مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
قره باغ
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و ارمنستان در چهارچوب تئوریک اندرسون و طرح یک همگرایی منطقه ای بعد از فرایند عادی سازی روابط میان ارمنستان و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با بهرهگیری از روش تحلیل ژئوپلیتیک اندرسون سعی در بررسی روابط ارمنستان و ایران شده است. مدل اندرسون یک روش ژئوپلیتیکی در شناخت سیاست خارجی کشورهای کوچک با لحاظ نمودن نقش کشور بزرگ در همسایگی آنان است. هدف اصلی مقاله پاسخ به این سوال میباشد که چگونه می توان برای روابط ایران و ارمنستان بنیانی ژئوپلیتیک جستجو نمود. از سوی دیگر بعد از فرایند عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه سیاست خارجی ایران چگونه باید باشد؟ روش کار اندرسون سه مرحله دارد که علاوه بر آن که امکان تحلیل صحیح شرایط ژئوپلیتیک ارمنستان را فراهم می کند، امکان درک سیاست خارجی این کشور با ایران و ترکیه را نیز فراهم می نماید. در چارچوب مدل اندرسون، روابط خارجی ایران و ارمنستان در سه قالب اصلی رجوع تاریخی، منازعه جغرافیایی و درک شرایط ژئوپلیتیک کنونی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حول چند محور بحث می گردد. رفتار تاریخی ایرانیان با ارامنه بر خلاف ترکان که متهم به نسل کشی 1915 هستند، همواره حسنه بوده است، چنانچه این رفتار حسنه تاریخی بر شکل گیری روابط نزدیک میان دو کشور تأثیرگذار بوده است. از سوی دیگر ایران در منازعه قره باغ همواره از خودمختاری آن حمایت کرده است و ارمنستان از میانجی گری ایران ابراز رضایت نموده است. در مسئله انزوای سرزمینی و فقر منابع انرژی ارمنستان، ایران همواره به عنوان تأمین کننده انرژی به حساب آمده است. با توجه به ضرورت همگرایی منطقه ای، از دیگر نتایج پژوهش حاضر بحث اثرات مثبت عادی سازی روابط میان ترکیه و ارمنستان برای ایران می باشد.
تبیین عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای مختلف رفتاری در بحران قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، رفتار هر بازیگر در معادلات بین المللی به ویژه بحران های ژئوپلیتیکی معلول عوامل ویژه ای است که این عوامل، رویکردها، رفتارهای خاص و حتی متناقض بازیگران را در معادلات بین المللی جهت دهی می کنند. مسلماً بحران ژئوپلیتیکی قره باغ نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنا بر همین اصل سوال اصلی مقاله این است که بنیان های شکل گیری چنین رفتارهای متفاوت از سوی بازیگران مختلفت در بحران های ژئوپلیتیکی به ویژه بحران قره باغ چیست؟ فرضیه مطرح این است که الگوهای رفتاری بازیگران معلول عوامل مختلفی از جمله رویکرد راهبردی، کدهای ژئوپلیتیکی، تعلقات ژئوپلیتیکی، نگرانی های ژئوپلیتیکی و منافع ملی بازیگران درگیر در بحران است. در همین ارتباط، طبق نتایج مقاله به خاطر نقش آفرینی کاملاً متفاوت این عوامل، نتیجه این امر شکل گیری و بروز الگوهای رفتاری کاملاً مبهم و متناقض از سوی بازیگران مختلف در بحران قره باغ است. در واقع، تعارضات و تفاوت های ادراکی هر کدام از بازیگران نسبت به این متغیرها باعث می شود که بازیگران درباره تحولات جاری پیرامون بحران قره باغ و حل آن رفتارهای مبهم و متناقضی از خود نشان دهند.
