مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سوره عبس
حوزههای تخصصی:
نظریه سبک شناسی گفتمانی در پی بررسی زیبایی های منحصر به فرد چینش کلام در متون برجسته و هنری است. سبک شناسی گفتمانی، نگرشی است در باب رابطه محتوای متن با بیرون متن، که مستقیما تحت نفوذ اندیشه میشل فوکو به وجود آمد. این برخورد زبان شناختی، در متن های ادبی به مقولاتی فراتر از جمله، مانند: پیوستار معنایی، سبک نحوی جمله ها ، کنش گفتاری، بافت، نظم ساختارهای خودِ متن و بسامد کنش ها و جمله ها می پردازد. سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری سوره عبس، رابطه مستقیمی را با پیوستار معنایی و بافت موقعیتی برقرار کرده است؛ به گونه ای که با تغییر بافت موقعیتی، سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری آن نیز تغییر می یابد و نکته دیگر، اینکه با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جمله ها با بلاغت کلاسیک عربی در علم معانی که توجه به اقتضای حال را شرط اصلی بلاغت شمرده شده است، در یک راستا می باشد و کنش های کلامی کاملا درست و به جا با مقتضای حال به کار رفته اند. در این جستار، می توان به عوامل موثر محیطی در نازل شدن این سوره و تاثیر عوامل محیطی بر کنش های کلامی، پیوستار دستوری و معنایی به کار رفته در جملات را بهتر جویا شد و به درک صحیح تری از نازل شدن سوره عبس که به سبک و سیاق ادبی ویژه ای نازل شده است، دست یافت.
بررسی رویکرد مفسران در تفسیر آیات نخست سوره عبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات مشکله قرآن کریم آیات نخست سوره عبس است. مضمون آیات عتاب خدای متعال به شخصی است که برخوردی انتقادآمیز با فرد نابینا داشته است. در کیستی عتاب شونده، دو شأن نزول نقل شده است؛ یکی آنکه خدای سبحان، پیامبر ’ را عتاب فرموده است و این برخورد او ترک اولی محسوب می شود، در غیر این صورت عتاب الهی بی مورد است؛ چراکه خدا از فعل عبث منزه است. اشکال این نقل آن است که نوعی کوتاهی از جانب پیامبر ’ صورت گرفته که با مقام ایشان ناسازگار است. البته هیچ یک از مفسران این برخورد را گناه ندانسته اند؛ زیرا با عصمت آن حضرت منافات دارد. این نقل در میان مفسران به ویژه اهل سنت مشهور است؛ شأن نزول دیگر آنکه عتاب شونده فردی از بنی امیه است. این شأن نزول از اهل بیت ^ نقل شده و در تفاسیر شیعه بازآمده است و در برابر دیدگاه مشهور واقع شده است. در این تحقیق با دقت در آیات کریمه و بررسی نظرهای مبتنی بر این دو نقل، رویکرد مفسران درباره تفسیر آیات فوق بررسی و جمع بندی می شود.
تحلیل و نقد تأثیر مبانی کلامی در تفسیر قرآن کریم (مطالعه موردی سخن سیدمرتضی در تفسیر آیات نخستین سوره عبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم و باورهای کلامی رابطه ای دوسویه دارند. از سویی باورهای کلامی به آیات قرآن مستدل می شوند، واز سویی دیگر باورهای کلامی به منزله قرینه صارفه موجب رفع ید از ظواهر برخی آیات قرآن وگذر از معنای حقیقی به معانی غیرحقیقی می شود. تحلیل و بررسی گستره تاثیر مبانی کلام در تفسیر، آسیب ها و نابسامانی هایی را آشکار می کند. سیدمرتضی (م436ه ) در آثار کلامی خویش، آیاتی از قرآن را تفسیر کرده است. وی در بیان گستره عصمت پیامبر و پاسخ به پرسش های مفروض، به تفسیر آیات نخستین سوره عبس پرداخته است، و از آن رو که عبوس کردن را کرداری نفرت انگیز می شمرد و پیامبران را از کردار نفرت آمیز معصوم می داند؛ عبوس کننده در آیات عبس را شخصی جز پیامبر می پندارد و البته خطاب های عتاب آلود موجود در این آیات را نیز به پیامبر متوجه نمی داند. بسیاری از مفسران شیعه از سخن سیدمرتضی پیروی کرده اند. تحلیل و نقد سخن سیدمرتضی آشکار خواهد کرد که در پیِ تطبیق باور کلامی بر آیات عبس خطاهایی روی داده است: بی توجهی به معنای ماده و ساخت "عَبَسَ"، نادیده گرفتن ویژگی باب مزید فیه (یَزّکّی)، و قرائن موجود در سیاق آیات، و روایات وارد در شأن نزول، و خطا در مقدمات استدلال کلامی. این آسیب ها ریشه در سیطره مبانی کلامی بر قواعد و اصول علم تفسیر دارد و توجه به آنها زمینه را بر حفظ حدود و قوانین هر یک از حوزه های تفسیر وکلام آماده می سازد و از آسیب های تفسیر کلامی آیات قرآن می کاهد.
