مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عدم قطعیت
حوزههای تخصصی:
"در فرایند برنامهریزی استراتژیک ، زمان و عدم قطعیت، نقش مهمی ایفا میکنند [1، صص 361-384]. تغییرات غیرقابل پیشبینی در محیط، بسیاری از صنایع را زمینگیر ساخته و یا از صحنه رقابت حذف کرده است و پیشبینیها در مورد آینده را با شکست روبهرو ساخته است. سازمانها بهطور غیرقابل پیشبینی با تکنولوژیهای جدید، محصولات جدید و بازارهای جدید روبهرو میباشند و استراتژیهای تدوین شده، پاسخگوی نیاز آنها در چنین محیط پویا و متغیری نیست. این فشارها در آینده افزایش نیز خواهد یافت، زیرا که تغییرات تکنولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی همچنان رو به گسترش است.
بدیهی است که آینده قابل پیشبینی نیست. اما نکته قابل توجه این است که سازمانها میتوانند خود را برای مقابله با آن آماده کنند و این آمادگی سبب ایجاد مزیت رقابتی برای آنها میشود. هر چه عدم قطعیتها تشدید شود، مزیت رقابتی سازمانهایی که استراتژیهای پایدار و مقاوم را در برابر تغییرات تدوین کردهاند، نیز افزایش مییابد. هدف این مقاله معرفی روشی است که به سازمانها قابلیت تدوین استراتژیهای استوار در شرایط عدم قطعیت را میبخشد و آنها را در جهت مصون کردن استراتژیهای خود در برابر تغییرات محیطی هدایت میکند.
روش معرفی شده در این مقاله، از این جهت که روش عمومی تدوین استراتژی را با دو ابزار مقابله با عدم قطعیت، یعنی برنامهریزی سناریو و سیستم استنتاج فازی ترکیب میکند، از تازگی و نوآوری برخوردار ساخته است. این روش با استفاده از عوامل غیرقطعی در محیط، اقدام به طراحی سناریوهای محتمل پیش روی سازمان کرده و با استفاده از اطلاعات فازی بیان شده بهوسیله خبرگان در سیستم استنتاج فازی اقدام به انتخاب استوارترین استراتژی سازمان در مواجهه با سناریوهای طراحی شده میپردازد.
این روش به مدیران و برنامهریزان استراتژیک سازمانها، کمک میکند تا بتوانند با ارزیابی محیط آینده خویش، به بینش درستی در تدوین استراتژیهای سازمان دست یابند و مزیت رقابتی سازمان را در محیط آشفته و متغیر آینده حفظ کنند.
این روش به مدیران و برنامهریزان استراتژیک سازمانها، کمک میکند تا بتوانند با ارزیابی محیط آینده خویش به بینش درستی در تدوین استراتژیهای سازمان دست پیدا کنند و مزیت رقابتی سازمان را در محیط آشفته و متغیر آینده حفظ کنند."
روشی ابتکاری برای محاسبه قابلیت اطمینان ظرفیت و دسترسی (اتصال) در شبکه های حمل و نقلی آسیب پذیر درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های حمل و نقلی ممکن است تحت تأثیر یک سری عوامل خارجی یا داخلی دچار افت عملکرد و ناپایداری جریان ترافیک شوند. عوامل خارجی عمدتاً شامل شرایط آب و هوایی خاص (مانند بارش برف، یخبندان و طوفان)، زلزله، بهمن و برخی عوامل دیگرند. عوامل داخلی آسیب پذیری ناشی از خرابی سیستم های کنترل، تصادفات، تعمیرات و ساخت و سازها هستند. تمامی عوامل یادشده می توانند منجر به افت ظرفیت کمان ها شوند و پاره ای از آنها تقاضای پایه موجود در زوج های مبدأ- مقصد شبکه را تحت تأثیر قرار می دهند. با توجه به اهمیت حفظ عملکرد شبکه در چنین شرایطی در یک سطح مطلوب، در دهه آخر قرن بیستم تعریفی جدید برای ارزیابی عملکرد شبکه های حمل و نقلی ارایه شده است که اعتمادپذیری شبکه را در شرایط عدم قطعیت بیان می کند. از این رو ارزیابی قابلیت اطمینان عملکرد شبکه های حمل و نقل در طراحی و یا ارتقا و بازسازی آنها نقش بسیار پر اهمیتی پیدا کرده است. در این مقاله روشی ابتکاری برای محاسبه قابلیت اطمینان عملکرد اجزای شبکه در سطوح مختلف سرویس دهی ارایه شده است که از آن می توان برای محاسبه قابلیت اطمینان دسترسی (اتصال) و قابلیت اطمینان ظرفیت شبکه در قالب یک رابطه ریاضی استفاده کرد. همچنین نتایج بکارگیری این روش در یک شبکه شماتیک، جهت نمایش کارآمدی آن، ارایه شده است.
