فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
139 - 159
حوزههای تخصصی:
How did racism creep into the algorithms that govern our daily lives, from banking and shopping, to job applications? Connecting the legacy of enlightenment racism to forms of discrimination in modern day algorithms and Artificial Intelligence, this article examines what data feeds into AI technology - and how this data will shape our future, in terms of both social relations and politics.
نگرشی نو به نظام عقلانیت سیاسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
250 - 283
حوزههای تخصصی:
دست یابی به یک عقلانیت اجتماعی قوی و کارآمد، یکی از دغدغه های مهم متفکران مسلمان، به ویژه هم زمان با بلوغ عصر مدرن بوده است. مسأله ی اصلی این است که چگونه می توان از لابه لای نگاه های انتزاعی و تک ساحته به عقل و عقل گرایی میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی که در ساحت عمل، به طور عمده در قامت حکمت عملی بروز و ظهور یافته است، به عقلانیتی دست یافت که در عین برخورداری از وجاهت دینی، بتواند ضمن پیوند با عقل ابزاری و به تبع آن دانش تجربی، قدرت مادی-معنوی عالم اسلامی را به صورت توأمان برای جبران عقب ماندگی ها و رقابت با تمدن جدید غرب ارتقاء بخشد؟ برای این منظور، مباحثی کلی در پیشینه ی پژوهشی این عرصه مشاهده می شود، اما هیچ کدام از این مباحث کلی نتوانسته به صورت روشن، نظریه ای را جهت ظهور یک عقلانیت اجتماعی کارآمد ارائه کند. پژوهش حاضر، با استنباطی تازه از متون دینی و با توجه به مذاق دین در عرصه ی کاربرد عقل ابزاری و محاسباتی، و همچنین دانش عرفی در ساحت حیات فردی و اجتماعی، تلاش نموده تا با ارائه ی مفهومی تازه از عقلانیت، پنجره ی تازه ای را به روی این بحث مهم باز کند. روش پژوهش، استدلالی- استنتاجی است و البته در بررسی متون دینی از روش اجتهادی نیز بهره گیری شده است. چارچوب نظری مباحث، به طور عمده مبتنی بر نگرش صدرایی به هستی و انسان شکل گرفته است؛ هرچند در حوزه ی عمل، از رویکرد صدرایی نیز عبور شده است. ازجمله ثمرات این بحث می توان به کمک مؤثر به شکل گیری علوم انسانیِ اسلامی و به تبع آن، هموارسازی مباحث نظری حول احیاء تمدن اسلامی اشاره کرد؛ هرچند در کوتاه مدت نیز به حل مسائل حکم رانی از منظر عقلانیت اسلامی نیز کمک خواهد کرد.
مدل سازی ساختاری تفسیری راهبردهای ارتقای اشتغال پذیری کارکنان وظیفه مبتنی بر آمایش سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۹
127 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل سازی ساختاری تفسیری راهبردهای ارتقای اشتغال پذیری کارکنان وظیفه مبتنی بر آمایش سرزمینی است. شناسایی راهبردهای ارتقای اشتغال پذیری کارکنان وظیفه مبتنی بر آمایش سرزمینی از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با روش تحلیل محتوای کیفی بر پایه تکنیک اشباع نظری و روش نمونه گیری هدفمند با 34 نفر از اساتید و خبرگان مدیریت، اقتصاد و سیاست گذاران نیروهای مسلح انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوایی نسبی و شاخص کاپای کوهن تایید شد. کدگذاری مصاحبه ها بااستفاده از نرم افزار 2020MAXQDA منجر به شناسایی 12 راهبرد شد. به منظور سطح بندی راهبردهای شناسایی شده از نظرات 89 نفر از مسئولان ارشد و کارکنان ستاد کل نیروهای مسلح و مدیران سازمان نظام وظیفه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون پس آزمون تایید شد. راهبردهای شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل هشت سطح شد که بهره گیری بهتر از آمایش سرزمینی و آموزش ضمن خدمت اثرگذارترین و بازمهندسی فرآیندها و تحلیل زنجیره ارزش اثرپذیرترین عوامل بودند
عادی سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
35 - 52
حوزههای تخصصی:
امنیت ملی از دیر باز در ساختار سیاسی تمامی کشورها مورد توجه و اهمیت بوده است. به خصوص در مورد جمهوری اسلامی ایران این موضوع با توجه به حساسیت هایی که در ابعاد ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه ای و بین المللی، که از آن برخوردار است، ملموس تر می باشد. در این میان عادی-سازی یا عادی انگاری روابط عربستان با یکی از معارضین درجه یک جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا، می تواند نگرانی هایی را در حوزه های امنیتی در پی داشته باشد. عربستان سعودی که در گذشته به صورت پنهان روابط خود را با رژیم صهیونیستی برقرار نموده بود حال در پی برقراری روابط به صورت علنی و ترغیب دیگر کشورهای عربی به برقراری روابط با این رژیم می باشد. این موضوع می-تواند بر امنیت منطقه غرب آسیا تاثیرگذار باشد. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا با بررسی عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تاثیرات آن را بر امنیت ملی ایران مورد سنجش قرار دهد.
