فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شرایط جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی متنوع و وجود منابع اولیه غنی، شرایط مناسبی برای رونق صنایع دستی مختلف در قفقاز فراهم کرده بود. این صنعت پیوند عمیقی با فرهنگ و اجتماع داشت و جایگاه مهمی را در اقتصاد منطقه به خود اختصاص داده بود. هرچند شیوه مدیریت خانواده در این دوره دچار تغییرهای زیادی شد و نگاه استعمارگرایانه دولت روسیه بر اقتصاد منطقه در دوره های مختلف سایه افکنده بود، بیشتر اعضای یک خانواده قفقازی به پشتوانه صنایع دستی، نقش مهمی در تقویت اقتصاد خانواده و تضمین دوام و بقای آن داشتند. محصولات تولیدشده در این منطقه، بیشتر به مصرف داخلی می رسید و غیر از محصولات ابریشمی و قالی، در اقتصاد و تجارت خارجی اهمیت زیادی نداشت. با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی پاسخ این پرسش هستیم که صنایع دستی در آخرین دهه های روسیه تزاری، چه نقشی در اقتصاد خانواده قفقازی داشت؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که با توجه به ساختار اجتماعی، تنوع آب وهوایی، مواد خام در دسترس و شرایط سیاسی ایجادشده در قفقاز زیر سلطه روسیه، صنایع دستی با گسترش روحیه مشارکت پذیری اعضای خانواده و بالابردن سطح اشتغال و افزایش درآمد سرانه، بخش قابل توجهی از بار اقتصادی منطقه را بر دوش می کشید. این نوشتار با روش کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و ابزار آن داده های تاریخی تنظیم شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد صنایع دستی در زندگی مردم قفقاز جنوبی بیشتر از قفقاز شمالی تأثیر داشت و نزدیک به ۳۰ درصد درآمد سالانه یک خانواده را تشکیل می داد.
چالش های کنش گری صنفی- سیاسی معلمان و تشکل های صنفی آنان در دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
163 - 198
حوزههای تخصصی:
کنش گری صنفی-سیاسی معلم ها در دهه 90 شمسی را می توان به عنوان نقطه عطف و فصل جدیدی از تاریخ کنش گری صنفی-سیاسی معلمان در ایران نامید؛ این پدیده در نوع خود، نه تنها با دیگر کنش گری های اعتراضیِ معلمان در چند دهه اخیر متمایز بوده بلکه در مقایسه با کنش گریِ اعتراضیِ دیگر اصناف همچون کارگران، کامیون داران، معدن چیان و غیره-هم از حیث قشری و شکلی و هم از حیث میزان فراگیری، مشارکت و استمرار آن-از ویژگی های خاصی برخوردار بوده است؛ نکته قابل تأمل در این زمینه آن است که این کنش گری برای رسیدن به اهداف عمومی و حرفه ای خود با چالش هایی مواجهه بوده است. بررسی این مهم باعث می شود نه تنها چالش ها و موانع کنش گری این صنف شناسایی و آسیب زدایی شود بلکه چالش های دیگر اصنافِ کنش گر نیز به صورت تطبیقی-مقایسه ای، شناسایی و مرتفع گردد. حال، پرسش اصلی این است که «مهم ترین چالش های کنش گری سیاسی _صنفی معلم ها و تشکل های آنان در دهه 1390 چه بوده است؟». در پاسخ، فرضیه ای که با روش گردآوری کتابخانه ای طرح گردیده و سپس با روش مصاحبه ی نیمه باز برروی 30 نفر از کنش گران سیاسی-صنفی معلمان به بوته آزمون گذاشته شده ازاین قرار است که قشر معلمان در کنش گری صنفی-سیاسی خود دارای سه چالش درونی (تعارض منافع، ضعف تشکیلاتی و فقدان راهبرد منسجم) و سه چالش برونی (ناکارآمدی سیاست گذاری، عدم خوش بینی سیاست گذاران و محیط بین المللی) هستند. تحلیل داده های کمی (از طریق تکنیک های سنجش میانگین و درصد فراوانی) و کیفی (تکنیک برجستگی) نشان می دهند که از 6 چالش برون صنفی و درون صنفی، به ترتیب ناکارآمدی سیاست گذاری ها و ضعف راهبردهای نظری-عملی بیشترین تأثیر و محیط بین المللی کم ترین تأثیر چالش زا را داشته اند.
