مطالب مرتبط با کلیدواژه

تفسیر


۵۰۱.

واکاوی پدیدارشناختی تفسیر زنان از زندگی پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تفسیر زنان مطلقه زندگی پس از طلاق سازمان بهزیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۲۰۵
زمینه و هدف: افزایش آمار طلاق و متعاقب آن رشد تقاضا برای دریافت خدمات بهزیستی در بین زنان، طی سال های اخیر،  یکی از زمینه های مهم تغییرات اجتماعی در قلمرو خانواده ایرانی بوده است. این پژوهش با هدف فهم تفسیر زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی از زندگی پس از طلاق انجام گرفته است. روش و داده ها: گردآوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 14 نفر از زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی شیراز انجام گرفته است. تحلیل داده ها بر اساس رویکرد استفهامی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری صورت گرفته است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد شرایط زنان مطلقه از دو تفسیر عمده اثر می پذیرد: تفسیر آنها از موقعیت و شرایط خود و تفسیر جامعه و اطرافیان. مبتنی بر این منابع تفسیری، سه تم اصلی شامل: احساس رهایی، سلطه مضاعف و دلهره مکرر پس از طلاق، استخراج گردید. زنان در دوران زندگی پس از طلاق همانند دوران زندگی زناشویی، تحت سیطره ارزش های مردسالارانه قرار دارند و حتی احساس رهایی آنها نیز واجد این ویژگی است. از این رو، کنترل گری توسط اطرافیان در شئون مختلف زندگی آنها احساس می شود و آنها به طور مکرر دچار دلهره می شوند.  نتیجه گیری: حضور الزام ها و ساختارهای فرهنگی و به ویژه ارزش های مردسالارانه در پساپشت مفاهیم و تم های منتزع نشان می دهد جهت مدیریت شرایط و کاهش آسیب ها لازم است جهت گیری های پژوهشی به سمت شناخت عمیق تر این ساختارها هدایت شوند. پیام اصلی: فقدان دو مؤلفه مهارتی در میان زنان مطلقه تحت حمایت بهزیستی منجر به تجاربی منفی در آن ها شده است: مهارت ارتباطی و حل مسأله؛ و مهارت کسب درآمد مستقل. از این رو، برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی در رابطه با این زنان بهتر است در این حوزه ها انجام گیرد.
۵۰۲.

بررسی تطبیقی آیات امامت در تفاسیر امامیه و زیدیه تا پایان دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلام امامیه آیات امامت زیدیه اثنی عشریه امامیه تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۶
امامیه در مباحث کلامی خود، بر 5 آیه اولی الامر، تطهیر، ولایت، مودت و مباهله تاکید دارند. بررسی تطبیقی تفاسیر امامیه و زیدیه از آغاز تا پایان عصر آل بویه در نیمه سده پنجم، از این آیات و شناخت شباهت ها و تفاوت های تفسیری آنها، مساله اصلی این مقاله است و دامنه آن به تفاسیر ابوالجارود، مقاتل بن سلیمان، قمی، حبری، فرات کوفی و شیخ طوسی محدود شده که در سه دوره اولیه (تا سال 150هجری)، میانی(تا پایان غیبت صغری در 329هجری) و پایانی(دوره آل بویه) طبقه بندی خواهد شد. در ابتدا مشخص شد که تفسیر مقاتل کمترین شباهت را به تفاسیر شناخته شده زیدی و اثنی عشری دارد و از این رو در نتایج به دست آمده در نظر گرفته نخواهد شد. در میان تفاسیر باقی مانده بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر روش و محتوا (تفسیر حدیثی) شباهت های فراوانی میان تفاسیر اثنی عشری و زیدی وجود دارد. عموم این تفاسیر، را می توان روایی شمرد که همگی در پی اثبات نزول این آیات درباره 5 تن هستند هرچند تاکید بر نقل روایات در میان تفاسیر زیدی، برجسته تر به نظر می رسد. شیخ طوسی تنها مفسری بود که علاوه بر نقل حدیث، به دلالت های کلامی هم پرداخته بود. استنتاجهای کلامی شیخ طوسی نشان می دهد که مفسران پیشین، بیش از هر امری متوجه تعیین شخص جانشین پیامبر بودند ولی در دوره آل بویه، تفسیر این آیات به سمت اثبات ویژگی های امام جمله عصمت آنها حرکت کرده است. 
۵۰۳.