نقش وکلا در نقل و انتقال بین المللی در نظام منطقه ای
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
181 - 203
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است تا نقش وکلا در نقل و انتقال بین المللی در نظام منطقه ای را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد؛ وکالت از جمله مهم ترین عقودی است که در جامعه امروزی کاربرد دارد، در این بین وکالت دادگستری نوع خاصی از وکالت است که بنا به ماهیت ذاتی آن در کنار دستگاه قضایی جهت تحقق عدالت تلاش می نماید. مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سوال مورد اشاره پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که پدیده جهانی شدن، ایجاد دادگاه های بین المللی، گسترش جرایم بین المللی، توسعه صلاحیت کشورها به خارج از مرزها، لزوم همکاری های پلیسی و قضایی بین المللی، جهانی و بین المللی شدن وکالت در امور حقوقی را به یک ضرورت و نیاز تبدیل کرده است، لیکن برای تحقق این ضرورت، فقدان تشکیلات سازمانی برای این موضوع، سیاست های امنیت گرای محدود کننده وکلا در کشورها، تفاوت های ماهوی و شکلی نظام های حقوق و بین المللی به عنوان چالش های مهمی محسوب می گردند که تا زمان حال مانع تحقق این ضرورت شده اند. لیکن بایستی با استفاده از ظرفیت های وکلای علاقه مند و اتحادیه بین المللی وکلا درکنار ضمانت اجراهای بین المللی مرتبط با وکالت در امور حقوقی بهره برد و این ضرورت را جامه عمل پوشاند.
اسلام در سوئد؛ موضوعی اجتماعی، سیاسی یا امنیتی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود گروه های بزرگ تر مسلمان ها به سوئد در دهه های 1960 و 1970، به تدریج جامعه و سیاست-گذاری سوئدی با مسئله جدیدی مواجه شد و آن ها «مسئله اسلام» بوده است. با این حال، این مسئله در دهه-های نخست و تا دهه 2000، مسئله ای اجتماعی و مربوط به فضای عادی زیست شهروند سوئدی بود. از سال های ابتدایی هزاره جدید، اسلام در سوئد، موضوعی سیاسی و به تدریج «مسئله ای امنیتی» شده است. سوالی که مطرح است این است که چرا اسلام در سوئد از پدیده اجتماعی تبدیل به «مسئله ای سیاسی و امنیتی» شده است؟ در پاسخ به این سوال به دلایلی از جمله چسبندگی های ایدئولوژیک، امواج راست گرایی، قطبش در جامعه سوئدی، تأثیرات فضای بین المللی (چه تأثیرات دولت های و چه تأثیرات گروه های اسلامی) و ... به عنوان دلایل امنیتی شدن اسلام اشاره خواهد شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است.