تأملی بر جبران ضرر و زیان اداری در صیانت از حقوق شهروندی در نظام حقوقی ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرر و زیان اداری به عنوان بخشی از جریان اداره امور و ناقض حقوق شهروندی مطرح بوده و توجه به جبران آنها در حقوق اداری در صیانت از حقوق شهروندی بسیاری از کشورها پذیرفته شده که ایران و عراق از آن مستثنی نبوده اند. در کشور ایران و عراق ، پیرو پذیرش نظریه تقصیر در حقوق خصوصی و حقوق جزا، تقصیر اداری مستخدمین دولتی در چهارچوب نظام قضایی رسیدگی شده و بدون جبران باقی نمی ماند. ایراد ضرر و زیان موضوع جبران، شامل دو بخش ضرر مادی و معنوی بوده که جهت صیانت از حقوق شهروندان، در محاکم قضایی ایران و عراق تحت رسیدگی قرار می گیرد. فلذا حقوق کشور عراق از این حیث واجد شباهت های زیادی با حقوق ایران می باشد و دادگاه دادرسی اداری آن با ارکانی مشابه حقوق ایران، وظیفه رسیدگی به تخلفات اداری و جبران ضرر و زیان ناشی از اعمال اداری، رعایت حقوق شهروندان را برعهده دارد. هدف این پژوهش آن است که جبران ضررو زیان اداری در صیانت از حقوق شهروندی بررسی گردد. برهمین اساس پرسش اصلی پژوهش آن است مبانی جبران ضرر و زیان اداری در صیانت از حقوق شهروندی چگونه است؟ که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی و تحلیلی ضمن پاسخ به سؤال مذکور بیان گردید که مبانی جبران ضرر و زیان اداری بر اساس مسئولیت مدنی کارکنان دولت بوده که در تحقق حقوق شهروندی می تواند تأثیر داشته باشد و تأثیر آن غیرقابل انکار است .
ارزیابی سیستم حکمرانی بر اساس منطق شهدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران برنامه های حکمرانی کمتر موفق عمل کرده است و استقرار حکمرانی تعالی گرا به عنوان روشی بومی در برنامه ریزی ازجمله این تلاش هاست. صاحب نظران بر این اعتقادند که این حکمرانی می تواند در توسعه کشور دخیل باشد. لذا این پژوهش با ارائه الگویی جهت ارزیابی حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا به روش کیفی با هدف کاربردی و توسعه ای و به صورت توصیفی نگارش یافته است؛ به گونه ای که بر این اساس به روش کتابخانه ای، اسنادی و رصد پایگاه های الکترونیکی در باب ارزیابی سیستم حکمرانی تعالی گرا وصیت نامه شهدا در باب سخنرانی ها مبنای مطالعه قرار گرفت و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و فرآیند روش تحلیل تم از مجموع 319 کد اولیه و 38 کد فرعی 3 کد اصلی مدل ارزیابی حکمرانی با منطق شهدا ترسیم گردید. نتایج احصاء شده پژوهش حاکی از این است که حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا در نظام حکمرانی فعلی موثر است. و نتایج تحقیقات بیانگر این مهم است که ادارات و وزارت خانه ها با ایجاد، تقویت شاخص های احصا شده به دنبال ارزیابی و اجرای حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا باشند.
