مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نئورئالیسم
حوزه های تخصصی:
حسب شواهد و قرائن، مناقشه هسته ای ایران همواره استمرار داشته و بر گستردگی آن افزوده شده است.به نظر می رسد نظریه های اصلی روابط بین الملل قادر باشندتبیین نسبتا دقیقی از مفهوم منازعه و به طور خاص منازعه هسته ای ایران ارائه دهند.
در این مقاله سعی شده است تا نشان دهیم که ایالات متحده و غرب به عنوان یک جهت گیری کلی و همیشگی در منازعات بین المللی و از جمله منازعه هسته ای ایران ، به رویکرد نئورئالیسم توجه و تمرکز دارند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در منازعه هسته ای خود با غرب و به ویژه ایالات متحده سعی دارد به صورت تاکتیکی از مؤلفه ها و مدعاهای رویکرد نئولیبرالیسم برای صورتبندی مذاکرات خود بهره گیرد. بدیهی است این ادعا به معنی آن نیست که جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خود تابع نظریه های لیبرالیستی و نئولیبرالیستی است.
این مقاله تلاش دارد تاضمن بیان تفاوت دو رویکرد نئورئالیسم و نئولیبرالیسم در منازعات بین المللی،رویکردهای ایالات متحده و غرب را از یک طرف و جمهوری اسلامی ایران را از طرف دیگر مورد بررسی قرار دهد.
تأثیر الحاق گرایی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر روابط با ایران
حوزه های تخصصی:
از نظریات مهم در عرصه روابط بین الملل نئورئالیسم است که با توجه به ساختار مادی نظام بین الملل به تحلیل رفتار کشورها در نظام بین الملل می پردازد و موازنه قوا را عامل اصلی در این تحلیل می داند. اما در بین نورئالیست ها استفان والت به نکته ای اشاره می کند که در تقابل با موازنه قوا می باشد. والت برای اولین بار در مجموعه متفکرین نورئالیست عوامل غیرمادی را در تحلیل رفتار در قالب تهدید مطرح می کند. از نظر او افزایش قدرت باید در قالب تهدید متجلی شود و صرف افزایش قدرت به معنای تهدید نیست بلکه تلقی ذهنی از تهدید مهم است و رفتار کشوری را در صورت تلقی از تهدید در قالب استراتژی الحاق گرایی تحلیل می کند. برخلاف موازنه قوا و اتحاد کشورهای مختلف برای جلوگیری از تهدید در این رویکرد کشور هدف به الحاق گرایی یا تکیه به قدرت برتر روی می آورد. در این پژوهش الحاق گرایی کشورهای حوزه خلیج فارس(شورای همکاری) را به امریکا به عنوان قدرت برتر فرا منطقه ای در برابر تلقی که از ایران به عنوان تهدید دارند و تأثیر این راهبرد بر روابط دو طرف را مورد بررسی قرار می دهیم.
بررسی و تببین رابطه روسیه و آمریکا بر اساس نظریه نئورئالیسم
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که روابط آمریکا و روسیه به عنوان دو قدرت بزرگ در عرصه نظام بین الملل چه مراحلی را از زمان جنگ سرد تا به امروز پشت سر نهاده است؟ در پاسخ به این سؤال، علاوه بر طرح رهیافت نظری نو واقع گرایی کنت والتز، به تحلیل رابطه آمریکا- روسیه در طول دوران جنگ سرد، دوره پس از جنگ سرد که مقارن با دوره کاهش تنش ها بوده و دوره جنگ سرد جدید که دوباره همانند دوران جنگ سرد دو کشور آمریکا و روسیه به تشدید رقابت های خود در عرضه نظام بین الملل و محیط پیرامونی روسیه پرداخته اند. باور نویسندگان پژوهش حاضر این است که در دهه های آینده روسیه و آمریکا احتمالاً وارد رقابت امنیتی فشرده خواهند شد و بر ترتیبات امنیتی نظام بین الملل تاثیرات برجسته ای خواهند گذارد که گویای شروع دوران جنگ سرد جدیدی خواهد بود.
