مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۲۱.
۶۲۲.
۶۲۳.
۶۲۴.
۶۲۵.
۶۲۶.
۶۲۷.
۶۲۸.
۶۲۹.
۶۳۰.
۶۳۱.
۶۳۲.
۶۳۳.
۶۳۴.
۶۳۵.
۶۳۶.
۶۳۷.
۶۳۸.
۶۳۹.
۶۴۰.
تفسیر
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۶)
187-215
پرداختن انتقادی به موضوع «خلقیات ایرانیان» درقالب داستان، سفرنامه و... همواره از جمله موضوعات پرمخاطب و پرمناقشه بوده است. در این میان، کتابِ «سازگاری ایرانی» نوشته مهدی بازرگان به جهت قرارگرفتن در حدِ واسطی از آثارِ دوره قاجار(نوعاً سفرنامه)، با شمارِ قابل توجهی از متون عموماً جامعه شناسانه ی سال های اخیر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. رویکردِ نوآورانه ی کتاب و تاثیر آن بر خوانش انتقادی و خویش کاوی ایرانیان، از نکات برجسته و پرسش برانگیز کتاب بوده، که در نسبت با متون مشابه در قبل و بعد آن و در سنجش با دوره های مختلفِ اندیشه ورزی خودِ بازرگان، حایز اهمیت است. سوال محوری مقاله، این است که آیا کتابِ «سازگاری ایرانی» (که به دشوارگی و بحث برانگیز بودنِ خلقیات ایرانیان می پردازد)؛ قابلیت طرح بعنوان نظریه ای نوآورانه و در پاسخ به یک بحرانِ واقعی-اجتماعی را دارد؟ برای یافتن پاسخ این سؤال، از روشِ تفسیرِ مؤلف محور(قصدگرا)ی «کوئنتین اسکینر» و چارچوب نظری «توماس اسپریگنز» کمک گرفته خواهد شد. تا هدفِ محوری تحقیق (یعنی فهمِ میزانِ آغازگری و جایگاه اندیشه ورزی بازرگان، در نسبت با سبکِ خلقیات شناسی ایرانیان) هرچه بهتر آشکار شود. یافته ها و نتایج این تحقیق نشان می دهد که ایده ی بازرگان در خُرده گیری از روحیه و خلقیات ایرانی با وجود تمام نقدهای وارد بر آن، همچنان منشاء الهام یا در راستای کنش علمی دیگر نظریه پردازان بوده است.
مؤلفه های متفاوت بافتی در گونه شناسی فهم متن وحیانی در سده نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه ها و دانش ها پیامدی از نحوه زیست و همبسته به منافع، بدآیندها، خوشایندها و سایر مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در بافتار تاریخ است. در این میان ناهمسانی فهم قرآن کریم در پیوند با تغییروتحول معارف انسانی و سایر مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی در توالی زمانی است. با توجه به جریان های ناهمسان فکری در سده آغازین که برآمده از عناصر متفاوت و شیوه روی آوری به نهاد قدرت بود، مبانی و زوایای دید ویژه ای را ایجاد نمود که درپی آن گونه های متفاوت فهم متن را ایجاد کرد. بر این اساس جستار حاضر درپی پاسخ به پرسش چرایی گونه های فهم متن قرآن کریم در سده نخست هجری است. این پژوهه باشیوه توصیفی و تاریخی، با مؤلفه های اگزیستانسیالیسم و تکیه بر اسناد کتابخانه ای تلاش کرده تا پاسخ این پرسش را در داد وستد بینامتنی با گفتمان های متعدد ومؤلفه های در پیوند آن بسان تاریخ، ریشه ها، نسبت ها، ارتباطات، تعاملات، اثرمندی ها و وابستگی ها به عناصر قبیله ای و نژادی که هرکدام معطوف به قدرت است، جستجو نماید. مؤلفه های بازگفته از یافته های پژوهش در تعیین بخشی نوع اندیشه اندورزی مفسران و ازعوامل مؤثر در گونه های فهم متن در این سده دانسته شد.
