مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
تفسیر
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
185 - 212
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دو مکتب مهم تفسیری روایی و اجتهادی و دلایل آنها نقد و بررسی شده و نهایتاً درباره مکتب تفسیری که می تواند تبیین جدیدی از روش اجتهادی در نظر گرفته شود و مورد تأیید آیات و روایات نیز باشد، سخن گفته شده است که براساس آن معلوم می شود امر تفسیر و تبیین قرآن وظیفه ای الهی است که بر دوش مفسرین حقیقی قرآن (انسان کامل)، در درجه اول پیامبر اکرم و حضرات معصومین(ع) و در درجات بعدی علمای ربانی و فقهای واجد شرایط د زمان گذاشته شده هستند، که بدون اتصال به ایشان و استفاده از محضرشان و سؤال کردن و به محک زدن فهم خود نزد ایشان (و نه تنها استفاده از روایات شان)، منظور نظر حق تعالی در آیات قرآن کریم به نحو یقین آور شناخته نشود به طوری که در صورت عدم شناخت و استفاده از محضر این انسان های کامل، گاهی بین برداشت های مختلف از قرآن به دلیل بشری شدن فهم نمی توان رجحانی قایل شد و چه بسا در بسیاری از موارد موجبات سرگشتگی و گمراهی در فهم از آیات فراهم شود.
تفاسیر منظوم قرآن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
213 - 230
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از زمان نزول تا کنون، تأثیر عظیمی بر ذهن و زبان شاعران و نویسندگان ادب فارسی گذاشته است. ادبا و شعرای زبان فارسی، در بسیاری از مضامین و مفاهیم، از قرآن و معارف قرآنی استشهاد جسته اند و با تلمیح، تضمین، اقتباس، حل و درج، سعی کرده اند آیات و پاره هایی از سوره های قرآن را در کلام خود بگنجانند. علاوه بر آن، برخی از سرایندگان به ترجمه و یا تفسیر آیه، سوره و یا پاره هایی از قرآن به نظم فارسی مبادرت کرده و بدین ترتیب سعی کرده اند تا فهم قرآن مجید را آسان کنند. این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی مختصری از تفسیرهای منظوم قرآنی در ادب فارسی و نیز تفاسیر منظوم سوره یوسف، به معرفی نسخه ای مجهول القدر از تفسیر سوره یوسف بپردازد. این تفسیر به شعر فارسی است و سراینده آن سید مرتضی دزفولی است که از خود با تخلص راجی یاد می کند. از جهت تعداد ابیات، طولانی ترین تفسیری است که به شرح و تفسیر تک تک آیات این سوره پرداخته و از تفاسیر ارزنده ادب فارسی است.
توسعه پذیری معنا در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
61 - 78
حوزه های تخصصی:
« توسیع معنایی الفاظ قرآن » از روشهای تفسیری قرآن کریم است که در آن مفسر میکوشد از همه ظرفیتهای معنایی الفاظ بهره برده، و تفسیری مطابق با نیاز عصر و زمان ارائه دهد. این شیوه بیشتر در تفاسیر علمی، اجتماعی، فلسفی ، و عرفانی نمود یافته است؛ و بیانگر بعدی از ابعاد اعجاز بیانی قرآن است . البته در این روش ممکن است معانیای از الفاظ ارائه شود که در زمان نزول قرآن قابل درک نبوده است؛ لذا موافقان و مخالفانی دارد. هرچند مخالفان را نمیتوان در یک دسته قرار داد، ولی از جمله ادلّه مشترک آنان میتوان به ضرورت درک معانی قرآن برای مردم عصر نزول، مخالفت این شیوه با فصاحت و بلاغت قرآن و نیز با اهداف هدایتی- تربیتی آن، عدم کاربرد این روش در سیره صحابه پیامبر (ص)، و تبدیل تدریجی توسعه معنا به تحول معنا اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است ضمن تبیین ادله فوق، به نقد و تحلیل آنها پرداخته شود.
