مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۵.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فلسفه
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا در دیوان اشعار پروین اعتصامی تفکری فلسفی وجود دارد یا خیر و در صورت وجود، رگه های پررنگ آن کجا است. پروین یک فیلسوف نیست و دیوان او نیز یک کتاب فلسفه نیست، اما وجود عناصری مانند جهان شناسی، انسان شناسی، مباث قضا و قدر، و نقش اراده و اختیار آدمی، تفکرات فلسفی این شاعر را نشان می دهد و آشنایی او را با مباحث فلسفی تایید می کند. جهان شناسی پروین، مانند سایر هنرمندان مسلمان، نگرش آیه و تسبیحی به کائنات است و او نیز همه هستی را مظهر و مظهر خداوند می بیند. انسان شناسی پروین همان انسان شناسی حکمت اسلامی است و از نظر او انسان دو یا چندبعدی است. او دارای جسم و روح است و عقل و علم، تقویت کننده روح، و نفس و شیطان رهزنان درونی وی اند. پروین در بحث قضا و قدر، بعضی امور را خارج از توان آدمی دانسته، تسلیم شده است، اما بعضی امور را با قضای الهی به دست انسان سپرده، او را مختار می داند. اراده ی انسان در این بخش آزاد است و سرنوشت انسان و اجتماع با کار و تلاش آدمی تغییر می کند. حاصل سخن آن که وجود این گونه مباحث در دیوان این بانوی متفکر، نشان دهنده تفکر فلسفی و سامان یافته ذهن شاعر است، در سراسر دیوان او متجلی است.
نگاهی به آموزش فلسفه برای کودکان در ایران و چالش های فراروی آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
نزدیک به پنج سال از سخنان مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در جمع نخبگان و فضلای حوزه علمیة قم میگذرد. معظمله در آن جلسة مهم، ضمن تبیین چالشهای فلسفه در حوزههای علیمه، یکی از وظایف بسیار مهم عالمان حوزوی را نوشتن کتابهای فلسفی برای کودکان و جوانان با مبانی استوار و ادبیات جذاب دانستند. در این نوشتار، برآنیم تا افزون بر ارائه گزارشی از روند ترویج فلسفه برای کودکان در ایران، اشارهای نیز به چالشهای فراروی آن داشته باشیم تا بدین وسیله، گامی در تحقق خواستههای معظمله برداشته باشیم.
چیستی فلسفه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
1. از آنجا که «فلسفة فقه» را میتوان علمی در آستانة ظهور دانست، تلقّی ما از چیستی آن میتواند در کیفیت تکوین و جهتگیری مباحث آن مؤثّر باشد.
2. فلسفة فقه از سنخ فلسفةهای مضاف است و یکی از اسباب عمدة اختلاف در تحدید و بیان چیستی آن، اختلافنظر در تحدید این سنخ علوم (بهطور کلّی) است.
3. هشت تعریف از فلسفة فقه ارائه شده و با توجّه به مبانی صاحبان تعریف، نقاط قوّت و ضعف هر یک تبیین شده است.
4. نسبت فلسفة فقه با دیگر علوم همگن همچون کلام، رجال و درایه و بهویژه اصول فقه بررسی شد. آیا با اینعلوم تداخل دارد و چگونه؟ و در صورت تداخل، آیا مضرّ و مانع از تأسیس علمی به نام فلسفة فقه است یا نه؟
رابطه عقل و ایمان با فلسفه و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
مسأله رابطه عقل و دین یا به تعبیری فلسفه و دین یا رابطه اعتقاد دینی و عقلانیت و ایمان ، یکی از مهم ترین مسائل در حوزه دین پژوهی و فلسفه دین است.
در این حوزه، یک سؤال اساسی وجود دارد : آیا اعتقاد دینی ، عقلانی است یا غیر عقلانی و ضد عقلانی که باید به آن ایمان آورد ؟
در پاسخ به این سؤال ، در جهان غرب ، دو دیدگاه شاخص است :
1. اعتقادهای دینی با عقل سازگاری دارد که به آن عقل گرایی می گویند.
2. اعتقادهای دینی با عقل ناسازگار یا ضد عقل است که به آن ایمان گرایی می گویند. از میان عقل گرایان به دیدگاه توماس آکوئیناس ،ایمانوئل کانت و از میان ایمان گرایان به دیدگاه کیرکهگارد، ویتگنشتاین، نورمن مالکوم و پلانتینگا اشاره شده که همراه با نقد و بررسی است.
سه استدلال کیرکهگارد در باب ایمان گرایی یعنی برهان تقریب، برهان تأخیر(یا تعویق) و برهان شور و شوق، بیشتر بحث شده است.
در پایان، دیدگاه اسلام در بارة رابطه عقل و دین مطرح و این نظریّه مورد تأکید قرار گرفته است که در اسلام به طور کلی هماهنگی بین عقل و دین وجود دارد و ایمان گرایی به صورتی که در غرب مطرح است، در آن مطرح نیست و دلیل آن هم راز وار و غیر عقلانی بودن اصول اساسی مسیحیت و عقلانی بودن اصول اساسی اسلام است.
مسأله شناسی نسبت دین و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
پژوهش فلسفی، یکی از وجوه ممیز انسان از حیوان است؛ همانگونه که حساسیت به دین، یکی دیگر از وجوه ممیز این دو به شمار میرود و پیشینة هر دو به قدمت حضور بشر بر روی زمین است. این دو ویژگی ارتباط محکمی با هم دارند و این ارتباط سبب میشود نمودهای این دو ویژگی حیات بشری، (معرفت فلسفی و آموزههای دینی) رابطة تنگاتنگی با هم داشته باشند. این روابط را به طور معمول تحت عنوان «دین و فلسفه» بررسی میکنند.
مناسبات تاریخی دین و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
فلسفه که وفق تعریف, علم به حقایق اشیا را چنان که هست و در حد طاقت بشری, غایت خویش میسازد بی آن که مثل کلام خود را ملتزم به دفاع از وحی و متعهد به توافق با شرع کرده باشد, در بحث از مسائل مربوط به مجردات خارج از ماده, و آنچه تحت تصرف حس و تجربه انسان نیست، تقریباً اکثر اوقات به آنچه در تعالیم ادیان و آرای متألهان اهل کلام است، منتهی میشود و جز در موارد نادر که فکر بر آنچه هست طغیان میکند و عقاید و سنن جاری را مانع سیر و بسط خویش می یابد, اغلب جوابهایی را که دین حاکم و سنت جاری بر محیط و عصر وی تحمیل میکنند می پذیرد و حاصل عدم تعهد وی با آنچه تعهد اهل کلام بدان منتهی میشود، توافق مییابد و آن جا که این توافق مورد تردید واقع شود، به دفاع از فکر یا تأویل در وحی میپردازد و از همین جااست که فلسفه با مقالات ارباب دیانات ارتباط می یابد و سیر در ادیان نظری اجمالی بر تحول عقاید فلسفی را هم دستکم در آنچه به این مسائل مربوط می شود، الزام میکند.
بدین گونه، عمده ترین مسائل فلسفی که بدون حل آنها زندگی انسان پوچ، و خود انسان محکوم به یأس و خذلان واقع خواهد شد، خیلی پیش از آنکه با پاسخ های فلسفی مواجه شود، نزد اصحاب دیانات مطرح بوده است, و آنچه متفرع بر این مباحث میشود و اهل فلسفه به حلوطرح آنها علاقه نشان دادهاند, و از آن جمله شامل جبر و اختیار و خیر و شر و اتقان عالم و عنایت الاهی و سعادت و شقاوت خلق است, پیش از آن که در فلسفه مجال طرح یابد، نزد اصحاب دیانات مطرح شده است, و فلسفه بعدها کوشیده تا آنها را از صورت مجرد اعتقاد بیرونآورد و کسوت برهانی برآنها بپوشاند. در این مقاله نخست دربارهی مشخصهی دین و فلسفه سخن به میان آمده؛ سپس مناسبات تاریخی این دو آموزه بررسی شده است.
فلسفه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده است به مباحث زیر پرداخته شود: فلسفه فقه چه دانشی است؟ وصفی است یا دستوری؟ چه گزارههایی دارد؟ آیا تأسیس چنین دانشی لازم است؟ چه تأثیراتی بر علم فقه دارد؟
فلسفه تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
فلسفه تفسیر چیست؟ در این دانش به دنبال چه هستیم؟ مهمترین مسائل و مباحث دانش فلسفه تفسیر چیست؟ چه علومی در تفسیر دخیل هستند؟ علت تکثر تفاسیر چیست؟ این سؤالات و مباحثی دیگر، محتوای مقاله را تشکیل میدهد.
فلسفه مضاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
مؤلف «فلسفة مضاف»، سعی کرده است در این مقاله، مباحث اساسی فلسفههای مضاف را –هرچند بسیار فشرده- مطرح کند، از جمله: ارائة تعریف خاصی برای فلسفة مضاف، تأکید بر امکان و ضرورت فلسفههای مضاف اسلامی، پیشنهاد معیارهایی برای تقسیم و طبقه بندی فلسفههای مضاف و ...
محقق محترم فلسفة مضاف را، «دانش پژوهش فرانگر–عقلانی احکام کلی مضافالیه خویش» میداند. مؤلف سهگونه تقسیم برای فلسفههای مضاف ارائه کرده؛ یکی از تقسیمات پیشنهادی وی تقسیم فلسفههای مضاف به: بسیط، مرکب و مضاعف است. در تقسیم دیگر، مؤلف، فلسفههای مضاف را به فلسفههای علوم و فلسفههای امور طبقهبندی کرده است
تحلیل عرفانی داستان هانسل و گرتل (برادران گریم) بر اساس آموزه های قرآن کریم و مثنوی جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه حقوق در دومعنا
حوزه های تخصصی:
فلسفه حقوق دو معنای بسیار متفاوت در بر دارد . فلسفه حقوق در یک معنا علم جدیدی نبوده و سابقا نیز تحت عنوان «حقوق طبیعی» یا «حقوق فطری» مورد توجه و بررسی قرار گرفته است . اما در معنای دیگر که به «فلسفه علم حقوق» میتوان از آن نام بر ، علمی جدید و نوپا است . در این نوشتار سعی میشود یک در یک نگاه مقایسهای بعضی ممیزات این دو معنای متفاوت از فلسفه حقوق ، مورد توجه قرار گیرد ...
نقش قدامة بن جعفر در تحول نقد ادبى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدامه بن جعفر‘ ناقدی است که تحول عظیمی در نقد ادبی عرب بوجود آورد‘ می توان گفت که نقد عربی قبل از قدامة بن جعفر ‘ مبتنی بر ذوق و سلیقه بود‘ از روی ذوق شعر می گفتند و از روی ذوق نیز شعر را نقد می کردند‘ زیرا زندگی آنان مبتنی بر ذوق و سلیقه بود‘ بنابراین طبیعی است که نقد آنان نیز هیچگونه معیار ومقیاسی در بر نداشته باشد‘ اما قدامه روشی را برگزید که می توان گفت از ارسطو تقلید نموده بهمین دلیل استبداد فلسفه ومنطق در عقل وی آشکار و گویا می باشد و بنظر می رسد که این روش اولین کوشش علمی برای تطبیقی اصول منطق وعلم بر شعر و ادب عربی باشد‘ زیرا قدامه از روشی بهره جسته که جز بوسیله تقسیم بندیهای علمی و بررسیهای فلسفی امکان پذیر نمی باشد. برهمین اساس در تمامی فصول و مباحث کتاب «نقد الشعر» خود‘ به اندیشه علمی پایبند مانده و سعی نموده که با پیمودن راهی درست و شیوه ای سالم اثری علمی و اصیل بوجود بیاورد.
ناسازگاری های خدا از دیدگاه مرلو - پونتی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۵ شماره ۵۶
حوزه های تخصصی:
مرلو- پونتی مفهوم خدا را، به عنوان واجب الوجود، با مبانی فلسفی خویش ناسازگار می داند. از نظر او هیچ چیز در این عالم واجب و ضروری نیست و همین عدم ضرورت باعث می شود تا همه چیز تبیین نشده، مبهم و، در نتیجه، شگفت باشد. اما الهیات با فرض وجود یک موجود ضروری، یعنی خدا، همه چیز را تبیین می کند و شگفتی را نابود می سازد. همچنین، وجود خدا آزادی انسان را سلب می کند زیرا حضور موجود قادر مطلق و عالم مطلق، انسان را به یک شی فرو می کاهد و جایی برای فعالیت خلاق او باقی نمی گذارد. بدین ترتیب الهیات که به دنبال تبیین کردن و ضرورت بخشیدن به همه موجودات و رسیدن به یقین است در مقابل فلسفه قرار می گیرد که درپی حفظ عدم ضرورت، ابهام و شگفتی وجود است. از سوی دیگر اعتقاد به خدا اخلاق را ناممکن می سازد زیرا توسل به هر امر مطلق، از جمله خدا، منجر به اخلاقی می شود که مبتنی بر ارزش های مطلق است و این اخلاق شایسته خدایان است نه انسان ها. اخلاق بشری مبتنی بر ارزش های نسبی است. در ادامه مقاله نظر منتقدان مرلو- پونتی بیان می شود.
تأملی در مختصات دانش فلسفه و فلسفه ورزی
منبع:
علامه ۱۳۸۵ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
کاوشی در مبنای معرفت شناسی تیلوریسم و پیامدهای آن در مدیریت آموزشی
حوزه های تخصصی:
برای فهم صحیح مدیریت علمی (آموزشی) باید آن را به عنوان یک فلسفه مورد توجه قرار داد، به دلیل اهمیتی که مدیریت آموزشی در فرایند آموزش و پرورش دارد مقاله حاضر با نگاهی نو به آن نگریسته و به بررسی ریشه شناخت شناسی (معرفت شناسی) آن، متاثر از اولین نظریه مدون مدیریت، یعنی تیلوریسم پرداخته است. روش پژوهش مقاله، به دلیل ماهیت موضوع آن، سندی ـ تحلیلی بوده و نیازی به فرضیه سازی احساس نشده است. بر مبنای یافته های پژوهش، مدیریت آموزشی مبتنی بر تیلوریسم، به نوعی بر دیدگاه پوزیتیویستی در علم مبتنی است و مهمترین هدفش در سازمان آموزش و پرورش، انتقال معرفت واقعی برای دنیای واقعی است. بر این اساس، معرفت با حس و تجربه شروع می شود و دانش از علائق انسانی منفک است، کشف تجربی مهمترین راه کسب معرفت علمی است، لذا هر عملی در سازمان باید پشتوانه علمی داشته باشد. کارکرد اصلی علم تبیین پدیده ها و قدرت پیش بینی امور است و به همین دلیل باید دانش نظری را در عمل به خدمت گرفت و با نگاه افزایش دانش و آگاهی افراد سازمان در جهت افزایش کارایی، به آن نگریست.
درآمدى بر جایگاه، معنا، آثار و چشماندازهاى تفکر انتقادى
حوزه های تخصصی:
یکى از گستردهترین مفاهیمى که در حوزهى تعلیم و تربیت مطرح شده تفکر انتقادى است که با توجه به گسترش و تغییرات مداوم دانش و اطلاعات در جهان امروزى، ضرورت آموزش آن براى نظامهاى آموزشى کشورهاى مختلف آشکار شده است. البته تفکر انتقادى در تاریخ فلسفهى غرب از جایگاهى خاص برخوردار بوده است و فیلسوفانى چون سقراط، دکارت، کانت و پوپر به این امر توجه کردهاند. امروزه صاحبنظران فلسفهى تعلیم و تربیت، با استفاده از رویکرد تحلیل زبانى، تفکر انتقادى را واژهاى تمایلى یا مرحلهاى در نظر مىگیرند که هر یک منافع و مسائل خاص خود را دارد. نویسندگان مقاله معتقدند که تفکر انتقادى، اگر در جایگاه مناسب خود مورداستفاده قرار گیرد، نقش مهمى در رشد فراگیران در آینده برعهده و آثار شناختى، روانى، اجتماعى و علمى ارزندهاى را به همراه خواهد داشت.
کاوشی در مبانی فلسفی نظریه مدیریت کیفیت فراگیر
حوزه های تخصصی:
در ابتدای قرن بیستم « فردریک تیلور » روش علمی خود را ارائه داد که هدف آن ، مؤثر کردن عملیات و دسترسی با بازده انبوه تر در تولید بود . « تیلور » به پیروی از آدام اسمیت کارها را به وظایف کوچک تقسیم می کرد و بدین ترتیب سطح مهارت کارگران را در یک بخش افزایش می داد . با کار « تیلور » کیفیت سنتی که در هنر استادکاران و صنعتگران نهفته بود تغییر یافت و به دنبال آن بعد از جنگ جهانی اول ، پیروزی متفقین را ناشی از کیفیت خوب ابزارهای آنها تشخیص دادند که این موضوع باعث به وجود آمدن دیدگاه جدیدی نسبت به کیفیت شد ...
اندیشه هاى سیاسی، فلسفى و دینى سید جمال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
سیدجمال در پىایجاد سازگارى میان اسلام سنتى و چالشهاى علمى و فلسفى غرب بود و در این زمینه موضع میانهاى را در پیش گرفت. سیدجمال علوم و فنآورى جدید غرب را از آداب و اخلاق غربى انفکاکناپذیر مىداند و معتقد است جهان اسلام بدون پذیرش پیامدهاى کلامى و فلسفى آن مىتوانند به آن دست یابند. نویسنده در این مقاله ضمن انتقاد از مادهگرایان و معرفى آنان به عنوان ویرانگر تمدن و جامعه انسانى، توجه روشنفکران مسلمان را به خطر جدى آنان جلب کرده است. نویسنده دیدگاههاى سیدجمال در باب دین، فلسفه و علم را گویاى موضع روشنفکران مسلمان قرن نوزدهم مىداند که از قدرت، ثروت و برترى علمى و فنى غرب از یک سو و از ضعف جهان اسلام و سیطره و تجاوز غرب بر آن از سوى دیگر، ناراحت بودند و کشورهاى مسلمان را به فراگیرى علوم و فن آورى جدید غرب دعوت مىکردند.