بررسی رویکرد حزبی و سیاست های مهاجرتی ایالات متحده (1993 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
169 - 191
حوزههای تخصصی:
موضوع مهاجرت، پیامد های آن و درنتیجه سیاست های مهاجرتی به مرورزمان و با افزایش تعداد و جمعیت مهاجرین خصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم به طورجدی موردتوجه دولت ها قرار گرفت. در این میان سیاست های مهاجرتی ایالات متحده آمریکا بسیار بیشتر و جدی تر از سیاست های مهاجرتی دیگر کشورها پویایی داشته و برای هر دولت و حزب این کشور اهمیت خاصی داشته است. تاکنون سیاست های مهاجرتی ایالات متحده برگرفته از شرایط داخلی، بین المللی، حوادث و رویدادها، و متناسب با اهداف این کشور تغییراتی داشته است. به عنوان مثال پایان جنگ سرد، واقعه یازده سپتامبر، بحران اقتصادی سال 2008 و رقابتی شدن فضای نظام بین الملل و دورشدن از نظام تک قطبی ازجمله موارد تأثیرگذار بر سیاست های مهاجرتی ایالات متحده است. سؤال اصلی این پژوهش این است که «حزب خواستگاه دولت چه میزان در تغییر سیاست ها و قوانین مهاجرتی مؤثر است؟» این پژوهش با روش کیفی و با شیوه مطالعه مقایسه ای به بررسی تشابه و تفاوت ریشه های امنیتی و اقتصادی سیاست های مهاجرتی در چهار دولت منتخب کلینتون، بوش، اوباما و ترامپ پرداخته و همچنین تغییرات صورت گرفته در قوانین و سیاست های مهاجرتی آنها می پردازد. نتیجه نهایی به دست آمده از این پژوهش نیز این است که ریشه سیاست های مهاجرتی ایالات متحده ارتباطی با خاستگاه حزب نداشته و متغیرهای دیگری چون عوامل امنیتی و اقتصادی در این امر دخیل هستند.
چالش های اساسی حکمرانی جهانی در نبود دولت جهانی حق بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
237 - 256
حوزههای تخصصی:
چالش های فراملی عصر حاضر اعم از مسائل صلح و امنیت، توسعه و رفاه، حقوق بشر، محیط زیست، مهاجرت، تروریسم، سلامت و.. غالبا به دلیل مشکلات ساختاری و هنجاری نظام حکمرانی جهانی حل نشده باقیمانده و با مصادیقی مانند تکثر و تعدد نهادها ، همکاری ضعیف و عملکرد ناهماهنگ آنها، ناکافی بودن ترتیبات سنتی برای مدیریت مسائل در عرصه فراملی، ناپایداری در توازن قوا، نبود جامعیت در کارگزاری حکمرانی جهانی، غایت آنارشیک، سوگیری لیبرال، تضادهای هنجاری در حوزه اجرای حقوق بشر، مشروعیت و نقص دمکراتیک،انطباق و بازماندگی از تحولات جهانی و.. مورد شناسایی قرار گرفته است که دولت جهانی حق بنیاد به دلیل خصیصه های منحصر به فرد خود، توانایی انسجام بخشی، مدیریت هماهنگ و ایجاد سیستم همکاری سلسله مراتبی در بین بازیگران این حوزه را داشته و جامعیت و وحدت ساختار و رویه ها را ایجاد و بر همین اساس توانایی مدیریت و حل چالش های فوق را داراست. در مقاله پیش رو پرسش اصلی آن است که حکمرانی جهانی در وضعیت فعلی و در نبود دولت جهانی حق بنیاد دچار چه چالش های اساسی شده است؟ در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی با هدف شناسایی ابعاد حکمرانی نامطلوب جهانی لزوم استقرار دولت جهانی حق بنیاد برای رفع چالش های اساسی این حکمرانی مورد بحث قرار می گیرد. نتیجه پژوهش،گویای چالشهای ساختاری،هنجاری و.. حکمرانی جهانی است که استقرار یک دولت فراگیر را برای رفع این چالش های اساسی اجتناب ناپذیر می کند.