بررسی تطبیقی سیاق از دیدگاه قرآن پژوهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۵
61 - 78
حوزه های تخصصی:
بحث سیاق از مباحث کلیدی و زیربنایی در حوزه علوم قرآنی و اصول تفسیری است. این نقش کلیدی در حوزه های معارفی دیگر هم چون فقه و اصول نیز مطرح است. دانشمندان علوم قرآن و تفسیر، از سیاق بسیار یاد کرده اند و آن را مورد استناد قرار داده اند، ولى تعریف دقیقی از سیاق ارائه نکرده اند و هم چنین در تحقق سیاق، دو شرط ارتباط صدوری و ارتباط موضوعی را بیان کرده اند، که به نظر می رسد این دو شرط باید مورد واکاوی دقیق قرار گیرد و هم چنین حد و مرزهای قرائن قوی تر در مواجهه با سیاق به عنوان شرطی دیگر مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله نویسنده تعاریف مطرح شده توسط دانشمندان معاصر در علوم قرآنی و اصول فقه را بیان کرده و مورد نقد و بررسی قرار خواهد داد، و دقیق ترین تعریف را بر می گزیند.
بررسی آراء مفسران قرآن در بازشناسی مفهوم «دابه الارض»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
107 - 122
حوزه های تخصصی:
آیه شریفه ﴿... أخرَجنا لَهُم دابهً مِن الأرض تُکَلِّمُهُم اَنَّ الناسَ کانُوا بِآیاتِنا لایُوقِنونَ﴾(نمل/82) بسیار پرسش برانگیز، و از جمله آیاتی است که معرکه آرای مفسران است. نوشتار حاضر بر آن است که تبیین نماید این آیه حاکی از وقوع چه رخدادی است، و آیا غرض از آن انذار و دعوت است و یا گواهی و شهادت در دادگاه عدل الهی؛ و منظور از «دابه» انسان است یا غیر انسان، و تکلم او چگونه تکلمی است و مخاطبان او چه کسانی هستند. در پایان بر این اعتقاد تأکید شده است که اصل خروج «دابه الارض» از جمله وعده های الهی و تحقق پذیر است، اما کیفیت آن رازناک است و خداوند آن را در لفافه بیان کرده، و مفسران نیز با بهره گیری از روایات و قرائن، هر کدام دیدگاه هایی را در این زمینه بیان کرده اند.
تفسیر آیات قرآن بر اساس قاعده اصولی اراده معنای خاص از واژه عام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
31 - 49
حوزه های تخصصی:
آشنایی با برخی علوم برای تفسیر قرآن کریم امری ضروری است. این علوم توان فکری مفسر را در تبیین آیات قرآن افزایش داده و قواعد و ضوابط تفسیر قرآن کریم را بیان می دارد. یکی از این علوم، دانش اصول فقه است که به دلیل برخورداری از روش استدلال، اندیشه را پرورش داده و بر نیروی تعقل می افزاید. بسیاری از قواعد اصول فقه، موجب دستیابی به مراد خدای متعال از الفاظ و جمله های قرآنی شده، و مفسر را با شیوه دقیق و صحیح تفسیر قرآن آشنا می سازد. این پژوهش با روش توصیف و تحلیل متن و به شیوه کتابخانه ای، در صدد واکاوی و تبین قاعده اصولی «تخصیص عام به وسیله خاص»، در تفسیر واژگان قرآن است. بر معنای عام دلالت دارند که با قرینه روشن می شود، مراد از واژه، معنای خاص بوده است. یعنی خارج کردن بعضی از افراد از شمول حکم عام، بعد از آنکه لفظ به خودی خود، شامل همه افراد گشته است. از جمله راه های کشف اراده معنای خاص از واژه عام در تفسیر قرآن می توان استناد به آیات، روایات، بازگشت ضمیر به برخی از افراد عام، افراد متعدد پس از استثناء و عدم جواز حمل بر عام پیش از فحص از مخصص را برشمرد.
