مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۴۱.
۶۴۲.
۶۴۳.
۶۴۴.
۶۴۵.
۶۴۶.
۶۴۷.
۶۴۸.
۶۴۹.
۶۵۰.
۶۵۱.
تفسیر
حوزههای تخصصی:
تفسیر گران سنگ «تسنیم» نوشته آیت الله جوادی آملی، از جمله تفاسیر اجتهادی قرآن است که به پیروی از شیوه علّامه طباطبایی در «المیزان» از روش تفسیر قرآن به قرآن بهره گرفته است. هم چنین تفسیر «مفاتیح الغیب» فخر رازی نیز، جزء تفاسیر طراز اوّل قرآن در میان اهل سنت شمرده می شود که حضور قابل توجهی در تفسیر تسنیم دارد. این دو تفسیر در دو منظومه فکری متفاوت سامان یافته اند؛ اما نسبتاً از شیوه ها و اسلوب های مشترکی برخوردارند. به همین دلیل، در جای جای تفسیر تسنیم، مواجهه های مختلف آیت الله جوادی آملی با آرا و نظرات فخر رازی مشاهده می شود. این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی شکل گرفته تا نقدهای نویسنده تسنیم بر فخر رازی را به همراه انتقاد عملکرد تفسیر تسنیم بر مفاتیح الغیب مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشانگر آن است که نقد مؤلف تسنیم بر مفاتیح الغیب به شیوه نقد بر مبنای خانواده آیات، نقد بر مبنای میزان توجه به تفسیر قرآن به قرآن، نقد بر مبنای میزان پایبندی به ظواهر متن، نقد بر مبنای میزان دقت در واژگان قرآنی، نقد بر مبنای میزان توجه به سیاق، نقد بر مبنای میزان دقت در کاربرد روایات تفسیری و نقد بر مبنای تدبّر و نهایتاً توجه به آثار و نتایج یک رأی تفسیری است. همچنین در بخش تحلیل انتقادی عملکرد تفسیر تسنیم، نقد دیدگاه تفسیری بر اصل اولی، نقد بر مبنای دانش نحو، نقد برداشت تفسیری و نقد دیدگاه تفسیری بر پایه جبر، بیان شده است.
بررسی تفسیر آیات توحید و تثلیث از منظر عادل تئودور خوری مستشرق کاتولیک آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
۳۴-۹
حوزههای تخصصی:
توحید و تثلیث دو مفهوم متضاد به هم وابسته هستند؛ به گونه ای که اثبات یکی از آنها، ابطال دیگری را به همراه خواهد داشت. تثلیث به معنای کثرت در الوهیت، که دلالت بر سه گانه بودن خداوند در عینِ اله واحد بودنِ خدا، عیسی و روح القدس دارد، از عقاید خاصه غالب مسیحیان به جز فرقه های خاص قرون اخیر از جمله فرقه «شاهدان یهوه» و گروهی از نواندیشان مسیحی می باشد. عادل تئودوخوری، کشیش لبنانی با رویکرد تأکید بر عقلانیت و در راستای رسیدن به گفتگوی صلح آمیز میان ادیان اسلام و مسیحیت، اقدام به تفسیر قرآن کریم کرده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این مسئله است که این عالم مسیحی، چگونه تقابل بین توحید و تثلیث را در تفسیر آیات مربوطه، تحلیل کرده است. در این راستا با مدل تحلیلی، آیات مربوط به نهی از تثلیث و عدم فرزند داری خداوندبا تکیه بر توحید، در تفسیر عادل تئودورخوری به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع دسترس، مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که تئودورخوری با بررسی تفاسیر مسلمانان در آیات توحیدی و ابراز صریح در ایمان کامل خود به توحید خداوند، برهانی بر توحید الهی ارائه داده است. در عقیده تثلیث نیز او از دسته الهی دانان مسیحی است که آموزه مسیحیِ الوهیت عیسی علیه السلام را شرک دانسته و وی را مظهر تجلی خداوند می داند نه تجسد خدا. ضمن این که این نتیجه گیری وی، منافاتی با اعتقاد برگرفته مفسران اسلامی از جمله آیهالله طباطبایی و آیه الله جوادی آملی ندارد.