زمینه های واگرایی در روابط ترکیه و ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارمنستان در سال 1991 و با فروپاشی اتحاد شوروی استقلال خود را به دست آورد. از سال 1993 تاکنون مرزهایش با ترکیه بسته بوده و جو بی اعتمادی میان دو کشور همچنان قوی است. به استثنای سال 2009 و در جریان امضای پیمان ها، تاکنون تلاشی از سوی آن ها در بازگشایی مرزها و عادی سازی روابط صورت نگرفته است. هرچند نارضایتی هایی از سوی ارامنه در سازمان ها و مجامع غربی به دلیل بسته شدن مرزها از سوی ترکیه وجود داشته است. باتوجه به اهمیت این موضوع، این نوشتار درپی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که سرمنشأ واگرایی موجود در روابط ارمنستان و ترکیه کجا است؟ در پاسخ به آن، این فرضیه مطرح شده است که مناقشه قره باغ را می توان عامل اصلی قطع روابط دو کشور همسایه دانست و در کنار آن می توان به ادعاهای ارضی ارامنه و مسئله نسل کشی اشاره کرد. این نوشتار ضمن بررسی اشغال قره باغ و تأثیر آن بر روابط ارمنستان و ترکیه به نقش ارامنه خارج از ارمنستان و مسئله ادعاهای ارامنه در قطع روابط دو کشور پرداخته است. از یک سو، ارامنه در رابطه با ترکیه، ادعاهای ارضی دارند و از سوی دیگر مدعی هستند که مورد نسل کشی واقع شده اند. مسئله ای که ترکیه آن را رد می کند. در بخش پایانی نوشتار، به تلاش نافرجام دو کشور در عادی سازی روابط و امضای پیمان ها اشاره شده است. این نوشتار نشان می دهد که با توجه به مسائل موجود در شرایط کنونی، امکان عادی سازی رابطه بین دو کشور وجود ندارد.
تبیین زمینه های همگرایی در روابط ایران و جمهوری آذربایجان و چالش های آن (از 1991 تا 2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، به نظر بسیاری از پژوهشگران، وجود اشتراک ها و ظرفیت های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و ژئوپلیتیک در روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای مناسبی برای برقراری روابط نزدیک و همگرایی در عرصه های مختلف میان دو طرف است؛ اما روند رویدادها به گونه ای دیگر پیش رفت و چالش های متعددی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و جهانی، عملکرد این دسته از عوامل را تحت تأثیر قرار داد. به گونه ای که روابط دو کشور با وجود زمینه های مناسب، فراز و فرود بسیاری را شاهد بوده است؛ بنابراین در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که چه عواملی پس از استقلال جمهوری آذربایجان، بسترهای موجود در زمینه همگرایی ایران و جمهوری آذربایجان را تحت تأثیر قرار داده و بر فرصت برقراری روابط نزدیک و پایدار میان دو کشور تأثیر منفی گذاشته است؟ در این زمینه به دنبال تبیین چگونگی عملکرد عوامل همگرایی و در مقابل آن، چالش های موجود در این مسیر در روابط ایران و جمهوری آذربایجان هستیم و این فرضیه را مطرح می کنیم که باوجود برخورداری روابط دو کشور از پیوندهایی که همگرایی میان دوطرف را هموار کرده و می کنند؛ عملکرد عواملی که این روند را با چالش های فراوانی روبه رو ساخته اند، همگرایی دو همسایه را غیرعملی کرده است. در این نوشتار، از روش توصیفی- تحلیلی، تحلیل محتوا و بررسی تاریخی روابط دو کشور استفاده شده است.