ویژگی های معلق علیه در فقه، حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قوانین مدنی فرانسه و برخی از کشورهای اسلامی مانند مصر، گذشته از تعلیق در انعقاد عقد، تعلیق در انحلال عقد نیز مطرح شده و موادی از قانون مدنی این کشورها به اوصاف معلق علیه اختصاص یافته است که اگر معلق علیه آن اوصاف را داشته باشد تعلیق در انعقاد یا انحلال عقد، صحیح است اما با فقدان آن اوصاف، رابط? طرفین یا در قالب حقوقی با وصف دیگری میگنجد یا باطل است. درماد? 184 قانون مدنی ایران، عقد معلق یکی از اقسام عقد به شمار رفته است ولی در بیان احکام و آثار و اوصاف معلق علیه مطلبی به چشم نمیخورد تا بتوان این نهاد را به درستی بررسی کرد. این مقاله به بررسی اوصاف معلق علیه میپردازد که بدیهی است در صورت احراز اوصاف مورد نظر میتوان رابطه حقوقی مزبور را به رابطه ای معلق توصیف کرد.
ارزیابی طرح های اقتصادی در شرایط عدم قطعیت (رویکرد فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرض وجود قطعیت کامل که در شرایط تحلیل اقتصادی ایستا مورد استفاده قرار می گیرد، اگرچه تجزیه و تحلیل اقتصادی را آسان تر میکند، اما منطقی به نظر نمیرسد، زیرا در بیش تر پروژه ها زمان نقش مهمی را ایفا میکند. در این فاصلهی زمانی، مقدار درآمد و هزینه های آینده، تحت تاثیر عواملی قرار میگیرد که خارج از کنترل سرمایه گذار بوده و دقیقا قابل پیش بینی نیستند. لذا در عمل به دلیل وجود ریسک و عدم قطعیت، معمولا بین آن چه که پیش بینی شده و آن چه که تحقق یافته، تفاوت وجود دارد. در برخورد با شرایط ریسک و عدم قطعیت، حتی ممکن است با تغییر مختصر در مقدار پارامتر نامطمئن، نتیجهی تحلیل اقتصادی تغییر کند.
در این مطالعه با استفاده از مباحث مربوط به منطق فازی در جهت رفع این نقصان تلاش خواهد شد. این پژوهش برای نخستین بار اقدام به ارائهی مدلی جهت ارزیابی طرح های اقتصادی در شرایط عدم قطعیت با استفاده از منطق فازی می کند. هم چنین بررسی ادبیات موضوع در سایر کشورها نیز حاکی از اندک بودن تعداد مطالعات انجام گرفته در این زمینه است که آن هم با استفاده از نسبت منفعت به هزینه انجام گرفته است. بنابراین این مطالعه از نظر تعمیم و کاربرد منطق فازی، به سایر روش های ارزیابی طرح ها نیز می تواند منحصر به فرد قلمداد شود.
رویکرد فرایندی در ارائه خدمات اطلاعاتی: معرفی الگوی «فرایند کاوش اطلاعات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستجوی اطلاعات رفتاری است که از تعامل بین جستجوگر و نظامهای اطلاعاتی پدید می آید و باید آن را به عنوان فرایندی گام به گام بررسی کرد تا بتوان به نیازهای جستجوگران پاسخ گفت و در مراحل مختلف آن به گونه هایی متفاوت به نقش آفرینی پرداخت. مقاله حاضر با معرفی الگویی از کارول کالثاو در پی معرفی رویکرد فرایندی به خدمات اطلاعاتی در کتابخانه ها است. در این الگو جستجوی اطلاعات به عنوان فرایندی متشکل از شش مرحله تلقی شده است که در هر مرحله تفکرات، احساسات و کنشهای ویژه ای از سوی جستجوگر روی می دهد و در هر مرحله کتابداران نیز نقشهای متفاوتی را پیدا می کنند. این شش مرحله برگرفته از نظریه یادگیری تکوینی است که بر اصل عدم قطعیت استوار است. صرفنظر از کاستیهای پذیرفتنی، این الگو می تواند راهگشای ارائه خدمات نوین اطلاعاتی در کتابخانه ها و به ویژه در ارتباط با محیطها و رسانه های جدید اطلاعاتی باشد.
