هدف: این پژوهش درپی آن است که بداند گرایش مشاهده شده درکتابخانههای ایران مبنی بر تمرکز متخصصان در خدمات فنی تا چه حد برآمده از گرایش درونی خود آنهاست. شناسائی این گرایش را پژوهش حاضر در قالب شناسائی خودپنداره حرفهای دانشآموختگان کارشناسی کتابداری دنبال کرده است.
روش گردآوری و تحلیل دادهها: برای این تحقیق از روش گراندد تئوری (نظریه زمینهای) و برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته و برای تحلیل دادهها از روش مقایسه مداوم در رویکرد نظریه زمینهای استراوس و کوربین طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. مصاحبهشوندگان20 نفر دانشجوی کارشناسی درآستانه فارغالتحصیل شدن (پایان ترم آخر) بودهاند.
یافتهها: خودپنداره حرفهای دانشآموختگان کارشناسی کتابداری دارای سه بُعد احساسات فردی، منزلت اجتماعی و تصور از حرفه است. دانشآموختگان شرکتکننده در مطالعه درحین تحصیل به رشته خود علاقهمند میشدهاند و دید مثبتتری نسبت به زمان آغاز دانشجوئی به آن پیدا کردهاند. آنها از ناشناخته بودن حرفه در جامعه و فقدان جایگاه اجتماعی آن گلایه دارند. پندار ایشان از حرفه متشکل از پندارشان از کتابداری و پندارشان از خودشان بهعنوان کتابدار است. آنها رشتهشان را خدمتمدار میدانند اما تخصصهای مختلفی برای خدمت در خود میبیینند عدهای تخصص خود را خدمات فنی میدانند و آن رامهمتر تلقی میکنند، و برخی خدمات عمومی و مستقیم را مهم تلقی میکنند. پژوهش و مدیریت دو بُعد دیگر از تخصص حرفهای است که آنها برای کتابداری بیان میکنند.
نتیجهگیری:شرکتکنندگان در پژوهش به کتابداری علاقهمندند اما نگران جایگاه اجتماعی و ناشناخته بودن آن در جامعه هستند. آنها رشته خود را خدمتمدار میبینند اما گرایش بیشتری به اشتغال به خدمات فنی و اطلاعرسانی تخصصی دارند.