جهانشمولی هسته ای و نقد نظری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
59 - 80
حوزه های تخصصی:
از بحث برانگیز ترین استدلال های مربوط به گسترش سلاح های هسته ای، این نظریه است که "بیشتر می تواند بهتر باشد"؛ نظریه ای که بوسیله کنت والتز، نظریه پرداز نئورئالیسم (رئالیسم ساختاری) در اوایل دهه 1980 مطرح شد. این نظریه که واکنش هایی متفاوت را به دنبال داشت؛ نظریه ای است که بر اساس آن، گسترش(افقی) تدریجی تسلیحات هسته ای به سایر کشورها نباید موجب نگرانی و ترس باشد؛ بلکه باید از آن استقبال کرد. هدف اصلی این مقاله نقد نظری این دیدگاه و تبیین نوع ارتباط میان اشاعه هسته ای و امنیت یا ناامنی منطقه ای و جهانی است. مسئله ای که این مقاله درصدد پاسخگویی و تبیین آن است اینکه آیا اشاعه تسلیحات هسته ای در سطح منطقه ای و جهانی به ثبات و امنیت منجر خواهد شد یا برعکس، موجبات ناامنی و بی ثباتی را فراهم خواهد آورد؟.
رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی و آمریکا در قبال بحران یمن (2015-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1075 - 1092
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی قدرت های بزرگ همواره در روند تحولات و مسائل بین المللی و منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار بوده، به گونه ای که گاه با حضور آنها سرنوشت سیاسی یک کشور دستخوش تغییرات فراوانی شده است. یمن در سال های اخیر شاهد درگیری های خشونت باری بوده که از درگیری های داخلی شروع شده و اکنون عرصه تقابل قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای شده است.آغاز بحران سیاسی در این کشور در سال 1390 بودوپس از خروج صالح و روی کار آمدن منصور هادی خاتمه یافت و در سال 1394 به شکلی دیگر نمود پیدا کرد. یکی از بازیگران اصلی تحولات یمن عربستان سعودی است که همواره سعی دارد با تضعیف یمن، نفوذ خود را در این کشور افزایش دهد. سقوط دولت عبدالله صالح و روی کار آمدن مهره کلیدی عربستان،منصور هادی، و همزمان با آن مخالفت های مردمی، یمن را درگیر تنشی کرده است که تاکنون ادامه دارد. آمریکا هم در قبال این تحولات، همکاری ویژه ای را با عربستان سعودی به اجرا گذاشته است. این مقاله سعی دارد به این سؤال بپردازد که جهت گیری سیاست خارجی آمریکا و عربستان در قبال بحران یمن چگونه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که عربستان در قبال تحولات یمن، سیاست حفظ وضع موجود با رویکردی تهاجمی و ایالات متحده آمریکا با حفظ منافع خاص خود که گاه در تعارض با سیاست های عربستان است، در قبال این تحولات، رهیافت همگرایی با عربستان را برگزیده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.
فرصت ها و محدودیت های نظام بین الملل و سیاست خارجی کشورها (مطالعه موردی: ایران و مالزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام بین الملل و قدرت های بزرگ به مثابه «متغیر مستقل» و نظام های فرعی–منطقه ای به مثابه «متغیر میانی»، سیاست خارجی کشورها را تحت تأثیر قرار داده، با وجود فرصت هایی برای توسعه واحدها، محدودیت هایی برای آنان در جهت پیگیری اهداف و منافع ملی ایجاد می کنند. با وجود این، دولت های کوچک و متوسط در ساختار موجود، توان نسبی برای پیگیری اهداف توسعه ای خود دارند؛ از جمله این کشورها، ایران و مالزی را می توان نام برد. به طور تقریبی، مالزی در قلب ناحیه شرق آسیا قرار دارد؛ منطقه ای که در حال حاضر به یکی از مناطق مطرح اقتصاد جهانی تبدیل شده است و در صلح و ثبات به سر می برد و ایران در منطقه خاورمیانه قرار دارد؛ منطقه ای بحران زا و با نظم هابزی. این شرایط منطقه ای تأثیر ساختار نظام بین الملل و قدرت های بزرگ بر سیاست خارجی دو کشور را دستخوش تحول کرده است. شرایط نامناسب منطقه خاورمیانه در کنار موانع و محدودیت های آمریکا، سیاست خارجی ایران را به ویژه در بعد تأثیر بر فرایند توسعه، با محدودیت مواجه کرده است؛ در حالی که در شرق آسیا، حضور چین و ژاپن در کنار آمریکا، علاوه بر تعدیل محدودیت های این ابرقدرت، سبب ارتقای فناوری، سرمایه و اقتصاد مالزی شده است. در بعد ظرفیت و توان سازمان های محلی نیز عضویت مالزی در «آسه آن»، با زیر مجموعه های کاربردی آن، شرایط دستیابی به سرمایه های محلی و همکاری فنی، به منظور کسب منافع منطقه ای را فراهم کرده است؛ بر خلاف سازمان منطقه ای اکو که نتوانسته چنین جایگاهی برای ایران داشته باشد.