بررسی تطبیقی آیه نور از منظر مفسران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
389 - 406
حوزه های تخصصی:
یکی از آیات قرآن کریم که همواره توجه متفکرین، فلاسفه و مفسران مسلمان را به خود جلب کرده است، آیه 35 سوره نور می باشد که نام سوره نیز از همین آیه شریفه برگرفته شده است. با توجه به پیچیدگی تمثیل ها در آیه نور و نیاز به تعمق و تأمل بیش تر بر روی این آیه، از دیرباز در بسیاری از آثارِ مسلمین، توجهی خاص و ویژه به این آیه و تفسیر آن معطوف شده است، به ویژه آنکه در انتهای آیه نیز به این نکته اشاره شده که خداوند از طریق مَثَل ها مفاهیم این آیه را برای انسان ها متذکر شده است. در این پژوهش که از نوع بنیادی است و در آن از منابع و اسناد کتابخانه ای بهره گرفته شده است، سعی بر آن بوده تا تفسیر آیه 35 سوره نور از منظر مفسران معاصر مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد. تفسیر «المیزان»، تفسیر «نمونه»، تفسیر «نور»، تفسیر «نسیم حیات» و تفسیر «هدایت» از جمله کتب برگزیده تفسیری توسط مفسرین معاصر هستند که به عنوان مرجع در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته اند.
بررسی نقش و انواع سیاق در کتاب «متشابه القرآن ومختلفه» از ابن شهرآشوب مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
161 - 180
حوزه های تخصصی:
سیاق در تفسیر قرآن کریم نقش بسیار مهمی دارد. با توجه به پیوستگی آیات در معنا، توجه به این نقش بسیار ضروری می نماید.سیاق می تواند تمامی فعالیت های تفسیری و فعلیت بخشی به مضمون نص را تحت پوشش قرار دهد. در همین زمینه در تحلیل موارد گوناگونی که از کتاب «متشابه القرآن و مختلفه» به وجود آمد می توان به این نکته توجه کرد که در این تفسیر به تحلیل رابطه آیات به صورت گسترده توجه کرده است. این پژوهش به نقش های سیاق و انواع آن، با توجه به کتاب «متشابه القرآن ومختلفه» ابن شهرآشوب می پردازد که این روش توانایی بیش تری در رابطه با سیاق دارد از جمله نقش ها: تبیین مجمل، تخصیص عام، تقیید مطلق، تعیین محتمل، کشف ارتباط معنایی، تعیین معنا، کشف دلالت های پنهان، تعیین نحوه قرائت، تعیین مصادیق، نقش سیاق در شرح لغت، ذکر شأن نزول، بیان احادیث تفسیری، بیان معانی حروف، بیان محذوفات به وسیله سیاق و همچنین انواع سیاق از جمله سیاق آیات، کلمات و جمله ها در «متشابه القرآن ومختلفه» می باشد.
حکمت در قرآن و رد پای تاریخی آن در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
191 - 212
حوزه های تخصصی:
واژه حکمت دارای سابقه ای قابل توجه در سنت عقلی و نقلی دین مبین اسلام بوده و از سه ویژگی مهم برخوردار است؛ یکی افاضی بودن آن است که خداوند به هر کس بخواهد اعطا می کند، دوم اینکه معرفتی وجودی است که درون انسان را متحول ساخته و او را به سوی تحولات عمیق وجودی سوق داده و منشأ خیر کثیر می شود، سوم دانائی منتهی و منجر به عمل است که نه تنها فکر و اندیشه را متحول می کند، بلکه زیست انسانی را در حوزه عمل هم متحول می سازد. حکمت از منظر مفسران اعم از تشیع و اهل سنت به حکم(درک، عقل)، نبوت، سنت، تفسیر کتاب(قرآن) و... تفسیر شده است اما از نظر نگارندگان بهترین مصداق آن در سنت فکری اسلامی همان فلسفه اسلامی بوده است. لذا در تفاسیر شیعه و سنی می خوانیم مراد از «حکمت»، آگاهی بر مصالح و مفاسد اشیا و افعال و اخلاق و عقاید است، خواه آثار دنیوی باشد، خواه آثار اخروی. همچنین حکمت گاه جنبه «علمی» دارد که از آن تعبیر به «معارف عالیه» می شود، گاه جنبه عملی دارد که از آن تعبیر به «اخلاق و عمل صالح» می گردد.