مفهوم راهبردی جدید ناتو و امنیت اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
215 - 189
حوزههای تخصصی:
شروع بحران اوکراین در 24 فوریه 2022 پیامدهای امنیتی مهمی برای نظام بین الملل و به ویژه محیط امنیتی اتحادیه اروپا داشته است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، برای نخستین بار است که کشورهای اروپایی سایه جنگ را در این قاره به شدت احساس می کنند، در نتیجه این بحران تلاش های خود را برای تقویت توانمندی های دفاعی اروپا افزایش داده اند. برای نمونه آلمان برای نخستین بار اعلام کرد که تعهد خود را در ناتو برای اختصاص دو درصد تولید ناخالص داخلی به بخش دفاعی این نهاد رعایت خواهد کرد. تدوین دو سند «قطب نمای راهبردی اتحادیه اروپا» و «مفهوم راهبردی جدید ناتو» نیز بیانگر تلاش برای تقویت توانمندی های کشورهای اروپایی است. انتشار سند ژوئن 2022 مفهوم راهبردی جدید ناتو که هشتمین سند راهبردی این سازمان از زمان تشکیل آن در 1949 به شمار می رود، نشان دهنده دگرگونی های اساسی در محیط امنیتی اروپا و تغییر پندار از تهدید در این سازمان و به نوعی بازگشت به همان سنت پیشین این سازمان یعنی بازدارندگی و دفاع است. هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این پرسش است که چگونه تدوین مفهوم راهبردی جدید ناتو همکاری های آتی ناتو و اتحادیه اروپا و امنیت اروپایی را دگرگون خواهد کرد؟ با استفاده از چارچوب نظری مفاهیم راهبردی ناتو که اکنون به بازگشت به اصل «شمشیر و سپر» استوار است، در فرضیه پژوهشی استدلال می شود تغییر پندار کشورهای اروپایی از تهدید روسیه به تصویب قطب نمای راهبردی اروپایی و تأکید بر نقش ناتو در امنیت اروپایی و تدوین مفهوم راهبردی جدید انجامید، که به نوبه خود به ایفای نقش محوری سازمان ناتو در امنیت اروپایی و نزدیکی روابط ناتو و اتحادیه اروپا، دست کم در کوتاه مدت و میان مدت منجر خواهد شد. برای توصیف و تبیین پیامدهای دگرگونی راهبرد ناتو برای امنیت اروپا، افزون بر بررسی دقیق گزارش های کارشناسان مسائل دفاعی اروپایی در اتاق های فکر و تحلیل های صاحب نظران مراکز مطالعاتی خارجی، از روش تحلیل محتوای داده های کیفی گردآوری شده از مهم ترین اسناد رسمی ناتو و اتحادیه اروپا و اظهارنظرهای مقام های دولتی کشورهای عضو این دو نهاد استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش تغییر پندار از تهدید که از عوامل مهم تدوین مفهوم راهبردی جدید ناتو به شمار می آید، همان طورکه انتظار می رود تأثیر مثبتی در پررنگ تر شدن نقش ناتو در امنیت اروپایی خواهد داشت.
اقتصاد سیاسی طالبان(1996- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش سریع گروه طالبان در عرصه سیاست افغانستان در دهه 1990 و حاکم شدن آن، یکی از مهم ترین تحولات این کشور در چهار دهه اخیر است. با وجود این که بیش از دو دهه از پایان سقوط حکومت اول طالبان می گذرد، اما اقتصاد سیاسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، نوع و سرشت اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان را بررسی می کند. بنابراین، پرسش این مقاله معطوف به شناخت چیستی اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان است. فرضیه مقاله این است که اقتصاد سیاسی طالبان، ترکیبی از اقتصاد سیاسی تروریسم و محافظه کاری همراه با پیروی از آموزه های اسلام سنتی در اداره جامعه است. روش پژوهش این نوشتار، روش کیفی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به شیوه کتابخانه ای، مطالعه اسنادی و استفاده از منابع معتبر در سایت های اینترنتی گردآوری شده است. رهیافت اقتصاد سیاسی تروریسم و برخی مولفه های اقتصاد سیاسی محافظه کاری، چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری طالبان در دوران نخست حکومت خود، نسبت به امور اقتصادی، نگرشی ایدئولوژیک داشتند. حکومت طالبان از منابع مالی داخلی و خارجی متعددی برخوردار بوده است. آن ها از تجارت سنتی و ترانزیت، به عنوان منبع رسمی و از مواد مخدر به عنوان منبع غیررسمی استفاده می کردند. برخی دولت ها و گروه های هم سو با طالبان نیز در تأمین مالی حکومت این گروه نقش داشتند. از این رو، اقتصاد سیاسی طالبان، بیشترین هم سویی و سازگاری را با اقتصاد سیاسی تروریسم داشته است.