انتخاب سیستم های اطلاعاتی در محیط های غیر قطعی با استفاده از روش هیبریدی (تلفیق روش های برنامه ریزی سناریو، طراحی بدیهی و دلفی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم به سرمایه گذاری در سیستم های اطلاعاتی، یکی از دغدغه های مدیران است. عدم قطعیت از یک سو
و وجود اهداف و معیار های گوناگون، کیفیت تصمیم های مدیران را تحت تأثیر قرار می دهد. با تغییر
شرایط محیطی و پارادایم های حاکم بر فضای رقابتی، تصمیم های سرمایه گذاری که بدون توجه به عدم
قطعیت ها اتخاذ شده باشند، جذابیت خود را از دست می دهند. تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری درون
سیستم های اطلاعاتی نیازمند توجه به معیارهای مختلفی مانند بازگشت سرمایه گذاری، رقابت پذیری
استراتژیک و رضایت مندی کاربر است و رویکردهای تصمیم گیری چند معیاره نقش مهمی را برای در
نظرگرفتن این معیارها به وجود می آورند.
این تحقیق با تلفیق ابزارهای برنامه ریزی سناریو (ابزار مدلسازی عدم قطعیت محیط)، طراحی بدیهی
(رویکرد ارزیابی چند معیاره) و روش دلفی فازی (رویکرد اخذ نظرات متخصصان) در قالب مدل
هیبریدی، روش شناسی برای ارزیابی سرمایه گذاری در پروژه های سیستم های اطلاعاتی در قالب
برون سپاری یا درون سپاری تأمین این سیستم ها پیشنهاد می دهد. روش شناسی پیشنهادی در مطالعه
موردی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی در شرکت ملی نفت ایران مورد آزمایش قرار می گیرد.
تعیین عدم قطعیت حاصل از داده ورودی در خروجی آنالیزهای مسیریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کاربردهای سامانه های اطلاعات مکانی در زمینه مدیریت بهینه فراهم آوردن تسهیلاتی در حمل ونقل است. قابلیت های تجزیه و تحلیل شبکه در سامانه های اطلاعات مکانی، از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر، می تواند بسیار مفید واقع شود. تا کنون معیارهای مختلفی از قبیل مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر، زیبایی مسیر و مانند اینها برای انجام آنالیز کوتاه ترین مسیر در تجزیه و تحلیل شبکه در سامانه های اطلاعات مکانی در نظر گرفته شده اند. اما یکی از موضوعاتی که تا کنون در مورد این مسیریابی ها به آن توجه چندانی نشده، مسئله عدم قطعیت حاصل از خطای داده ورودی در مسیر خروجی است. به عنوان مثال در مورد معیار طول، خطای موقعیت که تابعی از روش جمع آوری داده و مقیاس داده است می تواند در نتیجه آنالیزهای مسیریابی تاثیرگذار شود و نتایج آنالیزهای مسیریابی را تغییر دهد. این عدم قطعیت در مورد معیارهای دیگر مسیریابی نیز وجود دارد. در پژوهش حاضر کوشش شده است که راه حلی برای تعیین میزان عدم قطعیت در مسیریابی های براساس معیار فاصله و زمان ارائه شود. برای این منظور از قوانین انتشار خطا برای مدل کردن عدم قطعیت معیار طول و از نظریه مجموعه های فازی برای مدل کردن عدم قطعیت معیار زمان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که با استفاده از قوانین انتشار خطا و نظریه مجموعه های فازی در مدل سازی عدم قطعیت معیارهای طول و زمان می توان به جای ارائه مسیری واحد به عنوان خروجی، چندین مسیر مجزا را که هر کدام دارای طول ها و عدم قطعیت های متفاوتی هستند، به کاربر ارائه داد. آنگاه کاربر براساس نیاز خود مسیر مناسب را انتخاب خواهد کرد. نظریه ها و روش های ارائه شده در این مقاله در مطالعه ای موردی اجرا شده است. نتایج به دست آمده در مطالعه مذکور نشان داد که مدل کردن عدم قطعیت در آنالیزهای مسیریابی براساس معیار فاصله و زمان می تواند منجر به مسیرهایی هر چند کمی طولانی تر، اما مطمئن تر شود.