سیاست آبی اسرائیل ؛تهدید امنیت خاورمیانه در رهیافتی واقع انگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه یکی از خشک ترین و کم آب ترین مناطق جهان است و کاهش منابع آب شیرین در این منطقه و شمال آفریقا ، به عنوان یکی از چالش های عمده و منابع مهم تنش های آتی بشمار می رود. کارشناسان راهبردی مسایل خاورمیانه ، کمبود منابع آب درکشورهای خاورمیانه بویژه فلسطین اشغالی را یکی از عوامل مهم بروز جنگ در آینده این منطقه می دانند. چه آن که رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین طی نیم قرن گذشته تا کنون ،به دلیل کمبود آب و عدم تکافوی منابع داخلی برای تأمین نیازهای فزاینده آن کشور به اقدامات تنش زایی چون آب دزدی از رودخانه های این منطقه روی آورده است. برخی کارشناسان پا را از این نیز فراتر نهاده و معتقدند که اقدام نظامی اسراییل برای جلوگیری از دستیابی کشورهای منطقه به منابع آبی ، دور از انتظار نیست. در چشم انداز نظریه های امنیتی بویژه دیدگاه نو رئالیست ها محیط زیست به عنوان یک دیدگاه ابزاری تا آن حد اهمیت دارد که می تواند به عنوان یک سلاح به کار رود، زیرا نبود منابع می تواند توانایی بالقوه و بالفعل دولتها را تضعیف کند، از آن جا که اسرائیل ثبات و بقای خود را در کمبود آب در معرض تهدید و زوال جدی می بیند،لذا به هر شکل ممکن می کوشد تا این محدودیت را جبران نماید هر چند که این تلاش،امنیت منطقه را به خطر انداخته و به ضرر و زیان همسایگان عرب آن تمام شود. این نوشتار با کاربست روش توصیفی_ تحلیلی و با مفروض انگاشتن آب به مثابه یکی از ارکان امنیت ملی اسرائیل،بر آن است تا با بهره گیری از نظریه های مطرح در حوزه امنیت و از جمله مکتب نئو رئالیسم،نقش و جایگاه محوری آب به عنوان یک عامل زیست محیطی تعیین کننده در ساختار امنیتی آن رژیم را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
منافع روسیه و بحران های منطقه قفقاز جنوبی
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی دستخوش یک سری بحرانها و منازعاتی است که برای سالیان متمادی تداوم یافته و حدأقل در آینده نزدیک نیز نمی توان برای حل و فصل آنها امیدوار بود. به نظر می رسد نقش و حضور روسیه در این بحرانها تعیین کننده است. لذا واکاوی منافع روسیه در بحرانهای مذکور می تواند در شناخت ریشه ها و ابعاد این بحرانها و ترسیم چشم انداز حل و فصل آنها کمک کننده باشد. بر این اساس، در این مطالعه با بررسی مناقشات موجود در قفقاز جنوبی و روابط کشورهای این منطقه با روسیه، تلاش شده است در چارچوب مفروضات مکتب نئورئالیسم به این سوال پاسخ داده شود که روسیه در این مناقشات چه نقشی دارد و چه اهداف و منافعی را دنبال می کند. یافته های پژوهش در راستای بررسی و پاسخگویی به این سوال نشان می دهد که روسیه بر اساس رویکرد سیاسی و امنیتی خود منطقه خارج نزدیک بویژه قفقاز جنوبی را حوزه نفوذ طبیعی خود تعریف کرده است. از این منظر هرگونه مداخله خارجی و شکل گیری زمینه های نفوذ کشورهای غربی در آن منطقه را برنمی تابد و لذا از طریق مداخله در مناقشات موجود و کمک به تداوم آنها زمینه های وابستگی کشورهای منطقه به روسیه و جلوگیری از نفوذ قدرت های دیگر را دنبال می کند. در این مطالعه، چارچوب نظری پژوهش نئورئالیسم در روابط بین الملل، روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