اردولیبرالیسم و تکوین دولت مدرن در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
187 - 165
حوزههای تخصصی:
اردولیبرالیسم در زمان یک بحران شدید اقتصاد سیاسی لیبرال در جمهوری وایمار آلمان پدیدار شد؛ در واقع نوعی تلاش سیاسی هماهنگ برای بازیابی عقلانیت اقتصاد آزاد در رفتار دولت و نیز رفتار شرکت کنندگان در بازار وجود داشت. بنابراین، دولت لیبرال به عنوان شالوده ضروری اقتصاد آزاد و به مانند قدرتی که بتواند چارچوب شرایط مورد انتظار را برای دخالت «دست نامرئی» در اقتصاد برای تسهیل و حفظ آزادی آن فراهم کند، معرفی شد. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش اردولیبرالیسم آلمانی در فرایند تاریخی تکامل نهاد دولت در آلمان است. دو پرسش پژوهشی در این نوشتار عبارت اند از: 1. دولت آلمان دارای چه بنیان ها و ویژگی هایی است؟ 2. از دیدگاه دولت سازی بر مبنای تعریف هگل، اردولیبرالیسم چه نقشی در تاریخ سیاسی آلمان ایفا کرده است؟ در فرضیه پژوهشی، بیان می شود که اردولیبرالیسم بر مبنای آموزه های یونان باستان، مسیحیت و عصر روشنگری، لیبرالیسم آنگلوساکسون را به نفع «خیر جمعی» هماهنگ کرده، و با ایجاد فضایی حائل میان نهادهای «دولت سیاسی» و افراد جامعه، بر مبنای بازار و فرایندهای آن، «جامعه مدنی» را تکامل بخشیده و از این راه فرایند تکوین نهاد دولت در آلمان را پیش برده است. تحلیل «تاریخ ایده ها» در مرکز توجه این پژوهش قرار دارد. در این روش، ایده ها در روند تکوین و تکامل خود در کنار یکدیگر قرار می گیرند و به تکوین نهادها (مانند نهاد دولت) می انجامند. افزون بر مطالعه آثار نظریه پردازانی همچون هگل و وبر، منابع دست دوم که از سوی پژوهشگران برپایه استفاده از منابع دست اول ایجاد شده اند، و دربرگیرنده مقاله ها و کتاب هایی هستند که رویدادهای گذشته با اهمیت تاریخی را توصیف می کنند، بررسی می شوند. یافته های تبیین بنیان نظری اردولیبرالیسم آلمان و بررسی نقش آن در فرایند تکامل نهاد دولت در این کشور نشان می دهد که جمهوری فدرال آلمان با وجود وفاداری کامل به بنیان های لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، توانسته است با تعدیل لیبرالیسم به نفع دولت، و ایجاد گونه ای ویژه از لیبرالیسم به نام اردولیبرالیسم، ضمن تکوین و تکامل «جامعه مدنی» به عنوان بخشی از بدنه دولت در معنای هگلی آن، فردگرایی افراطی را مهار کند و خیر عمومی و عدالت اجتماعی را در متن سنت لیبرال به انجام رساند.
پوپولیسم و سیاست در ایران پس از انقلاب؛ تحلیل محتوای گفتارهای رؤسای جمهور از 1368 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور مردم در انقلاب 1357 مُهر خود را بر سرشت حکومت برآمده از آن باقی گذاشت. مقامات سیاسی جمهوری اسلامی در طی چهار دهه، همواره بر حضور توده ها تأکید کرده و کوشیده اند نشان دهند که رویکردها و سیاست های اتخاذی آن ها تماماً در جهت خدمت به مردم بوده است. بنابراین دولت های بعد از انقلاب را از برخی لحاظ می توان دولتی پوپولیستی و مقامات آن را پوپولیست نامید. گرایش های پوپولیستی این مقامات ربط چندانی به گرایش های اقتصادی و سیاسی آنها نداشته؛ به طوری که خصیصه های مورد اشاره در میان تمامی جریان ها خود را نشان داده است. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و انتخاب شش سخنرانی هم وزن (از نظر مناسبت) از هر یک از رؤسای جمهور از سال 1368 تا 1395، ابتدا مولفه ها و شاخص های پوپولیسم در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را شناسایی و کدگذاری کرده و سپس میزان شاخص های پوپولیستی را در هریک از آن ها نشان داده و تحلیل محتوا می نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در مقام هم سنجی، بیشترین مؤلفه های مرتبط با پوپولیسم به ترتیب در گفتار احمدی نژاد، روحانی، هاشمی و خاتمی و بیشترین کدها به ترتیب در احمدی نژاد، روحانی، خاتمی و هاشمی نمود یافته است.
فرآیندکاوی نخبه ستیزی در بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵ (پیاپی ۷۵)
169 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، فرآیندکاوی نخبه ستیزی در بخش عمومی است. این پژوهش با درک نقش و اهمیت استفاده از توانایی ها و استعدادهای نخبگان به مفهوم پردازی و ارائه الگو در این زمینه پرداخته است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 17 نفر از خبرگان آشنا به موضوع تحقیق، مجموعه ای از مضامین اولیه (302 مضمون) طی فرآیند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آن ها مقوله هایی (16 مقوله) استخراج گردید. اجزای پارادایم کدگذاری محوری ذیل عناوین شرایط علّی (مولفه های فردی: ماکیاولیسم، مولفه های گروهی: رقابت ناسالم، مولفه های سازمانی: احتمال جابجایی قدرت در سازمان، راهبردها: عدم ورود نخبگان، شرایط زمینه ای شامل: ویژگی های شخصی: نارسیسیم، ویژگی های رفتاری: رقابت ناسالم، شرایط مداخله گر: ساختار سازمانی نامناسب، مقوله محوری: گرایش به نخبه ستیزی و پیامدهای نخبه ستیزی در بخش عمومی: عدم پذیرش نیروهای نخبه) تعیین شدند. یافته های پژوهش نشان داد که عدم استفاده از نخبگان در فرآیندهای تصمیم گیری نقاط قوت بخش عمومی را به ضعف و فرصت ها را به تهدید بدل خواهد کرد.