قواعد فلسفی و چیستی شناسی توحید ربوبی درتفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قواعد فلسفی تفسیر توحید ربوبی تفسیر المیزان علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
فلسفه از جمله علومی است که همواره مورد هجمه مخالفان یا تأیید موافقان بوده است. عده ای قواعد فلسفه را فاقد حجیت دانسته اند و عده ای آن را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات و روایات، دخیل می دانند. از جمله روش هایی که می تواند کاربرد این گونه قواعد را در تفسیر متون دینی به منصه ظهور برساند بررسی گستره این قواعد در تفاسیری است که با گرایش فلسفی نگاشته شده است و بررسی تفسیر المیزان که به قلم مفسری فیلسوف به رشته تحریر در آمده است می تواند کاربرد فلسفه را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات شریفه قرآن نمایان سازد. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی کاربرد قواعد فلسفی در تقسیر آیات مربوط به توحید ربوبی مورد بررسی قرار می دهیم. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که قواعد فلسفی تا چه میزان در تفسیر متون دینی کارایی دارد. ایشان در تفسیر آیه 73-84 انعام با طرح قاعده «نیاز معلول به علت در مرحله بقاء» استدلال ابراهیم علیه السلام بر توحید ربوبی را به تصویر کشیده اند. همچنین او از قاعده «معطی شیء نمیتواند فاقد شیء باشد» و قاعده «سنخیت بین علت و معلول» در تفسیر آیه 258 بقره و رد استدلال نمرود بر اینکه زنده می کند و می میراند، بهره جسته است. ایشان برای تبیین برهان تمانع در تفسیر آیه 22 انبیاء نیز دو قاعده فلسفی «منحصر در فرد بودن نوع مجرد» و «سنخیت بین علت و معلول» را به کار می گیرد.
۵۰۴.

ارزیابی انتقادی رویکرد تأویلی اشاعره در فهم نصوص دینی از منظر آیه الله جعفر سبحانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفسیر فهم متن تأویل تشبیه صفات خبری اشاعره استاد سبحانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
استفاده از روش تأویل در فهم متن از گذشته بین متفکران اسلامی رایج بوده است. فارغ از گروه خاصی از فریقین که از این روش استفاده نبرده اند و آن را نفی می کنند؛ عمده اندیشمندان اسلامی از آن در حوزه مباحث تفسیری و کلامی استفاده می کنند. البته مواجهه یکسانی با آن در میان موافقان وجود ندارد. دسته ای به پذیرش حداکثری این روش نظر داشته و برخی استفاده حداقلی و برخی از بهره اعتدالی آن سخن می گویند. متکلمان اشعری به خصوص در طبقه متقدمان اگرچه منکر کلی تأویل نیستند؛ اما عملاً از آن اجتناب ورزیدند و لوازم و نتایج دیدگاهشان تفاوتی با اهل حدیث ندارد. استاد سبحانی در مقام یک مفسر کلامی، در تفسیر آیات قرآن و روایات، استفاده از روش تأویل را منوط به رعایت ضوابط و شرایطی مجاز دانسته و به نقد رویکردهای افراطی و تفرطی در این عرصه میان متفکران اسلامی می پردازد. براساس یافته های این پژوهش وی استفاده اشاعره  از این روش را در تفسیر آیات قرآن نقد و ارزیابی کرده است و رویکردشان را خلاف عقل و نقل می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، ضمن اشاره به ضرورت و جایگاه تأویل نزد ایشان، ارزیابی انتقادیشان را به اشاعره در بهره گیری از آن دنبال خواهیم کرد.
۵۰۵.

تحلیل و بررسی رویکرد شیخ طوسی در تفسیر آیات «امامت» و «ولایت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر امامت ولایت آیات امامت و ولایت شیخ طوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۷۹
اعتقاد به امامت منصوص و بلافصل امیرالمؤمنینG به عنوان شاخصه اصلی اعتقاد امامیه به شمار می رود و عالمان امامیه از دیرباز به تثبیت آن از مسیر تفسیر آیات توجه داشته اند. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل و بررسی رویکرد شیخ طوسی در تفسیر آیات امامت و ولایت است که با مقایسه تفسیر شیخ با تفسیر همفکران وی در مکتب کلامی امامیه بغداد همچون سید مرتضی و شیخ مفید و نیز روش تفسیری سابق مفسران امامیه همچون قمی و عیاشی انجام پذیرفته است. برای رسیدن به این هدف با روش تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، همه آثار شیخ مطالعه و تفسیر وی از این آیات از جهاتی همچون جایگاه روایت در تعیین مراد از آیات، رویکرد تأویلی مبتنی بر روایات، نگاه تقریبی در استدلال ها و جایگاه اقوال مفسران در تفسیر شیخ تحلیل شده است. تفسیر شیخ طوسی از آیات ولایت و امامت را می توان تفسیری اجتهادی مبتنی بر فهم عقلایی از کلام وحی و با لحاظ تراث روایی امامیه و امتداد مکتب تفسیری امامیه بغداد دانست که با توجه به جایگاه ویژه موضوع امامت در مرزبندی مذاهب اسلامی تلاش دارد تا با رویکردی تعاملی در عین دفاع از مبانی قرآنی اندیشه امامت و لزوم نص برای تعیین ولی، زمینه طرح دیدگاه تفسیری شیعه و ارائه مبانی قرآنی امامیه در موضوع امامت را در محیط فکری جامعه اسلامی آن دوران فراهم کند.
۵۰۶.