تحلیل و بررسی ادبی ساختار «لا اُقْسِمُ» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
103 - 118
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی آراء مفسران و نحویان درباره سوگند «لا اقسم» در قرآن کریم پرداخته شد. در بین مفسران در مورد نقش حرف «لا» در این ساختار نظرات متفاوتی وجود دارد. بدین جهت، ابتدا تمامی آراء مهم در این زمینه احصا و بر اساس آیات قرآن و همچنین قواعد علم نحو، مورد بررسی قرار گرفت. در بین مفسران سه دیدگاه عمده در مورد نقش حرف نفی وجود دارد: 1. زائده بودن حرف «لا»؛ 2. نافیه بودن حرف «لا»؛ 3. دیدگاه سوم به این شکل است که اصل کلمه «لا اقسم» بوده و حرف الف اشباع شده است. این دیدگاه نیز علاوه بر اینکه مشکل نحوی دارد، با قرائت عامه نیز سازگار نیست. با بررسی های صورت گرفته این نتیجه حاصل شد که هیچ کدام از آراء فوق اقناع کننده و کامل نیستند و قول مختار بدین صورت است که ساختار «لا اقسم» در قرآن کریم، روی هم فعل سوگند و به معنای «قسم یاد می کنم» است و این نوع استعمال بین عرب شایع بوده است.
فمینیسم و تأثیر آن بر تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
161 - 184
حوزه های تخصصی:
تأثیر جنسیت در فهم متون یکی از مباحثی است که در دهه های اخیر در حوزه فهم متون دینی مطرح شده است. با ورود دانش های فمینیستی، این نظریه حتی تا خوانش زنانه متون دینی و اسلامی پیش رفته است. هدف این پژوهش ترسیم جایگاه و شخصیت اجتماعی زن در بر تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد در قرآن کریم است، موضوعی که موجب اتهامات ناروایی علی الخصوص در جوامع غربی به دین مبین اسلام شده است تا با تبیین و جمع عرفی میان روایاتِ به ظاهر معارض مربوط به زن و تشخیص احادیث صحیح از سقیم به رفع شبهات اقدام کند. در این پژوهش سعی گردیده است با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای مفاهیم تفاسیر با رویکرد عقلی- اجتهادی، از قرن سوم هجری تا قرن پانزدهم ذیل این آیات اختلافی و از دیدگاه مفسران فمینیسم، میزان اثرگذاری این جریان فکری در آثار تفسیری مفسران در تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد، مورد مطالعه قرار گیرد.
گونه شناسی کاربرد مثال روایات تفسیری اهل بیت در تفسیر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
449 - 466
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان معجزه جاوید پیامبر اکرم(ص) به دلایل مختلفی نیازمند تفسیر و تبیین است، در این میان روایات تفسیری پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت ایشان که به استناد بسیاری از آیات و روایات، تنها کسانی هستند که آگاهی کامل به معارف قرآن و مقصود آن دارند، به عنوان هدیه ای ارزشمند به وسیله تفاسیر روایی و کتب حدیثی شیعه و اهل سنت به دست ما رسیده است و این روایات سرشار از مؤثرترین امثال اند. این نوشته با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای تلاش کرده تا با تعریف مثال، به بررسی گونه های مختلف مثال، و ویژگی های تشبیهی آن ها که عموماً از آن ها غفلت می شود، مورد بررسی قرار گیرند. در پایان به این نتیجه دست یافتیم که بهره گیری از این روش ها برای تفسیر قرآن کریم بسیار مفید و دلنشین و تبعیّت از این گونه سیره تفسیری، راهگشای مفسران است. با این روش است که می توان باعث ارائه مفاهیم بلند و والای قرآنی در قالب محسوسات و بدیهیات به مخاطبان گردید و به هدف نهایی که تفهیم مطالب و بعد از آن عمل به آیات است نائل آمد.
روش های نقل روایات اهل بیت(علیهم السلام) در تفسیر التبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
529 - 555
حوزه های تخصصی:
«التبیان فی تفسیر القرآن»، تألیف شیخ طوسی ، اولین تفسیر جامع و اجتهادی قرآن در شیعه است. در این تفسیر که بخش قابل توجهی از آن را روایات و اقوال تفسیری تشکیل داده، نقل روایات اهل بیت(ع) شیوه متفاوتی از دوره پیش و پس از خود دارد. این موضوع با توجه به جایگاه شیخ طوسی در حدیث شیعه به عنوان مؤلف دو کتاب از کتب اربعه حدیثی، اهمیت بیش تری پیدا می کند. بیش تر روایات نقل شده در این تفسیر به شیوه مرسوم نقل روایات و به طور صریح، در تفسیر منعکس نشده و اصل حاکم بر نقل روایات اهل بیت(ع) در «التبیان»، اشاره به وجود روایت در موضوع مورد بحث آیات و پرهیز از نقل مستقیم روایات است. مؤلف همچنین از روش های متفاوتی نظیر اشاره به موضوع روایت، ذکر واژگان کلیدی روایت، استفاده از واژگان دال بر روایات شیعه و الفاظ مجهول استفاده کرده است. می توان گفت که انگیزه و شرایط زمانی و مکانی تألیف(فضای گفتمان) این تفسیر در کمیت و کیفیت نقل روایات اهل بیت(ع) نقش مؤثری داشته و مؤلف سعی در تألیف تفسیر تقریبی داشته است.
