پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت سابق)

پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت سابق)

پژوهشنامه فلسفه دین سال 22 پاییز و زمستان 1403 شماره 2 (پیاپی 44) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

هرمنوتیک فلسفی گادامر، بستری راهبردی برای تحقق الهیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات تطبیقی هرمنوتیک فلسفی گادامر فهم پیش داوری امتزاج افق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
الهیات تطبیقی به مثابه رویکردی جدید در الهیات در تلاش است مواجهه سازنده با سایر ادیان و الهیات ها داشته باشد و فهمی عمیق از خلال مقایسه و تطبیق با سایر ادیان به دست آورد. راهبرد رسیدن به این فهم در الهیات تطبیقی نیازمند بستر و رویکردی مناسب برای تحقق اهداف این الهیات است. در این مقاله سعی بر آن است با تکیه بر مبانی هرمنوتیک فلسفی گادامر راهبردهای هرمنوتیکی الهیات تطبیقی بررسی و کاربست آن در این الهیات بررسی شود. نتیجه ای که از این تحلیل برمی آید حاکی از قرابت های هرمنوتیک فلسفی گادامر با الهیات تطبیقی است، همچون پایان ناپذیری جریان فهم، امتزاج افق ها، بازی فهم، خویشتن فهمی از طریق فهم دیگری، پذیرش پیش داوری به عنوان جزء جدایی ناپذیر جریان فهم، و در نهایت غنی سازی الهیات با فهمی که از طریق مطالعه الهیات «دیگری» به دست آمده است. با توجه به این نتیجه، می توان پدیدار فهم در الهیات تطبیقی را مبتنی بر هرمنوتیک گادامر تبیین کرد و بسط و توسعه در الهیات تطبیقی و دست آوردهای این الهیات را با اتکا بر ابزارهای هرمنوتیک گادامر شاهد بود. الهیات تطبیقی، در کنار پذیرش معانی اصیل و سنتیِ آموزه ها و شعائر دینی، بر درکی پویا از سنت های دینی و انعطاف پذیری هرمنوتیکی نسبت به آموزه های دینی بنا شده است.
۲.

معقولیت ایمان عمل گرایانه به خدا به مثابه ارزشی متعالی از منظر جاشوا گلدینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جاشوا گلدینگ گای کاهانی استدلال عملی ارتباط خوب با خدا ارزش متعالی ارزش شناسی خداباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۳
جاشوا گلدینگ، در تقریر نوین خویش از استدلال های عملی، به ایمان به خدا به عنوان ارزشی متناهی ولی متعالی اشاره می کند. به باور او، دستیابی به ارتباط خوب با خدا دارای ارزش بالقوه متعالی است و حصول ارتباط خوب با خدا را از طریق سبک زندگی مؤمنانه از احتمال بالاتری نسبت به سبک زندگی نامؤمنانه می داند. گلدینگ با افزودن مؤلفه ارزش متناهی متعالی به استدلال خود سعی در رفع اشکال استدلال عملی پاسکال و توجیه عمل گروانه زندگی مؤمنانه دارد. از آنجا که گلدینگ ارزش عملی ایمان به خدا را بالاتر از بدیل های نامؤمنانه می داند، این مقاله می کوشد به دفاع از ادعای گلدینگ بپردازد. به دلیل آن که استدلال گلدینگ مبتنی بر ارزش شناسی خداباوری است، استدلال های موافقان و مخالفان ارزش شناسی خداباوری نیز در این مقاله بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد ادعای مخالفان ارزش وجود خدا در سطح غیرشخصی از مقبولیت برخوردار نیست. در سطح شخصی نیز استدلال معنای زندگی مخالفان ارزش وجود خدا قابل دفاع نیست. مدافعان برهان اختفای الهی نیز، با انکار بحث ارزش شناسی خداباوری، استدلال مخالفان ارزش وجود خدا را با اشکال مواجه می کنند. بنابراین، با توجه به استدلال موافقان ارزش وجود خدا، خدا به عنوان موجود خیری که به لحاظ اخلاقی کامل است ضرورتاً به ارزش هر وضعیت اموری که در آن وجود دارد می افزاید. از این رو، ادعای استدلال عمل گروانه گلدینگ در تلقی ارزش مدارانه از ارتباط خوب با خدا قابل دفاع است.
۳.