سازوکار (فرایند و روش شناسی) پژوهش میان رشته ای قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: تفسیر قرآن کریم مطالعات میان رشته ای پیشرفت روش شناسی سازوکار تفقه در دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
پرسش از روش شناسی رویکرد پژوهش میان رشته ای ، پرسشی معطوف به مسئله پیشرفت است که در منظری سیستم نگر و سازوکار، سطوح مبانی پارادایمی، نظریه ای، مدل واره مفهومی، عملیاتی و سطح گفتمانی را دربردارد و در متن منظومه جامع ادراکات معطوف به رشد توسعه، در سند مرجع الگوی راهبری تحول در دو ضلع راهبردی نقشه جامع علم و علمی، با میانداری اصل ولایت تفقه در دین قابل جریان است. در میان آمدن انتظار رشد توسعه از دین و به تعبیری برآمدن مسأله پیشرفت همه جانبه، اقتضای روش شناسی مطالعات بین رشته ای و چند رشته ایِ مبتنی بر فرارشته ای پیشرفت شناخت را دارد که به ناگزیر، سه سطح مسأله شناسی، دین شناسی و آینده نگاریِ راهبردی را نیازمند است تا با این رهگذر بتوان از روش شناسی تفقه در دین و ولایتمندی آن در عرصه مدیریت فرهنگ و تحول سخن گفت.گذار از رویکرد جزءنگر حوزه های دانشی و رشته ای به رویکرد بین رشته ای به ویژه در مطالعات قرآنی، واسط یا مفصل پارادایمی خویش را نیافته است؛ این مفصل پارادایمی اندیشه و دانش پیشرفت است. از جمله علت های ناتوانی ورود این دانش ورزی به عرصه کارآمدی، عدم اهتمام به این حوزه واسط و مفصلی است. مقاله پیش رو مستند به رویکرد مرجع قرآنی (اصل هدایت به رشد)، به مدد روش شناسی پیشرفت نگر، بازخورند استنتاجی تا استنباطی و تحقیق و توسعه ای و روش شناسی های پشتیبانی چون روش شناسی سیستمی در ضمن ماتریس و الگوریتمی فرایندی، برآن است تا با پی افکنی اندیشه قرآن شناخت پیشرفت (بنیان معرفت شناخت مکتب تفسیری بایسته قرآنی) منظری از روش شناسی پژوهش آینده نگار راهبردی پیشرفت قرآنی را به همراه به سامان آوری سه نظام ترتیبی، تنزیلی و موضوعی آینده نگار تفسیر به دست دهد؛ بر این مدار، ظرفیت این مکتب تفسیری در سامان بخشی سند الگوی پایه پیشرفت اسلامی پیش رو می آید.
۵۰۷.

آثار و کاربردهای سیاق در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاق تفسیر استنباط لفظ ایات روایات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۷۷
زمینه و هدف: سیاق در فقه از موضوعات محل بحث و نظر است. در این مقاله تلاش شده به بررسی آثار و کاربردهای سیاق در فقه پرداخته شود. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که سیاق از روش های مهم کشف معنای واژگان به خصوص در آیات قرآن است. الفاظ قرآن به تنهایی و مجزا از جملات و آیات بار معنای خاصی دارند اما همان لفظ وقتی در قالب جملات قرار می گیرد معنای خاصی پیدا می کند عدم توجه به معنای لفظ در عبارات و جملات پس و پیش مانند حذف یکی از حروف لفظ می باشد که مخل معنا می گردد. و از آن می توان به عنوان یکی از قواعد مهم در توسعه ی استنباط احکام شرعی بهره جست. نتیجه گیری: قرآن با اسلوب خاصی که دارد با کمترین لفظ بیشترین معنا را افاده می کند. چنانکه روایات نیز به دلیل انشعاب آن ها از منشأ وحیانی از این قاعده مستثنی نخواهند بود. از این روی توجه به سیاق ما را به درک معانی دیگری فراتر از الفاظ و عبارات سوق می دهد؛ چرا که سیاق استمداد از جمیع قرائن محفوف به متن جهت کشف فهم مراد متکلم است. به همین دلیل است که فقیهان و همواره در فهم و استنباط خود به آن توجه داشته و در برداشت های فقهی خود به نحو ایجابی و یا سلبی از آن مدد جسته اند.
۵۰۸.