دوگانگی میان ملی گرایی و جهان وطن گرایی در مارکسیسم و اتحاد شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، بارها مورد توجه پدران مارکسیسم و نخستین رهبران اتحاد شوروی قرار گرفته اند. رویکرد آن ها به این مفاهیم، همواره یکسان نبوده است و دوگانگی و تناقضی آشکار، در اندیشه و عملشان دیده می شود. این دوگانگی در سراسر دوران حکومت شوروی و در همه جمهوری های آن از جمله جمهوری های آسیای مرکزی، بارها و به شکل های گوناگون نمود داشته است. این پرسش مطرح است که پدران مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی، چه نگرشی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی داشته اند و دلیل دوگانگی و تناقض نظری و عملی آن ها به این مفاهیم چه بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که دلیل وجود دوگانگی و تناقض در نگرش بانیان مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، کاربرد ابزاریِ ملت و ملی گرایی برای دست یابی به هدف های ایدئولوژیک، مانند جهان وطن گرایی بوده است. رویکرد پژوهشی این نوشتار، کیفی و مبتنی بر روش کنشِ گفتاری کوئنتین اسکینر است و داده های آن از اسناد و منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته این نوشتار این است که هدف اصلی اندیشمندانِ مارکسی متقدم، تحقق آرمان های مارکسیسم از جمله جهان وطن گرایی بوده است. ایشان، ملت و ملی گرایی را به عنوان ابزار هایی در این راه به کار می بردند. دوره زمانی نوشتار، از سال 1848، زمان انتشار بیانیه کمونیستی تا سال 1953 زمان مرگ استالین است. شخصیت های مورد بحث، مارکس و انگلس به عنوان پدران مارکسیسم و لنین، تروتسکی و استالین به عنوان نخستین رهبران اتحاد شوروی هستند.
مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، هدف نویسندگان ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان مبتنی بر چه مولفه هایی است و این امر چه چالش ها و فرصت هایی برای ایران در پی دارد؟ روش تحقیق از نوع کیفی با ماهیت اکتشافی است. جامعه آماری مقاله حاضر نخبگان و پژوهشگران حوزه علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای، روابط بین الملل و ژئوپلیتیک است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 40 خبره مصاحبه عمیق انجام شد و در بخش کمی، برای سنجش مدل پرسشنامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری در دسترس در بین 90 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده ها در بخش کیفی با روش کیفی تئوری داده نیاد و نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی با روش معادلات ساختاری، الگوریتم حداقل مربعات جزیی با نرم افزار SMART PLS تحلیل گردید.یافته ها حاکی از آن است که مدل راهبردی طالبان در دولت سازی دوم افغانستان دارای 11 مولفه و 35 شاخص به شرح ذیل می باشد: شرایط علی (1.حضور نیروهای امریکایی و ناتو 2. شکست روند دولت سازی در افغانستان)؛ شرایط زمینه ای (3. تاکید بر تحقق دولت اسلامی 4. تلاش برای تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی)؛ شرایط راهبردی (5. تلاش برای تحقق دولت اسلامی اعتدالگرا 6. تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان 7. تلاش برای ائتلاف با قدرت های منطقه ای)؛ شرایط مداخله گر (8. حمله مجدد ائتلاف بین المللی به افغانستان 9. تشدید تقابل گرایی طالبان و داعش) و پیامدها (10. فرصت های ایران 11. چالش های ایران) است.
تدوین راهبرد مؤثر بر مناسبات فراروی هیدروپلیتیک ایران در حوضه آبریز اروندرود با رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
35 - 55
حوزههای تخصصی:
رودهای مرزی از جمله منابع تأمین آب کشورها به شمار می روند که نقش تعیین کننده ای در پیدایش و پایداری روندهای امنیت ساز و ثبات آفرین به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان دارند. در این میان، موقعیت ژئوپلیتیک اروندرود در جنوب باختری کشور، در مناسبات دو کشور ایران و عراق به این رودخانه، کارکرد هیدروپلیتیک خاصی بخشیده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از نرم افزارهای Micmac و Scenario Wizard، الگوهای فراروی مناسبات هیدروپلیتیک ایران در حوضه آبریز اروندرود را بررسی و راهبردهای متناسب با آن را تدوین می کند. نتایج پژوهش نشان داد که از هجده وضعیت احتمالی مربوط به پنج الگو با سازگاری قوی و محتمل، وضعیت هایی که مناسبات فراروی آینده هیدروپلیتیک ایران در حوضه آبریز اروندرود را در آستانه بحران بیان می کنند، بیشترین وضعیت های احتمالی ممکن را دربرمی گیرند. بر این پایه، الگوی فراروی مناسبات هیدروپلیتیک ایران در حوضه آبریز اروندرود در قالب راهبرد مشارکتی نمود یافته است.
