مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
علوم ادبی
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۶
حوزه های تخصصی:
شناخت موانع و آسیبهای تفسیر و پرهیز از آنها برای رسیدن به فهم صحیح قرآن ضروری است. از اینرو، پیشوایان معصوم درباره دامنگیر شدن آسیبهای تفسیر هشدار دادهاند. اندیشوران مسلمان نیز در این امر تحقیقاتی کردهاند؛ اما بررسی همهجانبه و دقیق آن، پژوهش بیشتری میطلبد. این تحقیق در پی شناخت و تحلیل همه این آسیبها و موانع است. در این مقاله آسیبهای تفسیری مربوط به ضعف معرفتی جستوجو و تحلیل شده است که عبارتند از: 1. تحمیل رأی خود به قرآن؛ 2. تفسیر بر اساس قرائت غیرواقعی آیات؛ 3. ملاک قرار دادن معانی کنونی واژگان قرآن، استفاده از منابع لغوی ضعیف و بسنده کردن به لغتنامهها؛ 4. بهره نگرفتن از قواعد علم صرف و نحو و نکات بلاغی؛ 5. استفاده نکردن از همه دلالتها: مطابقی، تضمنی، التزامی و...؛ 6. بیتوجهی به لایههای معنایی قرآن، یا باطن قرآن را یگانه مراد الهی دانستن و بیان معانی باطنی بیپایه برای قرآن؛ 7. تفسیر قرآن بر اساس دلیلهای عقلی غیرقطعی، یافتههای تجربی نامطمئن، یافتههای شخصی و شواهد نقلی غیرمتقن.
نخستین قرآن چاپ سربی و نخستین قرآن چاپ سنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این گفتار به معرفی دو قرآن می پردازد، یکی چاپ شده در سال 1242ق. (1827م.)، که نخستین قرآن چاپ سربی در ایران است، و دیگری که منتشر شده در سال 1249ق. (1834م.)، که نه تنها اولین قرآن چاپ سنگی ایران، بلکه اولین کتاب چاپ شده به شیوه چاپ سنگی در ایران نیز هست. قرآن مذکور، پس از پژوهش های بسیار و با وجود اختلاف نظرهای متعدد، به تازگی یافته شده است. این مقاله با مختصری درباره کتاب های چاپ سربی و سنگی همراه است تا جایگاه و اهمیت این دو نسخه معلوم گردد.
تحلیل و بررسی مبانی رویکرد ادبی در تفاسیر تنزیلی تحلیل و بررسی مبانی رویکرد ادبی در تفاسیر تنزیلی با تأکید بر تفسیر بیان المعانی ملاحویش آل غازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان المعانی نخستین تفسیر تنزیلی است که در آن تمامی سوره های قرآن کریم را با الهام از مصحف امام علی (ع)و تکیه بر سیاق و نظم آیات و توجه به مقتضیات زمان نزول، از منظری تاریخی و بر اساس ترتیب نزول مورد بررسی قرار داده است. او بهترین روش تفسیری را روشی می داند که در بستر عصر نزول قرآن و بر اساس ترتیب نزول آن باشد. از آنجا که قرآن کریم به زبان عربی نازل شده، درک و فهم و تفسیر آن، آشنایی با علوم ادبی را می طلبد؛ ملاحویش رجوع به علوم ادبی را برای درک و فهم و تفسیر آیات، ضروری دانسته و از ادبیات عرب به شکل وسیعی استفاده کرده است. رویکرد خاص مفسر نسبت به علوم ادبی و مبانی و شیوه های نقد و تحلیل آن ها، موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. استناد به آیات قران به عنوان منبع اصیل ادبی و استفاده از سیاق آیات، استناد به روایات تفسیری صحیح، ترجیح سیاق بر روایات، استفاده از عرف عرب، استناد به اشعار عرب، توجه به فضای عصر نزول، تکیه بر مستندات تاریخی و استفاده ابزاری از علوم ادبی در فهم قران، برخی از مبانی رویکرد ادبی این مفسر می باشند. کلیدواژه ها:روش تفسیر تنزیلی، رویکرد ادبی، ملاحویش آل غازی، تفسیر بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول، علوم ادبی.