نقش قواعد حقوق بین الملل در تفسیر مواد موافقت نامه های سازمان جهانی تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بند ج قسمت سوم ماده 31 کنوانسیون معاهدات پنل ها و رکن استیناف تفسیر سازمان جهانی تجارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
اجرا و اِعمال یک قاعده حقوقی مستلزم تفسیر آن است. طبق اسناد سازمان جهانی تجارت، این امر باید بر اساس قواعد عرفی تفسیر در حقوق بین الملل صورت گیرد. از جمله مؤلفه های مؤثر در تفسیر موافقت نامه های سازمان، سایر قواعد حقوق بین الملل است مشروط بر آنکه مرتبط و قابل اعمال بر روابط اعضای معاهده تحت تفسیر باشند. اجزای این مؤلفه با بررسی آراء هیئت های رسیدگی رکن حل اختلاف سازمان و نظرات اندیشمندان حقوقی واکاوی می شود تا به این سؤال مهم پاسخ داده شود که آیا سایر قواعد حقوق بین الملل با شرایط ذکرشده، عملاً در تفسیر اسناد سازمان اِعمال می گردند. منابع این پژوهش، کتابخانه ای و مشتمل بر تقریرات حقوقدانان، آراء مراجع بین المللی و اسناد حقوق بین الملل می باشد و روش پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی است. نتایج این بررسی نشان می دهد هیئت های رسیدگیِ سازمان، عمدتاً با تکیه افراطی به متن و واژگان قاعده تحت تفسیر و همچنین برداشت مضیق از واژه «اعضا» نسبت به اثرگذاری سایر قواعد حقوق بین الملل مرتبط و قابل اعمال میان اعضا مقاومت دارند.
۵۰۹.

اصول زیبایی شناسی در نوازندگی موتزارت، با نگاهی بر کنسرتو فلوت در ر ماژور K.314(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی موسیقى اصول زیبایی شناسى در موسیقى تفسیر موتزارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
در این مقاله اصول زیبایى شناسی دوران کلاسیک از دریچه موسیقى موتزارت بررسى مى شود.  علاوه بر مطالعه تطبیقى رسالات کهن موسیقى کلاسیک، این مقاله با بررسى کتب معاصر در زمینه سبک شناسی و اجرا و با استفاده از تجربیات چندین ساله نوازندگى و مطالعات در حوزه آموزش نوازندگى و اجراى دوره، چارچوبى را براى معرفى معیارهاى تفسیر در نوازندگى موتزارت ترسیم مى کند. در این راستا، نکات مهمی که به شناخت قطعات این دوره کمک مى کند معرفى مى شوند تا نوازندگان معیارهایى را براى تفسیر قطعات درنظر گیرند. در آغاز، مقاله به معرفى زوایاى خلاق در آهنگسازى موتزارت که تحت تاَثیر فضاى فرهنگى هنرى او شکل گرفته مى پردازد و سپس، با توجه به تاُکید زیاد بر همپایى فن سخنوری با نوازندگى در دوران کلاسیک، آن دسته از پارامترهای موسیقی راکه بر درک ساختارهاى دستورى و نحوى قطعات نقش ایفا مى کنند معرفى مى کند و پیشنهاد دارد که نوازندگان علاوه بر درک ظرافت هاى ساختارى هر قطعه و تشخیص روابط فرمال قطعات، لازم است تکنیک هاى فن بیان در موسیقى همچون تنوع تاکیدها، آرتیکولاسیون و سونوریته را مطابق با معیارهاى هنرى هر دوره مد نظر قرار دهند و به فصاحت و شیوایى در اجراى قطعات دست یابند.  
۵۱۰.