تعامل دین و عرفان در تفسیرهای قرآن کریم(مطالعه موردی: تفسیر بصائر یمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
61 - 78
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی یافتن نوع مفاهیم عرفانی و ویژگی های مربوط به عالم تصوف در تفسیر بصائر یمینی است. چهارچوب مقاله با روش تحلیلی ادبی تفسیر را مطالعه کرده و با توجه با بازه زمانی قرن ششم، ماهیت گرایش صوفی گرایانه مفسّر را کند و کاو می کند. مهم ترین پرسش پژوهش این است که چرا و چگونه نیشابوری در تفسیر قرآن به دنیای عرفان مراجعه کرده و چه نوع عرفان یا سطحی از تصوف را می توان در متن تفسیر مشاهده کرد. تصوف در دوره قرن ششم، کارکرد قوی و ویژه ای داشته است و نویسندگان سعی می کردند از این پدیده ادبی اجتماعی فرهنگی بهره ببرند. فرضیه اصلی این است که نیشابوری تحت تأثیر عرفان بود و سلطه آن را بر تمام موجودیت زبان می پذیرفت و سعی داشت از این رویکرد زیبا بهره لازم یا کافی را ببرد. نتایجی که در این پژوهش حاصل شده، این گونه است که مفسّر در پی عرفانی کردن تفسیر نبوده و تمام پیکره متن را در خدمت عالم عرفان قرار نداده است. او با استفاده از موقعیت هایی که در تفسیر متن ایجاد شده و با اتکاء به پاره ای از مفاهیم عرفانی، قرآن را تفسیر کرده است.
واکاوی سبب نزول آیات اولیه سوره عبس در تفاسیر فریقین
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱۲ شماره ۲۰
82 - 65
حوزههای تخصصی:
بررسی تفاسیر فرقین پیرامون آیات اولیه سوره عبس، دو سبب نزول مختلف را برای این آیات اشاره کرده است. پذیرفتن هر یک از آن ها، دلایل و ملزوماتی را می طلبد و آثار و پیامدهایی را به دنبال دارد. اکثر قریب به اتفاق تفاسیر اهل سنت و قلیلی از مفسران شیعه، فاعل در آیه «عبس و تولّی» را پیامبر(ص) می دانند و از روایات وارده و سیاق آیات، استمداد می جویند و بسیاری از محققان و متکلمان شیعه، فاعل این فعل را شخصی غیر از حضرتش می شمرند و خطوط کلی آیات قرآن، سیره نبوی، حقایق تاریخی، سیاق آیات مربوطه و دلیل عقلیِ لزومِ عصمتِ انبیاء(عل) را به عنوان ادلّه، مطرح می کنند. بنابراین، سؤال اصلی تحقیق این است که آیا فرضیه توبیخ حضرت محمد(ص)، در آیات ابتدائی سوره عبس، با عقل و نقل سازگار است؟ یا خیر؟ مخاطب اصلی این آیات چه کسی است؟ و چرا؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به داده های کتابخانه ای، ضمن بیان هر دو دیدگاه و بررسی دلایل آن ها، ثابت می کند که عبوس شمردن پیامبر(ص) در این واقعه تاریخی، منافی با عصمت ایشان و مغایر با سایر آیات کریمه و سیره قطعی آن حضرت(ص) است.
بررسی و حل تعارض نمای معرفت فطری در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فلاسفه غربی معتقدند حقایقی در نفس انسان وجود دارد که گویی انسان آن را از جهان دیگری با خود به همراه آورده و پیش از تولد دنیوی واجد آنها بوده یا به نحو دیگری در سرشت انسان نهاده شده اند. طبعاً این حقایق، از جهت هستی شناختی، از تجربه نشئت نگرفته اند. معرفت به چنین حقایقی «معرفت فطری» نام دارد. اما عمده فلاسفه اسلامی، ضمن پذیرش اصل «فطرت» در انسان، فطری بودن معرفت را رد کرده اند. در قرآن نیز، صریح برخی آیات دال بر عدم فعلیت معرفت فطری است، لیکن ظاهر آیات دیگر به نحوه ای از فعلیت معرفت فطری اشارت دارد. مدعای نوشتار حاضر این است که تعارض نمای فوق را به دو شیوه می توان برطرف کرد: (1) اخذ ظاهر آیات دسته نخست و تأویل آیات دسته دوم به نفع آیات دسته نخست (شیوه تفسیری)؛ (2) تفکیک علم حصولی و علم حضوری، به این معنا که آیات دسته نخست در مقام تبیین علم حصولی است و آیات دسته دوم در مقام تبیین علم حضوری (شیوه فلسفی). نتیجه این که از منظر تفسیری، معرفت فطری در بدو خلقت به نحو بالفعل حاصل نیست، و در منظر فلسفی، معرفت فطری صرفاً ناظر به علم حصولی (که عمده علوم بشری را در بر می گیرد) به نحو بالفعل حاصل نیست، ولی ناظر به علم حضوری به نحو بالفعل حاصل است.