بررسی انتقادی رابطۀ عقل و جنبۀ عاطفی ایمان از منظر جان کاتینگهام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جان کاتینگهام عقل جنبه عاطفی ایمان تحول انسانی باور ایمانی زبان نمادین دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
جان کاتینگهام، فیلسوف معاصر انگلیسی، توجه به ساحت عاطفی ایمان را از دو جهت ضروری می داند: تأثیر ساحت عاطفی در تحول انسانی و تبیین مسئله شر، و توجه به زبان دین و کارکرد آن در مسائل فلسفی. از نظر وی تحول یک فرآیند اجباری نیست و از طریق پذیرش درونی حاصل می شود، ولی این پذیرش با صرف شنیدن استدلال های عقلی حاصل نمی گردد، بلکه پاسخی از مجموع جنبه های فکری، عاطفی، اخلاقی و معنوی یک فرد است. کاتینگهام مسئله شر را نیازمند تبیین عاطفی در قالب نظریه جهان مبتنی بر مشیت و عشق الهی می داند. وی همچنین معتقد است باورهای دینی دارای محتوای گزاره ای و شناختی هستند، ولی این محتوا در لایه هایی از استعاره های مجازی و ادبی و به صورت زبان نمادین بیان شده، و کشف و استخراج آن از این لایه ها روش مختص به خود را می طلبد. بر این اساس، تحلیل تحت اللفظی این عبارات باعث سوءفهم از آن ها می شود. توجه به ساحت عاطفی در تحول انسانی نکته ای ارزشمند است، ولی تضعیف ساحت عقلانی در این زمینه در نهایت به نفع دین داری نیست و این از نقاط ضعف مهم کار فکری کاتینگهام است. ناظر به تبیین عاطفی از مسئله شر، تعمیم آن درباره همه انسان ها، خصوصاً انبیای الهی، صحیح نیست. همچنین تمامی مضامین دینی را نمی توان با زبان نمادین فهم کرد، بلکه دین مشتمل بر گزاره های متعددی است که بسیاری از آن ها دارای معنایی تحت اللفظی هستند.
۴.

بخشش خطاهای اخلاقی در قرآن کریم و تبیین های تکاملی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خطای اخلاقی بخشش انتخاب فرد جبران انتخاب گروه تکامل فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
انسان ها نسبت به انسان های دیگر انواع خطاهای اخلاقی انجام می دهند. یکی از واکنش های اخلاقی نسبت به این خطاها بخشش آن هاست. قرآن کریم توصیه نموده که برخی خطاها بخشیده شوند و برخی نشوند. نظریه تکامل به ویژه با انتخاب طبیعی تبیین هایی برای آن توصیه ها ارائه می کند. انتخاب طبیعی در سطوح مختلف عمل می کند. دو سطح مهم فرد و گروه است. بخشش به حفظ روابط ارزشمند زیستی با نزدیکان کمک می کند. بنابراین انتخاب فرد چنین بخشنده هایی را بر انتقام گیرندگان ترجیح می دهد. بخشش در آیات قرآن کریم فراتر از جبران است. تحقیقات در نظریه بازی هم نشان می دهد که چنین است، ولی در نهایت جبران را تقویت می کند. انتخاب گروه بین بخشش درونی ها و بیرونی ها، و بین درونی های رعایت کننده اخلاقیات گروهی و رعایت نکننده، و بین بیرونی های قابل درونی شدن و ناقابل تفکیک می نهد. توصیه های بخشش دشمن و خوبی کردن در برابر بدی او، یا نبخشیدن او را در قرآن کریم با این تفکیک ها بهتر می توان فهمید. انتخاب گروه فرهنگی هم گسترش توصیه های اخلاقی قرآن کریم درباره بخشش را تبیین می کند.
۵.

