مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
علم دینی
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
علم دینی از جنبههای گوناگون در محافل دانشگاهی مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله با رد نگرش پوزیتیویستی به علوم، به تأثیر پیشفرضها، باورها، نگرشها و ارزشهای دانشمندان و نیز شرایط اجتماعی جامعه علمی بر محتوای علوم تجربی – اعم از طبیعی و انسانی – میپردازد و تلاش میکند تأثیر دین را نیز به مثابه مجموعهای غنی از پیشفرضها و باورهای معتبر فیزیکی و ارزشهای اخلاقی، بر ساختار و محتوای علوم طبیعی و انسانی بررسی کند و از این رهگذر به طرح این سؤال بپردازد که در صورتی که جامعهای دینی باشد، علم در آن جامعه چه مسیری و موضوعاتی را دنبال میکند و چه شکل ویژهای خواهد داشت. در ادامه با یادآوری آن که برای ایجاد تغییر در ساخت و محتوای علوم باید از آموزش نسل آینده جامعه آغاز کرد، پیشنهادهایی در این چارچوب مطرح شده است.
علم سکولار یا علم دینی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
علم سکولار با حذف خدا و ماوراءالطبیعه از حوزه علم شروع میشود، با تقلیل جهان طبیعت به جنبه تجربهپذیر و کمیّتپذیر آن و حذف معارف غیرتجربی از قلمرو معارف بشری ادامه مییابد، به تفکیک میان علم و اخلاق ختم میشود و هدفش کسب قدرت است و هیچگونه توصیه اخلاقی را حتی برای کسانی که قدرت فراوانی در اختیارشان قرار میدهد به همراه ندارد. در مقابل، علم دینی مدعی است که حذف خدا از قلمرو علم امکانپذیر نیست و در حقیقت، هر علمی از آن نظر که شناخت آیات خداست نوعی خداشناسی محسوب میشود و عدم عنایت به عالم معنا و ماورای طبیعت در حوزه علم مساوی است با درافتادن در ورطه نیهلیسم. و به رسمیت نشناختن معارف وحیانی و شهودی، منجر به از دست دادن چیزی است که لازمه اساسی تکامل بشر بوده و در خود عالم طبیعت هم رازهایی فراتر از آنچه با میزان تجربه و کمیّت قابل سنجش است وجود دارد. هدف علم جستوجوی حقیقت است و اخلاق هم لازمه علم است و تفکیک این دو از یکدیگر عواقب جبرانناپذیری به بار خواهد آورد، و در صورتی که علم تمامی عوامل مزبور را، که لازم و ملزوم یکدیگرند، نداشته باشد اصلاً شایسته نام «علم» نیست.
علم دینی از منظر آقای جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه استقلال دو حوزه علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزه معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصه های غیراختصاصی دین تاکید ورزد.استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی می دانند. در این دیدگاه عقل، همگام با قرآن و سنت، تامین کننده معرفت دینی است و از این رو، معرفت عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین قرار نمی گیرد. در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار می گیرد، نه در برابر دین. از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیردینی وجود نخواهد داشت.این مقاله بر آن است تا ضمن بر شمردن ارکان، مبادی و پیش فرض های این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.
کدامین تلقی از علم؟ علم دینی، علم سنتی یا علم نوین؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم رایج علم و دانش در ایران و کشورهای اسلامی از مفهوم نوین علم در جهان صنعتی متمایز شده است. بر این مبنا در این مقاله، توضیح داده می شود که چرا کشورهای اسلامی هنوز مفهوم نوین علم را نپذیرفته و در این زمینه توسعه نیافته اند. در این مقاله این عدم پذیرش و توسعه نیافتگی علمی همراه با مصداق های رایج توضیح داده شده است. در ادامه بر اساس تلقی های مختلف از علم به معرفی علم دینی پرداخته و ضمن مفهوم علم دینی تفکیک علم دینی تخصیصی و علم دینی انحصاری توضیح داده می شود، چرا علم دینی تخصیصی مطلوب و علم دینی انحصاری مذموم است.