تصویرسازی برای تسهیل تغییر انگاره مخاطبان قرآن، در چارچوب تفسیر فرهنگی-ارتباطی سوره عبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، به مثابه یک رسانه، کتاب هدایت انسان ها به سوی رستگاری بوده و در این مسیر ابزارهایی برای جلب توجه و تأثیرگذاری بر افکارعمومی مخاطبان به کار گرفته شده است که از جمله مهم ترین این ابزارها می توان به انذار و تبشیر اشاره نمود. این انذارها و تبشیرها نیز در قالب های گوناگونی مطرح شده اند که یکی از آنها، تصویرسازی های ذهنی از رویدادها و پدیده ها است. رویدادهای گذشته مانند سرگذشت انبیای پیشین، رویدادهای آینده مانند گروه بندی های روز قیامت، پدیده های دنیوی مانند نحوه آفرینش موجودات و بالاخره پدیده های اخروی مانند صحنه هایی از بهشت و جهنم را می توان به عنوان مثال نام برد. در تمامی این موارد، عنصر «تصویر» نقش بسیار مهمی در چگونگی شکل گیری ذهنیت مخاطبان دارد. در این مقاله تلاش شده تا علاوه بر مرور پژوهش های مختلفی که به بررسی «تصویرپردازی» در سور قرآن پرداخته اند، با رویکرد تفسیر موضوعی و استنطاقی، «تصویرسازی ذهنی در سوره عبس» بازخوانی و الگومند شود. جنبه ی نوآورانه ی مقاله، موضوع «تصویرسازی» از دیدگاه فرهنگ و ارتباطات اقناعی می باشد؛ «تصویر» و «برداشت» ذهن ما از هر امری، ایده و انگاره و نهایتاً نگرش و رفتار ما را دلالت و راهبری می کند و هر فرایند هدایتی برای تغییر حقیقی یا فرهنگی، به ضریب نفوذ رسانه ای و هماهنگ سازی انگاره افکارعمومی تکیه دارد.
مقارنه أسلوبیه في القرآن الکریم ودورها في جمالیه الآیات سوره الإنسان وعبس نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
51 - 68
حوزههای تخصصی:
طریقه تجمیع الکلمات فی الجمله لها تأثیر کبیر على النقل الصحیح للمفاهیم إلى الجمهور؛ فلذلک أنشأ أخصّاء البلاغه فرعاً یدرس هذا الأمر یسمّى بالأسلوبیه، والتی من خلال دراسه أسلوب کتابه المؤلّف، تساعد على اکتشاف غرضه الرئیس من کتابه عمل معیّن؛ ومضافاً إلى ذلک، فإنّها تکشف عن جوانب الجمال فیه، ودور استخدام الأسالیب المختلفه، والمتنوّعه فی إنشائه. وقد کان هذا الاتجاه محور اهتمام العدید من الباحثین فی العقود الأخیره. هذه الدراسه تهدف إلى المقارنه الأسلوبیه بین الآیات المختاره من السورتین الإنسان، وعبس، والتی تکون حول غزاره العطاء، والکراهه، والاشمئزاز، خلال المنهج الوصفی التحلیلی، مستمدّه من المنهج الإحصائی. تدلّ نتائج البحث على أنّ أهمّ الأسالیب المستخدمه فی الآیات المختاره من السورتین، هو الأسلوب الخبری، والأسلوب الإنشائی، وأسلوب النفی، والترکیب الوصفی، وعملیّه الربط والتکرار، وأسلوب التقدیم والتأخیر، وأسلوب الحذف، والطباق والتقابل. ووصل البحث إلی أن الأسلوب الخبری هو الأکثر حضوراً فی کلتا السورتین، کما تم توظیف الجمل الفعلیه فی هذا الأسلوب أکثر بالنسبه للجمل الاسمیه، والفعل الماضی هو الأکثر استعمالاً (56%) فی سوره الإنسان، والفعل المضارع هو الأکثر حضوراً (64%) فی سوره عبس. وتعود کثره استخدام الفعل الماضی فی سوره الإنسان إلى أنّ محتوى هذه السوره یدور حول المکافأه، والجزاء القطعی لعمل الأبرار، والذی لا شکّ فی إعطائه، فیشجّع الجمهور للقیام بذلک، وکثره استخدام الفعل المضارع فی سوره عبس تدلّ على أنّه إذا بخل الإنسان فی الزمن الحاضر، أو المستقبل سیعامَل معه مثله، ویؤدّی إلی غضب اللّٰه ونقمته؛ فضلاً عن ذلک، تنوّع الأسالیب فی سوره الإنسان یلفت انتباه الجمهور إلى هذه الواقعه المهمّه، ونتائجها المذهله.
واکاوی سبب نزول آیات اولیه سوره عبس در تفاسیر فریقین
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱۲ شماره ۲۰
82 - 65
حوزههای تخصصی:
بررسی تفاسیر فرقین پیرامون آیات اولیه سوره عبس، دو سبب نزول مختلف را برای این آیات اشاره کرده است. پذیرفتن هر یک از آن ها، دلایل و ملزوماتی را می طلبد و آثار و پیامدهایی را به دنبال دارد. اکثر قریب به اتفاق تفاسیر اهل سنت و قلیلی از مفسران شیعه، فاعل در آیه «عبس و تولّی» را پیامبر(ص) می دانند و از روایات وارده و سیاق آیات، استمداد می جویند و بسیاری از محققان و متکلمان شیعه، فاعل این فعل را شخصی غیر از حضرتش می شمرند و خطوط کلی آیات قرآن، سیره نبوی، حقایق تاریخی، سیاق آیات مربوطه و دلیل عقلیِ لزومِ عصمتِ انبیاء(عل) را به عنوان ادلّه، مطرح می کنند. بنابراین، سؤال اصلی تحقیق این است که آیا فرضیه توبیخ حضرت محمد(ص)، در آیات ابتدائی سوره عبس، با عقل و نقل سازگار است؟ یا خیر؟ مخاطب اصلی این آیات چه کسی است؟ و چرا؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به داده های کتابخانه ای، ضمن بیان هر دو دیدگاه و بررسی دلایل آن ها، ثابت می کند که عبوس شمردن پیامبر(ص) در این واقعه تاریخی، منافی با عصمت ایشان و مغایر با سایر آیات کریمه و سیره قطعی آن حضرت(ص) است.