آنارشی و نظم از منظر نظریه های روابط بین الملل
منبع:
پژوهش های سیاسی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۸
8 - 28
حوزه های تخصصی:
در تحلیل موضوعات نظام بین الملل، آنارشی و نظم از جمله مفاهیم کلیدی محسوب می شوند که نظریه پردازان روابط بین الملل فاقد برداشت واحد و مشترکی از معنای آن می باشند و این امر مطالعات روابط بین الملل را با پیچیدگی هایی مواجه ساخته است. این پژوهش با عنایت به تنگناهای موجود، به منظور ارائه راهکاری جدید در راستای فهم جامع از مفاهیم آنارشی و نظم در نظام بین الملل، نظریه های رئالیسم، نئورئالیسم، مکتب انگلیسی، پسا تجددگرایی، فمینیسم و سازه انگاری را مورد بررسی قرار داده و در پایان ترکیب مکتب انگلیسی- سازه انگاری را به عنوان چارچوبی مناسب جهت تحلیل مسائل نظام بین الملل پیشنهاد می کند.
سینمای کار در جهان، نمونه سینمای ایتالیا و ترکیه
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
155 - 173
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور بررسی سینمای کار در جهان دو نمونه از این سینما در اروپا و آسیا بررسی می شود. مکتب نئورئالیسم با تغییر گرایش فیلم سازان اروپایی و گسترش نگرش های واقع گرایانه و رواج فیلم سازی کم هزینه در مقابل فیلم های پرهزینه آمریکایی، جهانی شدن و پیشرفت تکنولوژی سبب شد سینمای جهان سوم جان تازه ای بیابد و جایی برای تصویر زندگی واقعی مردم فراهم شود. در سینمای سوم کارگران و فرودستان موضوع اصلی هستند. این مقاله به توصیف این سینما در ترکیه می پردازد؛ اما پیش از آن به ریشه های مکتب نئورئالیسم در مهد آن، کشور ایتالیا، خواهد پرداخت. سؤال اصلی در این مقاله این است که بازنمایی کارگران و فرودستان تحت تأثیر نئورئالیسم در سینمای ایتالیا و در سینمای جهان سوم ترکیه چگونه بوده است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی است و با اثر هنری (فیلم) به مثابه متن مواجه شده است.
آب را دیدی نگر در آب آب، معنی و ارزش سمبلیک «دریا» در آثار چزاره پاوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
141 - 172
حوزه های تخصصی:
چزاره پاوزه (1950-1908) یکی از چهره های سرشناس ادبیات ایتالیا در قرن بیستم است. جوهره فعالیتهای ادبی وی از لحاظ زمانی میان دو جریان فکری و هنری سمبولیسم جادوئی و نئورئالیسم قرار دارد. پاوزه شاعر و داستانسرای پرضدونقیضی است که هماره به دنبال خلق اثری متفاوت و یگانه است و تمام زندگی خویش را صرف این غایت می نماید هرچند که آشفتگی روحی و روانی و تشویش بیش از حد در زندگی شخصی وی هماره بر آثارش نوعی سایه بدبینی افکنده است. در آثار او خیلی از عناصر موجود در طبیعت سخاوتمند خداوند به سان معرف و سمبل برخی معانی حقیقت زندگی انسان مورد استفاده قرار گرفته اند. در این مقاله بخصوص به بررسی معنی "دریا" در برخی اشعار و داستانهای او پرداخته می شود. دریا گاه نماد عدم، نیستی، پوچی و مرگ است و گاه به معنای کنجکاوی ذاتی انسان و در پی آن مبدل به حقیقتی می شود که آدمی را به زندگی هرچه بیشتر متصل نگه می دارد.
استراتژی دولت ترامپ در قبال تحولات عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عراق یکی از موضوعات مهم غرب آسیا است که در سال های پس از 2003، به نوعی همه بازیگران خارجی را درگیر خود کرده و نقش ایالات متحده به عنوان یک بازیگر مداخله گر در تحولات منطقه ای غرب آسیا غیرقابل انکار است. واشنگتن تحولات عراق را عاملی مهم جهت بازتعریف نظم نوین منطقه قلمداد می کند و با هدف کسب اهداف و منافع منطقه ای، تحولات این کشور را در کانون سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. لذا سؤالی که مطرح می شود این است که آمریکا در استراتژی نوین خود در قبال تحولات عراق چه سیاستی را دنبال می کند؟ فرضیه پژوهش این است که آمریکا در راستای دست یابی به منافع و اهدافی همچون کاهش نفوذ منطق ه ای ایران و دستیابی به منابع نفتی عراق، سیاست تهاجمی و فعالی را در قبال تحولات عراق اتخاذ نموده است. واشنگتن با اتخاذ چنین سیاستی، ضمن تأمین منافع دلالان اسلحه، به بهانه عدم بازگشت تروریست ها به عراق و نیز برقراری ثبات در این کشور به تثبیت حضور و نقش دوباره آمریکا در عراق آینده مبادرت می ورزد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه نئورئالیسم شکل می گیرد.
بررسی کتاب رهیافتی به رئالیسم، سینما و بیان مفاهیم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
«رئالیسم» که از قرن19میلادی در ادبیات و نقاشی پدیدار شد و تا امروز نیز ادامه دارد، جریانی قدرتمند از مادی شدن هنراست. هنرمند رئالیست، منطق و روابطی در اثر هنری خلق می کند که برآمده از دانش های جدید و روابط اجتماعی حاکم بر جامعه مدرن است. از سویی سینما به عنوان هنر دوران مدرن با توجه به ویژگی ثبت تصویر با رئالیسم نزدیکی و پیوند عمیقی دارد که از همان نخستین آثار سینمایی برادران لومیر، این ویژگی هویدا بود. با افزوده شدن صدا و رنگ به فیلم های صامت اولیه، این پیوند عمیق تر شد. از اواسط قرن بیستم، گرایش به واقع نمایی اجتماعی افزایش یافت که در آثار نئورالیستهای ایتالیا و آرای «آندره بازن» به خوبی خود را نشان می دهد. مقاله پیش رو، بررسی کتاب «رهیافتی به رئالیسم، سینما و بیان مفاهیم دینی» نوشته «وحید حیاتی» است که ظرفیتِ رئالیسم سینمایی را برای بیان مفاهیم دینی بررسی کرده است و به تمایز رئالیسم معمول در سینما -که در جنبش نئورئالیسم به اوج خودِ می رسد- و شکلی از رئالیسم سینمایی می پردازد که به اعتقادِ نویسنده کتاب، برای بیان مفاهیم دینی مناسب است. در این مقاله، نظریات حیاتی درباره مفهوم رئالیسم دینی که به اعتقادِ او در آثار مجید مجیدی و خاصه «بچه های آسمان» متجلی می شود، بررسی شده و به نقد دیدگاهِ او درباره شباهت مفهوم رئالیسم دینی و رئالیسم سینمایی و تفاوت آن ازمنظر معرفت شناسانه پرداخته شده است.
نقش فضا در رقابت های بین المللی قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت به سوی فضا بیشتر حاصل رقابت ابرقدرت های زمینی برای هژمونی سیاره ای بود. فضا، معیاری جدید برای تشخیص ارتقا قدرت و تخصیص اعتبار در جامعه ی جهانی به ارمغان آورد. اکتشافات و تکنولوژی های فضایی دو ابرقدرت، رقابت میان آن ها را شعله ورتر می ساخت. پرتاب اسپوتنیک 1 توسط شوروی آغاز کننده ی مسابقه فضایی بود. در نهایت هم ایالات متحده با فرود بر روی ماه خود را پیروز مسابقه فضایی دانست. اما پس از آن نیز نه تنها رقابت میان این دو کشور پایان نیافت بلکه کشورهای دیگر همچون چین، هند، ژاپن و برخی کشورهای اروپایی را نیز به میدان فراخواند. از آغاز عصر فضا تا کنون نیز فعالیت های نظامی بخش مهمی از اهداف قدرت ها را در بر گرفتند. سوال اصلی این است که فضا چگونه در تشدید رقابت میان قدرت ها نقش داشته است. فرضیه این مقاله نیز معتقد است فضا با ایجاد شرایط و تسلیحات مدرن باعث تشدید رقابت بین المللی میان کشورها شده است. از منظر نئورئالیسم، فضا تبدیل به عرصه ای جدید برای تشدید رقابت میان کشور ها در عرصه نظامی و کسب پرستیژ شده است.
گذر از پسا مدرنیسم به نئورئالیسم در رمان های «طوطی فلوبر» و «تنها داستان» جولین بارنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسامدرنیسم (Postmodernism) به مثابه سنت ادبی غالبا طی چند دهه میانی و پایانی قرن بیستم بر ابعاد مختلف ادبیات سایه افکند. در این میان برخی نویسندگان، و علی الخصوص نویسندگان معاصر انگلیسی، آن را مغایر و بیگانه با سبک ها و سنت های اصیل ادبی خویش یافتند. جولین بارنز (Julian Barnes)یکی از هنرمندانی است که زمانی خود نامی شناخته شده در ادبیات پسا مدرن بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و در خوانشی پسامارکسیستی رانسیری (Rancierean) گذر از پسامدرنیسم به نئومدرنیسم (Neomodernism) را در دو رمان «طوطی فلوبر» (Flaubert’s Parrot) (1984) و « تنها داستان» (The Only Story) (2018) مورد بررسی قرار دهد. فرضیه اصلی در این تحقیق این است که بارنز متاخر دینامیک سوژه-نویسنده را در حرکت ضد پسامدرنیستی خود نه فقط در دنیای درون داستانی، بلکه جهان پیرامون خود را به زیبایی و ظرافت دریافته و به قلم نگارش در آورده است. برای اثبات این فرضیه نویسندگان با اتکا به برخی از آراء کلیدی رانسیر هم چون سیاست ورزی زیبایی شناسی(Politics of Aesthetics) نظام های هنری (Regimes of Art)توزیع و بازتوزیع امر محسوس(Distribution and Redistribution of Sensible) بر آنند تا به شرح و تفسیر تلاش و بازگشت بارنز به سنت های بنیادگرایانه تر و انسانی تر در سبک نگارش و کارکرد زیبایی شناختی آن به بازخوانی و تحلیل رمان های ذکر شده بپردازند.
پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن و فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
657 - 668
حوزه های تخصصی:
بررسی هستی شناسی بازن در مفهوم واقع گرایی در هنر، عینیت را تنها اصل ارائه اثر هنری واقع گرا نمی داند و بنا بر اعتقاد او بایستی فلسفه وجودی یک اثر مورد توجه باشد. در واقع او بازتولید صادقانه واقعیت را هنر نمی داند و واقع گرایی مد نظر او با تلاشی ذهنی به سوی عینیت تصویر و براساس عدم قضاوت و نیاز روانشناختی به بازآفرینی جهان در تصویر به دست می آید. در این پژوهش که از حیث هدف بنیادی محسوب می شود و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی-تحلیلی است به بررسی دیدگاه پدیدارشناسی بازن در سینمای نئورئالیسم می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که بازن چگونه با پیوندی که میان نئورئالیسم و اگزیستانسیالیسم برقرار می کند. در جریان زیبایی شناسی فیلم یا هنر، نوعی مسئولیت اخلاقی برای هنرمند قائل می شود و از این حیث زیبایی شناسی فیلم بیش از آن که هنر را مسئله قرار دهد یک مسئولیت وجودی را مطرح می کند. زیرا هستی شناسی اگزیستانسیالیسم بر اصالت وجود تأکید می کند و بازن بر این اساس، تصویر واقعیت را به دور از مونتاژ و صحنه ای تحریف شده قلمداد می کند. توجه بازن به مفهوم اخلاقی در واقع گرایی موجود در نئورئالیسم بر شرایطی استوار است که ساختار سینمای نئورئالیسم آن را به خوبی بروز می دهد؛ یعنی عدم جانب داری بیننده در جهان اثر که موجب رهایی او می شود تا خود را در اثر، اندیشه کند، نه آن که همچون اکسپرسیونیست ها اندیشه ای مشخص و جهت دار به او تحمیل شود. اهداف پژوهش: مطالعه پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن. پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر و فلسفه اگزیستانسیالیسم. سؤالات پژوهش: پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن چگونه است؟ پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر و فلسفه اگزیستانسیالیسم چگونه است؟
تحولات قطب بندی نظام بین الملل و امنیت خاورمیانه (2021- 1980)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه؛ منطقه ای پیچیده، با ساختاری درهم تنیده و متکثر از ساختار نظام بین الملل است که دربرگیرنده امنیت منطقه و همچنین زمینه ساز روابط بین الملل دولت ها در آینده می باشد. ازاین رو هدف پاسخ به این سؤال است که تحولات قطب بندی ها در نظام بین الملل در بازه زمانی 2021-1980 چه تأثیری بر مناقشات و امنیت خاورمیانه داشته است؟ می توان بیان کرد منطقه خاورمیانه با توجه به شرایط داخلی و همچنین ساختار نظام بین الملل با یک ناامنی فراگیر و همه جانبه روبرو هستند بنابراین این گونه مناطق نمی توانند در بعد امنیتی، از تأثیر نظام بین الملل بر سمت گیری ها و سیاست ها و استراتژی های خود ممانعت به عمل آورند. در دوره کنونی نظام بین الملل این تأثیرپذیری بر زیرنظام خاورمیانه بسیار ویژه بوده است. یافته های این پژوهش بر این مبنا است که با محو نظام دوقطبی در سال 1991 و همچنین ظهور نظام تک قطبی به رهبری آمریکا، خاورمیانه دچار آشوب سیستمی شده است، و نظام تک قطبی (آمریکا) در سال های 2021-1991 بیش از نظام دوقطبی (آمریکا و شوروی) در سال های 1991-1980 در ایجاد منازعه و جنگ در خاورمیانه تأثیرگذار بوده است. گسترش عمق و دامنه بی ثباتی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی در خاورمیانه یکی از پیامدهای چنین وضعیتی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد.
رئالیسم جهان سوم: رهیافتی پاسخ گو به خاستگاه کشمکش های جاری در نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
نگاهی دقیق به نظریه های غالب در رشته روابط بین الملل هر ناظر مطلع از عرصه سیاست جهانی را به این حقیقت رهنمون می کند که نظریه های این حوزه بر مبنای نگرش قدرت های بزرگ به سیاست بین الملل تبیین شده اند. در این ارتباط نابرابری موجود در عرصه روابط بین الملل باعث تأثیرگذاری بر نظریه پردازی در رشته روابط بین الملل شده است. نظریه های مهم رشته روابط بین الملل بیش از آنکه بازگو کننده واقعیت های جهان و دربرگیرنده ملاحظات بخش زیادی از دولت های فعال در عرصه بین الملل باشد، در زمینه منافع قدرت های بزرگ تبیین و طراحی شده است. این دسته از نظریات ظرفیت توضیح مباحث مهم و مطرح در گستره بین الملل نظیر خاستگاه کشمکش های جاری در نظام بین الملل و ارتباط بین متغیرهای معین رفتار داخلی و خارجی اکثر اعضا در سایه مؤلفه های جنگ و صلح را ندارد. بر این اساس ضروری است ضمن باز اندیشی در مباحث نظریه های غالب رشته روابط بین الملل یعنی نظرات نئورئالیسم و نئولیبرالیسم، تلاش هایی در زمینه ارائه نظریات جدید با نگرشی ساده یا رهیافت هایی کوچک با نگاهی محدود و با هدف پوشش کاستی های این نظریات صورت پذیرد. در مقاله حاضر تلاش شده است ضمن اشاره به کاستی های موجود در نظریات غالب رشته روابط بین الملل دلایل عمده عدم توانمندی نظریات یادشده را از نظر شناخت شناسی در زمینه توجیه و تبیین بروز جنگ و در مقابل عدم گسترش صلح در سطح بین الملل بررسی شود.
تبیین سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه ترکیه بر اساس رویکرد نو واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
111 - 134
کشور ترکیه بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه سیاست خارجی فعال منطقه ای را در کنار سیاست سنتی غرب گرایی خود در پیش گرفت و نشان داد که خواستار ایفای نقش فعالتری در منطقه است؛ اما همواره به دنبال منافع ملی خود است که به موازات منافع کشورهای غربی و اسراییل قرار می گیرد و نشان از این امر دارد که در نظام آنارشیک بین المللی ترکیه نیز خودیاری را که از اصول اساسی نظم آنارشیک است مدنظر قرار داده است. سوال اصلی این نوشتار عبارتست از اینکه سیاست خارجی ترکیه در زمان حزب عدالت و توسعه با کدام مدل نظری انطباق بیشتری دارد. بررسی های این مقاله نشان خواهد داد که با توجه به رفتارهای سیاسی ترکیه در عرصه بین المللی و منطقه ای در زمان حزب عدالت و توسعه، می توان نئورئالیسم را مناسب ترین چارچوب نظری برای مطالعه سیاست خارجی این کشور در نظر گرفت. این مقاله همچنین، نشان خواهد داد هرچند ترکیه در راستای تبدیل شدن به قدرت مسلط منطقه در حال تلاش است ولی با سیاست دو پهلوی حزب عدالت و توسعه و همچنین ناهمگنی کشور ترکیه با کشورهای منطقه کسب این هدف برای این کشور با مشکلات بسیاری همراه خواهد بود.
قواعد فقهی منع کاربرد سلاح های کشتار دسته جمعی در مخاصمات مسلحانه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
101 - 132
همکاری و از طرفی کشمکش و تعارض منافع از ویژگی های رفتار دولت ها در سیاست بین المللی است و محیط خودیار بین المللی دولت ها را به جستجوی ابزارهای موثر جنگ و مزیت های نظامی برای دفاع از کلیت و موجودیت خود کرده است. این تقلای برای بقا و حفاظت از خود در محیط ناامن بین المللی به دگرگونی در فناآوری جنگ و سلاح های نظامی منجر شده است. به طوری که انواعی از سلاح های شیمیایی، میکروبی و هسته ای که به عنوان سلاح های کشتار دسته جمعی شناخته می شوند توسط قدرت های بزرگ و دولت های پیشرفته صنعتی ابداع شده و در بین دیگر بازیگران نیز پخش و تکثیر شده است. این تحول در ابزار جنگ، هزینه های زیست محیطی و اقتصادی قابل ملاحظه ای به بار آورده است. به عبارتی همزمان با پیشرفت و ترقی جوامع توسعه یافته در عصر مدرن بر انواع تسلیحات نظامی نیز افزوده شده است که در نوع خود هزینه ها و آسیب های مختلفی را ایجاد کرده است. در این مقاله به بررسی قواعد ممنوعیت استفاده از سلاح های کشتار دسته جمعی و چالش های آن با توجه به نظریه های نوواقع گرایانه پرداخته شده است، هم چنین هنجارها و قواعد و ارزش هایی که بر ممنوعیت کاربرد تسلیحات کشتار جمعی در مخاصمات بین المللی تاثیر می گذارد مورد بررسی قرار گرفته است