هرمنوتیک و خوانش زنانه قرآن: تحلیل و بررسی آراء آمنه ودود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
557 - 575
حوزه های تخصصی:
تأثیر هرمنوتیک و نیز «خوانش زنانه» در فهم و تفسیر از مباحثی است که در دهه های اخیر در حوزه تفسیر متون دینی مطرح شده است. در این مطالعه در صدد آن ایم که این نگاه در فهم قرآن را بر اساس دیدگاه های آمنه ودود تحلیل و بررسی نماییم. وی تلاش می کند به روشی که آن را «هرمنوتیک توحیدی» نامیده است، آیات قرآن درباره زن را بازخوانی کند. ودود قرآن را کلام خدا و تاریخی اخلاقی می داند. او معتقد است که به جز مناسک و آیین های عبادی که غیر قابل تغییرند، لزوماً نباید از بخش های دیگر قرآن که مربوط به بافت های خاص است تقلید کرد، مگر اینکه بعدها بتوان یک چارچوب عام و نظام مند ساخت و از آن مبانی برای هدایت عام استفاده کرد. ودود ، همچون نوگرایان معاصر، آیات متشابه را به «تمثیلی» تفسیر می کند و معنای متن را ثابت نمی بیند و معتقد است که هیچ یک از روش های تفسیری عینی و اُبژکتیو نیستند. همچنین، اعتقاد دارد در فهم وحی باید به بافت مکانی و زمانی و فرهنگ عصر نزول و زمینه های نزول آیات توجه کنیم.
بررسی و تحلیل وجوه فضل در تفسیرهای عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
397 - 417
حوزه های تخصصی:
فضل، واژه و اصطلاحی دینی- قرآنی و نیز یکی از صفات خداوند است. مفسران و راویان بسیاری به ابعاد گوناگون این مفهوم اشاره کرده اند و بر اساس آیات قرآن، کیفیت و نحوه بهره مندی از آن را برشمرده اند. در این بین، مفسران عرفانی که نمود فضل الهی را همسو با مسلک صوفیانه خود دیده اند، بحث های متعددی را بر اساس کتاب الله مطرح نموده اند. در این تحقیق، با عنایت به روش توصیفی- تحلیلی، کاربست وجوه فضل در تفسیرهای عرفانی و آراء مفسران، بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین وجوه فضل الهی در این آثار عبارت اند از 1. برتری دادن که شامل زیربخش هایی چون برتری دادن انسان به دیگر موجودات؛ برتری دادن پیامبران بر دیگر موجودات؛ برتری دادن قوم یهود بر دیگر قوم ها و برتری مجاهدان بر ترک کنندگان جهاد می شود 2. رزق و روزی 3. نعمت های الهی 4. پاداش الهی که مهم ترین آن، رضوان الهی است و 5. توبه. در نگاه مفسران، فضل الهی بر عدل الهی ارجحیت دارد که مبین پیشی گرفتن شفقت حق تعالی بر قهریت اوست.