گسست اسلام در دانمارک؛ از اقلیت قانونی تا پدیده ای «ضددانمارکی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
419 - 444
حوزههای تخصصی:
اولین برخورد وایکینگ های دانمارکی با مسلمانان مربوط به هزار سال پیش است، اما اولین ورود انبوه مسلمانان به دانمارک را باید در دهه 1960 به عنوان کارگران میهمان دنبال کرد. بعد از آن امواج دوم و سوم ورود مسلمانان به عنوان کارگران، پناهندگان پناه جویان و آوارگان به این کشور وارد شدند. به موازات ورود مهاجران مسلمان به دانمارک در نزدیک به 60 سال گذشته، قوانین و مقررات محدودکننده نیز وضع شده است؛ قوانینی که پیوسته محدودیت هایی را نسبت به اسلام، اسلام گرایان و مساجد وضع کرده است. سؤال پژوهش حاضر آن است که چرا اسلام در دانمارک نه به عنوان یک اقلیت دینی قانونی، همچون دین یهود، بلکه به عنوان یک پدیده «ضددانمارکی» سازمادهی شده است؟ برای این منظور از نظریه «گسست پروبلماتیک»، برای تحلیل استفاد شده و دستاورد پژوهش حکایت از آن دارد که شاهد تغییر جامعه دانمارکی از پروبلماتیک «مهاجر/کارگر» به پروبلماتیک «مسلمان/ ضددانمارکی» می باشیم.
دولت سازی؛ رویکردها، زمینه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
99 - 116
حوزههای تخصصی:
موضوع این نوشتار بحث و تحلیل در خصوص دیدگاه های مرتبط با دولت سازی (State Building) است. در سه دهه پایانی قرن بیستم بحث های نظری مفصلی در خصوص مسیرها و فرایندهای دولت سازی توسط اندیشمندان و محققین حوزه دولت پژوهی مطرح شده است و همچنان در مسیر بسط و تعمیق هستند. نکته کانونی و مشترک همه این مباحث، متأخر بودن دولت (State) و ارتباط آن با تحولات عصر مدرن است. پرسش بنیادی در همه این نظریه ها عبارت از آن است که چه بسترها و زمینه هایی موجبات شکل گیری دولت ها را در ادوار جدید (از قرن شانزدهم به بعد) فراهم آوردند و نیز اینکه این تأسیس جدید که غالباً با هیبت و هیمنه خارق العاده ای هم همراه بوده، طی چه فرایندی پا به عرصه نهاده و چه تحولاتی را از سر گذرانده است. در این نوشتار تلاش شده است که ضمن بحث در خصوص متأخر بودن دولت و تفاوت آن با سایر مفاهیم هم ارز؛ حکومت و رژیم، گونه بندی ای از این دیدگاه ها طرح نموده و درونمایه هاو بنیان های نظری هر سنخ مورد بحث قرار گیرد. سه گونه ارائه شده (اثر جنگ های جدید بر دولت سازی، وجود بسترها و زمینه های جدید برای شکل گیری دولت و وجود بستر مناسب فرهنگی)، گر چه کاملاً از هم منفک نیستند، اما هر کدام استدلال های خاص خود را در خصوص دلایل و فرایند شکلگیری دولت در عصر جدید را طرح کرده اند.