Arbaeen March and Its Effect on Iran's Soft Power in Iraq: Practice Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Arbaeen procession has gradually become a cultural and social factor in Iran-Iraq relations. Every year, millions of Iranian people go to Iraq to participate in the Arbaeen procession, showing different kinds of social and cultural interactions with Iraqi people. In addition, this religous practice can have impacts on Iran-Iraq political interaction, which is not properly addressed in the academic research. Based on this assumption, the article probe the effects of Arbaeen march on Iran's soft power in Iraq. The role of practice in foreign policy has been analyzed by some IR scholars like Iver Neumann. However, in recent years, there is a practice turn in international relations theory which emphasizes the importance of practice analysis, complementing discourse analysis. This article investigates the effects of Arbaeen procession on Iran's soft power in Iraq by using the conceptual concept of practice theory. In this article, data have been collected from books, reports and articles regarding this subject. More importantly, first-hand data have been collected and analyzed through interviews with Iranian and Iraqi elites and officials engaged in the Arbaeen procession. The article found that the Arbaeen procession strengthens Iran's soft power in Iraq by creating social ties between two countries and triggers cooperation between Iran and some Iraqi Shiite groups to manage the ceremony.
نقش و جایگاه اقتصاد در قدرت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت ملی به مفهومی اشاره دارد که در آن دولت ها با استفاده از منابع مادی و معنوی بالقوه و بالفعل خود و با اتکا به شیوه حکمرانی و کیفیت رهبری در جامعه، جایگاه ملی، منطقه ای و بین المللی کشور را تعیین می کنند. بعد از جنگ سرد توان اقتصادی به شکل بارزتری به یکی از مهم ترین ارکان تقویت قدرت ملی کشورها تبدیل شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی – تبیینی و با استفاده از منابع مکتوب و اینترنتی در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که «باتوجه به اولویت یافتن نسبی اقتصاد در رقابت های جهانی و منطقه ای و افزایش نقش آن در قدرت ملی کشورها، چرا نقش این مقوله مهم در قدرت ملی ایران کم رنگ بوده است؟» فرضیه ای که برای پاسخگوی به این سؤال مطرح می شود این است که «اگرچه اقتصاد در سیاست گذاری های کلان ایران مورد تأکید و توجه بوده؛ ولی این مقوله مهم در فرایند سیاست های اجرایی نظام حکمرانی کشور در اولویت نبوده است». بررسی مبانی نظری و نقش اقتصاد در قدرت ملی ایران نشان می دهد که دلیل پایین بودن نقش اقتصاد در قدرت ملی کشور افزایش فشار تحریم ها و تهدیدها بود که باعث شد توان بازدارندگی نظامی در کشور اولویت پیدا کند، بعد از آن نگاه آرمانی به مقوله توسعه و عدم تطابق بسیاری از اهداف برنامه ها با واقعیت که باعث شکست آنها شد، نقش اقتصاد در قدرت ملی کشور را کاهش داده است.
رویکرد تمدنی اهل بیت علیهم السلام در ابواب تاریخی بحارالانوار؛ توحید به مثابه انگاره هدایت گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی یکی از گفتمان های نوظهور است که در جوامع علمی اذهان متفکران را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت ترسیم تمدن بر پایه روایات اهل بیت علیهم السلام، پژوهش حاضر، با روش تحلیل مضمون به گردآوری مضامین و کشف و استخراج رویکرد تمدنی اهل بیت علیهم السلام در روایات تاریخی از کتاب بحارالانوار پرداخته است. این گزارش های تاریخی در کتاب بحارالانوار در بخش تاریخ انبیاء الهی در چهار جلد جمع آوری شده است. رویکرد تمدنی به مثابه سطح تحلیل در این نوشته به عنوان ساختار نظری تحقیق به کاررفته است که در آن به دنبال کشف انگاره هدایت گر و هویت تمدنی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که توحید، محوری ترین و جامع ترین اصل اعتقادی و دینی مطرح شده در متون دینی و گفتار و سیره ی پیامبران الهی است. با تحلیل و تبیین توحید، این حقیقت نمایان می شود که توحید متضمن جهت دهی به انگیزه های شخصی و از طرفی متضمن حیات اجتماعی بشر است. لذا، توحید به عنوان انگاره هدایت گر تمدن خود را نشان می دهد و به جوامع توحیدی یک هویت تمدنی می بخشد.