مسئولیت بین المللی کیفری برای جنایت های ارتکابی در خوجالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویدادهای قره باغ در سال 1988 همراه با تلاش های مستمر ارمنستان برای ساختن یک حکومت، به تخریب شهرها، روستاها و قتل و آوارگی صدها نفر از آذربایجانی ها از سرزمین مادری خود منجر شد. در 25 و 26 فوریه 1992 به دنبال بمباران توپخانه خوجالی، این شهر به دست نیروهای ارمنی تسخیر شد و ارمنستان در قره باغ یک عملیات جنگی آغاز کرد. پرسش اصلی این است که با توجه به حقایق ثبت شده، نابودی عمدی کسانی که در سال 1992 در شهر خوجالی زندگی می کنند، آیا به دلیل ملیت و قومیت شان انجام گرفت؟ و آیا می توان بنابر قوانین بین المللی، این رویداد را یک نسل کشی نامید؟ اگر چنین باشد، آیا دادگاهی برای محاکمه مرتکبان این جنایت صلاحیت دارد؟ و نیز مسئولیت دولت مهاجم در این مورد چگونه خواهد بود؟ این قتل عام از جمله جنایت های بین المللی است که تاکنون دادگاهی برای رسیدگی به آن تشکیل نشده است. در این نوشتار تلاش شده است که رویداد خوجالی از منظر حقوق بین المللی کیفری به عنوان یکی از جنایت های بین المللی که سازمان های مختلف بین المللی و کشورهای متعددی آن را محکوم کرده اند، بررسی شود تا ابعاد قانونی و حقوقی این رویداد روشن شود. بدین ترتیب، پس از شرح رویدادها و واکنش کشورها و سازمان ها به آن، توصیف حقوقی این رویداد به مثابه جرمی بین المللی با توجه به اسناد و قوانین بین المللی صورت می گیرد تا مجازات های قابل اجرا و مسئولیت بین المللی دولت ارمنستان مشخص شود.
راهبرد سیاسی ایران در حل مساله قره باغ با تاکید بر تامین منافع ملی
مدت زمان زیادی است که مناقشه بین دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر ناحیه قره باغ، منطقه را تحت تاثیر خود قرارداده است. موضوعی که در ادبیات رسانه ای رایج از آن به بحران قره باغ تعبیر می گردد. یکی از ویژگی های مسائل سیاسی، عمومی بودن آن ها است یعنی مسائلی که بر زندگی تعداد زیادی از افراد جامعه اثر نامطلوب دارد و مصالح عمومی را به خطر می اندازند و این مسائل وارد تقویم سیاست گزاری می گردند. در این نوشتار سعی بر این شده است با استفاده از تحقیقات متعددی که درخصوص مناقشه قره باغ صورت گرفته است.راه حلی در جهت حل مساله قره باغ با تکیه بر اشتراکات سیاسی پیدا کرده و این پرسش اصلی مطرح است که آیا برجسته نمودن اشتراکات سیاسی ایران و دو جمهوری دیگر درگیر مناقشه می توان به راه حلی جامع در جهت حل مخاصمه رسید و آیا توجه به شاخصه همگرایی سیاسی بعنوان متغییری مستقل و قابل تغییر و احصاء آن می توان تاثیر گذاری بر روابط سیساسی و منازعات عرضی و منطقه ای را بعنوان متغییری وابسته اندازه گیری و پایش کرد. البته در این ارتباط می توان به نقش بازیگران فرامنطقه ای و کشورهایی که بر سیاست های دو طرف درگیر تاثیر داشته باشند بعنوان متغییر های ناخواسته و مداخله گر توجه داشت.
پیامد ژئوپلیتیک بحران قره باغ بر مناسبات جمهوری اسلامی ایران در قفقاز
حوزه های تخصصی:
