رابطه با ابعاد مدیریت دانش با نوآوری دیجیتال، تأیید شد. متغیرهای مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی، و یادگیری سازمانی بر نوآوری دیجیتال تأثیر دارد. بنابراین، یادگیری سازمانی می تواند در رابطه بین متغیرهای مدیریت دانش و نوآوری دیجیتال، نقش میانجی ایفا کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش اکتساب دانش، خلق دانش، تسهیم دانش، نگهداری دانش، دانش دیجیتال، از طریق یادگیری سازمانی بر نوآوری دیجیتال تاثیر دارد. یادگیری سازمانی، واسط مهمی میان مدیریت دانش و نوآوری دیجیتال می باشد. بانک ها می توانند با استفاده از سیستم مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، باعث بهبود در نوآوری های دیجیتال شوند. لازم است مدیر با مفهوم مدیریت دانش آشنایی داشته و از برنامه مدیریت دانش در قالب تخصیص منابع و تجدیدنظر در اولویت های بانک رفاه پشتیبانی نماید. ابزارهای نوآوری دیجیتال مطابق با فرایندهای مورد انتظار مدیریت دانش و با استفاده از یادگیری سازمانی باید همسو گردد و برنامه ریزی دقیق در این مورد صورت گیرد. پیشنهاد می شود کارگروه دانش آفرینی برای به حداقل رساندن نقش تعصبات فردی، ایجاد گردد. به نقش پراهمیت منابع انسانی در پیشبرد مدیریت دانش، بیش از پیش توجه شده و تصمیماتی گرفته شود که منجربه تولید، ذخیره و انتشار دانش در سازمان شود.