اقناعِ سخنورانه در موسیقی یوهان سباستین باخ، با نگاهی بر پرلود سوییت شماره ی 3 ویُلن سِل در دو ماژور BWV 1009(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باخ رتوریک عناصر موسیقی تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۹۶
مقایسه ی موسیقی با زبان از دیر باز امری معمول بوده است. در دوران رنسانس و با رشد انسان گرایی، موسیقی نه تنها به صورت دانشی ریاضی بلکه به عنوان علمی در ارتباط با کلام و انتقال مفاهیم و معانی نیز مورد توجه قرار گرفت. این مهم عاملی شد تا در گذر زمان، پیوند عمیقی بین موسیقی و فنِ سخنوری (رتوریک) ایجاد شود. در این میان آهنگسازان آلمانی، جهت استفاده از قدرت اقناعیِ نهفته در فن رتوریک؛ اصول ساختاری، فیگورها و تزئینات رتوریکی را در فرآیند آفرینش یک اثر موسیقی به کار بستند. یوهان سباستین باخ نیز به پیروی از سنت آهنگسازی موسیقی بارُک براساس اصول و قواعد رتوریک آثار فراوانی به رشته ی تحریر درآورد. بنابراین، برای دست یافتن به فهم و تفسیری عمیق از موسیقی وی، نمی توان شناسایی جنبه های رتوریکی بکار رفته در آثار او را نادیده گرفت. مطالعه ی توصیفی- تحلیلی حاضر پس از بررسی تاریخی و تبیین ارتباط موسیقی با رتوریک، کاربرد اصول رتوریک در موسیقی را شرح می دهد. سپس به بررسی پرلودِ دو ماژور BWV 1009، از منظر اصول رتوریک پرداخته و نشان می دهد که باخ چگونه با به خدمت گرفتن عناصر موسیقی مانند سکوت، فواصل، هارمونی و 
۵۱۱.

تحلیل ساختاری نقد نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد نقاشی توصیف تفسیر تصویر واژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۱۴
نقد نقاشی، نوشتاری است مبتنی بر دو رکنِ «توصیف» و «تفسیر». توصیف بخش اصلی و اساسی هر نقد نقاشی را تشکیل می    دهد و غایتش انتقال نشانه      های تصویری به نشانه   های زبانی است. فرضیه ی این مقاله مبتنی است بر این  که بی     وجود توصیف دقیق، تفسیر عمیق نقاشی ممکن نیست، زیرا مبنای گزاره  های تفسیریِ یک نقد موفق توصیفاتی است که منتقد در نوشتار نقد ارائه می   دهد. نخستین نقدهای نقاشی توصیفات ادیبانه    ای بوده   اند از آنچه روی تابلو بازنمایی می      شده است. اما ویژگی مهم نقد نقاشی اتکاء به توصیف دقیق برای ارائه ی تفسیر عمیق است. هویت هر اثر تجسمی مبتنی بر تفسیری است که منتقد از آن ارائه می   دهد. لذا ارزش گذاری یک تابلوی نقاشی مستلزم این است که منتقد، دیدگاه   هایش را در قالب تشریح و تحلیل (توصیف) و توضیح و تبیین (تفسیر) صورت   بندی کند. این مقاله با ارائه   ی نمونه      هایی نشان خواهد داد که اولاً، نگارش نقد نقاشی مستلزم پایبندی به این صورت بندی است؛ ثانیاً، توضیح و تفسیر بر مبنای نظریه و فلسفه     ی منتقد صورت    بندی می شود. روش به کار رفته عبارت است از مطالعه ی دو نمونه نقد نقاشی به منظور استخراج ساختار توصیفی تفسیری آنها.  
۵۱۲.

تفسیر نگاره های دیوان حافظ (سام میرزا. تبریز) با تأکید بر هرمنوتیک متن محور ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر نگاره پل ریکور هرمنوتیک متن محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
هرمنوتیک متن محور یکی از رویکردهای علم هرمنوتیک است که جهت تفسیر و فهم متن در مفهوم گسترده آن از جمله آثار هنری به کار می رود. یکی از پیچیدگی های اعمال چنین رویکردی در تفسیر آثار هنری، مسئله بسط آن از نوشتار به تصویر است؛ مسئله ای که در استفاده از این رویکرد در تفسیرنگاره ها به دلیل ارتباط وسیع نوشتار و تصویر در آنها پیچیده تر می شود. هدف این جستار، بررسی امکان ارائه تفاسیری مبتنی بر روش تفسیر پل ریکور یکی از نظریه پردازان رویکرد مذکور، از نگاره های دیوان حافظ سام میرزا است. اعمال روش مذکور بر نگاره ها با استفاده از شیوه توصیف و تحلیل، اگرچه بر امکان پذیری ارائه چنین تفسیری دلالت دارد، امّا تأکید بر شخصی بودن تفاسیر، داوری و تشخیص درستی و نادرستی آنها را غیرممکن می سازد؛ از سویی ابهام معنایی ناشی از حضور دیسکورس شعری، قالب شعر و آگاهی بر ارتباط وسیع ساختاری_ محتوایی نگاره ها با متن دیوان باعث می شود تا تفسیر نگاره ها به عنوان جزئی از کل دیوان بر تفسیر آنها به مثابه متونی مجزا ارجحیت یابد که مستلزم چشم پوشی از اصول روش ریکور است؛ از این رو شاید روش های تفسیری معطوف به زمینه شکل گیری یا مؤلف اثر جایگزینی مناسب برای روش مذکور باشند.
۵۱۳.

