۱.
نویسنده پس از تعریف «معنویت» به «تدین متعقلانه» یا «فهم عقلانى از دین»، دوازده مؤلفه یا ویژگى را براى تدین متعقلانه برمىشمارد و به توضیح هر کدام مىپردازد.
۲.
مقاله حاضر، به ارائه یک برنامه جامع و شفاف براى آینده جنبش روشنفکرى دینى در ایران نظر دارد. نویسنده ضمن تبیین مفاهیم پایه همچون دین، ایمان و معرفت دینى، برنامه روشنفکرى را بر سه محور «عصرى کردن دین»، «نوسازى درونزاى جامعه» و «دینى کردن عصر» تفسیر مىکند. در پایان مقاله، به مسائل و چالشهاى فراروى روشنفکرى دینى اشاره شده است.
۳.
در این گفتوگو، نظرى کوتاه به ریشههاى پیدایش نظریه پلورالیسم دینى شده و به پارهاى علل پیدایش این اندیشه در میان اندیشمندان مسلمان نیز اشارهاى شده است. همچنین با اشاره به پارهاى دیدگاههاى دروندینى، ادلهاى بر نفى پلورالیسم ذکر شده است.
۴.
نویسنده، ضمن نقد مقاله مردمسالارى دینى از محسن کدیور، دیدگاه خود را در باب مشروعیت حکومت دینى ارائه مىکند و نظریه مشروعیت دوگانه را پیشنهاد مىدهد.
۵.
نویسنده به ده مبنا و شاخص براى دموکراسى و مردمسالارى اشاره مىکند.
۶.
مقاله حاضر به معرفى کوتاهى از تاریخ بلند ایمان در تفکر مسیحى اختصاص دارد. نویسنده ضمن بیان ماهیت ایمان در متون اولیه مسیحیت و تحول معنایى آن در دورههاى بعد، نشان داده است که این مفهوم از ایمان، تأثیرى ژرف در مکاتب و اندیشههاى جدید غرب داشته است.
۷.
به نظر آقاى فراستخواه، سنت قانون اساسى در ایران سابقهاى 150 ساله دارد و کسانى که آن را مطرح کردهاند، به مبانى نظرى آن هم توجه کردهاند و در عین حال شریعت را نیز پاس داشتهاند. نباید میان سنت و تجدد، دوگانگى و تضاد دید. مدرنیته، تجربه خلاقى است که در متن سنت صورت مىگیرد و از سنتها مىتوان براى قانونگذارى استفاده کرد.
۸.
امیر محبیان در این مصاحبه، ضمن پذیرش اصل اصلاحات و ایراد انتقاداتى به جریان اصلاحطلب، بر بومى کردن اصلاحات و تعامل عقلاى دو جناح تأکید مىورزد.
۹.
نویسنده در پى یافتن پاسخى براى این پرسش است که «مذهب، چگونه در این برهه تاریخى و در این زمینه بهخصوص، به موضوع مورد بررسى در ذهن بسیارى از مردم تبدیل شده است؟». شکسته شدن انحصارهاى روشنفکرى، آموزش همگانى و ارتباطات جمعى و بهخصوص تعدد رسانهها و عرضه گسترده عقاید، از جمله عواملى هستند که از نظر نویسنده مقاله در ایجاد تحول مورد بحث مؤثر بودهاند.
۱۰.
مراد ثقفى در این گفتوگو جریان جنبش اصلاحات در ایران را مورد بررسى و انتقاد قرار مىدهد. او معتقد است این جنبش فاقد برنامه و سیاست کافى است.
۱۱.
در این مقاله، نویسنده مىکوشد تا به بررسى ماهیت روابط شهروندان و دولتمردان و چگونگى تعامل بین حکومتکنندگان و حکومتشوندگان در حکومتهاى استبدادى و دموکراتیک بپردازد تا با مقایسه این دو نوع حکومت، آفتهاى حکومت استبدادى را بنمایاند.
۱۲.
آیا مىتوان در صحنههایى از فیلم براى نشان دادن واقعیت به مخاطب، روابطى را که شرعاً حرام است نشان داد؟ نویسنده معتقد است که مىتوان با عقد شرعى بین بازیگران و یا با استناد به قاعده ضرورت یا نفى سبیل این عمل را شرعاً مجاز دانست. وانگهى، تأثیر هنر بر اخلاق مخاطبان چندان قطعى نیست که بتوان بدینوسیله به حذف صحنههاى یادشده پرداخت.