الگوی جدید واژه شناختی در سده اخیر حوزه علمیه قم
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از علوم ادبی برای ورود به زبان قرآن و فهم صحیح پیام الهی ضروری است، پژوهش های انجام شده در دوره های مختلف نسبت به علوم ادبی، راه را برای بهره برداری بهتراز زبان قرآن و فهم پیام الهی هموار ساخته اند، بررسی تحولات سده اخیر حوزه علمیه قم در زمینه واژه شناسی زبان قرآن مورد اهتمام این پژوهش می باشد. برخی مفسران برای معنا شناسی دقیق واژگان قرآنی، از علوم لغت، صرف، نحو، بلاغت و... بهره جسته و بخش مستقلی با عنوان «اللغه و الصرف» به آن اختصاص داده اند، گرچه برخی علم صرف را به عنوان یک علم واقعی قبول نکرده و آن را نوعی ذوقیات نفسانی و استحسانات محافل علمی دانسته است. درعین حال روش معنا شناسی واژه های قرآنی آنان در تفسیر، تحوۤل جدیدی در صد سال اخیرحوزه علمیه قم می تواند به حساب آید. برخلاف روش رایج درعلم صرف، برای شناخت لازم و متعدی راهکار جدیدی ارائه داده اند، در قواعد اعلال روش جدید مبتنی بر «تبعیۤت حرکت» یا «سکون حرف» زمینه ساز تحوۤل بزرگی در قواعد اعلال می شوند. ارجاع معانی متعدد به یک معنا تحول دیگری در معنا شناسی است. با ارائه ملاک جدیدی برای اشتقاق کلمه (وجود دو وضع نوعی در مادّه و هیئت هر کلمه)، بسیاری از معانی ارائه شده برای اشتقاقات لغوی و صرفی را باطل دانسته اند. در این پژوهش تحوۤلات جدید سده اخیر حوزه در زمینه الگوی جدید معنا شناسی واژگان قرآن در تفسیر، بررسی می شود.
خوانش پذیری متضاد برخی از آیات قرآن کریم و روند تفسیر و ترجمه آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
جمله ها گاه به دلیل وجود برخی عوامل مختلف می توانند هم زمان بر معانی متضاد دلالت کنند، به گونه ای که هر دو معنا با بافت و سیاق متن هماهنگی و تناسب داشته باشد. قرآن کریم نیز دارای آیاتی است که در عین حال دارای دلالت های متضاد هستند و همین عاملی شده که مفسران و مترجمان در ارائه یک معنای قطعی در مورد این گونه آیات اختلاف نظر داشته باشند. نوشتار حاضر می خواهد با تکیه بر روش توصیفی– تحلیلی، عواملی را که سبب ایجاد دلالت متضاد در آیات قرآن کریم می شوند با تکیه بر تفاسیر و ترجمه ها بررسی و تحلیل کند و نشان دهد که اختلاف نظر پیرامون معانی، نشانه ضعف کلام خداوند نیست؛ بلکه میزان بلاغت، انسجام ساختاری و معنایی قرآن کریم را برای مخاطب روشن می سازد؛ بررسی این آیات همچنین مشخص می سازد که تضاد عامل دیگری است که قطعیت کلام را تحت تاثیر قرار می دهد.
کاربرد دانش تقدیم و تاخیر در تفسیر آیه ۳۰ سوره قصص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش تقدیم و تأخیر از جمله علوم مقدماتی تفسیر قرآن است که جهت واکاوی و پرده برداری از پیام ها و آموزه های الهی قرآن کریم در کیفیت چینش و تنظیم واژه ها، جمله ها، شبه جمله ها و حتی آیات و موضوعات قرآنی از مهم ترین و کاربردی ترین ابزار عالمان دین و قرآن پژوهان می باشد. در برخی آیات کتاب آسمانی مسلمانان بنا بر دیدگاه بعضی دانشمندان و پژوهشگران قرآنی از جمله سیوطی تقدیم و تأخیرهایی وجود دارد که به گفته ایشان اگر مفسر توجه به آن نداشته باشد، نمی توان مراد و مفهوم اصلی آیه را به دست آورد، این نوع تقدم و تأخر ،مقلوب نام دارد. در این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی آیه ۳۰ سوره قصص مورد بررسی قرار گرفت که با ارائه دلایلی سخن گفتن بین خدا و حضرت موسی (ع) را یک ارتباط و اتصال خاصی می داند که بین ایشان و عالم غیب ایجاد شده و خداوند از مسیری غیرمعمول به گونه ای مستقیم با بنده خاص خویش سخن گفت. بنا بر نظر قاطبه مفسرین، کلام الهی قائم به وجود درخت می باشد، اما نویسندگان بر این باور هستند که تکلم از جانب آسمان بوده نه از سوی درخت، این نکته توجه به اهمیت تقدیم و تأخیر مقلوب در آیه را نشان می دهد.
