۱.
در این مقاله درباره نسبت میان مدارا، گفتوگو و دین مطالبی طرح شده است.
۲.
در این گفتوگو، به تحول تاریخی مفهوم حق اشاره میشود و بر این نکته تأکید میگردد که تنها بر مبنای تعریف جدید از حق است که میتوان از حقوق بشر سخن گفت.
۳.
آقای توسلی فرهنگ را دارای سپهری گسترده میداند که در همه جا متجلی میشود. به نظر وی، اندیشههای پوزیتیویستی، فرانکفورتی و پستمدرن هر کدام به نوعی در مقوله فرهنگ به بیراهه رفتهاند. ما در عرصه فرهنگ نیاز به جامعنگری داریم و باید راهی در میانه سنت و تجدد بیابیم و پویایی فرهنگ خود را حفظ کنیم. مسئله امروز ما نداشتن مدیریت فرهنگی و طرح و استراتژی لازم در زمینه فرهنگ است.
۴.
نویسنده معتقد است جهانیشدن در مفهوم جدید آن به دهههای اخیر باز میگردد و ریشههای آن را باید در تسلط فرهنگ آمریکایی جستوجو کرد که با تکیه بر برتری فنی و اقتصادی و سلطه بر نهادهای جهانی به دست آمده است. اما این پدیده، هم از درون فرهنگ غرب و هم از بیرون دچار چالشهای جدی است. اسلام با برخورداری از آموزههای شمولگرا، نگرش وحدت گرایانه و با تکیه بر تجدید حیات اسلامی در دهههای اخیر میتواند در برابر موج غربیسازی مقاومت ورزد و جهانشمولی خود را تحقق بخشد.
۵.
نویسنده مقاله که از طرفداران اندیشههای دکتر شریعتی است،بر آن است که تنها جریان فکریای که میتواند اسلام حقیقی را به توده مردم بشناساند، روشنفکری دینی است. وی هفت ویژگی اساسی برای روشنفکری دینی برمیشمارد: دگراندیشی؛ مسئولیت؛ میهندوستی؛ سیاست و دیانت را عین یکدیگر دانستن؛ ارتقای فرهنگی تودهها؛ شناساندن اسلام حقیقی و بدعتزدایی از آن؛ اعتقاد به مردمسالاری.
۶.
در این مقاله نویسنده به آسیبشناسی فرهنگ دینی ایران پرداخته و آن را در سه حوزه بررسی کرده است.
۷.
آقای نخعی در این گفتوگو با تعریف وضعیت انقلابی، به چگونگی بقای یک انقلاب و معنای آن و نیز مراحل پیدایی و پایایی آن اشاره میکند. وی بر این باور است که در وضعیت مدرن امکان پدید آمدن انقلاب منتفی است.
۸.
از نظر آقای مرتضوی، جهانیسازی بر پایه ضرورتهای اقتصادی جهان و تحولات علمی، حادث شده است و آثار مثبت آن همچون اعمال نظارت و مداخله نهادهای بینالمللی بر نهادهای حکومتی ملی، بر آثار منفی آن پیشی میگیرد. جریان پسامدرنیته در برابر این موجِ برخاسته از مدرنیته قرار میگیرد، که هرچند نقدهایی جدی به مدرنیته دارد، اما نوع نگاه این جریان برای جوامعی که در میانه راه مدرنیته هستند خطرناک است.
۹.
آقای جلایی پور، در این مقاله، خط اعتدال را همان اصلاحطلبی موجود میداند و از جریان افراطی انتقاد میکند. وی معتقد است خروج از حد اعتدال و رفتن به سمت تندروی ممکن است اصلاحات را عقیم کند.