نگاهی به ویژگی های پسامدرنیستی «داستان ناتمام (A+B)» اثر بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر خوانشی نقادانه از «داستان ناتمام (A+B)» از بیژن نجدی است. این خوانش، ویژگی های پسامدرنیستی این داستان را در پرتو نظریه های منتقدانی همچون پتریشا وُ، بری لوئیس، جسی متس، ایهاب حسن و دیوید لاج نشان می دهد تا بدین وسیله، پویایی منحصر به فرد و سبک پیشرو بیژن نجدی، بیش تر آشکار شود. آنچه خوانش پسامدرنیستی اثر مذکور را برمی انگیزد مشاهده ی مجموعه ای از تمهیدات پسامدرنیستی همچون فراداستان، دور باطل، زیاده روی، پارانویا، از هم گسیختگی و عدم قطعیت است که آن را هم سو با آثار برجسته ی دهه های شصت و هفتاد میلادی ادبیات داستانی پسامدرن غرب، قرار می دهد. خوانش پسامدرنیستی این اثر، علاوه بر ارائه ی نمونه ای از یک اثر پسامدرنیستی در ادب فارسی برای راه گشایی خوانش های نقادانه ی آثار دیگر نویسندگان معاصر، ادای دینی به بیژن نجدی نیز هست؛ چرا که علی رغم تمام پیچیدگی های آثار وی، هنوز بررسی و مطالعه ای مطلوب و جامع در این زمینه انجام نگرفته است.
بررسی ارتباط بین خطای سود پیش بینی شده و اقلام تعهدی کل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط بین خطای سود پیش بینی شده به وسیله مدیریت و اقلام تعهدی کل، همچنین یافتن تاثیر عدم-قطعیت در محیط های تجاری بر ارتباط بین خطای سود پیش بینی شده به وسیله مدیریت و اقلام تعهدی کل از اهداف دیگر این پژوهش است. به این منظور دو فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی تدوین گردید. اطلاعات 112 شرکت که دارای ویژگی های مطرح شده در پژوهش بودند در بازه زمانی 1387-1382 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های پژوهش نشان داد که بین خطای سود پیش بینی شده به وسیله مدیریت و اقلام تعهدی کل رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج فرضیه دوم پژوهش، رابطه بین خطای سود پیش بینی شده به وسیله مدیریت و اقلام تعهدی کل در محیط های تجاری با عدم قطعیت بالا، پذیرفته نشد.
تعیین شاخص سرمایه گذاری اقتصادی در تخصیص بهینه تسهیلات به صنعت گردشگری در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت توریسم یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی در بسیاری از کشورهای دنیا می باشد و توسعه آن در دستور کار بسیاری از دولت ها است. ایران نیز به دلیل داشتن مزیت های نسبی و طبیعی، تمدن باستانی و وجود آثار و ابنیه تاریخی و مذهبی از بستر مناسبی برای سرمایه گذاری در این صنعت برخوردار است. یکی از مهم ترین نهاده های اقتصادی که می تواند زمینه لازم را برای توسعه این صنعت مهیا سازد، اعطاء تسهیلات و کمک های مالی دولت به سرمایه گذاران در این است. این تحقیق در پی آن است تا با طراحی یک مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی، ضمن تعیین شاخص سرمایه گذاری اقتصادی در این بخش،درجه اولویت و درصد بهینه تخصیص اعتبارات و تسهیلات برای سرمایه گذاری در صنعت توریسم در هر استان را تعیین نماید. برای این منظور، از تلفیق ۱۵ شاخص تصمیم گیری اقتصادی و بهره گیری از منطق فازی به منظور وارد نمودن شرایط عدم قطعیت و وجود نوسان های موجود در مقادیر نهاده ها و ستاده های این صنعت استفاده شده است. این تحقیق برای ۳۰ استان و طی سال های (۱۳۸۰-۱۳۸۷) صورت گرفته است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که استان های تهران، هرمزگان، مازندران، خراسان رضوی، گیلان، اصفهان، گلستان، قم، فارس و یزد به ترتیب رتبه های اول تا دهم را در اولویت سرمایه گذاری در صنعت گردشگری کشور دارا هستند. همچنین با در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت و نوسان های موجود در نهاده ها و ستاده ها در این صنعت، الگوی فعلی اعطاء تسهیلات به صنعت توریسم در استان های کشور بهینه نبوده و نیاز به تعدیل در درصدها و مقادیر فعلی تخصیص اعتبارات وجود دارد.
