
مقالات
حوزههای تخصصی:
ارزیابی برنامه های توسعه، یکی از روش های علمی شناخته شده برای درک و شناخت اندیشه، روش و رویکرد حاکم بر فرآیند برنامه ها است. نظر به اهمیت سیاست ها و قوانین برنامه های توسعه، هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل قوانین برنامه های توسعه، پس از انقلاب اسلامی مبتنی بر تسهیل کننده های توانمندسازی جامعه عشایری است که از این رهگذر، بستر لازم برای ارتقاء کیفیت زندگی و توسعه پایدار جامعه عشایری ایران فراهم خواهد شد. روش بررسی در پژوهش حاضر، اسنادی و کتابخانه ای است؛ به طوری که در ارتباط با تسهیل کننده های توانمندسازی جامعه عشایری در برنامه های توسعه بعد از انقلاب به نقد و بررسی سیاست های دولت پرداخته شده است. همگام نبودن سطح راهبرد سیاست گذاری و سطح راهبرد عملیاتی و اجرایی، غالب بودن رویکرد بالا به پایین و غیرمشارکتی در برنامه های توسعه، نامولّد بودن روش های توانمندسازی و کالبدی محور بودن برنامه های توسعه از یافته های این پژوهش است. تغییر و اصلاح رویکرد حاکم بر فرآیند برنامه ریزی و مدیریت توسعه عشایری از طریق انتخاب سیاست های اجتماعی و اقتصادی مناسب دولت و به کارگیری روش های مناسب توانمندسازی مولّد جامعه محلی و توجه بیشتر به عملیاتی ساختن مواد قانونی در برنامه های توسعه از پیشنهادات این پژوهش است. در پژوهش حاضر، توانمندسازی جامعه عشایری در برنامه های توسعه از طریق دو رویکرد برنامه ریزی "عقلایی گرایی فن محور" و "ارتباطی و مشارکتی" مورد واکاوی قرار گرفت.
جامعه عشایری، چالش ها و مسائل
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی عشایر، یکی از صور زندگی و شیوه ای از معیشت است که بر مبنای پرورش دام و انطباق با طبیعت می باشد. این سبک زندگی، طی دوره های مختلف، با چالش ها و مسائل درونی و بیرونی مواجهه بوده که شناخت و آمایش آنها به بهبود الگوی زیست و معیشت شان کمک خواهد نمود. در همین راستا، مقاله ی حاضر، با هدف شناسایی، طبقه بندی و منطقه بندی چالش های زندگی عشایر در کشور انجام شده است. روش پژوهش، به صورت آمیخته، روش گردآوری داده ها، از طریق گروه های متمرکز، مصاحبه و کدگذاری، و ارزیابی داده ها با نرم افزار مکس کیودی ای-24 بوده است. متناسب با منطقه ییلاقی و قشلاقی مشترک و تعلّق عرفی عشایر، داده های گردآوری شده از استان های کل کشور، به هفت منطقه تقسیم شد. یافته ها نشان داد که چالش های جامعه عشایری در 448 مفهوم، 50 زیرمقوله و هفت شاخص اصلی کدگذاری شدند. در این بین، چالش های مهم جامعه عشایری، به ترتیب بیشتر به کمتر، شامل مسائل تولیدی و اقتصادی، مسائل زیرساختی-رفاهی، مسائل اجتماعی و آموزشی، مسائل نهادی، مسائل بهداشتی و درمانی، مسائل امنیتی و مسائل تغییرات اقلیمی بودند. همچنین، یافته ها نشان داد که در منطقه یک (استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان)، چالش نهادی، در مناطق دو (بوشهر، فارس، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد) و شش (خراسان رضویی، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و گلستان)، چالش تولیدی و اقتصادی، در منطقه سه (چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان، ایلام، همدان و کرمانشاه)، چالش ناامنی و کمبود امنیت، در منطقه چهار (سیستان و بلوچستان، کرمان و جنوب کرمان و هرمزگان) چالش مسائل بهداشتی و درمانی و در منطقه هفت (مازندران، گیلان و قزوین)، چالش مسائل اجتماعی و آموزشی به عنوان مهم ترین چالش زندگی عشایر تعیین شدند. به عنوان نتیجه ی اصلی پژوهش، می توان بیان کرد که که چالش های جامعه عشایری در مناطق و استان های مختلف، متفاوت از یکدیگر بوده و ضروری است که برنامه ها و منابع، با رویکرد آمایشی به صورت منطقه ای، اولویت دار و با هدف رفع چالش های مشخص، تدوین و تامین گردند.
تحلیل توسعه اجتماعات محلی در جامعه عشایری استان چهارمحال و بختیاری با تاکید بر نقش مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری با چالش های متعددی از جمله محدودیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است که توسعه اجتماعی می تواند آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی توسعه اجتماعات محلی در جامعه عشایری با تأکید بر مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش، عشایر استان چهارمحال و بختیاری بودند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 264 نفر به عنوان نمونه آماری و به منظور افزایش دقت، 300 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. در بخش استنباطی و بر اساس نتایج آزمون همبستگی، میان ویژگی های فردی، خانوادگی و اقتصادی پاسخگویان با برخی از ابعاد مختلف توسعه اجتماع محلی جامعه عشایری، همبستگی معنی داری وجود داشت. نتایج رگرسیون چندگانه خطی نشان داد، مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی تبیین کننده 50.2 درصد از تغییرات توسعه اجتماع محلی جامعه عشایری، در استان چهار محال و بختیاری بودند. در بین عوامل اجتماعی تعاملات، انسجام و همبستگی؛ مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی دارای اثر مثبت و معنی داری بر توسعه اجتماع محلی جامعه عشایری در استان چهارمحال و بختیاری بودند. همچنین ابعاد فرهنگی مردسالاری، باورها و رسوم سنتی دارای اثر منفی و معنی داری بر توسعه اجتماع محلی جامعه عشایری در استان بودند، در حالی که، ابعاد فرهنگی مانند تعلقات بومی/محلی و آموزش، دارای اثرات مثبت و معنی داری بر توسعه اجتماع محلی جامعه عشایری، می باشند.
