۱.
مقاله حاضر به بررسى سیر تاریخى نهاد مذهب در جوامع اسلامى از صدر اسلام تا کنون، بهویژه با تأکید بر تحولات این نهاد در دوران حاکمیت امپراتورى عثمانى مىپردازد. نویسنده در پى اثبات این مدعاست که نهاد مذهب و عالمان دینى در کشورهاى مختلف اسلامى و در خلال دو قرن اخیر، در حوزههاى مختلفى مانند مشارکت در حاکمیت سیاسى، تنظیم و اجراى قوانین و نیز آموزش، قدرت و اقتدار پیشین خود را از دست داده است.
۲.
آقاى ملکیان در این مقاله به نقد کتاب شناخت از دیدگاه قرآن اثر شهید بهشتى پرداخته است. به نظر ایشان، دکتر بهشتى از هشت مسأله مهم معرفتشناسى به چهار مسأله اشارهاى نکرده است و در بقیه موارد نیز صرفاً بر فهم عرفى اتکا کرده که این خود جاى نقد دارد. همچنین به نظر آقاى ملکیان حل و فصل مسائل فلسفى از طریق ارجاع به قرآن درست نیست. مسائل مطرح در کتاب همان مسائلى است که در کتابهاى مارکسیستى و شبه مارکسیستى آمده است و نوعى عملزدگى نیز در نحوه طرح مباحث دیده مىشود.
۳.
نویسنده مقاله، در ادامه مقالات «حکومت انتصابى» در این قسمت به بحث درباره طرق تعیین ولىّ امر مىپردازد.
۴.
نویسنده در این مقاله به توصیفى از نظریه برخورد تمدنها پرداخته و در انتها به پارهاى از ایرادهاى مطرح درباره این نظریه اشاره کرده است.
۵.
جان راولز بزرگترین متفکر لیبرال معاصر است که درباره عدالت سخن رانده است. جهانى شدن پدیدهاى قهرى است که ارزیابى آن ناممکن و نامعقول است؛ ولى محتوایى که از این راه در گستره جهانى نهادینه مىشود، اقتصاد، سیاست و فرهنگ لیبرال است. بنابراین جهانى شدن هر چند به خودى خود مىتواند در خدمت عدالت در تعریف راولز باشد، ولى در وضعیت فعلى آن، با اصول عدالت راولزى در تضاد است. گفتوگوى تمدنها امید بیشترى را براى تحقق عدالت اجتماعى ایجاد خواهد کرد.
۶.
دکتر سریعالقلم در این گفتوگو با برشمردن پارهاى مبانى دموکراسى، به دو نوع «کمى» و «کیفى» آن اشاره مىکنند و راه رسیدن به دموکراسى واقعى را طولانى و نیازمند آموزش مىدانند. به گفته وى، در ایران فرهنگ تحزّب، قبیلهگرایى و حذف یکدیگر حاکم است و باید به جاى آن فرهنگ اجماعسازى، تحزب درست و نظاموارگى بنشیند و ایران سخت نیازمند استراتژى ملى واحدى است که همه گروهها و جزیرهها بر اساس آن به اجماع برسند و براى بالا بردن ثروت ملى با هم تعامل کنند.
۷.
دمکراسى به عنوان یک اندیشه سیاسى و نیز نوعى مکانیزم و نظام اداره جامعه، از مفاهیم دیرپاى فلسفه سیاسى است که بهویژه در دو سده اخیر شاهد رونق و ترویج این نظام سیاسى هستیم و با قاطعیت مىتوان گفت که بشریت مدرن هنوز در استفاده از این مفهوم جنجالبرانگیز به اجماع نظر دست نیافته است. مقاله حاضر با تأکید بر وجود ابهامها و تعارضها و معایبى که در دموکراسى وجود دارد، بر آن است که نمىتوان دموکراسى را الگوى منحصر به فرد و نهایى نظامهاى سیاسى دانست و آراى اندیشمندان غرب نیز این نکته را تأیید مىکند.
۸.
شاخص اصلى روشنفکرى این است که منتقد و مخالفِ نظام فکرى مسلط بر جامعه است. در تاریخ معاصر ایران، روشنفکران را مىتوان به پنج گروه دستهبندى کرد: رمانتیکها، عقلگرایان، احیاگرها، ایمانگرایان و کسانى که در حال گذار از مدرنیته هستند. روشنفکران دینى در سالهاى اخیر به روشنفکران سکولار نزدیک شدهاند؛ ولى این نزدیکى چندان قوى نیست.
۱۰.
نویسندگان، در مقام پاسخ به این پرسشند که وضعیت فعلى جنبش دانشجویى چگونه است و این جنبش چه اهدافى دارد و از آنچه انتظارى مىتوان داشت.
۱۱.
این مقاله از ماهیت تازه گفتمان فمینیستى در غرب و مراحل و ویژگىهاى فمینیسم ایرانى سخن گفته است، سپس به الگوى مورد نظر امام پرداخته و بین دو بعد ایدئولوژیک و مصداقى گفتمان نوین مدرنیسم تفکیک کرده و در نهایت، دیدگاه نهایى امامقدس سره در قالب «اثبات مصادیق» و «نفى ایدئولوژیک» را مطرح کرده است. این شماره از کتاب نقد اختصاصاً به فمینیسم پرداخته و ابعاد گوناگون این موضوع را مورد بررسى و گفتوگو قرار داده است.
۱۲.
مقاله حاضر، برگرفته از فرهنگ فلسفى کمبریج است که با اختصار تمام به مهمترین اندیشههاى رایج فلسفه در حوزه فمینیسم اشاره دارد. فلسفههاى فمینیستى در دهههاى اخیر بسیار گسترش یافته و سایه خود را بر اکثر فلسفههاى مضاف انداخته است. این مقاله بیشتر به دو حوزه معرفتشناسى و فلسفه سیاسى فمینیستى پرداخته است.