بازخوانی پاسخ های ابن عربی به مسئله شرّ با رویکرد به الهیات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئله شر ابن عربی الهیات معاصر فصوص الحکم فتوحات مکیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۳
شر از جمله مسائلی است که الهی دانان جهان بر مبنای دغدغه های الهیاتی خود به طور جدی با آن مواجه شده و به آن پاسخ داده اند. در این میان، الگوهای الهیات های پویشی، گشوده، اعتراض، ضعف خدا، صلیب، مرگ خدا، اگزیستانسی، و فمینیستی نمونه هایی قابل توجه هستند. الهی دان بزرگ عرفانی، ابن عربی، نیز به مسئله شرّ پاسخ هایی گفته است که در این مقاله قصد داریم آنها را با توجه به الگوهای الهیاتی معاصر بازسازی کنیم. برخی از مؤلفه های موجود در پاسخ های بازسازی شده به تفکیک نوع الهیات به طور خلاصه عبارت اند از سریان قدرت مطلق و عدم انحصار آن در خدا و وجود امکان های تعین ناپذیرِ آینده برای انسان ها در الهیات پویشی، عاملیت انسان در جهان و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از پدیده های آن و تبادل یگانه انگارانه بین خدا و انسان در الهیات گشوده، عینیت خدا با جهان و با اسباب خیر و شرّ جهان که مجوز حق اعتراض به خداست در الهیات اعتراض، اعتدال الهی در خصوص خیرات و شرور جهان و دلالت آن بر «بدیع ترین جهان ممکن» دانستن جهان در الهیات ضعف خدا، تحول رنج عیسی از طریق شهید بودن خود و رقیب  بودن خدا برای قوم در الهیات صلیب، دلالت تعابیری نظیر «عنقاء مغرب» و «غیب مطلق» بر غیبت خدا و تأکید بر اصل شادی قلبی و باطنی در الهیات مرگ خدا، قابلیت های معناسازی و بازسازی رابطه با خدا در الهیات اگزیستانسی، و تأکید بر دو جنبه لاهوتی و ناسوتی در انسان و کامل تر بودن مشاهده فاعلانه-منفعلانه خدا در زن در الهیات فمینیستی.
۶.

عبور از معرفت شناسی معرفت محور به معرفت شناسی فهم محور در فلسفۀ دین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین معرفت شناسی معرفت محور معرفت شناسی فهم محور مزاج معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
فلسفه دینِ فهم محور، علاوه بر بررسی عقلانیت باورهای دینی، به نحوه حصول فهم دینی و عوامل مؤثر در آن نیز توجه دارد و بنابراین بلندهمت تر از معرفت شناسی معرفت محور، در کنار توجه به عقل و استدلال، بر ابعاد دیگری همچون ابعاد تجربی، عملی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی دین نیز تأکید می کند. در این نگاه فلسفی به دین، از مجموع بینش های به دست آمده در این ابعاد مختلف برای تقویت فهم بیشتر دین و ایمانی عمیق تر استفاده می شود. معرفت شناسی فهم محور هم به نوعی باعث گسترش در وظایف فیلسوف دین می شود و هم به تغییر تمرکز در فلسفه دین از اختلاف به گفتگو، از عقلانیت معطوف به افراد به خرد به دست آمده توسط جوامع، و از اختلافات به عنوان چالش معرفتی به تنوع به عنوان یک فرصت معرفتی، کمک می کند و در هم افزایی سنت های مختلف دین نیز مؤثر است.
۷.

استدلال جهان شناختی رابرت کونز در اثبات واقعیت ضروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استدلال جهان شناختی رابرت کونز واقعیت ضروری پارشناسی استدلال الغاءپذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۲
استدلال جهان شناختی به دسته ای از استدلال ها گفته می شود که برای اثبات واقعیتی ضروری اقامه می شوند و دست کم یک مقدمه پسین دارند. در اواخر قرن بیستم، رابرت کونز نسخه پیشرفته ای از این استدلال را مطرح کرده و مدعی است که استدلال او می تواند پاسخ قانع کننده ای در برابر اشکالات فیلسوفانی مانند هیوم، کانت، راسل و... فراهم کند. بدین جهت، او از پیشرفت های منطقی و فلسفی قرن بیستم، مثل منطق موجهات جدید، منطق های غیریکنواخت و پارشناسی استفاده می کند. این ابداعات باعث می شوند که نسخه کونز از استدلال جهان شناختی مبتکرانه به نظر آید. او در ابتدا مفهوم «کیهان» را مطرح کرده و آن را انباشت همه واقعیت های کاملاً ممکن تعریف می کند و سپس اثبات می کند که کیهان خود نیز واقعیتی کاملاً ممکن است و در مرحله بعد با استفاده از این اصل علّی که هر واقعیت کاملاً ممکنی معلول است (مگر این که خلاف آن ثابت شود)، علّتی برای کیهان اثبات می کند. او سپس از اصل دیگری استفاده می کند و بیان می کند که چون علّت و معلول باید از لحاظ وجودی با هم متمایز باشند، پس علّت کیهان متمایز از خود آن است. بنابراین این علّت باید نه واقعیتی ممکن بلکه یک واقعیت ضروری باشد. ما در این مقاله، ابتدا به بیان پیش فرض های استدلال کونز می پردازیم و سپس استدلال او را در حلّ مشکلات استدلال های قبلی ارزیابی می کنیم.
۸.