دینی گرایی در علم؛ یک وظیفه معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، موضوع بومی گرایی و به طور خاص، دینی گرایی در علم از منظر معرفت شناختی بررسی شده است. مطابق با رویکرد وظیفه گرایانه در معرفت شناسی، هر باورمند به لحاظ معرفتی موظف است که سعی کند تا مجموعه باورهای سازگار و در حالت قوی تر منسجمی داشته باشد؛ علاوه بر این، هر فرد در مجموعه باورهای خویش باورهایی مرکزی دارد. باورهای دینی بخش مهمی از باورهای مرکزی اعضای جوامع دین دار را تشکیل می دهند. در چنین وضعیتی، چنانچه باورهای علمی یا تعابیر این باورها با باورهای مرکزی دینی افراد ناساگاز باشند، دین داران در پی ایفای وظیفه معرفتی خود، به بازسازی نظریه های علمی موجود و همچنین شکل دادن به نظریه های علمی جدید می پردازند؛ به این ترتیب، دینی گرایی در علم را می توان گونه ای از ایفای وظیفه معرفتی سازگاری و انسجام دانست که انگیزه ای صحیح و بنیان نظری قابل دفاعی دارد.
نوع شناسی مطالعات مدیریت اسلامی به عنوان یک دانش میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، پس از ارایه تعریف از علم و دین و تشریح رابطه آنها، «علم دینی» و رویکردهای مختلف نسبت به آن تشریح می شوند. در ادامه، ضمن تبیین حوزه بحث علم دینی، جایگاه ارزش ها در علوم مورد توجه قرار گرفته و روش های ارزش محور کردن علوم (تکنیک تهذیب علوم و بومی سازی) مورد اشاره واقع می شوند و میان رشته ای بودن مدیریت اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.بخش اصلی مقاله، به تشریح ابعاد و زوایایی می پردازد که آثار منتخب از میان کتاب های مدیریت اسلامی بر مبنای آنها تجزیه و تحلیل می شوند. در یک بررسی اجمالی مشخص شد حدود 70 جلد کتاب در این زمینه تالیف شده که در این مقاله 13 کتاب مورد بررسی قرار می گیرد. در بررسی فراتحلیلی مقاله، از چهار بعد به این منابع پرداخته می شود که شامل بررسی محتوایی و موضوعی، بررسی روش شناختی، بررسی منابع مورد استفاده و در نهایت بررسی مولفان و نویسندگان می شود.
علم، دین، علم دینی، مدیریت اسلامی، نوع شناسی، دانش میان رشته ای
علم دینی ؛ امکان یا امتناع ؟
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بحث در مورد مفهوم علم دینی و امکان و اثبات آن می پردازد. ابتدا مفهوم «علم دینی» و رابطه علم و دین را تبیین کرده، پس از اثبات ضرورت تعامل و ترابط علم و دین، سه دیدگاه عمده در باب امکان یا عدم امکان علم دینی را مورد بررسی قرار می دهد و با اشاره به امکان جهت داری و دینی شدن علم، ادعای عدم جهت داری ذاتی علم و نظریه خنثی گروی را مردود می داند و در همین زمینه به بیان دلایل و شواهد جهت داری و امکان علم دینی پرداخته است. این جستار همچنین با تاکید بر نظریه ضرورت جهت داری و عدم امکان سلب جهت داری علم، برخی از مهم ترین پیش فرضها و مبانی نظری و متافیزیکی آن را مورد اشاره و تبیین قرار می دهد. چشم انداز و نتیجه اثبات امکان علم دینی اولاً؛ ابطال فرضیه تعارض علم و دین و ادعای گسستگی و تمایز انگاری بین علم و دین است که بر اساس این دیدگاه؛ علم و دین در کنار هم می توانند افقهای تازه تر معرفتی و معنوی را برای بشر به ارمغان بیاورند. ثانیاً؛ فرایند دینی کردن علم می تواند علم را با مبانی قوی معرفتی متافیزیکی و فلسفی و قدسی مجهز کرده، از بحرانهای فلسفی و معرفتی خارج سازد و علم را در مسیری کاملاً معقول و انسانی قرار دهد.