بحران قره باغ که با حملات ارتش آذربایجان به نیرو های ارمنی در این منطقه در تاریخ 20 آبان دوباره شعله کشیده است ریشه در بحران ها و اختلافات دو جمعیت ارمنی و آذری از زمان شکل گیری اتحاد شوروی دارد. جنگ دوم قره باغ پس از 44 روز با پیروزی ارتش آذربایجان و امضای توافق نامه سه جانبه آتش بس توسط رهبران روسیه، آذربایجان و ارمنستان در روز بیستم آبان ماه به پایان رسید. این جنگ و درگیری ها که پس از یک دوره شدید درگیری در نهایت منجر به آتش بسی موقت میان دو کشور درگیر آن هم با محوریت روسیه شد، در حالی صورت پذیرفت که ابهام و سوالات مهمی در مورد گذشته، حال و آینده منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز و پیامد های تحولات کنونی " بحران قره باغ " بر کشور های همسایه به وجود آورده است. در دهه های گذشته جمهوری اسلامی ایران آن چنان که باید و شاید موفق نشد، فرصت های ژئوپلیتیکی موجود در آسیای مرکزی و قفقاز را به سود خود فعال کند. این موضوع اکنون که تحولاتی سریع و جدی در قفقاز و به ویژه مناسبات جمهوری آذربایجان و ارمنستان به وقوع پیوسته، شرایط دوگانه جدیدی را پیش روی سیاست مداران ایرانی گشوده و فرصت ها و متقابلاً تهدید هایی را به وجود آورده است که اگر هوشمندانه با آن برخورد نشود، نه تنها سودی برای ایران نخواهد داشت، بلکه خسارت های سنگینی را متوجه کشورمان خواهد کرد. مواردی که در این مقاله به عنوان پیامد های ژئوپلیتیکی جنگ ۲۰۲۰ قره باغ مورد اشاره قرار گرفت، ملاحظات و نگرانی هایی است که ممکن است در آینده برای ایران مشکلاتی را به وجود آورد. ناگفته پیداست حضور فعال و دیپلماسی قوی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه به ویژه در شرایط حساس کنونی، می تواند بسیاری از تهدید های موجود را به فرصت تبدیل کرده و نگرانی های موجود را از بین ببرد. لازم به تاکید است که بحران قره باغ و تحولات آن تاکنون، نشان از یک سیاست گذاری عمیق تر و گسترده تر برای کل قفقاز بزرگ و حتی آسیای جنوب غربی دارد، سیاست گذاری عمیقی که نتایج و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن می تواند برای برخی بازیگران منطقه ای مانند ایران بسیار تاثیرگذار باشد .
آثار و پیامدهای توافق نامه آتش بس بحران 2020 قره باغ بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
499 - 532
حوزه های تخصصی:
درگیری های بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر ۲۰۲۰، پس از ۴۴ روز تداوم بحران و منازعه، با میانجیگری روسیه، به توافق نامه آتش بس ختم شد. این مقاله به تأثیر توافق یادشده بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است؛ با این پرسش اصلی که «توافق نامه آتش بس 2020 حاوی چه آثار و پیامدهایی برای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی است و ایران برای مواجهه با آن چه راهبردهایی را پیش رو دارد؟» بر اساس یافته های مقاله، برهم خوردن موازنه قدرت در قفقاز جنوبی و توافق نامه آتش بس ناشی از آن در ابعاد مختلف به شکل ایجابی و سلبی بر منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: نقش آفرینی بیشتر روسیه در مرز های شمال غربی ایران، احتمال دور شدن جغرافیای درگیری از مرزهای ایران، کمک های تسلیحاتی کلان و مؤثر رژیم صهیونیستی در آزاد شدن مناطق اشغالی آذربایجان و در نتیجه نقش آفرینی بیشتر این رژیم در مرزهای شمال غربی ایران، دستیابی ایران به اراضی هم مرز و ارتباط مجدد مرز نسبتاً طولانی با آذربایجان و نظایر این ها. مهم ترین راهبردهای پیش روی جمهوری اسلامی در مواجهه با بحران مذکور نیز شامل اتخاذ مواضع بی طرفانه و در عین حال ایفای نقش میانجیگری فعال برای حفظ و القای جایگاه راهبردی جمهوری اسلامی به طرف های درگیر و بازیگران منطقه، حضور فعال در مناطق جدید حاصل از توافق آتش بس، افزایش مسیرهای مواصلاتی و ترانزیتی با جمهوری آذربایجان، به ویژه در مناطق تازه آزادشده ، تقویت، تجهیز و توسعه سریع کمی- کیفی ساختار مرزبانی و استفاده از تجربه های جنگ قره باغ در زمینه بهره گیری از سلاح های مدرن و هوشمند بوده است.