جایگاه ادب عربی در تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی از پدیده های نوظهور عصر حاضر است، که با توجه به ویژگی هایی هم چون جذابیت و تنوع گسترده علاوه بر نفوذ در میان اقشار مختلف جامعه، به منبع هویت ساز جدیدی مبدل شده که موجب تعارض ارزشی و بروز آسیب ها و چالش های جدیدی در هویت دینی جوامع گردیده است؛ مقوله ای که می تواند به تضعیف گرایشات دینی منجر گردد.در این میان، نهادهای دینی به عنوان یکی از ارکان اساسی جوامع در مواجهه با حرکت شتابنده فضای مجازی با فرصت ها و چالش های سهمگینی روبرو هستند؛ از سویی باید از هنجارهای دینی و ملی خود محافظت نمایند؛ و از سوی دیگر در تعامل با فضای مجازی، از آن برای پیشبرد اهداف دینی و مقابله با ناهنجاری های ضد دینی کمک بگیرند.این در حالی است که فرصت ها و چالش های نهادهای دینی در فضای مجازی بطور کامل و دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است؛ لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی فرصت ها و چالش های نهادهای دینی در فضای مجازی با تأکید بر آموزش پرداخته شده است.تفسیر گرانقدر المیزان، با روش تفسیر آیه به آیه معروف و مشهور است و این جنبه مهم آن آنچنان جایگاهی یافته که بسیاری را از توجه به ویژگی های فراوان دیگر آن غافل نموده است، یکی از خصوصیات برجسته دیگر این تفسیر، بعد ادبی آن می باشد که بسیار قابل توجه است، آنگونه که با ملاحظه آن به دقّت و ارزش علمی هر چه بیشتر این مجموعه واقف می گردیم، مولّف دانشمند آن در پرتو عظمت علمی و دانش گسترده و از جمله آگاهی وسیع خویش در حوزه علوم ادبی، آنچنان – به مناسبت – فنون مختلف ادبی عربی – همچون فقه الله، صرف و نحو معانی و بیان – را به خدمت گرفته است که در کنار همه ویژگی های علمی خود از این نظر نیز به برجستگی قابل توجه ای دست یافته، آنگونه که می توان در جای خود آن را تفسیری ادبی نیز محسوب نمود.
بررسی تاثیر ترکیب نحوی بر فهم آیات قرآن کریم
در این پژوهش نقش و تاثیر تغییر در ترکیبات نحوی بر فهم آیات قرآن کریم بررسی شده و به بخشی از اختلافات معانی ناشی از ترکیبات متفاوت نحوی اشاره شده است. اختلافاتی که بر اثر ترکیب نحوی در معانی این آیات آمده هر کدام زمینه ساز یک مکتب فقهی یا کلامی شده است. به عنوان مثال اختلاف در عاطفه یا مستانفه بودن «واو» در آیه 7 آل عمران «ما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم» اختلاف در فاعل بودن یا مفعول بودن الله در آیه 164 نساء «کلم الله موسی تکلیما»اختلاف در ترکیب «انما» در آیه 72 طه «انما تقضی هذه الحیاه الدنیا» و مواردی دیگر که شبیه به این آیات است، به ما نشان می دهد علم نحو و قواعد آن تا چه اندازه می تواند در تفسیر و فهم قرآن کریم به ما کمک کند. در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی تاثیر ترکیب نحوی در آیاتی از قرآن کریم که مشهورتر است، پرداخته ایم.
جایگاه علوم در یزد دوره آل مظفر با تأکید بر آثار تألیفی عالمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان تحقیق در وضع علم و عالمان یکی از ارکان شناخت فرهنگ ها و تمدن ها از جمله تمدن اسلامی است. در نواحی گوناگون ایران پس از اسلام نیز وضع علمی و نقش عالمان با فراز و فرودهایی روبه رو بوده است. در این میان ولایت یزد هم زمان با تأسیس سلسله آل مظفر (حک: 718-795ق) و ثبات و امنیت نسبی و نیز عنایت بیشتر حاکمان مظفری به فعالیت های فرهنگی و علمی، شاهد دگرگونی هایی در محیط علمی و فرهنگی بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای جایگاه علوم دینی و ادبی و علوم عقلی و طبیعی را در یزد دوره مظفری بررسی کرده و دستاوردهای عالمان این خطّه، چون حلقات درس و خدمات علمی عالمان از قبیل تألیف، ترجمه، تحشیه و استنساخ را تبیین کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیاست های حمایتی حکومت آل مظفر مبنی بر ترویج مکتب فقه شافعی و ایجاد مراکز علمی و آموزشی و مساجد و موقوفه ها از سویی و نیز کوشش های جدی علمای دینی، نقش تعیین کننده ای در گسترش و برتری علم فقه و سپس عرفان ، تفسیر و حدیث، نسبت به سایر علوم، داشته است.