آسیب شناسی انکار علم دینی
حوزه های تخصصی:
علم دینی یکی از مهم ترین مسائل و چالشهای روزگار معاصر است که موافقان و مخالفانی را به خود متوجه ساخته است. یکی از مخالفان این نظریه، دکتر سروش است که در چندین نگاشته و سخنرانی بدان پرداخته و داوری کرده است. وی، علوم را در دو مقام ثبوت (اصالت موضوع، اصالت روش و اصالت غایت) و اثبات بررسی کرده و در هر دو مقام به انکار علم دینی رو آورده است. نگارنده، ضمن تبیین نظریه انکار علم دینی، به نقد و آسیب شناسی پرداخته و شش آسیب غفلت تاریخی، آسیب علم شناسانه، خلط میان تمایز علوم با تمایز اصناف علوم، مغالطه انکار علم دینی با نفی یک معنای آن، آسیب بی توجهی به منابع دینی و تهافت انکار علم دینی با چیستی علم را بیان داشته است.
علم دینی از امکان تا تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند تکوین علم دینی به این نحو قابل تصور است که پشتوانه های متافیزیکی برگرفته از اندیشه های دینی در مراحل مختلف فعالیت علمی به کار گرفته شود؛ به سخن دیگر، هرگاه مضامین متافیزیکی بتوانند در مراحلی چون گزینش مسئله، انتخاب مفاهیم و الگوهایی برای فهم مسئله، طرح پ ژوهش، انجام مشاهده، پیش بینی و تفسیر، تاثیرآفرینی خود را آشکار کنند، فرآیندی شکل گرفته است که محصول آن، دانش هایی متناسب با اندیشه های دینی خواهد بود.
بنابراین، اندیشه توحیدی پژوهشگر و نوع نگاه او به هستی در پژوهش او و نتایج حاصل از تحقیق او تاثیر می گذارد. قطعاً یک پژوهشگر موحد جهان را یک قطبی دیده و برای موجودات ماهیت «از اویی» و «به سوی اویی» قائل است. در چنین تفکری با توجه به تعریفی که از انسان و نیازهای مادی و دنیایی او می شود، جهت گیری علم در راستای رسیدن انسان به کمال قرب الاهی قرار می گیرد.
در متون دینی و سیره ائمه نیز تشویق به پژوهش علمی و ارائه شیوه های مناسب تحقیق و استفاده از نتایج این پژوهش ها جهت تقویت بینش توحیدی (افزایش ایمان) و تصحیح شیوه زندگی و نحوه برخورد با طبیعت و موجودات (عمل صالح)، مشاهده می شود. علم کیمیای جابربن حیان نمونه ای عینی از علم دینی است که در تاریخ تمدن اسلامی شکل گرفت؛ علمی که از جهت روش، هدف، فرضیه پردازی و تفسیر تحت تاثیر اندیشه دینی قرار داشت.
رویکرد مبناگرا در تولید علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این رویکرد منظور از علم دینی آن است که به جای انواع علومی که انسان ها به کمک چهار روش تجربی، عقلی، شهودی (عرفانی) و تاریخی پدید آورده اند، علومی را با الهام از خود متون مقدس دینی و سازگار با ارزش های آن و تغییر پیش فرض های علم جدید، با استفاده از روش های گوناگون بسازند و آنها را جایگزین علوم جدید غیردینی کنند.
اساسا سخن از علم دینی، بدون بررسی جامع در مورد رابطه گزاره های اسلامی با علوم روز بی معناست. پاسخ به چنین پرسش هایی که آیا اقتصاد اسلامی وجود دارد؟ گزاره های اقتصادی در قرآن چه نسبتی با علم اقتصاد امروزی دارد؟ و پرسش هایی در مورد روان شناسی، جامعه شناسی و ... بستگی به دیدگاه ما از علم دینی دارد.