تأملی بر بحث های فلسفی معاصر درباره ی بی معنایی در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بی معنایی معناداری هنر تفسیر نظریه سیستمی فلسفه معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۹۴
هنرها در آفرینش، کاربرد، تفسیر و در نتیجه معنا از هم متفاوتند. دشواریِ دستیابی به معنا، اهمیت مطالعه ی معنا و بی معناییِ هنر را مضاعف می کند. زمانی معنا در واقعیتی جست و جو می شد که اثر هنری بازنمود آن بود، اما در هنر غیربازنمای معاصر، معنا همان رازی است که هستیِ هنر بر آن استوار است. اکنون جای بسی تأمل است که بدون معنا، هنر چگونه هستی می گیرد و چرا برخی بی معناییِ هنر را تحسین می کنند وقتی هنوز چیستیِ آن را نمی دانند. در این پژوهش با استعانت از مطالعه و تحلیل داده های برآمده از آرای فیلسوفانِ تأثیرگذارِ معاصر، تلاش می شود خاستگاه پندار بی معنایی و راه حل آن در شناخته شده ترین نظریه ها جست و جو شود. به نظر می رسد این که معناسازی پروژه ای انسانی است، عامل رواج پندار بی معنایی است، در حالی که تفسیرپذیری، تمایز میان این و آن اثر، تاریخ هنر، تمایز هنر و غیر هنر مواردی هستند که با لحاظ آنها نمی توان معمای معنا را به بی معنایی ختم کرد. وقتی هدف، جست و جوی معناست، تحقق بی معنایی ممکن نیست و تفسیرپذیری، بقای اثر است. برای اثبات این ادعا می توان به نظریه هایی رجوع کرد که بی معنایی را نفی معناداری نمی دانند. چالش اساسی نظریه سیستمی همین است که تجربه ی بی معنایی که همان نیستی است ممکن نیست. 
۵۱۴.

شرط مارتنس در حقوق کیفری بین المللی؛ ماهیت و کارکردهای تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
در نخستین کنفرانس صلح 1899 لاهه، فردریش ون مارتنس، نماینده دولت روسیه بیان داشت تا آن زمان که مجموعه قواعد منظم جنگ تدوین شود، دولت های متعاهد موافقت می نمایند در مواردی که تحت شمول مقررات مصوب قرار نمی گیرد، جمعیت های غیر نظامی و متخاصمان همچنان تحت حمایت اصول حقوق مللِ منبعث از عرف تثبیت شده میان ملل متمدن، اصول بشریت و ندای وجدان عمومی قرار خواهند گرفت. این اظهار که در ادبیات حقوق بین الملل به شرط مارتنس مشهور شد، در حقوق کیفری بین المللی اثرات عینی به همراه داشته است. محاکم کیفری بین المللی به مناسبت های مختلف، به شرط مارتنس متوسل شده اند. با تحلیل آرا و نظرات محاکم کیفری بین المللی می توان اظهار داشت که شرط مارتنس در حقوق بین الملل به طور کلی و حقوق کیفری بین المللی به طور خاص، از ظرفیت ها و کارکردهای متفاوتی برخوردار است. تفکیک میان این نقش ها چندان کار ساده ای نیست. اینکه آیا استناد به شرط مارتنس، در راستای نقش پُر کردن خلأهاست و یا تفسیر یک قاعده مبهم و یا صرفاً نقش تقویت استدلال حقوقی دادگاه را ایفا می کند، چندان متقن و بدون مناقشه نیست؛ چرا که نوع نگرش به شرط مارتنس، تعیین کننده شناسایی اثر آن در حقوق کیفری بین المللی است. مقاله حاضر با تتبع در رویه قضایی بین المللی به این نتیجه می رسد که نقش تفسیری و رفع ابهام و اجمال قواعد حقوقی، جلوه ویژه ای در استناد محاکم بین المللی کیفری به شرط مارتنس داشته است. این قابلیت ها و ظرفیت های متنوعِ شرط مارتنس باعث می شوند که جامعه بشری برای رسیدن به وضعیت مطلوب و گذار از وضع موجود، دائماً و بر حسب نیاز، از قبض و بسط های آن بهره گیرد. بر این پایه، شاهد کارکردهای عینی متنوعی از شرط مارتنس در حقوق کیفری بین المللی بوده و هستیم و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
۵۱۵.