Shia Rationality and the Challenge of Takfirism in the Islamic Revolution Leaders’ Discourse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As one of the main goals of Iranian Islamic Revolution, achieving a modern Islamic civilization derived from Islamic rationality is faced with some challenges. As the most fundamental for an intellectual system, such intellectual challenged can be named “rationality”. On this basis, using attributional analysis type of the qualitative research method, this paper is to answer the following question: “Based on the Islamic revolution leaders’ viewpoints and at the regional level, which most fundamental intellectual challenge does the Islamic revolution face on its way for achieving its depicted high level goals, i.e., bringing up a modern Islamic civilization, and how could they be overcome? The findings indicate that “Takfiri rationality” is the most fundamental challenge at the regional level. Challenge gaps between Takfiri rationality and Shia rationality at the region can be worded as “adhering to texts versus narrations”, “opposing the reason“, “monotheism and accusing Islamic sects”, “believing in and relying on the Prophet companions’ fairness” as well as “opposing emulation”. Criticizing such a rationality, Shia rationality emphasized on “monotheism in Shia school of thought and being free of superstition”, “emphasizing on the necessity of empowering the Islamic revolution and the Islamic axis of resistance”, “the necessity of annihilating ISIS as the main promoter of Islamophobia all over the world”, “opposing any kind of violence and act of terrorism” as well as “denying whatsoever kind of dividing Islamic sects”. Hereupon, operational solutions for dealing with the challenge of Takfirism are proposed in three categories, namely intellectual-scientific, cultural, political and military-security.
شکاف های اجتماعی درون قومی و پیامدهای سیاسی آن در ایران: مطالعۀ موردی بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند سیاسی شدن اقوام در ایران، بلوچ ها یکی از سیاسی ترین اقوام ایرانی است. بلوچ ها مانند هر جامعه ای دیگری دارای برخی فاصله های درون قومی است که بر رفتار سیاسی این قوم تأثیرگذار است. شناخت این تمایزات و پیامدهای سیاسی آن هدف این نوشتار است. این پژوهش با رهیافت جامعه شناسی سیاسی و روش تحلیل تماتیک در کنار بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و تکنیک مصاحبه با پژوهشگران قومی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در میان بلوچ ها در دوران پیشامدرن، شکاف-های مرتبط با ساخت سنتی مانند"منازعات طایفه ای"، "تفاوت های ناحیه ای" و در دوران پهلوی شکاف های سیاسی ناشی از دوران گذر از قبیل " تنازع نخبگی"، "کشمکش های ایدئولوژیک و سازمانی" و در بعد از انقلاب شکاف های نوپدیدی مانند "شکاف جنسیتی" و "شکاف نسلی" در کنار سایر عوامل بر رفتار سیاسی بلوچ ها تاثیرگذار بوده-اند. فراهم شدن زمینه برای دخالت های خارجی و دولت مرکزی، ایجاد مانع برای پیگیری مطالبات قومی، جلوگیری از افراطی شدن هویت قومی و هویت سیاسی سیال و متکثر از پیامدهای سیاسی شکاف های اجتماعی در میان بلوچ ها می باشد.
Regional Powers and International Security: Analyzing the Dynamics and Implications(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Over the last thirty years, the significance of the regional level has surged to a point where "international security" is now often viewed as a product of "regional security." Regional powers, including Iran, are emerging as pivotal and influential actors. It is believed that regional powers must hold a significant advantage in power resources compared to other states in their region. Studies of regional powers through the lens of international system transformations indicate that states must enhance their interests and power indicators, such as economic and military strength, to stabilize their position as regional powers. This enhancement can lead to a security dilemma, with other states striving to boost their capabilities in response. Conversely, some states might take advantage of power vacuums to establish themselves as regional powers. Regional powers typically boast large populations, high GDP, strong conventional military forces, and, in some cases, nuclear weapons. Achieving regional power status offers extensive benefits but also involves significant responsibilities. This article aims to outline the agenda of regional powers and specifically highlights Iran’s evolving role as a regional leader.