رویکردی که اساسا نه تنها امکان و بلکه ضرورت علم دینی، مانند اقتصاد اسلامی، روان شناسی اسلامی و ... وجود دارد و باید بر اساس دین به ویژه اسلام علومی جدید تاسیس کرد که با علوم غربی (علوم سکولار) تفاوت خواهد داشت، رویکرد مبناگرای علم دینی است.
در این مقاله به بررسی این رویکرد در باره علم دینی و چالش های موجود آن پرداخته شده است.
نقش دانشگاه اسلامی- ایرانی در تولید علم دینی
هدف این مقاله، بررسی نقش دانشگاه اسلامی - ایرانی در تولید علم دینی است.بررسی پیوند علم و دین در اسلام، از مهمترین موضوعات اساسی عصر حاضر است که سابقهای دیرینه در تاریخ علم و تمدن اسلامی دارد. با این حال، پیشرفت سرسامآور علوم مختلف در غرب از یک سو و انحطاط علمی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی جهان اسلام از سوی دیگر، طرح این پرسش را در پی داشت که گویا اسلام با علم و دانایی مخالفت بنیادی دارد. ضرورت عصر جدید ایجاب میکند بازتعریف تازهای از مفهوم دانشگاه در کشور صورت گیرد. این دانشگاه در عین اینکه بر دو منبع میراث اسلامی و ایرانی تکیه دارد، باید بتواند راه را برای اعتلای تمدن اسلامی - ایرانی در آینده فراهم کند. چنین حرکتی نیازمند توجه به ابعاد فرهنگی و تمدنی دانش است. روش تحقیق، کتابخانهای و بررسی اسناد و مدارک است.ی مقاله نشان میدهد که ما دانشگاه را به عنوان مظهر و نماد علم مدرن وارد کشور کرده و در بستری آن را کشت کردهایم که هیچ گاه به ثمر نخواهد نشست؛ زیرا تناسبی با هویت و فرهنگ و تاریخ ما ندارد. در واقع؛ دانشگاه های ما عقب های در جامعه ندارند و برای تولید علم دینی با مشکل مواجهند. از طریق دانشگاه اسلامی - ایرانی میتوان به تولید علم دینی رسید و از آن طریق، باعث پیشرفت جامعه ایرانی - اسلامی شد.
فلسفة اقتصاد اسلامی: وجوه معناداری، شیوه های تکوین، رسالت و مسائل پیش رو
حوزه های تخصصی:
بیش از سه دهه است که بحث از معناداری «علم اقتصاد اسلامی»، و ماهیت آن، به یکی از دغدغه های اندیشمندان مسلمان تبدیل شده است؛ این بحث تحت تأثیر دیدگاه های متفاوت در مورد نحوة تعامل میان اسلام و مدرنیته قرار دارد. کاربرد هر دیدگاه در اقتصاد منجر به نوع خاصّی از تعامل بین اندیشة اسلامی و اقتصاد مدرن و در نتیجه نوع خاصّی از اقتصاد اسلامی و روش شناسی آن خواهد شد. فرضیة اساسی مقالة حاضر آن است که قرار گرفتن اقتصاد اسلامی در مرحلة پیش علم و اتّفاق نظر نداشتن بر سر مبانی تصوّری و تصدیقی و روش شناسی آن، تکوین فلسفه اقتصاد اسلامی را در چارچوب نظریة تمدّن گرایی اسلامی ضروری میسازد. یافته های این تحقیق، که به روش تحلیلی انجام شده، نشان دهنده برتری روش توسعة فلسفة علم اسلامی و بهکارگیری آن در حوزة اقتصاد نسبت به اسلامیسازی فلسفة اقتصاد و روش های مستقیم و غیرمستقیم تولید دانش اقتصاد اسلامی است. از این رو، رسالت فلسفة اقتصاد اسلامی، تأمین مبانی اقتصاد اسلامی و تکوین روش شناسی با بهره گیری از فلسفة اسلامی در حوزه های مختلف آن است. مباحثی چون نحوة تعامل مکتب، نظام و دانش اقتصاد اسلامی، روش نظریه پردازی و ارزیابی نظریه ها در اقتصاد اسلامی، ارزیابی نهادهای مدرن اقتصاد، بحث علّیت، اصالت جامعه یا فرد و فلسفة تاریخ، از مباحث عمدة فلسفة اقتصاد اسلامیاند.