شخصیت علمی جابر بن عبدالله انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۵۸
جابـــر بـــن عبدالله انصـــاری از صحابیـــان جلیل القدر رســـول خدا (ص)، به دلیل داشـــتن محبـــت اهـــل بیـــت (ع) جایـــگاه خاصـــی نـــزد آنـــان داشـــت. وی در دورهای کـــه برخـــی از اصحـــاب و جاعـــان به خـــود اجـــازه میدادند بر رســـول خـــدا (ص) دروغ ببندنـــد، از این کار امتنـــاع کـــرده و به مخالفـــت با آنها نیز میپرداخته اســـت. لـــذا مورد اعتمـــاد اهل بیت (ع) بـــوده و از وی حدیـــث نقل میکردنـــد. وی در عرصههای مختلف فقهـــی، روایی، تاریخی و تفســـیری و حتـــی نقـــل روایات اعتقادی مـــورد اعتماد و رجـــوع راویان و محدثان بوده اســـت که نشـــان از جایگاه علمی وی نزد مســـلمین دارد. صحیفه جابر از نوشـــتههای او اســـت که مورد اســـتفاده بســـیار راویان بعد از ایشـــان قرار گرفته اســـت
۵۱۶.

تحلیلی بر ترجمه و تفسیر بسمله در کشف الأسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۷۷
در سنت ترجمه قرآن کریم، هر مترجم در برگردان بسمله از یک عبارت ثابت و کلیشه ای استفاده کرده است. از سوی دیگر مفسران شیعه و اهل سنت در اکثر قریب به اتفاق تفاسیر، تنها در بسمله سوره حمد به شرح و تبیین این آیه مبادرت ورزیده ، نیازی ندیده اند ذیل بسمله دیگر سور چیزی ذکر کنند. در این میان از بین تفاسیر سنتی، لطائف الاشارات قشیری و کشف الاسرار میبدی استثناء هستند که ذیل هر بسمله، توضیحات منحصر به فردی ذکر کرده اند که با دیگر سور متفاوت است. افزون بر این، در نوبت اول کشف الاسرار که به ترجمه اختصاص دارد، چهار نوع برگردان مختلف آمده که بی همتاست. این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، به دنبال پاسخ به چرایی عملکرد ناهمگون رشیدالدین میبدی در ترجمه و تفسیر است؛ پس از تحلیل 113 ترجمه و 112 تفسیر آیه تسمیت در کشف الاسرار، این نتیجه به دست آمد که گرچه برخی ترجمه و تفسیرها با درون مایه سور در ارتباط است اما در اکثر موارد، با نوعی ذوق وجدانی مبتنی بر ادراکات درونی و اشراقی مواجهیم. در هر حال رفتار رشیدالدین میبدی نشانگر آن است که او هر بسمله را مخصوص به همان سوره می دانسته است؛ دیدگاهی که به شیعه امامیه بسیار نزدیک است.
۵۱۷.

نگاهی جدید به نظریه تفسیر تمثیلی با تأکید بر تأویل قرآن

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
در مورد تمثیلی بودن برخی از مسائل و گزاره های قرآن کریم سه دیدگاه وجود دارد: 1. مشهور مفسران با حفظ ظواهر آیات، گزاره های یاد شده را تاریخی دانسته و به تجزیه و تحلیل مفاد آن پرداخته و تمامی عناصر و اجزای گزاره ها را حقیقی دانسته اند؛ 2. برخی دیگر مجموعه داستان های یاد شده اعم از عناصر اصلی و جزئیات و ماجراها را حکایت مقام می دانند و به عبارتی از اسطوره ها برمی شمرند؛ 3. گروهی از مفسران هم با تمثیلی یا نمادین دانستن برخی از آیات و داستان ها به تحلیل و تفسیر آیات مورد نظر اقدام کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بیان معنایی جدید در مورد نظریه تفسیر تمثیلی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: شخصیت ها و عناصر داستان ها واقعی بوده و تحقق خارجی داشته اند و نمی توانند تنها بعنوان مثل یا نماد مورد نظر باشند؛ البته ماجراهای نقل شده دارای معارف عمیقی علاوه بر معنای ظاهری آیه می باشد.
۵۱۸.