تحلیل حقوقی-اقتصادی رمزارزش ها و ظهور ساختارهای نوین نظام مالی، پولی و ارزی مجازی در اقتصاد بین الملل (مطالعه موردی کشور آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه با گسترش فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی، شاهد ظهور تأثیرات فضای مجازی در گستره های مختلف زندگی می باشیم، به گونه ای که توسعه ی اقتصاد فضای مجازی، دنیای اقتصاد را با پدیده ای نوین به نام رمزارزش ها روبرو کرده که با گسترش آن ها، حکمرانی پولی دولت ها در حال کاهش است و در نظام پولی مجازی نوین، بازیگران جدیدی وارد شده و موازنه ی میان قدرت های اقتصادی-سیاسی، مخصوصاً کشور آمریکا را به عنوان یکی از سلطه گران نظام مالی بین الملل، برهم زده اند. لذا سوال مهم این است که رویکرد مواجهه آمریکا با فرصت ها و تهدیدهای این تحول در نظام مالی و اقتصادی چگونه بوده است. در این مقاله سعی شده با روش تحلیل استنادی مبتنی بر رویکرد تحلیلی- توصیفی ضمن بررسی ساختارهای نوین نظام پولی و ارزی مجازی در اقتصاد بین الملل به تحلیل نحوه ی اعمال سیاست های آمریکا و مقررات حقوقی ناظر به رمزارزش ها پرداخته شود. در پایان نیز راه حل های پیشنهادی برای استفاده حداکثری از فرصت ها و کاهش تهدیدات در مواجهه با این تحولات ارائه گردید که نتایج نشان می دهد که اولاً ماهیت غیرمتمرکز رمزارزش ها، قانون گذاری را سخت تر از دیگر مسائل مالی و پولی کرده، اما می توان گفت باتوجه به گستردگی و تنوع انواع رمزارزش ها، برخی ماهیت پولی و برخی دیگر ماهیت دارایی دارند. لذا از این رو رویکرد پنج دستگاه دولتی آمریکا در خصوص رمزارزش ها در داخل کشور باتوجه به اهداف مختلف، متفاوت هستند. ثانیاً در سطح بین المللی به صورت کلی کشور آمریکا با رویکرد حفظ هژمونی دلار اقدام به حمایت از رمزارزش های مبتنی بر دلار (مانند تِتِر) نموده است و با جریمه رقبای این رمز ارزها پازل را به سمت حفظ هژمونی دلار بهم زده است. از سوی دیگر با حمایت از شرکت های فناوری که در حوزه رصد و پایش مبادلات رمزارزش ها هستند، اقدام به کنترل و نظارت بر بازیگران این حوزه نموده است.
تحلیل سیاستی همبستگی ملی در سیاست های کلی برنامه های توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
7 - 30
حوزههای تخصصی:
همبستگی ملی از ارکان اقتدار نظام و قدرت ملی محسوب می شود. این حوزه اهمیتی چشمگیر داشته و دارای سیاست های متعدد است. سیاست های کلی برنامه های توسعه همواره گوشه ای از توجه خود را معطوف به همبستگی ملی و مفاهیم پیرامونی آن داشته اند؛ لکن، ازجمله آسیب های سیاست های حوزه ی همبستگی ملی نبود دکترین معین و واحد است. سؤال این پژوهش آن است که تحلیل سیاستی همبستگی ملی در سیاست های کلی برنامه های توسعه چه چیزی را نشان می دهد؟ برای پاسخ به این سؤال، سیاست های برنامه ای با روش دلالت پژوهی مطالعه شده اند. یافته های کاربست این روش، مفاهیم و موضوعاتی هستند که در کنار همبستگی ملی، در سیاست های برنامه ای توسعه مشاهده می شوند. با بررسی این مفاهیم و موضوعات و نیز کاربست رهیافت سیاستی دکترینی شافریتز، معلوم می شود که دکترین واحدی درخصوص همبستگی ملی در سیاست های برنامه ای وجود ندارد. چنین فقدانی باعث می شود زیرساختی اساسی برای ایجاد ثبات حوزه همبستگی ملی نیز وجود نداشته باشد. نگارندگان بر آن هستند تا آغازگر تلاشی برای ارائه ی دکترین واحد باشد که ریشه در فلسفه ی همبستگی ملی، یعنی حفظ قدرت و اقتدار نظام دارد.
