آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

مقاله حاضر به بحث پیرامون پدیده ای جدید به نام حافظه نهان (در مقایسه با حافظه آشکار) می پردازد. ابتدا به طور مختصر تاریخچه نظریه های اندیشمندان درباره حافظه نهان مطرح و سپس در نظریه های جدید، به مطالعات زیر آستانه تحریک و آماده سازی تکراری اشاره می گردد. مطالعات مختلف (خصوصا در حوزه آماده سازی تکراری) نشان می دهند که حافظه آشکار و نهان به طور متفاوت از متغیرهای گوناگون تاثیر می پذیرند. در حالی که حافظه آشکار، از متغیرهای سطح پردازش و فاصله زمانی بین رمزگردانی و بازیابی (اثر فراموشی) بیشتر تاثیر می پذیرد، حافظه نهان از این متغیرها کمتر متاثر می شود. از طرف دیگر، در حالی که حافظه نهان از متغیرهای مربوط به شیوه حسی و خلق (که در دو مرحله رمزگردانی و بازیابی دستکاری می شوند) متاثر می شود، حافظه آشکار از این متغیرها تاثیر نمی پذیرد یافته های مربوط به بیماران آمنزیک نیز نشان می دهند که آنچه در این بیماران آسیب می بیند، به حافظه آشکار مربوط می باشد، اما این بیماران در حافظه نهان بدون آسیب باقی می مانند. برای توجیه نظری تمایز دو گانه حافظه آشکار و نهان دو دیدگاه انسانی وجود دارد؛ دیدگاه پردازش، ضمن قایل بودن به یک سیستم واحد و یکپارچه در حافظه، تفاوت موجود را در کیفیت و سطح پردازش این دو نوع حافظه جست وجو می کند دیدگاه چند سیستمی (که اکنون مدارک و شواهد بیشتری و امیدبخش تری برای آن جمع آوری شده است)، بر این باور است که هر یک از این دو نوع حافظه به وسیله سیستم (یا سیستم ها) مستقل و جداگانه ای حمایت که درعین ارتباط با یکدیگر، از اصول و قوانین معینی پیروی می کند.

تبلیغات