بررسی و حل تعارض نمای معرفت فطری در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن معرفت فطری تفسیر فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
برخی فلاسفه غربی معتقدند حقایقی در نفس انسان وجود دارد که گویی انسان آن را از جهان دیگری با خود به همراه آورده و پیش از تولد دنیوی واجد آنها بوده یا به نحو دیگری در سرشت انسان نهاده شده اند. طبعاً این حقایق، از جهت هستی شناختی، از تجربه نشئت نگرفته اند. معرفت به چنین حقایقی «معرفت فطری» نام دارد. اما عمده فلاسفه اسلامی، ضمن پذیرش اصل «فطرت» در انسان، فطری بودن معرفت را رد کرده اند. در قرآن نیز، صریح برخی آیات دال بر عدم فعلیت معرفت فطری است، لیکن ظاهر آیات دیگر به نحوه ای از فعلیت معرفت فطری اشارت دارد. مدعای نوشتار حاضر این است که تعارض نمای فوق را به دو شیوه می توان برطرف کرد: (1) اخذ ظاهر آیات دسته نخست و تأویل آیات دسته دوم به نفع آیات دسته نخست (شیوه تفسیری)؛ (2) تفکیک علم حصولی و علم حضوری، به این معنا که آیات دسته نخست در مقام تبیین علم حصولی است و آیات دسته دوم در مقام تبیین علم حضوری (شیوه فلسفی). نتیجه این که از منظر تفسیری، معرفت فطری در بدو خلقت به نحو بالفعل حاصل نیست، و در منظر فلسفی، معرفت فطری صرفاً ناظر به علم حصولی (که عمده علوم بشری را در بر می گیرد) به نحو بالفعل حاصل نیست، ولی ناظر به علم حضوری به نحو بالفعل حاصل است.
۹.

بررسی دیدگاه آلیستر مک گراث در باب الهیات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات طبیعی آلیستر مک گراث الهیات مسیحی علم و الهیات الهیات علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
الهیات طبیعی در برابر الهیات وحیانی به معنای تأمل عقلانی در وجود و ماهیت خداوند است که از دیرباز با براهین اثبات وجود خدا گره خورده است. آلیستر مک گراث، الهی دان مسیحی، الهیات طبیعی را مورد نقد قرار داده و با ارائه خوانشی جدید آن را در رابطه تعاملی علم و الهیات به کار می گیرد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات طبیعی مورد نظر مک گراث چه ویژگی هایی دارد و چه نقدهایی بر آن وارد است؟ مک گراث الهیات طبیعی را معلول عواملِ غیرمسیحی چون نقد کتاب مقدس، ظهور جهان بینی مکانیستی و غیره می داند که کتاب مقدس نیز آن را تأیید نکرده و استفاده از آن باعث تخریب وحی و دیگر باورهای مسیحی می شود. وی سپس الهیات طبیعی را در چارچوب باورهای مسیحی به ویژه «نظریه خلقت» بازسازی می کند و چون این الهیات پیش فرض های دینی را با خود دارد، اثبات وجود خدا با آن دوری بوده و صرفاً می تواند به پرسش های مرزی علم پاسخ دهد. مک گراث در نقد الهیات طبیعیِ روشنگری آن را با خداباوری طبیعی خلط کرده است و گاه به اشتباه بسیاری چالش هایی را که در دوره روشنگری برای الهیات به وجود آمده ناشی از به کارگیری الهیات طبیعی می داند. او به سبب برداشت نادقیق، وجود هر گونه سابقه به کارگیری الهیات طبیعی را در تاریخ مسیحیت انکار می کند. به علاوه، مسیری که او در تعریف طبیعت پیش گرفته سر از نسبیت گرایی درمی آورد. و از سوی دیگر، تلاش او برای بازسازی الهیات طبیعی بی فایده به نظر می رسد، زیرا تمام کارکردهایی که او از این الهیات انتظار دارد در تعریفی که او از طبیعت ارائه داده وجود دارد.
۱۰.