رویکرد روسیه و ترکیه به ترتیبات امنیتی در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
209 - 237
حوزه های تخصصی:
به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری های تازه تاسیس در سال ۱۹۹۱میلادی و همچنین شکل گیری ژئوپلتیک جدید در قفقاز جنوبی ،این منطقه به یکی از مهمترین مناطق راهبردی جهان تبدیل گردید.ولی با این وجود و به رغم اهمیت و جایگاه ژئوپلتیک و ژئواکونومیک برجسته اش،به لحاظ مناقشات قومی و سرزمینی، بی ثباتی سیاسی،عدم توسعه اقتصادی و اجتماعی،گرایش های سیاسی متعارض و فقدان ساختار امنیتی همکاری جویانه منطقه ای،این منطقه همواره با تهدیدات و چالش های امنیتی مواجه بوده است.در این میان موقعیت راهبردی و منابع انرژی قفقاز توجه بازیگران و قدرت های منطقه ای و جهانی را به خود جلب کرده و هریک از این بازیگران با به کارگیری ابزار ها و سیاست های مختلف و تاثیر گذاری بر ترتیبات امنیتی منطقه ،به دنبال اعمال نفوذ در منطقه و پیشبرد اهداف سیاست های خارجی خود بوده اند. روسیه به عنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی سابق و ترکیه به عنوان بازیگر منطقه ای تاثیرگذار با پیوند های مختلف تاریخی ،فرهنگی،مذهبی و نژادی با ملل ساکن در جمهوری های تازه تاسیس مستقر در این حوزه، در کنار سایر بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای از جمله بازیگرانی هستند که نقش برجسته ای در شکل دادن بر ترتیبات امنیتی قفقاز جنوبی داشته است این مقاله به دنبال تشریح رویکرد امنیتی و بازیگر منطقه ای یعنی روسیه و ترکیه در قفقاز جنوبی بوده و تاثیر آن بر ترتیبات امنیتی شکل گرفته در منطقه یاد شده را به بحث و بررسی می گذارد.
تبیین عوامل تأثیرگذار بر ایجاد آتش بس در قره باغ (نوامبر 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
833 - 850
حوزه های تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیامدهای بسیاری در سطوح منطقه ای و فرا منطقه ای به دنبال داشت. به طوری که در سطح منطقه ای با برآمدن 15 کشور مستقل بزرگ و کوچک قلمرو سابق شوروی در حوزه های اروپایی و آسیایی، از یک سو باعث شکل گیری سیستم های منطقه ای به ویژه در قلمرو آسیایی آن، یعنی قفقاز و آسیای میانه شد و از سوی دیگر خلأ قدرت ناشی از فروپاشی شوروی و فقدان یک قدرت مسلط منطقه ای، منطقه را وارد بحران های ژئوپلیتیکی کرد. در چنین شرایطی یکی از قدیمی ترین بحران های سرزمین های قفقاز جنوبی بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره باغ پدید آمد. درگیری های پراکنده به جنگی تمام عیار میان این دو کشور تبدیل شد که بر اثر آن، علاوه بر قره باغ، هفت منطقه دیگر جمهوری آذربایجان در خارج از قره باغ نیز به تصرف ارمنستان درآمد و درمجموع بیست درصد از خاک جمهوری آذربایجان اشغال شد. از زمان شروع درگیری ها، مذاکرات چندباره ای برای حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ با ابتکار سازمان ملل و میانجی گری برخی از کشورهای منطقه به آتش بس میان این دو کشور منجر شد ولی بارها نقض گردید تا اینکه در تاریخ ۱۰ نوامبر، طرف های درگیر، توافق نامه آتش بس را پذیرفتند. سؤال اصلی مقاله این است که چه عواملی سبب شده که کشورهای آذربایجان و ارمنستان آتش بس را پذیرفته و بر اجرای آن توافق کنند؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده و هدف آن است که با بهره برداری از نظریه تصمیم گیری (مدل رضایت بخش)، عوامل تأثیرگذار بر توافق آتش بس در قره باغ را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تغییر جغرافیای درگیری و تاکتیک نظامی، خطای محاسباتی ارمنستان، نبود توازن ژئوپلیتیکی و مداخله روسیه سبب شده تا در قره باغ آتش بس ایجاد شود.