بررسی و تبیین مفهوم تأویل در قرآن از منظر فریقین

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
قرآن کریم چراغ روشنی است که فروغ تابناکش به خاموشی نگراید. سرچشمه و دریاهای دانش امت که وسعت مقاصد و معانی غیب و شهودش بی نهایت است. قرآن کریم با فصاحت لفظ، بلاغت اسلوب و اعجاز نظم، همه حقایق را تبیین می کند، تا فقیه از آن احکام الهی را استنباط کند؛ حکیم به حقیقت نظام موجودات برسد و مفسر به معانی و معارف آن دست یابد.در میان مباحث تفسیری، همواره بحث از تأویل آیات و مفاهیم قرآنی مورد توجه مفسران بوده است. بحث از تأویل از مباحث مبنایی در علوم مختلف اسلامی است که هر گونه نگرش به این مقوله تأثیر مستقیم و بنیادین در تمام علوم اسلامی خواهد گذاشت. مقاله حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی به مسأله «حقیقت تأویل از منظر فریقین» می-پردازد و به این نتیجه دست یافته است که از منظر مفسرین بین تفسیر و تأویل تفاوت وجود دارد؛ در نتیجه تأویل در قرآن کریم و همچنین روایات اسلامی مصادیق مختلفی از قبیل تحقق خارجی امر، نتیجه و عاقبت امر، تعبیر خواب و ... دارد و در نهایت از منظر شیعیان تأویل درشمارمباحث جدی قرآن پژوهان و اصحاب تفسیر بوده است و اکثر علمای اهل سنت هم تأویل را در آیات و روایات پذیرفته اند.
۵۱۹.

تأویلات داستان موسی (ع) در موضوع تجلّی خداوند

تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۰
پژوهش حاضر با عنوان « تأویلات داستان موسی (ع) در موضوع تجلّی خداوند» تلاش دارد تا با روش توصیفی تحلیلی به جنبه های عرفانی داستان حضرت موسی (ع) در تفاسیر عرفانی با محوریت موضوع تجلّی خداوند برای موسی (ع) در کوه طور بپردازد. داستان حضرت موسی (ع) در متون تفسیری به ویژه تفاسیر و متون عرفانی بازتاب چشمگیری داشته و مفسران در تفسیر آیاتی که با زندگانی این پیامبر اولوالعزم مرتبط است، به تفصیل به بخش های متعدد این داستان اشاره کرده اند. یافته های تحقیق، بیان گر آن است که داستان انبیای الهی در قرآن کریم یکی از مهم ترین ارکان اساسی عرفان اسلامی است به حدی که اگر چنان چه حضور انبیای الهی درتفاسیر عرفانی نادیده گرفته شود، تبیین تفکرات و تعالیم عرفانی دشوار وشاید غیر ممکن خواهد شد. آن چه که در داستان حضرت موسی (ع) در تفاسیر عرفانی به چشم می خورد، یک دوره کامل سیر و سلوک را شامل می شود که هم نشان گر بعد آفاقی و تجربی معرفت و تکامل روحی موسی کلیم الله است و هم بیان گر بعد انفسی و شهودی آن. دقت در تفاسیر عرفانی این نکته رابه خوبی روشن می سازد که برخی از تفاسیر عرفانی چنان در مفاهیم عرفانی غرق شده اند که گویی هیچ اعتقادی به مفاهیم ظاهری و حقیقی نداشته اند که به نظر می رسد این شیوه با روش اهل بیت علیهم السلام چندان هماهنگی ندارد.
۵۲۰.

بررسی شناخت و آگاهی مفسران قرآن در ادوار پیشامعاصر نسبت به اعتقادات آئین مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
مفسران قرآن، نظر به رسالتشان در تبیین معنا و مقصود آیات قرآنی، از دواعی کافی برای کنجکاوی بیشتر در عقاید نصاری که مورد طعن قرآن هم قرار گرفته است، برخوردار بودند. ازاین رو شماری از ایشان هم احساس نیاز کرده و به بیان و سپس ردّ این تعالیم یا مراجعه به کتب عهد جدید اقدام کرده اند. این تحقیق، با روش کتابخانه ای و اسنادی در استخراج و روش تحلیلی در پردازش، به جست وجوی عملکرد و دستاوردهای مفسران قرآن در اعصار پیش از معاصر در زمینه شناخت مفاهیم اساسی الهیات مسیحی پرداخته است. براساس یافته های تحقیق، پنج تن از مفسران، یعنی وزیر مغربی، برهان الدین بقاعی، قرطبی، ابن تیمیه و آلوسی در این نوع از مطالعات شاخص بودند گرچه دیگر مفسران قرآن، اطلاع مناسبی از این موضوعات نداشتند و مطالعات تطبیقی بین قرآن و کتاب مقدس در ادوار پیشین توسعه نیافت. با وجود اینکه گسترش آن می توانست به فواید مهمی بیانجامد. ضمناً نباید نادیده انگاشت که اثر منفی ناشی از رواج اسرائیلیات در تفاسیر در این موضوع بی تأثیر نیست.