تعیین الگوی کشت بهینه و بازار گرایی در شرایط عدم قطعیت در بخش ارژن استان فارس؛ کاربرد مدل برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لحاظ کردن ریسک در تصمیم گیری های چند مرحله یی کشاورزان یعنی از فرآیند تولید تا فروش و بازاریابی محصولات می تواند چارچوب بلندمدتی برای محققان و سیاست گذاران برای مدیریت درآمدی کشاورزان به ویژه در کشور های درحال توسعه فراهم نماید. با این روی کرد، مطالعه ی حاضر به بررسی الگوی تولید و به دنبال آن میزان خودمصرفی و فروش محصولات کشاورزی دشت ارژن استان فارس در شرایط نبود حتمیت آب و هوایی پرداخته است. بدین منظور سه مدل برنامه ریزی قطعی برای تحلیل کوتاه مدت شرایط سال عادی، خشک سالی و ترسالی و نیز یک مدل برنامه ریزی تصادفی دو مرحله یی برای تحلیل بلند مدت همه ی حالت های بالا بسط یافت و به کار رفت. نتایج نشان داد که در کوتاه مدت و در صورت وجود اطلاعات آب و هوایی کامل و درست در زمان تصمیم گیری، مدل های برنامه ریزی قطعی دامنه یی از بازده های برنامه یی را به دست می دهند که در آن منطقه از حالت خریدار خالص بودن به فروشنده ی خالص بودن تغییر وضعیت می دهد. در قیاس با مدل های قطعی، مدل برنامه ریزی تصادفی دو مرحله یی امکانی را ایجاد می کند که در بلند مدت الگوی کشت منطقه در همه ی شرایط آب و هوایی قادر به تامین نیاز خودمصرفی منطقه باشد، و نیز مانده یی را برای بازار تامین کند.
رویکردی استوار برای مکانیابی مجدد انبارهای زنجیره ی تامین سه سطحی در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه انبارهای واحدهای تولیدی سهم قابل ملاحظه ای از هزینه های حمل و نقل کالاها در زنجیره تامین را برخوردار می باشند و عواملی چون عدم قطعیت در پارامترهای هزینه ای، ظرفیت تولید و مقدار تقاضا بعلت تغییرات در محیط کسب و کار ضرورت اتخاذ تصمیمات صحیح و کارا در قبال مدیریت انبارها را دوچندان می نماید. در این مقاله، عدم قطعیت پارامترها به صورت پارامترهای تصادفی گسسته تحت سناریو های مختلف بررسی می گردد. بنابراین سعی شده است مدل جامع تری از مساله مکانیابی مجدد انبارها با درنظرگرفتن حداقل سازی حداکثر تابع هزینه سناریوها در یک شعاع پوششی معین برای پشتیبانی مشتریان توسط انبارها ارائه گردد. رویکرد استوار بکار رفته در این مقاله، در قالب یک مثال تشریح گردیده است هزینه های بدست آمده با هزینه-های مبتنی بر مدل سازی میانگین مقدار انتظاری مقایسه شده است. نتایج، کارایی رویکرد استوار را نسبت به رویکرد مدل سازی میانگین انتظاری نشان می دهند. همچنین هزینه ی مکانیابی مجدد نسبت به هزینه ی ادامه ی وضعیت کنونی شبکه ی تامین مورد بررسی قرار داده شده است و نتایج بهبود در هزینه ها را نشان می دهد.
رویکرد منظرین، راهکاری برای معماری آینده؛ مروری بر نظریات و رویکردهای مانوئل پالرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
معماران به معماری به عنوان شی و به منظر به عنوان زمینه می نگرد که صرفاً شی روی آن قرار می گیرد و کارکردی جز پس زمینه بودن ندارد می نگرند و در فرایند ساخت و ساز جایی که معماری تمام می شود را شروع منظر می دانند. برخلاف اکثر هنرها که شاهد دور شدن از جسمیت هستیم، در معماری شی گرایی را می بینیم. امروز این نوع نگرش در حال تغییر است و توجه به ارجحیت فضا و مکان بر توده منجر شده است تا بسیاری از معماران به منظر و رویکرد منظرین روی آورند. منظر به ایده های مرتبط به فضا نظم می دهد.
در این میان مانوئل پالرم، معمار و نظریه پردازی است که در گستره فراتر از معماری ساختمان، با تآکید بر ساخت منظر، پیچیدگی های دنیای امروز را تعریف می کند. وی در بستر منظر برای معماری معنا قایل است و در منظر نه به دنبال کالبد، بلکه ارتباط آن با انسان است. پالرم تعریف جدیدی از فضا و مفهوم آن ارایه می کند و از آن به عنوان پیامد تحولات خاص یاد کرده که نیاز به ابزارهای ویژه تجزیه تحلیل و چارچوب های ادراکی جدید دارد و پارامترهای جدیدی را فراتر از پارامترهای اقلیدوسی و دکارتی برای فهم آن بیان می کند.