بازخوانی انتقادی آیه ۲۱ نساء با تمرکز بر جایگاه لغوی تفسیری دو مفهوم «میثاق غلیظ» و «احسان» در حقوق زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال ضرورت تشریح ضعف و کاستی های برخی نظرات تفسیری موجود در إقناع اذهان، پژوهش پیش رو با هدف بازنگری و درنگ در تفسیر آیه 21 نساء انجام یافته است. این رویکرد، مبتنی بر تمرکز در لغت، توجه به موضوع و پیوند محتوایی آیه به ویژه مفهوم «میثاق غلیظ» با آیات قبل از خود و دیگر آیات مربوط به طلاق، به طور خاص فراز «تسریح باحسان» است. حاصل این واکاوی بیانگر آن است که موضوع مالی آیه نه فقط مهریه بلکه همه اموال اعطا شده به همسر است. محتوای آیه نیز در ادامه تبیین گزاره های رفتاری هنجار بین مرد و زن در خانواده اسلامی، با ترسیم هندسه اخلاق- حقوق، مطایق با آیات قبل و دیگر آیات هم موضوع است. در این هندسه در صورت اراده مرد به طلاق، دوران محبت بین همسران از یک سو و میثاق غلیظ به معنای همه وظایف مالی او در برابر همسر از سوی دیگر یادآوری شده است. همچنین با توصیه به بخششی بیش از حقوق واجب زن هنگام طلاق (تسریح باحسان)، به عنوان تسکینی برای او در مرارت طلاق، چشم اندازی از ضرورت توجه به حقوق زن ترسیم شده است. دراین نگره، هیچ مردی نه تنها در ادای همه حقوق مالی و واجب زن، نباید کوتاهی کند بلکه نمی تواند سودای بازپس گیری چیزی از اموال اعطایی به همسر را نیز داشته باشد.
اصول ماهوی تفسیر در حقوق کار در پرتو اصل 166 قانون اساسی
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق عمومی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
309 - 339
حوزههای تخصصی:
اصل 166 قانون اساسی دادگاه ها را ملزم به صدور آرا مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی که بر اساس آن حکم صادر شده می داند. از سوی دیگر اهمیت وجودِ اصول تفسیر در حقوق کار به علت ماهیت حمایتی آن، بر کسی پوشیده نیست؛ به طوری که در موارد اجمال، ابهام و فقدان نصوص قانونی، اصول مزبور حمایت از طرف ضعیف (کارگر) را به کمال می رسانند. پژوهش حاضر با اتکاء به روش توصیفی-تحلیلی و با کمک از داده های کتابخانه ای و آراء قضایی در جهت شناسایی اصول ماهوی تفسیر در حقوق کار در حمایت از کارگر، انجام شد و ابتدائاً فرض بر این بود که اصول مختلفی در لابه لای مواد قانونی، آراء قضایی و دکترین حقوقی، قابل شناسایی هستند. در نتیجه این پژوهش مشخص گردید که اولاً، بسیاری از اصول حمایت از کارگرعلی رغم وجود تلویحی، شناسایی نشده اند و ثانیاً، مضاف بر اصول شناخته شده فوق الذکر، اصول دیگری نظیر اصل تفسیر موسع به نفع کارگر، اصل تحدید اراده کارگر، اصل حداقلی بودن مزایای قانون کار، اصل حداکثری بودن تکالیف قانون کار، اصل پیشرو بودن حقوق کار، اصل محترم بودن کار کارگر و اصل تداوم کارگاه، مطرح و مورد بررسی قرار گرفت.