بررسی نقش گیاهان دارویی در اشتغال و کارآفرینی جوامع عشایری
حوزههای تخصصی:
امروزه، کارآفرینی به عنوان یک راهبرد در توسعه، شکوفایی و رشد جوامع انسانی به جایگزینی بی بدیل تبدیل شده است. توسعه کارآفرینی در هر جامعه، با ارتقاء کیفیت وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن جامعه همراه خواهد بود. در مناطق عشایری، با توجه به ظرفیت ها و قابلیت های موجود، می توان برای رشد و توسعه کارآفرینی، فعالیت هایی انجام داد که یکی از آن ها، کشت و جمع آوری گیاهان دارویی می باشد. مناطق عشایری، خاستگاه و رویشگاه گیاهان دارویی کشور هستند و امکان تولید بخش عمده ای از گیاهان دارویی در این مناطق وجود دارد. تولید و پرورش گیاهان دارویی توسط جامعه عشایری، منجر به ایجاد ارزش افزوده برای آنها خواهد شد و می توان از این ظرفیت در جهت بهبود معیشت و وضعیت زندگی عشایر استفاده نمود. در همین راستا، در پژوهش حاضر که به صورت مروری انجام شده، به نقش و جایگاه گیاهان دارویی در اشتغال زایی و کارآفرینی جامعه عشایری پرداخته شده است. انجام این پژوهش می تواند توجه مسئولین و برنامه ریزان را به این حوزه در جهت کارآفرینی جامعه عشایری و بهبود معیشت و وضعیت اقتصادی آن ها فراهم آورد.
تغذیه و ارتقای بهره وری در دام عشایر: تاثیر بُلوس آهسته رهش مولتی مینرال حاوی سلنیوم، کبالت و ید بر عملکرد تولیدمثلی و سلامت بره در میش های لُری
حوزههای تخصصی:
به منظور انجام آزمایش 300 رأس میش نژاد لری غیرآبستن از گله های عشایری با میانگین وزنی (5.44 ± 47.55) کیلوگرم انتخاب و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 100 تکرار برای هر تیمار استفاده شدند. نتایج نشان داد که تعداد میش های آبستن، بره های متولدشده سالم و تعداد بره های زنده تا سن دو ماهگی به طور معنی داری با خوراندن یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش افزایش یافت (0.05>P)، امّا دوقلوزایی تحت تأثیر قرار نگرفت (0.05>P). خوراندن یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش حاوی سلنیوم، ید و کبالت به طور معنی داری تعداد بره با علائم بیماری ماهیچه سفید را کاهش داد (0.05>P). غلظت سلنیوم سرم، فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسید از خون کامل و غلظت ویتامین 12B سرم خون بره های متولد شده از مادران دریافت کننده یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش حاوی سلنیوم، کبالت و ید نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری بالاتر بود (05/0>P)، فعالیت آنزیم کراتین فسفوکیناز سرم خون بره های متولد شده از مادران دریافت کننده یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش سلنیوم، ید و کبالت نسبت به بره های متولد شده از گروه شاهد به طور معنی داری پائین تر بود (0.05>P). به طورکلی نتایج نشان داد که خوراندن یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش حاوی سلنیوم، ید و کبالت قبل از قوچ اندازی در گله عشایری مورد مطالعه به طور چشمگیری سبب بهبود عملکرد تولیدمثلی و کاهش مرگ ومیر بره ها و بیماری ماهیچه سفید شد. همچنین فراسنجه های خونی مرتبط با این عناصر در بره های متولدشده، به طور معنی داری بهبود یافت.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارتقاء سطح تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری با رویکرد پدافند غیرعامل با نگاه بر تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری به عنوان یکی از اصلی ترین تولیدکنندگان محصولات دامی و تأمین کنندگان پروتئین، نقش مهمی در تأمین و تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور ایفا می کند. با توجه به شرایط زیست محیطی و اقتصادی خاص این جامعه، تقویت تاب آوری زیرساخت های حیاتی آن ها در برابر تهدیدات طبیعی و انسان ساخت ضرورت دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارتقاء تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری با رویکرد پدافند غیرعامل و تمرکز بر امنیت غذایی کشور انجام شده است. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد و برای شناسایی و اولویت بندی شاخص های کلیدی ارتقاء تاب آوری، نظرات کارشناسان و خبرگان حوزه های مرتبط گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که توسعه زیرساخت های تأمین آب پایدار، ایجاد مراکز درمانی، فراهم سازی منابع و تجهیزات در مواقع اضطراری به منظور تداوم فعالیت های ضروری، ایجاد صندوق های حمایتی و توانمندسازی جامعه عشایری از طریق آموزش برای مقابله با تهدیدات از اولویت های اساسی در افزایش تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری به شمار می روند. پیاده سازی و به کارگیری شاخص های تبیین شده، نقش مهمی در ارتقاء سطح تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری و تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور ایفا می کنند. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران کمک کند تا با تمرکز بر شاخص های کلیدی، شرایط لازم برای بهبود امنیت غذایی کشور و ارتقاء پایداری جامعه عشایری در مواجهه با شرایط بحرانی را فراهم سازند.