نقش عقل مصباحی در تفسیر قرآن با قرآن؛ با تکیه بر روش آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
5 - 28
حوزههای تخصصی:
در نظام معرفت شناختیِ حکمت متعالیه، «عقل مصباحی» ابزاری برای فهم معارف وحیانی به شمار می رود. این پژوهش، از سویی با تعریف «عقل مصباحی» و بیان چیستی و حجیت آن و از سوی دیگر با تبیین روشِ تفسیری قرآن با قرآن، به بیان نقش های مختلف عقل مصباحی در منهجِ تفسیری موردنظر پرداخته است. تمرکزِ مقاله بر دیدگاه حکیم و مفسر معاصر، آیت الله جوادی آملی در کتاب تفسیرتسنیم است. یافته های تحقیق آن دسته ازاین نقش ها را که بیانگر تأثیر مستقیم و بی واسطه عقلِ مصباحی در روشِ تفسیری قرآن با قرآن هستند، استخراج کرده است؛ این نقش ها شامل: تبیین مجمل به مبین؛ تفسیر عام به خاص؛ تفسیر مطلق به مقید؛ تفسیر متشابه به محکم؛ تشخیص و تفسیر آیات ناسخ و منسوخ؛ تعیین مصداق آیه با آیات دیگر می شوند. در نتیجه تحقیق، تلاش شد تا با تعریف و اثباتِ «عقل مصباحی» از منظر استاد جوادی، و بررسی حجیت آن، نسبتِ عقل و وحی از دیدگاه ایشان تبیین شود.
نقش واژه شناسی در تفسیر آیات علمی قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
64 - 98
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن، از موضوع هایی است که در سده اخیر مورد توجه قرآن پژوهان قرار گرفته است. در مرجعیت علمی قرآن تلاش می شود یافته های علمی به عنوان ابزاری برای فهم بهتر آیات قرآن کریم مورد استفاده قرار گیرد؛ بنابراین در مرجعیت علمی قرآن به یافته های علمی، واژه شناسی و تفسیر نیاز است. مطالعه تحلیلی تفاسیر علمی نشان می دهد بهره گیری از واژه شناسی در مرجعیت علمی قرآن مانع از برداشت های نادرست علمی از آیات قرآن کریم شده و برخی شبهات مطرح شده در این زمینه را پاسخ می دهد. در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی، با مراجعه به کتب تفسیری و لغوی، به نتایجی دست یافتیم؛ همچون توسعه معنای علمی آیه، شناخت ظرفیت ساختار صرفی واژگان به همراه معانی، حجیت بخشی به روایات علمی، درک ظرایف و دقایق آیات قرآن و اثبات شگفتی یا اعجاز علمی قرآن. این پژوهش، نقش مهم واژگان در معرفت زایی مرجعیت علمی را مشخص می کند و توانایی مفسر و ظرفیت های تفسیری را در تفسیر علمی افزایش می دهد و روش پرداختن به آنها را تبیین می کند. از نتایج پژوهش برمی آید که در تفاسیر علمی می توان از ساختار خاص نقش های واژگان بهره برد
ارزیابی تحلیلی مصداق آیه ی «کُنتُم خَیْرَ اُمَّهٍ» با رویکرد تأویلی به مقام امامت و ولایت
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تحلیلی تأویلی از «خَیرَ اُمَّهٍ» در آیه ی 110 آل عمران بر مصادیق امامت و ولایت ارائه شده است و چون مهم ترین مفهوم حیاتی در نظام اسلامی، امامت و ولایت است، به همین جهت نقش بسزایی در رهبری و هدایت و سعادت جامعه ی مسلمانان دارد. برای تشخیص اینکه آیه چه ارتباطی با مفاهیم امامت و ولایت دارد و مصادیق واقعی «خَیرَ اُمَّهٍ» چه کسانی اند؟، از روش های توصیفی-تحلیلی و تأویلی استفاده شده است و با مراجعه به منابع معتبر و بررسی عمیق معنایی آیات و روایات وارده از معصومین علیهم السّلام و توجّه به معنای واژه های «خَیر» که در برخی موارد دلالت بر انتخاب و برگزیدن دارد و «اُمَّه» که می تواند حتّی بر یک فرد نیز اطلاق گردد و نیز توجّه به سیاق و روح کلّی آیات قرآن، مشخّص می شود که درست ترین مصداق تأویلی «خَیْرَ اُمَّهٍ»و به عنوان نمونه ی اکمل و اتمّ آن، تنها می تواند مقام ولایت و امامت معصومین علیهم السّلام باشد.