منش ملّی ایرانیان و مسئولیت پذیری در حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مشروعیت و کارآمدی حکومت ها و در بهروزی و سعادت مردم، مسئولیت پذیری کارگزاران نقشی حیاتی دارد و فقدان یا نارسایی در این امر، مردم، کشور و حکومت را به راه زوال سوق خواهد داد. از این روی ، تأمل در چند و چون و چرائیِ مسؤلیت پذیری در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های بنیادین ضروری است. پیشینه موضوع نشان می دهد این مسئله از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته، اما در این پژوهش کوشیدیم در نگاهی مبنایی، آن دسته از موانع مسئولیت پذیریِ ایرانیان که ذیل مفهوم منش ملی قرار می گیرند را مورد بررسی قرار دهیم. سوال اصلی ما این بود که مسئولیت پذیری در منشِ ملیِ ایرانیان چه جایگاهی دارد و کدام موانع در این منش نهفته اند؟ در این تحقیق تلاش کردیم با تأکید بر موضوع مسئولیت پذیری، با روشی توصیفی- تحلیلی منش ملّی ایرانیان را از نگاه متفکران و نویسندگان غیرایرانی مورد واکاوی قرار دهیم و موانع پاسخگویی و مسئولیت پذیری را در در این حوزه تا جای ممکن شناسایی کنیم. بررسی ما نشان می دهد تاریخ و فرهنگ سیاسی استبدادی حاکم در طی قرون به تقویت گرایش ها و ساختارهایی در بطن فرهنگ و منش ملی ایرانیان منجر شده که با وجود آگاهی از بایستگی انسانی و اجتماعیِ پاسخگویی در برابر دیگری، آنان را به سبب حس ناامنی و بی ثباتی، به سمت و سوی مسئولیت پذیری کمتر سوق می دهد.
مشروعیت اقدام موشکی ایران علیه پایگاه نظامی عین الاسد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقدام موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران علیه پایگاه نظامی آمریکا موسوم به عین الاسد، که متعاقب حمله پهبادی آمریکا و شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و چند تن از یاران ایشان در عراق صورت گرفت، نظریات مختلفی را در مورد مشروعیت آن به دنبال داشته است. اقدام متقابل، دفاع مشروع و رضایت سه عاملی هستند که دراین باره در انگاره ها و آموزه های حقوقی مطرح شده اند. طبق حقوق بین الملل عرفی و ماده 20 مواد 2001 درموردمسئولیت بین المللی دولت ها، رضایت کشورعراق موجب می شودکه اقدام جمهوری اسلامی ایران دراین کشور،موجب نقض تمامیت ارضی عراق و مصداق مداخله در امور داخلی نباشد. در این باره، اقدام متقابل، نمی تواند تعهد کشورها به عدم توسل به زور را متأثر سازد و خواسته جامعه اسلامی ایران در مورد «انتقام سخت»، به آن معنا نیست که اقدام موشکی یادشده یک اقدام تلافی جویانه، در معنای خاص کلمه، به آن گونه که در برخی انگاره های حقوقی بین المللی آمده است قلمداد شود. در این باره، با توجه به سریالی بودن عمل متخلفانه ایالات متحده آمریکا و نیز وجود قرائن از مقامات رسمی مبنی بر ادامه چنین عمل متخلفانه ای، دریافته می شود که اقدام جمهوری اسلامی ایران، دفاع مشروع بدان نحو که به عنوان حقی ذاتی در ماده 51 منشور ملل متحد آمده است، دانسته شود. این امر، نباید به منزله دفاع مشروع پیش دستانه قلمداد گردد بلکه زنجیره ای بودن اعمال متخلفانه آمریکا موجب می شود که اقدام جمهوری اسلامی ایران در قالب دفاع مشروع در حقوق بین الملل مشروع و قانونی باشد.
تحلیل الگوی رفتاری چین در مشارکت های راهبردی جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
505 - 528
حوزههای تخصصی:
چین از طریق مشارکت های خود شبکه سازی مؤثری ایجاد کرده است. شبکه سازی چین به منظور پیشبرد ابتکار «یک کمربند یک راه» بوده و ازجمله مهم ترین نوع مشارکت های چین، مشارکت راهبردی جامع می باشد. سؤال اصلی پژوهش این است که، الگوی رفتاری چین در مشارکت های راهبردی جامع چیست؟ نویسندگان با استفاده از نظریه مشارکت راهبردی جامع، و تحلیل مفهوم مشارکت در فلسفه اجتماعی چین باستان و رویکرد رهبران جدید چین به مشارکت؛ به این نتیجه رسیده اند که الگوی رفتاری چین بیش از هر چیزی، ماهیتی اقتصادی دارد که بر پایه نیاز داخلی چین و همچنین شرایط کشورهای مقصد، در قالب سه اصل تعریف شده است: منافع متقابل پایدار، همه جانبه گرایی، و شبکه سازی. تحقق عینی این راهبرد را می توان در طرح کلان ابتکار «یک کمربند یک راه» ملاحظه نمود. البته در کنار ملاحظات اقتصادی، اهداف سیاسی ای همچون تعدیل یک جانبه گرایی آمریکایی نیز مدنظر است.