چگونگی اطلاق اصل آسان باوری بر تجربه دینی، با تکیه بر نقش اصل سادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل آسان باوری تجربه دینی فرضیه خداباوری اصل سادگی نامتناهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
ریچارد سوئینبرن، با تأسی از سی. دی. براد، اصل آسان باوری را بر تجربه دینی قابل اطلاق می داند. او ادعا می کند که طبق این اصل، تجربه دینی تجربه ای واقعی است، و در نتیجه می تواند به مثابه قرینه ای برای فرضیه خداباوری تلقی گردد و احتمال وجود خداوند را افزایش دهد. من در این مقاله استدلال خواهم کرد، بر خلاف ادعای ریچارد سوئینبرن، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی قابل اطلاق باشد. بدین منظور، ابتدا به تبیین دیدگاه سوئینبرن درباره اصل آسان باوری خواهیم پرداخت، سپس به بررسی نقد مطرح شده از جانب ویلیام رو خواهم پرداخت، که ادعا می کند به دلیل عدم تمایز میان تجربه دینی اصیل و موهوم، اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق نیست. در ادامه به پاسخ های ارائه شده به رو خواهم پرداخت که ادعا می کنند تجربه دینی، همانند تجربه حسی، قابل ارزیابی است و در نتیجه اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق است. در آخر نشان خواهم داد اطلاق این اصل بر تجربه دینی با مشکل جدی تری روبرو است، و با ارجاع به ابتنای اصل سادگی بر اصل آسان باوری استدلال خواهم کرد که به دلیل پیچیدگی متعلَق تجربه دینی (خداوند به مثابه امری نامتناهی)، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی اطلاق شود. از این رو برای حفظ ارزش معرفت شناسانه تجربه دینی، باید به توجیه دیگری توسل جست.
۱۱.

از «این همانیِ» سنت فلسفی غرب تا «نه این آنیِ» نام خدا در اندیشۀ لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امانوئل لویناس این همانی غیریت زبان نام خدا امر اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
امانوئل لویناس سنت فلسفی غرب را تاریخ حذف غیریت مطلق تعریف می کند. حذف غیریت سبب شده هستی به صرف تابعی از اندیشه فروکاسته شود و از آن تمامیتی سر برآورد که مستعد استبداد و درخودماندگی است. این پژوهش بر آن است که نشان دهد دیدگاه انتقادی لویناس راه برون رفت از این انسداد هستی شناسانه را در نگاه ویژه یهودی به زبان می یابد و سپس قصد دارد تحلیلی زبان شناسانه از صورت بندی انتقادی این فیلسوف یهودی ارائه دهد. لویناس به پشتوانه نام گرایی یهودی یادآور می شود که زبانْ لوگوسی تک ساحتی و صرف گزاره هایی اخباری (هست ها) نیست. نام یادآور ساحت ندایی و امریِ زبان و حافظ تکینگی در برابر تمامیت است، زیرا تنها در خطاب است که دیگری بیرون از شرایط شناخت انسانی باقی می ماند. لویناس نشان می دهد که وحی یهودی نیز در ساحت ندایی و امری سیر می کند، چرا که وحی در این سنت دانشی مضمونی درباره خدا نیست، بلکه سخن گفتن خدا با انسان و رابطه دو غیریت است. رابطه خدا و انسان نیز تنها در نام خدا، به مثابه فرمان اخلاقی (بایدها) و پیروی انسان از آن، ممکن می شود. بدین سان نام خدا غیریتی می شود که در این همانیِ هستی شناسانه گسست ایجاد می کند.
۱۲.

بررسی امکان تبیین علمی معجزه در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معجزه علم و دین علم تبیین علمی طبیعت گرایی روش شناختی حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۲
معجزات یکی از مسائل مهم در رابطه بین علم و دین هستند. مسئله این است که آیا معجزات را می توان به نحو علمی تبیین کرد یا خیر. در این مقاله، بر اساس مبانی حکمت متعالیه، امکان تبیین علمی معجزه بررسی می شود. خوارق عادات، اعم از خیر و شر، مانند همه پدیده های طبیعی، نیاز به علل حقیقی و معد دارند. اما خوارق عادات دو ویژگی هستی شناختی دارند که آنها را از امور عادی متمایز می کند: یکی فاعلیت نفوس و دیگری اعداد غیرمتعارف. به دلیل همین ویژگی فاعلیت نفوس، که جزو امور ماورائی هستند، تبیین علمی، که مقید به طبیعت گرایی روش شناختی است، امکان ندارد. به علاوه، در معجزات و خوارق عاداتِ خیر، به دلیل شکست ناپذیر بودنشان، اعداد غیرمتعارف نیز قابل شناخت و تبیین علمی نیست. به عبارت دیگر، حکمت الهی اقتضا می کند حتی با چشم پوشی از فاعلیت نفوس، معدات و عوامل طبیعی معجزه قابل شناخت نباشد. در نتیجه معجزات را باید خارج از قلمرو توانمندی های علم دانست.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۴۴