از اعلمیّت مطلق بشری تا مربیگری علی(ع) در تبیین آیات تربیتی با تاکید بر البرهان بحرانی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
229 - 259
حوزههای تخصصی:
قرآن، کتاب هدایت است و آدمی با مراجعه به آن می تواند به اهداف هدایتی آن دست یابد؛ ولی از آنجا که قرآن، و جزئیات را به عهده پیامبر(ص) گذاشته، ضروری است که برای فهم عمیق قرآن، به احادیث ایشان مراجعه شود؛ ولی به جهت عمق نامحدود قرآن، پیامبر(ص)نمی توانستند همه ی آیات را با همه ی بطون آن تبیین کنند؛ لذا برخود لازم دانستند که در کنار قرآن، برای آیندگان، منبعی دیگر در اختیار قرار دهند تا مورد استفاده ی هدایتی قرار گیرد. براین اساس، مطابق حدیث ثقلین، اهل بیت(ع)را به عنوان بیان کننده ی قرآن، معرفی فرمودند. علی(ع) در میان اهل بیت(ع)، جایگاه ویژه ای دارد و پیامبر(ص) ایشان را اعلم صحابه در امور دینی و به همراه قرآن معرفی کرده است، و بزرگان صحابه نیز به این مطلب، اذعان دارند. پس با مراجعه به متون روایی و تفسیری، می توان تعالیم قرآنی و تفسیری ایشان را فرا گرفت و با وقوف به جایگاه تفسیری آن حضرت، خود را از تعالیم ایشان بهره مند ساخت.
یکی از اقسام بزرگ آیات قرآن و تعالیم پیامبر(ص)، مربوط به مباحث تربیتی است و از اهداف اوصیای آن حضرت نیز، رساندن جامعه به درجات متعالی اخلاقی بود. علی(ع)، گاهی با تفسیر آیات تربیتی، این مهم را انجام داده است که در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به نمونه هایی از آنها مِثل یادآوری بازگشت اعمال به خود انسان، دوستی برای خدا و ویژگی دوستان خدا، تلاش برای تاویل به احسن کردن اعمال بد دیگران و... با تاکید بر البرهان بحرانی اشاره می گردد. نتیجه پژوهش، گویای آن است که علم به امور دینی؛ به خصوص، امور مرتبط با مسائل تربیتی، نقش مهمی در هدایتگری علی(ع) داشته است.
بررسی تطبیقی «آیه وسیله» از نظر منابع تفسیری فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله آیاتی که در آن مؤمنان به تقوا پیشگی، استفاده از «وسیله» و تلاش برای رسیدن به فلاح و رستگاری دستور می دهد، آیه 35 سوره مائده می باشد. مفسران فریقین در فهم معنای وسیله نظرات مختلفی بیان کرده اند. برای این که مشخص شود مقصود از «ابتغاء وسیله» در قرآن چیست؟ به بررسی «آیه ابتغوا الیه الوسیله» به صورت تطبیقی، در تفاسیر شیعه و سنی پرداخته شده است. حاصل این بررسی تطبیقی این است که پیامبر اکرمj علی بن ابی طالبm، امامان معصومm، شناخت امام و تبعیت از او، اهل بیت پیامبرj، قرآن کریم، عبادات دینی، مکارم اخلاق، اعتقادات و باورهای حق، عبودیت و بندگی خدا، پذیرش هدایت الهی و حرکت در مسیرآن، از مصادیق اختصاصی واژه «وسیله» در منابع تفسیری شیعه شمرده شده است. در منابع تفسیری اهل سنت نیز، امر به معروف و نهی از منکر، ادای واجبات قلبی و بدنی، برآوردن حاجت نیازمندان، نصایح و خیرخواهی برای عباد، تحصیل رضایت خداوند، دعا ومناجات باخداوند، اخلاص در نیت، صداقت و ... از مصادیق اختصاصی، «وسیله» بیان شده است. در برخی مصادیق دیدگاه مفسران شیعه و اهل سنت مشترک است. ایمان به خدا و پیامبرj، اطاعت از دستور و اوامر پروردگار، ترک گناه و معاصی، ثواب و اجر معنوی، جهاد در راه خدا، انفاق و صدقه در راه خدا، صله رحم و پیوند باخویشاوندان نسبی، محبت و احسان به بندگان خدا و در نهایت درجه ای از درجات بهشت، از مصادیق مشترک مفهوم«وسیله» در منابع شیعه و اهل سنت ذکر شده است. مفسران اهل سنت بیشتر به معنای ظاهری آیه توجه داشته اند، در صورتی که مفسران شیعه علاوه به مفهوم ظاهری به مصداق ها و مفهوم باطنی آیه نیز نظر داشته اند و برخی از مصادیق مفهوم باطنی آیه را بیان کرده اند.