تبیین راهبرد امنیتی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
186 - 210
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی است که از جدایی اجباری همسایگان، از قلمرو تمدنی ایران می گذرد؛ این مرکز تمدنی، با موقعیت پیوندگاهی در جغرافیای غرب آسیا، همواره میراث دار تهدیدات پنهان و آشکار از سوی همسایگان خود بوده است. در میان 15 همسایه ایران، افغانستان یگانه است؛ چرا که در چند دهه گذشته، ایران در خط مقدم تهدیدات جهانی صادره از سوی افغانستان قرار داشته است. با خروج آمریکا از افغانستان، بار دیگر معادلات قدرت به نفع طالبان دچار تغییر شد و معمای امنیتی افغانستان ابعاد جدیدی به خود گرفت. از این رو، نگارندگان در پی پاسخ به این سوال بودند که «راهبرد مطلوب فراروی جمهوری اسلامی ایران برای تنظیم مناسبات همسایگی با افغانستان کدام است؟». درون دادهای پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و در سپهر مؤلفه های مفهومی و نظری امنیت، سیاست همسایگی و دیپلماسی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است؛ روش شناسی حاکم بر متن از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. یافته های پژوهش بیانگر این است که جمهوری اسلامی ایران با رویکردی راهبردی، باید مناسبات خود را با همسایه شرقی به گونه ای تنظیم کند تا از رهگذر دیپلماسی فعال اقتصادی و جلب همراهی جامعه جهانی، بتواند تهدیدات سه گانه بازتولید شده در میدان افغانستانِ طالبان را به فرصت های اقتصادی و امنیتی تبدیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که حل معمای امنیتی افغانستان در سایه فاعلیت دیپلماسی اقتصادی ایران و همراهی بازیگران مؤثر منطقه ای و فرامنطقه ای امکان پذیر است.
ابتکار عمل انقلاب اسلامی در همبستگی و انسجام بخشی امت مسلمان به مثابه قدرت نرم در مقابله با دشمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
25 - 50
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب کبیر اسلامی ایران، و ویژگی اسلامی و فرامرزی آن علاوه بر تغییر ساختار ها در داخل، بازتاب برون مرزی خود را با هدف زمینه سازی شکل گیری «امت واحده اسلام» در لایه های مختلف داشته است. از جمله این بازتاب ها پیشگامی در بهره گیری از قدرت نرم در تعامل سازنده مبتنی بر عقلانیت اسلامی با تمسک به قرآن و عترت است که هدایتگر امت مسلمان در حفظ هویت اسلامی خود در مسیر انسجام مسلمان در مقابل دشمنان در دستیابی به آرمان های مشترک است سؤال این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بررسی خوا هد گردید. ابتکار عمل انقلاب اسلامی ایران در بهره گیری از قدرت نرم دین به عنوان مهمترین عامل در راستای انسجام بخشی مسلمانان چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که بهره گیری رهبران انقلاب اسلامی از دین موجب تشکیل مراکز و جنبش های اسلامی، تقریب شیعه و سنی، اجتهاد جمعی، آرمان سازی آزادی فلسطین، احیای نقش اسلام در روابط بین الملل و عقلانی کردن سیاست و... شده است. عقاید، آرمان و هدف مشترک عناصر اصلی انسجام مسلمانان می باشد که به دلیل مبانی دین اسلام و قدرت نرم دین، این اشتراکات در مقابله با دشمنان شکل گرفته است.
بررسی و تحلیل بحران های درهم تنیده در دولت حسن روحانی و پیامدهای آن در مشارکت سیاسی (1400- 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مناسبات پیچیده بحران های چندگانه ناکارآمدی، توزیع، هویت، نفوذ و مشروعیت و همچنین درهم تنیده شدن آنها در دولت و نظام سیاسی بویژه در یک بازه زمانی مشخص یعنی دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی می باشد و اینکه چه پیامدهایی برای مشارکت سیاسی فعال به دنبال داشت. یافته ها و نتایج این پژوهش بر اساس روش توصیفی– تحلیلی بدست آمده و دال برآنند که این پژوهش از نظر زمانی یک پژوهش مقطعی، از حیث ارتباط و پیوند بین داده ها بیانگر نوعی همبستگی مضمونی می باشد و مؤید این مطلب است که هرگاه در نظام سیاسی بحران های مذکور رخ دهد آغازی خواهد بود بر کاهش اقتدار و افول مشروعیت و در نتیجه نظام سیاسی با بحران کاهش مشارکت فعال سیاسی و کاهش آن در سطح گسترده مواجه می شود. حوادث و اتفاقات این دوره زمانی و شیوه برخورد مردم و ارتباط و تعامل آنها با نظام سیاسی، همچنین کیفیت و میزان تأثیرگذاری آنها بر سیاست را تنها با معیاری همچون مشارکت سیاسی می توان ارزیابی نمود. البته ذکر این مطلب بسیار مهم و حائز اهمیت است که بسیاری از رویدادها و اتفاقات شکل گرفته توسط بازیگران سیاسی و نیروهای رقیب و موازی، گاه خارج از رأی و تصمیم و اراده دولت بوده و به دامنه بحران وسعت بخشیده است.