وی تجربیات متفاوتی در زمینه های معماری، برنامه ریزی شهری، منطقه ای و منظر داشته و بر موضوع ساخت منظر به عنوان سنتزی از اقدامات مجزای حفاظت و دگرگونی سرزمینی تمرکز کرده است. اکثر کارهای مطالعاتی و اجرایی او در جزایر قناری است. وی معتقد است پیچیدگی های اجتماعی، انسان شناختی، فرهنگی و طبیعی خاصی در این جزایر نهفته که فعالیت در آن را برای او جذاب می سازد. نتیجه تمرکز او بر چیزی که او ""پدیده فرهنگی"" این جزایر می داند، وی را به دستاوردهای متفاوتی قیاس با سایر نظریه پردازان رسانده است. سکوت و بعد از سکوت، عدم قطعیت، فضا، رابطه دوسویه انسان و طبیعت مهمترین رویکردها و دیدگاه های پالرم هستند که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است.
توصیف، مدل سازی و تعیین روابط توپولوژی مناطق غیرمعین با استفاده از نظریه فازی شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه روش های متکی بر منطق و مجموعه های فازی در بسیاری از زمینه های کاربردی GIS به کار گرفته می شوند، ولی نظریه فازی مرسوم دارای محدودیت هایی نیز هست. با وجود علاقه شدید به استفاده از منطق فازی سنتی در بسیاری از برنامه های کاربردی سیستم های اطلاعات مکانی، منطق فازی سنتی دارای دو کاستیِ عمده است. نخست آنکه برای استفاده از نظریه فازی معمول، برای هر مشخصه باید یک تابع عضویت قطعی تعیین گردد. دیگر آنکه نظریه فازی تفاوتی را بین گزاره ای که از آن آگاهی و دانش ندارد و گزاره هایی که دلایل نفی و اثبات آن یکسان است، قائل نیست. مشکل دیگر نظریه فازی متداول هنگامی رخ می دهد که کمبود اطلاعات مرتبط وجود داشته باشد. در این حالت روش های متکی بر مجموعه های فازی به خوبی عمل نمی کنند. بسیاری از پدیده ها و عوارض جغرافیایی و به ویژه عوارض طبیعی، به دلایل گوناگونی دارای مرز و شکل و اندازه های نامعین اند. از این رو بررسی این گونه اشیا و روابط بین آنها جزو موضوعات مهم تحقیقی محسوب می شود. هدف فعالیت تحقیقی حاضر، مدل سازی و توصیف یک شیء غیرقطعی یا فازی، یعنی شیء با مرزهای نامعین و البته تهیه مبانی روابط توپولوژی چنین اشیایی در بستر نظریه فازی شهودی است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که چگونه می توان شیئی جغرافیایی با مرزهای نامعین را به کمک فازی شهودی توصیف کرد و به ارزیابی روابط مکانی آن با دیگر اشیای جغرافیایی پرداخت. مدل پیشنهادی، کمبودهای مدل های مبتنی بر نظریه فازی مرسوم را ندارد. به منظور تأیید قابلیت مدل پیشنهادی، نحوه استفاده از مدل پیشنهادی راجع به انواع عدم قطعیت بررسی می شود.
روشی تازه به منظور درون یابی مشاهدات بارندگی با کمک کریجینگ شاخص نرم و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درون یابی از جمله مهم ترین مسائل در علوم مکانی است؛ زیرا همیشه این نیاز وجود دارد که از یک حجم محدود داده، مجموعه ای از اطلاعات دقیق فراهم گردد. کریجینگ نیز از کاربردی ترین و دقیق ترین روش های درون یابی به شمار می آید که به زیر روش های مختلفی از جمله کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص و کریجینگ شاخص نرم تقسیم می شود. الگوریتم ژنتیک در زمرة الگوریتم های تکاملی است که برای یافتن یک جواب بهینه از مجموعه ای از جواب های بالقوه استفاده می شود. در این مقاله، از الگوریتم ژنتیک برای آموزش بهینه برخی از پارامترهای کریجینگ شاخص نرم با توجه به تابع هدف برای رسیدن به جواب بهینه استفاده می شود. در این تحقیق، از چهار روش کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص، کریجینگ شاخص نرم و کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک بر یک مجموعه داده از 15 ایستگاه سینوپتیک استان مازندران استفاده گردید. داده های استفاده شده، مشاهدات بارندگی در این ایستگاه ها مربوط به بهمن ماه سال 1387 بود. با مقایسه مقادیر مشاهداتی و محاسباتی در دو حالت اعتبارسنجی متقابل و جکنایف در چهار روش ذکر شده، ثابت گردید که روش کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک دقیق ترین روش است. به عنوان معیار این تصمیم گیری، از میانگین قدرمطلق اختلاف بین مقادیر مشاهداتی و محاسباتی هر روش استفاده گردید. این کمیت برای روش کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک برابر با 3/10 میلی متر است که نسبت به سه روش اول (3/12، 3/13 و 8/12) کمینه است.