بررسی میثاق در قرآن با استفاده از تفاسیر سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و مفهوم میثاق در متون مقدس ادیان ابراهیمی، به ویژه در عهد عتیق از اهمیت فراوانی برخوردار بوده تا جاییکه این اجماع تا حدی میان پژوهشگران کتاب مقدس وجود دارد که کل کتاب مقدس تفصیلی از اصل میثاق در این دو دین است. در قرآن کریم آیه 172 سوره اعراف به این موضوع پرداخته و منظور و پیام آن مورد توجه مفسران قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی تحلیلی و تطبیقی این آیه در پنج تفسیر المیزان، تفسیر نمونه، تفسیر المنار، تفسیر تسنیم و فی ظلال القرآن می پردازد. مفسران این پنج تفسیر درباره آیه میثاق دیدگاه واحدی ندارند و هر کدام تبیین خاصی از عالم ذر مطرح شده در این آیه ارائه کرده اند. نتایج تحقیق بیانگر این است که علامه طباطبایی متفاوت ترین تفسیر را از این آیه ارائه می دهد و معتقد است عالم ذر همان عالم ملکوت است که اگر انسان به وجود ملکوتی خود از راه دلش توجه کند، آن معارف کلی توحیدی را درک می کند. جوادی آملی با وجود آنکه شاگرد علامه طباطبایی است؛ اما در این زمینه، اندکی از استاد خود فاصله می گیردغ وی در ابتدا این عالم را بیان واقعیت خارجی می داند و می گوید این عالم همان فطرت و سرشت انسان است. آیت الله مکارم شیرازی به نظریه تمثیل در آیه میثاق قائل است. سید قطب این عالم را فطرت توحید عالم وحی و عقل می داند و رشید رضا به «انکار اصل عالم ذر» اشاره می کند و در قسمتی دیگر قائل به همان جنبه عقلی و وحی است.
جایگاه تحلیل معناشناختی در تفسیر آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) ( با تأکید بر تفسیر سوره مبارکه مجادله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
تأمل در متون دینی به ویژه قرآن کریم و چگونگی فهم گزاره های گوناگون این متون از مشغله های دیرین دین پژوهان است و تلاش های تفسیری صورت گرفته، دلیل بر صحت این مدعا می باشد. توجه به قرآن به مثابه یک متن آسمانی تحریف نشده، فرصت بهره گیری از روش های نوین بررسی متون را فراهم می آورد. یکی از این روش های نوین، بررسی های معناشناسانه است که می تواند با توجه به ظرفیت های موجود در این روش، در خدمت قرآن و فهم معارف آن قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز، براساس روش کتابخانه ای و تحلیل متن شکل گرفته که تحلیل متن نیز بر روش معناشناسی شناختی استوار است.یکی از تفاسیر تقریریافته در سده حاضر، تفسیر قرآن کریم توسط آیت الله خامنه ای است. در تفسیر مذکور، به منظور بررسی برخی سور، از روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تفسیر عقلی مدد گرفته شده است. گزینش این روش های تفسیری و نیز نوع نگاه ایشان، سبب وجود برخی ملاحظات معناشناسانه گشته است: توجه به کشف معنا به جای ساخت معنا، توجه به روابط بینامتنی، توجه به بافت، سیاق و نظام معنایی آیات و توجه به مباحث الفاظ ازجمله این ملاحظات می باشد. ازآنجاکه در زمان تقریر تفسیر مذکور، بحث های معناشناسی اساساً مطرح نبوده و به طریق اولی به کارگیری آن در تفسیر قرآن کریم انجام نشده، ازاین رو تفسیر معظمٌ له را نمی توان در زمره تفاسیر با رویکرد معناشناسی قرار داد، هرچند که تفسیر ایشان به دلیل اجتهادی بودن از ملاحظات معناشناختی خالی نیست.