اصلاح طلب و اصول گرا: یک مطالعه مقایسه ای کوچک در مورد شخصیت و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
472 - 449
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های گوناگونی از رابطه بین شخصیت و انتخاب ایدئولوژی سیاسی خبر داده اند. چنین پژوهش هایی می توانند در شناخت و درک بهتر تغییر و تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطات بین المللی یک جامعه مؤثر واقع شوند. پرسش اصلی پژوهشی عبارت است از اینکه چه تفاوت هایی بین افراد در دو جریان سیاسی اصلاح طلبی و اصول گرایی در ایران از نظر شخصیت و سلامت روان وجود دارد؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که دو جریان اصول گرایی و اصلاح طلبی از نظر شخصیتی و سه شاخص سلامت روان (افسردگی، اضطراب و استرس) با یکدیگر تفاوت دارند. روش این پژوهش علی- مقایسه ای است. جامعه آماری دربرگیرنده همه خبرنگاران سیاسی، فعالان حزبی و سیاسی، مسئولان دولتی و اعضای انجمن های سیاسی دانشجویی شهر اصفهان و تهران در تابستان 139۶ بود. برای این پژوهش یک نمونه ۶۵ نفری به روش غیرتصادفی گلوله برفی که دربرگیرنده ۳۳ نفر اصلاح طلب و ۳۲ نفر اصول گرا بود، انتخاب شد. گرایش سیاسی شرکت کنندگان در سه مرحله تأیید شد. سپس شرکت کنندگان به یک دفترچه سه قسمتی به صورت انفرادی پاسخ دادند؛ و این دفترچه به ترتیب دربرگیرنده اطلاعات شخصی، آزمون نئو و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس بود. داده های گردآوری شده با استفاده از ابزار آماری (تحلیل واریانس چندمتغیره) توصیف و استنباط شدند. یافته ها حاکی از آن بود که اصلاح طلبان در متغیرهای تجربه پذیری، افسردگی و استرس به طور معنادار نمره بیشتری کسب کردند و اصول گرایان در مقیاس های برون گرایی و توافق. این یلفته ها با دست آوردهای پژوهش های مشابه همسوست.
راهبردهای امنیتی در سیره معصومین (علیهم السلام): مطالعه موردی کتب اربعه شیعه با روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
295 - 323
حوزههای تخصصی:
مساله امنیت، همواره از ضرورتی ترین نیازهای بشر و دغدغه مهم حکمرانان و از چالش برانگیزترین موضوعات دانشمندان بوده است. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه، ائمه معصومین(ع) از چه راهبردهای امنیتی بهره می بردند؟ به عبارت دیگر، این نوشتار به دنبال دستیابی به راهبردهای فراهم سازی امنیت بوده است، منتهی از منظر ائمه معصومینعلیهم السلام ، که بهترین اسوه ها در تمامی ابعاد زندگی انسان به شمار می روند. برای دست یابی به این مقصود، کتب اربعه روایی، که از مهمترین منابع شیعی در شناخت ائمه معصومین(ع) هستند، به عنوان متن و از روش تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. متغیر مستقل، به طور عمده، شرایط زمان و مکان آنان است، که علت تفاوت در ویژگی های راهبردهای اهل بیت نیز محسوب می شود و امنیت نیز، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: «معصومینعلیهم السلام با توجه به شرایط تاریخی خود از چهار راهبرد امنیتی مهار قدرت و اعمال قدرت مشروع، راهبرد امنیتی مصلحت، راهبرد امنیتی امر به معروف و نهی از منکر، و راهبرد امنیتی تقیه بهره برده اند.»