تبیین روابط بین هویت دینی و ملی (دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
33 - 48
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که ارتباطات وسیع، رشد روزافزون فناوری های مختلف، مواجهات فرهنگی متنوع و... از ویژگی های بارز آن است، مسئله هویت در ابعاد مختلف آن ازجمله هویت دینی و ملی به موضوع اصلی در بررسی های اجتماعی تبدیل شده است. این مهم به ویژه در دانشگاه فرهنگیان که مرکز ثقل آموزش وپرورش کشور و مسئول تربیت نسل آینده کشور است، بیش ازپیش اهمیت می یابد. پژوهش حاضر با هدف تبیین روابط بین هویت ملی و دینی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی و به روش توصیفی-همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجومعلمان این دانشگاه در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 3990 نفر بودند. حجم نمونه براساس جدول مورگان 351 نفر و به تناسب شامل 141 دانشجوی دختر و 210 دانشجوی پسر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد هویت ملی و دینی بوده است. درخصوص روایی ابزار از روایی صوری استفاده شد و پایایی ابزارها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 853/0 و 864/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از بالا بودن میزان هویت دینی و ملی در بین دانشجومعلمان استان آذربایجان شرقی است. همچنین، این پژوهش نشان داد که هویت دینی و ابعاد آن، با هویت ملی در بین دانشجومعلمان همبستگی مستقیم و معنی دار دارد.
تأمین امنیت قضایی؛ راهبردها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
51 - 65
حوزههای تخصصی:
امنیت قضایی یکی از ارکان امنیت است که تأمین آن در هر جامعه ای ضروری است. تأمین امنیت قضایی به معنای ایجاد اعتماد به نهادهای قضایی و اطمینان خاطر به عملکرد صحیح و عادلانه آن ها است. ایجاد این اعتماد و اطمینان منجر به تثبیت جایگاه نهادهای قضایی به عنوان مرجع اصلی حل و فصل اختلافات می شود. تثبیت جایگاه نهادهای قضایی نقش مهمی در چرخه استمرار امنیت در جامعه بازی می کند؛ با این توضیح که چنانچه امنیت قضایی برقرار باشد و شهروندان به دستگاه قضا اعتماد داشته باشند، برای حل اختلافات خود با یکدیگر یا حاکمیت به روش های غیررسمی یا احیاناً خارج از گفتمان سیاسی حاکم متوسل نمی شوند. بنابراین امنیت قضایی در پایداری سایر شقوق امنیت از جمله امنیت ملی اثرگذار است. اکنون پرسش اساسی این است که چگونه می توان امنیت قضایی را تأمین و تقویت کرد؟ برای پاسخ به این پرسش این مقاله درصدد است به ارزیابی راهبردهای دستیابی به امنیت قضایی و ارائه تهدیدات این حوزه بپردازد. بدین منظور ابتدا تعریفی از امنیت ارائه می دهد، سپس راهبردها و تهدیدات را بررسی می کند. راهبردهای اصلی تأمین امنیت قضایی ایجاد نظم قضایی، ثبات نسبی قوانین، بهره گیری از وکلای متخصص، مدیریت رسانه ای و فراهم سازی موجبات آسایش ارباب رجوع است. تأمین امنیت قضایی با تهدیدهایی روبه روست که این تهدیدها در سه بستر ارتباط شهروند و شهروند، شهروند و دولت و کارگزار دولت و دولت شکل می گیرد. این پژوهش با رویکرد کیفی، شیوه توصیفی تجویزی، با هدف کاربردی و با روش کتابخانه ای نگارش شده است.