درآمدی بر هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر
حوزه های تخصصی:
نظریه و نقد هرمنوتیک یکی از نظریه ها و نقدهای مهم هنر و ادبیات است. چندمعنا بودن این واژه بیانگر انواع کاربردهایی است که از این واژه صورت گرفته و می گیرد. از هرمنوتیک به عنوان نگرش، دانش، روش و هنر نام برده شده است که به درک و فهم جهان، انسان و متن می پردازد. متن ها و آثار هنری در تفاسیر مفتوح می شوند و هدف تفسیر و فهم آثار، وصول به معنای حقیقی آن ها است. هدف از این پژوهش، تأملی انتقادی و تحلیلی به آراء متفکران در مورد هرمنوتیک، نقش و جایگاه آن در تفسیر پدیده ها، بالأخص آثار هنری و دستیابی به مبنایی جهت رسیدن به معنای حقیقی اثر است. لذا سوال اصلی پژوهش بر محوریت هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر قرار می گیرد و باید به این مسأله پرداخته شود که کدام یک از رویکردهای هرمنوتیک فهم نزدیک تری به حقیقت اثر هنری می گشاید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تاریخی است و اطلاعات اولیه با مراجعه به منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. جهت بررسی آثار و اندیشه های متفکران هرمنوتیک تاریخچه مختصری از هرمنوتیک و انواع آن آورده شده است. سپس با ذکر دوره های مهم تاریخ هرمنوتیک به دسته بندی نظریه پردازان آن پرداخته شده است. هرمنوتیک ازنظر موضوع و گونه های آن بررسی گردیده و با جمع بندی آراء نظریه پردازان سعی در رسیدن به مبنای مشخصی در نقد هرمنوتیک شده است. پژوهش ها نشان می دهند، هرمنوتیک به عنوان دانشی در دست یابی به معنی همواره نقشی مهم در تعیین معنای آثار هنری داشته و دارد. اما پرداخت صرف به هر یک از وجوه محوری آن چون مؤلف، مخاطب و متن، تنها بخشی از معنای اثر را آشکار می سازد؛ لذا علی رغم ادعای هرمنوتیک مدرن مفسر محور و هرمنوتیک سنتی، متن محور و مؤلف محور، مجموعه ای از شناخت و آگاهی کامل از مؤلف، متن و مفسر است که نقشی محوری در تعیین معنای اثر دارند.
نقد علم حقوق کنونی از منظر اسلامی سازی با تاکید بر حقوق مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
359-380
حوزه های تخصصی:
چندین دهه است دغدغه اسلامی سازی علوم انسانی ذهن و ضمیر متولیان فرهنگی کشور را مشغول نموده است. در بین علوم انسانی علوم وارداتی همچون روانشناسی که خاستگاه غربی دارند برای بحث اسلامی سازی مورد توجه قرار گرفته اند و براساس یک تلقی سطحی، با توجه به اینکه قوانین اصلی همچون قانون مدنی،از فقه اقتباس شده اند، در عرصه علم حقوق با چالش اسلامی سازی روبرو نیستیم. این تصور به دلایل متعددی نادرست است. ما در عرصه حقوق در دو عرصه تقنین و تفسیر با چالش روبرو هستیم. در عرصه تقنین وجود قوانینی که مربوط به قبل از انقلاب بوده و مشروعیت آنها ممیزی نشده است، از چالشهای اساسی است و چالش مهم تر دیگر، نظام تفسیر قوانین می باشد. وجود برخی گزاره های دینی و حتی وضع قانون مبتنی بر مبانی اسلامی، برای شکل گیری علمِ حقوقِ اسلامی کافی نیست وآنچه مهم است نگاه و شیوه ی تفسیر وتوسعه ی این گزاره ها بر اساس مبانی اسلامی می باشد. در این تحقیق بر اساس روش توصیفی_ تحلیلی از زاویه فقه اسلامی به نقد علم حقوق کنونی با تاکید برحقوق مدنی به عنوان یکی از شاخه های اصلی علم حقوق، در دو حوزه تقنین و تفسیر، پرداخته ایم.