گسترش روابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی و تأثیرآن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر بحران قره باغ 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
84 - 102
حوزه های تخصصی:
بحران قره باغ بهترین فرصت را برای رژیم صهیونیستی فراهم ساخت تا به بهانه کمک های مشاوره ای به ارتش آذربایجان حضور عناصر اطلاعاتی خود را در محیط پیرامونی ایران بشدت افزایش دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی روند گسترش رابطه رژیم صهیونیستی با آذربایجان با توجه به بحران قره باغ و تاثیرات آن برامنیت ایران می باشد. سؤال اصلی مقاله این است که توسعه روابط رژیم صهیونیستی با آذربایجان باتوجه به بحران قره باغ چه تأثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ فرضیه پژوهش این است که گسترش روابط آذربایجان با رژیم صهیونیستی به دلیل افزایش حضور این رژیم در محیط پیرامونی ایران، امنیت ملی ایران را به مخاطره افکنده است. با در نظر گرفتن چارچوب نظری موازنه تهدید ، آذربایجان ورژیم صهیونیستی به دلیل داشتن درکی یکسان از احساس تهدیدی مشترک به نام ایران، به دنبال این بوده اند تا با این همگرایی توازن تهدید را در برابر ایران برقرار نمایند. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و گردآوری داده ها نیزمبتنی برمنابع کتابخانه ای و اینترنتی بوده است
مناقشه دوم قره باغ و پیامدهای آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
181-198
حوزه های تخصصی:
جنگ دوم بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر 2020پس از 44 روز با میانجیگری روسیه به آتش بس ختم شد. این مقاله به تاثیر جنگ قره باغ و توافق بر سر ملی ایران پرداخته است. با این پرسش اصلی که چه آثار و پیامدهایی برای امنیت و ملی جمهوری اسلامی ایران است؟ بر اساس تحقیقات مقاله برهم خوردن موازنه قدرت در قفقاز جنوبی و توافقنامه آتش بس ناشی از آن در شکل های مختلف ایجابی و سلبی بر امنیت و امنیت جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: نقش آفرینی بیشتر روسیه در مرزهای شمال غربی ایران، احتمال دور شدن جغرافیای درگیری از مرزهای ایران، دستیابی ایران به اراضی هم مرز و ارتباط مجدد مرز نسبتاً با آذربایجان و نظایر این ها است. مهم ترین راه های پیش روی ایران در حل با بحران این ها نیز شامل مواضع بیطرفانه و درعین حال ایفای نقش میانجیگری فعال برای حفظ و ایفای جایگاه راهبردی ایران به طرف های درگیر و بازیگران منطقه ای است. حضور فعال در مناطق جدید آزاد شده، افزایش مسیرهای مواصلاتی و ترانسیتی با جمهوری آذربایجان در مناطق تازه آزاد شده است.
اعتبارسنجی حدیث جنگ آذربایجان و ارتباط آن با مناقشه قره باغ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
199 - 224
حوزه های تخصصی:
أَخبار مَلاحم علاوه بر آسیب های عامی که در حدیث پژوهی مطرح است با چالش های خاص ملاحم پژوهی نیز مواجه است. یکی از این چالش ها، مصداق یابی این اخبار است و در موارد بسیاری برخی اخبار بر مصادیقی تطبیق داده شده و پس از مدت زمانی عدم صحت آن آشکار شده است. نعمانی (م360 ق) در کتاب الغیبه، روایتی را نقل کرده است که با اشاره به برخی حوادث آخرالزمان و علائم ظهور، خبر از جنگی می دهد که آذربایجان و ارمنستان نیز در آن جنگ درگیر هستند. از آنجایی که این کتاب از منابع حدیثی کهن بوده و به عنوان یک منبع معتبر تلقی می گردد، این پرسش مطرح می شود که آیا این روایت از اعتبار لازم برخوردار می باشد؟ آیا تطبیق آن بر مناقشه قره باغ از توجیه کافی برخوردار است؟ و آیا جنگ قره باغ از علائم ظهور محسوب می شود؟ این نوشتار، با بررسی و تحلیل موضوعاتی چون اعتبارسنجی روایات موقوف، بررسی جایگاه حدیثی کعب الاحبار، اعتبارسنجی خبر واحد در ملاحم، کاربردشناسی آذربایجان در روایات، ناهم خوانی مفاد روایت با واقعیت های میدانی و ضرورت تفکیک ویژگی های عصر غیبت از علائم ظهور به این نتیجه دست یافته است که روایت یاد شده از نظر سندی از حجیت و اعتبار برخوردار نبوده و از نظر متنی نیز با واقعیت های میدانی مناقشه قره باغ هم خوانی ندارد.
سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی و تأثیر آن بر قلمروی نفوذ این کشور در منطقه (2022-1991)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
299 - 333
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در صدد است تا سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی و تأثیر آن بر قلمروی نفوذ آنکارا در منطقه را بحث و بررسی کند. با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال 2002 میلادی، سیاست خارجی آنکارا از سیاست تک بُعدی و غرب گرایانه به سیاست خارجی چندبُعدی، عمل گرا و منافع محور در محیط پیرامونی و جهانی تبدیل شد. توجه به مناطق پیرامونی و کشورهای همسایه به منظور افزایش نقش و جایگاه ترکیه در این مناطق ازجمله قفقاز جنوبی، یکی از ابعاد مهم سیاست خارجی مقامات ترک است. منطقه قفقاز از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی، تاکنون برای ترکیه اهمیت زیادی داشته است. منابع طبیعی سرشار منطقه و قرار گرفتن در چهار راه مناطق غنی نفت و گاز جهان، بی ثباتی سیاسی و تهدیدهای امنیتی دائمی، اشتراک های تاریخی و فرهنگی ترکیه با منطقه، شماری از دلایل حضور آنکارا در قفقاز جنوبی محسوب می شود. آنکارا با حضور گسترده در این منطقه استراتژیک در راستای تأمین منافع اقتصادی و امنیتی و همچنین ارتقای نفوذ و جایگاه منطقه ای گام برمی دارد؛ بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی ترکیه طی سال های 2022-1991 چه تأثیری بر نفوذ این کشور در قفقاز جنوبی داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، اهمیت ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی در سیاست خارجی ترکیه و پیوندهای تاریخی و فرهنگی این کشور با کشورهای منطقه، باعث نقش آفرینی روزافزون ترکیه در معادلات انرژی منطقه و حضور فعال ترکیه در مناقشه قره باغ شده است که این امر ضمن افزایش نفوذ و تقویت منافع منطقه ای آنکارا در سال های 2022-1991، تأثیری مستقیم بر منافع و نفوذ منطقه ای مسکو داشته است. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیلِ کیفی استفاده شد.
بررسی مقایسه ای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قره باغ(2020-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۹)
5 - 32
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی و قره باغ، منطقه ای استراتژیک و هم مرز با ایران است که قدرت های مهم منطقه ای و فرامنطقه ای به دنبال تحقق منافع خود در این منطقه هستند. این مقاله با استفاده از روش کیفی مبتنی بر مطالعه تطبیقی به بررسی و مقایسه رویکردهای سیاست خارجی ایران و ترکیه در منطقه قره باغ می پردازد. لذا سؤال اصلی مقاله این است رویکردهای سیاست خارجی ج.ا.ایران و ترکیه در قره باغ در بین سال های 2020-،2023 ، چه شباهت و تفاوت هایی داشته اند؟ در پاسخ، فرضیه مقاله این است؛ در حالی که ایران و ترکیه به رفع تهدیدات امنیّتی منطقه و بر حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه تأکید داشته اند؛ در مقابل، دو کشور دیدگاه متفاوتی در خصوص سیاست های جمهوری آذربایجان، اولویت های منطقه ای، آینده قره باغ و حضور رژیم صهیونیستی در منطقه دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ایران و ترکیه تلاش می کنند که در قره باغ قدرت نفوذ خود را افرایش داده و منافع یکدیگر را تضعیف نمایند و با وجود تأکید بر حفظ صلح، ثبات و امنیّت در قره باغ، برای تأثیرگذاری بیشتر و دست یابی به موقعیت قدرت برتر در منطقه با هم رقابت می نمایند.