نقش و تأثیرات مطالعات تاریخی در تفسیر قرآن مبتنی بر تفسیر حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
تاریخ و تفسیر دو عنصر کلیدی و مهم در راستای فهم هرچه بهتر گزاره های قرآنی هستند. در این میان، تاریخ و تفسیری مدنظر است که دارای اعتبار باشد و در غیر این صورت موجب کج فهمی می شود. همچنین تفسیر و تاریخ دارای ارتباط متقابل بوده و در برخی موارد، داده های تفسیری به کمک تاریخ در راستای فهم بهتر آیات می آید و در برخی موارد نیز عکس این موضوع صادق است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به نقش و تأثیر متقابل پژوهش های تاریخی و تفسیر قرآن با تکیه بر نظریات تفسیری آیت الله خامنه ای بپردازد. بررسی ها نشان می دهد بیان تفسیر تاریخی در راستای بیان مصداق، رجوع به سنت به مثابه آشنایان به معارف قرآنی در طول تاریخ جهت فهم بهتر گزاره های قرآنی، استفاده معتدل از تاریخ در تفسیر قرآن، سخن گفتن طبق مقتضای حال مخاطب، بیان جزئیات تاریخی به صورت مفصل در راستای بیان داستانی مهم، توجه به صحت سندی و متنی سبب نزول و میزان کاربرد آن در تفسیر و... از مهم ترین کاربردهای متقابل تفسیر و تاریخ از دیدگاه ایشان می باشد.
مبحث «اجماع» و بررسی آن در مبانی فقهی و تفسیری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰
115 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درخصوص معرفی مبحث اجماع در اصول فقه، نقد و بررسی آن و همچنین تبیین این مسأله در مبانی فقهی و تفسیری آیت الله خامنه ای است که به روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری تدوین شده است. نتیجه نشان می دهد که حصول اطمینان و یقین به اتّحاد فتوای مورد اجماع با رأی معصوم، امری سهل الوصول نیست و این حُسن ظنّ به فتوای تعدادی از فقهای شاخص در گذشته بوده که موجب تسرّی آن به سایر اشخاص و ایجاد نوعی اجماع حدسی نسبت به اتّفاق حکم با فتوای اعلام از فقها و به تبع آن امام علیه السّلام شده است و ازاین رو از درجه اعتبار به کلّی ساقط می باشد. در ادامه به دست آمد که آیت الله خامنه ای برخلاف برخی بزرگان علم اصول، اجماعات حدسی و منقول از قدمای فقها مانند سیّد مرتضی و شیخ طوسی را پذیرفته اند و دلیل ایشان هم اطّلاع این بزرگان بر اقوال پیشینیان خودشان و حصول حدس قریب به یقین نسبت به کاشفیت از قول معصوم است. ایشان افراد صاحب اندیشه و اهل تحوّل در اندیشه های رایج زمان را ملزم به استفاده از اجماع دانسته و به همین جهت صاحب جواهر را که در بررسى هر مسأله، شهرت و اجماع را نیز به خدمت می گیرد، مظهر یک فقیه مقیّد به مقرّرات فقاهت و قواعد اصولى و فقهى معرّفی می کنند.
مبانی و روش تفسیر جنسیتی امینه ودود؛ تحلیل و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن پژوهان نواندیش که ممکن است خود را فمینسیت بدانند یا خیر، از نیمه دوم قرن بیستم، به بازخوانی قرآن و عرضه ادبیات جدیدی درباره آیات مربوط به زن و خانواده پرداختند که مدخل اصلی آنها، تحول خواهی درباره زن مسلمان یا زن در جوامع اسلامی است و در نتیجه، قرآن پژوهی آنان، رویکردی انتقادی به سنت های تفسیری است. در میان آنها، امینه ودود به دلیل عمق اندیشه و تأکید بر روشمندی، تأثیر بیشتری در فضای تخصصی و عمومی دارد. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی تحلیلی و انتقادی نگرش تفسیری امینه ودود و هدف از آن، توسعه دانش تفسیری زن پژوهان در حوزه انتقادی است به این منظور که نقد و نظریات سلبی، دانش ایجابی تفسیری را به عمق بهتری برسانند. این مقاله نظری و ازطریق روش اسنادی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. یافته های پژوهشی در سه عنوان مبانی، روش و تفسیر زنانه نگر درباره چند واژه قرآنی در اندیشه ودود تجمیع شده که در این مقاله ضمن تبیین، به نقد آنها پرداخته شده است. نتیجه آنکه امینه ودود با نقد روشمندی کتب تفسیری، بر اساس هرمنوتیک کل گرا و قرآن محور، الهیات زنانه و ابزار تحلیل و ادبیات فمینیستی تفسیر جنسیتی خود از قرآن ارایه کرده که در همه محورهای فوق مورد نقد است.
تحلیل نظری نحله های فکری- فلسفی تفسیر در نظام حقوق خصوصی ایران
منبع:
فلسفه حقوق سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
59 - 80
حوزههای تخصصی:
گسترش روابط حقوقی در جوامع و عدم تکافوی قوانین، لزوم تفسیر را بارزتر می نماید و این امر دکترین حقوقی را بر آن داشت که نگرش های متفاوتی را برای تفسیر ترسیم نمایند. رویکرد واقع گرایی به تفسیر، عدالت قضایی را در اجرای حق به صورت آن طور که هست، می داند و هر موضوعی را براساس معیارهای آن می سنجد و قوانین را دارای عمومیت نسبت به همه موضوعات نمی داند. از طرف دیگر، جزم اندیشی حقوقی، اجرای قانون را تنها وظیفه دادرس می داند و عدالت قضایی را براساس رعایت آن می سنجد. جهت گیری فکری هرکدام از این مکاتب تفسیری، می تواند باعث ایجاد رویه های قضایی متفاوت در موضوعات واحد شود. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحله های تفسیری در تفسیر قوانین و تطبیق آن ها در حقوق خصوصی ایران پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که حقوق خصوصی در نظام حقوقی ایران، همانند سایر بخش های نظام حقوقی ایران، از قانون اساسی تبعیت می کند. بر این اساس، با عنایت به اصل 167 قانون اساسی، در نظام حقوقی ایران، اصالت متن، از اصول قانونی است و قاضی یا عالم حقوق، باید متن قانون را مدنظر قرار دهد؛ با این حال در حقوق خصوصی ایران، هرچند به ظاهر، متن قانون اصالت دارد، اما این به معنای حصر دادرس در تفسیر کلمات قانون نیست. در نظام حقوق خصوصی ایران، قانون قدرت اثباتی دلایل را به روشنی معین می کند، وگرنه اصل طبیعی و ملازم با صلاحیت دادرسی، آزادی دادرس در ارزیابی دلایل است. بنابراین، در موارد مختلف، از منظر قانونگذار، رجوع به ملاحظات خارج از قانون، ملاک تعیین رأی بوده و همچنین در برخی موارد، تفسیر باید براساس ملاک های بیرونی صورت گیرد؛ مانند رجوع به عرف در خصوص تعیین نفقه زن. یا در مواردی، تعیین منبع و حدود تفسیر را به عهده مفسّر یا دادرس گذاشته است، تا عدالت، چهره غالب رأی گردد.
مدل مفهومی خطاهای شناختی در آموزه های قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خطای شناختی اساس همه نابهنجاری های روانی انسان تلقی می گردد. پژوهش حاضر با هدف استکشاف مدل مفهومی خطاهای شناختی در قرآن کریم به روش ترکیبی تحلیل محتوا و کمی روایی سنجی از متخصصان صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد خطای شناختی از دو مؤلفه شناختِ خطا و منطق فکری خطاساز تشکیل یافته است.الف) خرافه گرایی و سطحی نگری و ترس از غیرخدا ، زمینه پیروی از ظن-گمان و خیال پردازی را فراهم می آورد. ب) هرزباوری، جو پذیری و شتابزدگی، منجر به برخورد گزینشی می شود.ج)سنت گرایی، خودبرتر بینی و عناد-حق ناباوری در ساحت شناخت های خطا(مؤلفه اول)، زمینه تحریف حقایق را فراهم می آورد. د)تمام مؤلفه های منطق فکری خطاساز(پیروی ازظن، خیال پردازی، برخورد گزینشی، تحریف حقایق) با رقم زدن «قیاس غیرمنطقی» عامل محوری خطای شناختی درقرآن کریم است».یافته های مطالعه کمّی نشان داد که میزان شاخص CVI در زیر مؤلفه ها در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در زیر مؤلفه ها در دامنه 78/0 تا1 است. بنابراین، خطای شناختی در قرآن کریم، دارای مدل مفهومی و برخوردار از روایی محتوایی است که قابلیت سنجش در قالب ساخت ابزار را دارد.