رویکردهای جایگزین طراحی استراتژی در شرایط عدم قطعیت، رویکردی تحلیلی-تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای سنتی برنامهریزی استراتژیک در مواجهه با آشفتگی و عدم قطعیت در محیط، منعطف نبوده و از قابلیت پاسخگویی مناسبی برخوردار نیستند. در شرایط عدم قطعیت کنونی بسیاری از افراد و سازمان ها بر این باورند که استراتژی معنا و مفهوم و جایگاه خود را از دست داده است، چرا که زمانی که آینده کاملاً قابل پیشبینی است، برای طراحی استراتژی میتوان از رویکردهای متعارف استراتژی استفاده کرد. اما زمانی که آینده غیرقابل پیشبینی و با عدم قطعیت مواجه باشد دیگر این قبیل رویکردها، غیرکاربردی بوده و بی معنی میباشند و میبایست از رویکردهایی که مناسب با شرایط ناپایدار است سود جست. این مقاله با هدف معرفی رویکردهای برنامهریزی استراتژیک در شرایط عدم قطعیت، با رویکردی تحلیلی-تطبیقی به بررسی این رویکردها میپردازد و برای همه موارد یک نمونه عملی ذکر میکند و همچنین پیام کلیدی آن رویکرد را برای مدیران برمیشمرد.
چیستی منطق فازی و علت گرایش اندیشمندان مسلمان به آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
منطق فازی از منطق های جدیدی است که در اواسط قرن بیستم به عرصة علم وارد شد. پیدایش این روش تفکر، بازتاب های گوناگونی در میان اندیشمندان دانش های مختلف داشت. گروهی آن را به آسمان بردند و گروهی دیگر آن را توهمی دانستند که سبب از میان رفتن پایه های علوم می شود. این منطق، چند سالی است که در ایران مطرح شده است، ولی بیشتر پژوهش های انجام شده در این زمینه، فنی است و کمتر می توان در بحث های فلسفی به کتاب های فارسی دست یافت. بیشترین قرائت از منطق فازی، قرائت ایده آلیستی است، اما قرائت های تازه تر به رئالیست نزدیک می شود. پیشگام آن، پروفسور لطفی زاده، دانشمند ایرانی تبار دانشگاه کالیفرنیا است. گرایش به منطق فازی در ایران، علت های گوناگونی دارد. گروهی به علت شیفتگی به فرهنگ غرب و گروهی به خاطر تازه بودن، آن را پذیرفته اند. این مقاله، بیشتر در پی بیان علت گرایش گروهی از اندیشمندان دینی به آن است و برای روشن شدن مسئله نیم نگاهی به تاریخچه و مبانی منطق فازی خواهد داشت.
منظور از اندیشمندان دینی اعم است از کسانی که متعهد به دین اسلام هستند. زیرا ممکن است کسی به دین اسلام پای بند نباشد، ولی به جهتی، از اندیشه اسلامی تأثیر بپذیرد، برای نمونه، پژوهشگری در اندیشه و حکمت صدرایی باشد.
استفاده از روابط مونت کارلو در کاهش عدم اطمینان مقایسات زوجی شاخص های بیابان زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های مونت کارلو یک طبقه از الگوریتم های محاسبه گر می باشند که برای محاسبه نتایج خود بر نمونه گیری های تکرار شونده تصادفی اتکاء می کنند. روش های مونت کارلو برای شبیه سازی پدیده هایی که عدم قطعیت زیادی در ورودی های آنها وجود دارد مفید هستند. هدف از این مطالعه، بررسی عدم اطمینان حاصل از قضاوت ها و عناصر ماتریس تصمیم در ارزیابی شاخص های موثر در بیابان زایی می باشد. به منظور کاهش عدم اطمینان در ماتریس مقایسات زوجی غیر دقیق از شبیه سازی و تکرارهای مونت کارلو بهره گرفته شد. در این مقاله عدم اطمینان ناشی از اطلاعات تصمیم گیرندگان و داده ها و عناصری که محیط تصمیم در اختیار تصمیم گیرنده می گذارد بررسی شده است. در این پژوهش با تکیه بر محاسبات و تکرارهای تصادفی مونت کارلو، برتری گزینه Xi موثر در بیابانی شدن را بر Xk آزمون شده است. با استفاده از یک انتگرال چند بعدی برنامه مقایسات زوجی شاخص ها به گونه ای که به گزینه Xi رتبه پایین تری از Xk تعلق گیرد در محیط جاوا (JAVA) نوشته و تکرارهای مونت کارلو برای ارزش ها انجام یافت. نتایج شبیه سازی مونت کارلو بازگوکننده آن بود که با افزایش تعداد تکرارهای شبیه سازی، وزن نسبی گزینه های تصمیم به حالت ثبات و پایایی می رسد. نتایج شبیه سازی نشان داد که شاخص های فرسایش بادی، فرسایش آبی، تغییرات کاربری اراضی، کاهش تاج پوشش، کاهش بیومس و تولید، تراکم بالای چرا (چرای بیش از حد)، کاهش کیفیت مراتع (از بین رفتن مراتع خوب) و توسعه اراضی زیر کشت مهم ترین عوامل در بیابانی شدن اراضی ایران می باشند.