کاربست انسجام پیوندی در تحلیل موارد اختلافی مفسران قرآن کریم (بررسی موردی: آیه 154 سوره انعام در تفسیر ابن کثیر )
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم، جملات به واسطه ی لوازمی به یکدیگر پیوند خورده که باعث انسجام و پیوستگی آیات می گردند. از عوامل نقش آفرین در زیبایی های آن و کشف ظرافت ها و لایه های پنهان آن، انسجام و پیوستگی است. این موضوع در حوزه زبان شناسی جدید تحت عنوان انسجام متنی مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد. هالیدی و رقیه حسن در سال 1976 ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و منطقی اجزای متن را «انسجام» و هماهنگی کلی آن ها در محور عمودی «پیوستگی» نامیدند. از مهمترین ابزارهای انسجام، انسجام پیوندی است . ادات ربط در این نظریه به عنوان یک عنصر جداگانه در کنار عناصر دستوری و واژگانی، با عنوان عناصر پیوندی ذکر شده است. هر متنی که فاقد این عنصر باشد متنیت خود را از دست می دهد. آیه 151 سوره انعام از موارد اختلافی مفسرین از جمله ابن کثیر است که عامل اختلاف، «ثمّ» به عنوان عنصر پیوند ساز است. در این پژوهش بر آنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل موارد اختلافی مفسرین و ابن کثیر در این آیه بر اساس نظریه ی انسجام پیوندی پرداخته و مشخص نماییم که چگونه می توان به دسته بندی و تحلیل موارد اختلافی بر اساس این نظریه پرداخت. یافته ها نشان می دهد که تحلیل موارد اختلافی در این آیه بر اساس نظریه انسجام حاکی است که اعتقاد و عدم اعتقاد به نقش پیوند دهندگی معنایی جملات ما بعد ثمّ با ماقبل آن عامل اختلاف را نمایان می نماید به گونه ای که می توان آراء آنان را منطبق یا غیر منطبق بر نظریه انسجام دسته بندی کرد.
ممنوعیت اجتهاد در برابر نص؛ قاعده یا خوانشی صورت گرایانه از تفسیر
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
67 - 42
حوزه های تخصصی:
استدلال برپایه ی ممنوعیت اجتهاد در برابر نص، بر وجود معنایی پیشینی، صریح، معین، قطعی، محصّل، متیقن و مستقل از خواننده و تفسیرگر تأکید دارد. آنچه در قالب این گزاره مطرح می شود، خود، بر رویکرد تفسیریِ مفسر- سوژه متکی است. پژوهش حاضر که با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد چنین نگرشی دربرگیرنده ی همه ی رویکردهای تفسیری نبوده و نمی تواند به عنوان قاعده ا ی اصولی- تفسیری محل استناد باشد؛ زیرا جدای از برداشت های متفاوت از مفهوم نص، چگونگی نص نامیدن یک مصداق در مقام اثبات نیز محل اختلاف است. همچنان که باید میان اجتهاد در برابر ظاهر و اجتهاد در برابر روح و مقصود نص هم تفکیک قایل شد. قاعده ی اصولیِ «هر حکمی دائرمدار علتی است که بر اساس آن وضع شده است» محدودیت کاربست گزاره ی ممنوعیت اجتهاد در برابر نص را موجب می شود؛ مانند عدم قطع دست سارق در سال قحطی و تأخیر در اجرای حد سرقت در موارد دیگر.
بررسی تحلیلی و مقایسه ای تفسیر عرفانی ابن عربی و خواجه عبدالله انصاری
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
279 - 297
حوزه های تخصصی:
با نگاهی گذرا به تفاسیر عرفانی در می یابیم که مهم ترین عنصر شالوده این تفاسیر، استنباط مفسر می باشد. از این حیث می توان تفسیرهایی متفاوت و در عین حال مشابه را مشاهده نمود. در میان تفاسیر موجود، تفسیر ابن عربی یک تفسیر عرفانی است که بیشتر صبغه فلسفی دارد. این مسأله از آن رو است که عارف در مرحله سیر دریافت های درونی خود، شیفته درک حقایق عالم ملک و ملکوت است و نیازی به اثبات حقانیت مطالب، دریافت ها و داشته های خود ندارد؛ لکن بعد از دریافت های قلبی باید با استعانت از اصول فلسفه به اثبات عقلانی گفته های خویش برای مخاطب بپردازد. از این رو تفسیر ابن عربی بیشتر گرایش به تأویل آیات بر اساس ذوق شخصی دارد که این امر می تواند از مصادیق تفسیر به رأی تلقی گردد. اما تفسیر خواجه عبدالله انصاری سعی دارد با شیوه درون بینشی و با ریاضت و مجاهدت، مطابق با سبک عرفان عملی به درک حقایق هستی بپردازد و از این رو کوشیده است با دوری از عقل و استدلال و با استعانت از جلا دادن قلب که محل دریافت های باطنی است، به فهم معانی قرآن دست یابد.