امکان علم دینی؛ بحثی در چالش های فلسفی اسلامیسازی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که برخی از مبانی حاکم بر علوم جدید با مبانی معرفتی اسلامی تعارض دارد، ورود علوم جدید، به ویژه علوم انسانی به کشور ما، از ابتدا چالش هایی را به همراه آورد.. عده ای راهکار را در تولید «علم دینی» معرفی کردند. از این رو، مهم ترین سؤال این است که «علم دینی» به چه معنا و تحت چه شرایطی ممکن است؟
مبانی معرفتی امکان علم دینی، به دو دسته مبانی علم شناختی و مبانی دین شناختی تقسیم میشود. در محور اول، سه چالش وجود دارد: یکی، اینکه هویت علم و معرفت در گروی بهره مندی از روش تجربی قرار گرفته است. دوم، اینکه ارزش ها کاملاً خارج از حوزه علم و معرفت دانسته شده و سوم، اینکه هرگونه ورود معرفتی پیش فرض ها به عرصه علم نفی شده است. در محور دوم، مهم ترین چالش، تبیین معرفت زا بودن گزاره های موجود در متون دینی است. با پذیرش این امر، قلمروی دین با علم تداخل جدی دارد. از این رو، علم دینی نه تنها ممکن است، بلکه اساساً علم نمیتواند به گزاره های دینی بیاعتنا باشد. از این رو، مفهوم «علم دینی»، نه از حیث «علم» بودن و نه از حیث «دینی» بودن به هیچ تناقض و نابسامانیای مبتلا نمیباشد.
ویژگی های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی و تحلیلی، ویژگیهای علم مدرن را از جنبه های گوناگون از جمله هدف، روش، کاربرد و آثار آن بررسی میکند. این کار از یک، هویت علم مدرن را معرفی و شناخت ما را نسبت به آن دقیق تر میکند و از سوی دیگر، تفاوت ماهوی و تقابل آن را با علوم اسلامی آشکار میسازد. در ضمن، از برخی کاستیهای جدی این علم نیز پرده برمیدارد. عقل گرایی افراطی، سلطة شناخت حسی و تجربی، ماده گرایی و دنیا گرایی، بیتوجهی به غایت هستی، مهمل خواندن گزاره های دینی و فلسفی، جدایی دانش از ارزش، جدایی دانش از دین، جدایی دانش از سیاست و ابزار شدن آن برای سیاست مداران، حذف یقین علمی و اکتفا به یقین روان شناختی، هدف قرار دادن کسبِ قدرت به جای کشف حقیقت، جزیی نگری و تجزیة علوم از اموری هستند که به عنوان ویژگیهای علم مدرن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند.
اراده گرایی، به مثابه مبنایی برای علم دینی در نظریة فرهنگستان علوم اسلامی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، رویکرد فرهنگستان علوم اسلامی به «علم دینی» به اجمال معرفی شده است. همچنین یکی از اصلیترین مبانی آن، که در ادبیات معرفت شناسی و فلسفة علم با عنوان «اراده گرایی» شناخته میشود، با روش تحلیلی بررسی، و به برخی از اشکالات وارد بر آن، پاسخ داده شده است. در نهایت، برخی از نکات مبهم و لوازم منطقی نادرست آن و ضعف در ادلة ردّ واقع گرایی، عدم توصیف و تبیین دقیق رویکرد ضدواقع گرایی و بیتوجهی به لوازم آن و همچنین ناسازگاری این نظریة از حیث واقع گرابودن، تحلیل شده است.