تحلیلی تاریخی – تبیینی بر آراء مفسرین در مورد آیات آغازین سوره روم
حوزههای تخصصی:
توجه به تاریخ و سرگذشت پیشینیان، از موارد قابل توجه در قرآن کریم است، و یکی از جنبه های اعجاز قرآن خبر دادن از امور غیبی و از جمله موارد خبر قرآن از آینده که مرتبط با تاریخ ایران در دوره ساسانیان و موضوع مورد مطالعه این تحقیق است؛ پیش گویی نتیجه نهایی جنگ های ساسانیان با رومیان در زمان سلطنت خسرو پرویز است، که در آیات اولیه سوره روم بدان پرداخته شده است. در این مقاله، ابتدا به پیشینه روابط سیاسی- نظامی ایران و روم در عصر ساسانی به صورت گذرا اشاره و سپس نگاه قرآن به جنگ های ایران و روم مورد بحث و بررسی قرارمی گیرد. مسأله اصلی پژوهش حاضر، اعجاز قرآن کریم در پیش گویی نتیجه نهایی جنگ های ساسانیان با رومیان و به تبع آن علّت اصلی خوشحالی مسلمانان از نزول آیات آغازین سوره روم است. این مقاله درصدد است تا با بررسی و تحلیل متون و منابع تاریخی و تطبیق آن با آیات قرآن و تفاسیر شیعه و اهل سنت، به سوالات تحقیق پاسخ دهد. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج حاصل از این پژوهش که برآیند بررسی و تحلیل تاریخی - تبیینی آراء مفسرین است، نشان می دهد که علّت اصلی شادی مسلمانان همانا تحقق پیش گویی قرآن کریم - وعده خداوند در مورد وقایع آینده - و اثبات حقانیت و صدق گفتار رسول خدا(ص) بوده است.
میراث ماندگار شرط مارتنس در حقوق بین الملل؛ تحلیل مشرب های فکری در خصوص ماهیت و کارکردهای حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1215 - 1239
حوزههای تخصصی:
مفهوم واقعی شرط مارتنس سال هاست ذهن علمای حقوق بین الملل را مشغول کرده است. تعیین ماهیت و اهمیت حقوقی دقیق شرط مارتنس بسیار دشوار است، زیرا شامل مفاهیمی است که به صراحت در حقوق بین الملل تعریف و تبیین نشده اند. ازاین رو در خصوص اثر حقوقی این شرط و جایگاه آن نوعی تشتت آرا به وجود آمده که هر کدام از حمایت های کافی در رویه قضایی، معاهدات و دکترین برخوردارند. پژوهش حاضر، پس از نگاه اجمالی به جایگاه شرط مارتنس در مبانی حقوق بین الملل، چارچوب تحلیلی به منظور توسعه برداشت جامع از شرط مارتنس به مثابه منبع حقوق بین الملل را به تصویر می کشد. به نظر می رسد تفاسیر مختلف از شرط مارتنس بر نحوه درک ما از چگونگی اعمال حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه به طور کلی و روند شکل گیری قواعد جدید برای تنظیم مخاصمات مسلحانه نوین به طور خاص تأثیر می گذارد. ازاین رو درکی عمیق از کارکردهای نوین شرط مارتنس می تواند نویددهنده عصر جدیدی برای تفسیر و توسعه حقوق بین الملل و کاربرد شرط در سایر حوزه های کمتر توسعه یافته باشد. نگارندگان بر این باورند که شرط مارتنس بسته به شرایط و دادگاهی که در آن مورد استناد قرار می گیرد، می تواند کارکردهای حقوقی متفاوتی داشته باشد. البته بزرگ ترین دستاورد شرط مارتنس، علاوه بر روش تفسیر برای حل بن بست های حقوقی و رافع خلأهای موضوعه حقوق بین الملل، ارائه مبنای پوزیتیویستی برای ادغام مفاهیم حقوق طبیعی در حقوق موضوعه بوده است.
امنیت اقتصادی در پرتو نظرهای شورای نگهبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
281 - 306
حوزههای تخصصی:
تفسیر موسع قانون اساسی در حمایت از حقوق مردم و همچنین ضرورت تصویب قوانین جامع می تواند به عنوان اصلی ترین مسئله ای باشد که در صورت اعمال، در حوزه حقوق اقتصاد عمومی بدون شک نتیجه ای در بر نخواهد داشت مگر بهبود شاخص های امنیت اقتصادی کشور. شورای نگهبان به عنوان مفسر و صیانتگر قانون اساسی و حقوق و آزادی های اقتصادی می تواند اساسی سازی حق امنیت اقتصادی را در صلاحیت های قانونی اقتصاد بخش عمومی تضمین نماید و این عملکرد حاصل نمی شود مگر با تبیین امنیت اقتصادی در تمامی ارکان حاکمیتی. شناخت شاخص های امنیت اقتصادی می تواند به عنوان عنصری راه گشا باعث ارتقاء امنیت اقتصادی گردد. هدف از مقاله حاضر که به صورت یک پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی می باشد، دستیابی به این نتیجه است که: تاثیر نظرات شورای نگهبان بر امنیت اقتصادی چیست و با ارائه چه الگویی می توان تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی را در جهت حمایت از شاخص های امنیت اقتصادی کارآمدتر نمود. در این رابطه فرض بر این است که عملکرد شورای نگهبان بر شاخص های امنیت اقتصادی دارای تأثیر مستقیم می باشد. در انتها این نتیجه حاصل گردید که: ایجاد یک شیوه تخصصی- تفسیری بر اساس الگوی عالی اجتهاد پویا و ارزش های عالی اقتصادی قانون اساسی می تواند به عنوان الگویی در نظر گرفته شود که در آن امنیت اقتصادی به عنوان رکن اصلی اقتصادی در جامعه مورد حمایت قرار گیرد و باعث بهبود عملکرد شورای نگهبان در راستای بهبود شاخص های امنیت اقتصادی گردد.
محدوده نظارت دادگاهها بر آرای داوری؛ نقد یک رأی دادگاه تجدیدنظر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون گذار به دلایلی مانند سرعت، دقت، اعتماد، محرمانگی، کم هزینه بودن، و از همه مهم تر، حل وفصل تخصصی اختلافات به ویژه در عرصه تجارت، نهاد داوری را در قوانین مختلف به رسمیت شناخته است و در عین حال، در محدوده ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی، نظارت قضایی شکلی را تجویز نموده است.
نظارت قضایی خارج از ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی و تفسیر غیرحقوقی از بند یک آن ماده، نه تنها موجب اطاله دادرسی می شود، بلکه باعث صرف چندین برابر وقت و هزینه، و بعضاً افشای اسرار تجاری و رسیدگی غیرتخصصی توسط قاضی ناآشنا به موضوع دادرسی می گردد و نتیجتاً نهاد داوری جایگاه و جذابیت خود را از دست می دهد.
رأی مورد انتقاد، به نظر نویسنده، نمونه ای از این گونه آراء است که از حیث قواعد شکلی و ماهیتی مورد تحلیل قرار گرفته است و نتیجه تحلیل، واجد ایراد بودن آن رأی می باشد.
دوام اعتبار قاعده حقوقی پس از وضع استثناء (استثناء قاعده را تأیید می کند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق خصوصی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
108 - 129
حوزههای تخصصی:
عبارت «استثناءْ قاعده را در مواردی که مستثنی نشده باشد تأیید می کند» بیان گر حکمتی عملی است که گویا نخستین بار حقوق دانان رومی بدان پی برده اند اما چون ریشه در عقل سلیم داشت از مرزهای آن دیار گذشت و به حقوق دیگر کشورها نیز راه یافت و مقبول حقوق دانان گردید. مراد از این حکمت، وجود استثناء، سبب بی اعتباری قاعده (اصل) نمی گردد بلکه نفس وجود استثناء نشان می دهد که قاعده ای معتبر هم چنان وجود دارد که استثنائی بر آن وارد شده است. از استفاده ناصواب این حکمت، دست کم دو مغالطه برمی خیزد: نخستین مغالطه هنگامی رخ می دهد که بخواهند استثناء یا قاعده بودن امری را با تکیه بر این حکمت کشف کنند. دومین مغالطه هم وقتی است که در نفس وجود اصل تردید باشد اما کسی وجود آن را مفروض بگیرد و سپس به این حکمت استناد کند.
خوانش های تفسیری واحد در بستر گفتمان های متعدد: مطالعه موردی عبارت «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که اخیرا مورد بحث و تبادل نظر قرآن پژوهان قرار گرفته است، توجه به گفتمان ها و نقش آن ها به عنوان یکی از عوامل غیر معرفتی (ناخودآگاه) موثر بر فهم و تفسیر برخی از آیات قرآن کریم است. در منظومه فکری این دسته از محققان، عمدتا نگرشی یک وجهی و تک بعدی به گفتمان ها صورت می گیرد؛ به این معنا که غالبا در مواضعی از گفتمان ها به عنوان عاملی اثرگذار در این حوزه یاد می شود که آیات قرآن کریم در طول تاریخ با تفاوت ها یا تحولات معنایی مواجه باشند. در این میان آن چه کم تر بدان پرداخته شده، توجه به نقش گفتمان ها در مواضعی است که میان آراء تفسیری در طول تاریخ، مشابهت و یا وحدت خوانشی مشاهده می شود. به منظور روشن شدن این موضوع، در پژوهش حاضر تلاش بر آنست به بررسی یکی از خوانش های واحد عبارت قرآنی «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» به عنوان نمونه پرداخته شده و نقش گفتمان ها در ظهور یا ترویج آن خوانش واحد در بازه های زمانی متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آنند که ظهور و ترویج خوانش واحدی که مطابق آن مقصود از دفع کنندگان در عبارت شریفه، سلاطین، پادشاهان و یا هیئت حاکم بر جامعه دانسته شده است، در بازه های زمانی مختلف، متاثر از گفتمان های متفاوتی بوده است؛ چنان که در قرن اول و دوم، گفتمان حکومت سالاری امویان، در قرن سوم و چهارم، گفتمان سنت گرایی، در قرن دوازدهم و سیزدهم، گفتمان صوفی گرایی و در قرن چهاردهم و پانزدهم گفتمان آنارشیسم یا هرج و مرج گرایی در شکل گیری و ترویج این خوانش واحد نقش بسزایی داشته است.
نقش هرمنوتیک در تفسیر قواعد حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
7 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های قواعد حقوقی که پایه و مبنای نظام بین المللی می باشد، این است که به صورت کلی تدوین می شوند. این ویژگی کلی بودن، اشکالات عمده و مستمر در اجرای قاعده به وجود می آورد. در حقیقت ممکن است کارکرد قاعده حقوقی در حل مسائل نظام بین المللی با مشکل مواجه شود. برای اینکه در هر مورد خاص که پیش می آید قاعده حقوقی بتواند درباره وقایع ملموس خارجی قابل اجرا باشد، یک کار تکمیلی لازم است و آن کار تکمیلی عبارت است از مشخص نمودن مفهوم قاعده و منطبق کردن آن بر موارد جزئی و جستجوی معنای خارجی آن قاعده. تنها به این طریق است که سکوت، ابهام، اجمال و نقص قانون برطرف شده و برای موارد مشخص و جزئی تعیین تکلیف می گردد، در غیر این صورت جامعه بین المللی با خلأ حقوقی و قانونی مواجه می گردد. جستجوی معنای خارجی قاعده با اصطلاحاتی مانند تفسیر، تأویل و هرمنوتیک حقوقی شناخته می شود. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، می کوشد نقش هرمنوتیک در تفسیر قواعد حقوق بین الملل را مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که می توان با اتخاذ یک روش هرمنوتیکی بر مبنای گزاره های هرمنوتیک مدرن در جهت رفع ابهام و تعارض در تفسیر قواعد حقوق بین الملل برآمد.