کاربرد برنامه ریزی فازی با رهیافت بازه ای در تعیین الگوی بهینه کشت شهرستان اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین الگوی بهینه کشت با توجه به منابع در دسترس و در نظرگرفتن شرایط ریسک و نبود قطعیت بخش کشاورزی می تواند کشاورزان، مدیران و برنامه ریزان اقتصادی را در انتخاب نوع محصولات و میزان سطوح کشت آن ها یاری دهد. در این پژوهش مدل برنامه ریزی فازی با استفاده از رهیافت بازه ای، برای تعیین الگوی بهینه کشت در شهرستان اسفراین با لحاظ شرایط عدم قطعیت به کار گرفته شد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق جمع آوری 128 پرسشنامه و مصاحبه ی حضوری با کشاورزان منطقه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، در سال 1392 تهیه شد. استفاده از سطوح مختلف آلفا برش در مدل مذکور، باعث شد که تمامی اطلاعات فازی مربوط به پارامترها بصورت جزء به جزء در عملیات بهینه سازی وارد شوند. نتایج برآورد مدل ها با لحاظ شرایط خوش بینانه و بدبینانه و تحت برش های آلفای متفاوت، حاکی از آنست که با افزایش میزان عدم قطعیت و ریسک یا بزرگتر شدن بازه ی نوسانات که در اثر برش های آلفای کوچکتر حاصل خواهد شد، سود حاصل از سیستم در شرایط خوش بینانه افزایش و در شرایط محافظه کارانه، کاهش خواهد یافت. محصولات ذرت علوفه ای، لوبیا قرمز و گندم در اکثر سناریوها، محصولات اقتصادی و بهینه برای کشت می باشند و پیشنهاد می گردد جهت بهبود وضعیت سودآوری کشاورزان و استفاده بهینه از منابع تولید، سیاست های تشویقی و حمایتی جهت گسترش تولید این محصولات توسط سازمان جهادکشاورزی استان خراسان شمالی و یا مدیریت جهادکشاورزی شهرستان اسفراین به اجرا گذاشته شود.
بررسی عدم قطعیت مدل های AOGCM و سناریوهای انتشار در برآورد پارامترهای اقلیمی (مطالعه موردی: ایستگاه سینوپتیک مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی و به تبع آن تغییر اقلیم، موضوع مهمی است که در دهه های اخیر توسط محققین در سرتاسر دنیا موردمطالعه قرارگرفته است. در این مطالعات تغییرات پارامترهای اقلیمی موردبررسی قرار می گیرد. با توجه به عدم قطعیت فراوان دخیل در برآورد این پارامترها، بهتر است شیوه ای اتخاذ گردد تا تحلیل ها با بررسی باند ناشی از منابع مختلف عدم قطعیت، صورت پذیرد. بدین منظور در این مطالعه تلاش شد با بررسی باند عدم قطعیت ناشی از 15 مدل AOGCM تحت تأثیر سه سناریو انتشار A1B، A2 و B1 به بررسی تغییرات پارامترهای حداقل دما، حداکثر دما و بارندگی در ایستگاه سینوپتیک مشهد واقع در حوضه قره قوم پرداخته شود. از مدل LARS-WG به منظور ریزمقیاس نمایی استفاده گردید. توانایی بالای مدل LARS-WG در شبیه سازی پارامترهای اقلیمی در دوره پایه تأیید شد؛ به طوری که مقادیر مدل نسبت به مقادیر مشاهده شده در تمامی ماه ها دقت خوبی را دارا بوده است. نتایج حاکی از وجود بیشترین باند عدم قطعیت در برآوردهای مربوط به سناریو A1B بود، ولی در مورد کمترین باند عدم قطعیت در مورد پارامترهای مختلف نتایج متفاوتی به دست آمد که برای حداقل دما و بارندگی سناریو B1 و برای حداکثر دما سناریو A2 معرفی گردید.