نگاهی به کارکردهای معرفتی دین در زندگی مدرن: بررسی نقش علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی مدرن دارای مبانی متافیزیکی مهمی برای خود است که این مبانی ابعاد مختلف حیات دنیوی بشر مدرن را مدیریت می کنند. اهمیت مبانی مذکور در آن است که آن ها نحوه نگرش انسان جدید به کل نظام هستی، اعم از خدا، خودش و جهان، را تعیین کرده و لذا با محوریت انسان همه حقایق را فهم و تفسیر می کنند.
نتیجه محوریت انسان و سپس معطوف شدن همه توجه به تأمین نیازهای دنیوی باعث افراط او در استفاده از مواهب خدادادی در طبیعت، و غفلت از حقایق غیرمادی و معنوی می شود که این دو امر از بحران های اساسی انسان در جهان مدرن است.
در حل بحران زندگی مدرن، به نظر می رسد نقش دین، بالاخص ادیان الهی، بر عوامل و مؤلفه های دیگر مقدم باشد؛ زیرا دین قادر است پاسخ پرسش هایی که انسان مدرن از طریق علم و متافیزیک مدرن نتوانست پاسخ آن ها را بیابد به انسان گوشزد کند.
با توجه به نقش مذکور دین و نیز اهمیت علم و نگرش متافیزیکی در حل بحران انسان مدرن، می توان به اهمیت نقش علم دینی در این زمینه توجه داشت؛ زیرا علم دینی، در اینجا، نظام معرفتی دربارة جهان طبیعت و نیز ماوراء طبیعت است که آموزه های دین در شکل دهی متغیرهای تأثیر گذار آن، دارای نقش و تأثیر مهمی است که به واسطه همین کلیتِ علم، بالاخص کاربردهای آن را، رنگ و جهت دینی داده و از بروز نتایج سکولار و ضد دین جلوگیری می کند.
ایدئولوژیک شدن علم؛ پیامدها و آسیب ها
حوزه های تخصصی:
زندگی مدرن دارای مبانی متافیزیکی مهمی برای خود است که این مبانی ابعاد مختلف حیات دنیوی بشر مدرن را مدیریت میکنند. اهمیت مبانی مذکور در آن است که آنها نحوه نگرش انسان جدید به کل نظام هستی، اعم از خدا، خودش و جهان، را تعیین کرده و لذا با محوریت انسان همه حقایق را فهم و تفسیر میکنند.
نتیجه محوریت انسان و سپس معطوف شدن همه توجه به تأمین نیازهای دنیوی باعث افراط او در استفاده از مواهب خدادادی در طبیعت، و غفلت از حقایق غیرمادی و معنوی میشود که این دو امر از بحرانهای اساسی انسان در جهان مدرن است.
در حل بحران زندگی مدرن، به نظر میرسد نقش دین، بالاخص ادیان الهی، بر عوامل و مؤلفههای دیگر مقدم باشد؛ زیرا دین قادر است پاسخ پرسشهایی که انسان مدرن از طریق علم و متافیزیک مدرن نتوانست پاسخ آنها را بیابد به انسان گوشزد کند.
با توجه به نقش مذکور دین و نیز اهمیت علم و نگرش متافیزیکی در حل بحران انسان مدرن، میتوان به اهمیت نقش علم دینی در این زمینه توجه داشت؛ زیرا علم دینی، در اینجا، نظام معرفتی دربارة جهان طبیعت و نیز ماوراء طبیعت است که آموزههای دین در شکل دهی متغیرهای تأثیر گذار آن، دارای نقش و تأثیر مهمی است که به واسطه همین کلیتِ علم، بالاخص کاربردهای آن را، رنگ و جهت دینی داده و از بروز نتایج سکولار و ضد دین جلوگیری میکند.
سطوح سکولار علوم تجربی
حوزه های تخصصی:
نقد مبانی علم سکولار
حوزه های تخصصی: