فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
139 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی عوامل موثر در اغتشاشات در سال 1401 است. چه عواملی نقش محوری در اغتشاشات اخیر داشته است؟ فرضیه پژوهش مدعی است، عوامل فرهنگی در اغتشاشات سال 1401 نقش تعیین کننده داشته است. برای اثبات این مدعا از نظریه پست مدرنیسم و مؤلفه های آن جهت تجزیه و تحلیل ناآرامی های کشور بهره گرفته شده است. از اینرو، با استفاده از روش کیفی مبتنی بر رویکرد کتابخانه ای و گردآوری مطالب از طریق فیش برداری از کتب و مقالات و همچنین دنبال نمودن رسانه های داخلی و خارجی و محتواهای منتشر شده در فضای مجازی، به تحلیل و تبیین این عوامل همت گماشته شد. یافته ها در راستای تایید مدعای مطرح شده در فرضیه پژوهش است. نتایج نشان می دهد که نقش عوامل فرهنگی، بالاخص رسانه ها و فضای مجازی محوری ترین نقش در اثرگذاری بر ناآرامی های چند ماهه کشور را داشته است.
تحولات و پویایی های بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران؛ دلایل و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
29 - 43
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه به دلیل موقعیت جغرافیایی، منابع نفتی و مکان های مقدس یکی از مهمترین مناطق جهان است. ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم در این منطقه در بخش جنوبی محیط پیرامونی خود با مجموعه ای از کشورهای عربی همسایه است که از موقعیت ویژه برخوردار می باشند. اختلافات قومی، ایدئولوژیکی و سرزمینی، رقابت برای رهبری جهان عرب، جنگ های نیابتی، نزدیکی به اسرائیل، ائتلاف سازی ها و رقابت قدرت های بزرگ از جمله مهمترین تحولات و پویایی ها در این محیط پیرامونی است که ریشه یابی علل و زمینه های شکل گیری این پویایی ها از اهمیت خاص برخوردار است. با توجه به این اهمیت، مقاله حاضر می کوشد تا با مفروض گرفتن شکل گیری تحولات مورد اشاره، با استفاده از روش قیاسی-فرضیه ای و مبتنی بر موازنه منافع رندال شولر در چارچوب نظری رئالیسم نئوکلاسیک ضمن پر کردن شکاف موجود مطالعاتی به این سئوال مهم پاسخ دهد که دلایل و زمینه های شکل گیری تحولات و پویایی ها حاضر در بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ یافته حاصل از این پژوهش که مبتنی بر اثبات فرضیه متصور می باشد آن است که دولت در کشورهای عربی همزمان متاثر از چندین عامل مهم در سطوح داخلی و ساختاری باعث بروز تحولات و پویایی های مهم در بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران شده است.
قانون اساسی: محتوای دینی در قالب عرفی بازخوانی حکومت اسلامی در اندیشه آیت الله منتظری و آیت الله بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
213 - 242
حوزههای تخصصی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آموزه ولایت فقیه را در کشور نهادینه و آن را بر تمام شئون مردم ایران چیره کرد. آیت الله حسینعلی منتظری و آیت الله سید محمد حسینی بهشتی به واسطه جایگاهشان در مجلس، نقشی بی بدیل در تدوین قانون اساسی داشتند. هر کدام از این دو درباره قانون اساسی و مفهوم آن در ذهنشان، تفاوت های مهمی داشتند. در این مقاله از دیدگاه هرمنوتیک روشی اسکینر، به تحلیل نقش این دو شخصیت برجسته انقلاب اسلامی در قانون اساسی پرداخته ایم. اینکه این دو از نظام سیاسی مستقر در قانون اساسی چه هدفی داشتند و عملاً چه کاری انجام دادند؟ آنها در دورانی که اسلام به شدت از سوی اندیشه غربی، تهدید به نابودی می شد، می خواستند نظام سیاسی اسلامی ایجاد کنند. منتظری، مفاهیم و احکام فقه حول اندیشه ولایت فقیه را برای اداره جامعه اسلامی کافی می دانست؛ بهشتی اما احکام و موازین اسلامی را در حول محور ولایت فقیه به عنوان چارچوبی می نگریست که درون آن به گونه ای گزینشی، مفاهیم مدرن دموکراتیک، مارکسیستی و حقوق بشری را بتوان استفاده کرد تا پاسخگوی جامعه کنونی ایران اسلامی باشد. در تحلیل نهایی در تدوین قانون اساسی، نظریه بهشتی دست بالا گرفت و حکومت اسلامی با ساختی عرفی را پدیدار کرد.
تاثیر سیاست خارجی ترکیه بر توسعه اقتصادی این کشور 1980-2008
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
1-37
حوزههای تخصصی:
ادبیات توسعه و بالاخص توسعه اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم اهمیت بسزایی نزد نخبگان، پژوهشگران و دولتمردان داشته است و سیاست گذاری های حکومت ها را جهت حرکت در مسیر رشد و توسعه اقتصادی سامان داده است. نه تنها کشورهای صنعتی، پیشرفته و جهان اولی بلکه کشورهای تازه صنعتی ،درحال توسعه و جهان سومی هم حرکت و جهش به سمت توسعه اقتصادی را امری مهم و کار ویژه جدید دولتمردان، برنامه ریزان و نخبگان فکری و اندیشمندان تلقی نمودند. در پژوهش حاضر کشور ترکیه را که رشد و توسعه اقتصادی آن طی دهه های اخیر چشمگیر و قابل توجه بوده است، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. لذا سوال اصلی این است که سیاست خارجی ترکیه چه تاثیری بر توسعه اقتصادی این کشور طی سالهای 1980 تا2008 داشته است؟ فرض بر آن است که ترکیه با اتخاذ سیاست خارجی توسعه گرا توانست دو موضوع سیاست خارجی و توسعه اقتصادی را در یک مسیر قرار دهد و در این مسیر موفقیت هایی نیز بدست آورده است. نتایج نشان می دهد که مطالعه در مورد نحوه ارتباط بین توسعه و سیاست خارجی در کشور ترکیه پیوند مذکور را به روشنی نشان می دهد. این کشور به ویژه در دهه 1980 و همچنین دهه پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه گرایش پررنگی به اعتمادسازی و بهبود مناسبات در عرصه سیاست خارجی (به ویژه در قبال جهان غرب) نشان داده است. این قضیه ایده ارتباط هم سو بین توسعه اقتصادی و سیاست خارجی مسالمت جو را نیز تقویت می کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تبیین نقش سیاست خارجی در پیشبرد و تحقق توسعه اقتصادی ترکیه است که با استفاده از روش کیفی و همچنین بهره گیری از منابع کتابخانه ای به این مهم دست یابد.
روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
8 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه ی سیاسی است. در این راستا، به این پرسش ها پرداخته شده است: آیا او از طریق دست کاری در بنیادهای نظری و پیش فرض های یونانی، «فلسفه ی سیاسی» را اسلامی کرد؟ یا حکمت عملی را بر تراز تجربه ی مسلمین و در ترازوی عقلانیت دینی قرار داد؟ آیا فارابی تنها به کلیات برهانی و خطوط اساسی فلسفه ی یونانی تأسّی کرد و مبادی، مبانی، غایات و مسائل آن را، خود تولید نمود؟ تحلیل و تبیین روش مند مجموعه متون معلم ثانی در این تحقیق، نتایج و دستاوردهایی ایجاد کرد که در سه محورِ ابتناسازی فلسفه ی سیاسی یونانی بر بنیادهای نظری اسلامی، بازسازی غایی آن بر اساس آرمان های اسلامی و با الهام از مفاهیم قرآنی، و توسعه و تعمیق مسائل فلسفه ی سیاسی در دستگاه واره ای جدید بود. فارابی از این طریق توانست مسائل نوپدیدی در حوزه ی اجتماعات فاضله، آیین شهروندی و شهریاری ارائه کرده و در آشتی میان فلسفه و دین و ارزش های قرآنی، فلسفه ی سیاسی خود را با رویکردی بنیادی، آرمانی و ارزشی، سازگار با اسلام ارائه بدهد.
تبیین شکاف اجتماعی در کارزار انتخاباتی نورآباد فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف اجتماعی، معیار و شاخص تقسیم اعضای جامعه و زیرمجموعه آن به گروه های مختلف در بازه های زمانی و فضایی متفاوت است که بر بنیاد گسل های اجتماعی و متأثر از تحولات سیاسی در کارزار انتخاباتی به شیوه های متفاوتی شکل می-گیرد. شکاف اجتماعی متنوع و متعدد در فضاهای جغرافیایی سطح ملی و ریزمقیاس همچون نورآباد فارس که رقابت های انتخاباتی آن تحت الشعاع بافتار ایلیاتی و طایفه ای است بین بازیگران سیاسی و به طور مشخص نامزدهای انتخاباتی آشکار می شوند. تحولات سیاسی حاکم بر هردوره (سطح ملی و خرد) و حضور داوطلبین انتخاباتی در طیف های سیاسی گوناگون، شکاف های اجتماعی را در این حوزه انتخابیه دامن زده و منجر به این پرسش شده است که انواع شکاف اجتماعی در کارزار انتخاباتی کدامند؟ این پرسش مبتنی بر سه شناسه «گونه شناسی»، «ماهیت شناسی» و «صورت بندی» است به نحوی که شکاف های اجتماعی بر این اساس، کشف و بررسی و تبیین شده اند. پژوهش حاضر ماهیتی کیفی / تحلیلی دارد و داده-ها به صورت کتابخانه ای/اسنادی و متکی بر آمار و ارقام کمّی گردآوری شده است. بر بنیاد یافته ها، این نتایج حاصل می-شود که تعداد شکاف های اجتماعی حاکم بر ادوار مختلف انتخابات مجلس در نورآباد فارس، بین حداقل 4 (ادوار دوم و هشتم) و حداکثر 10 (دور پنجم) شکاف متأثر از نامزدهای انتخاباتی در نوسان بوده به نحوی که با گونه ها (ساختاری و تصادفی) و ماهیت های گوناگون/متنوع، زمینه صورت بندی های اجتماعی متراکم (ادوار اول تا دهم و دوازدهم) و متقاطع (دور یازدهم) در کارزارهای انتخاباتی شده اند. درمجموع، شکاف های جغرافیایی/طایفه ای/تیره ای به مثابه زیربنایی ترین شکاف های اجتماعی/ساختاری، بیشترین میزان تعارضات را در کارزارهای انتخاباتی نورآباد فارس رَقَم زده اند.
نقش وجایگاه تکنولوژی به مثابه قدرت نرم در فرهنگ و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن شامل دوبخش میباشد:بخش نرم افزاری که فرهنگ می باشد وبخش سخت افزاری وابزاری که تکنولوژی می باشد.جهان بینی؛نحوه نگرش وبینش ورویکردنسبت به جهان هستی وفلسفه زندگی می باشد.براساس جهان بینی الحادی ومادی مدرنیسم،که جهان بینی حاکم بر غرب می باشد،هدف نهایی از زندگی؛دستیابی به حداکثر قدرت و ثروت ومنافع مادی ولذت های دنیوی و استیلاء بر سراسرجهان و سلطه برهمه انسان ها وملت ها،با هروسیله ای و حتی با استفاده از تکنولوژی می باشدوازسوی دیگر؛انسان درخدمت تکنولوژی قرار می گیرد ، درحالی که براساس جهان بینی اسلامی ؛ که جهان بینی توحیدی و الهی می باشد، هدف اززندگی؛ رشد وتکامل وارتقاء وضعیت مادی و معنوی زندگی انسان درمسیر حق و صراط مستقیم وحیات طیبه وعبودیت و بندگی خدا و قرب الی الله است ، و در همین راستا پیشرفت ؛ متضمن استفاده از علم و فناوری و تکنولوژی و درعین حال عقلانیت ، اخلاق و معنویت و عدالت وفراهم نمودن زمینه برای بهبود سطح کمی وکیفی زندگی برای همه مردم و آحاد انسان ها می باشد و تکنولوژی در خدمت انسان وتکامل انسان می باشدوعلاوه برآسایش ورفاه مادی؛به آرامش روحی وعنوی وسعادت اخروی انسان نیزتوجه شده است واستفاده ازتکنولوژی نیزدرهمین راستامعناپیداکرده وقابل قبول می باشد
نقش حکمرانی خوب و قدرت نرم در دیپلماسی آب با کشور افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
101 - 121
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم که نوع جدیدی از قدرت است وموجب ایجاد جذابیت نزد دولتهای دیگر می شود و با استفاده از مقوله های اثر گذار ی همچون فرهنگ، ارزشها و سیاست خارجی جذبه آفرین، اسباب همکاری دولتها را بدون نزاع و رفتارهای خصمانه، فراهم می آورد، در خصوص اختلافات مربوط به رودخانه های مرزی بین ایران و افغانستان که با تهدیدات و محدودیتهایی از سوی دولت افغانستان نسبت به حقابه تاریخی ایران مواجه شده، و پیش بینی می شود بر اساس اتکاء به قدرت سخت، تنشهای دو دولت تا سرحد جنگ و درگیری بالا بگیرد، این احتمال وجود دارد با بکار گیری قدرت نرم، حاکمیت افغانستان را مشتاق به رسمیت شناختن سهم آبی ایران از رودخانه های هیرمند و هریرود نمود. به لحاظ فرهنگی به نظر می رسد اتکا و برجسته سازی فرهنگ پارسی مشترک شامل زبان و ادبیات فارسی، انواع هنر به ویژه شعر و موسیقی، و با اتکاء بر ارزشهای مشترک مانند ارزشهای اسلامی و عقیدتی، حفظ کرامت و منزلت همسایه، بیگانه ستیزی به خصوص از نوع آمریکا ستیزی، و سیاست خارجی هم سو ، محترمانه و قابل اعتماد، بتوان بیشترین جذابیت را ایجاد کرد. در خصوص مساعدت های اقتصادی، امکان ارتباط با آبهای آزاد بین المللی وسایر امور مورد نیاز دولت و مردم افغانستان، با شیوه ای مسالمت آمیز و با دیپلماسی متناسب، سهم آبی و حقابه مردم ایران را در خصوص آبهای مرزی، تامین نمود. کلمات کلیدی: آب، رودخانه های مرزی، قدرت نرم، دیپلماسی،، افغانستان.
مفهوم دولت کارآمد در قوانین الوزاره ابوالحسن ماوردی (د.450ق): با نگاهی به رهیافت مفهومی توماس اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
61 - 98
حوزههای تخصصی:
قوانین الوزاره یکی از آثار ابوالحسن ماوردی، اندیشمند سیاسی سده پنجم هجری است که در آن به جای مبانی نظری سیاست، به ارائه تصویری از ساختارهای حیاتی دولتی کارآمد پرداخته است؛ کاویدن زمینه های رابطه متغیّرهای فعال در اندیشه و زمانه نگارنده با محتوای این اثر، مساله اصلی پژوهش حاضر است. به رغم اهمیت قوانین الوزاره در میراث اندیشه سیاسی اسلام و دولت نگاری اسلامی، این اثر از سوی پژوهشگران معاصر کم تر مورد مداقّه و مطالعه منظم و هدفمند بوده و بیشتر در سایه دیگر اثر شناخته شده تر ماوردی، احکام السلطانیه، قرار داشته است؛ از همین رو، پژوهش حاضر باهدف شناخت ویژگی های اصلی دولت کارآمد در این اثر مهم دولت نگارانه، کوشیده است تا با کاربست روش تحلیل مضامین به تبیین مبانی دولت کارآمد در قوانین الوزاره نائل آید. شیوه این مطالعه کتابخانه ای و تمرکز پژوهش بر متن عربی قوانین الوزاره بوده است. بخشی از دستاورد این پژوهش استخراج بیش از 300 مضمون سازنده قوانین الوزاره است که ماحصل تحلیل آن ها نشان از تقسیم مضامین به دسته های مضامین بحران، علل بحران، راه حل بحران و دولت کارآمد یا دولت بدون بحران در نظر ماوردی دارد. طبق بازخوانی این دستاورد با رهیافت مفهومی توماس اسپریگنز، واضح می گردد که ماوردی بحران سیاسی سده پنجم هجری را فقدان روال های ساختاری، رفتاری و برنامه برای اداره دولت می دانسته و برای رفع آن، به ترسیم دقیق ده ها الگوی ساختاری، رفتار سازمانی و برنامه های دولتی پرداخته است.
Geopolitical Requirements of Afghanistan's Foreign Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۴, Issue ۳۷- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۳
65 - 86
حوزههای تخصصی:
Afghanistan, as a landlocked buffer state, has endured over four decades of instability and continuous military conflicts, driven by both foreign military interventions and internal strife. The primary focus of these conflicts has been the seizure of power and the expansion of influence within the country. Over this period, two of the world’s leading military powers have attempted direct military intervention, only to be met with failure due to a combination of external rivalries-both regional and global-and internal resistance. These factors have perpetuated the crisis and hindered stability in Afghanistan.As a buffer state, Afghanistan’s survival depends on maintaining a balanced position among rival powers and avoiding entanglement in their spheres of influence. This requires a carefully crafted foreign policy that acknowledges the unique geopolitical demands imposed by its buffer state status. The hypothesis of this study suggests that one of the key reasons for the persistence of the crisis in Afghanistan is the country’s failure to fully consider these geopolitical imperatives in its foreign policy. This oversight has heightened tensions and encouraged external intervention.This article aims to first provide a comprehensive understanding of buffer states, drawing on the perspectives of prominent scholars. It then evaluates the foreign policy variables that shape Afghanistan's geopolitical environment, with a focus on the requirements specific to its buffer state role. The research is conducted using a descriptive-analytical methodology, with data sourced from a wide range of library materials, credible domestic and international publications, reports, and electronic sources.
الگوی مطلوب حکمرانی مطبوعات دراندیشه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
111-146
حوزههای تخصصی:
هدف ازاین تحقیق شناسایی الگوی مطلوب حکمرانی مطبوعات درجامعه اسلامی از نظر واندیشه امام خمینی (ره) است.این تحقیق با روش داده بنیاد سیستماتیک اشتراوس وکوربین با کدگذاری کلیه آثار مکتوب امام خمینی(ره) ارسال 1322 تا 1368انجام یافته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که الگوی مطلوب حکمرانی مطبوعات استخراج شده دراندیشه امام خمینی(ره) دارای چهارشرایط است که عبارتنداز 1-نفی حکمرانی استبدادی با دومولفه مخالفت با نظام استبدادی ومبارززه با فساد درمطبوعات.2-حکمرانی مطبوعات که شامل سه مولفه مهم رعایت اخلاق مطبوعاتی،رعایت آزادی مطبوعات وقانون گرایی درکارمطبوعات است،3-حکمرانی تربیتی،دراین مبانی امام مطبوعات را به مثابه دانشگاه درنظرمی گیرند ومولفه نقش تربیتی را درنظرداشته اند.اما بدون انتقاد ومولفه نقش انتقادی مطبوعات،امکان حکمرانی آن ها وجودندارد.4-مبانی حکمرانی مردم چه درحکمرانی حاکمان وچه درحکمرانی مطبوعات، دراندیشه امام ؛ربط وثیقی با نفی حکمرانی استبدادی دارد.دومولفه حکمرانی کوخ نشینان به عنوان نمادهای مبارزه با ظلم ومولفه نظارت برمطبوعات به منظورجلوگیری ازانحراف مردم وافکارعمومی ازاندیشه امام استخراج شده اند.براین اساس می توان الگوی مطلوب حکمرانی مطبوعات را با شناخت شرایط علٌی، زمینه ای ومحیطی ترسیم کرد، دراین الگوبا شناخت راهبرد، می توان پیامدهای این حکمرانی راشامل آزادی مطبوعات، انتقاد، رعایت قانون و انتشار مطالب بدون توطئه برشمرد.
بررسی انتقادی رویکردهای مختلف در معیار فقهی بودن قوانین دولت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۱۱۲-۹۳
حوزههای تخصصی:
مهم ترین شرط تحقق دولت اسلامی ابتنای نظام تقنین دولت اسلامی بر اصول و معیارهای دینی است. بحث از معیار دینی بودن قانون دولت اسلامی دیرینه ای نه چندان طولانی از عصر مشروطه تا به امروز داشته و با پرسش اساسی ضرورت و چیستی معیار دینی بودن قانون اسلامی عجین شده است. این پژوهش، در پی پاسخ به این پرسش، تلاش می کند با کنکاش در اندیشه های مطرح این حوزه و نقد و ارزیابی آنها، به پاسخی در خور نظام اسلامی دست یابد. این پاسخ مبتنی بر پیش فرض نظام وارگی اندیشه اسلامی، امکان سنجی عمل به فتوای فقیه حاکم و شمول و گستردگی آن نسبت به سایر دیدگاه های مطرح در این زمینه، با بهره مندی از روش تحلیلی انتقادی به تصویر کشیده می شود. بر این اساس فتاوای صادره از فقیه حاکم به دلیل شرایط، موقعیت و گستره موضوعی مورد ابتلا در مقام فتوا نزدیک ترین فتوا به مصالح عمومی و در نتیجه کارآمدترین در مقام عمل در نظام تقنین دولت اسلامی است.
تحلیل نسبت قدرت دولت و جامعه با گذار به دموکراسی؛ مطالعه موردی جنبش مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
74 - 41
حوزههای تخصصی:
نظریه های گذار به دموکراسی در دهه های گذشته توسعه سیاسی و اقتصادی را حرکتی می دانند که با روشنگری آغاز شده سپس ناگزیر به پیشرفت و آزادی خواهد انجامید. نظریه های متأخر و به طور ویژه سنت توسعه پژوهی دارون عجم اوغلو و جیمز ای. رابینسون با تأکید بر سیاست، اقتصاد و تاریخ؛ نشان داده اند که در گذار به دموکراسی امر جبری وجود ندارد بلکه تعادلی کاملاً بی ثبات است که باید مرتباً از آن حفاظت شود. سؤال پژوهش این است: رابطه قدرت دولت و جامعه در دوره مشروطه چگونه بوده است و نسبت آن با گذار به دموکراسی چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش چنین است: جنبش مشروطه باعث کاهش قدرت شاه شد و مقدمات پیشرفت جامعه و نهاد های میانی به عنوان یکی از پایه های گذار به دموکراسی فراهم آمد. تحت انقیاد قفس هنجار ها و تضعیف ظرفیت دولت به عنوان پایه دیگر گذار به دموکراسی، قدرتمند شدن هم زمان جامعه و دولت و برآمدن لویاتان مقید به عنوان نقطه بهینه گذار به دموکراسی رخ نداد و ایران از دالان آزادی به بیرون پرتاب شد. روش این پژوهش، جامعه شناسی تاریخی - تبیینی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای - اسنادی گردآوری شده است و در چارچوب نظریه عجم اوغلو و رابینسون بررسی و تحلیل شده اند.
پیامد سنجی دولت پریبندال در ایران عصر پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
165 - 193
حوزههای تخصصی:
دولت پریبندال به عنوان یکی از مصادیق دولت های فاسد، گونه ای از دولت است که در آن نخبگان قدرت و کارگزاران حکومت، حقوقی مازاد بر حقوق خود را در سطح سیستم سیاسی مطالبه می کنند. اساساً دولت پریبندال محصول عواملی چون ادراکات ذهنی نخبگان و اعتماد و فرهنگ آمریت –تابعیت در سطح فرهنگی، مشروعیت و ایدئولوژی در سطح سیاسی و رانتیریسم و دولت بزرگ در سطح اقتصادی است. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز می کند که پیامدهای دولت پریبندال در ایران در زمان پهلوی دوم چیست؟ فرضیه مقاله پیامدهای چنین دولتی را در دو سطح، پیامدهای فردی و پیامدهای سیستمی جست و جو می کند. چارچوب نظری مقاله با الهام از آرای «ماکس وبر» و تئوری دولت پریبندال «ریچارد ژوزف» ارائه می شود. در مدل تحلیلی مقاله دولت پریبندال به عنوان متغیر مستقل و پیامدهای آن در سطوح فردی و سیستمی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته می شوند. به لحاظ روشی، نوع تحقیق کیفی و رویکرد مقاله توصیفی–تحلیلی و روش تحقیق مبتنی بر تحلیل کتابخانه ای- اسنادی است. یافته های مقاله حاکی از آن است که دولت پریبندال در سطح فردی منجر به الیناسیون یا ازخودبیگانگی و در سطح سیستمی منجر به ظهور پنج نوع بحران مشروعیت، کارآمدی، هویت، انباشت و هژمونی خواهد شد.
شناسایی خودکار شناورهای سطحی در سونار غیرفعال با استفاده از فناوری های نوظهور هوش مصنوعی و یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
149-182
حوزههای تخصصی:
هدف: سیستم های هوشمند شناسایی خودکار اهداف زیرآبی، به طور فزاینده ای در سونار غیرفعال استفاده می شوند تا دخالت انسانی و چالش های مربوط به آن را در شناسایی دقیق شناورها کاهش دهند. امروزه روش های بسیار پیشرفته یادگیری عمیق به منظور شناسایی خودکار اهداف صوتی، توسط نیروهای دریایی جهان در حال بهره برداری می باشند.روش شناسی: در این مقاله روشی جدید در زمینه شناسایی خودکار اهداف صوتی زیر آب مبتنی بر الگوریتم های یادگیری عمیق ارائه شده است. در این روش ابتدا سیگنال های صوتی خام از هایدروفونها دریافت شده و پس از انجام پیش پردازش های لازم، با استفاده از تبدیل فرکانسی زمان_کوتاه، تصاویر طیف نگار مربوط به داده های صوتی سونار غیرفعال تولید شده و به لایه های پنهان مدل برای اعتبارسنجی و طبقه بندی ، تغذیه می شود.یافته ها: نتایج بدست آمده نشان می دهد این مدل می تواند به طور خودکار چندین ویژگی را که برای دسته بندی کلاس های مختلف کشتی مورد نیاز است را استخراج نمایند و با جستجوی آموزنده ترین ویژگی از داده های سوناری، موجب افزایش دقت شناسایی و کاهش خطای ارزیابی گردند.نتیجه: دقت شناسایی مدل پیشنهادی بیش از 97% و خطای ارزیابی آن کمتر از 3% می باشد. در این روش با بهبود نسبی دقت طبقه بندی، سرعت شناسایی اهداف بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.
راهبردهای ایالات متحده در منطقه خلیج فارس (2020- 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
151 - 178
خلیج فارس منطقه راهبردی مهمی برای راهبرد کلان ایالات متحده و جایگاه آن به عنوان یک قدرت بزرگ است. منطقه خلیج فارس به طور سنتی در قلب منافع ایالات متحده قرار دارد؛ زیرا یکی از مهم ترین مناطق تولیدکننده نفت در جهان است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، شرکای مهم نظامی برای ایالات متحده هستند و موافقت نامه های نظامی و امنیتی، فروش تسلیحات و ظرفیت سازی به عنوان عناصر ضروری تعامل ایالات متحده با شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس هستند. طرح مسئله این مقاله به بررسی اولویت های راهبردی ایالات متحده و نقش امنیتی این بازیگر در حوزه امنیت خلیج فارس می پردازد و همچنین نوع روابط امنیتی و نظامی میان شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا را بررسی می کند. پرسش اصلی این تحقیق بدین صورت است که آیا راهبردهای متمایز ایالات متحده ثبات خلیج فارس را افزایش داده است یا اینکه این راهبردها عمدتاً بی ربط بوده اند؟ در این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و از نوع مطالعه اسنادی، روندهای امنیتی ایالات متحده را که برای حفاظت از منطقه توسعه داده شده است، تجزیه و تحلیل می گردد که شامل موازنه فراساحلی و سرزمینی هست. فرضیه مسلط این نوشتار بر احیای مجدد موازنه فراساحلی به عنوان راهبرد جدید ایالات متحده برای امنیت خلیج فارس هست زیرا به نظر می رسد که به دلیل محدودیت ها و چالش های موجود، این تغییر برای راهبرد کلان واشنگتن مناسب تر است. یافته های تحقیق بیان می کند که شواهد واضحی مبنی بر اینکه تعهدات امنیتی ایالات متحده در خلیج فارس برای ثبات منطقه حیاتی است، یافت نمی شود.
A Comparative Analysis of Mediation Efforts by Iran and Russia in the Karabakh Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۴, Issue ۳۷- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۳
153 - 164
حوزههای تخصصی:
Following the dissolution of the Soviet Union, the Karabakh conflict remains the longest and most significant conflict in the Caucasus region. This study examines the role of mediation, a key method in international conflict resolution, within international law, focusing particularly on the Karabakh conflict. The hypothesis suggests that mediation, a fundamental necessity for resolving international disputes, plays a crucial role in mitigating territorial conflicts, including Karabakh. Our findings highlight diverse perspectives regarding Iran's role in Central Asia, particularly in the Southern Caucasus during the conflict. Despite attempts by major powers like Russia, the USA, and Turkey to diminish its influence, Iran has maintained a stance of neutrality, asserting its significance as a neighboring state. Mediation, deeply rooted in various cultural traditions, including Islamic culture, has been strategically employed by Iran based on religious doctrines and national interests. Iran's mediation efforts, supported by cultural and historical commonalities, were conditional on the readiness of the conflicting parties and the appropriateness of the geopolitical context. The complexity of the Karabakh conflict is underscored by its multi-layered nature, the continued crisis, the geopolitical agendas of the mediators, and the number of involved actors. Iran's mediation aims to prevent a tripartite alliance among Azerbaijan, Armenia, and Turkey, stave off the conflict's expansion towards its borders, and curb the involvement of external actors like Israel and the USA. Russia, although geographically distant from Karabakh, plays a pivotal role in the region, amplified by its recent diplomatic maneuvers in response to the USA's attempts to reduce Russian influence in the Southern Caucasus.
From the Policy of Looking East to the Asian Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The policy of Looking East represents a strategic approach towards the regions beyond the eastern, southeastern, and northeastern borders of the Islamic Republic of Iran, aiming to deepen harmonious relations with actors present in these areas. Consequently, the country has devoted particular attention to fostering cooperation and forming alliances with these actors, both through bilateral engagements and collective collaborations within the framework of regional convergence institutions, to secure national interests and enhance the country's security coefficient. Following the emergence of the Ahmadinejad administration, the Eastern Look has garnered increased importance, although it had been a consideration for previous governments. Iran's confrontations with the West, particularly over nuclear sanctions, have driven it to adopt policies in response to Western actions. Under the Raisi administration, Iran's "look east" policy, which had initially gained traction in theory, was pragmatically pursued and further developed as part of its Asian and neighboring strategies. This research examines how Iran has strengthened its relations with neighboring and eastern countries through this policy and evaluates the outcomes it has produced. In response to this question, we hypothesize that the Islamic Republic of Iran, through the development of the looking East and Asian and neighboring policies, initially reduced the pressure of Western sanctions against itself, leading to results such as the free trade agreement with the Eurasian Economic Union, membership in the BRICS, membership in the Shanghai Cooperation Organization, and the expansion of relations with neighboring countries. This research utilizes a qualitative research method with a trend analysis approach, drawing from library resources and scientific articles.
چالش ها و فرصت های حکمرانی جدید در نسبت با جمهوری اسلامی (با تأکید بر اقتدار و دموکراسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
214 - 237
حوزههای تخصصی:
پژوهش های با موضوع «حکمرانی» در فضای دانشی در حال گسترش است اما هنوز این موضوع ادبیات روشنی نیافته است. به همین دلیل این پژوهش تلاش دارد به برخی وجوه مهم حکمرانی در معنای جدید آن نزدیک شود تا اولاً درک درستی از آنها ایجاد شود و ثانیاً نسبت جمهوری اسلامی ایران را با آن وجوه تاحدی روشن کند. سوال اصلی این پژوهش چنین است: وجوه اساسی حکمرانی جدید در نسبت با نظام جمهوری اسلامی چه چالش ها و فرصت هایی برای نظام جمهوری اسلامی ایجاد می کند؟ به دلیل وسعت وجوه حکمرانی، این پژوهش تنها نسبت حکمرانی در معنای جدید را با اقتدار و دموکراسی به عنوان دو وجه مهمی که بیشترین تماس را با نظام سیاسی کنونی ایران دارد روشن خواهد کرد تا با حدی از خودآگاهی بتوان از حکمرانی در عرصه حیات سیاسی-اجتماعی بهره جست. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی و به کمک اسناد کتابخانه ای معتبر و با معرفی سه عقلانیت به عنوان سه سنخ از حکمرانی نشان داده است که حکمرانی در معنای جدید با عقلانیت سوم سازگار است. یافته های این پژوهش نشان می دهد حکمرانی مبتنی بر عقلانیت سوم چالش ها و فرصت هایی چون، سهم بیشتر مردم در تصمیم گیری، افزایش بهره وری در اجرای سیاست ها، افزایش مشروعیت اجتماعی-سیاسی، عدم توجه به تهدید های حوزه فرهنگ و ارزش های ثابت دینی، محدودیت شدید در سیاست گذاری ناظر به ارزش های متعالی را ایجاد می کند.
IS-Affiliated Financial Networks Double Down on their Efforts of Exfiltrating Loyalists, Particularly IS Young Boys, from Camp al Hol(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
161 - 186
حوزههای تخصصی:
The security threat posed by the sprawling Al-Hol camp in N.E. Syria remains a major security concern as an IS recruiting hub for minors as well as a key financial node for laundering funds to fuel its insurgency and because of the IS-affiliated networks’ attempts at exfiltrating detainees to replenish its ranks. Youth in both camps al Hol and Roj have been being exposed to IS indoctrination, training, and abuse under the influence of hardline IS women who crowdfund to keep their activities going. ICSVE' monitoring of the IS-linked financial networks of the past 4 months (November 2022- February 2023) suggest that these entities have prioritized raising smuggling capital for critically ill pro IS women detainees and youth as well as for smuggling young boys out of Camp al Hol before they can be taken to rehabilitation centers where they will be separated and protected from this malevolent IS influence. The crowdfunding networks appear on Telegram primarily, but make use of other platforms as well and some financial transactions take place in plain view even using European banks, others by cryptocurrency and in a hidden manner.